وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی (ع)
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 10-03-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان عزیز ان شاء الله لحظات خوبی را داشته باشید حاج آقای فرحزاد سلام علیکم.
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام خدمت شما و همهی بینندگان و شنوندگان عرض سلام و ادب داریم و آرزوی موفقیت برای همهی عزیزان داریم به خصوص عزیزانی که دوران امتحاناتشان است ان شاء الله در امتحانات موفق و پیروز و سرافراز باشند. همین جا جا دارد تشکر بکنم از عزیزانی که راه انضباطی رادیویی هم فراهم کردند. چون زیاد به ما مراجعه میکنند و در پیامها هم است که از طریق رادیو میشنوند خیلیها در مسیر هستند بیرون هستند بسیار کار خوبی بود باید زودتر میشد حالا الحمدلله انجام شده و باز تشکر داریم از عزیزانی که پیامهای فراوانی دادند که راه حل قناعت و شکرگزاری و قانع و صرفه جو بودن واقعا در زندگی ما نقش مهمی داشته است و ما اینها را تجربه کردیم با زندگی اندک درآمد اندک گذران معیشت میکنیم خدا را هم شکر میکنیم راضی هم هستیم آرامش عجیبی داریم عزت داریم مناعت طبع داریم الحمدلله گلایه و شکایت نداریم. آیت الله بهاء الدینی میفرمودند آیات و روایات را باید عمل کرد پیاده کرد و به عینیت رساند وقتی عمل کرد آن حقیقت را آدم درک میکند. و الا صرف این که گوش بدهد فایده ندارد. این واقعا فاجعه است یکی دو روز قبل سازمان غذایی جهان فائو آمار دادند که ایران جزء سه کشور اول جهان است در دور ریختن غذا خیلی فاجعه است آمار داده پانزده میلیون در روز غذای سالم دور ریخته میشود. جزء سه کشور اول جهان هستیم. این سازمان فقط در غذا آمار داده در لباس مشابهش است در مسکن ما چند میلیون مسکن خالی داریم. میلیاردها سرمایه خوابیده است به خاطر این که میخواهند گران تر بفروشند. به خاطر این که گرهی باز شود ارزان تر بفروشیم یا اجاره بدهیم. در هر زمینهای شما وارد شوید است. واقعا این بحثی که ما صحبت کردیم قناعت و صرفه جویی و این که خیر به دیگران برسانیم با این صرفه جویی. یکی از راه حلهای اساسی و مهم این است که اگر صرفه جویی انجام شود و برج زندگی کم شود فقیری نخواهد بود حداقل مملکت ما قطعی است حضرت علی میفرماید لَو عُدِلَ بَینَ النَّاسِ استَغنَوا (تهذیب، ج4 ، ص130) یعنی مردم هر وقت عدالت در بینشان پیاده شود به غنا و بی نیازی میرسند یعنی یک درصد عدهای هستند که اسراف و تبذیر و تجمل و تشریفات زیاد استفاده میکنند یک عدهای فقرا هم زیر خط فقر میروند اگر این جا به جا شود اضافهی خرج زندگی را ما کم کنیم حکومت باید بکند مسئولین در درجهی اول باید انجام بدهند اما ما خودمان هم باید شروع بکنیم اگر هر کس به اندازهی وسع خودش صرفه جویی بکند خدا خیر دنیا و آخرت به او مرحمت خواهد کرد.
