شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94/02/21-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (دوری از همنشین بد)
موضوع برنامه: دوری از همنشین بد
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 94/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین


سلام می‌گویم به همه‌ی شما خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. آرزو می‌کنم در هر کجا که هستید تن تان سالم باشد و قلب تان سلیم باشد خداوند متعال توفیق بدهد از باقی مانده‌ی ماه رجب نهایت استفاده را ببریم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوشحال هستیم خدمت شما هستیم.
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ی بینندگان عرض سلام داریم و آرزوی موفقیت ان شاء الله در دهه‌ی آخر ماه رجب به بهترین اعمال همگی موفق باشند بحث ما درباره‌ی دوستی و دوست یابی است خیلی‌ها پیامک زدند دوست صمیمی ما برنامه‌ی سمت خدا است ما هم اعلام دوستی می‌کنیم و پیمان می‌بندیم که هم دعا کنیم هم در مستحبات و ثواب‌ها هم دیگر را شریک بکنیم که حق دوستی را به جا بیاوریم عزیزان هم حق دوستی را به جا بیاورند ما را در کارهایشان شریک بکنند.
شریعتی: در مورد دوست و دوستی صحبت کردیم نکته‌ی مهم این است که یکی از حسرت‌های روز قیامت این است که ما چرا فلان دوست را به عنوان دوست برای خودمان برگزیدیم ادامه‌ی دوست را در خدمت شما هستیم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اگر بینندگان توجه داشته باشند هفته‌های گذشته درباره‌ی تاثیرگذاری دوست و هم نشین صحبت هایی شد که تاثیر گذاری اش فوق العاده است این هفته بیشترین بحث ما درباره‌ی پرهیز از دوستان ناباب است که اول قدم این است که انسان دشمن را از خانه بیرون بکند آتش‌ها را خاموش بکند و بعد آبادانی و عمرانی بکند بیشتر کسانی که جهنمی شدند بر اثر معاشرت با دوستان ناباب بوده است ما حتی آیه‌ی قرآن داریم که سوال می‌کنند «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ‌، قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ، وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ» (مدثر، 42-44) از جهنمیان می‌پرسند چرا شما جهنمی شدید می‌گویند ما اهل نماز نبودیم اطعام نمی‌کردیم سخاوت نداشتیم چون بخل و قطع کردن ارتباط با خدای متعال باعث رفتن به جهنم می‌شود و یکی از مهم ترین عوامل جهنمی شدن «وَكُنَّا نَخُوضُ» با آن هایی که اهل باطل بودند بی راهه می‌رفتند گمراه بودند با آن‌ها نشست و برخاست می‌کردیم.
شریعتی: اگر با کسانی رفت و آمد می‌کردند که اهل نماز بودند مسیرشان را پیدا می‌کردند.
حاج آقا فرحزاد: بله رکن اساس است پیوند با نیکان با خوبان با مومن انسان را به همه‌ی خوبی‌ها می‌کشد و پیوند با بد‌ها انسان را به سمت همه‌ی بدی‌ها می‌برد پس یک عامل مهم جهنم رفتن با اهل باطل و گمراهی با آن‌ها نشست و برخاست داشتیم رنگ و بوی آن‌ها ما را جهنمی کرد چون ما قهرا همان طور که مثال زدیم آهن کنار آتش باشد رنگ و بو و حرارت آتش را می‌گیرد هر چیزی کنار هر چیزی قرار بگیرد خواهی نخواهی رنگ و بوی او را می‌گیرد طبیعی است ولو شما پسر حضرت نوح پیغمبر هم باشید قطعا حضرت نوح هم در تربیت فرزندش کوتاهی نکرده هم لقمه‌ی حلال را داده همه‌ی جوانب تربیت را مراعات کرده ولی پسر حضرت نوح چون با بدها نشسته پایان کارش غرق شد و اهل جهنم شد.
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد اگر شما فرزند پیغمبر باشید اگر با رفقا و معاشران ناباب بنشینید قهرا بخواهی یا نخواهی رنگ و بوی آن‌ها را می‌گیری آن حدیث زیبایی که تکرار می‌کنم از امیرالمومنین علیه السلام است که فرمودند از مصاحب شریر و بد پرهیز بکن ‌فَاِنَّ طَبعَکَ یَسرِقُ مَن طَبعَهُ وَ اَنتَ لا تَعلَم‌ (بحارالانوار، ج 74، ص 198) فرمودند از مصاحب آدم بد و بدجنس پرهیز بکن طبع شما از بدی‌های او می‌دزد چه بخواهی یا نخواهی و تو هم توجه نداری یعنی رنگ و بوی او او فحاش است بد زبان است بد اخلاق است شک و شبهه در دین دارد همه به شما سرایت می‌کند خودکار اثر دارد بدون این که متوجه شوید اشعار قشنگی مثنوی دارد می‌گوید
می رود در سینه‌ها از سینه‌ها * * * از ره پنهان صلاح و کینه ها
صحبت صالح تو را صالح کند * * * صحبت طالح تو را طالح کند
طالح مقابل صالح است یعنی مصاحبت با آدم بدکار شما را بد می‌کند صحبت خوبان شما را خوب می‌کند
کاذبی با صادقی چون شد روان ** * آن دروغش راستی شد ناگهان
