شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-05-12-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد -قهر و آشتی
موضوع برنامه: قهر و آشتی
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش:94/05/12

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین


چرا عاقلان را نصیحت کنیم *** بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است *** به بی عادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز *** دو رکعت گلی را عبادت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت *** دمی بشنو از نی حکایت کنیم
پراکندگی حاصل کثرت است *** بیایید تمرین وحدت کنیم
بیا جیب احساس و اندیشه را *** پر از نقل مهر و محبت کنیم
پر از گلشن راز از عقل سرخ *** پر از کیمیای سعادت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت *** بیا عاشقی را رعایت کنیم


شریعتی: سلام به همه‌ی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می‌کنم در هر کجا که هستید ایام به کامتان باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و بینندگان عرض سلام داریم هر کجا هستند موفق باشند از لطف خدای متعال و چهارده معصوم بهره مند باشند
حاج آقا فرحزاد: ان شاء الله یک سلام مخصوص به همه‌ی هم وطنان خارج از کشور که دارند برنامه را تماشا می‌کنند و همین طور دوستانی که وقت سحر تکرار برنامه را می‌بینند حاج آقای فرحزاد در ادامه‌ی بحث دوستی بحث قهر و آشتی خیلی مورد استقبال دوستان قرار گرفت ادامه را خواهیم شنید
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
همان طور که اشاره کردید یکی از شرایط دوستی این است که با دوستش نه تنها دوست بلکه فامیل یک مومن یک مسلمان قهر کردن از گناهان کبیره است و جایز نیست و تعبیرهای تندی که در روایات ما برای قهر و جدایی آمده که خیلی تعبیرهای قابل تحمل و جدی هم است که بخشی اش را هفته‌ی قبل گفتیم که خیلی بازتاب مهمی داشت تکان دهنده است من همین جا جا دارد تشکر کنم از بسیاری از بیننده‌های عزیز که آن حدیث‌ها خیلی موقر واقع شد گفتند ما فی الفور یا پیامک دادیم یا تلفن زدیم یا شفاها رفتیم آشتی کردیم بازتاب خوبی داشت واقعا هم تعبیرهای تکان دهنده‌ای است برای این که بعضی از بیننده‌ها ممکن است آخر برنامه بوده نشنیدند اشاره می‌کنیم باز هم بیشتر این موضوع را رویش کار کنیم سوالاتی هم در پیام‌ها زیاد بود همان بحث را می‌خواهم ادامه دهم تبعات منفی قهر و جدایی خیلی زیاد است در روایات خواندیم کسی قهر بکند از سه روز بگذرد اصلا جایز نیست تعبیری که پیغمبر فرمودند یمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ (اصول کافی، ج2، ص 345) یعنی مسلمان واقعی نیستند دو مسلمان که با هم قهر می‌کنند آتش جهنم به آن‌ها نزدیک تر است یا قهر کردن مثل ریختن خون مومن است یا تعبیری که من از هر دو تای آن‌ها بیزارم ولو یکی حق دارد یکی نا حق که فرمود حداقل مظلوم صرف نظر بکند اختلاف چیز بدی است یا تعبیر این که پرونده‌های آن‌ها بایگانی می‌شود نه ثواب هایشان قبول می‌شود نه گناهانشان آمرزیده می‌شود یا پیغمبر خدا فرمودند شب قدر خدا به تعداد ماه رجب ماه شعبان هر شب و روز ماه رمضان خدا چند هزار آمرزیده همه را می‌آمرزد الا مومنینی که با هم قهر هستند شب قدری که عفو عمومی است در طول سال به این‌ها نمی‌خورد مانع ایجاد می‌کنند رحمت آن‌ها را نمی‌گیرد مرحوم آقای دولابی می‌فرمودند خدا چهارده معصوم انبیا اهل بیت یگانگی را خیلی دوست دارند هر کجا که دو دل با هم یکی می‌شود من‌ها می‌رود کنار زن و شوهر دوست فامیل خواهر برادر آن جا خدا انبیا ملائکه عالم هستی همه‌ی عالم با این‌ها است همه‌ی اهل آسمان با این‌ها هستند هر کجا یگانگی و انس و الفت و همدلی و محبت باشد این تعبیر زیبایی که امیرالمومنین در نهج البلاغه دارند فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ (نهج البلاغه، خطبه 127) همیشه سعی کنید تفرقه اختلاف دو دستگی جدایی بین شما نباشد دست خدا یعنی همه‌ی انبیا ملائکه امامان امام زمان همه‌ی این‌ها دست خدا هستند یعنی قدرت خدا رحمت خدا هستند دست خدا هر کجا که دو دل با هم یکی است به هم جوش می‌خورد هستند تمام خیرات عالم بالای سر ماست چون من حداقل در این موضوع رفته کنار. مواظب باشید تفرقه و اختلاف بین شما نیفتد هر کجا که تفرقه است شیاطین جنایت کارها جیب بر‌ها دزد‌ها