وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی (ع)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 13-02-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
کجای وسعتی از آفتاب گردانها *** نشسته به تماشای ما پریشانها؟
کجای این شب مهتاب میزنی لبخند *** به روی مزرعه آفتاب گردانها
شهید باغ اشارات چشمهای تو اند *** که مانده اند در اوصافشان غزل خوانها
تمام جاده چراغانی نفس هایت *** نشسته اند به پابوسی خیابانها
زمین قلمرو گلهای افتابی توست *** زمان پر از هیجان شکوفه بارانها
دوباره دست تکان میدهی بر آن سوها *** دوباره حس شگفتی است در نیستانها
کنار تپهی نرگس مسافری میخواند *** خوشا هوای تو و جشن گل به دامانها
درا که تفرقه تعطیل کرده عاطفه را *** پرندگان پراکنده اند انسانها !
بهر میرسد از راه تازه مثل ظهور *** خوش است فرصت گل چیدن از فراوانها
شریعتی: سلام به همهی شما دوستان خوب خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم حاج آقا فرحزاد.
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان و شنوندگان رادیو قرآن. جا دارد تشکر میکنم از این عزیزانی که ارتباط صوتی را هم فراهم کردند که این دو سه هفته پیامهای بسیار زیادی بود که تشکر کردند از این که این برنامه از رادیو قرآن پخش میشود.
شریعتی: بله از طریق موبایل هم میتوانند بشنوند نرم افزار ایران صدا را میتوانند از سایت ما دریافت بکنند و بشنوند.
حاج آقا فرحزاد: گفت گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست تکرار برنامه هم بعد از اذان صبح شده عزیزان معمولا بعد از اذان صبح بیدار هستند میتوانند پیگیری بکنند و ببینند روز معلم و کارگر را که گذشت گرامی میداریم بسیاری از اساتید ما از دنیا رفتند من یادم هست یکی از نزدیکان آیت الله بهجت میگفتند ایشان هر روز برای پدر مادر و معلمها و اساتیدش نماز میخواند و دعا میکرد و زیارت میخواند این قدرشناسی خیلی مهم است خدا برکت میدهد یکی از نزدیکان گفت شما چقدر دعا میکنید برای آنها فرمودند به عدد موهایی که در سر دارم افرادی که در زندگی من نقش داشتند بهجت بهجت شده بسیار رویش کار شده معلمها اساتید بزرگان دعای پدر مادرها و اساتید بزرگی روی ما کار کردند اگر کسی شکر اینها را به جا نیاورد شکر خدا را به جا نیاورده اگر میخواهید خیر و برکت باشد همیشه تعظیم معلم بزرگ داشت معلم قدر شناسی از معلم داشته باشید آنهایی که از دنیا رفتند برایشان طلب مغفرت و آمرزش بکنید آنهایی که هستند تشکر بکنید این روزها از کارشناسان سمت خدا تشکر کردند یا روز معلم را تبریک گفتند صمیمانه از آنها تشکر میکنیم ان شاء الله خدا برکت بدهد به مال و جان و عمر و علوم و همهی نعمتهایی که خدا به آنها عطا کرده امشب هم شب شهادت امام هفتم است تسلیت عرض میکنیم خدمت بینندگان ان شاء الله با امنیت کامل همه زیارت بکنند در آستانهی مبعث هم هستیم ان شاء الله قدر روزهای باقیماندهی ماه رجب را بدانیم.