یعنی آدم دروغ گو با آدم‌های صادق و راستگو معاشرت کرد همه اش نشست و برخاست کرد خودکار ناگهان او هم راستگو می‌شود اهل دیانت و تقوا می‌شود لذا اکثر جهنم اکثر قریب به اتفاقشان بر اثر معاشرت با افراد ناباب جهنمی شدند و قطعا بدانید تمام سردمداران کفر و طاغوت‌ها و جهنمی و بد‌ها یک معاون مشاور رفیق ناباب کنارشان بوده که آن‌ها او را از راه به در کردند من از باب نمونه چند نمونه‌ی قرآنی و روایی می‌آورم مثلا فرعون البته فرعون در یک روایتی یک موقع دیگر هم اشاره کردیم صفات خوب هم داشته مثلا غیور بوده ناموسش را حفظ می‌کرده سهل الحجاب بوده اگر کسی با او کار داشت در دسترس بود دژبان و دربان نداشت چون می‌گفت من خدا هستم باید با بنده هایم سر و کار داشته باشم صفات خوب داشته اطعام می‌کرده تا وقتی که حضرت امیر اطعام می‌کرد خدا او را غرق نکرد آن اطعام را تعطیل کرد بعد غرق شد یک زمینه‌ای در او بود و خودش در سحر و جادو دست و مهارت و تخصصی داشته سحر را از معجزه تشخیص می‌داده یعنی می‌دانسته کار حضرت موسی سحر نیست بعد از این که امتحان کرد به اضافه‌ی این که خود حضرت موسی پسرخوانده اش بود در دست و بال خود فرعون بزرگ شد در هر صورت در تاریخ و روایات ما است که وقتی که حضرت موسی علیه السلام آمد ادعای پیغمبری کرد و فرعون مقابله کرد و گفت بیایید جمع شویم معجزه هایمان را به همدیگر نشان دهیم سحرهایمان را اگر شما می‌گویید سحر به هم نشان دهیم سحره را فرعون جمع کرد چون خودش متخصص سحر بود گفتند به عزت فرعون ما غالب می‌شویم کی سحر چوپان می‌تواند در مقابل ما دوام بیاورد آن‌ها سحرهایشان را انداختند ریسمان هایی تعبیه کرده بودند مثل مار حرکت می‌کرد جیوه در آن گذشته بودند حضرت موسی پیغمبر اولوالعزم عصا را انداخت اژدها شد همه‌ی آن‌ها بلعید برگشت مردم فرار کردند واقعا چیز غیر عادی بود کاملا محسوس بود معجزه است سحره‌ی فرعون بلادرنگ چون خودشان مهارت در این فن داشتند «فَأُلْقِيَ السَّحَرَ‌ةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَ‌بِّ هَارُ‌ونَ وَمُوسَىٰ» (طه/70) افتادند سجده کردند گفتند ما به خدای موسی و هارون ایمان آوردیم معجزه را دیدند یقین کردند فرعون گفت من دست و پای شما را قطع می‌کنم تهدید کرد گفتند هر کاری می‌خواهی بکنی یک روایت زیبایی خواندیم در نا امیدی امیدتان بیشتر باشد سحره‌ی فرعون به جنگ خدا و پیغمبر آمدند در یک لحظه خدای مهربان 180 درجه دلشان را برگرداند شدند اولیاء الله شدند مومن کامل یعنی خدا یک پرده بزند کنار یک حقیقتی را البته به همه نشان می‌دهد قبول بکنند و مقاومت بکند و استقامت بکنند من آن‌ها برود کنار همه‌ی حقایق حل است و نشان داده می‌شود این‌ها فوری ایمان آوردند به سجده افتادند گفت به خدای موسی و هارون ایمان آوردیم مومن ناب درجه‌ی یک شدند در یک لحظه قصد مخالفت داشتند و بهترین مومن شدند خدا را چه دیدی یک مرتبه دیدی منقلب کرد فرعون هر چه تهدید کرد گفت اگر ما را قطعه قطعه هم بکنید ما دست از خدای واقعی برنمی‌داریم خود فرعون هم تکان خورد راست است سحره اهل فن اند من خودم هم جزء همین‌ها هستم واقعا معجزه است من می‌دانم جز صدق و راستی از حضرت موسی ندیدیم آمد ایمان آورد یعنی اگر فرعون ایمان آورده بود همه‌ی کارها تمام شده بود تمام قومش و بنی اسرائیل که جلوتر ایمان آورده بودند ایمان می‌آوردند در آیات و روایات می‌فرماید یک رفیق ناباب معاون و مشاور ناباب این هایی که مسئولیت دارند یا مسئولیت ندارند خوراک فکری را چه کسانی به ما می‌دهند نزدیکان مشاوران دوستان ما آن هایی که با ما سر و کار دارند آن‌ها ما را حرکت می‌دهند چهل نفر بیایند یک مطلبی را به ما گوشزد بکنند تلقین بکنند این قطعا اثر دارد به نام هامان که اسمش هم در قرآن آمده مشاور فرعون بود آمد به فرعون گفت‌ای داد بیداد می‌خواهی به خدای موسی ایمان بیاوری این همه زحمت کشیدیم خدای تو را جا انداختیم خودت هم قبول کردی حکومت و ریاستت از بین می‌رود چنین می‌کند چنان می‌کند مخش را زد این قدر به فرعون ور رفت گفت نکن ایمان نیاور واقعا می‌خواست ایمان بیاورد آیه‌ی قرآن داریم «وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا» (نمل/ 14) یعنی فرعون یقین داشت می‌فهمید که حق با حضرت موسی است اما علو و تکبر و منیت و خارجی نگذاشت من خارجی اش مشاورش کمک کرد نگذاشت ایمان بیاورد هم خودش را غرق کرد و جهنمی کرد هم جمعی را به جهنم برد یعنی امان از مصاحب ناجنس از مشاور ناباب هر چه می‌تواند انسان پرهیز بکند ما روایت زیبایی داریم که در زمان پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم چند نفر بودند از سران مکه و سران قریش که این‌ها در مقابل پیغمبر ایستادند یک عده هم ایمان آوردند یک عده هم ایستادند یکی از آن سران شخصی بود به نام عقبة بن ابی معید که اشتباه عَقَبه می‌خوانند عُقبه صحیح است این آدم از سران مکه بود ولی آدم سفره دار و سخاوتمندی بود چون معمولا آدم‌های سخی و سخاوتمند رگ خوبی و ایمان آوردن و خیر در آن‌ها هست در وجودشان مقدمه‌ی ایمان آوردن است این بنده خدا گاهی مسافرت می‌رفت یا پیشامد خوبی برایش می‌شد اطعام می‌داد و سفره داری می‌کرد یک بار از سفر برگشت بزرگان مکه را همه دعوت کرد از جمله پیغمبر ما را هم دعوت کرد پیغمبر عظیم الشان هم در مجلسش حاضر شدند موقعی که خواستند غذا میل بفرمایند فرمودند من غذای شما را نمی‌خورم چون مشرک هستی مگر این که به من ایمان بیاوری او هم حساس بود که مهمان پذیرایی شود و غذا نخورده خیلی برایش بد بود گفت چه کار کنم گفت شهادتین بگو ایمان