سلام. پسري دو ساله دارم كه از زماني كه يك سال و نيمه شده مقداري رفتارش عوض شده وحدود يك ماهي است كه شديد تر شده است. درطبقه دوم خانه پدر شوهرم زندگي مي كنيم و رفت و آمدمان هم با آنها زياد است و ميهمان هايي هم دارند كه بچه دارند و رفتار پسرم با بچه هاي آنها جوري است كه باعث خجالت مي شود؛ جيغ ميزند و اسباب بازي ها را از دست آن ها مي كشد و متاسفانه چون آن ها ميهمان هستند پسر من بيشتر مورد سرزنش قرار مي گيرد. البته رفتار پدرشوهر و مادرشوهرم با پسر من بي نهايت خوب است و كاملاً مؤدبانه با او برخورد مي كنند. غير از اين مورد بي خود و بيجهت هم جيغ ميزند و يا وقتي با اسباب بازي، بازي مي كند كه نمي تواند آن را سر هم كند يا مثلا زيپ كيفش را نمي تواند باز يا بسته كند جيغ مي كشد و پرتاب مي كند يا سر سفره اگر چيزي بخواهد كه ما متوجه نشويم كه دقيقا چه چيزي مي خواهد ظرف غذايش را مي ريزد و جيغ مي زند و گريه ميكند. اگر چيزي دستش باشه دندون ميگيره . ما بعضي مواقع بي اعتنا هستيم و بي محلي مي ئكنيم انگار كه اتفاقي نيفتاده و گاهي هم بهش مي گيم كه كار بدي هست و ما ناراحت مي شيم و سريع عذر خواهي مي كنه. كسي هم در خانه اين رفتار را ندارد كه بگوييم از او ياد گرفته من حتي تا دوسالگي كه بهش شير ميدادم با وضو و آرامش بهش شير ميدادم من و پدرش هم آدم هاي آرامي هستيم و در خانه مشكلي نداريم و بحث و دعوايي هم نميكنيم كه جو و محيط خانه نا آرام و متشنج باشه. حس تملكش هم واقعا شديده و همه چيز رو براي خودش ميخواد و فكر مي كنه مال خودشه حتي تاب و سرسره داخل پارك كه اولش گريه مي كنه و ميگه هيچ بچه ديگه اي نياد ولي بعدش كه باهاش صحبت مي كنم راضي ميشه . حال سوالم این است که چه رفتاري با این جيغ و فريادهایش بايد داشته باشيم؟
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامي؛ از اينكه با ما سخن مي گوئيد خرسنديم.
پرسشگر گرامي برخي از رفتارهايي كه كودك شما نشان مي دهد كاملاً طبيعي است و نبايد اينگونه رفتارهاي كودكتان موجب خجالت و يا ناراحتي شما شود. به عنوان مثال حس تملك در كودك دو ساله بسيار قوي است. كودك در اين سن احساس مي كند هر چيزي كه در اطراف او مي باشد، به او تعلق دارد و بايد تحت اختيار او باشد و هيچ كس حق ندارد در آن تصرف كند. كودك در اين سن، اين جمله را درك نمي كند «اين اسباب بازي مال تو نيست»؛ چرا كه كودك بر اساس ويژگي هاي رواني در اين سن احساس مي كند كه تمام اسباب بازي ها مال او است. در ادامه به بررسي بیشتر سوال شما مي پردازم :
از اينكه اينقدر با ريزبيني به دنبال تربيت فرزند خود هستيد خوشحال شدم. با جديتي كه نشانه هایش در شما وجود دارد، مطمئن هستم كه شما مي توانيد در تربيت فرزند خود موفق باشيد، به شرطي كه اطلاعات روان شناختي و تربيتي خود را با مطالعه كتابی كه در پايان اين جواب به آن اشاره مي شود، بالا ببريد و نكات اين پاسخ را نیز در برنامه تربيت خود مورد توجه قرار دهيد.
