بچه هاي دو قلو دارم از جنس مخالف که خيلي اذيت مي كنند و بيست و چهار ساعت با هم دعوا مي كنند. اگر آن ها را از هم جدا كنم به من حمله مي كنند. دوازده سال دارند، بسيار عصبي هستند و يكيشان حرف های بسيار زشت می زند. این رفتارها به درسشان هم لطمه زده و مي گويند چيزي ياد نمي گيريم. نمي دانم چكار كنم؟
با سلام وعرض ارادات خدمت شما پرسشگر گرامي؛ از اينكه با ما سخن مي گوئيد خرسنديم و اميدواريم كه ارتباط شما با اين مركز تداوم داشته باشد.
پرورش كودك مسئوليتي بسيار مهم و در عين حال مشكل و توان فرسا است. درست خوانديد توان فرسا، پس براي موفقيت در اين ميدان علاوه بر اينكه نياز به آگاهي و دانش داريد بايد از صبر و حوصله زيادي هم برخوردار باشيد (بويژه زماني كه مسئوليت دو فرزند همسن و سال را بر عهده داريد) كه در غير اين صورت فعاليت هاي تربيتي شما راه به جايي نمي برد.
دوران قبل از نوجواني و آغاز آن زمان گذر و تغييري شگرف است. در اين سنين كودكان رشد جسمي سريعي دارند. به علاوه كودكاني كه به دوران بلوغ نزديك مي شوند آگاهي و شناخت بيشتري نسبت به خودشان پيدا و جست و جوي هويت را آغاز مي كنند. كودكان با نزديك شدن به سن سيزده سالگي به نحو فزاينده اي در جست و جوي استقلال و پذيرش هستند كه اين ويژگي آنان بايد توسط والدين مورد احترام قرار بگيرد. البته سخن درباره ويژگي هاي سنيني كه كودكان شما در آن به سر مي برند زياد است اما برای اینکه پاسخ طولانی نشود از ذكر آن خودداري مي كنيم و شما را براي كسب اطلاعات بيشتر به كتبي كه در اين زمينه نگاشته شده است ارجاع مي دهيم درباره سوال شما نكاتي به نظر مي رسد كه در زير به بررسي آن مي پردازيم اما قبل از آن لازم است تا حدي با علل اينگونه رفتارها آشنا شويم :
علل ناسازگاري كودكان :
- به هم خوردن عدالت و برابري ميان فرزندان: وقتي پدر و مادر عدالت را رعايت نمي كنند، حس حسادت كودكان را نسبت به يكديگر بر مي انگيزند و باعث بروز اختلاف و دعوا بين خواهر و برادر مي شوند.
- به خطر افتادن حس مالكيت كودك: كودك داراي حس مالكيت قوي است و زماني كه كودك ديگري بخواهد وسيله متعلق به او را بردارد عصباني مي شود و پرخاش مي كند.
- حس برتري طلبي: كودكي كه مي خواهد هميشه نقش اصلي را در بازي داشته باشد، اگر كودك ديگر به او اجازه چنين كاري را ندهد دست به تخلف در بازي مي زند و اين كار باعث جدال ميان آنها مي شود.
- دخالت بيجاي پدر و مادر در اختلافات جزئي: پدر و مادري كه دائما نقش داور يا قاضي را بازي مي كنند و مي كوشند مقصر اصلي را شناسايي كنند باعث مكرر شدن دعواي ميان كودكان مي شوند و آنان را براي نزاع بعدي آماده تر مي كنند.
- عواملي كه سبب تحريك حس حسادت كودك مي شود، مانند: جانبداري از كودك ديگر در دعوا، مجبور كردن كودك به گذشت به نفع كودك ديگر، مقايسه كردن كودك با ساير فرزندان.
- مصرف انرژي اضافي كه در آنها به جا مانده و موفق به تخليه آن نشده اند.
- بيكاري و بلاتكليفي: سعي كنيد كودكان را سرگرم و مشغول سازيد.