بیاور گفت اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد و بعد هم حضرت غذایش را میل کردند بزرگ مکه هم بود و تاثیر گذار بود چند روزی گذشت یک رفیقی داشت این رفیقش به نام عُبیه این رفیقش آمد پرسید چه خبر شده گفتند رفیقت عقبة ابن ابی معید جریان این طوری پیش آمده و مومن و مسلمان شده آقا مثل همان هامان که به جان فرعون افتاد آمد گفت تو بچه شدی تو این قدر نفهم هستی دست از بت‌ها برمی‌داری تو با یک پذیرایی یک مهمان که نمی‌خواسته نخورد تو مسلمان شدی چرا مومن شدی آن قدر به قول ما روی مغزش و مخش کار کرد او را مرتد کرد یعنی برگشت و جزء مخالفین پیغمبرش کرد به حدی که او را وادار کرد عقبة بن ابی معید آمد آب دهان به صورت پیغمبر خدا انداخت حضرت فرمودند حالا که این کار را کردی تو کشته خواهی شد وقتی از مکه بیرون روی و به او وعید‌های تندی دادند که عاقبت و پایان کارت خوب نمی‌شود و این بنده‌ی خدایی که بر اثر رفیق ناباب دوست ناباب مرتد شد در جنگ بدر شرکت کرد و کشته شد و به جهنم واصل شد رفیقش هم که او را وادار به این کار کرد در جنگ احد آمد مقابل پیغمبر او هم کشته شد به جهنم رفت او در آستانه‌ی عاقبت بخیری بود ولی آمد آب در صورت پیغمبر تف انداخت و خیلی بی ادبی و جسارت کرد بر اثر معاشرت با رفقای ناباب. ما آیات خیلی تندی داریم درباره‌ی آن هایی که دوستان ناباب برای خودشان تهیه می‌کنند یکی از آن آیاتی که خیلی تند است که این تعبیر تقریبا همین یک مورد هم آمده به این تعبیر سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان است خدای مهربان می‌فرماید «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّ‌سُولِ سَبِيلًا، يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا، لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ‌ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا» (فرقان/ 27-29) قرآن می‌فرماید روز قیامت بعضی‌ها هستند که ظلم کردند به خودشان دست هایشان را می‌جوند از کثرت ندامت و حسرت و پشیمانی یعنی بالای دستشان را همین طور گاز می‌گیرند تکه تکه می‌کنند از شدت ناراحتی و حسرت می‌گویند کاش با فلانی با پیغمبر ما رابطه برقرار می‌کردیم با فلانی دوست نمی‌شدیم این حسرتی که رابطه‌ی ما را با خدا با پیغمبر قطع کرد و با شیاطین وصل کرد داد می‌زند‌ای کاش «يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّ‌سُولِ سَبِيلًا» کاش با پیغمبر رابطه‌ی خوبی برقرار می‌کردم «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا» ‌‌ای کاش من با فلانی دوست نمی‌شدم من را از ذکر که پیغمبر تعبیر به ذکر شده قرآن تعبیر به ذکر شده هر حقیقتی تعبیر به ذکر شده آن بیداری تذکر متوجه شدن راه صراط مستقیم من را به این راه آورد کاش با فلانی دوست نمی‌شدم من را از ذکر و حقیقت گمراه کرد بعد از این که ذکر و حقیقت من را گرفته بود‌ «وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا» این شیطان است که انسان را خار و ذلیل می‌کند
شریعتی: پرده‌ها که می‌افتد تازه متوجه می‌شود چه اشتباهی کرد
حاج آقا فرحزاد: بله چه شد که به این راه کشیده شد امیرالمومنین سلام الله علیه یک تعبیری دارند مَنْ جَالَسَ أَهْلَ الرَّیْبِ فَهُوَ مُرِیب (امالی صدوق، ص۴۴۶)‌یعنی کسی که با اهل شک و تردید و کفر و الحاد مجالست نشست و برخواست بکند خودش هم جزء آن‌ها می‌شود این طبیعی است دو دو تا چهار تا است آدمی که با دشمن می‌نشیند بوی دشمنی به او می‌خورد آدمی که با اهل شک و شبهه می‌نشیند یک شبهه به ذهنت القا می‌کند حالا حالاها پاک نمی‌شود شبهه‌ی دوم و سوم کم کم شما هم می‌شوی بهایی کافر و دشمن اثر دارد اکثر افراد اگر انسان رصد بکند بر اثر یا جلسات یا معاشران ناباب به این راه‌ها کشیده شدند یک روایت زیبایی در کافی شریف است که امام هفتم علیه السلام به شخصی به نام سلیمان جعفری فرمودند که فلانی شما چرا با فلان شخصی بود به نام عبدالرحمن بن یعقوب چرا با او می‌نشینی عرض کرد این دایی من است قوم و خویش من است چرا با او ننشینم حضرت فرمودند اعتقاد این شخص فاسد است درباره‌ی خدا قائل به تجسم است می‌گوید خدا نعوذ بالله جسم است کفر است کسی به تجسم خدای متعال معتقد باشد کفر است اعتقادش باطل است چرا با او می‌نشینی گفت دایی من است به حضرت گفت من که اعتقاد او را ندارم من عقیده‌ی شما را دارم حالا اعتقاد او فاسد است این تعبیر در روایات کم داریم ‌اما اَنجَلَستَ مَعَهُ وَ تَرَکتَنا وَ اَما جَلَستَ مَعَنَا وَ تَرَکتَهُ (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 66)‌ این طوری نمی‌شود یا باید آن کسی که اعتقادش فاسد است یک خط کش بگذار یا با ما بنشین او را رها بکن یا با او بنشین ما را رها کن یعنی نشستن با کسی که دشمن ما و ضد ما است نمی‌شود یک نفر آمد به حضرت امیر عرض کرد من شما را دوست دارم فلانی را هم یکی از دشمنان حضرت را اسم برد گفت او را هم دوست دارم حضرت فرمودند لوچ و اعور هستی یعنی دو بین این از کور هم بدتر است یک موقع آدم چشم