شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-11-12-حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد - وصیت نامه پیغمبر گرامی به حضرت علی (مذمت شراب)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصیت نامه پیغمبر گرامی به حضرت علی - (مذمت شراب)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 12-11-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است *** روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما *** خورشید حقیقت ز افق سر زده است

شریعتی: سلام به همه‌ی شما دوستان خوب آغاز دهه‌ی فجر انقلاب اسلامی را به همه تان تبریک و شادباش می‌گویم. خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض می‌کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان این ایام فرخنده و خجسته را به همه‌ی عزیزان تبریک عرض می‌کنم آرزو می‌کنم که ان شاء الله همه‌ی گرفتاری‌ها به برکت پیغمبر و اهل بیت و توسل به اهل بیت برطرف شود مشکلات جوان‌هایمان اشتغال مشکل مریضی‌هایی که افراد گرفتار هستند مشکلات اقتصادی به برکت پیغمبر و اهل بیت ان شاء الله و به دعای اولیاء خدا مرتفع شود.
شریعتی: بحث ما در هفته‌های گذشته وصایای نورانی رسول گرامی اسلام به حضرت علی بود در آخرین فراز به بحث صدق و کذب رسیدیم ایشان وعده دادند امروز به بحث شراب می‌پردازند.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم تشکر ویژه داریم از عزیزانی که بحث‌ها را پیگیری می‌کنند و از همه مهم تر عمل می‌کنند ان شاء الله دست ما را هم بگیرند ما هم به آن‌ها ملحق شویم بسیار پیام‌های موثر و تشکر در این پیام‌ها بوده چند سوال مطرح بود در پیام‌ها سوال‌هایی که به درد می‌خورد این‌ها را خیلی پاسخ می‌دهیم افرادی که پرسیده بودند ما در عمرمان دروغ زیاد گفتیم حالا چه کار بکنیم دروغ‌هایی که انسان گفته باید توبه و استغفار و عذرخواهی بکند توبه گناهان را پاک می‌کند از بین می‌برد و تصمیم بگیرند از این به بعد جبران بکنند با صدق و راستی خدا گناهان گذشته را پاک می‌کند نکته‌ای که در سوال‌ها بود به جا هم بود این بود که خیلی‌ها هستند ما را وادار به دروغ می‌کنند این هم خیلی موضوع مهمی است که ما افراد را تحت فشار قرار ندهیم یا سوال‌های بیجا نکنیم حریم شخصی افراد مثلا گاهی در رسانه هم متاسفانه بعضی از مجری‌ها مسائل را آگاه نیستند از طرف یا از خانواده‌ای می‌پرسند شما تا به حال دروغ گفتی یا نگفتی شما تا حالا رابطه‌ی نامشروع داشتی یا نه این سوالش حرام است حق ندارد کسی از حریم شخصی کسی یا گناهان شخصی کسی سوال بکند این سوالات آن‌ها را وادار می‌کند دروغ بگویند راست گفتنش که صلاح نیست ما سوال‌هایی که مربوط به ما نمی‌شود ما وظیفه نداریم در حریم شخصی یا خانوادگی یا اسرار افراد وارد شویم مثلا چقدر حقوق می‌گیری سوال‌های خیلی عادی طرف نمی‌خواهد بگوید جزء اسرار است به خیلی از منبری‌ها فوتبالیست‌ها می‌گویند چقدر به شما پاکت می‌دهند چرا آدم سوال می‌کند به شما چه ربطی دارد؟ کجای مشکل شما را حل می‌کند گاهی هیچ چیز نمی‌دهند یا کم می‌دهند یا زیاد می‌دهند آدم مجبور به دروغ می‌شود این سوالات چه مشکلی را حل می‌کند؟ بسیاری از سوال‌ها از گناهان شخصی از اسرار افراد از درآمد‌های افراد از حقوق افراد است طرف نمی‌خواهد بگوید فلان مریضی بد را داری یا نداری؟ چرا آدم بپرسد؟ برای چه می‌پرسی؟ حتی می‌خواهم عرض بکنم مواردی که آدم ازدواج می‌خواهد بکند روابط نامشروع رابطه داشتی یا نداشتی این سوال‌ها حرام است بی جا است نباید سوال بکنیم اگر کسی سوال کرد گفتن راستش حرام است نباید راستش را بگویم باید حریم نگه داریم بپوشانیم دخالت در امور دیگران اسرار دیگران سرک کشیدن به همسایه خانواده بسیاری از افراد هستند که بر اثر فشارهای دیگران ما وادار به دروغ شدیم این خیلی بد است کلا هر کجا که بینی و بین الله ضرر فوق العاده‌ای دارد حریم‌ها شکسته می‌شود آبرو‌ها ریخته می‌شود مال و جان در خطر است مال و جان خودمان یا دیگران که به ناحق طرف می‌خواهد وارد شود یک موقعی من مال کسی را بلند کردم باید اقرار بکنم اما نه طرف می‌خواهد مال من را به ناحق و ظلم بگیرد جاهایی که مورد ظلم است ظلم به افراد یا به خود فرد یا آبروی افراد و اختلاف انگیز است آن دروغی که اختلاف‌ها را از بین ببرد صلح و صفا ایجاد