بد‌ها اشقیا آن جا جمع اند دشمن خدا و اولیای خدا از تفرقه خوششان می‌آید ما به سمت آن‌ها می‌کشیم رحمت خدا قطع می‌شود آن‌ها می‌آیند هر جا دعوا است جیب بر‌ها هستند جیب بزنند ما متوجه نمی‌شویم. وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ (همان) حضرت امیر در نهج البلاغه فرمود همان طور که گوسفند از گله جدا شود طعمه‌ی گرگ می‌شود آدمی هم که از جمع جدا شود پس مومنین دوستان فامیل خوب‌ها جدا می‌شوند طعمه‌ی شیطان می‌شوند بعد فرمودند کسی که دعوت به تفرقه و اختلاف بکند او را بکشید ولو زیر عمامه‌ی من قائم شده باشد خیلی تعبیر عجیبی است ولو این که به اسم علی بیاید تفرقه بیندازد دل‌ها را از هم جدا بکند بکشیدش خیلی در روایات و آیات از تفرقه و اختلاف مزمت شده خیلی مواظب باشید خدا تفرقه را دوست ندارد یک پدر مادر مهربان اگر برادرخواهر‌ها با هم قهر باشند چقدر زجر می‌کشند بنده که رطوبت و نمی‌از دریای رحمت نمی‌شوم از این همه پیام‌ها که گفتند آشتی کردیم شارژ شدم امام زمان چقدر خوشحال می‌شود خدا چقدر خوشنود می‌شوند چرا زن و شوهر با هم قهر باشند طلاق رسمی طلاق عاطفی جدایی فامیل دوست خیلی بد است مرحوم دولابی می‌فرمودند خانواده‌ای که زن و شوهر قهر هستند من نمی‌توانم آن جا بخوابم چون می‌بینم رحمت خدا قطع است مثل خانه‌ای که آب در آن قطع است برق قطع است نمی‌شود زندگی کرد این مسائل ظاهری برای بدن ماست اگر زن و شوهر و خواهر برادر قوم و خویش با هم قهرند دست خدا رحمت خدا لطف خدا بریده شده قطع است باید مواظب باشیم امیرالمومنین شاید نامه‌ی 27 ام باشد لَمّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَم (نهج البلاغ، نامه 47) بعد از ضربت خوردن عجیب است حضرت تا لحظه‌ی شهادت لحظه‌ی آخر خیرخواهی نصیحت دلسوزی مهربانی یک سردرد گرسنگی ما را بی تاب می‌کند همه چیز را فراموش می‌کنیم پیشانی حضرت شکافته شده سم وارد بدن شده حضرت بعد از این ضربت از جا نتوانستند بلند شوند چقدر وصیت دارند تا لحظه‌ی آخر چقدر سفارش به دشمن خودشان می‌کنند چقدر سفارش می‌کنند نگویید حضرت علی کشته شد شمشیر بگذارید حق و باطل را بکشید دشمن من را عفو بکنید عفو برای شما قربت است برای من حسنه است حضرت در آن وصیت که اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ بخش پایانی اش وصیت به یگانگی عَلَیکُم بِالتَّواصُلِ وَالتَّبادُلِ وَ ایّاکُم اَلتَّدابُرِ وَالتَّقاطُع فرمودند مواظب باشید همیشه به هم وصل شوید این وصل ولایت کارش وصل کردن است شیاطین دشمنان خدا کارشان جدا کردن و تفرقه ایجاد کردن است این تواصل را خدا و اهل بیت خیلی دوست دارد فامیل است دوست قوم خویش گروه حزب است با هم یکی شوند آثار فراوانی دارند همه‌ی انبیا پشت سر می‌آیند تفرقه باشد می‌کشند کنار حتی حدیث داریم مَاختُلِفَ اُمَّةٍ بَعدَ نَبِیِّهَا اِلَّا ظَهَرَ بِاطِلُهَا عَلَی حَقِّهَا (کنز العمال، حدیث 929) هیچ امتی بعد از پیغمبر اختلاف پیدا نکردند اگر اختلاف پیدا کردند باطل آمد غالب شد چون ولایت و امام و وصی می‌آید جایی که یگانگی است اگر تفرقه افتاد می‌گوید من نیستم باطل می‌آید « فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ» (یونس/ 32) خیلی تعبیر عجیبی است به محض این که در مملکت ما اختلاف و تفرقه بیفتد استکبار و دشمن می‌آید غالب می‌شود آثار تفرقه تصاعدی می‌رود بالا یک نفر باشد فامیل باشند حزب گروه باشند دو دسته شوند این تعبیر خیلی تعبیر مهمی است حضرت امیر فرمودند همیشه به هم وصل شوید و هم بذل و بخشش بکنید یکی از چیزهایی که دل‌ها را به هم نزدیک می‌کند بذل بخشش سخاوت هدیه دادن است کینه‌ها را می‌برد در گفتار در رفتار در هر وسیله‌ای بذل و بخشش و تواصل فرمودند مواظب باشید پرهیز بکنید قطع کردن و پشت به هم کردن را هیچ وقت به هم قطع نکنید هیچ وقت زن و شوهر با هم قهر نکنند اگر ناراحتی است با هم حرف بزنند قهر چیز بدی است نمازهایشان قبول نمی‌شود روزه هایشان قبول نمی‌شود عباداتشان قبول نمی‌شود عرض کردم آنی موقتی که طرف تنبیه شود و اثر گذار باشد که هفته‌ی قبل گفتیم تلنگر باشد و اثر گذار هم باشد اگر اثر مثبت ندارد همان یک لحظه هم جایز نیست پشت به هم کردن قطع کردن را خدا اجازه نداده ما خیلی افرادی گفتند که ما آشتی کردیم بعضی‌ها هم سوال کردند این طوری می‌گویید ما از ظالم بگذریم کسی حق ما را خورده ظالم پروری می‌شود هم این‌ها را هم