94-09-02- حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد -وصیت نامه پیغمبر گرامی (ص) به حضرت علی (ع) - (حفظ زبان)
موضوع برنامه: وصیت نامه پیغمبر گرامی (ص) به حضرت علی (ع) - (حفظ زبان)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 94/09/02
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بگذار این شاعر جوانی کرده باشد *** با واژهها نامهربانی کرده باشد
بگذار ما را باد با خود برده باشد *** تنهایی ما را جهانی کرده باشد
بگذار بین دوستان و دشمنانت *** خنجر فقط پادرمیانی کرده باشد
می داند احوال من بی برگ و بر را *** هرکس که عمری باغبانی کرده باشد
کی دیدهای یک زنبق هفتاد و یک برگ *** بالای نی شیرین زبانی کرده باشد
ای گل ! نبینم نشنوم دست پلیدی *** لب هایتان را خیزرانی کرده باشد
شریعتی: سلام به همهی شما دوستان خوب خیلی خوش آمدید به این سمت خدا سلام علیکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان عرض سلام داریم آرزوی موفقیت و قبولی طاعات و عزاداریها را داریم السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک بسیار خوشحالیم که بزرگ ترین راهپیمایی و همایش جهانی در رابطه با اهل بیت اتفاق میافتد و یکی دو نکتهی کوتاه عرض میکنم عزیزانی که عازم هستند برای کربلا خواهش داریم پدر مادرها خانوادهها مانع نشوند چون خیلی مراجعه میکنند که همسر یا پدر مادر اجازه نمیدهد قطعا آنها هم در ثوابش شریک هستند مگر آنهایی که واقعا کار اورژانسی و ضروری دارند وظیفه دارند که نروند و قطعا در آن کارها شریک هستند آنهایی هم که مثل ما جا مانده هستند و نتوانستند برود دل هایشان را روانه بکنند و قطعا آنها هم در ثوابها شریک هستند حدیث داریم نیت مومن بالاتر از عمل است آنهایی که با تمام وجود دوست دارند بروند پای گیرندهها اشک میریزند دل هایشان را روانه میکنند و عذر برای رفتن دارند قطعا ثواب آنها هم کمتر از آنهایی که میروند نیست آنها هم نیت بکنند قدم که برمیدارند به نیت عزیزان هم باشد یکی از نکتههایی که دغدغهی خیلی از عزیزان است که بسیاری چه در ایران چه عراق خدمتگزار زوار اهل بیت هستند من بشارت میدهم ثواب اینها از اصل زیارت بلاشک طبق روایات بالاتر است مرحوم آقای دولابی همیشه این را میفرمودند که افرادی که با اهل بیت همیشه سر و کار دارند دو دسته هستند یک عدهای مهمان اند یک عدهای خدمتگزار مهمانها هستند آنهایی که خدمتگزار هستند موکب میزنند به هر نحوی خدمت میکنند گذرنامه ویزا فراهم میکنند جاروکشی میکنند وسایل فراهم میکنند اینها دست و بازوی اهل بیت اند به یک معنا مِنَّا اَهلَ البَیت هستند ردهی نزدیک به اهل بیت هستند که امام هشتم هر وقت فارغ میشدند از برنامههای جلسه و کارهای بیرون خدمه را جمع میکردند سفرهی خصوصی پیش خودشان پهن میکردند انس میگرفتند آنها در دستگاه خصوصی اهل بیت جا دارند میزبان اند جزء اهل بیت اند دست و بازوی اهل بیت اند ان شاء الله اینها قدر بدانند بعضیها گاهی خدمتگزاری میکنند میگویند نتوانستیم برویم حسرت میخورند هم در نیتی که دارند شریک اند هم بالاتر از آن زیارت جزء اهل بیت اند دست و بازوی اهل بیت اند اگر همه بخواهند بروند زیارت چه کسی تدارک بکند پذیرایی بکند خود امام حسین میشوند و این بشارت بزرگی است عزیزانی هم که میروند همّ شان این نباشد ما به قیمت ارزانی رفتیم سعی بکنند خدمتی بکنند به همراهان یا کمک مالی یا بدنی میکنند فقط به قول بزرگی فرمود بعضیها همّ شان این است که فقط بگیرند نه غیر از گیرندگی دهندگی هم داشته باشند پیام بزرگ امام حسین این است که من از صبح عاشورا تا عصر عاشورا هر چه داده بودند در طبق اخلاق گذاشتم دادم بعد از این که انسان همه چیز را داد خدا همه چیز را به او برمیگرداند و بیشترش را هم برمیگرداند نظافت و بهداشت را رعایت کردن خدمت کردن یک کاری بکنند که آبروی اهل بیت بیشتر حفظ شود صدقه دادن برای زوار گوسفند کشتن را فراموش نکنند در پناه اهل بیت باشند خیلی عزیزان دعا و توسل داشته باشند که زوار با امنیت کامل و سلامت برگردند و دعاگوی همه باشند.
