95-01-02-حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد - آداب سفر
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب سفر
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 02-01-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اي حُسن يوسف دكمه پيراهن ِ تو *** دل مي شكوفد گل به گل از دامن تو
جز در هواي تو مرا سير و سفر نيست *** گلگشت من ديدار سرو و سوسن تو:
آغاز فروردين چشمت، مشهد من *** شيراز من ارديبهشتِ دامن تو
هر اصفهان ابرويت نصف جهانم *** خرماي خوزستانِ من خنديدن تو
من جز براي تو نمي خواهم خودم را *** اي از همه من هاي من بهتر، منِ تو
هر چيز و هر كس رو به سويي در نمازند *** اي چشم هاي من، نماز ِ ديدن تو!
حيران و سرگردانِ چشمت تا ابد باد *** منظومه دل بر مدار روشن تو
شریعتی: سلام به همهی شما دوستان خوب خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان عرض سلام داریم و سال جدید را به همهی عزیزان تبریک عرض میکنیم ان شاء الله سال سرتا سر خیر و برکت و سلامتی و عافیت و وسعت رزق باشد و ان شاء الله آن چه که عزیزان ما آرزو دارند به آرزوهای خوبشان برسند و ان شاء الله ارتباط ما با امام زمان از همین اول سال قرص و محکم باشد که ولی نعمت ما و همه کارهی ما ایشان هستند ان شاء الله امیدوار هستیم روز به روز قدم برداریم برای آمدن حضرت که بیایند ریشهی ظلم و ظالم را بکنند.
شریعتی: ان شاء الله میخواهیم در مورد آداب صحبت بکنیم امروز قرار است از آداب سفر برای ما بگویند این که سفر چه آدابی دارد و چگونه سفر بکنیم بهتر است.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم در مملکت ما در همهی ایام مسافرت زیاد است خصوصا در ایام تعطیل و عید نوروز که اوج سفرهای نوروزی است بنده به ذهنم آمد که آداب سفر را عرض بکنم به روایات که مراجعه کردیم حدود چهل پنجاه آداب دربارهی سفر است نکتههای خیلی ظریف و مهم است اما چون یک جلسه داریم فشرده و خلاصهای از آداب سفر را عرض میکنیم اصل سفر در قرآن در روایات ما سفارش شده است برای آنها که تمکن دارند و توان جسمی و مالی دارند سفر خودش آرامش میدهد خوشی میدهد آبی که راکد است میگندد ولی آبی که در جریان و حرکت است مدام در حرکت است و به یک معنا همه مان مسافر هستیم از پیش خدا آمدیم به خدا برمیگردیم روح و جان ما بخواهیم نخواهیم در سفر است ولی همین سفرهای بدنی و جسمانی هم در آیهی قرآن داریم «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ» (آل عمران/ 137) بروید سیر بکنید منتها مقصد سفر خیلی مهم است که مقصدهای خیلی خوبی داشته باشیم باز از پیغمبر عظیم الشان حدیث داریم که فرمود سَافِرُوا تَصِحُّوا وَتُرْزَقُوا مسافرت بروید به صحت و سلامتی تان افزوده میشود غنیمت هایی انسان در سفر میاندوزد تجربه و علم و آدابی که در روایات هم اشاره شده یا کسب تجارت و امثال اینها برای انسان حاصل دارد سفر خوب خیر و برکت دارد سفری که مقصد خوبی داشته باشد یا از حضرت علی اشعاری نقل شده منسوب به ایشان است که فرمود تَغَرَّبْ عَنِ الْأَوْطَانِ فِي طَلَبِ الْعُلَى، وَ سَافِرْ فَفِي الْأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اكْتِسَابُ مَعِيشَةٍ، وَ عِلْمٌ وَ آدَابٌ وَ صُحْبَةُ مَاجِدٍ یعنی هجرت بکن از وطنت برای رشد و کمال مسافرت برو در سفر پنج فایده است بعد فرمود غم و غصه هایت کم میشود آدم یک نواخت در خانه زندگی محدود است ممکن است غم و غصهی یکنواختی انسان را اذیت بکند اولا خودش غم و غصهها را برمیدارد سفرهای تجاری گاهی بده بستان هایی که میشود تجارت هایی که اتفاق میافتد و سود اتفاق میافتد علومی را کسب میکند سفرهای تحصیلی در هر جایی میرود آداب خوب آن شهر یا مملکت را کسب میکند و مهم ترین دست آویز سفر این باشد که انسان صحبت بزرگان و خدمت شخصیتهای برجسته برسد و از آنها بهره بگیرد و استفاده بکند اصل