چیزهایی که گذشت را تسهیل می‌کند اولا فرصت نیست ما گاهی فراوان درباره‌ی حق الناس و ظلم صحبت کردیم در ماه رمضان یک جلسه مفصل آیه‌ای بود در مورد ظلم صحبت کردیم ما این‌ها را گفتیم برای سه درهم یک شهید به یهودی بده کار بود حبسش کردند حق الناس را نمی‌گوییم کسی ظلم بکند مال مردم را بخورد میل به ظالم هم در اسلام تعریف کردن ظالم عرش خدا را به لرزه می‌اندازد کسی اجازه‌ی ظالم را نمی‌دهد یا سعد بن معاذ به خاطر بداخلاقی عذاب قبر داشته اذیت رسانده به یک حیوان حرام است گناه کبیره است چه برسد به اسلام همسر فامیل دوست مومن از امام صادق علیه السلام روایتی داریم اَدخَلَ الله اِمرَئَت فِی النَّار خدا زنی را وارد آتش جهنم کرد گربه‌ای را در قفس کرد آب نداد غذا نداد زجر کشش زد ناله زد از دنیا رفت خدا به خاطر ظلم به یک حیوان زبان بسته می‌سوزاند ما این‌ها را گفتیم بحث ما این است یک مومنی دارد در این دنیا زندگی می‌کند در حق او ظلم می‌شود جفا می‌شود ما چه کار کنیم ما هم خیلی جاها خودمان ممکن است ظلم کنیم ما که بری نیستیم غیبتی بکنیم مال کسی را پای کسی را لگد بکنیم اولا مواظب باشیم حق کسی را پایمال نکنیم اگر حق ما پایمال شد در مواجهه با ظلم یک راه صحیح این است که از راه صحیح دفاع بکنیم از راه صحیح حقمان را بگیریم قانونا شرعا مال من آبروی من محترم است بروم حقم را بگیرد نمی‌گوییم حقش را کسی نگیرد حق را برود بگیرد اما اگر از راه صحیح و شرعی و قانونی نتوانست بگیرد یا حقوقی است که گرفتنی نیست پشت سر آدم حرفی زده آبروریزی شده مالی نیست این‌ها را چه کار کنیم اگر جاهایی که نمی‌توانیم حقمان را بگیریم یا گرفتنش اثری فایده‌ای ندارد این جا چند راه داریم یک راه این که به خدا واگذار کنیم این یکی از راه‌های خیلی خوبی است در روایات اشاره شده در خطبه‌ی متقین در جاهای دیگر هم دارد که یک علامت متقی و مومن این است که صبر حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ (نهج البلاغه، خطبه 193) پیش خدا که گم نمی‌شود خدا در قرآن فرموده « فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ خَيْرً‌ا يَرَ‌هُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ شَرًّ‌ا يَرَ‌هُ» (زلزال، 8-7) یعنی هر کسی بازتاب عمل خودش را خواهد دید وقتی ما به خدا امیرالمومنین فرمودند من ابن ملجم را بخشیدم شما ببخشید ولی آن خدا است و خودش قصاص کارش می‌شود خدا کارش را می‌کند یکی از راه هایش این است مومن اگر نتوانست از راه صحیح حقش را بگیرد به خدا واگذار بکند صبر زیادی را می‌خواهد ولی خدا کمکش می‌کند چاره نیست قابیل شروع کرد هابیل را بکشد گفت اگر تو « لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ (مائده، 28) من برادر نمی‌کشم دفاع هم می‌کنم تا جایی که زورم می‌رسد اما نمی‌کشم امام حسین تا جایی که تیراندازی نکردند ایشان دست به نیزه نبردند مظلوم می‌شویم ولی ظالم نمی‌شویم آن‌ها آب می‌بندند ولی ما آب نمی‌بندیم در ظلم آن‌ها شریک نمی‌شویم دفاع می‌کنیم هر کجا می‌توانیم به خدا واگذار کنیم جاهایی که اجازه داده ببخشیم به خدا واگذار کنیم خدا عادل است حکیم است بگوییم هر طور که خودت صلاح می‌دانی یکی دیگر این که بدانیم این درک این مسائل خیلی آدم را آرام می‌کند اگر بدانیم که ظالم به نفع ما کار می‌کند به ضرر خودش دارد کار می‌کند یعنی ظالم وسیله‌ای است که ما را امتحان بکند یک آدم نادان به مال و آبروی ما تعدی می‌کند این در عین این که به اختیار خودش می‌کند بدون اراده‌ی خدا نیست همه‌ی امور الهی به مشیت خدا است پشت این قضا قدر تلخ حکمت‌هایی خوابیده گاهی چه بسا این ظالمی که ما را اذیت می‌دهد دل ما را می‌شکند ما را متوجه خدا می‌کند گاهی ظالم ما را از شرک نجات می‌دهد به یکی دل بستیم کمک ما می‌کند چنین چنان می‌کند خدا می‌خواهد دل ما کنده شود امید ما خدا باشد یا مزد و جزا را از اشخاص نخواهیم از خدا بخواهیم این جفای خلق با تو در جهان *** گر بدانی گنج زر آمد نهان. خلق را با تو چنین بدخو کنند *** تا ترا ناچار رو آن سو کنند. اگر فشارهای افراد نباشد ممکن است آب و گل بگیریم دل ببندیم اصلا خدا را هم فراموش کنیم برای همین فشارمان می‌دهند این فشار دادن‌ها تلخ است سخت سنگین است ولی ما بی اختیار آن طرف می‌رویم بلکه ما را گاهی تأدیب می‌کنند یعنی ما به دردت نمی‌خوریم خدا به دردت می‌خورد می‌گوییم بشکند دستی که به تو خدمت کرد من