شریعتی: خوش به حال همهی آنهایی که زائر کربلا هستند در این ایام اربعین بحث مان را با حاج آقای فرحزاد ادامه میدهیم در جلسات گذشته فرازهای بلند و نورانی وصیت نبی مکرم اسلام به حضرت علی را مرور میکنیم و شرحش را میشنویم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قبل از این که فراز جدید را شروع بکنیم در پیامها سوالهایی بود که خیلی فراوان تکرار شده بود که زیاد سوال کرده بودند ما هم بارها عرض کردیم که رد مظالم و مواردی که آدم میتواند حقوق مالی یا عرضی را حلالیت بطلبد به طرف برگرداند اگر هم نتوانست با اجازهی مراجع بزرگوار رد مظالم بدهد این میرود به حساب آنهایی که صاحبان حق هستند حتی آنهایی که قبل از بلوغ بوده چون ظلم اثر وضعی دارد قبل از بلوغ را هم شامل میشود اگر در بچگی هم آدم خراشی به کسی وارد کرده مال کسی را خورده در باغ کسی رفته باید جبران شود اینها را جبران بکنند که با حساب شسته رفته بروند سعی هم بکنند در حلالیت طلبیدنها آبرو ریزی و دعوا و اختلاف جدید نشود مسائل ناموسی خیلی حساس است هیچ لزومی ندارد بلکه گاهی هم حرام است اگر فتنهای ایجاد شود که زن یا مرد قبلا یا بعدا کاری گناهی معصیتی کردند ناموسی هم است ابراز بکنند همان کلی بگویند که ما را ببخش حتی اگر به آنها اصرار هم شود نگویند واقعیتها را نگویند چون گفتن اصل آن گناه از آن گناه بدتر است شرّ به پا میشود زندگیها متلاشی میشود و آبروی خانوادهها میرود یکی از سوالاتی که زیاد بود این است که ما دعایی برای ادای حق الناس و رد مظالم عرض کردیم خیلیها متوجه نشدند در همین مفاتیح وقتی مراجعه بکنند اول مفاتیح تعقیبات نماز است بعد از این دعای روزها است از یک شنبه شروع شده تا شنبه. دعای روز دوشنبه است که روزهای دیگر هم میشود خواند من دعای کاملی دربارهی حق الناس مثل این ندیدم که خدایا پولی مالی عصبیتی تندی بداخلاقی اگر بود من نمیتوانم خدایا تو بیا جبران بکن و آن حق را ادا بکن از ته دل آنهایی که نمیتوانند جبران بکنند بخوانند قطعا خدا جبران حق الناس میکند. فراز بعدی از وصایای پیغمبر عظیم الشان به حضرت علی سلام الله علیه این است که وصیت قبلی این بود که بالاترین جهادها این است که کسی صبح بکند همت اش این باشد که آزار و اذیتش به کسی نرسد من فکر میکنم بین فرازهای بعدی با قبلی هم ارتباطی است حالا ما میخواهیم شروع بکنیم آزار و اذیت ما به کسی نرسد مهم ترین راه آزار رساندن این زبان است که یک ذره گوشت است که اگر طعمهی یک گربه شود شاید سیرش نکند ولی امان از زبان که پیغمبر خدا و اهل بیت دربارهی این چه فرموده اند پیغمبر فرمودند یَا عَلِیُّ مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ (بحارالانوار، ج 68، ص 286) یا علی هر کس زبانش یک زبانی باشد که همه اش نیش میزند آزار میرساند اختلاف میاندازد دعوا میکند دیگران از دست زبان او در امان نیستند واقعا از زبان او میترسند او قطعا اهل آتش است پیغمبری که رحمة للعالمین است میگوید دارد هشدار میدهد حواس ما جمع باشد. کسی که طوری در جامعه زندگی میکند که خانم فامیل دوست همسایه زیر مجموعه از نیش زبان او همه میترسند میگویند امان از زبان او این قطعا اهل جهنم است روایاتی هم که دربارهی حفظ زبان و آثار شوم زبان است خیلی روایات عجیب غریبی است یک روایتی در کافی شریف داریم که بیشتر مردم که جهنم میروند به وسیلهی زبان جهنم میروند چشم ما گوش ما دست ما پای ما قطعا این قدری که زبان گناه میکند گناه نمیکنند کسی که دزدی بکند به این راحتی دم دست نیست یا خیانتهای دیگر ولی زبان