سفر در قرآن و روایات سفارش شده و خوب است البته افرادی که سن و سال بالا میروند دیگر سفر برایشان سخت است آن خیلی سفارش نشده افرادی که پیرمرد هستند پیرزن هستند جا به جایی برایشان دردسر است فامیل و بستگان هم به افراد مسن اصرار نکنند سفر بروند در بعضی روایات داریم برای افراد مسن و ناتوان و مریض سفر قطعهای از عذاب و گرفتاری و بلا است سفر یک خاصیت مهم اش این است که آدم قدر خانه زندگی اش را میداند وقتی برمیگردد میگوید هیچ جا خانهی خود آدم نمیشود راحتی و آرامشی که آدم در خانهی خودش دارد بخوابد استراحت بکند نظمی که دارد دیگر در سفر این قاعدهها به هم میخورد خوب است آدم مسافرت برود ولی یکی از خاصیت هایش این است که آرامشی که در خانه دارد و قدر خانه زندگی را بیشتر میداند یکی از مهم ترین آداب سفر این است که در روایات ما هم اشاره شده که مواظب باشند سفر گناه و معصیت نباشد متاسفانه بعضیها تور هایی را انتخاب میکنند یا شهرها یا کشورهایی که سر تا سر فساد و گناه است صلاح نیست باز بکنیم برنامههای ضد ارزشی ضد اخلاقی یا بچهها میروند چیزهای ناهنجار میروند یا در کسب حرام یا خوردن چیزهایی که حرام است بعضی جاها آدم میرود غذای حلال در آن مملکت یا رستورانها نیست مجبور است غذای حرام بخورد حضرت علی فرمودند پرهیز بکن لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ (وسائل الشیعه، ج 11، ص 344) فرمودند اگر سفری که میبینی دینت ضایع میشود نمازت واجباتت هدر میرود ایمانمان به خطر میرود شخصیت ما از اساس و بنیاد خراب میشود آدم پول بدهد جهنم هم برود عمر بدهد پول هم بدهد بعد یک دستاورد خیلی بدی برای خودش و خانواده اش باشد بعد روز قیامت بگویند چرا این سفر را رفتی خانواده ات را در گناه معصیت انداختی سفرهای حلال و مباح ما فراوان داریم سفرهای تجاری زیارتی سفرهای تحصیلی سفرهایی که تجربه و علم را زیاد میکند سفرهایی که صله رحم است یا دوستان را میبیند آدم منطقه جایی سفرهایی تورهایی را انتخاب بکند گناه و معصیت نباشد سفرهای تفریحی حلال انتخاب بکند در روایات داریم حضرت زهرا حضرت علی پیغمبر سفرهای تفریحی داشتند میرفتند اطراف مدینه در باغستانها آن هایی که واقعا تمکن مالی ندارند قشر زیادی در مملکت ما هستند نزدیک شهر اطراف شهر باغ و بستان هایی است پارک هایی است کنار رودخانهای بروند از آن جا استفاده بکنند روایت داریم یک شخصی خدمت امام صادق رسید یک جایی محل تفریح گاهی بود سوال کردند چطور در این مکان تشریف آوردید فرمودند طَلَبُ النُّزحَة برای تفریح یعنی خود این تفریح دستور است سفارش اسلام است انسان حال و هوا را عوض میکند به یک آرامشی میرسد دیدن کوه جنگل دریا اینها خودش فضا را عوض میکند به انسان خوشی و راحتی میدهد پس مواظب باشیم یکی از جاهایی که خیلی قیدهای مهم سفر است سفرمان حلال باشد یا مستحب باشد سفرهای زیارتی فراوان افرادی میروند یک زیارت میرود کربلا یک زیارت میرود مدینه مشهد و زندگی اش عوض میشود روحیه اش عوض میشود شارژ میشود یک عمر انرژی میگیرد سفرهایی که پدر مادر میگویند ما راضی نیستیم اولیاء ما میگویند راضی نیستیم این سفرها را آدم باید جدی بگیرد آدم اذیت میشود و بعدش صدمه میخورد یکی این که سفر حرام نباشد سفرهای حلال و مباح و مستحب باشد یکی از آداب سفر این است که قبل از سفر به بستگان و دوستانش سفرهای کوتاه مثل میرویم قم و تهران و یک روزه اینها لازم نیست ولی سفرهایی که چند روزه آدم میرود طولانی است هم اعلام بکند به بستگانش دوستانش من یک سفر ده روزه یک هفته میخواهم بروم با آنها خداحافظی بکند حدیث داریم دعای آنها در حق او مستجاب است همان طور که نماز میخوانید نماز آخری باشد کارهایتان را مرتب بکنید سفر هم احتمالش ضعیف است نمیخواهیم خدای نکرده فال بد بزنیم انسان کارهایش را بکند وصیت نامه اش را بنویسد واجبات دیون بدهی هایش را بدهد حلالیت بطلبد این در روایات ما است.