باید به خدا خدمت کنم مزدم را از خدا بخواهم حضرت علی فرمودند من تا به حال به هیچ کس خوبی نکردم به هیچ کس بدی هم نکردم یعنی چه حضرت امیر این همه صدقه دادند افراد را هدایت کردند خدمت کردند کسی بعد از پیغمبر در عالم مثل حضرت علی خدمت نکرد اهل خیر نبوده در همه‌ی جهات انفاق خیر رسانی هدایت شمشیر جهاد شجاعت شهادتش فرمود من در همه‌ی عمرم به هیچ کسی خدمت نکردم به هیچ کس هم بدی نکردم فرمودند هر کاری کردم به خودم کردم « إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا(اسراء/ 7) یک کمی این را به خودمان بباورانیم که اگر کسی کار خوبی می‌کند گل به خودش می‌زند خیر به خودش می‌رسد برمی‌گردد به خودش اگر هم کسی بدی خرابکاری می‌کند به خودش ضرر زده مال من را اگر ببرند مال من مال من است ملک من است ده دست هم بگردد دست دزدها باز ملکیت من از بین نمی‌رود خدا در دنیا اگر شد برمی‌گرداند اگر نشد ثواب‌های آن‌ها را به من می‌دهد گناهان من را به آن‌ها می‌دهد تبادل می‌شود جبران می‌کند خوبی‌های من به خودم برمی‌گردد. یکی پیامک داده بود چرا عصبانی می‌شویم خشمگین می‌شویم یک عمل خلاف را کس دیگر انجام داده ما غضبناک می‌شویم یعنی من با خودم سَاخِط عَلَی نَفسِهِ من خودم به خودم غضب می‌کنم جوش می‌زنم به خاطر این که آن آقا فحش داده خب فحش بدهد فحشش به خودش برمی‌گردد به خاطر بدی دیگران من خودم را آتش بزنم؟ آزار بدهم بدی او به خودش برمی‌گردد تعبیر را یک بار دیگر خواندیم حضرت امیر در نامه‌ی به امام حسن فرمودند لا يَكبُرَنَّ علَيكَ ظُلمُ مَن ظَلَمَكَ؛ فإنّهُ يَسعى في مَضَرَّتِهِ و نَفعِكَ (نهج البلاغه، نامه 31) کسی که درباره‌ی شما خطایی ظلمی اذیت آزاری می‌کند برایت بزرگ جلوه نکند از کوره در بروی هیجانی شوی خودت را بخوری کینه‌ای شوی به خاطر این که او به ضرر خودش و نفع شما کار می‌کند ثواب‌های خودش را به شما می‌دهد گناهان شما را می‌گیرد به خودش به شیخ بهایی گفتند فلانی پشت سر شما بد و بیراه می‌کند ایشان یک مقدار پول در پاکت گذاشتند برایش فرستادند گفتند آقا مثل این که گوش هایش سنگین شده فکر کرده تعریف می‌کنند گفتند غیبت شما را می‌کند فرمود متوجه شدم گفتند چرا پول می‌فرستی فرمود کسی که غیبت من را می‌کند ثواب هایش خودش را برای من می‌فرستد گفتند معلوم نیست آدم فاسقی باشد فرمودند ما که گناه داریم گناهان ما را به خودش منتقل می‌کند بعد از مدتی که ایشان چیزی فرستادند گفتند غیبتت را نمی‌کند گفت ما هم دیگر پاکت نمی‌فرستیم هر کسی هر کاری می‌کند به خودش برمی‌گردد این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا اگر تهمت می‌زند خرابکاری می‌کند بدی می‌کند اول به خودش می‌زند آن شعاع و پرتوش به ما می‌خورد ما اگر عکس العمل نداشته باشیم طوری نمی‌شود یک کمی تمرین کنیم باورهایمان را بالا ببریم این تعبیر قشنگی است که از امام هفتم علیه السلام به هشام است همان حدیث‌های اول اصول کافی است امام هفتم به هشام فرمودند یا هشام از توهم و خیال بیا بیرون اگر در دست شما یک گوهر ارزشمندی باشد یک گوهر قیمتی است تمام دنیا جمع شوند بگویند آجر پاره است آیا می‌شود؟ نخیر واقعیت عوض نمی‌شود اگر در دست شما یک آجر پاره باشد همه‌ی دنیا جمع شوند بگویند سکه است باز هم عوض نمی‌شود اگر شریعتی مجری خوبی باشد همه‌ی دنیا بگویند بد است عوض نمی‌شود واقعیت که با حرف دیگران عوض نمی‌شود معیار ما توهم نباشد خیال نباشد اگر من آدم بی گناهی ام هر چه می‌خواهند بگویند نباید از کوره در برویم نباید زیر و رو شویم حرف دیگران ما را زیر و رو نکند با یک کلمه خیلی به هم می‌ریزیم حالت کینه خیلی صفت بدی است امام حسین تعبیر قشنگی دارند ما شیعه‌ی امام حسین هستیم یا نه إنَّ شیعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل (تفسیرالإمام العسکری، ص 309، ح154) شیعیان ما کسانی هستند که دل هایشان از هر غل و دغل و غش و کینه ورزی پاک است حالا کسی حرفی زده مالی خورده به خدا واگذارش می‌کنیم از خدا می‌خواهیم او را ببخشد ما را هم ببخشد این حالت را خدا خیلی دوست دارد به نفع ماست اگر هم ما بخشیدیم فکر نکنیم یک تعبیر خیلی زیبایی در قرآن آمده وقتی که خدای متعال امر به گذشت و عفو می‌کند از وجدان ما و درون ما سوال می‌کند «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ‌ اللَّـهُ لَكُمْ» (نور، 22) خیلی قشنگ است بعضی جاها خدا امر و نهی می‌کند بعضی جاها سوال می‌کند «أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» (زمر/ 36) عبد خدا کم شما می‌گذارد؟ آیا نمی‌خواهید خدا شما را بیامرزد ما که میلیون میلیون بی عدد گناه داریم دوست داریم خدا ما را ببخشد یا نبخشد چه کسی است دلش نخواهد همان طور که دوست داری خدا تو را ببخشد خدا می‌گوید همان طور که من با تو رفتار می‌کنم تو هم با دیگران همان طور رفتار کن من این سفر که مشهد مشرف بودم آقای دولابی می‌فرمودند در مشاهد مشرفه می‌روید بیشتر دقت بکنید برخورد‌ها سوال جواب‌ها رفت و آمد‌ها گاهی حواله‌های امام هشتم است انسان یک وقت می‌بینی از کوره در می‌رود کاری با خانواده اش می‌کند امام هشتم خودت را به او نشان می‌دهد می‌گوید تو خیلی وضعت خراب است برو خودت را اصلاح بکن خودمان را کنترل کنیم. بنده در سمتی می‌رفتم یک خادمی با یکی صحبت می‌کرد یک مرتبه چشمشان افتاد به من فوری صدا زد حاج آقا بیا رفتم جلو گفت این یک درد بی درمان دارد مشکل حادی دارد الآن شما را امام رضا رسانده علاجش فکر کنم با شما باشد آدمی هم بود خیلی درهم من همین طور قدم زنان با او صحبت کردم گفتم مشکلت چیست گفت خیلی سخت است گفتم چی شده گفت مشکل بزرگ من این است که خانم من رابطه‌ی نامشروع برقرار کرده جرم بزرگی مرتکب شده من به هم ر یختم راست می‌گوید حکم سنگسار دارد دیدم حق می‌گوید ما خیلی مواقع پیام‌هایی می‌فرستند می‌گویند برای خودت اتفاق بیفتد می‌توانی این کار را بکنی مالت را بخورند آبرویت را ببرند من هم حق می‌دهم خیلی سخت است قبول دارم بارها پیام‌هایی که می‌گویند نفست از جای گرم در می‌آید فقر ندیدی مشکلات ظلم ندیدی من می‌گویم راست می‌گویند من هم شاید در آن موقعیت باشم ولی راهکار اصلی که خدا دوست دارد چیست آن راهکار را پیدا کنیم هر کسی بخواهد پرونده‌ی خودش را باز بکند صلاح نیست این جا بگوییم به ما تهمت زدند چه بسا اذیت کردند اهانت کردند در یک تصادفی پدر ما با سه نفر همراه سال 58 از دنیا رفتند همان روز اول رضایت دادیم همشیره‌ی ما با دو تا از بچه هایش با دامادمان در یک تصادف از بین رفتند همان شب اول همه‌ی فامیل رضایت دادیم امثال این‌ها برای ما پیش آمده کم و زیاد دارد در امتحان‌های سنگین ما هم به خدا پناه می‌بریم من دیدم خیلی به هم ریخته است یک کم صحبت کردم آرام شد گفتم اگر این اتفاق را برعکس کنیم اگر شما با یک زن شوهر دار رابطه برقرار می‌کردی خانمت دوست داشتی با تو چه کار می‌کرد این همان چیزی است که خدا می‌گوید آیا نمی‌خواهید خدا شما را بیامرزد شما دوست داشتی چه کار بکنی آیا خانم شما فوری از شما جدا شود آبرویت را ببرد برود دادگاه شکایت بکند سنگسارت بکند یا به شما فرجه بدهد توبه بکنی برگردی دوست داشتی چه کار بکند اگر دختر شما خواهر شما محارم شما چنین جنایتی می‌کردند دوست داشتی فوری انتقام گرفته شود سنگسار شوند آبرو برود چون مسائل ناموسی را هم بارها عرض کردیم گفتنش از اصل آن گناه بدتر است خیلی مسائل حساسی است نه مرد نه زن هیچ رد پایی در این مسائل نباید از خودشان بگذارند در تلفن در نامه در پیامک این‌ها را کلا باید پاک کنند اگر هم یک جا گیر افتادند پیش خدا مسئولند گردن من هیچ اقرار نکنند اعتراف نکند که من این گناه را کردم این از اصل گناه بدتر است نباید این آبرو خیلی مهم است مسائل آبرویی این طوری را در اسلام چقدر سخت گرفتند باید عین مسئله را چهار شاهد ببینند در خارج شاید محال باشد چنین شرطی کسی بیاید چنین جنایتی را ببیند خودش علامت عدم عدالتش است نمی‌شود مگر این که خودشان اقرار بکنند لذا امام و پیغمبر نهی می‌کردند نگویید این رابطه را داریم اقرار نکنید گفتن این گناه از اصل گناه بدتر است اگر دختر شما خواهر شما مادر شما رابطه‌ی نامشروعی داشت شما چه کار می‌کردید آیا آبرو داری می‌کردی مسئله‌ی شخص نیست این خانواده‌ای که آبروی دخترشان می‌رود یا خواهرشان می‌رود کل این فامیل در این منطقه و محل آبرو ندارند گاهی آدم می‌رود یک قصاص بکند انتقام بگیرد ما روایت داریم خیلی تعبیر مهمی است می‌فرماید خیلی جاها آدم مظلوم قرار می‌گیرد قطعا به حقش ظلم شده ولی وقتی می‌آید انتقام بگیرد و قصاص بکند کاری می‌کند رو دست آن ظالم می‌زند ظلم می‌کند کار خلافی انجام شده آبروی طایفه و کل فامیل را بردی شما به مراتب از آن رابطه‌ی نامشروع گناهت بیشتر است یا افشا یا پخش اش در روایت مثال زدند مثلا در خانه یک مالی گم