شریعتی: ان شاء الله عمل کردن به دانستهها است که ما را سبک بال میکند اگر عمل نکنیم خیلی سنگین میشویم. وصیت پیغمبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام مرور میکنیم رسیدیم به ظلم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیغمبر عظیم الشان به حضرت علی علیه السلام فرمودند مومن چند علامت دارد صبور است شکور است قانع است یک علامت مومن لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ (کافی، ج 2، ص 320) است ما مومن هستیم یا نیستیم؟ در روایات زیاد همین یک علامت آمده است مومن وَ لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسِ (تحف العقول، ص 314) مومن و شیعهی واقعی و مسلمان واقعی کسی است که ظالم نباشد به دیگران تعدی نکند حقوق دیگران را پایمال نکند این معیار هم در قرآن هم روایات متعدد آمده است. حضرت علی فرمودند الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ ما مسلمان هستیم یا نیستیم؟ باید محک بزنیم نماز قبول است حج زکات جهاد روزه قبول است ولی اساس کار این یکی است این خیلی مهم است مسلمان واقعی کسی است که مردم و دیگران از دست و زبان او در امنیت و آسایش باشند بگویند خدا پدرش را بیامرزد گفت مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان این که شر انسان به دیگری نرسد با زبان دست چشم با اعضا جوارحش ظالم نباشد وَ لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسِ در این جا پیغمبر عظیم الشان مورد بالاتر ظلم و مورد مهم تر ظلم را بیان کردند فرمودند یک علامت مومن این است که یعنی حتی مومن به دشمن خودش هم ظلم نمیکند. حتی به دشمن. یعنی جایی که به دشمن نهی شدید شده است که ظلم نکن آیا به پدر مادر همسر اولاد فامیل دوست هم کیش همسایه میشود ظلم کرد؟ این حرام اندر حرام اندر حرام است سیرهی خود پیغمبر ما اهل بیت هم این بوده که در رفتارهایشان یک مورد پیدا نمیکنید که به بدترین آدمها ظلم بکنند امامان ما همسر ناجور داشتند یا پیغمبران مثل حضرت نوح و لوط ولی یک مورد نمیبینید زخم زبان بزنند تحقیر و توهین بکنند. حضرت علی سلام الله علیه که ابن ملجم قاتلش است بعد از این که پیشانی حضرت را شکافت و به طور قطع و یقین هم حضرت علی میدانند که سه روز دیگر شهید میشوند و او پشیمان هم نبود از کارش بارها میگفت من این کار را کردم خوب هم است افتخار میکرد ولی او حضرت علی است به امام حسن فرمودند به حقی که من به تو دارم از همان غذایی که خودت میخوری نه پست تر، از همان غذایی که خودت میخوری به او بده و از نوشیدنی که خودت مینوشی به او بده. این خیلی عجیب است. اطِیبُوا طَعَامَه وَ الینوا فَرَاشَه (انساب الاشراف، ج 3، ص 256) ما یک سردرد بگیریم یک دندان درد بگیریم یک ذره پولمان گم میشود یک کسی حرفی میزند هویتمان را فراموش میکنیم گم میکنیم همه چیز را فراموش میکنیم در آستانهی شهادتش است میگوید حسن جان غذای دشمن من قاتل من که اسیر تو است غذای خوبی باشد فرش زیر پایش نرم باشد. این بالاترین کرامت حضرت علی علیه السلام است. گفتند فرش زیر پایش نرم باشد. بارها سفارش کردند یک وقت ابن ملجم را شکنجه ندهید لَا تُقَیِّدُوا لَهُ قَیدًا لَا تَغُل لَهُ یَداً اگر در اتاقی خانهای اسیر است دستش را چرا میبندید؟ پایش را میبندید؟ چرا در غل و زنجیرش میکنید؟ مبادا توهین تحقیر بکنید. این خیلی مهم است. بعضی زندانها است یا بعضی مجرمین را خدای نکرده توهین تحقیر بکنند شکنجهی روحی جسمی بدهند اینها حرام اندر حرام اندر حرام اندر حرام است هزار بار حرام بگوییم باز هم کم است باید خیلی مواظب باشیم در روایت داریم حکومت ممکن است با کفر بماند یعنی یک حکومتی کافر هستند کمونیست هستند به چیزی اعتقاد ندارد اما ظلم نکنند به ظاهر به مردم برسند خیانت نکنند این میماند اما اگر ظلم اتفاق بیفتد این ظلم ریشهی این حکومت را میکند و از بین میبرد. شما در روایات نهج البلاغه بگردید چقدر دربارهی عدالت و مبارزه با ظلم آمده است. الان ماه شعبان ماه امام زمان است. ما منتظر واقعی امام زمان هستیم یا نیستیم؟ شیعهی واقعی اش هستیم یا نیستیم؟ شاخصهی مهم قیام امام زمان برای چیست؟ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً (کمال الدین، ج 2، ص 377) امام زمان تجلی و مظهر عدالت الهی است و مظهر مبارزه با ظلم و ظالم است آن وقت من میتوانم ظلم بکنم بعد بگویم منتظر امام زمان هستم؟ ظالم باشم بگویم یابن الحسن کجایی مردم من از جدایی. خیلی این جملهی دروغی است. خیلی باید مواظب باشیم.