شریعتی: ان شاء الله روزهای دوشنبه ما وصیت نبی مکرم اسلام به حضرت علی را مرور میکنیم نکات خیلی خوبی را در جلسات گذشته شنیدیم بحث صبر و شکر را در جلسهی گذشته مفصل پرداختیم وعده دادید که از قناعت میگویید.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که هفتههای گذشته عرض کردیم در وصایایی که پیغمبر عظیم الشان به حضرت علی علیه السلام دارند فرمودند مومن سزاوار است که هشت خصلت داشته باشد وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ (کافی، ج 2، ص 47) اینها را توضیح دادیم وقار و صبر و شکرگزاری این صفات تقریبا به هم پیوسته است پیوند دارد ربط دارد کسی که شکرگزار باشد مثلا ما حدیث داریم اَشکَرَکُم اَقنَعَکُم یعنی هر کس که بیشتر شکرگزار است قانع تر است یعنی به آن دادههایی که خدا مرحمت کرده بسنده میکند شکرگزاری میکند خدا بیشتر میکند اینها به هم پیوند دارد علامت دیگری که حضرت بیان کردند قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ عزوجل اهل قناعت است یک علامت مومن قانع بودن است حالا این قانع بودن یعنی چه؟ اول یک مقداری درباره اش توضیح بدهیم و بعد آثار و برکاتی که خدا در قناعت گذاشته که خیلی آثار و برکاتش فوق العاده است همان طور که عزیزان بیننده بحث صبر را پیگیری کردند و خیلی بازتاب خوبی داشت دوست دارم این بحث قناعت را هم پیگیری بکنند من معتقد هستم یک راه مشکلات اقتصادی شکرگزاری است که خدا نعمت را زیاد میکند یکی اش هم قانع بودن است یعنی سپر حوادث مشکلات اقتصادی و بیمه شدنی که ما به فقر نخوریم دچار بحرانها نشویم در مسائل اقتصادی یا همین اقتصاد مقاومتی وابستگی به خارج و اطرافیان نداشته باشیم وابسته به بانکها به رباهای بیجا سودهای کلان نداشته باشیم یا دیرکردهایی که ریشهی طرف را در میآورد یکی از راههای اساسی اش قناعت است و در مقابلش حرص و طمع زیاده خواهی و زیاده طلبی انسان را به همهی مهلکات میرساند عزیزان حتما پیگیری بکنند چون در برنامهی سمت خدا مفصل مطرح نشده قناعت یک صفت درونی است یک حالت است و هم در رفتار و اعمال ما باید خودش را نشان بدهد مثل بقیهی چیزها هم صبر هم شکر هم زبانی است هم قلبی است هم عملی است همهی اعمال این طور است ایمان هم اعتقاد قلبی است هم اقرار به زبان است و هم عملی است به رفتار ما است همهی موضوعات و صفات هم درونی است هم بیرونی آدمهای قانع زود راضی میشوند به کمترین خوراک پوشاک راضی است به زندگی ساده راضی است صرفه جویی دارد در درونش نارضایتی ندارد زیاده خواهی ندارد زود قانع و راضی میشود در مسائل مادی باید این طور باشد در مسائل معنوی نباید آدم به کم قانع باشد در روایات ما فراوان آمده ما که بحث قناعت را میکنیم در مسائل مادی دنیایی است افزون طلبی و زیاده خواهی خوب نیست ولی در مسائل معنوی انسان برود مسابقه بدهد علمش بالاتر برود فهمش بالاتر برود عقلش رشد پیدا بکند در کمالات در صفات در خیر رساندن به دیگران در تولید در اشتغال زایی سوء برداشت نشود ما به یک کارفرما که میگوییم قانع باشد یعنی این که نسبت به خودش خانواده اش زندگی ساده تری داشته باشد قانع باشد بلند پروازی نکند ولی این که اشغال را زیاد بکند تولید را زیاد بکند خیر و احسان به دیگران را زیاد بکند خیلی ثواب دارد سیرهی اهل بیت ما خیلی روشن است حضرت علی برای زندگی شخصی خودش به کمترین لباس به کمترین غذا امکانات قناعت میکردند البته اگر در یک زمانی باشد که همه وضعشان خوب باشد عیب ندارد ولی در زمانی که فقیر و ضعیف و مستضعف است حداقل مسئولین و آنهایی که زندگی بالاتری را دارند و امکاناتی دارند آنها قانع باشند نسبت به خودشان اما نسبت به دیگران هر چه احسان بکنند کارهای خیر بکنند چه کارهای خیر و احسان و چه در امور معنوی و کمالات در علم انسان حریص باشد خیلی خوب است در معنویات حریص باشد در دعا زیارت نماز عبادت حریص باشد حرص بزند بیشتر به خدا نزدیک شود «رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا» (طه/ 114) «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» (شوری/ 83) ولی در مسائل مادی نه هر کس قانع تر باشد این بیشتر علامت رشد و بزرگی اش است حدیث داریم مَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا یَكْفِیهِ (كافی، ج 1، ص 17) هر کس عاقل تر است قانع تر است الفَرَحُ بالدُّنیا حُمقٌ (غرر الحکم، ص 142) اصلا آدم یک کمی در ذوقمان بخورد که حماقت را ما یک جای دیگر معنا بکنیم