شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
در آخر عمر، حضرت علی کنار فاطمه زهرا نشسته بودند، حضرت زهرا وصیت هایشان را می کردند؛ « علی جان شبانه مرا غسل بده ، شبانه کفنم کن ، شبانه دفنم کن ،اما یک وقت دیدند زهرای مرضیه گریه میکند امیرالمؤمنین فرمودند : «یا سیدتی مایبکیک » سرور من چرا گریه می کنی؟ فرمودند: « ابکی لما تصنع بک من بعدی » علی جان برای مظلومی شما گریه می کنم ، در زمان من این همه به شما ظلم کردند بعد از من با شما چه خواهند کرد ... .
یک وصیت دیگر هم کردند فرمودند : علی جان موقع غسل دادن لباس را از بدنم جدا نکن از روی لباس من را غسل بده . چرا؟ مبادا که چشمان علی و بچه ها به جاهای آزرده بدن زهرا بیفتد و ناراحت بشوند . اما با تمام این وصیت ها امیالمؤمنین نیمه شب از روی بدن غسل می دادند، اما یک وقت می بینند مولا حالشان منقلب شد . ناله ی علی علیه السلام بلند شد . آقا جان چرا شما گریه می کنید ؟ فرمودند : اسماء دستم رسید به بازوی ورم کرده فاطمه «والاثر الباقی کمثل الدملجی » هنوز آثار شکنجه بر بازوان زهرا هست، مثل بازو بند ورم کرده بازوی فاطمه سلام الله علیها ...
منبع : اقتباس از روضه خوانی استاد فرحزاد.