پرسشگر گرامي؛ قضاوت درباره جيغ زدن و رفتارهاي فرزندتان نياز به اطلاعات بيشتري دارد. در چه زمانهايي او دست به چنين كاري ميزند؟ فراواني و تعداد اين عمل در طول روز چقدر است؟ به هر حال با توجه به اينكه همسالان كودك شما كمتر چنين رفتاري را از خود نشان ميدهند و در ضمن اين رفتار در كودك شما تداوم پيدا كرده است، بايد براي بر طرف كردن اين حالت تلاش كنيد. پس با دقت پاسخ زير را مطالعه كنيد :
*** پرسشگر محترم؛ صحنه زير را تصور كنيد :
فرزندتان از شما خواسته اي دارد (مثلاً اسباب بازی می خواهد)، اما شما به دلائلي از برآورده كردن خواسته او امتناع مي كنيد. او بيشتر پافشاري مي كند، اما شما هنوز مقاومت مي كنيد. او شروع به گريه كردن و جيغ زدن مي كند، اما شما به خواسته او بي توجه هستيد تا اينكه او به شدت رفتار خود ميافزايد، با اين كار شما يك دفعه از موضع خود عقب نشيني مي كنيد. شما مجبور مي شويد كاري را بكنيد كه به آن راضي نيستيد. به نظر شما با اين رفتارتان چه چيزي به كودك خود ياد مي دهيد؟ كودك شما از رفتارتان ياد مي گيرد كه هر چيزي را مي تواند با پافشاري، گريه و جيغ زدن بدست آورد و حال آنكه چنانچه در همان اولين درخواست كودك بدون هيچ مقاومتي براي او اسباب بازي مي خريديد، چنين عادتي در كودك شما شكل نمي گرفت. تكرار اين زنجيره رفتاري باعث مي شود تا كودك شما عادت كند كه هر چيزي را با اين روش غلط بدست آورد. آري چنانچه شما در همان مرحله اول خواسته او را بر طرف مي كرديد، به مراتب آسيب آن كمتر از اين بود كه بعد از چندين مرتبه اصرار فرزندتان خواسته او را بر آورده كنيد. از شما مي خواهم اولين باري را كه او شروع به جيغ زدن كرد به ياد آوريد. اگر آن خاطره در ذهن شما نيست بنده حدس ميزنم چه اتفاقي افتاده است. زماني كه كودك شما براي اولين بار اقدام به جیغ زدن كرد، شما در با حساسيت نسبت به رفتار او عكس العمل نشان داديد و همين موضوع موجب نهادينه شدن اين رفتار در او شده است. اگر براي چند بار اين رفتار را ناديده ميگرفتيد و با رفتار و توجه خود رفتار او را تقويت نميكرديد، خود به خود رفتار او به سمت خاموشي سوق پيدا ميكرد. فراموش نكنيد كودكان عليرغم كوچك بودن روان شناسان ماهري هستند و تمام رفتارهاي ما را رصد مي كنند. در سوال خود مطرح كرده ايد من و شوهرم انسان هاي آرامي هستيم؛ اين آرامش براي تربيت كودك به شما كمك مي كند، اما بايد مراقب باشيد كه هر چه سن كودك شما افزايش پيدا مي كند نياز به اقتدار و جديت بيشتري احساس مي شود و بايد با جديت با كودك خود رفتار كنيد. بايد او بداند شما در برابر رفتارهاي نادرست او واكنش مناسب نشان مي دهيد و او نمي تواند با رفتارهاي خود به شما جهت دهد.