همه وقت و همه جا آمده است بیش از چهل گناه از گناهانی که جبرانش خیلی سخت است مثل تهمت، هتک حرمت، تحقیر اهانت ملامت سرکوفت زدن غیبت دروغ که از شراب بدتر است راحت با زبان است راحت دروغ میگوید نمیداند آفات و آثارش چقدر بد است این داستان عجیبی است من مخصوصا پیگیری کردم واقعیت دارد یکی از مدرسین به نام قم که حتی در رسانه هم مدتها سحرها صحبت میکردند فوت کردند خیلی معروف هستند من شنیدم یک بنده خدایی تلفنی زده دختر ایشان بر اثر تلفن از دنیا رفته با یک حرف بیجا من از داماد ایشان پرسیدم گفت داستان درست است زمانی که علما و مسئولین را ترور میکردند ایشان هم نمایندهی خبرگان رهبری بود پدر ایشان مسافرت میرود یک منافقی به منزل ایشان زنگ میزند دختر بچه پنج شش ساله گوشی را برمیدارد میگوید ما پدرت را کشتیم دیگر تو پدر نداری این زبان بسته هم باور میکند تب میکند مریض سخت میشود یک دو سه روزی مداوا میکنند میگویند پدرت است بیا صحبت بکن از فراق پدر و این حرف دروغ دغ میکند دامادش گفت بله یعنی علت مریضی این بچه با یک کلام بوده با یک کلام میشود آدم بکشی بلکه خونها جاری بکنی لذا در روایت داریم زبان را خدا عذابی میکند که هیچ عضوی از اعضای ما این قدر معذب نمیشود آتش افروزیهای زبان بسیار زیاد است آن آتشهایی که با دست و سلاح و شمشیر است شروعش با زبان است یعنی اول با جدال کشیده میشود یعنی اول بحث و گفتگو بگو مگو میشود بعد عملهای فیزیکی اگر آن را کنترل بکنند به این جا نمیرسد خیلی ساده عرض بکنم کفر ایمان بهشت جهنم با زبان درست میشود یک کافر ملحدی که هزار بار در آب بزنند پاک نمیشود از نظر فقها نجس است با گفتن اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اقرار به واقعیت به خدا به توحید به پیغمبران بگوید پاک میشود کفر بگوید نجس میشود اقرار به زبان و گفتن با زبان چقدر مهم است کفر میآورد ایمان میآورد ارتداد میآورد میتواند انسان را پاک ترین و نجس ترین انسانها بکند این زبان در آسمانها و عرش کاربرد دارد تا قعر جهنم این زبان میتواند ما را تا بالاترین مراتب بهشت ببرد میتواند در اسفل السافلین جهنم جا بدهد این یک ذره گوشت چقدر مضر یا نافع است خدا رحمت کند آیت الله بهاء الدینی را میفرمودند بعضیها زبان که باز میکنند کورههای آتش جهنم است که فوران میزند کوه آتش نشان دیدید فوران میزند منطقه فرار میکنند یک جنگ بین المللی میتواند آتش افروزی بکند با این زبان و این زبان میتواند آب رحمت شود همهی آتشها را خاموش بکند این زبان میتواند اصلاح بکند فتنه به پا بکند دلها را به هم ربط بدهد آتش افروزی بکند آنهایی که تریبون دستشان است آنهایی که امکانات رسانه دستشان است یا مسئولیت دارند با یک حرف میتوانند مملکتی را آتش بزنند به هم بریزند این فتنههایی که درست شد غیر از این مناظرهها بود؟ با همین گفتگوها شروع شد با همین زبان شروع شد این زبانی که میتواند این همه آرامش بیاورد مملکت را آرام بکند آرامش و امنیت خیلی مهم است برای مملکت ما این زبان خیلی خیلی میتواند یک حرفهایی بزند که دو جناح را به جان هم بیندازد در هر خانهای دو نفر را با هم دعوا بیندازد زبان میتواند در همهی دنیا نفوذ بکند آتش افروزی بکند یا آب مصلح باشد آتش خاموش کن باشد اگر ما بدانیم کاربرد این زبان چقدر مهم است و عقوبتی هم که خدا از این زبان میکند از هیچ عضوی نمیکند حسابی که از این زبان میکشد چون بقیهی اعضا در معرض این قدر گناه نیستند ولی این زبان است کنترلش خیلی کار سختی است ولی واقعا از خدا کسی کمک بخواهد خدا کمکش بکند.