بکند جایز است گاهی واجب است ولی راستی که فتنه انگیز باشد و باعث دردسر شود حریم‌ها از بین برود اختلاف ایجاد بکند این حرام است گناه کبیره است خیلی راست‌ها را آدم لازم نیست بگوید بیاید یک عذری بیاورد مثلا بگوید نمی‌توانم جواب شما را بدهم بحث را عوض بکند اگر مجبور شد انکار بگوید دروغ بگوید این جا جایز است. این هم نکته‌ی قشنگی بود صلح و اصلاح بین دو نفر که این جا دروغ گفتن مستحب است گاهی واجب می‌شود آدم یک زن و شوهر را یا یک فامیل را اصلاح بدهد ما روایاتی خواندیم که از هزار‌ها نماز روزه صدقه انفاق مهم تر است چیزی که خیلی مد نظر اهل بیت بوده دل‌ها به هم نزدیک شود یگانگی و صلح و تفاهم ایجاد شود حتی چند روایت داریم که در این موارد انسان پول انفاق بکند یعنی برای حل اختلاف و دعوا نه تنها دروغ جایز است بلکه پول هزینه بکند ما در روایات داریم که بین چند طایفه فامیل اختلاف بود آمدند پیش مفضل از یاران امام صادق ایشان برای حل آن اختلاف چهارصد درهم هزینه کردند طرف ادعایی داشت که مال من را خورده ارث من را کم گذاشته ایشان با آن پول اختلاف را خواباندند من پول می‌دهم اختلاف و دعوا از بین برود بعد فرمودند فکر نکنید این پول از خود من است امام صادق پول به من داده فرموده اگر بین دوستان شیعیان اختلافی بود پول هزینه بکن خرج بکن که اختلاف و دعوا از بین برود یعنی هر جایی که با پول حل اختلاف می‌شود با زبان حتی با دروغ گفتن صلح و صفا ایجاد می‌شود این کار را باید حل بکنیم هدیه‌ای بخریم بگوییم هدیه از آن طرف است که محل دعواست که الفت ایجاد شود این صلح و صفا را خدا دوست دارد اگر دو دل یکی شد خدا پیغمبر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر چهارده معصوم همه‌ی اولیاء خدا پشت سر او هستند و برکت نازل می‌شود.
شریعتی: خیلی ممنون یکی از کارهایی که امام راحل انجام داد این بود که دل‌ها را به هم نزدیک کرد.
حاج آقا فرحزاد: قطعا اگر این یگانگی نبود هیچ گاه بر دشمن پیروز نمی‌شدیم این یگانگی بین همه‌ی گروه‌ها جناح‌ها افراد مختلف هم یک دست و یک دل شدند تا به این جا رسیدیم. وارد بحث شراب می‌شویم. من خودم واقعا این وصایای پیغمبر را که مرور می‌کردیم در بسیاری از موضوعات پیغمبر ما یک فقره یک جمله دارند ولی به بحث شراب که رسیدند شش بند شش فقره درباره‌ی مضرت شراب و صدمه‌های فوق العاده و مفسده‌های فوق العاده‌ای که شراب دارد در این باره به حضرت علی سفارش کردند از این استفاده می‌شود که در آن زمان آلودگی به شراب خیلی بوده یا در زمان‌های بعد یا در آخرالزمان معلوم می‌شود این گرفتاری برای امت خیلی زیاد است ضرر و خطرش هم زیاد است من عذرخواهی می‌کنم ممکن است بسیاری از بیننده‌هایی که بحث شراب را می‌بینند می‌گویند ما اهل شراب نیستیم این‌ها هم گوش بدهند عیب ندارد اولا بسیاری از افرادی که با شراب خور در ارتباط هستند یا گاهی مجالس شراب دعوت می‌شوند یا رستورانی که در آن شراب استفاده می‌شود نشستنش حرام است پیغمبر ما ده طائفه را در رابطه با شراب لعنت کردند کسی که به این قصد انگور می‌کارد کسی که بار می‌برد حمل می‌کند نگه داری می‌کند می‌خرد می‌فروشد بنگاه داری می‌کند تمام این‌ها مورد لعنت است یعنی ما باید طوری زندگی بکنیم که اصلا هیچ کمکی به تولید شراب و مصرف شراب و تایید شراب نشود ما از اول عذرخواهی می‌کنیم از محضر بزرگواران مثل بحث وسواس خیلی‌ها آلوده نبودند ولی برای آن‌هایی که آلوده هستند باید بحث را مطرح می‌کردیم از خدا هم بخواهیم خدا حفظ بکند خودمان خانواده هایمان بچه هایمان را که واقعا بسیار خطر مهلک و گناه مهلکی است اولین فقره از بیان پیغمبر عظیم الشان این استیَا عَلِیُّ مَنْ تَرَکَ الْخَمْرَ لِغَیْرِ اللَّهِ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ- فَقَالَ عَلِیٌّ لِغَیْرِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ- مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ-یَا عَلِیُّ شَارِبُ الْخَمْرِ کَعَابِدِ وَثَنٍ-یَا عَلِیُّ شَارِبُ الْخَمْرِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَلَاتَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً- فَإِنْ مَاتَ فِی الْأَرْبَعِینَ مَاتَ کَافِراً (مکارم الاخلاق، ص 433) یک وقت آدم شراب نمی‌خورد به خاطر این که خدا گفته نخور نهی شده یک موقع نه اصلا کاری به خدا ندارد که گفته یا ندارد می‌گوید چون برای بدن من ضرر دارد یا از ترس غیر خدا ترک می‌کند ما کم داریم عملی که حتی برای غیر خدا کسی آن را ترک بکند به او ثواب بدهند او را بهشت ببرند پاداش بدهند اجر بدهند ولی ترک شراب حتی لغیر الله در جمعی است که رو دربایستی دارد در جمعی است که همه مومن هستند به خاطر آن‌ها ترک می‌کند از ترس مردم از ترس شلاق از ترس آبرو ترک می‌کند یا به خاطر حفظ جانش حتی برای این هم بسیار پاداش و ثواب می‌دهند خود حضرت علی تعجب کردند عرض کردند حتی لغیر الله؟ فرمودند بله یا علی ترک شراب آن قدر مهم است کسی به خاطر غیر خدا هم ترک بکند خدای متعال از شراب ناب بهشتی و نوشیدنی‌های خالص بهشتی که مهر شده به او مرحمت می‌کند یعنی می‌رود بهشت که در روایت هم داریم کسی به خاطر غیر خدا ترک بکند بهشت بر او لازم می‌شود قطعا خدا او را وارد بهشت می‌کند فَقَالَ عَلِیٌّ لِغَیْرِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ- مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ یعنی حتی به خاطر غیر خدا؟ فرمودند حتی کسی به خاطر حفظ بدنش ظاهرش هم شراب را بگذارد کنار خدا از او تشکر می‌کند در یک روایت دیگر اَدخَلَهُ اللهُ الجَنَّة خدا او را وارد بهشت می‌کند چیز کمی نیست یک گناهی را انجام نمی‌دهی به خاطر همین خدا تو را می‌برد بهشت خیلی مهم استیَا عَلِیُّ شَارِبُ الْخَمْرِ کَعَابِدِ وَثَنٍ یا علی کسی که اهل شرب خمر است شراب می‌خورد مثل کسی است که بت می‌پرستد بت پرستی چقدر گناه است؟ کفر است کسی که می‌آید سنگ را چوب و گاو و حیوانی را می‌پرستد مخلوقی را می‌پرستد می‌فرماید همان طور انسانی که خدای واقعی اش را فراموش می‌کند اگر خدا را فراموش کرد گذاشت کنار ما بی خدا نمی‌توانیم زندگی بکنیم یعنی هر کسی هر انسانی به یک جایی باید متوجه شود به یک کسی تعظیم بکند حتی کمونیست‌ها می‌روند سر قبر بزرگانشان تعظیم می‌کنند می‌ایستند احترام می‌کنند هیچ کس بی خدا در دنیا نیست عبودیت در وجود و ذات انسان‌ها گذاشته شده اگر معشوق واقعی خالق واقعی خدای واقعی را نگرفتی می‌گوید روزگار می‌میراند اسمش را عوض می‌کند و الا بی خدا کسی نیست همه معبود دارند بلاشک همان طوری که کسی خدای واقعی را کنار بگذارد فراموش بکند به بت پرستی سر در بیاورد شرب خمر هم حالتی است که عقل انسان را ضایع می‌کند عقل که زائل شد آدم از این جاها سر در می‌آورد ممکن است به بت پرستی هم کارش بکشد آن هم عقلش می‌رود کنار فهم و درکش می‌رود کنار به بت پرستی می‌رسد شرب خمر بدترین ضررش این است که قوه‌ی عاقله فهم درک انسان را کور می‌کند فهم و شعور را از انسان می‌گیرد ممکن است انسان به بت پرستی هم روی بیاورد حالا عرض می‌کنیم که به این جا هم کشیده می‌شود فقره‌ی سوم که این هم فقره اش خیلی تند است یَا عَلِیُّ شَارِبُ الْخَمْرِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَلَاتَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً- فَإِنْ مَاتَ فِی الْأَرْبَعِینَ مَاتَ کَافِراً خیلی تند است ان شاء الله که هیچ کسی مبتلا نباشد دعا می‌کنیم و جدا دعا می‌کنیم برای آن‌هایی که گرفتار هستند مبتلا هستند خواسته یا ناخواسته در این مسیر قرار گرفتند خدا نجاتشان بدهد فرمود یا علی اگر کسی شراب بخورد تا چهل روز نمازش قبول نمی‌شود نه این که نماز نباید بخواند باید بخواند مثل بقیه‌ی فقرات ما داریم مثلا کسی زکات ندهد نمازش قبول نمی‌شود اما این به این معنا نیست که نماز نخواند باید بخواند اما رشد آور نیست آن نماز بالا نمی‌رود معراج نیست یعنی در جا می‌زند این نماز باید بخواند درجاهاش را جبران می‌کند یک مقداری یا سقوط می‌کند برگردد جای اولش کسی برداشت نکند من شراب می‌خورم تا چهل روز نماز نخوانم این غلط است نمازش باید خسارت‌های شراب خوردن را جبران بکند سقوط هایش را اصلاح بکند مثل روزه هم داریم کسی در حال روزه غیبت بکند دروغ بگوید فحش بدهد ما خیلی روایت داریم روزه اش قبول نیست نمره‌ی بیست نمی‌دهند بالا نمی‌رود صحیح است یعنی آدم را از آتش جهنم می‌آورد بیرون ولی بالا نمی‌رود معنایش این نیست که کسی غیبت کرد روزه اش را بخورد نگیرد کسی که اهل فحش و شراب است باید بیشتر روزه بگیرد نماز بخواند تقویت بکند «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» (هود/ 114) زمینه‌ی رشدش را