شریعتی: معمولا برای سفرهای مکه این کار را میکنند.
حاج آقا فرحزاد: این خوب است کلا برای سفر البته سفرهای یکی دو ساعت نه ولی سفرهایی که چند روز طول میکشد تسویه حساب بکنند از فامیل بستگانی که خدای نکرده پشت سرشان حرفی زدند اصلا به زبان بگویند ما میرویم یک پیامک بدهد تلفن بزند ما عید نوروز یک هفته میرویم شمال فلان جا از ما راضی باشید ما را حلالیت بطلبید این حلالیت طلبیدن خیلی مهم است اگر روز قیامت جلویش گرفت میگوید خدایا من حلالیت طلبیدم عذرخواهی کردم این برایش پروندهی خوبی میشود مخصوصا افراد نزدیکی که ما با آنها اصطکاک داشتیم از ما دلخوری دارند حقی را ادا کردیم ادای دیون حتی از نماز واجب تر است من با پول مردم نروم مسافرت با پول حلال بروم طیب باشد اگر به کسی بدهکارم اول بدهی ام را بدهم گاهی بعضیها لا ابالی گری میکنند اهمیت نمیدهند حلال است حرام است حلالیت طلبیدن و اعلام کردن و وداع و خداحافظی کردن یکی از آداب مهم سفر است خصوصا سفرهایی که یک مقدار طولانی است یکی دیگر از آداب مهم سفر دعا و صدقه دادن و آیاتی از قرآن را تلاوت کردن است از قرآن شروع میکنیم مثلا خیلی سفارش شده که در سفر انسان میخواهد مسافرت برود سورهی قدر را تلاوت بکند یک روایت زیبایی دیدم امام صادق میفرماید «لَوْ کانَ شَیْی ءٌ یَسْبِقُ الْقَدَرَ لَقُلْتُ قارِی ءُ اِنّا اَنْزَلْناهُ حِینَ یُسافِرُ اَوْ یُخْرِجُ مِنْ مَنْزِلِهِ سَیَرْجَعُ اِلَیْهِ سالِما اِنْ شاءَ اللّه (مکارم الاخلاق، ج 1، ص 463) فرمودند اگر چیزی بر قضا و قدر خدا غالب شود من میگویم سورهی قدر غالب میشود اگر بناست تصادف پیشامد ناگواری شود کسی که از خانه اش حرکت میکند یا سوار ماشین میشود سورهی قدر را بخواند اگر حفظ نیست از روی قرآن بخواند در روایت داریم صحیح و سالم برمیگردد امام صادق علیه السلام فرمود سورهی قدر این قدر اثر دارد که اگر سنگی از یک کوهی جدا شود سورهی قدر را کسی بخواند کانه آن سنگ به جای اولش برمیگردد آیت الکرسی سفارش شده هر شب یا موقع حرکت تلاوت شود فرمود کسی که هر شب آیت الکرسی بخواند در سفر خودش و افرادی که همراه او هستند سالم میمانند حداقل در رفقا و فامیل یکی بخواند اگر همه بخوانند که نور علی النور است و یکی هم دعایی است که وقت نیست ما بگوییم در مفاتیح است در نهج البلاغه است اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ وعْثَاءِ السَّفَرِ (نهج البلاغه، خطبه 46) خدا از رنجی سفر به تو پناه میبرم خدا تو جانشین من باش در خانه و اهل آنها را کمک و یاری بکن و حفظشان بکن دعای سفر است الآن راحت شده در اینترنت هم بنویسید دعای سفر دعایش میآید حرز امام جواد که ما بارها گفتیم هم خواندنش هم همراه داشتنش باز به مفاتیح مراجعه بکنید يا نُورُ يا بُرْهانُ يا مُبينُ يا مُنيرُ يا رَبِّ اِكْفِنى الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ وَ اَسْئَلُكَ النَّجاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ چقدر ما پیام داشتیم که بعضیها میگویند حرز امام جواد را شما گفتید همراه ما بوده تصادفهای سختی کردیم الحمدلله به خیر گذشته هیچ مشکلی پیش نیامده از مهم ترین آداب سفر صدقه دادن است فقیری کسی است بدهد انسان یا ندارد در صندوق صدقات بریزد یا کنار بگذارد جمع بکند به مستحق بدهد إفتَتِحْ سَفَركَ بِالصَّدقَةِ وَ اخرُجْ اِذا بَدالَك فَاِنَّكَ تَشترَيِ سَلامَةَ سَفَرِكَ (بحارالانوار، ج 100، ص 103) مستحب است ولی بنده از نظر اخلاقی میگویم واجب است شما هم درست رانندگی میکنی اما بقیه ممکن است درست رانندگی نکنند شما در مسیر خودت میروی اما طرف میخوابد