شریعتی: بعضیها میگویند دست خود ما نیست.
حاج آقا فرحزاد: این حرف غلطی است یک حکیمی میگوید بچهای که هنوز حرف نزده پدر مادر و اطرافیان چقدر دوست دارند به حرف بیاید یک ماه دو ماه تمرین میکنند مامان بگو یا علی بگو در عرض دو سه ماه راه میافتد ذوق میکنند این قدر حرف میزند پر حرفی میکند هفتاد سال باید سکوت را به او یاد بدهند راه رفتن و حرف زدن را زود یاد میگیرد این که ساکت بنشین آرام بنشین را سالها طول میکشد اگر بتوانند آرامش بکنند یا نکنند انسان از خدای متعال کمک بکند پیغمبر عظیم الشان فرمودند مَنْ حَفِظَ لِسَانَهُ فَكَأَنَّمَا عَمِلَ بِالْقُرْآن (جامع الاخبار، ص 180) اگر کسی یک ذره گوشت زبان را حفظ بکند به تمام قران عمل کرده است یعنی اساس کار این زبان است میگویند لقمان آدم حکیمی بود خیلی پخته بود غلام و برده بود اما بر اثر بندگی و تقوا و حفظ زبان به اوج کمال و حکمت رسید اربابش گفت برو گوسفند را ذبح بکن بهترین جای گوسفند را برای من بیاور رفت گوسفند را ذبح کرد دل گوسفند و زبان گوسفند را برای صاحبش آورد از این دل و زبان استفاده کرد بعد از مدتی گذشت گفت برو گوسفند بکش بدترین جایش را بیاور رفت باز دل و زبان را آورد ارباب گفت آن دفعه هم همین را آوردی گفت اگر این دل و زبان چون دل باید فکر بکند عقل و فهم و دل انسان فکر بکند این است که حضرت علی میفرماید لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ (نهج البلاغه، حکمت 40) انسان عاقل زبانش پشت دلش است اول با دلش قلبش عقلش حرفها را برانداز میکند خدا برای زبان ما دو مانع گذاشته یکی دندانها یکی لبها گوش دو تا داده چشم دست دو داده زبان یک دانه داده کمتر حرف بزنیم بیشتر گوش بدهیم اُذُن باشیم سکوت را مراعات بکنیم حرف حسابی گوش بدهیم گفت آدم عاقل زبانش پشت قلبش است اول خوب تامل میکند بعد حرف پخته و به جا و صحیح میگوید ولی آدم احمق و جاهل و نفهم زبانش پشت قلبش است اول حرف میزند بعد مینشیند فکر میکند درست گفتم یا نگفتم بعد هم خیلی لغزشها است که انسان با پا میافتد بلند میشود بسیاری از جراحات بدن قابل التیام است ولی کسی که جگر آدم را آتش زد قلب آدم را آتش زد ما با آبرویمان داریم زندگی بکنیم اگر آقای شریعتی فرحزاد آبرو نداشته باشد یک خانواده هم با او زندگی نمیکند میگوید خائن است اکسیژن است که ما با آن زنده هستیم در معاشرتهای عمومی با آبرو است تمام انسانها با اعتماد و آبرو زندگی میکنند ما با غیبت و تهمت این آب را بریزیم میشود برگردانیم؟ خیلی از جراحات قابل التیام است ولی با این زبان نیشی که میزنی آبروی افراد را میریزی درست شدنی نیست. از پیغمبر عظیم الشان سوال کردند إنّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ و تَقومُ اللّيلَ، و هِي سَيِّئةُ الخُلقِ تُؤْذي جِيرانَها بلِسانِها ـ : لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ (بحارالانوار، ج 71، ص 394) اسم یک خانمی را آوردند خیلی حدیث عجیبی است گفتند یک خانمی است از نظر عبادت پیشی بر همه گرفته قابل توجه مسلمانها ما از مسلمانها متدینها خیلی انتظار داریم که نماز و روضه و عبادات ما ما را از بدیها باز بدارد از ما خیلی توقع بیشتر است سوال کردند فلانی خانمی است شب تا صبح ذکر عبادت میکند روزها هم همیشه روزه است ما این طور آدم شاید نداشته باشیم شب و روز عبادت میکند دو اشکال دارد یکی این که بداخلاق است عبادت میکند ولی به شوهرش به بچه هایش به فامیل عروسش بد اخلاق است یکی هم این که با زبانش نیش میزند همسایه آزار است در کار مردم فضولی میکند بعضیها هستند خیلی فضول هستند یکی از آفتهای زبان دخالت در کار دیگران است سخن چینی است دو به هم زنی است شما باورت میشود بسیاری از این پروندههای خانوادگی یا طلاقها یا پیشامدها بر اثر دخالتها و سخن چینیهای بیجا است؟ یعنی اگر آنهایی که کارشان دو به هم زدن است از عروس به مادر شوهر از داماد به عروس و به عکس حرفی نقل میکنند کارشان همین است یا با تلفن یا پیامک خیلی جنایت بزرگی است بالاترین آتش افروزیها را همینها انجام میدهند اگر اینها تعطیل شود بسیاری از دعواها اختلافها تفرقهها جداییها کدورتها ناراحتیها پروندهها جمع میشود اینها آتش بیار معرکه هستند میان دو کس جنگ چون آتش است سخن چین بدبخت هیزم کش است یعنی هیزم جهنم اند خدا نه کارخانهی هیزم افروزی و آتش افروزی دارد نه کارخانهی تولید مار و عقرب این سخنهای چو مار و کژدمت مار و عقرب گردد و گیرد دمت این زبان است که جهنم را شعله ور میکند یا زبان است که تولید مار و عقرب میکند نیشهایی که آدم میزند برمیگردد به خودش همین جا هم داریم میبینیم یک داستان عجیبی در سفینة البحار است از محدث قمی کلمهی نمم نوشته بود کسی غلامی داشت میخواست بفروشد یک نفر آمد گفت من میخرم قیمتش مناسب بود گفت غلام تو مشکل ندارد گفت مشکل ندارد هم چیزش درست است فقط سخن چین است این هم آدم نفهمی بوده ساده بود فکر نمیکرد این سخن چینی از میلیون عیب بدتر باشد زندگی آدمها را متلاشی میکند گفت دو به هم زن است گفت باشد من میخرم قیمتش مناسب بود خرید این چند وقت آمد در خانه اعتمادها را که جلب کرد آمد بین زن و شوهر کدورت ایجاد بکند آمد دروغی به خانم گفت تو خبر نداری آقایت یک کسی را زیر سر کرده قرار است هوو بیاورد گفت خبر ندارم گفت خبر میدهم یکی را نشان کرده الکی به دروغ گفت و گفت من راه حلی بلد هستم من در سحر و جادو کار کردم بلد هستم شب که شوهرت خوابیده پشت گردنت تیغ میکشی آب ولرم میریزی و این آن سحر را باطل میکند یکی او را سحر کرده این از سرش میرود گفت راست میگویی گفت بله گفت باشد تیغ تهیه کرد آمد آرام به مرد هم گفت امشب خانمت قصد کرده تو را بکشد با یک آقای دیگر رابطه برقرار کرده میخواهد تو را از بین ببرد که با او ازدواج بکند گفت از کجا میگویی گفت علامتش این است امشب خودت را به خواب بزن ببین چنین بلایی به سرت میآید یا نمیآید او هم خودش را به خواب زد او هم تیغ را آورد و آب ولرم بیدار شد گفت تیغ برای چه آوردی گفت من قصد بدی نداشتم گفت نه تو میخواستی من را بکشی خلاصه درگیر شد خانمش را کشت قوم و قبیلهی خانم آمدند که چرا این را کشتی گفت چنین بوده قضیه گفتند بیخود کردی قوم و قبیلهی خانم مرد را هم کشتند بین دو طائفهی زن و شوهر سالیان سال جنگ و دعوا شد این فتنه را چه کسی به پا کرد؟ یک سخن چین از این سلاحهای هسته و اتمی و شیمیایی خطرش بیشتر است ممکن است به کسی به بدنش خسارت شود ولی این جنگهای بیرونی هم از زبان شروع میشود بگو مگو میشود اگر آدم مصلحی بیاید آب روی آتش بریزد دیگر آن جنگهای بیرونی هم اتفاق نمیافتد تمام دعوای بیرون از زبان شروع میشود اگر بدانیم این آفت زبان چقدر خطرناک است اگر کسی حفظ بکند واقعا به همهی قرآن عمل کرده.
