بنده داراي دو پسر مي باشم . پسر بزرگم علي رغم اينكه در دوران دبستان شاگرد ممتازي بود ، در دوران راهنمايي با افت نمرات مواجه شده است و با اينكه از لحاظ درك مطالب و يادگيري دروس بسيار توانمند مي باشد و با صرف وقت كم قادر به يادگيري مطالب درسي مي باشد ولي متاسفانه علاقه اي به اين كار نشان نداده و وقتش را هدر مي دهد و حتي در مواقعي كه در حال درس خواندن است دقت و توجه لازم را بر روي مطالب درسي معطوف نمي كند ، به عنوان مثال وقتي تمرينات مربوط به درس رياضي را حل مي كند اصلا دقت كافي را ندارد . لازم به ذكر است كه از لحاظ رفتاري پسر مودب و خوبي است و نه تنها افراد خانواده بلكه تمام پرسنل مدرسه نيز از رفتارش رضايت كامل را دارند . فقط مشكل من اين است كه چگونه علاقه به درس خواندن را در او ايجاد نمايم و ديگر براي انجام تكاليفش مدام به او گوشزد نكنم ، زيرا اين كار باعث به وجو د آمدن تنش و ناراحتي بين ما مي شود. اين رفتار او كم كم بر روي پسر كوچكم نيز تاثير مي گذارد .
خوشحاليم همچنان شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم.با توجه به وضعيت قبلي تحصيل فرزندتان عوامل زيادي در اين بين رغبتي وجود دارد كه بايد شناسايي و برطرف گردد.البته به تجربه ديده شده كه در دوره راهنمايي نسبت به دورههاي ابتدايي و متوسطه عمومي افت تحصيلي بيشتري وجود دارد. اين موضوع را ميتوان به وضعيت خاص اين دوره كه دانش آموز بايد دروس متنوع تري رانسبت به دوره ابتدايي بگذراند و همچنين به بحران بلوغ و مشكلات آن كه در اين دوره اتفاق ميافتد نسبت داد. در اينجا به برخي از اين علل كه احتمالا در بروز اين وضعيت تاثير گذر هستند اشاره مي كنيم و شما با توجه به وضعيت خانواده و فرزندتان برخي از آنها كه در مورد فرزندتان وجود دارد را شناسايي و در جهت رفع آنها اقدام نماييد.
1.نداشتن مهارت اجتماعی: معمولا برخي از دانش آموزان كه نتوانسته اند مهارتهاي لازم را در روبرو شدن با موقعيت جديد بدست آوردند هنگاميكه تغيير موقعيت ميدهند زمان زيادي را براي سازگاري با محيط جديد طلب مي كنند و همين عاملي براي درگيري ذهني نسبت به اين تغيير محيط براي آنهاست واز لحاظ درسي كمي افت مي نمايند.
2- قرار داشتن در آستانه بلوغ عاملي براي تغييرات هورموني در بدن مي شود كه همين مي تواند عاملي براي نگراني نوجوان شده و تاثير مستقيمي بر وضعيت تحصيلي خواهد گذاشت.
3- تغيير شيوه كنترل دانش آموزان در مدرسه : هرچه شيوه كنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشك و قيم مابانه باشد احساس از خودبيگانگي، ترك تحصيل، افت تحصيلي، بي انضباطي، رفتارهاي نامتعادل و مخرب و عدم مشاركت در بين دانش آموزان مشاهده مي شود.در حالي كه ارتباط صميمانه و صادقانه بين مدير، كادر آموزشي و دانش آموزان نشان دهنده جوي آزاد و باز در مدرسه است و كنترل دانش آموزان به سمت شيوه هاي انساني، متعادل و دموكراتيك جهت گيري پيدا مي كند و بازده تحصيلي دانش آموزان افزايش مي يابد و زمينه هاي پيشرفت آنان نه تنها در درس بلكه در زندگي فراهم مي يابد.
4- تغيير تعداد معلم: مطالعه دانش آموزاني كه داراي افت تحصيلي هستند نشان مي دهد اينگونه افراد در دوران ابتدايي با يك معلم روبرو بودند و رابطه صميمي با او برقرار نموده بودند. اما در راهنماي تعداد ملمين بيشتر مي شود لذا رابطه صميمي كمرنگ تر مي شود حال اگر اين دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صميمانه اي برقرار كنند در كاهش مشكلات عاطفي و پيشرفت تحصيلي آنان بسيار موثر مي باشد اين قبيل دانش آموزان اگر در فاصله اي نزديك از معلم در كلاس قرار بگيرند قادر خواهند بود كه وقت بيشتري را صرف فعاليت هاي درسي كنند و از حمايت بيشتر معلم برخوردار شوند كه همين مسئله در رشد تحصيلي آنان تأثير خواهد گذاشت.البته بايد توجه داشت كه كودك و نوجوان احتياج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادي بي اندازه هر دو زيان آور است، اما كودك و نوجوان احتياج به محدوديت و كنترل منطقي و عاقلانه دارد و اگر از حد خود پا را فراتر بگذارد بايد متوجه باشد كه تنبيه در انتظار اوست. اين تنبيه بايد توأم با محبت و دلسوزي باشد و نوجوان به خوبي آن را درك كند.
5- تغذيه مناسب به ويژه وجود ذخاير غني آهن در غذاهاي دانش آموزان باعث افزايش توانايي آنان در فراگري دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسراني كه به سن بلوغ مي رسند به علت جهشي كه در رشد پيش مي آيد به آهن بيشتري نياز دارند.اثرات فيزيولوژيك و جسماني ناشي از فقر آهن در دانش آموزان به كاهش بازدهي و بهره وري ذهني و بدني مي انجامد.