بیشتر فراهم بکند که ترقی پیدا بکند این حدیث معروفی که گاهی خواندیم که یک نفر در زمان امام صادق مبتلا به شراب بود ولی سعی اش این بود نماز جماعت را ترک نکند سعی اش این بود جلسه‌ی امام صادق شرکت بکند دهانش را می‌شست آن‌ها هم ستارالعیوب هستند می‌پوشانند عیب‌های شخصی را ظاهر نمی‌کنند در شعرا و مداحان بودند آن زمان مبتلا به گناهی بودند ولی ارتباط با اهل بیت را قطع نمی‌کردند در یک زمانی شراب زیاد خورده بود از یک کوچه‌ی باریک و بن بستی می‌رفت یک وقت دید امام صادق از رو به رو می‌آیند خیلی برایش سنگین بود یک وقت انسان باید مواظب باشد در یک کوچه‌ی بن بست گیر می‌کند گرفتار می‌شود فکر کرد که چه کار بکند دهانش بو می‌دهد آلوده است تلو تلو می‌خورد ولی یک هوشی دارد که امام می‌آید خواست برگردد دید کوچه بن بست است کوچه اگر پهن بود می‌گفت من از این طرف می‌روم امام از آن طرف شتر دیدی ندیدی اما رو به رو می‌شدند کوچه باریک است یک جرقه‌ای به ذهنش زد گفت رو به دیوار می‌کنم پشت به امام مشغول می‌شوم که لباسم بند لباسم را ببندم این‌ها امام هم بزرگواری می‌کنند ما را ندیده می‌گیرند می‌روند این روایت خیلی عجیب است که وقتی مشغول به خودش بود یک وقت دید دست پر مهر و محبت امام به شانه اش خورد فرمودند فلانی در هر حالی که هستید رویتان را از ما بر نگردانید خیلی عجیب است یعنی می‌خواهم این را عرض بکنم اگر ما روایت داریم شارب الخمر چنین است چنان است نمازش قبول نمی‌شود خدا عقوبتش می‌کند ولی این بیشتر باید سراغ طبیب برود نگوید من شراب که می‌خورم زیارت امام رضا کربلا مجلس روضه نماز جماعت نروم نه برو بر شما واجب تر هستی بروی این قدر برو که خودت را تربیت بکنی کُلُّ ذَنبِکَ مَغفُورٌ سِوَی الاِعراضِ عَنِّی اُدنُ مِنِّی، اُدنُ مِنّی، اُدنُ مِنّی یعنی بقیه‌ی گناهان قابل آمرزش و بخشش است الا رویگرداندن از من قطع رابطه نکن قطع رابطه گناه نا بخشودنی است بی ولایتی بی خدایی گناه نابخشودنی است در زمان پیغمبر بود یک نفر آلوده به گناه بود نماز جماعت در مسجد شرکت می‌کرد به پیغمبر گفتند این وضعش خراب است چنین است چنان است فرمودند إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ یَوْماً مَا فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ تَابَ (بحارالانوار، ج 79، ص 198) یعنی بگذارید بیاید نماز جماعت یک روزی او را نجات می‌دهد این روایات واقعی است نمازش بالا نمی‌رود قبول نمی‌شود اما معنایش این نیست نماز اهل بیت را ترک بکند او بیشتر بیاید همین جبران شود او را نجات می‌دهد یک داستانی مال قبل از انقلاب رفقا نقل می‌کرد گفت ما در شهرمان که یکی از شهرهای بزرگ مرکز استان است یک آقایی بود گاراژ داشت ترمینال مسافربری داشت وضع مالی اش خوب بود با بعضی از این راننده اتوبوس‌ها و شاگرد شوفر‌ها می‌نشستند آخر شب عرق و قمار و از این خراب کاری‌ها می‌کردند یک مرتبه 180 درجه عوض شد متحول شد همه‌ی آن‌ها را گذاشت کنار و توبه کرد یک زندگی خیلی سالم و خیر رساندن به دیگران داشت پولی که آدم می‌خواهد خرج جهنم رفتن بکند خرج فقرا و مشکلات مردم بکند می‌رود بهشت بعد یکی از رفقا گفت رفت تحقیق کرد گفت چه شد شما متحول شدید این که آدم نمی‌داند که آدم هر کجا می‌تواند پیوندش را با خوبان اولیاء خدا محکم بکند و از بد‌ها ببرد جدا شود گاهی یک آیه یک حدیث یک کلام پیام‌های زیبای نشاط آور برای ما خیلی می‌آید همین هفته پیامی بود برای خودم خیلی زیبا بود نوشته بود حاج آقا شما چند سال پیش در سمت خدا گفتید هر کس نماز نخواند کور وارد صحرای محشر می‌شود نابیناست در آن عالم همین یک جمله باعث شد از آن روز تا حالا من نماز خوان شدم چند سال بود نماز نمی‌خواندم همین یک جمله باعث شد نماز بخوانم شراب خور‌ها بیشتر باید سمت خدا را گوش بدهند بیشتر طرف مجالس اهل بیت بروند این آقا گفت من اهل خرابکاری بودم در شهر ما یک موقعی داشتم جایی می‌رفتم احتیاج به دستشویی پیدا کردم دیدم صدای قرآن می‌آید دیدم مسجد است حالا مجلس ختمی بود یا یک کسی سخنرانی می‌کرد رفتم مسجد بلندگوی حیاط مسجد روشن بود صدا پخش می‌شد دیدم واعظ روی منبر می‌گوید حیا نمی‌کنی خجالت نمی‌کشی با این زبانی که یا حسین می‌گویی این زبان را شراب می‌ریزی نجسش می‌کنی کثافت رویش می‌ریزی با زبانی که یا علی می‌گویی اسم یا علی پاک کننده است یا زهرا