94-10-14- حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - وصیت نامه پیغمبر گرامی (ص) به حضرت علی (ع) - (عذر خواهی و عذر پذیری)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصیت نامه پیغمبر گرامی (ص) به حضرت علی (ع) - (عذر خواهی و عذر پذیری)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 14-10-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ای سوره نامت تفسیر اعطینا *** زهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا
خیر کثیر تو، آئینه کوثر *** نامت سرآغاز تکثیر خوبی ها
روشن تر از نوری، در نور مستوری *** پیدا ترین پنهان، پنهان ترین پیدا پیدا
ماه مقیم قم، خورشید «بیت النور» *** در سایه سار توست سرتاسر دنیا
وقتی که معصومان، معصومه ات خواندند *** در وصف تو لال است، شعر و شعور ما
فهم زمین عاجز، از درک اوصافت *** والا مقامی تو، در عالم بالا
از آه لبریزم، از اشک سرشارم *** این قطره را دریاب، دریاب ای دریا
شریعتی: سلام به همهی شما دوستان خوب خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم امروز سالروز ورود پر خیر و برکت حضرت معصومه به کشور ما و شهر مقدس قم سلام علیکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان حاج آقا فرحزاد: بنده هم همان طور که اشاره فرمودید گرامی میداریم سالروز ورود کریمهی اهل بیت حضرت فاطمهی معصومه به قم که یکی از خیرات و برکات فراوان برای مملکت ما بلکه برای همهی شیعیان و مومنین عالم است که ورود ایشان به مملکت ما و شهر مقدس قم این قدر مایهی برکت است که بعضیها فکر میکنند امامزادهها چند معجزه میکنند مریضی را شفا میدهند بالاترین کرامت ایشان این است که حرم حضرت معصومه در 24 ساعت به روی علاقه مندان باز است یا نماز میخوانند یا ذکر میگویند یا دعا میکنند یا توبه میکنند یا درس میگویند یا مباحثه میکنند یا منبر میروند یا روضه خوانی میکنند در 24 ساعت یک لحظه وقفه نمیافتد چه فراوان افرادی هستند توبه کردند، زائری گفت من از یزد آمدم واقعا برکات حضرت معصومه را نمیفهمیدم شما در همین برنامهی سمت خدا به مناسبتی فرمودید، گفت به قدری روحیه میگیرم بارها با خانمم از شهرستان میآییم چند روز میمانیم به اندازهی یک سال شارژ میشویم، من پی بردم به این که امامان معصوم بی حساب کتاب حرف نمیزنند قَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَ حَتْمٌ (زیارت جامعه کبیره) سه امام بزرگوار تعبیر فرمودند که زیارت این بانو یا معادل بهشت است یا ثواب بهشت است دو امام معصوم که روایت صحیح معتبر دارند فرمودند زیارت این بانو بهشت را واجب میکند این کم نیست حضرت رضا فرمودند کسی ایشان را زیارت بکند من را زیارت کرده ثواب زیارت امام هشتم را داریم از این که در مرکز مملکت ما قرار گرفته دسترسی در استانهای هم جوار بیشتر است مایه خیر و برکت است مرحوم دولابی فرمودند من بارها مشاهد مشرفه رفتم مکه مدینه قبل از انقلاب آزاد بود چند ماه میماندم بعد از مدتی سیر میشدم جایی که تا به حالا سیر نشدم این که در روایت است حرم ما آشیانهی ما محل راحتی و استراحت اولیا خدا و مومنین است فرمودند تا به حال از قم سیر نشدم با این که ایشان ساکن تهران بودند به سمت تهران که میآمدند میفرمودند من دلم به طرف قم است این که واقعا در روایات تعبیرهای خیلی بلندی هم برای شهر مقدس قم و هم حضرت معصومه آمده گفت تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی من حتی برنامهی سمت خدا را چون عمدهی کارشناسان از قم میآیند عزیزانی هم که تهران هستند قم تحصیل کردند این سمت خدا هم یک برکتی از حضرت معصومه و فیوضات ایشان است که مکرر قبل و بعد برنامه میروم کنار حرم بی بی و استمداد میطلبم که قلب و زبان همهی عزیزان بهترینها را جاری بکند.