می‌شود صد هزار تومان پول گم شد بلند می‌شوم می‌بینم پولم را بردند خانمم دزیده بچه ام دزدیده چهل نفر بی گناه را تهمت می‌زنم به خاطر صد هزار تومان صد رحمت به دزد گناه شخصی که اتهام می‌زند خیلی بدتر است اگر ما خیلی جاها مظلوم هستیم خیلی جاها ممکن است ما ظالم باشیم اگر ما یک جایی ظالم شدیم دوست داریم خدا دیگران درباره‌ی ما چه برنامه‌ای پیاده بکنند آبروی ما را ببرند انتقام بگیرند قصاص بکنند به ما مهلت ندهند ما نمی‌گوییم همه جا عفو کسی که اراذل اوباش است شمشیر از رو کشیده باید قصاص شود « وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/ 179) یک کسی که یک بار عصبانی شده اصلا سابقه ندارد چندین سال زندان کردی بپرسد اگر خدا راضی اند من هم می‌بخشم این داستان برای من خیلی زیبا بود افرادی که گذشت کردند به چه جاهایی که نرسیدند آقای حسینی قمی این داستان را شاید یک بار گفتند من از بس خوشم آمده در منبر‌ها تکرار می‌کنم ایشان می‌گفتند آشنایی داشتیم این قدر بداخلاق بود خانمش می‌گفت همه‌ی وسایل خانه را آماده می‌کنم مرتب ولی این آقا نماز می‌خواند هیئت مسجدی است ولی بداخلاق است تند خشن است زنگ خانه را که می‌زند بدنم می‌لرزد این قدر خانم را اذیت می‌کرد ایشان فرمودند این خانم شوهرش فوت کرد من نگران این شوهرش بودم که یک وقت آن جا گرفتار می‌شود رفتم دیدن خانم که خواهش کنم شوهرش را حلال بکند به این خانم گفتم شوهرت خیلی اذیتت می‌کرد بیا شما از او بگذر حلال بکن گفت حلالش کنم گفت قبل از مردنش کنار بسترش نشستم گفتم حلالت کردم گفت باور کن من راضی نیستم یک بند انگشت شوهرم شکنجه شود عذاب شود خدا با این خانم اگر میلیون میلیون هم گناه داشته باشد خدا می‌بخشد حق الناسش را هم ادا می‌کند کسی پنجاه سال با مرد زندگی کرده حالا من حلال نکنم که عذابش را زیاد کند خدا دوست ندارد این کارش رشد خودش است بلا و عذاب و حق الناس خودش رفع می‌شود دوست دارید خدا با گناهانی که شما کردید چه کار بکند همان کار را شما هم بکنید خیلی آیه‌ی قشنگی است این آیه.« أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ‌ اللَّـهُ لَكُمْ»
شریعتی: یک وقت‌هایی آدم خلوت که می‌کند می‌بیند از کسانی که یک وقتی ظلمی را مرتکب شدند می‌گذرد احساس آرامشی می‌کند
حاج آقا فرحزاد: خیلی این که می‌گویند در عفو لذتی است که در انتقام نیست جوان آدم را قصاص کردی چه می‌شود؟ این که می‌گوید کینه ام برطرف شد اما از درون ناراحت است آن‌هایی که عفو نمی‌کنند اگر جوان ما یک نفر را کشته بود عفوهای بی مورد را قبول ندارم ولی اگر جوان ما کسی را کشته بود دوست داریم قصاص بکنند یا عفو بکنند من به یک خانمی زنگ زدم شما هم واسطه بودی من را هم شناخت که فلانی هستم بنده‌ی خدا جوانی بوده یک بار این کار را کرده گوشه‌ی زندان افتاده هر شب خواب اعدام می‌بیند تمام فامیل نگران اند بعضی جاها آدم باید عفو بکند امیرالمومنین می‌گوید من عفو می‌کنم شما هم بکنید بهتر است اَلعَفُو لِی قُربَةِ وَ لَکُم حَسَنَةِ (نهج البلاغه، نامه 23)
شریعتی: خیلی خوب نکات خوبی را شنیدیم خیلی ممنون صفحه‌ی 527 مصحف شریف قرار امروز ماست دوستان خوب و همراه سمت خدا آیات 27 ام تا 44 ام سوره‌ی مبارکه‌ی نجم را تلاوت خواهند کرد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى ﴿٢٧﴾ وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿٢٨﴾ فَأَعْرِ‌ضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِ‌نَا وَلَمْ يُرِ‌دْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿٢٩﴾ ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿٣٠﴾ وَلِلَّـهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿٣١﴾ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ‌ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَ‌بَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَ‌ةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْ‌ضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿٣٢﴾ أَفَرَ‌أَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ﴿٣٣﴾ وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ﴿٣٤﴾ أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَ‌ى ﴿٣٥﴾ أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ﴿٣٦﴾ وَإِبْرَ‌اهِيمَ الَّذِي وَفَّى ﴿٣٧﴾ أَلَّا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ى ﴿٣٨﴾ وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَ‌ى ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿٤١﴾ وَأَنَّ إِلَى رَ‌بِّكَ الْمُنتَهَى ﴿٤٢﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿٤٣﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿٤٤﴾