دارد راحت می‌بیند همه چیز را یک وقت کور است با عصا راه می‌رود یا دست به دست بینا می‌دهد راه می‌رود از این بدتر لوچ یا منافق است یعنی دو بین است یعنی یک ستون را دو ستون می‌بیند نه بینا است نه کور است یک جوب را دو جوب می‌بیند می‌خواهد رد شود پایش را می‌گذارد وسط جوب می‌افتد خیلی بد است یک آدم را دو آدم می‌بیند این کسی که به حضرت امیر سلام الله علیه عرض کرد من هم شما را دوست دارم هم فلانی دشمن شما را فرمودند تو الآن لوچ هستی اعور هستی یا بیا طرف ما بینا شو یا برو طرف دشمن کور بشو این حتی بدتر است این جا حضرت فرمودند یا با ما بنشین او را رها بکن یا با او بنشین ما را رها بکن این قابل جمع نیست من بگویم امام حسین را خیلی دوست دارم عاشقش هستم ولی شمر هم آدم بدی نیست نمی‌شود قابل جمع نیست تولی و تبری که گفتند اصلا تبری را خیلی از بزرگان ما از آیات و روایات گرفته اند می‌گویند از تولی مهم تر است اول لا اله بعد الا الله اول ما صد بار در زیارت عاشورا لعن می‌کنیم بعد سلام می‌دهیم یعنی اول باید از آلودگی‌ها پاک شویم. حضرت برای این سلیمان جعفری مثال زدند فرمودند در زمان حضرت موسی یک شخصی پدرش در لشکر فرعون بود خودش در لشکر حضرت موسی علیه السلام بود وقتی آمدند پای رود نیل به حضرت موسی گفت من بروم پدرم را نصیحت بکنم نمی‌بایست می‌رفت الآن وقتش نبود گفت بروم رفت با پدرش و نصیحت بکند اعتقاد پدرش را برگرداند اتفاقا بلا نازل شد همراه قوم فرعون غرق شد به حضرت موسی گفتند این مومن بود طرف شما بود این رفت پدرش را بیاورد غرق شد حضرت فرمودند به خاطر این که رفت در جمع دشمن سیاهی لشکر دشمن او هم غرق شد این بلا و عذاب تر و خشک را می‌گیرد البته در آخرت خدا او را نجات می‌دهد به خاطر این که نیتش پاک بود عقیده اش پاک بود ولی چون بلا آمد بلا او را هم می‌گیرد اگر ما با بدها بنشینیم اگر بلای آخرتی نگیرد بلای دنیایی ممکن است ما را بگیرد لذا اول قدم اگر افرادی که روی انسان تاثیرات منفی دارند با اعتقادات با اخلاقیات ما بازی می‌کنند ما را از خدا پیغمبر اهل بیت قرآن دین جدا می‌کنند اول باید از این‌ها فاصله بگیرید.
شریعتی: به خاطر همین است گفتند اگر می‌خواهید آن شخص بر چه دین و آیینی است ببینید دوستش بر چه آیینی است
حاج آقا فرحزاد: بله هر کس معرفی اش با اطرافیان است لذا حضرت امیر فرمودند معاشرت خوب‌ها با بدها بدبینی به خوب‌ها را هم ایجاد می‌کند یعنی یک آدم خوبی که همه اش با بد‌ها و اراذل و اوباش می‌نشیند می‌گویند پس او هم با آن‌ها است عرف مردم سوء ظن ایجاد می‌کند و الا چه سنخیتی دارد یا سنخیت داری یا این که جزء آن‌ها هستی قطعا جزء آن‌ها هستی این است که هم بدبینی ایجاد می‌کند هم کم کم نم نم ظلمت‌ها و تاریکی‌های آن‌ها را به ما سرایت می‌دهد در اصول کافی یک روایت زیبایی است که از راوی حدیث خود امام صادق علیه السلام است از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که امام باقر فرمودند پدرم امام چهارم علیه السلام به من فرمودند فرزندم با پنج طائفه و گروه رفاقت نکن با این‌ها همراه نشو حتی در سفر هم با این‌ها همراهی نکن این پنج تا را بخوانیم حضرت فرمودند يَا بُنَيَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ با این‌ها هم صحبت نشو ولا تفادهم هم گفتگو نکن و وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ حتی در یک مسیر و راه هم با این‌ها رفاقت نکن بعضی‌ها مثل سهم مهلک هستند واقعا من معتقد هستم رفیق و معاشران ناباب از سم خطرش بدتر است این شعر معروفی که سابق معروف بود داش‌ها در کوچه خیابان‌ها می‌خواندند.
تا توانی می‌گریز از یار بد * * * یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند * * * یار بد بر دین و بر ایمان زند
ممکن است یک مار عقرب آدم خوبی را بزند اجلش رسیده برود بهشت بدنش را تلف می‌کند ولی رفیق بد هم جسم ما هم روح ما هم دین و اخلاق ما دنیا و آخرت ابدیت ما را از بین می‌برد ما نمی‌دانیم که چه کار با ما می‌کند خیلی خطرناک است اول قدم این است که راه این‌ها را ببندیم تا خودمان کامل شویم به حدی برسیم بتوانیم از آن‌ها دستگیری بکنیم این را یک موقعی ان شاء الله می‌گوییم اگر ما در یک حدی رسیدیم نجات غریق می‌توانیم بشویم بله برویم آن‌ها را دستگیری کنیم ولی حالا که ضعیف هستیم باید از آن‌ها فاصله بگیریم امام باقر علیه السلام گفتند من به پدر گفتم بفرمایید دسته‌ی اول حضرت فرمودند إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَاعِدُ لَكَ الْقَرِيبَ اول گروهی که با این‌ها نباید معاشرت بکنیم آدم‌های کذاب هستند یعنی دروغ گو هستند زیاد دروغ می‌گویند یک موقعی ماهی سالی یک بار دروغ می‌گویند آن هم گناه کبیره است نباید بگویند روایت خیلی تندی دیدم پیغمبر عظیم الشان فرمود کسی که یک بار دروغ بگوید مثل این که فحشا و منکر چند بار انجام داده و بوی تعفنی از او به آسمان‌ها می‌رود که هفتاد هزار فرشته می‌گویند لعنت بر تو با یک بار دروغ گفتن. دروغ گفتن گناه کبیره است روایت داریم