میزند به شما صدقه بلای حتمی را برمیگرداند یَا مَن یَرُدُّ بِاللُّطفِ الصَّدَقة وَ الدعاء عَن اعنان السماء مَا حَتَم و اَبرَمَ مِن سُوءِ القَضَاء یکی از دعاهاست یعنیای خدایی که بنا بوده تقدیر شود این آقا سی سالگی از دنیا برود ولی قبل از سفر صدقه میدهد با خدا پیمان میبندد خدایا من به خاطر سلامتی در راه تو خیر میکنم خدا قضا قدر اصلی را برمیگرداند تغییر میدهد وَ ادفَعُوا أَموَاجَ البَلَاءِ بِالدُّعَاءِ (نهج البلاغه، حکمت 146) اِدفَعُوا اَموَاجَ البَلَاء بِالصَّدَقَة یعنی امواج تعبیر شده عجیب است یک موقعی من آیت الله بهاء الدینی را سوار میکردم میرفتیم این طرف آن طرف آن موقع فولکس واگن داشتم مال خیلی سال پیش است ایشان یک نگاهی میکردند میگفتند رانندگی هایی که این آقایان میکنند موتور یک مرتبه میآید این باید هزارها حوادث ببیند میبینم که برمیگردد حالا دعاهاست صدقه هاست یک چیزهای پشت پرده است که قضا و قدر را برمیگرداند صدقه را فراموش نکنیم یک نفر میخواست برود مسافرت امام صادق نصیحت کرد میخواهی بروی سفر صدقه بده کم یا زیاد اهمیت نداد رفت و دزدها حمله کردند وسایلش را دزدیدند بردند فرمودند این کسی بود که نصیحت شد و گوش نداد اگر صندوقی نیست فقیری نیست کنار بگذاریم به نیت صدقه یکی از مهم ترین آداب سفر همهی اینها مهم است این هم مهم است خوش اخلاقی و بذل الزاد است خوش اخلاقی در همهی ایام واجب است و بد اخلاقی گناه کبیره است مخصوصا در خانه و با نزدیکان و ارباب رجوع همهی ایام ولی در سفر به آن پافشاری بیشتر شده که خوش اخلاق باشیم حالا که خانواده را میبریم سفر با همراهان میرویم اردو آن جا دیگر اصطکاکها جدال و بگو مگوها را بگذاریم کنار با هم مهربان و خوش اخلاق باشیم این روایت برای خود من تکان دهنده بود پیغمبر ما که مظهر «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (قلم/ 4) است تو سوار بر خلق عظیمی هستی خدای بزرگ میگوید خلقت عظیم است که تحمل پیغمبر بالاترین تحملها بوده است روایت دیدم پیغمبر ما اگر با جمعی میخواستند بروند مسافرت اعلام میکردند مَن کَانَ سَیِّئُ الخُلق فَلَا یَذهَبَان کسی بداخلاق است با ما نیاید با یک قافله کاروان دیگر برود یک آدم بداخلاق حال این چهل نفر را میگیرد ما مسافرت میرویم که یک کمی خوش باشیم در رفاه باشیم در مسافرت هم یک جاهل نفهم بداخلاق اذیت و آزار بکند تمام خوشیهای سفر را از کام همهی اینها بیرون میکشد حالا خانم است آقا است بچه است خواهر است برادر است خواهش داریم از عزیزان در سفر خوش اخلاق تر باشند پیغمبر ما فرمود هر کس که بداخلاق باشد بی زحمت با ما هم سفر نشود برود با یک آدمهای دیگر با بداخلاقها هم سفر شود مزاح و شوخی در سفر بیشتر سفارش شده المِزاحُ في غَيرِ المَعاصي (خصال، ج 1، ص 157) در گناه و معصیت نباشد متلک بی جا نباشد آبرو ریزی نباشد تحقیر ملامت نباشد در چهارچوب حلال باشد شوخی حلال ما خیلی داریم پیغمبر امامان اصحاب شوخی میکردند یکی هم بذل الزاد این که ما در سفر خسیسی را کامل بگذاریم کنار دست و دل باز باشیم خانواده سوغاتی میخواهند چیزی برای بستگان میخواهند بخرند یکی از آداب سفر هم خود سوغاتی است آدم جایی میرود دست خالی نرود ولو یک چیز ناچیزی ما حدیث داریم مخصوصا کسی میرود مسافرت برمیگردد نزدیکانش همراهش نبودند هدیهای تحفهای بیاورد در حدیث داریم إِذا خَرَجَ اَحَدُكُم الي سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلي اَهلِهِ فَليُهدِهِم وَليُطرِفهُم وَلَو حِجارَةً (مکارم الاخلاق، ص 266) ولو یک سنگ شده دست خالی نیاید یک چیز کم ارزش کم قیمت هم باشد آن قیمت ندارد