چند وقت پيش دست دختر 7 ساله ام به طور اتفاقي به آلت من برخورد كرد و كنجكاوانه پرسيد، اين چيست؟ چه جوابي بايد به او مي دادم؟
برادر گرامي، خوشحاليم كه در ذهني منطقي شما، بهرهگيري از نظر ديگران را به عنوان راهي براي عبور از مشكلات و ابهامات ميداند.
در پاسخ به سوال مهمتان بطور خلاصه ميتوان گفت كه اگر اكنون فرزندتان، سوال خود را فراموش نموده، شما درصدد پاسخگويي نباشيد. اما اگر هنور كنجكاو است ميتوانيد آلت تناسلي را وسيله دفع ادرار معرفي كنيد كه نسبت به جنسيت، داراي شكل متفاوت است و اگر كنجكاوي او ادامه داشت، از حيوانات اهلي يا خانگي به عنوان وسيلهاي براي آموزش استفاده كنيد. در ادامه پاسخ، مطالب مفيدي در اين زمينه تقديم ميكنيم.
فرزندان ما در زندگي چند نوع رشد را تجربه ميكنند: رشد جسماني، رشد شناختي (تغيير در شيوه تفكر)، رشد اخلاقي (شناخت خير و شر و تشخيص خوبي و بدي)، رشد اجتماعي (جدا شدن فرزند از خانواده و رفتن او به سمت اجتماع)، رشد رواني (اعتماد به نفس، تقويت اراده و ...) و رشد جنسي (تحولات هورمونها و فعاليت غدد جنسي).
كودكان هر لحظه ممكن است از والدين درباره منشأ تولد ، چگونگي به دنيا آمدن، جنسيت و ... بپرسند. متاسفانه بسياري از والدين در اين هنگام دست و پاي خود را گم ميكنند و با تشويش و نگراني به اين ميانديشند كه آيا فرزند كوچك آنها دچار انحراف خطرناكي شده است؟ بعضي والدين سعي ميكنند اين قبيل پرسشها را مسكوت بگذارند، برخي نيز پاسخهاي انتزاعي و فانتزي به كودك ميدهند، اما برخورد درست والدين با اين پرسشها چگونه بايد باشد؟
شروع كنجكاويهاي جنسي
كودكي كه به سمت رشد جنسي ميرود از نظر رشد شناختي نيز تغيير ميكند و اين هر دو منجر به پرسشها و كنجكاويهايي درباره اين گونه مسائل خواهد شد. به عبارت ديگر، كودكي كه رشد شناختي ندارد و هنوز در مرحله نوباوگي و نوزادي است طبيعتا هيچ پرسشي درباره اينگونه مسائل ندارد ، اما هر چقدر رشد ميكند و تحولات را در خودش ميبيند كنجكاويهايش نيز به همان ميزان بيشتر ميشود؛ البته اوج اين كنجكاويها در دوره بلوغ اتفاق ميافتد. شايد به همين علت است كه اين سنين را سن بحراني زندگي ميشناسيم. تغييرات فيزيكي بدن در اين دوره ميتواند براي فرد ابهام ايجاد كند.
در خانوادههايي كه ارتباط مناسبي بين والد و فرزند وجود ندارد شاهد هستيم اين مسائل (پرسشهاي جنسي) در گروه همسال بررسي ميشود كه چه بسا به دليل نداشتن اطلاعات درست، موجبات گمراهي را فراهم ميكند بنابراين بسيار حياتي است كه والدين با در نظر گرفتن مقطع سني كودك به پرسشهاي او پاسخ دهند وگرنه فرزندشان به سمت دوستان و همسالان خود گرايش يافته و در فضايي نامطلوب اطلاعات گمراه كنندهاي دريافت خواهد كرد.