می‌گویی یا امام زمان می‌گویی قطعا دوستان شیعیان اسم اهل بیت را به زبان می‌آورند در گرفتاری‌ها اباالفضل می‌گویی یا الله می‌گویی این شراب نجس است آلوده می‌کنی دهانت را کثیف می‌کنی مجرای ذکر خداست آلوده می‌کنی این حرف مثل پتکی بود به من خورد به غیرت من برخورد ما نمی‌دانیم کدام کلام آیه حدیث ما را عوض می‌کند گفتم خاک بر سرم یک عمری خودم را آلوده کردم دیگران را هم آلوده کردم همین جمله باعث شد من متحول شوم تمام آن‌ها را گذاشتم کنار رفقایم را جمع کردم گفتم از امشب به بعد من اهلش نیستم هر کس اهلش است از این جا باید برود آن‌هایی که اصلاح شدند خوب شدند آن‌هایی که خواستند ادامه بدهند از ترمینال بیرون کردم زندگی من عوض شد نورانیت و برکت به زندگی ام آمد انسان باید مواظب باشد اگر آلوده است ارتباطش را بیشتر بکند همین خطر‌هایی که گفتند مثلا همین که فرمود چهل روز نماز او بالا نمی‌رود قبول نمی‌شود اگر در این چهل روز از دنیا برود ممکن است به حالت کفر از دنیا برود یعنی مداومت بر شرب خمر ممکن است انسان را به کفر بکشاند که ما هم داستان داریم هم روایت داریم که گاهی بعضی گناهان که آدم پشت سر هم انجام می‌دهد کم کم یک موقعی جزء بدن انسان میکروب می‌آید چرک می‌آید آدم چرک خشک کن می‌خورد قرص آمپول برطرف می‌کند اما یک موقعی چرک همه‌ی بدن انسان را گرفته اطبا می‌گویند فایده ندارد قابل علاج نیست دشمن آمده همه‌ی مملکت را گرفته یک موقع یک ذره است یک موقع ذره ذره تمام این‌هایی که معتاد می‌شوند از یک پیاله از یک نخ سیگار از یک ذره مواد شروع می‌کنند اما باتلاق است یک مرتبه آدم سرش می‌رود داخل نمی‌تواند برگردد به مرگ کارش می‌کشد من یکی دو نمونه عرض می‌کنم نجاشی از دوست داران حضرت علی علیه السلام بود شاعر هم بود آن موقع شاعر خیلی مهم بود حکم رسانه را داشته شعر در فضیلت می‌گفتند پخش می‌شد و فضائل اهل بیت منتشر می‌شد نجاشی در زمان حضرت علی بود در کوفه ماه رمضان روزه گرفت برود مسجد پشت سر حضرت علی نماز و صحبت این‌ها رفیق نابابی داشت امان از این رفیق‌های ناباب یک موقعی سایت سمت خدا مراجعه بکنند فایل‌های متنی صوتی تصویری است حتی روی گوشی همراه بریزند هر دفعه نگاه بکنند در مورد دوست که صحبت کرده بودم و این فقره اش مخصوصا پرهیز از دوستان ناباب دیدم بازدید کننده هایش از همه بیشتر هستند برای خود من جالب بود به این جا رسیدم که همه‌ی مردم گرفتار این موضوع هستند پدر مادرها می‌خواهند به بچه هایشان برسانند ولی رفیق ناباب آدم را می‌کشاند به خلاف نجاشی یک نمونه اش است ماه رمضان روزه گرفته برای خدا آمده برود مسجد سر راه یک رفیقی جلویش را گرفت گفت چه کار داری گفت یک شراب ناب تهیه کردم نمی‌دانی چیست امان از شیطان‌های انسی و جنی گفت روزه ام گفت نه گیرت نمی‌آید حیف است رفیق‌هایی که در گوش آدم می‌خوانند وسوسه می‌کنند خطر رفیق ناباب از هزار شیطان خطرش بیشتر است شیطان آدم را وسوسه می‌کند این طرف را می‌کشاند می‌برد واقعا آدم باید قطع رابطه بکند ببرد از این‌ها اصرار زیاد راه نجاشی را زد گفت یک روز که چند روز نمی‌شود برد خانه از این شراب به او داد این هم مست کرد آمد در کوچه خیابان گرفتند بردند پیش حضرت امیر شهادت دادند شراب خورده آن هم در ماه رمضان شراب هشتاد تازیانه حد شرعی اش است یعنی اگر ثابت شود کسی یا خودش اقرار بکند شراب خورده هشتاد تازیانه باید بزند حضرت امیر هشتاد تازیانه زدند فرمودند چون در ماه رمضان حرمت شکستی بیست تا بیشتر می‌زنم به او برخورد بعضی‌ها آمدند وساطت کردند شاعر است فرمودند حکم خداست حکم خدا را که نمی‌شود تعویض قائل شوم عدالت در همه چیز است یکی هم حکم خداست این که حد را زدند باعث شد از حضرت امیر ببرد شبانه فرار کرد رفت به معاویه ملحق شد به دشمن حضرت علی یعنی یک پیاله شراب راه او را زد جبهه اش را عوض کرد از جبهه‌ی حق رفت به باطل این که حضرت می‌فرماید کافر می‌میرد یعنی اگر انسان مداومت بر شرب خمر بکند به این جا کارش می‌کشد آدم از فردایش خبر ندارد چقدر افرادی که در حال شراب از دنیا رفتند نتوانستند توبه بکنند فرصت باشد عرض می‌کنم اگر این هفته نشد هفته‌ی آینده مضراتی که بسیاری از کشورها مدتی می‌گویند ما شراب را ممنوع کردیم مفاسد اجتماعی مان خیلی کاهش پیدا کرده یکی از دانشمندان بزرگ می‌گوید شما اگر جلوی شراب را بگیرید بسیاری از