شریعتی: ان شاء الله زیارت شهر مقدس قم نصیب همهی شما شود خوشحالیم خدمت شما هستیم در ذیل بحث وصیت نبی مکرم اسلام به امیر مومنان قرار شد برسیم به این جا که تحمل مان را بالا ببریم و نرنجیم که کار بسیار سختی است داریم راه حلهای تحمل را مرور میکنیم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم این وصیت چون کاربردش زیاد است بیشتر در این وصیت چند هفتهای بیشتر صحبت میکنیم خیلی تعبیر تعبیرمهمی است که پیغمبر عظیم الشان میفرماید یا علی یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً- لَمْ یَنَلْ شَفَاعَتِی (مکارم الاخلاق، ص 443) اگر کسی اشتباهی کرد خطایی کرد عذر خواهی میکند پشیمان است چه پیش خدا چه پیش بندگان خدا و ما از این حدیث استفادهی مهمی هم میکنیم این نکتهی مهمی است عزیزان دقت داشته باشند همان طور که پیغمبر ما به مولا علی در این بیان نورانی میفرماید یا علی هر کس عذر عذر آورنده را قبول نکند یا راستکی عذرخواهی بکند یا دروغکی یا عذرش موجه باشد یا غیر موجه اگر عذرش را نپذیرد به شفاعت من نمیپذیرد قطعا خود اهل بیت خود پیغمبر اولی هستند به این عمل بکنند خودشان اول عمل میکنند بعد به ما میگویند عمل بکنیم پیغمبر اکرم فرمود هیچ عملی نیست که شما را به خدا نزدیک بکند و عمل بکنید الا این که من قبلا عمل کردم و هیچ چیزی که شما را از جهنم دور بکند نهی نکردم به محرمات الا این که من خودم قبلا دوری کردم قطعا آنها اولی هستند به عمل کردن خیلی از عبادتهای ما خالص نیست هزار بار توبه میشکنیم دوباره میگوییم خدایا اشتباه کردیم کسی که گناه میکند عذر موجه ندارد غیر موجه است همان طور که خدا میگوید من این کار را با شما میکنم عذر غیر موجه شما را میپذیرم شما به دیگران این کار بکنید همان طور که توبهی خالص واقعا که گوشت بدنت را ذوب بکنی نداری ولی همین سرهم کردن هم را خدا میپذیرد آثار گناه را ان شاء الله برمیدارد اگر ما به این حدیث عمل بکنیم آنها هم همین طور با ما رفتار میکنند عذرپذیر باشیم و عذرخواهی هم بکنیم امام محمد باقر علیه السلام قسم جلاله خوردند خیلی مهم است وَ اللّه مَا یَنجُو مِنَ الذّنب الاّ مَن اَقَرَّ بِهِ (وسائل الشیعه، ج11 ص347) آنهایی که اصرار بر گناه دارند توجیه گناه دارند به جهل و خیانت و ناهنجاری ادامه میدهند هیچ وقت نجات پیدا نمیکنند همین طور شیطان میرود پایین اولین مرحله این است که آدم خودش را زمین بزند عذرخواهی بکند بگوید من اشتباه میکنم تعبیر قسم جلاله است کراهت دارد ولی به خاطر این که به ما شوک وارد بکنند تکان بدهند قسم میخورند کسی از گناه نجات پیدا نمیکند مگر اول مرحله اقرار بکند اعتراف بکند دست بالا بکند خدا اشتباه کردم خطا کردم معذرت میخواهم ظلمت نفسی این از زبان ما تا آخر عمر هیچ وقت نیفتد ما مقصر هستیم اشتباه کردیم کوتاهی کردیم فرمود اگر کسی عذر عذرآورنده را قبول نکند یک کسی آمد ولو به ظاهر عذرخواهی کرد دستش را دراز کرد به سوی ما گردن کج کرد التماس کرد واقعی یا غیر واقعی ما اگر نپذیریم پیغمبر تهدید کردند شفاعت من به او نمیرسد پیغمبر ما رحمة للعالمین است شفاعتش به اندازهی عالم است رحمتش به اندازهی عالم است یعنی ما کاری میکنیم رحمت گستردهای که برای همهی ذرات عالم است از این فیض محروم میکنیم ببخش تا ببخشند گذشت بکن تا گذشت بکنند رحمت واسعه شما را بگیرد وقتی شما عذر عذرآورنده را بپذیرید بقیه هم عذر ما را میپذیرند راههایی است این راه را هموار میکند چه کار کنیم رنجشهای ما کم شود یا صفر شود یا گذشت و عفو و بخشش ما فوق العاده شود یکی از راه حلهایی که اشاره کردیم عرض کردیم اصل تغافل است تغافل این است که یک چیزی