ولی من شما را یاد میکنم به فکرت بودم دوستت دارم هدیه کینهها کدورتها را میبرد هم هدیه بیاورد و هم این که با همسفرانش سخاوتمندانه برخورد بکند بذل و بخشش بکند هم سفرهایی که پول امکانات ندارند امکانات پولش را در اختیار آنها قرار بدهد امکاناتی که در سفر دارد بذل بکند نه این که تک خوری بکند زادش را در اختیار همه قرار بدهد کمک هم سفرانش باشد یکی از آداب سفر در روایات خیلی سفارش شده تنهایی مسافرت نرویم هم سفر داشته باشیم ملعون است از رحمت خدا دور است کسی که تک و تنها برود مسافرت روایت است لا تَخْرُجْ فِی سَفَرٍ وَحْدَکَ فَاِنَّ الشَّیْطانَ مَعَ الْواحِدِ (بحارالانوار، ج 76، ص 228) فرمود علی جان تنها سفر نکن کسی که تنها تک روی میکند شیطان همراهی او را میکند ممکن است فکر و خیالها و یا وسوسهها او را بگیرد مگر مواردی که آدم مجبور باشد آنها موارد استثنائی است ولی اگر میشود یک همسفرهای خوب انتخاب بکند و با آنها مسافرت بکند اینها مهم ترین هایش را بنده انتخاب کردم از مهم ترین آداب سفر همراهان خوب است یعنی با چه کسانی ما سفر میرویم ما در روایت داریم که اَلرَّفِیق ثُمَّ الطَّرِیق (بحارالانوار، ج 76، ص 267) یعنی قبل از این که شما آن شهر یا مملکت یا مقصدت را انتخاب بکنی از آن واجب تر همراهانت هستند که چه کسانی هستند اگر هم سفرهای ما مومن با تقوا با ادب متدین پاک پاکیزه باشند بدترین جاها هم برویم جهنم را برای شما بهشت میکنند حواسشان به ما است آدمهای خوب هستند آدمهای خوب هر کجا پا بگذارند مومن در آتش هم برود آتش را گلستان میکند هم سفر از خود سفر و مقصد سفر بالاتر است اول رفقایت چه کسانی هستند اردو و توری که میخواهی اسم بنویسی مجموعهای که با شما همراهی میکنند همه آدمهای فاسق و فاجر و بد باشند آن روحیه را به شما انتقال میدهند شما قبل از این که از آن زمان و مکان تاثیر بگیری از اطرافیانت تاثیر میگیری همه میروند پای سفرهی شراب همه میروند در گناه و معصیت شما را هم میبرند از این طرف همه میروند نماز میخوانند زیارت میکنند تفریحات سالم میکنند شما را هم به همان مسیر میکشانند رفقای سفر بسیار بسیار مهم هستند حال و هوای آدم را خوب یا بد میکنند لذا خیلی سفارش شده یک موقعی خدا رحمت کند آیت الله بهاء الدینی ایشان مرحوم علامه طباطبائی اهل سیر و سفر بودند مخصوصا آقای بهاء الدینی خیلی دوست داشت اگر هم راه دور نمیتوانست برود هر روز دوست داشتند میفرمودند من را سوار بکنید اطراف قم من را باغی جایی تاب بدهید برگردانید خیلی خوش مشرب بودند خیلی گرم میگرفتند خیلی یگانه و متواضع بودند من یک موقعی ایشان را سوار کردم آخر شهر قم گفتم کجا ببرم فرمودند هر کجا که بروی ما میآییم یعنی اطمینان دارم به شما هر کجا که بروی من میآیم گفتند جهنم هم بروی میآییم یعنی آتشها را خاموش میکنیم دست طرف را میگیریم اگر آدم با افراد برجسته که مطمئن هستند سفر برود حال و هوای آنها را میگیرد اما با آدم هایی که بد هستند حتی زیارت حتی سفر زیارتی شما را خراب میکنند هم سفرها بسیار مهم هستند. و یکی دیگر از آداب هم سفرها این است که هم تراز ما باشند آدم با افرادی مسافرت برود که هم تراز انسان در امور مادی خرج کردن و مسائل اخلاقی نیستند در یک افق دیگری هستند فرهنگ هایشان با ما خیلی فرق میکند یا مثلا هزینههای سنگین آنها میکنند من نمیتوانم بکنم تحقیر میشوم خجالت زده میشوم با افرادی بپریم که هم پای ما باشند هم افق ما باشند هم سطح ما باشند یا حداقل نزدیک به ما باشند و یکی دیگر از سفارشات این است که فرمودند با افرادی هم صحبت شوید و هم سفر شوید که حرمت شما را نگه دارند