ترجمه:
مسلماً کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را در نامگذاری به نام زن نامگذاری می‌کنند؛ (۲۷) و آنان را به این کار هیچ آگاهی و معرفت نیست. [آنان] فقط از گمان پیروی می‌کنند، و بی تردید گمان [انسان را] برای دریافت حق، هیچ سودی نمی‌دهد. (۲۸) بنابراین از کسانی که از یاد ما روی گردانده اند و جز زندگی دنیا را نخواسته اند، روی بگردان. (۲۹) این [دنیا خواهی] آخرین مرز دانش و معرفت آنان است؛ یقیناً پروردگارت به کسی که از راه او منحرف شده، داناتر است، و او به کسی که هدایت یافته، آگاه تر است. (۳۰) و آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، تا کسانی را که مرتکب گناه شده اند، همان گناهانشان را به آنان کیفر دهد، و کسانی را که کار نیک کرده اند، همان کار نیکشان را به آنان پاداش دهد. (۳۱) کسانی که از گناهان بزرگ و زشت کاری‌ها جز لغزش‌های کوچک دوری می‌کنند [مورد آمرزش اند] یقیناً آمرزش پروردگارت گسترده و وسیع است. او به شما از هنگامی که شما را از زمین به وجود آورد و از هنگامی که در شکم مادرانتان جنین بودید، داناتر است؛ پس خودستایی نکنید. او به کسی که پرهیزکاری پیشه کرده است، آگاه تر است. (۳۲) آیا کسی را که [از حق] روی گردانید، دیدی؟ (۳۳) و اندکی [از مال خود] بخشید و [از باقی مانده آن] امساک ورزید. (۳۴) آیا علم غیب نزد اوست و او می‌بیند [که بارگناهانش رادر قیامت دیگری برمی‌دارد؟] (۳۵) یا او را به آنچه در صحیفه‌های موسی است خبر نداده اند؟ (۳۶) و [یا به آنچه در صحیفه های] ابراهیم [است] همان که به طور کامل [به پیمانش با خدا] وفا کرد [آگاهش نکرده اند؟] (۳۷) که هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد، (۳۸) و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهره ای] نیست، (۳۹) و اینکه تلاش او به زودی دیده خواهد شد؛ (۴۰) سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد؛ (۴۱) و اینکه پایان [همه امور] به سوی پروردگارتوست؛ (۴۲) و این اوست که می‌خنداند و می‌گریاند؛ (۴۳) و هم اوست که می‌میراند و زنده می‌کند. (۴۴)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم همراه شما هستیم از فضیلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد هرچقدر بشنویم باز هم کم است
حاج آقا فرحزاد: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چون پانزده شوال شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا بوده در روایت داریم که پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم گاهی خواب می‌دیدند برای اصحاب بیان می‌کردند چون رویای صادقه است و خواب پیغمبر مثل بیداری است فرمودند دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عم ام جعفر طیار را خواب دیدم در عالم بهشت مشغول میل کردن میوه‌های بهشتی بودند پیغمبر خدا فرمودند به آن‌ها گفتم که در آن عالم افضل اعمال چیست پیغمبر قطعا خبر دارد به خاطر این که ما متوجه شویم چیزی که در آن عالم از همه چیز بالاتر و افضل است چیست عرض کردند فَدَيْنَاكَ بِالْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ وَ الصلاة علیک وَ سَقْيَ الْمَاءِ وَ حُبَّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام (مستدرک الوسائل، ج 5، ص 328) یعنی پدران ما به قربانت ما یافتیم در این عالم سه چیز کاربردش بیشتر است یکی آب دادن نوشیدنی‌ها مطلق آب شیر چایی شربت معنی باطنی اش هم در عالم رویا و معنا تعبیر به علم شده علم و معارف کسی به دیگران می‌دهد آب حیات جسم است علم هم حیات روح است دوم محبت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام که چیزی ما در روایات از این این بالاتر نداریم که بالاترین زاد و توشه‌ای که انسان برای آخرتش می‌تواند برود حب حضرت علی است در روایت داریم که عنوان نامه‌ی مومن سرلوحه اش حب علی است هر کس بالای نامه اش محب خورده بود می‌رود در اجرائیات جهنم هر کس دشمن علی نوشته بود می‌رود در اجرائیات جهنم سوم صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. این سه چیز را فراموش نکنند