واقعی اتفاق افتاده ولی چاره نداریم ندیده بگیریم نشنیده بگیریم پاکش بکنیم انگار که اتفاق نیفتاده ابتلا و امتحانها مختلف است امتحان به مریضی به مشکلات اقتصادی فقر دردهای ناجور یکی از سخت ترین بلاها و امتحانها امتحان با آدمهای جاهل و نفهم است من معتقد هستم که امتحان با آدمهای جاهل و نفهم که دائم آدم را نیش میزنند اذیت میکنند مخصوصا اگر نزدیک به آدم باشند و انسان راه حل جدایی از آنها ندارد در این گردونه قرار گرفته چارهای ندارد حتی از خنجر و نیزه و شمشیر بدتر است نیزه و شمشیر و جراحات درمان میشود ولی این نیشها و این آبرو ریختنها تهمتها غیبتها فحش دادنها دل شکستنها بالا ترین امتحان برای مومن است حسادتها کینه توزیها رقابتهای بی جا تخریبها این هم گناهش زیاد است مثل این که خانهی کعبه را منفجر کردی روایت عجیبی خواندم ما چون بحث ما دربارهی گذشت است اول باید نرنجانیم ولی بحث این است که گیر آدم رنجاننده و جاهل و نفهم قرار گرفتیم تحمل ما برود بالا پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه فرمودند مَنْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ كَفَّارَتَهُ وَ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ (کافی، ج 5، ص 125) خیلی روایت عجیبی است اول قدم این است مواظب باشیم وسیلهی رنجش کدورت ناراحتی فراهم نکنیم پیغمبر فرمود اگر کسی مومنی را ناراحت بکند به ناحق اهانت میکند جسارت میکند و او میرنجد بعد پشیمان میشود همهی دنیا را به او میدهد کفارهی آن رنجش نیست و ثواب هم خدا به او نمیدهد جای آن را نمیگیرد دلی که بشکنید هر چیزی الآن ماشینی که تصادف کرده بعضی صاف کارها رنگ کارها شبیه اول درست میکنند ولی آن که نمیشود قوری میشکند لحیم میکنند بند میزنند ولی مثل اول نمیشود هشدار عجیبی است که مواظب باشیم مرحلهی اول را قرص و محکم نگه داریم اگر گرفتار شدیم گیر آدمی شدیم که ما را رنجاند بحث ما این است که ملاحظه بکنیم امتحان سختی است واقعا از خدا باید کمک خواست پیغمبر ما میفرماید هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشده بزرگان ما فرمودند عمدهی اذیت پیغمبر از نزدیکان از قوم و قبیلهی خودش ابولهبها ابوجهلها بود بعضیها بودند این قدر پیغمبر را اذیت آزار شکنجه دادند ولی شرح صدر بزرگی کرامت و عظمتی که پیغمبر خدا داشتند تحمل میکردند این هم روایت تسکین دهندهای است ما روایت داریم افرادی در مدینه مثلا یا جبهه رفتند شهید شدند ایتامی دست مردم ماندند یتیم بودند سرپرست نداشتند خیلی سفارش شده آدم از ایتام سرپرستی بکند اگر هم نمیتواند در منزلش نگه داری بکند هزینه هایش را بدهد کمیته امداد دیگران پرستاری میکنند یک یتیم سهم پیغمبر شد که از او پرستاری بکند بعد از مدتی پیغمبر از او پذیرایی کردند اجلش رسید از دنیا رفت و این یتیم هم خیلی اذیت میکرد پیغمبر را بعضی بچهها هستند خیلی شلوغ کار بهانه گیر هستند پیغمبر مثل ابر بهار گریه میکردند پیغمبر را دلداری دادند تسلا دادند گفتند یتیم است یتیم دیگر میآوریم شما بزرگ بکنید فرمودند این یتیم خیلی بداخلاق جسور بود تند بود ناهنجاری داشت برای رشد من خیلی خوب بود اولیاء خدا حتی گاهی به استقبال جهال میرفتند یعنی تحمل با این جهل فراوان خیلی رشد آور است آنهایی که میخواهند مسئولیتهای سنگین در مسائل نظامی بروند آنها را آزمایشهای سخت میبرند ببینند تحملشان چقدر است در بیابان تشنه جاهای مهم پرتابهای مهم ورزیده شوند سخت ترین نقشها را میدهند به آدمهایی که تحملشان خیلی بالاست ما خوشحال میشویم الحمدلله رفع تکلیف شد از دنیا رفت ولی پیغمبر گریه میکردند این یتیم بداخلاق بود برای من خیلی