از زنا و فحشا هم بدتر است هفتاد هزار فرشته در آسمان می‌گویند لعنت بر آدم دروغگو ولی حالا یک بار گفت توبه کرد این قابل اغماض است ولی کذاب کسی است که کارش دروغ است روال زندگی اش این است اکثرا دروغ می‌گوید قسم دروغ می‌گوید حرفش دروغ است فرمود با آدم کذاب و دروغ گو که سجیه اش دروغ شده با این آدم هیچ وقت مصاحبت نکن این آدم به منزله‌ی سراب است حقیقت را وارونه جلوه می‌دهد دور را نزدیک نزدیک را دور می‌کند کاری که باید بگوید هست می‌گوید نیست باید نیست بگوید می‌گوید هست زیر پایش خالی است دوم وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ ذلک فرمودند که آدمی که فاسق است یعنی تقوا ندارد بی تقوا است به هر گناهی خودش را آلوده می‌کند گناه زیاد می‌کند حالا یک بار کسی گناه می‌کند همه‌ی ما ممکن است لغزش داشته باشیم ولی این که بی پروا است فاسق یعنی کسی که ابایی ندارد فسق علنی هم دارد آدمی که فاسق است آدمی که علنی گناه می‌کند باکی ندارد مال حرام ناموس مردم خیانت دروغ دزدی برایش مهم نیست با این هم فرمودند رفاقت نکن آدمی که
پایبند به خدا و پیغمبر و تقوا نیست چون به کمترین چیز تو را می‌فروشد آدمی که حرف خدا را زیر پا می‌گذارد حرف من و تو را زیر پا می‌گذارد و من و تو را هم می‌فروشد سوم فرمود وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ فرمود آدم هایی که خسیس اند بخیل اند با این‌ها هم هیچ وقت رفاقت نکن چون در محتاج ترین حالاتت تو را رها می‌کنند آدمی که واقعا لوطی مسلک هستند خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مرعشی نجفی خیلی شخصیت بزرگواری بودند شنیدم بارها ایشان می‌فرمودند خدایا من را با داش مشتی‌ها با آن هایی که سخاوتمند هستند دست دهنده دارند داش مسلک هستند لوطی وار هستند از همه چیز یک موقعی پایش بیفتد می‌گذرند با این‌ها محشور بکن ولی با آدم هایی که خشکه مقدس آدم هایی که یک چیزهایی کوچکی برای خودشان تنظیم کردند و خیرشان به دیگران نمی‌رسند بخیل خسیس تنگ نظر هستند با این‌ها هیچ وقت من محشور نشوم آدم بخیل در موقع گرفتاری‌ها و نیازها شما را رها می‌کند ما در روایت داریم مهم ترین شناخت رفیق در موقع گرفتاری‌ها است وقتی گرفتاری برای طرف پیش می‌آید او را رها می‌کند اگر بخیل باشد موقع گرفتاری تو را نمی‌بیند یک شعر خیلی قشنگی یکی از دوستان خواند خیلی خوشم آمد پشت ماشین‌ها نوشتند می‌گوید
رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی‌دانم * * * شوم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد
دشمن با وفا خیلی بهتر است از دوست بی وفا از دوستی که سر بزنگاه پشت آدم را خالی می‌کند
حتما بیننده‌ها می‌گویند این شعرهایی که می‌گویید یادداشت کنیم یادداشت بکنند پیامک ندهند
شریعتی: در سایت می‌توانند بروند هم از نرم افزار جامع سمت خدا استفاده بکنند که متن‌های برنامه آن جا پیاده شده است
حاج آقا فرحزاد: بلافاصله بعد از برنامه متن کتبی برنامه هم پیاده می‌شود. رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی‌دانم *** شوم قربان آن دشمن که بویی از وفا دارد.
اصلا وفا یکی از اسم‌های خدا یا وفی است در هر کس که وفا است همه چیز است همه‌ی خوبی‌ها است این هم سومی چهارمی این است وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ آدم هایی که عقل درست و حسابی ندارند به تعبیر عوام دوستی خاله خرسه آدم‌های خل و چل دلش هم می‌خواهد کار خیر بکند ولی نمی‌فهمد نادان نفهم است با این‌ها معاشرت بکنی مثل او می‌شوی او هم به شما ضرر می‌زند قصد خیرخواهی شاید دارد اراده دارد ولی به تو ضرر می‌زند سرّ شما را افشا می‌کند در بزنگاه‌ها نمی‌تواند کمک بکند پس از مصاحبت احمق هم فرمود پرهیز بکن پنجم این هم خیلی عجیب است وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاضِع (کافی، ج 2، ص 376) کسی که قاطع رحم است با فامیل قطع رابطه کرده ما داریم بعضی‌ها هستند با کل پدر مادر برادر خواهر فامیل قطع رابطه دارند حضرت امیر به فرزندشان فرمودند کسی که از فامیل قطع رابطه کرده 99 تا دست از خودش قطع کرده ولی از آن‌ها یک دست قطع شده به جایی بر نمی‌خورد هیچ وقت با کسی که قاطع رحم است معاشرت نکن چون رحمت خدا از او قطع است تعبیر عجیبی دارد فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاضِع سه جای قرآن خدا قاطع رحم را لعنت کرده یعنی لعنت بر کسی که از فامیل بریده نباید ببریم کمترین ارتباط هم باشد باید ارتباط داشته باشیم
شریعتی: کسی هم که از فامیل می‌برد که هم خونش است به طریق اولی از تو خواهد برید.
حاج آقا فرحزاد: بله کسی که به پدر مادرش وفا نکند قطعا به شما وفا نمی‌کند. پس عزیزان توجه داشته باشند این پنج دسته‌ای که امام سجاد علیه السلام فرمودند اولی اش کذاب است دومی فاسق است کسی که غرق گناه است سومی بخیل بود چهارمی آدم احمق و نادان بود پنجمی کسی که قطع رحم کرده ان شاء الله خدا کمک مان کند با بدها فاصله بگیریم مگر کسانی که بتوانیم دستشان را بگیریم که حساب آن جداست.