این بیمارستان‌ها مریضی‌ها تیمارستان‌ها زندان‌ها تعطیل می‌شود یک رئیس راهنمایی رانندگی مرکزی استان بود آمد پیش من گفت من از این شهر می‌خواهم بروم گفتم چرا گفت آخر شب یک موقعی بیا من به تو نشان بدهم تصادفات بسیار ناهنجار اتفاق می‌افتد ماشین در شهر زده به تیر برق زده وسط بلوار زده به آدم‌ها موتوری رفته در جوب این‌ها را می‌بینیم آزمایش می‌کنیم یا روانگردان و اعتیاد بیشترش شراب بوده در خارج این طوری است که بالاترین جریمه‌های رانندگی برای کسی است که در حالت مستی رانندگی بکند پدرش را در می‌آورند در آن حال نمی‌گذارند رانندگی بکند آخرت و بهشت هم در کار نباشد خدا و پیغمبر هم نباشد یک چیزی که واقعا ضررهای عقلی ضررهای بدنی دارد بعضی‌ها فکر می‌کنند منفعت دارد خدا در حرام اصلا شفا قرار نداده ضررهای اجتماعی اقتصادی که خوردن شراب دارد خیلی زیاد است از بس که در صفحه‌ی حوادث نوشته یک بنده خدایی شراب خورده بود مست شده بود عقلش را از دست داد خانمش می‌آید خانه در حالت مستی می‌گوید تو چه کسی هستی نکند دزد هستی چاقو می‌زند خانمش را می‌کشد بعد از یکی دو ساعت پسرش می‌آید او را هم می‌زند می‌کشد به هوش می‌آید خودش را می‌زند می‌کشد یعنی اگر ما بدانیم که این چه خطر مهلکی است واقعا خطرناک است ایمان انسان دین انسان سلامتی انسان امنیت جامعه را به خطر می‌اندازد بسیاری از جنایات در این حال انجام می‌شود قبل از انقلاب که علنی شراب می‌خوردند من دیدم یک آقایی مست کرده بود حمله کرد به ناموس مردم حرکاتی داشت که من از گفتنش شرم دارم اگر آدم عادی باشد در جمع این کار را نمی‌کند این که پیغمبر می‌فرماید این خطر دارد فاسد است مفسد است چهل روز نماز قبول نمی‌شود کافر از دنیا می‌رود باید جدی بگیریم.
شریعتی: خیلی ممنون صفحه‌ی 112 را با هم تلاوت می‌کنیم آیات 24 تا 31 سوره‌ی مبارکه‌ی مائده
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿٢٤﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٥﴾ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦﴾ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٢٧﴾ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٨﴾ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٣٠﴾ فَبَعَثَ اللَّـهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿٣١﴾
ترجمه:
گفتند:‌ای موسی! تا آنان در آنجایند، ما هرگز وارد آنجا نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید [با آنان] بجنگید که ما [تا پایان کار] در همین جا نشسته ایم. (۲۴) [موسی] گفت: پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و این گروه نافرمان و بدکار جدایی انداز. (۲۵) [خدا] فرمود: این سرزمین مقدس [به کیفر نافرمانی از خواسته‌های حق] تا چهل سال بر آنان حرام شد، همواره در طول این مدت در زمینِ [سینا] سرگردان خواهند بود، پس بر این گروه نافرمان وبدکار غمگین مباش. (۲۶) وداستان دو پسر آدم را [که سراسر پند و عبرت است] به درستی و راستی بر آنان بخوان، هنگامی که هر دو نفر با انجام کار نیکی به پروردگار تقرّب جستند، پس از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد. [برادری که عملش پذیرفته نشد از روی حسد و خودخواهی به برادرش] گفت: بی تردید تو را می‌کشم. [او] گفت: خدا فقط از پرهیزکاران می‌پذیرد. (۲۷) مسلماً اگر تو برای کشتن من دستت را دراز کنی، من برای کشتن تو دستم را دراز نمی‌کنم؛ زیرا از خدا پروردگار جهانیان می‌ترسم. (۲۸) من می‌خواهم به گناه کشتن من و گناه خودت [که سبب مردود شدن کار نیکت بود، به پیشگاه خدا] بازگردی و در نتیجه از دوزخیان باشی؛ و این است پاداش ستمکاران. (۲۹) نفس [طغیان گرش]، کشتن برادرش را در نظرش سهل و آسان جلوه داد، پس او را کشت و از زیانکاران شد. (۳۰) پس [در کنار جسد برادرش سرگردان بود که] خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را می‌کاوید تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند. [با دیدن حرکات کلاغ] فریاد زد: وای بر من! آیا ناتوان و عاجز بودم از اینکه مانند این کلاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان کنم؟! نهایتاً از پشیمانان شد. (۳۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نکته‌ی صلوات و اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید.