ولی حضرت رسول که عقل کل است میگوید آدمی که به صرف دنیای مادی خوشحال میشود پولی را جمع کرده اضافه کرده یا به پول و مقامی رسیده حماقت است یک وقت به پول میرسد به فقرا کمک بکند گره زن و بچه اش را باز بکند این دنیا نیست این آخرت است اما این که اندوختهای را جمع بکند بی خودی مال روی مال جمع آوری حرص و طمع داشته باشد میفرماید حرص و شادی به دنیا منهای کار خیر و گره گشایی این حماقت است خیلی تکان دهنده است این حدیث. میفرماید لدُّنْيا دَارُ مَنْ لَا دَارَ لَهُ وَ مَالُ مَنْ لَا مَالَ لَهُ لَهَا يجْمَعُ مَنْ لَا عَقْلَ لَهُ (مجموعه ورام، ج 1، ص 130) این را پیغمبر ما که عقل کل است میفرماید کسی که شش دنگ به دنیا میچسبد میگوید فقط دنیا خوراک پوشاک مسکن طمع دنیا زیاده طلبی دنیا او آخرت را فراموش کرده کار خیر را فراموش کرده دنیا خانهی کسی است که جای دیگر خانهای ندارد معنویت و پایگاهی ندارد فقط همین جا را میبیند آخرت بهشت قرب کمالات را نمیبیند کسی دنیا را جمع میکند نگه میدارد حرص میزند که عقل و فهم ندارد اگر عقل و فهم بیاید نسبت به دنیا و مصرف شخصی خودش کمترین اندازه را اختیار میکند حریص نیست مَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا یَكْفِیهِ آن حرص و طمع و حلال و حرام و شبه ناک دنیا و مال مردم را جمع نمیکند بسیاری از دعواهایی که در دادگاهها مطرح است ورشکستگیها زیاده خواهیها مشکلات بانکی که برای خیلیها پیش آمده گوشهی زندان رفتنها آبرو رفتنها مال مردم را خوردن به خاطر زیاده خواهی است اگر انسانها قانع بودند حریص نبودند بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی را نداشتیم زیاده خواهی میکند میگوید پولم را زیاد کنم زمین و خانه را بزرگ کنم نه به قصد خیر رساندن به قصد جمع آوری خودش معمولا این طوری است ویلا فلان جا تهیه بکنم دنیا را بزرگ بکنم یک وقت میبینی خیر میخواهد بدهد آن عیب ندارد قناعت هم صفت درونی است که انسان در درونش رضایت مندی داشته باشد از خدا راضی باشد گلایه و شکایت نداشته باشد در اتفاقا دعاهای ماه رجب است که خیلی دعاهای قشنگی است هر روز خوانده میشود خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ در مفاتیح شیخ عباس قمی در اعمال مشترک ماه رجب اول دعاهایش را آورده آن دعای آخری اش که اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ بند آخرش این است که وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَى نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَ مَحَلِّ الْآخِرَةِ وَ مَا هِيَ إِلَيْهِ صَائِرَةٌ یعنی خدایا یک نفسی که قانع به رزق تو باشد به من بده که نفس من بلند پروازی بی جا نکند زیاده خواهی نداشته باشد قانع باشد به آن چه که خدا مرحمت کرده تا این که ما سر سالمی از این دنیا نبریم سر سالمی به گور ببریم و به آخرتمان که عاقبت به خیر شویم یکی از راههای عاقبت به خیری قناعت است آدمهای قانع شکور هستند سپاسگزار هستند زود راضی میشوند به حداقل داشته هایشان را هم میبینند که خدا چقدر نعمت به آنها مرحمت کرده یک اشتباه بزرگی که ما داریم فکر میکنیم رزق فقط مال است یا حلال مشکلات فقط مال است این طور نیست رزق مطلق دادههای خداست نعمتهایی که خدا به ما داده از امنیت سلامتی عافیت راحتی خوشی آرامش بسیاری از افراد هستند مال و ثروت دارند خوشی و راحتی و عافیت و آرامش ندارند هزار درد و مرض و بلا و درگیری دارند مرحوم آیت الله بهاء الدینی میفرمودند رزق فقط داشتن نیست آن چیزی که شما مصرف میکنی رزق شماست آن چیزی که جمع میکنی حمال دیگران هستی در روایات آمده بسیاری از افراد هستند که مال ثروت زمین جمع کردند نه خودشان نه دیگران بهره نبردند گذاشتند رفتند او حمال است باید حساب کتابش را پس بدهد رزق آن چیزی است که شما به جا مصرف میکنی باید درست استفاده بکنی این رزق شماست پس قناعت هم یک صفت درونی است که انسان آرامش داشته باشد راضی باشد و هم صفت بیرونی با اعمال و رفتارمان است یعنی صرفه جویی بکنیم تجمل گرا نباشیم چشم و هم چشمی در وجودمان خیلی دخالت نداشته باشد بخواهیم تفاخر بکنیم فخر بفروشیم او رفته یک لباس خریده من یک لباسی بخرم رو دست او خانهای ساخته من یک خانهای بسازم روی دست او اینها ضد قناعت است یعنی در مقام عمل این تجمل گرایی تجمل داریم تجمل گرایی داریم تجمل این است که آدم آراسته باشد عطر بزند لباس تمیز بپوشد قشنگ باشد شیک باشد زهد فروشی کار خوبی