کسی که احترام شما را نمیگیرد احترام پا به پا ندارد او شما را تحقیر و کوچک میکند انتخاب هم سفر از اصل سفر مهم تر است. یکی دیگر از آداب سفر که این هم مهم است فرمود و قِلّةُ الخِلافِ على مَن تَصحَبُهُ (مستدرک، ج 2، ص 43) یعنی آدم با یک مجموعهای خانواده یا رفقا که هم سفر میشود و مسافرت میرود سعی بکند که دیگر با اینها در همهی مسائل ریز و درشت هم زبان هم دل و هم یار و هم کار باشد یعنی اختلاف را در سفر بگذارد کنار مثلا میخواهند یک مسیری بروند خوراکی بخورند سازش بکند الا خط قرمز خط قرمز را در هیچ زمانی نباید قبول کرد مثلا هم سفرها دعوت به گناه بکنند جایی محلی که گناه و معصیت است نباید زیر بار بروند ولی غیر از خط قرمز حرام و گناه حالا یک غذایی میخواهند بخورند لباسی میخواهند بپوشند مسافرخانهای میخواهند انتخاب بکنند آدم همراهی بکند نشود مثل فضلهی موش همه اش برود در ذوق همه کوتاه بیاید در سفر در کل امور همراهی بکند با هم سفرها و خانواده و آن اردویی که میرود الا خط قرمزها که هیچ کسی نمیتواند حرفی بزند موافقت بکند اهل مدارا باشد و یکی هم و و تَركُ الرِّوايَةِ علَيهِم إذا أنتَ فارَقتَهُم (همان) یکی از آداب مهم سفر هم این است که اسرار هم سفرها را آدم حفظ بکند چون آدم با یک افرادی شب و روز هم سفر میشود حالا یا خانواده دوست فامیل رفیق خلاصه اینها یک مسائلی که در خانه داشتند ممکن است رو شود مشکلاتی داشتند حسن هایی داشتند منفی هایی داشتند بدنشان ممکن است مریضی هایی داشتند نمیخواهد کسی بفهمد اما در سفر این آقا متوجه میشود اسرارش را نگه دارد عیبها بدیها و اسرارش را به هیچ عنوان بازگو نکند امانت دار باشد علیه آنها چیزی نقل نکند بله ما در سفر رفتیم فلانی چنین بیاید پروندهای درست بکند. بدیها را بریزند دور حفظ بکنند نگویند یکی از آداب سفر پیغمبر عظیم الشان فرمودند که مسافرتی که از دو نفر به بالا هستند یک نفر سرپرست قرار بدهند إذا کانَ ثَلاثةٌ فی سَفَرٍ فَلْیُؤمِّرُوا اَحَدَهُمْ )میزان الحکمه، ج ۴، ص ۴۷۱) برای این که باز اختلافی که گفتیم پیش نیاید اگر چند نفر باشند خودشان انتخاب بکنند بگویند این مدیر ماست سرپرست ماست هر چه او گفت حرف آخر را یک نفر بزند که این اختلافات برچیده شود این شاید در غیر سفر هم چیز خوبی باشد در خوابگاهی چند دانشجو با هم زندگی میکنند یک نفر را بزرگ تر را عاقل تر فهمیده تر را انتخاب بکنند بگویند حرف آخر را او بزند چه بخوریم کجا برویم این اختلافها دعواها را کم میکند در خانواده هم همین طور در همه چیز این اختلافات را کم میکند. میفرماید سفر چون هزینهها و سختی هایی دارد و آدم راحتی هایی که در خانه زندگی دارد در آن جا نیست طول ندهد یعنی سفر اگر طولانی شود ملال آور است خسته کننده است یا یکنواخت میشود آن هایی که دائم میروند سفر زدگی ایجاد میکند یا آن هایی که سفرهای طولانی میروند خانه و زندگی و زن و بچه خسته میشود میفرماید سفر که تمام شد سعی بکن زودتر برگردی به خانواده و وطنت طول ندهی طول دادن ملال آور است و سفر خسته کننده است مثل نمک و شیرینی است اندازه اش خوب است زیادی شورش در میآید این که آدم همه اش برود مسافرت از روز اول چهارده روز یا در طول سال همه اش مسافرت هم خودش و بدنش خسته میشود هم دیگران خسته میشوند هم به خانواده و نزدیکانش نمیرسد بخشی از زندگی مان را در سفر قرار بدهیم که شیرین شود.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 161 را تلاوت میکنیم آیات 82 تا 87 سورهی اعراف