حاج آقا فرحزاد: در روایت داریم همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به پیغمبر عرض کرد آیا در روز قیامت هستند کسانی که از دیدار جمال شما محروم شوند؟ یک عده‌ای هستند واقعا جمال پیغمبر خیلی مهم است بهترین جلوه‌ی خداست همه‌ی تجلیات عالم در پیغمبر جمع شده که بزرگ ترین محرومیت این است که آدم به زیارت پیغمبر که انسان کامل و وارسته و سرور همه‌ی عالم است توفیق پیدا نکند حضرت فرمودند سه دسته هستند به زیارت من قیامت موفق نمی‌شوند یکی اش آن‌هایی است که شراب خوار هستند یعنی شراب خوردن باعث می‌شود که انسان جمال گل عالم و محبوب عالم و کسی که حضرت زهرا از فراق او آن قدر گریه کرد تا از دنیا رفت حضرت علی عاشق دلباخته‌ی او بود تمام انبیا محو جمال پیغمبر هستند جلوه‌ی کامل خدا را ما نبینیم در واقع از دیدار خدا محروم می‌شویم آن‌هایی که شراب می‌خورند از دیدار جمال پیغمبر محروم هستند دوم عاق والدین هستند آن‌ها هم از دیدار پیغمبر محروم هستند ان شاء الله کسی نباشد به نا حق آزرده کند پدر مادر اگر بی خودی پدر مادر ناراحت شوند این جرمی نیست من وظیفه ام را کامل انجام می‌دهم اما اگر واقعا اذیت برسانم بی احترامی بکنم عاق والدین می‌شوم این هم از دیدار پیغمبر محروم می‌شود سوم فرمود آن‌هایی که در دنیا نام من را بشنوند و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستند. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آیه‌ی 27 ام سوره‌ی مائده خدای مهربان داستان هابیل و قابیل دو فرزند حضرت آدم را بیان می‌کند «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» دو فرزند حضرت آدم که به حق این جا اشاره کردند یعنی در بعضی کتاب‌های آسمانی تحریف شده خلاف واقع بیان شده داستان واقعی اش این است که خدای متعال می‌خ خواست این دو فرزند را امتحان بکند فرمودند قربانی در راه خدا هدیه بدهید جناب هابیل دامدار بود رفت در گوسفندانش گشت بهترین گوسفند را پیدا کرد چون آیه‌ی قرآن هم داریم «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/ 92) انسان به ایمان به نیکی به حقیقت وقتی می‌رسد بهترین‌ها را در راه خدا هدیه بکند مصرف بکند او گشت بهترین را هدیه کرد متاسفانه قابیل که خساست و بخل داشت که گفتیم ریشه‌ی تمام بدی هاست کشاورز بود رفت زراعت دور انداختنی را که به درد نمی‌خورد پست ترین زراعتش را آورد برای خدا مال هابیل قبول شد مال قابیل قبول نشد این باعث حسادت شد حتی در روایت داریم شیطان آمد به قابیل گفت که برادرت برنده شده و موفق شده و نسل آینده‌ای که به وجود می‌آید همه افتخار می‌کنند نسل هابیل برادرت بر تو افتخار می‌کنند که پدر ما هدیه اش قبول شد خفت و ذلت برای تو می‌ماند عزت و افتخار برای او گفت پس چه کار بکنم گفت برو از بین ببر نسلش هم از بین برود آیه هم داریم کسی که یک نفر را بکشد مثل این که یک امت را کشته «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا» (مائده/ 32) کل یک نسل را از بین برده این جنایت بزرگی است و حسادت ریشه‌ی تمام رذائل یکی اش حسادت است چه باعث شد یوسف پیغمبر را در چاه بیندازند حسادت چه باعث شد هابیل کشته شود حسادت برادرش در مقابل هابیل گفت اگر قبول شده به خاطر این است که من تقوا به خرج دادم وظیفه ام را انجام دادم یعنی معیار معیار تقوا و ایمان است تقوا و ایمان باعث شد مال من قبول شود مال تو قبول نشود و الا خدای متعال نظر بدی به کسی ندارد ان شاء الله جزء متقین باشیم از حسادت به خدا پناه ببریم و در راه خدا بهترین‌ها را بدهیم
شریعتی: خیلی ممنون بحث مان را ادامه می‌دهیم.