شریعتی: ان شاء الله تا یادم نرفته در بخش بعدی هم مفصل خواهیم گفت که برنامه‌ی فردای ما با حضور حاج آقای حسینی قمی عزیز از محل برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران خواهد بود دعوت می‌کنم بیننده‌ی برنامه‌ی فردا باشید دوستانی هم که آن جا هستند خدمتشان خواهیم رسید صفحه‌ی 443 قرار امروز دوستان خوب ما و اهالی خوب سمت خداست آیات 41 ام تا 54 ام سوره‌ی مبارکه‌ی یس که قلب قرآن کریم است در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود ان شاء الله لحظه لحظه‌ی زندگی تان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّ‌يَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿٤١﴾ وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْ‌كَبُونَ ﴿٤٢﴾ وَإِن نَّشَأْ نُغْرِ‌قْهُمْ فَلَا صَرِ‌يخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنقَذُونَ ﴿٤٣﴾ إِلَّا رَ‌حْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿٤٥﴾ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِ‌ضِينَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَ‌زَقَكُمُ اللَّـهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّـهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٤٧﴾ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤٨﴾ مَا يَنظُرُ‌ونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿٤٩﴾ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْ‌جِعُونَ ﴿٥٠﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَ‌بِّهِمْ يَنسِلُونَ ﴿٥١﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْ‌قَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّ‌حْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿٥٢﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٥٣﴾ فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٥٤﴾
ترجمه:
و برای آنان نشانه ای دیگر [از قدرت و رحمت ما] این [است] که فرزندانشان را در کشتی هایی پر [از اجناس و وسایل] حمل کردیم، (۴۱) و برای آنان چیزهایی مانند کشتی [چون اسب، قاطر و دیگر وسایل نقلیه] آفریدیم که بر آن سوار می شوند، (۴۲) و اگر بخواهیم آنان را غرق می کنیم در این صورت هیچ فریادرسی برای آنان نخواهد بود، و نجات هم نیابند، (۴۳) مگر [اینکه] رحمتی از سوی ما [نجاتشان دهد] و تا مدتی [از زندگی دنیا] بهره مندشان کنیم، (۴۴) و هنگامی که به آنان گویند: از آنچه [عذاب های دنیا و آخرت] پیش رو و پشت سر شماست بپرهیزید تا مورد رحمت قرار گیرید [به این هشدار قطعی و یقینی توجه نمی کنند،] (۴۵) و هیچ آیه ای از آیات پروردگارشان برای آنان نمی آید مگر اینکه از آن روی می گردانند. (۴۶) و هنگامی که به آنان گویند: از آنچه خدا روزی شما کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان گویند: آیا کسانی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست آنان را اطعام می کرد؟ [پس گرسنگی را خدا بر آنان خواسته است] ولی شما [ای کفرپیشگان!] جز در گمراهی آشکاری نیستند. (۴۷) و می گویند: اگر راستگویید، این وعده [قیامت و عذاب] کی خواهد بود؟ (۴۸) اینان جز یک فریاد مرگبار [آسمانی] را انتظار نمی کشند که آنان را در حالی که سرگرم مجادله و ستیز [در امور دنیایی] اند فراگیرد. (۴۹) [فریادی که وقتی بر سر آنان زده شود] نه می توانند وصیتی کنند و نه [اگر بیرون خانه باشند] می توانند به خانواده خود برگردند، (۵۰) و در صور دمیده شود، ناگاه همه آنان از قبرها به سوی پروردگارشان می شتابند. (۵۱) می گویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خواب گاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که [خدای] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند!! (۵۲) [آن صحنه عظیم] جز یک فریاد نیست، پس به ناگاه همه آنان [گردآوری شده و] نزد ما احضار می شوند. (۵۳) در این روز به هیچ کس ذره ای ستم نمی شود، و جز آنچه را انجام می دادید پاداش داده نمی شوید. (۵۴)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم خدا را شکر می‌کنیم دوستان خوبی مثل شما داریم. نکته‌ی صلوات را حاج آقای فرحزاد را بفرمایند و در ادامه اشاره‌ی قرآنی امروز
حاج آقا فرحزاد: پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند إنَّ الشَّيطانَ اِثنانِ: شيطانُ الجِنِِّ و شيطانُ الاِنسِ شیطان دو نوع داریم شیطان جنی و شیطان انسی در قرآن هم اشاره شده «شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ» (انعام/ 112)
ای بسا ابلیس آدم روی هست *** پس به هر دستی نباید داد دست
قطعا شیطان‌های انسی که همین رفقای ناباب هستند به مراتب از شیطان‌های جنی بدترند چون شیطان جنی که ابلیس و اعوان و انصارش هستند فقط تلنگر می‌زنند و وسوسه ایجاد می‌کنند یک موج می‌فرستند ولی رفیق ناباب می‌آید طناب می‌اندازد گردن انسان می‌برد زمینه اش را فراهم می‌کنند گاهی هم به جبر می‌برند لذا پیغمبر عظیم الشان فرمودند شیطان دو نوع است شیطان جنی نامرئی و شیطان انسی دو پا بعد فرمودند شيطانُ الجِنِِّ وَ يَبعُدُ «بِلاحَولَ وَلاقُوَّةَ إلاّ بِاللهِ العَلِيِّ العَظيم» چیزی که فکر بد وسوسه‌های شیطان جنی را دور می‌کند ذکر شریف لاحَولَ وَلاقُوَّةَ إلاّ بِاللهِ العَلِيِّ العَظيم است مداومت بر این شیطان‌های جنی و نامرئی را دور می‌کند و بعد فرمودند شيطانُ الاِنسِ وَ يَبعُدُ بِالصّلاةِ عَلَي‌النَّبِيِّ و آلِهِ عليهم السلام (مستدرک، ج 5، ص 342) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شیطان انسی با صلوات دور می‌شود خیلی عجیب است ما توجه نداریم این که ما مقید هستیم در هر جلسه‌ای از صلوات بگوییم یک خاصیت بسیار مهم صلوات این است که فرمود شیطان‌های انسی را دور می‌کند یعنی کسی که مداومت بر صلوات می‌کند خیلی برکت است همین یک خاصیت بس است آیت الله بهجت خدا رحمتشان کند فرمودند گشتیم و گشتیم بهتر از صلوات پیدا نکردیم فرموده بودند به یکی از شاگردان که صلوات را به نیت همه‌ی ثواب‌ها و برکات و آثارش بفرستید یکی از آثارش این است که شیطان‌های انسی را دور می‌کند