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿٨٢﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿٨٣﴾ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴿٨٤﴾ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٨٥﴾ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿٨٦﴾ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿٨٧﴾
ترجمه:
وپاسخ قومش جز این نبود که به یکدیگر گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید؛ زیرا مردمانی اند که همواره خود را پاک نشان میدهند. (۸۲) پس او و اهلش را نجات دادیم مگر همسرش که از باقی ماندگان [در میان کافران] بود. (۸۳) و بر آنان بارشی [بی نظیر از سنگهای آتشین] باراندیم، پس با تأمل بنگر که سرانجام گنهکاران چگونه بود؟! (۸۴) و به سوی مردم مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم،] گفت:ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، یقیناً برهانی روشن از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس پیمانه و ترازو را تمام و کامل بدهید، و از اجناس و اموال و حقوق مردم مکاهید، و در زمین پس از اصلاح آن [به وسیله رسالت پیامبران] فساد مکنید، این [امور] برای شما بهتر است، اگر مؤمنید. (۸۵) و بر سر هر راهی منشینید که کسانی را که به خدا ایمان آورده اند [به مصادره اموال، شکنجه و باج خواهی] بترسانید، و از راه خدا بازدارید، و بخواهید آن را [با وسوسه و اغواگری] کج نشان دهید؛ و به یاد آوردید زمانی که جمعیت اندکی بودید، ولی [پروردگارتان] شما را فزونی داد، و با تأمل بنگرید که سرانجام مفسدین و تبهکاران چگونه بود؟ (۸۶) و اگر گروهی از شما به آیینی که من به آن فرستاده شده ام، ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند، پس [شما مؤمنان] شکیبایی ورزید تا خدا میان ما داوری کند، که او بهترین داوران است. (۸۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: از نکتهی صلوات برای ما بگویید و اشارهی قرآنی
حاج آقا فرحزاد: صلوات در همهی اوقات مخصوصا در سفر که یکی از آداب سفر ذکر است زیاد یاد خدا کردن در هر فراز نشیبی سرازیری سر بالایی سبحان الله الحمدلله فرصت خوبی است انسان در سفر صلوات زیاد بفرستد خودش را بیمه بکند در یک روایتی داریم که امام صادق فرمودند آیا به شما یاد ندهم چیزی که شما را از آتش جهنم حفظ بکند گفتند بله فرمود بعد از نماز صبح صد بار اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بگویید فکر میکنم سه دقیقه وقت ببرد در طول سال صد صلوات مخصوصا در سفر صد صلوات کسی بعد از نماز صبح بگوید خدا برات آزادی از آتش جهنم به او مرحمت میکند از آتش جهنم حفظش میکند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آیهی 87 سورهی اعراف میفرماید «وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ» دربارهی قوم حضرت شعیب علیه السلام است که وقتی حضرت شعیب آمدند یک عدهای ایمان آوردند یک عدهای ایمان نیاوردند کار انبیا ابلاغ رسالت است یعنی تحمیل و اکراه نیست پیام خدا را میرسانند دعوت به حق میکنند کسی پذیرفت نپذیرفت هم دست خودشان است یک عدهای پذیرفتند یک عده هم نپذیرفتند اینها را انذار میکنند هشدار میدهند ممکن است عذاب بیاید بلا بیاید مومنین میگفتند چرا امدادهای غیبی نمیآید کفاری که مخالف بودند میگفتند چرا بلا عذاب نمیآید این آیه دربارهی آن هاست میفرماید بعضیها که ایمان داشتند میگفتند چرا امداد نمیآید خدا میفرماید عجله نکنید کار خدا روی حکمت است در وقتش انجام میدهد صبر بکنید خدا حاکم است مزد هر کسی را در وقتش خواهد داد او بهترین حکم کننده است خوبی یا بدی افراد بازتاب عملشان در وقت خودش میرسد شتاب و عجله نباید کرد.