بهره داشت در رشد من بالا رفتن من کمک ما در آن حد نیستیم استقبال بکنیم ولی اگر گیر بچه یا همسر نادان افتادیم یک رهگذر نیست که بیاید برود تمام شود سر راه ما است خدا امتحان قرار داده هر کسی هم دارد هیچ کس نمیتواند بگوید من ندارم این را وسیلهی امتحان و پرورش و تربیت بدانیم یک اشتباه بزرگ ما این است که فکر میکنیم خود ما آدم خیلی خوب نرمال عادل معصوم هستیم بقیهی جهال گیر ما افتادند در خیلی جاها ما نسبت به دیگران جاهل باشیم ما سر راه آنها قرار گرفته باشیم خیلی جاها بنده اشکالهایی دارم خانم من ندارد خانم من اشکالی دارد من ندارم او امتحان من هستم من امتحان او هستم این طور نیست طرف ما جهال باشد من خیلی نرمال باشم نسبی است خیلی جاها دیگران میگویند ما شما را تحمل میکنیم ما ایده آل آنها نیستیم این اصل تغافل که یعنی انسان ندیده بگیرد نشنیده بگیرد بگذرد نگه ندارد این خیلی آدم را کمک میکند این کلام نورانی نهج البلاغه که اشاره کردیم مِنْ اَشْرَفِ اَعْمالِ الْكَريمِ غَفْلَتُهُ عَمّا يَعْلَمُ (نهج البلاغه، حکمت 222) نمیگوید بالاترین کرامتها این است که زیاد نماز بخواند روزه بگیرد نه برترین بالاترین اعمال یک انسان با کرامت با شخصیت این است که میدانم او به من نیش میزند حسادت میکند آبروی من را میبرد خیانت میکند تخریب میکند زیر پایم را خالی میکند ولی من به خدا واگذار کردم من گذشت بکنم ندیده بگیرم برای من خیلی رشد آور است خدا کمک آدمهای حلیم است حضرت علی تعبیر زیبایی دارند میفرمایند آدم حلیم کیست؟ حلیم و بردبار یک آقایی شوخی میکرد میگفت حلیم الآن هم فصل زمستان است حلیم خورده میشود حلیم هم غذای مقوی است حتی بعضی از انبیا پیش خدا شکایت کردند بدن ما خیلی ضعف شده جبرئیل آمد عرض کرد حلیم بخورید خیلی قوت میدهد پر انرژی است دندان و جویدن و این چیزها نمیخواهد خیلی نرم است غذای حلیم خیلی چیز خوبی است کلمهی حلیم هم کلمهی زیبایی است اسم خدا هم حلیم است حلیم واقعی چه کسی است؟ الحَليمُ مَنِ احْتَمَلَ إخوانَهُ (غررالحکم، ح 1111) حلیم واقعی بردبار واقعی کسی است که دیگران را تحمل بکند برادران دینی همکاران را تحمل بکند جاهل هم تا بخواهی زیاد است «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان/ 72) اگر کسی حرف نامربوطی زد انتقاد بی جایی کرد انتقاد به جا را باید روی سر بگیریم قبول بزنیم دشمن ما ممکن است حرف حسابی بزند قبول بکنیم اگر حرکت بی جایی کرد بزرگوارانه برخورد کنیم نمیگوید لغو و حرفهای زشت بدهی جواب بدهی شیطان همین را میخواهد دشمن همین را میخواهد وقت ما گرفته میشود بزرگواری کریمی آقایی آن هفته مثال زدم شما یک مقصد مهمی داری که خیلی سرمایه خوابیده اگر معامله انجام ندهی پرواز انجام نشود ضرر میکنی بین راه اگر ماشینت خط افتاد میگویی ول کن من اگر دیر به مقصد برسم تمام سرمایه هایم از بین میرود ما میخواهیم برویم پیش خدا خدا میگوید ول کن جهال را وقتت را تلف نکن این آقا این حرف را زد بی جا زد به جا زد تند زد سرعتت را نگیرد بزرگوارانه راحت رد شویم از این حرفها چقدر زدند و گفتند خیلی چیزها است که نباید وقتمان را به این چیزها تلف بکنیم بزرگی گفت یک موقعی شیطان در خواب یا بیداری او اعتقاد داشت در مکاشفه بوده بین خواب و بیداری است یعنی او فقط میبیند دیگران نمیبینند آمد نشست گفت من ابلیس هستم میخواهم در مورد یک موضوع علمی با تو جر و بحث بکنم شیطان هم علم زیاد دارد با خیلی از انبیا نشست و برخاست داشته ما کتابهایی داریم مواعظ شیطان حرفهای حسابی زده که خدا به آن پیغمبر گفته گوش بده شیطان هم حرف حسابی میزند گفته با نامحرم هیچ وقت خلوت نکن هیچ وقت غضب