*** پرسشگر گرامي؛ به نظر شما بهترين راه حل براي حل اين مشكل چيست؟ راه هاي پيشنهادي خود را در اين باره بر روي كاغذي بنويسيد و با راهكارهاي زير مقايسه كنيد :
1. مهم ترين كار در بر طرف كردن مشكلات رفتاري كودكان، بر قرار كردن ارتباط عاطفي با كودك مي باشد. ممكن است بگوئيد هر مادري فرزند خود را دوست دارد و به او عشق مي ورزد، بله اين مطلب درست است اما منظور من رعايت كردن نكات ريزي است كه ممكن است از ديد شما مخفي بماند. براي اينكه بهتر به اهميت اين ارتباط پي ببريد، مثالي براي شما ذكر مي كنم، تصور كنيد نخي را به يك ماشين اسباب بازي بسته ايد و با اين نخ قصد داريد اين ماشين را جا به جا كنيد؛ تا زماني كه اتصال نخ به ماشين بر قرار است، شما به راحتي ماشين را جا به جا مي كنيد، ناگهان نخ پاره مي شود؛ هر چه انرژي وارد مي كنيد فايده اي ندارد، چرا كه اتصال شما با ماشين قطع شده است. دقيقاً ايجاد ارتباط عاطفي با كودك، نقش اين نخ را بازي مي كند، نقش پلي بين شما و كودكتان را دارد. تا زماني اين پل بين شما و كودك ايجاد نشده است، تلاش هاي تربيتي شما فايده اي ندارد و به هيچ نتيجه اي نمي رسد. پس در اولين گام بايد تلاش كنيد كه اين پل بين شما و كودكتان بر قرار شود. با روش های زیر :
- با كيفيت ترين زماني را كه در آن حوصله ارتباط و بازي با كودك خود را داريد انتخاب كنيد.
- با كودك خود گفتگو كنيد و همراه او بازي مورد علاقه اش را انتخاب كنيد.
- در طول روز در طول زماني كه در بند يك انتخاب كرده ايد با كودك خود حداقل یک ساعت بازي كنيد (شايد اين مطالب به نظر شما ساده بيايد اما در حل مشكلات كودكان اين تكنيك كارايي زيادي دارد)
2. زماني كه كودكتان شروع به جيغ زدن مي کند، صبور بوده و زود از كوره در نرويد. از چنين فرصت هايي براي آموزش كودك خود بهره گيريد. با آرامش با او صحبت كنيد و به او بگوئيد چگونه براي به دست آوردن خواسته هاي خود بايد عمل كند.
3. كودكان از نوع برخورد اطرافيان، واكنش بعدي را انجام مي دهند؛ بنابراين شايسته است گاه در مقابل برخي از رفتارها و واكنش هاي او بي تفاوت باشيد تا آن رفتار در وي خاموش گردد؛ زيرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقويت رفتار در كودك گردد؛ به عنوان مثال وقتي كودك مي بيند شما در برابر جیغ زدن او برآشفته شديد تازه ياد مي گيرد كه براي آشفته شدن شما بايد چه كند.
4. زمينه بروز اين گونه رفتارها را در فرزند خود كاهش دهيد. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده زماني که با تندي با او برخورد مي شود او شروعبه جیغ زدن مي کند، سعي كنيد خود و ديگران چنين رفتاري با او نداشته باشيد.
5. با توجّه به موقعيّتي كه او اقدام به جيغ زدن مي كند، سعي نماييد در برخي از مواقع از روش محروم سازي به جاي تنبيه كلامي و رفتاري براي كاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گيريد. به اين صورت كه پس از اقدام وي به جيغ زدن، به او اجازه ندهيد با اسباب بازي، بازي نمايد. به او توضيح دهيد كه چرا او را از اسباب بازي هايش محروم كرديد. او را از اسباب بازي هايش دور كنيد تا مهلت يابد كه دريابد چرا او را از اسباب بازي هايش، دور نموده ايد ( براي مدت زياد او را از اسباب بازي ها دور نكنيد؛ زيرا در اين صورت فراموش مي كند كه چرا چنين رفتاري با او داشته ايد). به وي بگوييد كه اگر به شما قول دهد كه ديگر اين كار را تكرار نكند او را به محل بازي باز مي گردانيد.
6. در انتخاب فيلم و كارتون نيز دقت نموده و شرايطي فراهم آوريد فيلم و کارتونی كه مناسب سن وي نيست را نبيند.