والدين بايد به خاطر داشته باشند هيچگاه نبايد در هيچ مقطع سني به كودكان پاسخ غلط داده شود. در دوران كودكي، فرزندان ما بسيار زودباور هستند. اگر به آنها گفته شود شما را از بيمارستان خريدهايم يا خدا شما را از آسمان براي ما فرستاده است و ... به احتمال زياد باور ميكنند و در خيالپردازي هايشان به كار ميبرند اما آنها به طور مسلم با بزرگ تر شدن خود پي به نادرستي اين اطلاعات ميبرند و حكم صادر ميكنند: «پدر و مادر من دروغ گفتهاند ، در نتيجه پدر و مادر من دروغگو هستند بنابراين ميتوانند دروغهاي ديگري هم بگويند و اتفاقا به خاطر اين كه ميتوانند دوباره دروغ بگويند پس غيرقابل اعتماد هستند. پس من بعد از اين مشكلات و سوالاتم را با آنها در ميان نخواهم گذاشت». همان طور كه در اين نتيجهگيريهاي سلسلهاي ميبينيد موضوع جديتر از آن است كه تصور ميكنيم. يك دروغ به نظر مصلحتي كه شايد اهميت چنداني براي والدين نداشته باشد در درازمدت ميتواند ريشه جدايي فرزند از كانون خانواده باشد. پزشكان متخصص معتقدند وقتي والدين به پرسشهاي كودكانشان اهميت ميدهند و پاسخهاي سنجيدهاي براي ابهامهاي آنها دارند ، ذهن فرزندانشان به سمت آرامش سوق مييابد ، در صورتي كه فرار از سوال يا پاسخهاي فانتزي ذهن كودك را بيشتر درگير موضوع ميكند.
آموزش و راهنمايي در دوره بلوغ، اهميت بسيار زيادي دارد. واقعا والدين بايد به ضرورت اين راهنماييها پي ببرند و تغييرات جسمي و ذهني دوره بلوغ را در فضايي مثبت و با ادبياتي صحيح براي فرزندانشان شرح دهند. خيلي مهم است كه در اين دوره فرزند ما آگاهيهاي صحيحي درباره اينگونه مسائل داشته باشد تا آنها به تابويي در ذهن او تبديل نشوند وگرنه دريافت نكردن اطلاعات درست ميتواند تاثير منفي در زندگي زناشويي او داشته باشد از طرفي به تحريك كنجكاويهاي او در دوره كودكي نيز منجر ميشود.
فراموش نكنيد صحبت درباره اين موضوع تنها زماني بايد باشد كه كودك كنجكاوي نشان ميدهد يا سوالاتش را ميپرسد، بنابراين وقتي كودك سوالي درباره مسائل جنسي نميپرسد نيازي به توضيح دادن نيست.
پس در پاسخ به سوالات جنسي کودکان قبل از بلوغ بايد يک سري مسايل مورد توجه قرار بگيرد:
اول: اينکه وقتي با اين سوال مواجه شديم، بايد به خودمان مسلط باشيم و از نگراني و شرم دچار لکنت نشويم.
دوم: اينکه بايد شنونده خوبي باشيم و اجازه بدهيم کودک سوالاش را کامل بپرسد.
سوم: اينكه موقع جواب دادن هم نبايد جوابهاي ما با شوخي و مسخرگي همراه باشد و نبايد دروغ گفته شود.
چهارم: اينكه آموزش بايد تدريجي باشد. لازم نيست همه اطلاعات را يک جا در اختيار کودک قرار دهند و بايد از شرح و بسط بيمورد پرهيز کنند.
پنجم: اينكه آموزش بايد متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد.
ششم: اينكه در سنين دبستان و پيش از دبستان پاسخها اگر غيرمستقيم باشد، بهتر است.
هفتم: اينكه اگر سوالي را اشتباه پاسخ داديم، بايد به اشتباهمان اقرار کنيم و اطلاعات درست را در اختيار آنها قرار دهيم.
برادر عزيز، عمل به آموزههاي جامع دين، فرمانبرداري از عقل و كسب مهارتهاي زندگي، سعادت مادي و معنوي انسان را تضمين خواهد نمود.
منتظر مكاتبات بعدي شما هستيم.