نکن هیچ وقت بین دو نفر قضاوت نکن حرفهای پخته شیطان خیلی دارد ولی عمل ندارد آن تواضع و عبودیت و تعبد را ندارد شیطان آمد پیش یکی از علمایی که اهل دل و معنا و مکاشفه بود گفت من شیطان هستم فلان موضوع علمی که میگویی اشتباه است آن عالم گفت نه بی خود میگویی این حرف دلیل دارد شیطان جوابش را داد هر چه شیطان مدرک و دلیل آورد او جوابش را میداد یک ساعت دو ساعت بحث کردند آن عالم قوی بود شیطان را مجاب کرد گفت محکوم هستی دستش را بست آخر که محکوم کرد شیطان را خیلی قشنگ است برداشت خیلی قشنگی است به شیطان گفت حالا دیدی که تو محکوم شدی من بردم تو باختی گفت نه تو باختی گفت چرا گفت من دو ساعت بهترین وقتت را گرفتم با من سر و کله زدی خیلی قشنگ است حرف آخری شیطان خیلی قشنگ است درست است به ظاهر من را محکوم کردی بردی ولی تو باختی این که دو ساعت میتوانستی با خدا خلوت بکنی کار مردم را راه بیندازی هزارها کار خوب بکنی این که ما با جهال بگو مگو بکنیم تو درست میگویی من میگویم چرا؟ روایت داریم با هم جر و بحث نکنید ولو حق با شما باشد جدل کردن جر و بحث بی جا و بی فایده کردن به قصد غلبه بر طرف اینها اُترک المِراءَ وَ اِن کنتَ مُحِقّاً (کافی، ج 3، ص 214) یعنی جر و بحث بی خودی را ترک بکن ولو صد در صد حق با شماست بخواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم طرف هم زیر بار نمیرود حیف است با آدم جاهل آدم نباید جر و بحث بکند یعنی یک آدم عاقل است مطلبی را میخواهد یاد بگیرد لقمان نه پیغمبر بوده نه وصی پیغمبر بوده یک عبد غلام بوده یک انسان میتواند یک برده و غلام باشد یک انسان معمولی پایین باشد ولی شود عزیز خدا که خدا انبیا و امامان نقل قولهای او را بگویند ما آیت الله صدالدین حائری خدا رحمت کند برادر آیت الله حائری من بعد از فوت آقای دولابی خدمت ایشان رسیدم ایشان نماز میت آقای دولابی را خواندند اتفاقی آمدند نماز خواندند ایشان فرمودند مثل آقای دولابی مثل لقمان حکیم بوده که درس نخوانده ولی خدا به او حکمت القا بکند مثل کربلایی کاظم ساورقی که خدا دوستش داشت لقمان حکیم به فرزندش فرمود دو چیز را همیشه مواظب باش یادت نرود یک یاد خدا در محضر خدا آدم بداند فکر گناه نمیکند آرامش دارد دوم یاد مرگ ما این جا مسافر هستیم ماندنی نیستیم باید برویم دو چیز را اگر میخواهی راحت زندگی بکنی در آداب معاشرت سعی بکن فراموش بکنی فراموشی اصالتا چیز خوبی نیست ولی بعضی جاها خیلی نعمت است آدمی که مصیبت دیده اگر فراموش نکند زندگی اش مختل میشود مریضی درد تا وقتی توجه میکنی به دندان درد حس میکنی ولی وقتی فراموش میکنی مشغول میشوی متوجه نمیشوی بچهای که درد میکشد مشغولش بکنی به بازی دردش یادش میرود توجه به جفاکاریها درد زا است اگر ما فراموش بکنیم دردش میافتد خیلی راحت میشویم حضرت لقمان به فرزندش فرمود دو چیز را همیشه فراموش بکن یک احسانی که به دیگران میکنی من به کسی خوبی کردم چنین کردم اگر فراموش نکنم منت میگذارم حالت طلبکاری انتظار پیدا میکنم انتظارم برآورده نمیشود من به عروسم چقدر خدمت کردم به بچه ام چقدر خدمت کردم جلوی چشم ما میآید دست ما را گاز میگیرند تشکر نمیکنند کوتاهی میکنند اول دعوا است این خیلی گره گشا است آدم اگر احسان را به حساب خدا واریز بکند فراموش بکند به حساب خدا گم نمیشود شما که برای شخص نباید کار بکنی برای خدا باید کار بکنی اگر احسانهایی که به دیگران میکنیم فراموش بکنیم هم خالص میشود هم توقع پیش نمیآید من این قدر حدیثهایی داریم مذمت میکند افرادی که منت میگذارند بدترین انسانها آنهایی هستند که برای کار خیر منت میگذارند اهل جهنم اند صدقاتشان باطل میشود