نیست لباسهایی که شما پنج دست لباس دارید هر دو سه روز لباس عوض میکنید من یقین دارم گران نیست ولی تمیز و شیک است تجمل با تجمل گرایی دو موضوع است این که پیغمبر ما لباس ساده میپوشیدند ولی تمیز و زیبا بود همان لباس زیبا هم ما از قیمت پنجاه صد هزار تومان داریم تا میلیون میلون کفش همین طور است همه چیز همین طور است زیبا زندگی کردن اشکالی ندارد تجمل خوب است پیغمبر امامان ما عطر میزدند کانَ رَسُولُ اللَّهِ يُنْفِقُ فِي الطّيبِ اَکْثَرَ مِمَّايُنْفِقُ فِي الطَّعامِ (مکارم الاخلاق، ج 1، ص 45) خرج عطرشان و این که خوشبو بگردند بیشتر از خرج غذایشان بود به بوی خوش بیشتر بها میدادند البته غذای پیغمبر خیلی کم بود ساده بود نان جو بود ولی آراسته بودند آراستگی تمیز بودن خوب است حتی ما روایت داریم پیغمبر ما بیرون میآمدند اگر آینه نبود در آب صاف و زلال نگاه میکردند خودشان را مرتب میکردند مرزهایش معلوم شود تجمل خوب است مخصوصا خانمها برای همسرشان لازم است تجمل داشته باشند خودشان را آراسته بکنند البته نه برای نامحرم انسان زیبا باشد زیبا بگردد در حد معمول نه باز زیاده روی بکند ولی تجمل گرایی این که تمام هزینهها را صرف تجمل بکند دچار افراط شویم این چیز نا پسندی است پیغمبر ما بهترین لباس خوراک خوب اما تجمل گرایی یا این که نیتها هم فرق میکند یک موقع اکثر ما دنبال رو کم کردن دیگران هستیم امام حسین علیه السلام تعبیر عجیبی دارد فرمودندأهلَكَ الناسَ اثنانِ: خَوفُ الفَقرِ ، و طَلَبُ الفَخرِ (بحارالانوار، ج 73، ص 290) فرمودند دو چیز مردم را هلاک کرده یکی فخر فروشی است این که من یک خانهای بسازم که در فامیل ما هیچ کس نداشته باشد ماشینی سوار شوم چشمهای همه در بیاید اینها در مردم و اهل دنیا است خیلی فراوان است پست و مقامی بگیرم چنین چنان بکنم که جلو بزنم یک روایت عجیبی دیدم روایت داریم که پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم که گفتار و رفتارش بهترین معلم عالم بوده در جهان قبل و بعد و آینده و بالاتر از پیغمبر ما نداریم سرور اولین و آخرین است پیغمبر ما زندگی سادهای داشتند ولی راحت زندگی میکردند با آرامش کامل زندگی میکردند از افراط در ول خرجیها خیلی مواظب بودند نهی بکنند یک مرد انصاری بود در مدینه زندگی خوبی داشت یعنی مرفه بود وضع مالی اش خوب بود پیغمبر هم گاهی میآمدند به او احترام میگذاشتند یک بار پیغمبر عظیم الشان داشتند رد میشدند دیدند یک خانهای بنا شده ولی یک قبهای گنبدی رویش درست کردند الآن یک معضل ما در مساجد و حسینیهها است این تجمل گرایی چیز خوبی نیست خیلی زینت دادن خوب نیست در مسجد که ما میرویم باید یاد خدا بیفتیم نه یاد آینه کاری و کاشی کاری ساده باشد یا فرش مسجد هیچ وقت من پول برای تزئینات مسجد ندادم و نخواهم داد بله اصل اساس مسجد خیلی لازم است ولی تزئین و زینت کاری خوب نیست پیغمبر ما دیدند خانهای بنا کرده گنبدی رویش درست کرده خیلی شیک و فوق العاده کرده که هر کسی میآید در این محل به چشم بیاید فرمودند این خانه مال چه کسی است گفتند فلان مرد انصاری حضرت ناراحت شدند بدی این کار این است که باب میشود بقیه هم دنباله رو میشود یک بزرگی میفرمود هیچ وقت دنبال چیزی که انتها ندارد نروید مد گرایی آخر ندارد ته ندارد تجمل گرایی آخر ندارد یعنی هر لحظه ممکن است یک چیز رو دست بیاید یک نقشهی بالاتر بیاید برویم به کمتر چیزی که نیاز ما را کفایت میکند قانع و راضی باشیم و گذران زندگی باشد همه اش به دیگران تکیه نکنیم همه اش دنبال حرص و طمع نباشیم ما بیشتر به برج توجه میکنیم تا خرج حضرت خیلی ناراحت شدند در مدینه که اصحاب صفه جان دارند مکان ندارند لباسشان به حدی بوده که خوب پوشش نداشته ما نمیتوانم بگویم چه وضعی داشتند پیغمبر بخور نمیر انفاق میکردند در یک محیطی که مردم این طور زندگی میکنند تو آینه کاری تزئینات بکنی و قبه بزنی روی خانه ات حضرت ناراحت شدند مرد انصاری یک روز آمد دیدن حضرت در جمعی که اصحاب بودند سلام علیک کرد و احوال پرسی حضرت به ایشان توجه نکردند جواب سلامش را دادند ولی دفعههای قبلی خوش و بش میکردند ولی این دفعه نه حس کرد پیغمبر ناراحت کرد از اطرافیان پرسیدند این دفعه رفتار پیغمبر فرق کرده سر سنگین شدند گفتند حضرت عبور میکرده از خانهای که ساختی و تشکیلات داشتی قبه و بارگاه و تشریفاتی که زدهای حضرت ناراحت شد او هم بسیار آدم منصف و فهیمی بود رفت آن تزئینات را خراب کرد گفت میارزد پیغمبر رضایت او رضایت خداست غضب او غضب خداست رد او رد خداست خشنودی او خشنودی خداست روایت داریم هر بنایی که ما فوق نیاز شما است اگر شما درست بکنی یا پول خرج بکنی روز قیامت وَبَالٌ عَلَى صَاحِبِهِ یعنی برای من یک طبقه خانه کافی است سه طبقه بسازم الآن شما میدانید چند میلیون خانه در ایران خالی است؟ بخشی اش به خاطر این است که رکود است یا ساختمان سازی یا خرید و فروش راکد است ولی بخش مهم اش این است که اینها زن و شوهر هستند دو نفر هستند سه طبقه خانه هستند آماری که میدهند همه اش هم نمیشود دقیق باشد چقدر خانههایی که استفاده نمیشود چقدر دکور بندیها تزئینات و آینه کاریها که هیچ ضرورتی ندارد هر بنایی هر ساختمان سازی هر تزئیناتی که مورد نیاز نباشد بیش از اندازهی معمول باشد ما خشک مقدس نیستیم یک کسی شأنش این است که خانهی صد متری داشته باشد یک کس دیگر صد و پنجاه سی صد متر داشته باشد این شأن هم بحث مهمی است هفتهی آینده تعریف خواهیم کرد خودش غلط انداز است ممکن است یک خانوادهای با مثلا پنج شش میلیون جهاز گذران زندگی بکنند ممکن است خانوادهای با ده بیست میلیون اما خانوادهای میلیون میلیون سیرش نمیکند این دیگر قشنگ از خط بیرون است میخواهم عرض بکنم آن خانه و زندگی که به اندازهی آبروو شأن طرف است و نیاز طرف است روضه خوانی میگیرد مهمان دارد رفت و شد دارد لازم است باید داشته باشد ما هیچ وقت سخت گیری نمیکنیم ولی اگر بیش از نیاز باشد که استفاده نمیشود من سی صد متر یک طبقه ساختمان بنا بکنم سالی یک بار شاید استفاده شود خب با این چند نفر دیگر را میتوانید شما خانه دار بکنید؟ این میشود وزر و وبال هر بنایی که بیش از احتیاج افراد و مهمان هایشان باشد وزر و وبال است روایت داریم تکان دهنده است پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند مَا أَحَدٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ- إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنَّهُ لَمْ یُعْطَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا قُوتاً (بحارالانوار، ج 74، ص 44) یعنی چه؟ یعنی اولین و آخرین روز قیامت میآیند پای حساب و کتاب إنَّ الدُّنْيا في حَلالِها حِسابٌ (نهج البلاغه، خطبه 82) من با یک غذای پنج هزار تومانی شکم ام سیر میشده نه بیست هزار تومانی رفتم غذای صد هزار تومانی خوردم من با نصف پرس غذا سیر میشدم رفتم سه چهار رقم غذا برای خودم مهمان هایم تهیه کردم روز قیامت اینها باید حساب کتاب هایش را پس بدهند روز قیامت آرزو میکنند کاش بیش از نیاز ما ما استفاده نمیکردیم این جا وزر و وبال است گیر هستیم باید جوابش را پس بدهیم اولین و آخرین روز قیامت آرزو میکردند کاش بیش از نیازمان استفاده نمیکردیم این حدیث تکان دهنده است ما چقدر فاصله داریم؟ بسیاری از افرادی که ضعیف فقیر هستند این صریح نهج البلاغه است حکمت 320 میفرماید إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى جَدُّهُ سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ خداوند در اموال اغنیا قوت فقرا و رزق فقرا را واجب قرار داده است یعنی بر ثروتمندان واجب کرده حقی از مال فقرا در مال اغنیا است حالا زکات است خمس است صدقه است حداقل امور واجب است میفرماید خداوند سبحان واجب کرده در اموال اغنیا حقوق و قوت فقرا را و هیچ فقیری در روی کرهی زمین فقیر نمیشود گرسنگی بی لباسی برهنگی بی جهازی الا این که حقی از این فقیر را یک ثروتمند گرفته و خورده هشدار جدی است دنبالش هم حضرت میفرماید خدایی که عظمت و بزرگواری اش متعالی است و بلند است از روز قیامت از این ثروت مندها سوال میکند برادرت خواهرت فامیل نزدیکت حالا بیگانهها را کاری نداریم اطرافیانت جهاز نداشت بسیاری از خانوادهها به خاطر نداشتن جهاز معطل هستند خیلی به من مراجعه میکنند دختر پسرهایی که یا پیامک دارند گفتند این قدر خواستگار میآیند پدر مادرهای ما سخت میگیرند یا میگویند جهاز نداریم رد میکنند برای چه ما در خانه بمانیم؟ بسیاری از پسرها میگویند در آمد آن چنانی نداریم شغل آن چنانی نداریم واقعا به ازدواج نیاز داریم خدای متعال در قرآن تا میگوید «وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (نور/ 32) میگوید ضمانت میکنم بیاییم به وعدهی خدا به اندازهی بانک اعتماد بکنیم خداوند ضمانت کرده وقتی که بفهمد که میخواهد ازدواج بکند یا به جای ازدواج قرار میگیرد قهرا تحریک میشود به هر کار حلالی دست بزند.