7. يكي از دلايل تكرار رفتار پرخاشگرانه اين است كه كودك به اين نتيجه ميرسد كه نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پيامد بدي نميشود، بلكه تقويت هم ميشود. مثلاً والدين گاهي چون حوصله سر و صدا و داد و فريادهاي كودك خود را ندارند يا از رفتارهاي پرخاشگرانه او ميترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوي كودك سريع او را به خواستهاش ميرسانند تا او را آرام كنند، در نتيجه كودك ياد ميگيرد براي رسيدن به خواستهاش پرخاشگري كند. گاهي هم كودك تنها براي جلب توجه والدين به خود و قراردادن خود در كانون توجه خانواده، پرخاشگري ميكند و والدين نيز بدون آنكه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزي كردن) او را به خواستهاش ميرسانند و به اين ترتيب احتمال اينكه در دفعات بعد براي جلب توجه والدين، پرخاشگري كند را افزايش ميدهند. پس بايد مراقب باشيد كه با رفتار خود موجب تقويت رفتار منفي در او نشويد.
8. اگر بد رفتاري كودك نشانه اعتراض وي است؛ به او و اعتراضش گوش دهيد؛ زيرا گاه بد رفتاري در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. اين نوعي رفتار تلافي جويانه است كه برخي از كودكان در پيش مي گيرند؛ زيرا احساس مي كنند فقط با اينگونه رفتارها است كه مي توانند نارضايتي خود را نشان دهند.
9. در موارد عدم جيغ زدن ، رفتارهاي مثبت كودك مورد تشويق و توجه قرار گيرد. جهت تقويت رفتارهاي مثبت مي توان از جدول رفتاري و امتياز دادن بهره برد. البته با توجه به سن او بايد بيشتر بصورت ديداري باشد تا بتواند بفهمد. يعني قرار گرفتن و بالا رفتن امتيازات را ببيند.
10. در مخالفت هاي خود با كودك ، دقت داشته باشيد كه پاي « نه گفتن » خود بايستيد تا كودك تصميمات را جدي بگيرد. جديت شما ، آرامش و امنيت را براي كودك به ارمغان مي آورد. البته منظور ما از قاطعيت به موقع ، خشونت و ديكتاتوري در برابر فرزند نيست (در تربيت او كم نه بگوئيد اما محكم).
11. آنچه مي گوييد واقعي و درست باشد؛ مثلاْ اگر بچه كار خوبي انجام داد و به او قول هديه داديد ، بايد سر موقع هديه اش را به او تحويل دهيد. اين كار باعث مي شود كه فرزند روي حرف والدينش حساب باز كند و براي تقويت رفتارهاي خود و جلب رضايت پدر و مادرش ، تمام تلاش خود را به كار گيرد. اما اگر به او قول دهيد و در عمل به قولتان ، سستي به خرج دهيد ، كودك به حرفتان اعتماد نمي كند و كم كم نسبت به انجام كارهاي مفيد و خوب بي رغبت مي گردد. در مقابل اگر بچه كار اشتباه و عمدي را انجام داد و او را تنبيه محروميتي كرديد، بايد حتماْ تنبيه محروميتي خود را عملي كنيد . اگر اين كار را نكنيد ، كودكتان اين برداشت را مي كند كه انجام كارهاي اشتباه تنبيهي را برايش به همراه ندارد و تنبيه هاي ذكر شده توسط والدين ، هرگز عملي نخواهد شد.
12. اگر كودك شما عصباني و خشمناك شد، شما در برابر او عصباني نشويد.
13. سعي كنيد در دعواهاي كودكانه فرزندتان با هم سن و سالانش دخالت نكنيد و اجازه دهيد كه خودشان مشكلشان را حل كنند.
14. شاید يكي از علل رفتارهاي كودكتان رفت و آمد بيش از حد با خانواده شوهرتان و احتمالاً دخالت هاي آنان در تربيت كودكتان است. بايد به گونه اي با آنان رفت و آمد كنيد كه ارتباط با آنان به تربيت فرزند شما آسيب نرساند.
*** منبعی براي مطالعه بيشتر :
1. چگونه با كودكم رفتار كنم، دكتر گاربر، ترجمه محمد ولي سهامي، تهران: مرواريد