من تو را بزرگ کردم من که میآید یعنی خدا نیست تو هستی منت بگذاری باطل میکنی و زهرمارش میکنی دوم بدی که دیگران در حق ما کردند فراموش بکنیم این را هم پاک بکنیم خیلی آرامش میدهد راحتی میآورد دستور خداست حدیثهای کوچک کوچک را آقای رکنی هم زیرنویس میکنند آقای رکنی خیلی زحمت میکشند آن هفته تشکر کردند مثل همان که زکات عقل تحمل جاهل است حضرت علی دو کلمه است خیلی برای خود من زیبا بود فرمود إنّ العاقِلَ نِصفُهُ احتِمالٌ، و نِصفُهُ تَغافُلٌ (غررالحکم، ح 2378) آدم عاقل فهمیده رشد پیدا کرده که میفهمد خدا چراغ هدایت در او روشن کرده نصفش تحمل است باری است که میتوانیم تحمل بکنیم به مقصد ببریم حرفها حدیثها صحبتها را تحمل میکنیم نصف دیگرش هم فراموشی و تغافل است عاقل نصفش چیزهایی است که تحمل میکند به اندازهی ظرفیتش است تحمل میکند و آن چیزهایی را هم که نمیتواند تحمل بکند را فراموش میکند بار را میگذارد زمین بگو چنین چیزی اتفاق نیفتاده خودت را ندیده بگیر سنگینی زمین گیرت نکند این تغافل است میگویند مرداب به رود گفت چرا این قدر شفاف و صاف و زلال شدی رود گفت به خاطر این که من گذشت کردم یک جا نماندم آب هر کجا ثابت بماند میگندد و تبدیل به مرداب میشود ولی اگر در حرکت باشد در جریان باشد پاک میشود از بین نمیرود حتی اگر دریا موج نیاید باد نیاید دریا فاسد میشود ماهیها از بین میروند حرکت باید باشد رکود مختل میکند همه چیز را رکود یعنی این که بدیها را نگه نداریم رد نکنیم مرداب به رود گفت چرا صاف شدی گفت چون گذشت کردم نماندم مثل تو بمانم بو میگیرم رد شدم تغافل یعنی گذشت بکنیم این شعر هم یک کسی برای من مرحمت فرمودند خیلی جالب بود نشنیده بودم نوشته هر کس که سفر کند پسندیده شود انسان بی تحرک زایل میشود بدن ما اگر چند وقت یک جا بگذاریم مریضها زخم بستر میگیرند بدن از بین میرود ورزش تحرک پیاده روی شادابی میآورد همهی اعضای بدن ما را کمک میکند خود مشی را در روایت داریم یکی از چیزهایی که روح انسان را طراوت میرود سفر است افرادی که سفر نمیرود سیر و سیاحت ندارند بسته منجمد راکد اند کوچک اند ظرفیتشان کم است گذشت نمیکنند آنهایی که همه اش خانه هستند بزرگ نمیشوند مثل همان آب مرداب است «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ» (انعام/ 11) آیهی قرآن است یک موقع وقت باشد من در مورد سفر عرض بکنم هفت هشت ده جلسه برای رفقای قم بحث سفر را آوردم میگوید هر کس سفر کند پسندیده شود خاک قدمش سرمهی هر دیده شود. پاکیزه تر از آب روان چیزی نیست هر جا که مکان گرفت گندیده شود اگر گذشت نکنیم میگندیم به درد نمیخوریم باید بریزند دور غذاهایی که ما میخوریم چیزهای خوب جذب میشود تبدیل به خون استخوان پوست مو میشود فضولاتش اگر دفع شود پزشکان میگویند بدترین چیزی که امراضهای مختلف را در بدن ما ایجاد میکند و اسیدها و فضولاتی است که از بدن ما دفع نشود آنهایی که یبوست دارند یا افرادی که نمیتوانند دفع بکنند ام الامراض است روح و جان ما بلاتشبیه همین طور است کینهها کدورتها حرفهایی که دیگران به ما پرت کردند نیشهایی که زدند اگر پاک نکنیم فراموش نکنیم مرهم نگذاریم از بین نبریم تمام روح و جان ما ظلمت میشود آدمهایی که ناراحت و افسرده اند و حالت کینه و انتقام دارند همین هستند ما اگر ظرف وجودمان پاک نشود آب رحمت در آن جمع نمیشود گران ترین ظرفها اگر آلوده باشد نمیتوانیم غذا بریزیم باید تمیز باشد روح و جان ما همین طور است چقدر خدا پیغمبر برای ما میتوانند معارف رحمت در وجود ما بریزند باید تمیز باشد خیلی این غزل قشنگ است