شریعتی: خیلی ممنون ادامهی فرمایشات شما را میشنویم
حاج آقا فرحزاد: یکی از آداب سفر این است که انسان قبل از سفر امکانات سفر زاد و توشهی سفر نیازهای سفرش را همراهش بردارد حالا هزینهای که باید ببرد لباس لازم حتی خیلی در روایات فراوان داریم که مثلا نخ سوزن قیچی مسواک عطر وسایل خوشبو کننده همهی چیزهایی که نیاز است ریزه کاریهای سفر است در سفر امام صادق فرمودند ما آمدیم تفریح و گردش رفقایی که قرار بود وسایل بیاورند نمک نیاورده بودند و به ما خوش نگذشت غذای بی نمک را خوردیم گاهی نمک ارزش ظاهری ندارد از نعمت خداست البته ولی میخواهم بگویم قبل از سفر خانم آقا مسئولی که وسایل را جمع میکند مسئول تدارکات است یک زنجیر چرخ بردارد بنده سالی دوازده ماه زنجیر چرخ من پشت ماشین است گاهی شده در بهار هم برف آمده گیر کرده چه ضرر دارد گوشهی صندوق عقب است لوازم لازمهی سفر را آدم باید در بیابان التماس به این و آن بکند لوازم سفر را کامل بردارد لباس گرم لباس مناسب
شریعتی: دم سفر شلوغ میشود از یاد میرود لوازم ضروری سفر را یک جا بنویسند هر موقع میخواهند بروند سفر تهیه بکنند
حاج آقا فرحزاد: احسنت بنده کنار تقویم ام چون زیاد مسافرت میروم نوشتم مثلا چه باید بردارم یک مرور میکنم چه جا گذاشتم میگذارم یکی از آداب مهم سفر که این هم جالب و مهم است همکاری و یاری رساندن به هم سفران است آدم حالا با خانواده یا دوست یا اردویی که میرود کمک بکند یعنی حالا یک کسی ساکش را نمیتواند بردارد وسایلش را نمیتواند بردارد چیزی کم و کسری دارد هزینهی سفرش کم آمده مالش تلف شده کمک و همیاری داشته باشد پیغمبر ما با این که اول شخصیت عالم بودند با اصحاب و یاران هم سفر میشدند میرسیدند جایی باید غذا تهیه بکنند میفرمودند یک کسی میرود طباخی میکند من هم هیزم جمع میکنم اول شخصیت عالم این کار را میکرد فرمود من دوست دارم که یک مسلمان خودش را ممتاز بر دیگران نبیند بالاتر نبیند بعضیها هستند در سفر در حضر هم بعضیها این طور هستند فقط دستور میدهند باید همه چیز را آماده جلویش بیاوری خود شما هم بلند شو یک کاری بکن ظرفی بشور غذایی درست بکن چیزی خرید بکن امام سجاد علیه السلام در روایات داریم با افرادی هم سفر میشدند که ناشناس باشند او را نشناسند در یک سفری ناشناس رفتند به آنها خیلی خدمت میکردند یک نفر آمد شناخت سلام کرد گفت این امام سجاد فرزند پیغمبر است ریختند دست آقا را بوسیدند آقا نزدیک بود ما هلاک شویم ممکن است بی ادبی میکردیم کار کشیدیم فرمودند نه من در یک سفر با افراد شناخته شده رفتم از بس به من خدمت کردند شرمنده شدم این دفعه دوست داشتم با ناشناسها بروم مثل آدم معمولی خدمت بکنم برعکس ما که دوست داریم دست ما را ببوسند این روایت جالبی است سَيِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِي السَّفَرِ فَمَنْ سَبَقَهُمْ بِخِدْمَةٍ لَمْ يَسْبِقُوهُ بِعَمَلٍ إِلا الشَّهَادَةَ (مکارم الاخلاق، ص 265) خیلی روایت جالبی است یعنی بزرگ ترین و برترین افراد آن اردو و سفر کسانی هستند که خدمتگزار در سفر هستند کسی که در سفر به دیگران خدمت میکند هیچ کس ثواب فضیلت او را ندارد مگر کسانی که در راه خدا شهید میشوند یعنی از شهید پایین تر بالاترین ثواب را به کسانی میدهند که خادم هستند در سفر یکی از مهم ترین آداب سفر این است که آدم سفر میرود سفرهای زیارتی سفرهای تفریحی شخصیت هایی که در آن شهر مسافرت میرویم شخصیتهای برجسته را دیدار بکنند بعضیها میروند آثار باستانی را ببینند آثار باستانی مهم شخصیتهای برجسته هستند اصفهان میروید عالمها شخصیتهای برجسته در هر شهری محلی هستند چقدر آدم انرژی میگیرد وَ صُحْبَةُ مَاجِدٍ یعنی آدم گاهی یک سفر یک عالم ربانی یا یک مومن یا یک ولی خدا را میبیند این هفتاد سال رویش نقش میگذارد که فرمود نشستن در نزد عالم به اندازهی هزار سال عبادت است سعی بکنیم در سفر شخصیتهای برجسته را شناسایی بکنیم و خدمت آنها برسیم یکی هم این که در سفر سعی بکنیم خودمان لوازم مان و اطرافیان را حفظ بکنیم که از خطر محفوظ باشد.