- از همه مهمتر سعي كنيد الگوي مناسبي براي آنها باشيد. كودكان نبايد شاهد اين باشند كه شما براي اثبات حقانيت خودتان به زور متوسل مي شويد و تصور كنند كه دعوا امر اجتناب ناپذير است. بايد در حضور كودكان از دعوا كردن بپرهيزيد.
چه بايد كرد؟
1. شايد رفتار شما و همسرتان موجب شكل گيري نوعي رقابت در بين فرزندانتان شده باشد. از اين به بعد در رفتارهاي خود دقت كنيد و از هر رفتاري كه موجب ايجاد حساسيت بين آنان مي شود خودداري كنيد، در ضمن از مقايسه دو قلو ها به شدت پرهيز كنيد؛ زيرا ممكن است اين دو احساس تبعيض كنند. به عنوان مثال يكي از قلها را «خوشگل من» و ديگري را «باهوش من» صدا نزنيد زيرا ممكن است قل اول احساس كند حالا كه زيباست پس باهوش نيست و برعكس. اين صفت گذاردن بر روي بچهها ممكن است موجب تخريب رواني شود.
2. هنگامي كه كودكان دوقلو با يكديگر دعوا ميكنند (تا زماني كه احتمال آسيب زدن به يكديگر نمي رود) در دعواي آنها دخالت نكنيد و اگر مجبور به دخالت شديد حتما خودتان را ملزم كنيد كه قضاوت نكنيد و نگوييد كه تقصير با چه كسي است. به دليل اينكه هميشه متهم ميشويد كه عدالت را رعايت نكردهايد و به نفع طرف ديگر قضاوت كردهايد. بنابراين براي اينكه متهم نشويد بهتر است قضاوتي نداشته باشيد و اگر ناچاريد دوقلوها را از هم جدا كنيد - به دليل صدمات احتمالي كه ممكن است به هم وارد كنند - فقط وظيفه جداكردن و آرام كردن محيط خانه را برعهده داشته باشيد و حتيالمقدور قضاوت نكنيد. اما اگر مجبور به قضاوت شديد حتما به گونه اي قضاوت كنيد كه هر دو طرف احساس كنند در اين ماجرا به نوعي مقصر هستند.
3. فرزندان شما در سني به سر مي برند كه براي كنترل رفتار خود نياز به منبعي كه داراي اقتدار مي باشند دارند، از اين رو در اين سنين پدر نقش اساسي در تربيت كودك دارد. در خانواده هايي كه پدر نقشی در تربيت ندارد، در اغلب موارد فرزندان دچار رفتارهاي ناپسند مي شوند. شما نيز براي موفقيت در امر تربيت فرزندان بايد همسر خود را در امر تربيت فرزندانتان دخالت دهيد و از او بخواهيد با اقتدار در تربيت آنان نقش ايفا كند.
4. جاي هيچ نگراني وجود ندارد؛ آنچه كه شما بيان كرده ايد، كاملا طبيعي است و تقريبا در تمام كودكان هم سن و سال فرزند شما مشاهده مي شود. كودك به دليل ويژگي هايي كه در اين سن دارد، بدنبال بر طرف شدن خواسته هاي خود مي باشد و هيچ مانعي را بر سر راه خواسته هايش تحمل نمي كند و زماني كه مانعي در برابر خواسته خود مي بيند با هر روشي آن مانع را بر طرف مي كند و از آنجا كه در اكثر موارد كودك آموزش صحيحي در اين مورد نديده است دست به پرخاشگري مي زند ، بنابراين فرزندان شما بر اساس ويژگي هاي ذاتي خود عمل كرده اند . البته شما بايد با برنامه ريزي دقيق تربيتي چنين ويژگي هايي كه در درون آنان وجود دارد را جهت دهيد. (در ادامه به برخي از اين برنامه ها اشاره مي شود).
5. تجربه نشان مي دهد در برخي مواقع كودك به دليل جلب توجه والدين دست به چنين رفتارهايي مي زند، از اين رو لازم است تا زمان مشخصي را در طول روز به آنان اختصاص دهيد و با آنان بازي كنيد. شركت و همكاري شوهر شما در اين زمينه نقش تعيين كننده دارد.