شریعتی: ما سخت میگیریم سخت هم میشود.
حاج آقا فرحزاد: بله اگر بحث قناعت و صرفه جویی باشد مورد هایش را هم مفصل خواهیم گفت این حدیث خیلی تکان دهنده بود یعنی روز قیامت تمام کسانی که پای بینندهها و گیرندهها هستند اگر در فامیل و بستگانتان یک کسی است که رو به قبله است گرفتار است مریض است نمیتواند و شما دارید خدای متعال از شما روز قیامت میپرسد ندارید فی امان الله راحت اگر داریم مسئولیت داریم اویس قرن هر شب هر چه اضافه داشت انفاق میکرد گفت خدایا من چیزی ندارم اگر گرسنهای سر به زمین گذاشت من ندارم من داده ام ما اضافه مان را بدهیم نمیخواهد ایثار بکنیم از لقمهی دهانمان بدهیم یک دوستی داشتیم شاید مثلا سی سال قبل پدرش ثروتمند بود تعریف میکرد برای من امر خیر ازدواج پیش آمد چون خانوادهی مرفهی بودند خانوادهای مثل خودشان گرفتند گفت آن موقع خرج شیرینی من یک میلیون شد مثلا سی سال قبل عددش مثال است دوستی داشتم خانوادهی ضعیفی بودند همان طور که صحبت میکردم گفتم عروسی مان این روزیها برقرار شده یک میلیون شیرینی پدرم گرفته گفت یک میلیون شیرینی گرفته؟ من اگر یک میلیون داشته باشم زن میگیرم یک ازدواج کامل میکنم گفتم با یک میلیون؟ گفت بله گفتم من رفتم خانه به پدر مادرم گفتم فلان رفیق دارم هم درس من است هم کلاسی من است به او گفتم یک میلیون پول شیرینی ما شد گفت اگر یک میلیون داشته باشم زن میگیرم گفتند واقعا؟ گفتم بله مورد اعتماد است سالم است مادرم یک النگویش را داد پدرم گفت من این قدر میدهم این آقا با یک میلیون ازدواج کرد من در اخبار میخواندم یا در روزنامه بود یک خانوادهی ثروتمندی خواستند دختر پسرشان را برای امر ازدواج گفتند حدود صد میلیون هزینه میکنیم تالار و خرید و جشن عقد و طلا چقدر فهم و درک و شعور خوب است مَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا یَكْفِیهِ دو کلمه است به اینها خدا راحتی میدهد خوشی و رفاه میدهد گفتند به پدر مادرشان شما این صد میلیون را بکنید ده بیست میلیون بقیه اش را به فقرا یا افرادی که میخواهند ازدواج بکنند و ندارند کمک بکنید ده نفر میروند خانهی بخت واقعا این طوری است این خاطره هم جالب است من فاطمیه دوم اصفهان بودم ما را یک مسجدی دعوت کردند رفتیم آن مسجد نماز بخوانیم دیدیم خیلی به لطف میکنند گفتند این مسجد به برکت سمت خداست گفتم یعنی چه گفتند این مسجد مخروبه شده بود بانی نداشت خطرناک هم بود آمدیم دیدیم چند صد میلیون هزینه اش میشود پول نداشتند اهل محل یک نفر آمد رد شود گفت چقدر خرجش میشود گفتیم گفت من دویست سی صد میدهم گفتیم چرا؟ گفت فرحزاد در سمت خدا گفت هر چه اضافه داشته باشی آن جا وزر و وبال است من دیدم خانهی من هفتصد میلیون است هفتصد میلیون نیاز نیست یک زن و شوهر هستیم رفتم خانه ام را کردم سی صد چهار صد میلیون بقیه اش را میدهم مسجد صدها سال در این مسجد نماز خوانده شود چه باقیات صالحاتی است برایش. مرحوم نویسی از بزرگان قم بوده یکی از اساتید ما میفرمودند چون بزرگ قم بود خیلی شهرت داشت در محلهی باغ پنبهی قم محلهی فقرا نشین خانهی کلنگی سادهای داشت دوستانی داشت خیلی ثروتمند یکی از معمارها با ثروت مندها آمدند گفتند خانه ات بی قواره شده اجازه بده ما تعمیر بکنیم خودمان هم بانی میشویم سهم هم نیست خمس هم نیست هبه و بخشش است ما یک سر و وضعی به خانه ات میدهیم گفت چقدر میشود حساب کردند مثلا پنجاه هزار تومان گفت میشود آن پول را به من بدهید من خودم انجام بدهم این طوری اگر آدم بتواند در مصرف صحیح قرار بدهد بهتر است آن پول را از آنها گرفت گفت ببینید این خانه را میخواهید تزئین بکنید کاشی کاری بکنید سنگ کاری بکنید من فاطمیه اتریش بودم خیلی برای من جالب بود امام جمعه من را میبرد دور میزدیم یک ساختمانی که بنایش سنگ باشد در کل وین نیست تمام سیمان کاری است رنگها مختلف است از هتلها از کاخ ریاست جمهوریها خانهها سیمان