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو *** و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را *** کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
یک چوب خشکیده پیغمبر تکیه میدادند، داستانش مفصل است یک بار عرض کردیم منبر درست کردند بعد چوب ناله زد پیغمبر رفتند بغلش کردند آرام کردند، امام صادق فرمودند اگر پیغمبر بغل نمیکردند تا قیامت ناله میزد رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها هفت آب یعنی هیچ چیز ته آن نماند یک ذره ویروس انتقام جویی کینه ورزی کدورت نماند من دلم از فلانی پر است پدرش را در میآورم واگذار بکن به خدا خدا میداند چه کار بکند
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها *** وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
یک اصلی که میتواند فیوضات و برکات خدا و عفو و رحمت خدا را بر ما سرازیر بکند ما خانه تکانی بکنیم شاید بارها عرض کردیم من از مسئولی اسم نمیبرم گفتم گاهی پشت سر شما حرفی میزنند متلکی بار میکنند در حرم امام رضا کنار من اتفاقی میگذرد اینها را حلال بکن بگذر گفت ابدا نمیگذرم روز قیامت جلویشان را میگیرم خیلی ناراحت شدم من عرض میکنم هر کس پشت سر ما حرفی زده تندی جسارتی حق نا حق ما به گناه راضی نیستیم ولی آن چیزی که در شخص ما دربارهی است ما حلال کردیم گذشت کردیم راضی هستیم میگوییم خدایا به خاطر بندهی فرحزاد کسی جهنم نرود هیچ کس راضی نیست جهنم برود خاری به پایش برود حق خودمان را میگذریم و خدا اولی است او هم بگذرد این را خدا خیلی دوست دارد ما تا لحظهی آخرین نفس این را میگوییم ما راضی نیستیم هیچ کس به خاطر ما جهنم برود اذیت شود دنیا و آخرت هر کس حقی دارد گذشت کردیم گذشت کردیم گذشت قطعا جبران خواهد شد جبران هم نشود خدا نقدی به ما مزد و لطف را میدهد بهشت همین جا است آدمهایی که گذشت میکند خیلی خدا به آنها آرامش میدهد پس مشمول شفاعت پیغمبر میشویم و در این جا آرامش داریم و به مقصد زود میرسیم و خدا هم از ما میگذرد تغافل یعنی ندیده و نشنیده بگیرید بی خیال باشید.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 84 را امروز با هم تلاوت میکنیم آیات 34 تا 37 سورهی مبارکهی نسا از جزء پنجم قرآن کریم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿٣٤﴾ وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّـهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿٣٥﴾ وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿٣٦﴾ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿٣٧﴾
ترجمه:
مردان، کارگزاران و تدبیرکنندگانِ [زندگی] زنانند، به خاطر آنکه خدا مردان را [از جهت توان جسمی، تحمل مشکلات و قدرت روحی و فکری] بر زنان برتری داده، و به خاطر آنکه [مردان] از اموالشان هزینه زندگی زنان را [به عنوان حقّی واجب] میپردازند؛ پس زنان شایسته و درست کار [با رعایت قوانین حق] فرمانبردار [و مطیع شوهر] ند [و] در برابر حقوقی که خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حقوق و اسرار و اموال او را] حفظ میکنند. و زنانی که از سرکشی و نافرمانی آنان بیم دارید [در مرحله اول] پندشان دهید، و [در مرحله بعد] در خوابگاهها از آنان دوری کنید، و [اگر اثر نبخشید] آنان را [به گونهای که احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبیه کنید؛ پس اگر از شما اطاعت کردند برای آزار دادن آنان هیچ راهی مجویید؛ یقیناً خدا بلند مرتبه و بزرگ است. (۳۴) و [شماای حاکمان شرع و عُقلا و بزرگان خانواده!] اگر از جدایی و ناسازگاری میان زن و شوهر بیم داشتید، پس داوری از خانواده مرد، و داوری از خانواده زن [برای رفع اختلاف] برانگیزید که