6. زماني كه از دست فرزندان خود عصباني هستيد و بر خود تسلط نداريد به هيچ عنوان در صدد تربيت آنان بر نياييد؛ چراكه زماني كه انسان عصباني مي باشد غالبا از تصميم گيري عاقلانه ناتوان است و همين امر به تربيت فرزندان شما آسيب فراوان مي رساند.
7.به كودكان خود شيوه كنترل خشم را آموزش دهيد براي اينكار :
- هر از گاهي به صورت نمايشي با همسر خود بحث و مرافعه كنيد. در اين نمايش سعي كنيد شيوه مواجه شدن با آن و حل كردن اختلافات و آشتي كردن را هم به آنها ياد بدهيد. بچه ها از شما ياد مي گيرند كه چطور اختلافشان را با هم حل كنند. اگر اين كار را به آنها آموزش نداده ايد، انتظار نداشته باشيد بلد باشند به خوبي از عهده اين كار بر بيايند.
- سعي كنيد از زبان كودك (شعر، داستان، بازي) براي اصلاح رفتار آنان كمك بگيريد. به عنوان مثال داستاني که در آن قهرمان داستان عليرغم توانايي، خشم خود را كنترل مي كند براي فرزندان خود تعريف كنيد.
8. وقتي كه بچه ها به خوبي و بدون مشكل در كنار هم بازي و فعاليت مي كنند، نشان بدهيد كه از اين وضعيت خوشحال هستيد. طوري رفتار كنيد كه بفهمند از اينكه با هم خوب هستند و دعوا نمي كنند ، خوشتان آمده است.
9. فكر كنيد ببينيد كه معمولا چه مسائلي بيشتر باعث اختلاف و دعواي آنها مي شود و سعي كنيد اين مسائل را از بين ببريد.
10. هر روز به بچه هايتان بگوييد كه دوستشان داريد و مهم تر از اين، علاقه تان را به آنها نشان دهيد. بچه هايي كه وابستگي عاطفي بيشتري به والدين دارند ، كمتر دعوا مي كنند.
11. زماني كه كودكان شما با هم دعوا مي كنند از تنبيه بدني اكيدا خودداري نموده و در صورت نياز از محروم سازي هاي كوتاه مدت (نديدن برنامه كودك، نرفتن به گردش و مهماني و...) استفاده كنيد. از سرزنش و تحقير كردن و مقايسه فرزندان جدا خودداري كنيد.
12. فرصت تخليه هيجانات را براي كودك فراهم كنيد. هفته ای دوبار آن ها را به پارك برويد و با كودكان خود باز هاي هيجاني انجام دهيد.
13. مشاهده خشونت در برنامه هاي تلويزيوني باعث پرخاشگري در كودكان مي شود. گاهي اوقات حتي ديدن يك برنامه خشونت آميز مي تواند پرخاشگري را افزايش دهد. كودكاني كه مكرراً نمايشهايي پر از خشونت را تماشا مي كنند و از اين كار منع هم نمي شوند، به احتمال زياد، به تقليد آنچه مي بينند مي پردازند، بنابراين برنامه هايي كه فرزندان شما تماشا مي كنند را كنترل كنيد.
پرسشگر گرامي با دقت تمام موارد بالا را به كار بگيريد و پس از گذشت 3 ماه دوباره با ما مكاتبه كنيد و نتيجه به كارگيري موارد بالا را براي ما بيان كنيد، اميدوارم با بكارگيري موارد بالا بتوانيد در اصلاح رفتار فرزندان خود موفق باشيد.
همچنین مطالعه كتب زیر را به شما پيشنهاد مي كنم :
- كليدهاي رفتاري با دوقلوها»، كارن كركف گرومادا و مري سي. هرلبرت، ترجمه آزيتا قدسي راثي، تهران: انتشارات صابرين.
- آموزش اخلاق، رفتار اجتماعي، قانون پذيري به كودكان، جان بزرگي مسعود و همكاران، تهران: ارجمند.
- خانواده و دشواري هاي رفتاري كودكان، دكتر علي قائمي، انتشارات انجمن اولياء و مربيان.