حاج آقا فرحزاد: یکی از وسوسه‌های مهم شیطان این است که بعضی‌ها می‌گویند ما حالا در یک مهمانی دعوت می‌شویم تعارفی از ما می‌کنند عمری یک بار سالی یک بار چند وقت یک بار این اصلا تمام افرادی که بعد گرفتار شدند از کم شروع کردند با یک تعارف یک آدمی که سیگاری است اول با یک تعارف شروع می‌شود این یک خطر است همان کم اش هم ضرر دارد همان کم را هم خدا عقوبت می‌کند پیغمبر ما می‌فرماید یا علی کسی که شراب بخورد چهل روز نمازش قبول نمی‌شود نمی‌گوید که همیشه بخورد یعنی یک بار که بخورد چهل روز نمازش قبول نمی‌شود در آن چهل روز از دنیا برود با کفر از دنیا می‌رود لا يَجْمَعُ الْخَمْرُ وَالايمْانُ فى جَوْفٍ اَوْ قَلْبِ رَجُلٍ اَبَدا (بحارالانوار، ج 79، ص 152) هیچ وقت نوشیدن شراب با ایمان در دل کسی جمع نمی‌شود یعنی شراب خوردن همان ایمان از انسان می‌رود بیرون دور می‌شود حتی کم اش کم اش هم حرام است انسان فکر نکند که مثلا من بگویم این لجنی که در کثافات در جوب است بگویم من ته استکان می‌خورم ته استکانش هم سم و چرک و کثافت و خون و آلودگی است یک کسی بگوید من هر روز سم نمی‌خورم یک ذره سم می‌خورم این یک ذره آدم را مسموم می‌کند ام خالد یک زن خیلی مومن با تقوایی بوده ناراحتی مریضی داشت به طبیب مراجعه کرد طبیب گفت برای دین درد و مریضی ات شراب یا آب جو خوب است آب جو ماء الشعیری که مست کننده است هر نوع نوشیدنی که مست کننده باشد حرام است اسمش را عرق بذار شراب بگذار ماء الشعیر بگذار هر چه باشد که مست کننده است حرام است در اسلام گفت شما شراب یا آب جو بخور من ضمانت می‌کنم مریضی ات خوب می‌شود این خانم فوری دست نگه داشت رفت خدمت امام صادق به حضرت عرض کرد من فلان مریضی گرفتم رفتم دکتر تجویز کرده شراب بخورم حضرت می‌خواستند امتحانش بکنند فرمودند طبیب گفته چرا نخوردی گفت این در اسلام حرام است در آیات قرآن داریم حرام است اگر من مریضی ام بدتر شود مشکل پیدا کنم نخورم گرفتار شوم می‌گویم امام صادق فرموده نخور هر مشکلی باشد قبول است و اگر خوردم و باعث شد رفتم بروم جهنم می‌گویم امام صادق فرموده بخور من را جهنم نمی‌برند حضرت خیلی خوشش آمد که این مطیع و تابع است حضرت فرمودند من به تو اجازه نمی‌دهم چون خوردن شراب چون خدا در حرام شفا قرار نداده و یکی هم این که بر تو می‌ترسم در پایان عمرت بی ایمان از دنیا بروی لذا این خطر دارد حضرت اجازه ندادند یک حدیث می‌خوانم این حدیث در سفینه از امام صادق علیه السلام است حضرت فرمودند لَنْ يَزالُ العَبْدُ فى فُسْحَةٍ مِنْ دِينهِ مالَمْ يَشْرَبِ الْخَمْرَ وَ اِذا شَرِبَها خَرَقَ اللّهُ عَنْهُ سَتْرَهُ و كانَ الشَّيْطانُ وَليَّهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ يَسُوقُهُ اِلى كُلِّ شَرٍّ وَ يَعْرِفُهُ عَنْ كُلِّ خَيْرٍ (نهج الفصاحه، حديث 2291) یعنی انسان مورد لطف و نظر خداست یعنی ولی او خداست «اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (بقره/ 257) یعنی کمند جذبه‌ی الهی به بنده چسبیده او را به خیرات می‌برد تا وقتی که بدنش دهانش آلوده به شراب نشده نگفته ده بار نه یک بار تا مادامی که بدن ما آلوده به شراب نشده در وسعت الهی و نظر خداست او را می‌کشد می‌برد و هر وقت خدای نکرده خودش را به شراب آلوده کرد دهان به شراب زد خدا جامه‌ی حیا را از او برمی‌دارد لباس حیا را از او می‌کند فرزندش برادرش گوشش چشمش دستش پایش می‌شود شیطان یعنی عقل و ایمان از او می‌رود بیرون رئیسش و کارگردانش می‌رود شیطان اختیارش دست شیطان است خیلی تعبیر تندی است می‌گوید فرزندش برادرش گوشش چشمش دستش پایش یعنی شیطان چیزی زیر پایش گذاشته به هر طرف می‌کشد او را به هر شرّی می‌کشاند از تمام خوبی‌ها هم او را باز می‌داد.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group