شواهد مختلف نشان مي دهد كه كاهش ذخاير آهن بدن، حتي اگر كم خوني وجود نداشته باشد، اثرات بسيار منفي بر فرايندهاي شناختي، يادگيري، قدرت توجه و تمركز ذهني خواهد داشت. آهن براي عملكرد صحيح مغز در تمامي سنين يك عنصر ضروري است.
از سوي ديگر كلسيم، پروتئين، فسفر، ويتامين D و ساير ويتامين هاي موجود در غذاها بر روي استخوان سازي، رشد جسماني و فعاليت مغز اثر مطلوبي مي گذارد؛ بنابراين توصيه هاي تغذيه اي بويژه خوردن لبنيات، انواع گوشت ها، سبزيجات، ميوه و حبوبات براي تأمين نيازهاي تغذيه اي دانش آموزان ضروري و حياتي است.بنابراين توجه به نيازهاي تغذيه اي دانش آموزان بايد در رئوس اقدامات خانواده قرار گيرد
6- توانايي دانش آموز در دوست يابي و حفظ آن، ارتباط جتماعي و مشاركت دانش آموز در فعاليت هاي اجتماعي باعث مي شود كه ضمن ايجاد رابطه اي متقابل نيازهاي رواني خود را برآورده كند و در امر تحصيلي هم با تبعيت از رقابت سالم به موفقيت نائل شود.
انتخاب دوستان مناسب و تشخيص داشتن رابطه اي سالم و سازنده تنها به وسيله نوجوان امكان پذير نيست و بايد توسط والدين در مرحله نخست و سپس مربيان آموزشي اين مشاوره و راهنمايي ها صورت بگيرد تا دانش آموزان در معرض دوستي هاي ناباب و ناپاك قرار نگيرند. ارتباط با دوستان ناباب بخصوص جنس مخالف باعث ايجاد مشكلات رفتاري مي شود، اضطراب دانش آموزان را بالا مي برد و در ميزان پيشرفت تحصيلي مؤثر است.
والدين با انتخاب دوستان مناسب براي فرزندشان و فراهم كردن زمينه مساعد براي مراوده در محيط هاي خانوادگي و هم چنين فراهم نمودن محيط عاطفي توأم با حسن تفاهم بين افراد خانواده مي توانند از گرايش جوانانشان به دوستي هاي نامناسب جلوگيري كنند و زمينه را براي پيشرفت تحصيلي فرزندشان فراهم آورند.
7- اختلاف خانوادگي: دانش آموزي كه از شرايط خانوادگي مناسب و پشتيباني و حمايت عاطفي والدين خود برخوردار نيست و نيازهاي روحي و رواني اش تأمين نمي شود درپي ارضاي احتياجات خود دچار بي توجهي به تحصيل يا ترك آن مي شود.
پاسخ گفتن به نيازها از سوي والدين لازمه موفقيت هر دانش آموز است درحالي كه برخي از والدين بدون آگاهي از وظيفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقيت دارند.
نتايج يك تحقيق نشان مي دهد كه ميزان تحصيلات والدين تأثير فراواني در كيفيت تحصيلي دانش آموز دارد، زيرا والدين تحصيل كرده به ويژه پدران در حل مشكلات درسي فرزندان بهترين ياور آنها خواهند بود و مي توانند براي فرزندان خويش الگوهاي بسيار زيبايي از تعليم و تربيت باشند.
8- عامل اقتصادي:عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتواني او دربرآوردن كامل نيازهاي افراد خانواده در افت تحصيلي فرزندان تأثير فراواني دارد، چرا كه عدم توجه به ارضاي نيازهاي اوليه فرزندان موجبات بي توجهي به نيازهاي روحي و عاطفي آنها نيز مي شود و بچه ها براي تامين نيازهاي خود مجبور به ترك تحصيل و ورود به بازار كار و اشتغال مي گردند.
تحقيقات نشان مي دهد كه بحران هاي اقتصادي، كاهش درآمد و فقر و بيكاري خانواده ها نه تنها در افت تحصيلي دانش آموزان تأثير مي گذارد، بلكه انگيزه اي براي سوق دادن افراد به سوي جرايم و تخلف از مقررات اجتماعي مي شود.
همچنين فراهم نكردن تسهيلات آموزشي از جمله مدارس خوب، وسايل تحرير مناسب، البسه و تغذيه كافي و مناسب از سوي والدين باعث سرخوردگي و عدم گرايش كودكان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندن مي شود.
مطالعه تقريباً نيمي از كودكاني كه از درس خواندن محروم شده اند نشان مي دهد كه والدين اين كودكان يا از هم جدا شده اند يا فوت كرده اند يا احياناً داراي پدر معتاد بوده اند، چرا كه الكل و ديگر مواد مخدر نيز بر زندگي نوجواناني كه والدين آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثير فراواني بر جاي مي گذارد. اين قبيل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشي از مصرف مواد مخدر هستند بلكه از مشكلات رواني، اجتماعي نيز رنج مي برند.
در ادامه به چند نكته اشاره مي نماييم.
1- در هيچ زماني فرزندانتان را با هم مقايسه نكنيد.مطمئنا تفاوت سني انها عاملي براي تفاوت آنها مي باشد.
2- با يك برنامه ريزي دقيق اجازه دهيد خودشان به مطالعه و درس خواندن بپردازند.
3- به مدت دو هفته اصلا به انجام تكاليف او توجه نكنيد و به او گوشزد نكنيد.