شریعتی: خیلی وقتها اهمیتش را متوجه نمیشویم آن کلام حکیمانهی حضرت علی میفرماید مادامی که این زبان رها نشده در بند تو است ولی اگر یک حرفی را که گفتی دیگر تو در بند تو هستی چه بسیار اوقاتی میخواهیم حرفی را که زدیم درست بکنیم آخرش هم درست نمیشود.
حاج آقا فرحزاد: همین طور است آب ریخته شده است خیلی مشکل است این حدیث در نهج البلاغه است اَللِّسانُ سَبُعٌ، اِن خُلّیَ عَنهُ عَقَرَ (نهج البلاغه، حکمت 60) حضرت تشبیه کرده زبان مثل حیوان درندهی وحشی است اگر لجام نزنی افسار نکنی میدرد مثل یک گرگی که به گله میزند گرگ فقط یک گوسفند را نمیگیرد بخورد کل گله را خوشش میآید لت و پار بکند اَلمُومِنُ مُلجَم (بحارالانوار، ج 75، ص 275) مومن زبانش بند است محکم سفت نگه میدارد پیغمبر ما عقل کل بوده همه چیز را هم بلد بوده هزارها برابر این که حرف بزند گوش میداده به او میگفتند شما اُذُن هستی فقط گوش میدهی کم حرف بوده بیشتر جلسه ساکت مینشسته مثل بعضیها که همه اش حرف میزنند نبوده حضرت علی میفرماید إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلَامُ (نهج البلاغه، حکمت 71) هر چقدر عقل انسان کامل تر شود حرف انسان کمتر میشود آنهایی که پر حرف و وراج هستند کم عقل هستند روایات میگوید آدمی که پخته است عاقل است حکیم است فکر میکند حرف محکم بزند آیات فراوانی آماده کردم اگر وقت باشد که شرایط حرف زدن را آورده حکیمانه و پخته و گزیده حرف بزنیم آدم کم حرف بزند ولی گزیده گویی بکند حرف حسابی داشته باشد خیلی آثار و برکات دارد ما چه دین قشنگی داریم اصلا سکوت عبادت است یعنی چون خلاف نفس است جلوی نفس آدم را میگیرد لَا يَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ يُكْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاكِتاً (کافی، ج 2، ص 116) روایات سکوت غوغا است فرصت نیست نمیخواهیم در هر بحثی مفصل صحبت بکنیم مادامی که انسان ساکت است برایش همه اش ثواب ثواب مینویسند میگویند اصلا حرف نزن یک موقع شوخی میکنم با شما میگویند این مجری چرا اکثرا ساکت نشسته بعضی از مجریها میآیند به جنگ کارشناس بگو مگو حالت مناظره میگوییم حق السکوت به شما میدهیم این روایت هم ضمیمه شده سکوت مطلق هم البته خوب نیست باید گاهی تایید بکنید همکاری بکنید ولی این که نسبت به بعضی مجریهایی که بیش از کارشناس حرف میزنند کم حرف میزنید این خودش یک امتیاز بزرگی است و این رعایت ادب و سکوت اگر ما محضر امام زمان یا ولی خدا برسیم سکوت و ادب بالاترین چیزی است که میتوانیم آن جا ارائه بدهیم یک بزرگی فرمود اگر امام زمان خانهی بغلی باشد من نمیروم نمیدانم میتوانم آداب حضور را درک بکنم یا نه حرف بی ربطی بزنم سوال بی خودی بپرسم بعد از عمری که خدمت آقا رسیدم. بعضیها آمدند در تشرفات داریم یک بنده خدایی مریض بود حالش بد بود خدمت حضرت رسید سوال پیچ کرد شما از کجا هستید اهل کجا هستید یک حرف بی ربطی به امام زمان زد که تو از طایفهی تریه هستی؟ تا آخر عمر میسوخت که چرا من این حرف ربط را به امام زمان زدم خب این آدم نبیند بهتر است ادب حضور را درک نکند روایت خیلی زیبایی حضرت آقای حسینی قمی خواندند که عبدالله بن مسکان درس عمومی امام صادق شرکت میکرد ولی درس خصوصی حضرت نمیرفت گفتند چرا تو که جزء خواص هستی گفت میترسم ادب جلسهی خصوصی را نداشته باشم رعایت نکنم پیغمبر ما طَوِیلُ السُّکُوت (شمائل النبویه، ص 100) بود عقل کل همهی علوم و معارف در دلش بوده همهی حکمتها در نزدش بوده ولی سکوت طولانی داشتند این هم روایت قشنگی است مرحوم فیض در محجه نقل کرده که حضرت آدم علیه السلام پدر همهی ما أَنَّ آدَمَ ص لَمَّا کَثُرَ وُلْدُهُ وَ وُلْدُ وُلْدِهِ کَانُوا یَتَحَدَّثُونَ عِنْدَهُ وَ هُوَ سَاکِتٌ فَقَالُوا یَا أَبَةِ مَا لَکَ لَا تَتَکَلَّمُ فَقَالَ یَا بُنَيَّ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ لَمَّا أَخْرَجَنِي مِنْ جِوَارِهِ عَهِدَ إِلَيَّ وَ قَالَ أَقِلَّ کَلَامَکَ تَرْجِعْ إِلَی جِوَارِي وقتی که بچهها زیاد شدند آن وقت بچهها هم ازدواج کردند نوه دار شدند عمر طولانی کرده بود بچهها زیاد شدند دور حضرت آدم را میگرفتند همین طور حرف میزنند مثل الآن فامیلها جمع میشوند همه اش حرف میزنند البته سکوت مطلق نباید باشد بعضیها میگویند شما روایات سکوت را میخوانید دیگر شوهر ما حرف نمیزند خانم ما حرف نمیزند این غلط است حرف باید زد به جا اصلا زبان و گفتار وسیلهی انس و مذاکره است المُذاکرَةُ مِفتاحُ الاُنسِ استاد ما نقل میکرده که مرحوم شیخ رجب علی خیاط سوار درشکه شده بود برود مشهد گفت آن بنده خدا درشکه چی پیش آن نشسته بودیم جای ما بهتر باشد تا گرمسار هیچ چیز حرف نزدیم آخر گفت من یک گونی بار گذاشته بودم بهتر از تو بود این که آدم اصلا حرف نزند که خوب نیست بعضیها گفتند حرفهای شما را مدرک میکنند یا حرف نمیزنند یا قهر میکنند این که گناه است یک جایی نباید سکوت بکنی دفاع به جا باید کرد درست حرف باید زد حضرت آدم خیلی کم حرف میزد ایشان خیلی ساکت و آرام بود جایی اگر بود حرف میزد یکی از بچهها گفت . چرا حرف نمیزنی کم حرف میزنی فرمود فرزندم من یک خطا و اشتباه کردم گندم خوردم من را از آن بهشتی که البته بهشتی در این دنیا بوده دور کرد گفتم خدایا چه کار بکنم برگردم در جوار تو با من خدا عهد کرد گفت ای. آدم اگر میخواهی زود به کنار من برگردی حرف کم بزن یعنی گزیده گویی بکن ولی پر حرفی تبعاتی دارد که چندین سال باید تبعاتش را پس بدهیم یک وقت در عالم برزخ و قیامت گیر میافتیم امیدواریم این کم حرفی و حفظ زبان که عموم گناهان از زبان است کم شود پیغمبر فرمود یا علی کسی که دیگران از زبان او بترسند در آتش است. آن خانم گفتند هر شب تا صبح عبادت میکند روزها همیشه روزه میگیرد الا این که بداخلاق است و با زبان آزار میدهد ما اگر بودیم سبک سنگین میکردیم نمرهی متوسط میداریم حضرت فرمودند لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ خیر نکره است در سیاق نفی قرار بگیرد یک وقت میگوییم در این خانه فاطمه خانم نیست ممکن است زهرا خانم باشد یک وقت میگوییم لا امرأة یعنی جنس زن اصلا این جا نیست جنس خیر در این خانم نیست او قطعا اهل آتش است آتش زبانش همهی نماز روزهها را آتش میزند گفتند فلان خانم فقط نماز روزههای واجب را میخواند و میگیرد ولی خوش اخلاق است فرمود او اهل بهشت است زبان اگر حفظ شود بسیاری از مشکلات خانوادهها حل میشود.