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اشاره‌ی قرآنی امروز را هم بفرمایید
حاج آقا فرحزاد: آیه‌ی 53 و 54 این صفحه از سوره‌ی مبارکه‌ی یس خدای مهربان نفخه‌ی قیامت را بیان می‌فرماید «إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ» یعنی حضرت اسرافیل وقتی که یک بار می‌دمد همه‌ی مرده‌ها زنده می‌شوند یعنی با یک فراخوان که نفخه‌ی الهی است به وسیله‌ی صور اسرافیل همه‌ی آن‌ها که از دنیا رفتند در طول قرون متمادی همه زنده می‌شوند در یک لحظه حاضر می‌شوند که اعتقاد به قیامت و زنده شدن جزء اعتقادات ضروری دین ماست بعد می‌فرماید وقتی که حاضر شدند «فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا» عدل الهی به پا می‌شود در روز قیامت سر سوزن به کسی ظلم نمی‌شود بلکه از ظالم می‌گیرند حق مظلوم را ادا می‌کنند هیچ ظلم به کسی نمی‌شود «وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» فقط مزد و جزای کارهایی که در دنیا کردیم آن جا به ما خواهند داد امیدواریم کارهای خوبی داشته باشیم برای کارهای بد هم توبه و استغفار کنیم در ماه رجب که پاک شود تا نجات پیدا بکنیم
شریعتی: خیلی ممنون اما هدیه‌ی حاج آقا فرحزاد به مناسبت ایام نمایشگاه کتاب یک مجموعه‌ی چهار جلدی سمت خدا دریافت هایی از اساتید اخلاق که زحمتش را حاج آقای فرحزاد کشیدند نکات خیلی خوبی در این مجموعه جمع آوری شده است دوستان اگر نشان بدهند این جلد چهارم این مجموعه با عنوان به سوی نور در دست من است بسیار نکات لطیف و ظریفی دارد کلمات قصاری که در این جا آمده بسیار راه گشاست خدمت حاج آقای فرحزاد عرض می‌کردم می‌گفتم این کتاب از وقتی که دستم رسیده کنار سجاده ام گذاشتم بعد هر نماز چند نکته از این نکات می‌خوانم و دلم روشن می‌شود به معنای واقعی کلمه یک نمونه من برای شما می‌خوانم نوشتند ‌الکاسِبُ حَبِیبُ الله‌ِ (مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 170) کاسب دوست خداست هر کس که داد و ستد کند کاسب است هر کار که می‌کنی سعی کن کاسبی کنی مالت را به خدا بده خدا دوباره به تو مال می‌دهد کمالت را علمت را هر چه را که داری به خدا بده خدا دوباره به تو می‌دهد داد و ستد خوب است و آدم را حبیب خدا می‌کند بسیار نکته‌ی نغز و لطیفی و از این نکات بسیار در این چهار جلد هست ان شاء الله دوستان بتوانند تهیه بکنند در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران کتاب‌های برنامه‌ی سمت خدا که در برنامه معرفی می‌شود و محصولات فرهنگی را عرض می‌کند شبستان اصلی راهرو بیست غرفه‌ی 28 دوستان مراجعه بکنند و کتاب‌ها را تهیه بکنند خسته نباشید هم به شما می‌گوییم حاج آقا فرحزاد
حاج آقا فرحزاد: خواهش می‌کنم اجازه بدهید یک توضیح دیگری من عرض بکنم کتاب می‌تواند یک دوست خیلی خوب باشد بحث ما بحث دوستی است واقعا بسیاری از خستگی‌های ما گاهی در می‌رود بزرگی می‌فرمود به من که من گاهی خسته می‌شوم کتاب مرحوم دولابی یا بعضی از بزرگان یا احادیث و روایات که خیلی بالاتر است یا قرآن را که می‌خوانم خستگی از من می‌رود گاهی دقیقا همان مشکلی که من داشتم همان آیه یا همان حدیث یا همان کلام می‌آید این کلام نورانی که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند کَلِمَةُ الحِکمَةِ یَسمَعُها المؤمنُ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنةٍ (بحار الانوار، ج 77، ص 172) خیلی روایت عجیبی است ما فکر می‌کنیم عبادت فقط خم و راست شدن و ذکر و دعا و نماز است امیرالمومنین سلام الله علیه جان همه‌ی ما به قربانش می‌فرماید یک کلام حکیمانه که دید و بینش ما را عوض می‌کند غم و غصه‌ها را گاهی از دل ما می‌برد یک کلام حکیمانه که مومن می‌شنود بهتر است از یک سال عبادت ما چقدر باید زحمت بکشیم یک سال عبادت بکنیم یک سال نماز بخوانیم ولی شما دوست خوب یک کتاب خوب این‌ها را عزیزان تهیه بکنند ولو دیگر عزیزان کارشناس هم هدیه بدهند این‌ها کتاب‌های جیبی و کوچک است هم قیمتش مناسب است همه‌ی این کتاب‌ها پول یکی دو کیلو میوه است گاهی برای شکم لباس هزینه‌های سنگین می‌کنیم به کتاب می‌رسد می‌گوییم چه خبر است کتاب هم دوست است هم راهنما است هم دلیل است کتاب‌های خوب آدم را سبک می‌کند هم هدیه دادن به دیگران بیاییم دیگران را با این بند کتاب به خدا وصل کنیم این را هم من عرض بکنم که آقای شریعتی عزیز همه اش کتاب‌های ما را معرفی می‌کردند حالا بسیاری از بیننده‌های عزیز هم در طول این دوران برنامه‌ی سمت خدا تقاضا داشتند اشعار زیبایی که تناسب با بحث‌های ما معمولا دارد یا تناسب با ایامی که برنامه‌ی سمت خدا پیاده می‌شود اشعار زیبایی ایشان از شعرای خوب و سالم و متدین جمع آوری می‌کردند و می‌خواندند اول برنامه بسیار ما پیامک داشتیم که ما دوست داریم این اشعار را داشته باشیم بحمدالله آقای نجم الدین شریعتی زحمت کشیدند این اشعار را جمع آوری کردند حتی تیتراژ اول برنامه که من خودم جز کسانی هستم که دنبالش می‌گشتم در سمت تو ام دلم باران است دستم باران دهانم باران چشمانم باران آقای صالح اعلی خیلی قشنگ گفتند این هم همین دیروز به چاپ درآمده به نام لهجه‌ی ابریشم اگر عزیزان نشان بدهند ان شاء الله عزیزان در نمایشگاه تهیه بکنند و دیگر کتاب‌های کارشناسان را به نفع خودشان است این‌ها واقعا چیزی است که منفعتش به نفع خودشان است و ماندگار هم است.
شریعتی: بله من جا دارد از دوستان خوب شاعر که خیلی هم اهل فضل اند و عمیق تشکر می‌کنم به خاطر اشعاری که ما در ابتدای برنامه به عنوان حسن مطلع برنامه می‌خوانیم از آن‌ها سپاسگزارم. دوستانی هم پیام داده بودند گفتند ما که به نمایشگاه دسترسی نداریم چه کار بکنیم هم می‌توانند برای ما پیامک بفرستند هم می‌توانند به سایت ما مراجعه بکنند دوستان به ما خواهند گفت که چگونه می‌توانند این کتاب‌ها را هدیه بکنند خیلی ممنون حاج آقا فرحزاد. برنامه‌ی فردای ما با حضور حاج آقا حسینی عزیز از محل برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران خواهد بود ان شاء الله توفیق دیدار شما نصیب ما شود. وقت در اختیار شماست.