اگر هر دو داور قصد اصلاح داشته باشند، خدا میان دو داور توافق و سازگاری ایجاد میکند [تا به صلاح زن و شوهر حکم کنند]؛ یقیناً خدا [به نیّات و اعمال شما] دانا و آگاه است. (۳۵) و خدا را بپرستید، و چیزی را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه نزدیک و همسایه دور و همنشینان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نیکی کنید؛ یقیناً خدا کسی را که متکبّر و خودستاست، دوست ندارد. (۳۶) کسانی که [از انفاق اموالشان در راه خدا] بخل میورزند، و مردم را به بخل فرمان میدهند، و آنچه را خدا از فضل خود به آنان داده پنهان میکنند، [کافرند] و ما برای کافران عذابی خوارکننده آماده کرده ایم. (۳۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نکتهی صلوات را میشنویم
حاج آقا فرحزاد: بعد از ادای دیون و واجباتی که عزیزانی که از دنیا رفتند بسیاری هم بینندهی سمت خدا بودند بعد از یکی از چیزهایی که خیلی خیلی برای اموات موثر است صدقه و اطعام است حتی نماز لیلت الدفن و نماز وحشت که شب اول قبر مستحب است ما روایت داریم اولش را خیلیها نمیگویند که مستحب است برای آن میت شب اول قبر اطعام صدقه داده شود اگر نتوانستیم نماز لیلت الدفن را بخوانیم صدقه مقدم است دوم چیزی که مرحوم آیت الله بهاء الدینی بارها میفرمودند که چیزی مثل صلوات بر محمد و آل محمد برای فیض و برکت و رحمت برای اموات تاثیر ندارد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایشان میفرمود حتی من به جای حمد و توحید که معمولا تلاوت میکنند و خلاصهی قرآن است من صلوات هدیه میکنم روایت میگوید بسیار اثر دارد میزان حسنات را سنگین میکند پیغمبر فرمود أَکثِرُوا الصَّلاةَ عَلَی فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلَی نُورٌ فِی الْقَبْرِ وَ نُورٌ عَلَی الصِّرَاطِ وَ نُورٌ فِی الْجَنَّةِ (مستدرک، ج 5، ص 323) هم عالم قبر و برزخ را نورانی میکند هم روز قیامت باعث میشود آدم در آتش جهنم نیفتد از پل صراط رد شود هم بهشت را نورانی میکند آنهایی که میخواهند هم خودشان هم امواتشان نور داشته باشند زیاد صلوات بفرستند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آیات 36 و 37 این صفحه بعد از این که خدای متعال میفرماید فقط من را پرستش بکنید شریک قائل نشوید به چند طائفه دستور میدهد احسان بکنید به پدر مادر بستگان ایتام مساکین همسایههای نزدیک و دور افرادی که هم سفر و همراه و همکار انسان هستند ابن السبیلی که در بین راه ماندند و کسانی که زیر مجموعهی شما هستند به اینها احسان بکنید بعد میفرماید «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» خدای متعال آدمهایی که متکبر و مغرور هستند و تفاخر به دیگران میکنند اینها را دوست ندارد دو صفت خیلی بد است افرادی که به مال به قیافه اش به زندگی اش میبالد فخر میفروشد غرور دارد معلوم میشود افرادی میتوانند احسان بکنند که متواضع باشند فخرفروشها را خدا دوست ندارد مختال چه کسانی هستند؟ «الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا» کارشان بخل است بخلی که ریشهی تمام رذائل اخلاقی است هم خودش انفاق نمیکند هم دیگران را دعوت به بخل میکند یک روایت نورانی دیدم یک نفر آمد حضرت نداشتند وعده دادند خرما برسد میدهم یک نفر آدم نفهم بخیل آن جا بود نداری برای چه وعده میدهی حضرت فرمود خدا مثل تو را زیاد نکند من ندارم وعده میدهم میخواهم بدهی تو نمیگذاری؟ چه آنهایی که بخل میورزند و دعوت به بخل میکنند آن کسی که خدا به آنها مرحمت کرده حقایق و واقعیتها را کتمان میکنند ما برای آنهایی که کفران نعمت میکنند عذاب خار کنندهای آماده کردیم.