شریعتی: خیلی ممنون مولوی گفت ای. زبان هم آتش و هم خرمنی چند این آتش در این خرمن زنی ای. زبان هم گنج بی پایان تویی ای. زبان هم رنج بی پایان تویی در نهان جان است و افغان میکند گرچه هر چه گویی اش آن میکند. صفحهی 42 آیات 253 تا 256 سورهی بقره را تلاوت میکنیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّـهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـكِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿٢٥٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾ اللَّـهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٢٥٥﴾ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾
ترجمه:
از آن فرستادگان برخی را بر برخی برتری بخشیدیم. از آنان کسی است که خدا با او سخن گفت، و برخی از آنان را درجات و مراتبی بالا برد. و عیسی بن مریم را دلایل و نشانههای روشن دادیم، و او را به وسیله روح القدس توانایی بخشیدیم. و اگر خدا میخواست کسانی که بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] آمدند، پس از آنکه دلایل و براهین روشن به آنان رسید، با هم نمیجنگیدند، ولی [درباره ایمان و کفر با هم] اختلاف کردند، پس برخی از آنان ایمان آوردند و برخی کفر ورزیدند، قطعاً خدا اگر میخواست نمیجنگیدند، ولی خدا آنچه را میخواهد [از روی حکمت و مصلحت] انجام میدهد. (۲۵۳)ای اهل ایمان! از آنچه به شما روزی کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه داد و ستدی است و نه دوستی و نه شفاعتی؛ و تنها کافران ستمکارند. (۲۵۴) خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمیگیرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است [که نزد ایشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] میداند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمانها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. (۲۵۵) در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست [کسی حق ندارد کسی را از روی اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسی باید آزادانه با به کارگیری عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق، دین را بپذیرد]. مسلماً راه هدایت از گمراهی [به وسیله قرآن، پیامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت [که شیطان، بت و هر طغیان گری است] کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی تردید به محکم ترین دستگیره که آن را گسستن نیست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست. (۲۵۶)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: وقت در اختیار حاج آقای فرحزاد است.
حاج آقا فرحزاد: پیغمبر عظیم الشان فرمود مَنْ صَلَّى عَلَیَّ مَرَّةً فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَاباً مِنَ الْعَافِیَةِ (بحارالانوار، ج 91، ص 63) نعمت عافیت نعمت خیلی بزرگی است سلامتی دین دنیا آخرت بدن فرمود هر کس یک بار صلوات بر من بفرستد خدا یک در عافیت به رویش باز میکند ان شاء الله آنهایی که میخواهند غرق عافیت باشند زیاد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سورهی مبارکهی بقره ما حدیث داریم که سید قرآن است و بزرگ ترین سورهی قرآن است و سید و سرور این سوره آیت الکرسی است که آیاتی که الآن تلاوت شد است که خیلی خیلی از این آیت الکرسی در روایات ما مدح و تعریف و ستایش شده شبیه سورهی توحید و حمد که سورهی توحید شناسنامهی خدای متعال است این جا هم بیشتر اوصاف ذات و صفات خداوند را بیان کرده کتابی است دربارهی آیت الکرسی مرحوم آیت الله فلسفی مفصل نوشته اند به خاطر آیهی «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» این را آیت الکرسی میگویند کرسی یعنی سیطره و احاطهی خدا به همهی هستی است ولی من بیشتر میخواهم فضیلت این آیه الکرسی را بگویم در روایت داریم حضرت رسول فرمودند یا علی این را یاد بگیر به بچهها یاد بده حتی به همسایهها یاد بده که این آیهای است که برای حفظ و برای سلامتی و برای دفع سحر و جادو و برای خیلی از موضوعات موثر است روایت داریم که حضرت علی فرمودند از وقتی که پیغمبر عظیم الشان سفارش آیت الکرسی کردند شبی نگذشت من این آیه را نخوانم موقع خوابیدن موقع بیرون رفتن از خانه مسافرت یا غیر مسافرت مستحب است بعد از نمازها مستحب است اگر تا هم فیها خالدون میخوانند بهتر اگر هم نشد اولی را بخوانند یعنی آیهی 255 در روایت داریم که خطر شیطان را تلاوت آیت الکرسی دور میکند حضرت رسول فرمود هر کس از خانه بیرون برود و آیت الکرسی تلاوت بکند هفتاد هزار فرشته برایش دعا و استغفار میکنند تا برگردد به خانه و اگر در خانه تلاوت بکند فقر را از آن خانه میبرد به برکت تلاوت این آیه ان شاء الله عزیزان سعی بکنند جزء واجبات به بچهها یاد بدهند جایزه بگذارند تشویق بکنند همان طور که حمد توحید را یاد میدهیم به بچهها یاد بدهند شبها صبحها بعد از نمازها بخوانند با آیت الکرسی مانوس باشند که برکاتش فوق العاده است.