است رنگ شده شما ببینید چند میلیارد میلیارد هزینهی سنگ میشود میگویم عیب ندارد ولی تشریفات تزئینات سنگ ارزان است گران هم است دیگر سنگی بکنی که چشمان مردم برق بزند مرحوم آقای نویسی پول را گرفت فرمود حال کاشی باشد نباشد من که پیر هستم رو به قبله هستم من این پول را میدهم چند تا فقرایی که گرفتار هستند خانه زندگی شان درست شود آنها هم قبول کردند مرحوم شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه درسش مرجع پرور بودند امام آیت الله گلپایگانی اراکی بزرگان پای درسش بودند در حالات ایشان میخواندم از یزد یک تاجر ثروتمندی یک عبای قیمتی پشم شتر که خیلی رویش کار شده بود را برای ایشان به وسیلهی یکی از فرزندانش هدیه میفرستد فرزند آن ثروتمند میآید سلام آقا را میرساند میگوید آقا از ارادتمندان شما هست این عبا را خدمت شما فرستادند حاج شیخ عبدالکریم میفرماید اختیارش دست من است؟ میگویند بله هدیه به شماست خادمشان را صدا میزنند میفرماید برو این عبا را قیمت بکن ببین چقدر میارزد معادل او هر چقدر که عبای معمولی میدهند برای من تهیه بکن میرود مثلا بیست عبا میخرد مثلا اگر یک میلیون بوده بیست عبای پنجاه هزار تومانی میخرد میآورد بیست عبا به پسر آن شخص میگوید آیا من تنها یک عبا بیندازم به این قیمت بهتر است یا بیست طلبه عبا دار شوند؟ میگوید این خیلی بهتر است میگوید پس من این را تبدیل به این کردم اگر مسئولین ما بزرگان ما پدر مادرها فرد فرد ما من معتقد هستم بسیاری از گرهها باز میشود بسیاری از وابستگیها از بین میرود آدم راحت میشود بحث قناعت بحث گستردهای است بیشتر در مصادیقش و مورد هایش صحبت کرد.
شریعتی: هم قناعت در برابر حرص و طمع و هم قناعت در برابر اسراف. صفحهی 203 آیات 100 تا 106 قرآن کریم را تلاوت میکنیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١٠٠﴾ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿١٠١﴾ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّـهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٠٢﴾ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿١٠٣﴾ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٠٤﴾ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّـهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٠٥﴾ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّـهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿١٠٦﴾
ترجمه:
پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی و درستی از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود است و آنان هم از خدا راضی هستند؛ برای ایشان بهشتهایی آماده کرده که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنجا برای ابد جاودانه اند؛ این است کامیابی بزرگ. (۱۰۰) و گروهی از بادیه نشینانی که پیرامونتان هستند منافق اند؛ و نیز گروهی از اهل مدینه بر نفاق خو گرفته اند، تو آنان را نمیشناسی ما آنان را میشناسیم، به زودی آنان را دوبار عذاب میکنیم [عذابی در دنیا و عذابی در برزخ] سپس به سوی عذابی بزرگ بازگردانده میشوند. (۱۰۱) و دیگرانی هستند که به گناهانشان اعتراف کردند، [و] اعمال شایسته را با اعمال بد درآمیختند، امید است خدا توبه آنان را بپذیرد زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۰۲) از اموالشان زکاتی دریافت کن که به سبب آن [نفوس و اموالشان را] پاک میکنی، و آنان را رشد و تکامل میدهی؛ و [به هنگام دریافت زکات] بر آنان دعا کن؛ زیرا دعای تو مایه آرامشی برای آنان است؛ و خدا شنوا و داناست. (۱۰۳) آیا ندانسته اند که فقط خداست که از بندگانش توبه را میپذیرد و صدقات را دریافت میکند؟ و یقیناً خداست که بسیار توبه پذیر و مهربان است. (۱۰۴) و بگو: عمل کنید یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را میبینند، و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید، پس شما را به آنچه همواره انجام میدادید، آگاه میکند. (۱۰۵) و گروهی دیگر کارشان موقوف به مشیّت خداست، یا آنان را عذاب میکند یا توبه آنان را میپذیرد؛ و خدا دانا و حکیم است. (۱۰۶)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: از فضیلت ذکر صلوات و اشارهی قرآنی میشنویم