حاج آقا فرحزاد: چون در دهه‌ی آخر ماه رجب قرار گرفتیم معمولا عزیزان به مفاتیح و کتاب دعاها مراجعه می‌کنند اعمال ماه رجب از نمازهای مختلف و دعاها و زیارت‌ها و صدقه دادن روزه گرفتن که یک روز ماه رجب چقدر فضیلت دارد حتی ولو یک روز آخر سه روز که بهشت را بر انسان واجب می‌کند چه کار کنیم از این قافله‌ی خیر عقب نمانیم دو راه حل به ذهن من رسیده این اعمالی که ماه رجب شعبان شب و روز جمعه و ایام و مناسبت‌های مختلف دارد یک راه حل این است که ما نگذاریم اگر ده بیست عمل در ماه رجب است بگوییم ما اهلش نیستیم نه یک مثلی است برگرفته است از روایات ما لا یدرک کله لا یترک کله (فرائد الأصول، ج2، ص390) یعنی اگر ما به یک خیری به همه اش نرسیدیم به بعضی اش رسیدیم غنیمت است جلوی ضرر را هر چقدر بگیری منفعت است منفعت را هم هر چقدر جمع بکنی منفعت است این است که اگر ما نمی‌توانیم ده روز روزه بگیریم سه روز بگیریم نمی‌توانیم سه روز بگیریم یک روزش هم غنیمت است نمی‌توانیم صدقه زیاد بدهیم صدقه کمتر بدهیم اگر نمی‌توانیم یک جز قرآن بخوانیم یک صفحه دو صفحه بخوانیم کل را ترک نکنیم اگر این ذکر را گفته هزار بار بگو شما صد بار بگو به اندازه‌ی صد بار عیب ندارد در مستحبات هر چقدر که می‌توانیم همه‌ی دعای کمیل را نمی‌توانم بخوانم یک صفحه اش را بخوانم هیچ ایرادی ندارد همه‌ی دعای ندبه را حال ندارم یک صفحه دعای ندبه بخوانم اصلا مطالعه بکنم پس مواظب باشیم اگر خیر کثیری بود دیدیم بزرگ است بارها گفتیم نماز شب کوچک سه رکعت آخر یک رکعت آخر بخوانیم. این کتاب خوبی اش این است که یادم رفت شما هم یادتان است که آخرش است
شریعتی: بله انتهای کتاب دستورالعمل هایی که در برنامه کارشناسان خوب ما گفتند آمده است.
حاج آقا فرحزاد: بله کلا دستورالعمل‌ها ذکرها و مطالب کوچک
شریعتی: مثل حرز امام جواد و زیارت امام حسین از راه دور
حاج آقا فرحزاد: بله این را ان شاء الله عزیزان توجه داشته باشند پس از قافله‌ی خیر عقب نمانیم آن مقداری که می‌توانیم انجام دهیم بقیه را هم که نمی‌توانیم نیت اش را داشته باشیم بگوییم خدایا ما واقعا دلمان می‌خواست همه‌ی ماه روزه بگیریم این کارها را انجام دهیم آن وقت در اعمال ما نوشته می‌شود
شریعتی: یک وقت هایی واقعا آدم سراغ این ادعیه می‌رود که مثلا طولانی است به ظاهر یا بعضی از اعمال به ظاهر سنگین می‌آید وقتی که واردش می‌شوی خیلی شیرین و روان می‌شود
حاج آقا فرحزاد: گاهی شیرین می‌شود آدم تا آخرش هم می‌رود
شریعتی: یعنی شیطان این را بزرگ جلوه می‌دهد
حاج آقا فرحزاد: بله و اگر انسان حال نداشت و موقعیتش را نداشت بقیه را بگوید خدایا من دلم می‌خواست همه‌ی این را به پایان ببرم همین کم را از ما بپذیر بقیه اش هم در نامه‌ی عملش ثبت می‌شود راه حل دوم این است که در این ثواب هایی که آمده گزینش کنیم برترین و بالاترین را مثلا یک عملی ده حسنه دارد صد دارد هزار تا داد ده هزار تا دارد میلیون تا دارد ده میلیون تا دارد صد میلیون دارد گزینه‌ی برتر را انتخاب بکنیم مثلا دو سه نمونه خیلی فهرست وار عرض بکنم مثلا زیارت کربلا زیارت امام رضا افضل اعمال است اگر کسی در ماه رجب موفق شود زیارت امام هشتم یا کربلا یا مشاهد مشرفه این به عنوان افضل است گفت چون که صد آمد نود هم پیش ماست
نام احمد نام جمله اولیاست * * * چون که صد آمد نود هم پیش ماست
مثلا در این ماه و ایام آدم یک گرهی را باز کند دلی را شاد بکند آن افضل اعمال است یا مثلا صله رحم بکند با کسی که قطع است آشتی بکند این جزء افضل اعمال بالاترین اعمال است یکی از آن‌ها همین صلوات است صلوات در چندین روایت داریم به عنوان افضل اعمال و ذکرها و آداب و مستحبات است حداقل این یکی را روزی هزار تا دو هزار تا هم کار استغفار را می‌کند هم کار ذکرهای دیگر را می‌کند.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون فردا ان شاء الله اگر توفیقی بود با حضور حاج آقای حسینی از محل برگزاری نمایشگاه کتاب تهران خدمت شما خواهیم رسید حاج آقا دعا بفرمایند.
حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم می‌دهیم به حق امام هفتم علیه السلام که پنج شنبه‌ی این هفته شهادت این امام بزرگوار است به همه‌ی ما ایمان معرفت اخلاق حسنه دوستان شایسته کرامت بفرماید رفع همّ و غم و گرفتاری از همه‌ی دوست داران اهل بیت بفرماید قلب امام زمان از ما راضی فرجش را نزدیک و باران رحمتش را بیش از این بر ما نازل بفرماید السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی و السلام علیک با اباعبدالله.
شریعتی: بسیار ممنون السلام علیک یا اباعبدالله.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group