شریعتی: خیلی ممنون اشاره‌ی قرآنی را هم بفرمایید
حاج آقا فرحزاد: از آیه‌ی 31 سوره‌ی نجم عرض می‌کنم خدا می‌فرماید «فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» یعنی هیچ وقت خودتان از خودتان تعریف نکنید این که آدم از خودش تعریف کند من چنین ام من چنان ام من خیلی خوب هستم خوب نیست البته در موارد خاص آدم از خودش تعریف کند خوب است یا تخصص‌هایی دارد که به درد بخورد در مقام خودستایی نیست در مورد حضرت یوسف داریم که فرمودند من تعبیر خواب بلدم یا من را وزیر خزانه داری بکنید «قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْ‌ضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (یوسف/ 55) یک جایی در مقام خودستایی نباشد در مقام گره گشایی باشد یک پزشک بگوید من مریض را خوب می‌کنم عیب ندارد ولی این که منم منم باشد خوب نیست حدیث داریم حضرت علی من مدح نفسه [فقد] ذبحها» (غررالحكم، ص 307) کسی که از خودش تعریف بکند خودش را از بین برده عموم مردم هم بدشان می‌آید خودستایی چیز بدی است بعد خدا می‌فرماید او داناتر است چه کسی پرهیزگار تر است او باید از تو تعریف بکنند جمعی در زمان حضرت علی نشسته بودند صحبت باز شد من چند بار حج رفتم چقدر روزه گرفتم چنین کردم یک روایت تکان دهنده‌ای دیدم در معراج السعاده امام باقر فرمود کسی که اعمالش را شرح بدهد هفتاد درجه کم می‌شود دو بار بگوید در مقام ریا باشد پاک می‌شود. این‌ها شروع کردند هر کس گفت من دیروز روزه گرفتم چنان کردم چنین کردم رسیدند به حضرت امیر گفتند نوبت شماست حضرت فرمود من دیشب خوابیدم امروز هم خوابیدم اگر فرصت کنم باز هم می‌خوابم خوابشان را گفتند عبادت‌ها را نگفتند نه این که پرخواب باشند زیر بار نرفتند که عبادت هایشان را شرح بدهند «فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» هیچ وقت از خودمان تعریف نکنیم
شریعتی: چند هفته‌ای است بخش دوم گفتگویمان با حاج آقا فرحزاد منور به کلام نورانی اهل بیت در قالب گزیده‌ی اصول کافی است امروز هم یک روایت بشنویم
حاج آقا فرحزاد: حدیث از گزیده‌ی کافی است که معرفی کردیم از امام صادق علیه السلام است بحث دوست و زیارت دوستان خوب و مومنین است که به خاطر خدا برویم دیدنشان امام صادق علیه السلام فرمود مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِي اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِيَّايَ زُرْتَ وَ ثَوَابُكَ عَلَيَّ وَ لَسْتُ أَرْضَى لَكَ ثَوَاباً دُونَ الْجَنَّةِ (اصول کافی، ج 3، ص 255) اگر کسی به خاطر خدا به دیدن یک مومنی برود برای خدا نه برای مسائل مادی و دنیایی بلکه لله او منشأ همه‌ی خیرات است چون باید آدم‌های خوب تعیین بکنی و جهتت هم برای خدا باشد کسی که برادر دینی اش را برای خدا ملاقات بکند خدا می‌گوید تو زائر منی نه خانه خدا زائر خود خدا چون نیتت خدا است یک موقعی ما از قم می‌کوبیدیم می‌آمدیم خانه‌ی آقای دولابی نمی‌خواستیم تلفن بزنیم و وقت بگیریم یک بار گفتیم ایشان گفتند خیلی قشنگ تر است زِیَارَت فَقَد مَزُور دیگر شخص می‌رود کنار واسطه‌ای نیست شما شخص را که نمی‌خواهید برای خدا است کسی که برادرش را به خاطر خدا زیارت بکند خدا می‌فرماید من را زیارت کرده و بهره و پاداشش هم با من است کمتر از بهشت به تو نخواهم داد
شریعتی: خیلی خوب بهشت نصیب همه‌ی دوستان خوب ما شود. وقت ما تمام شده جمع بندی بفرمایید دعا بکنید
حاج آقا فرحزاد: تمرین عفو و گذشت خیلی آدم را بزرگ می‌کند اگر انسان اولش سنگین است تمرین بکند کسی که می‌خواهد وزنه بردارد کم کم برمی‌دارد روز اول کسی فوتبالیست قوی نمی‌شود ولی تمرین آدم را بزرگ می‌کند آقای دولابی می‌فرمودند کسی شما را خیلی اذیت کرد وضو بگیر نماز بخوان بگو خدایا ببخش به خودت بگو بخشیدم بخشیدم آرام می‌شوی این تمرین‌ها اثر دارد در نامه‌ی 23 ام که حضرت می‌فرماید عفو کنید چرا عفو نکردند عفو کردند امام حسن امام حسین منتها بعضی از فرزندان دیگر داشتند امیر که عفو نکردند و شرایط طوری بود که این‌ها هم عفو می‌کردند مردم می‌گرفتند ابن ملجم را تکه تکه می‌کردند وگرنه خود حضرت گفتند عفو کنید آن‌ها هم عفو کردند
حاج آقا فرحزاد: السلام علیک یا حسن بن علی السلام علیک یا اباعبدالله
شریعتی: تا دیداری دوباره خدانگهدار.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group