حاج آقا فرحزاد: یکی از بهترین و محکم ترین مدرک صلوات آیهی قرآن است سورهی مبارکهی احزاب خدای متعال میفرماید «إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» (احزاب/ 56) در قرآن یا ایها الذین آمنوا معمولا اول آمده این جا خدا وسط آمده میفرماید همانا کار خدا و ملائکه صلوات است یعنی دائم لطف و رحمت بر پیغمبر نازل میکند ملائکه هم درخواست درود و رحمت میکند بعد از این مقدمه خدای متعال به ما مومنین خطاب میفرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یعنی شما هم با خدا و ملائکه هم نوا شوید صلوات تخلق به اخلاق خدا و ملائکه است خدا و ملائکه یعنی عالم هستی همه اش ریزش بر سر اربابهای عالم که چهار ده معصوم است دارند شما هم هم نوا شوید کامل ترش این است که هم سلام بدهیم هم صلوات در قرآن میگوید که صلوا علیه یعنی بر پیغمبر چرا ما آل پیغمبر را اضافه میکنیم روایات فراوان هم از طریق شیعه هم اهل سنت داریم که پیغمبر نهی کردند صلوات را دم بریده ابتر نفرستید آل رو هم بگویید حتی فرمودند اگر کسی بر من درود بفرستد آل را اضافه نکند ملائکه لعنتش میکنند آل را هم ضمیمهی صلوات بکنیم. در این صفحه آیهی 105 خدای متعال میفرماید «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّـهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» از این که خدا میگوید عمل بکنید کار بکنید معلوم میشود عمل اختیاری است هیچ وقت اجباری نیست هر عملی کار خوب کار بد حواستان باشد بیننده خیلی است چون پخش مستقیم است حرکات ما را میلیونها نفر ممکن است ببینند چقدر مواظب هستیم همهی بینندهها قابل قیاس با خدا و پیغمبر نیستند خدا میفرماید اعمالتان را مراقب باشید خدا میبیند در معرض دید خدای متعال است رسول خدا میبیند غیر از عرضهی اعمال انسان کامل اشرافی دارد همهی ذرات عالم شعاع وجود انسان کامل هستند هم میبینند هم از نظر تشریفاتی هم پروندهی اعمال عرضه میشود به پیغمبر و امام حتی ما در روایات داریم بعد از شهادتشان هم باز اعمال ما عرضه میشود پیغمبر خدا فرمود بعد از مردن من هم اعمال شما عرضه میشود اگر کار خوب کردید خوشحال میشوم تشکر میکنم اگر کار بد کردید استغفار میکنم پس در دید منظر خدا هستیم پیغمبر میبینند مومنین که اهل بیت امامان معصوم هستند میبینند بعد هم بدانیم که تمام اینها حساب کتاب دارد روز قیامت پرونده هایش موجود است خدایی که غیب و شهادت را آگاه و دانا است به آن چه که شما عمل کردید شما را آگاه میکند.
شریعتی: خیلی خوب یک حسنی هم دارد آن هم این که اگر تحت نظر باشیم و آنها مراقب ما باشند خیلی جاها دست ما را هم میگیرند ان شاء الله همیشه خودمان را در محضر خداوند متعال و اهل بیت ببینیم وقت ما تمام شده اگر نکتهی پایانی مانده میشنویم.
حاج آقا فرحزاد: عزیزان بحث قناعت را پیگیری بکنند قناعت برای همه است ریز درشت کوچک بزرگ اگر فقرا عزت مندی شان را حفظ بکنند پایشان را از گلیماشان فراتر نگذاردن من میتوانم زندگی ساده تری داشته باشم دستم را جلوی اغنیا دراز نکنم عزتی که خدا به فقرا با قناعت داده عرض میکنیم که در روایت داریم از انفاقی که اغنیا میکنند بالاتر است اگر فقرا نیازهایشان را محدود بکنند لقمه را به اندازهی دهانشان بردارند عزتی را خدا به آنها میدهد که راهشان از اغنیا نزدیک تر به بهشت خواهد بود فقرا هم باید مراقب زندگی شان باشد از بحث ما استفاده نشود که قناعت مخصوص اغنیا است نخیر قناعت مخصوص همه است مخصوصا از فقرا بیشتر انتظار داریم عزت خودشان را حفظ بکنند.