شریعتی: این ظلم را معنا بکنید در برابر عدالت است؟
حاج آقا فرحزاد: یا عدالت یا جود و کرم و بخشش و گذشت یا بالاتر از عدالت «إِنَّ اللَّـهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (نحل/ 90) عدل چیزی است که حق هر کسی را ادا بکنی الآن مستاجری داری وقتش رسیده باید بلند شود عدالت میگوید بلندش بکن عیب ندارد قرارداد هم دارد اما احسان از این بالاتر است یک وقت میبینید مستاجر شما گرفتاری دارد جا به جا شدنش سخت است احسان میکنید گذشت میکنید اما ظلم این است که حقش را پایمال بکنید زودتر از موعد بلند بکنی زیاده روی بکنی در اجاره گرفتن و آبرویش را ببری. به او اجحاف بکنی و امثال این ها. از حضرت علی پرسیدند معنی عدل چیست فرمودند هر چیزی را در جای خودش قرار بدهیم. تعدی نشود. اگر همهی ماشینها در میان خط عبور بکنند و تعدی نکنند تصادف اتفاق نمیافتد. من پای کسی را لگد نکنم مال کسی آبروی کسی حیثیت کسی شخصیت کسی را تعدی نکنم. فرمودند عدل یعنی هر چیزی را در جای خودش قرار دادن. پرسیدن ظلم و جور چیست؟ فرمودند از جای خودش که جا به جا شد میشود جور و ظلم. حق هر کسی حق خودم را ادا بکنم. ظَلَمتُ نَفسِی گاهی به خودم ظلم میکنم این هم مصداق ظالم است «لَّا إِلَـهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (انبیاء/ 87) حضرت یونس میگوید من به خودم ظلم کردم ترک اولایی کردم خطا اشتباهی کردم. امام زمان مظهر عدالت است مظهر مبارزه با ظلم است خیلی باید مواظب باشیم. آقای دولابی بارها میفرمودند از کارهای بسیار اساسی مسئولین باید این باشد که بازرسهای مستقل داشته باشند اینها را بفرستند در زندانها در ادارهها یک وقت مظلومی آه نکشد. اگر مظلومی آه بکشد حتی اگر مجرم باشد. حضرت امیر چقدر سفارش ابن ملجم را میکند؟ مجرم است ولی میتوانیم به یک مجرم بیش از اندازه مجازات برسانیم؟ اگر زندان دارد قبول اگر حد قصاص دارد متناسب با جرمش باشد. ولی این که تحقیرش بکنیم شکنجه اش بکنیم آبرویش را ببریم شخصیتش را خرد کنیم اینها جایز نیست. کسی ما را قبول ندارد قبول نداشته باشد من میتوانم شکنجه اش بدهم اذیتش بکنم؟ آزارش بدهم؟ بیش از اندازهای که دستور خدا و پیغمبر است اگر من با او رفتار بکنم تعدی بکنم ظالم هستم یا برای گرفتن اقرار او را شکنجه بدهم. اصلا در اسلام شکنجه حرام است تهدید کردن شکنجه دادن خط و نشان کشیدن، هیچ یک از این اقرارها از نظر شرعی قابل پذیرش نیست. زندگی پیغمبر و اهل بیت را کسی مرور بکند پر است از این روایاتی که وَ لَا یَظلِمُ الاَعدَی معاویه خدا لعنتش بکند خیلی جنایت کرد چقدر دوستان حضرت علی را به شهادت رساند چقدر با حضرت امیر جنگید. معاویه وقتی که در جنگ صفین با حضرت علی برخورد کرد. راه آب را بست به حضرت علی. رودخانهای بود که در کنارش بنا بود جنگ اتفاق بیفتد. چه کارهایی که معاویه نکرد. اصلا کتابها میشود نوشت در جنایاتی که معاویه کرد. یک جنایتش این بود که یزید را آورد روی کار که او هم آن همه جنایت کرد این یک نمونه اش است. آب را بست حضرت علی آمدند رسیدند کنار رودخانه دیدند آب را بستند بدون آب که از پا در میآید هر کسی باشد هر ذی روحی از پا در میآید عدهای به حضرت علی گفتند چه کار بکنیم فرمودند اقدام میکنیم مالک اشتر را با جمعی فرستادند حملهی جانانه کردند معاویه و لشکرش را فرستادند عقب از رودخانه دور شدند مجبور شدند عقب نشینی بکنند هر کسی بود کاری که معاویه کرد حضرت علی کرد هر سیاست مداری که بود. عینا تلافی میکرد ولی هر چه به حضرت امیر اصرار کردند شما آب را ببندید آب را نبستند فرمودند نه آب حقی است که. دشمن است در حال جنگ است مسلمانی است که در مقابل افساد و محارب فی الله شده با امامش سر جنگ برداشته حضرت زیر بار نرفتند فرمودند ما مرد جنگ هستیم میجنگیم این نامردی و ظلم است. خود لشکر به کنار اسبها و حیواناتشان چه گناهی دارند تشنه بمانند. این را خدا دوست ندارد. چند ماه که حضرت امیر آن جا جنگیدند آب را نبستند با این که آب در اختیارشان بود و میتوانستند این کار را بکنند و راهی را باز کردند که اینها بیایند از آب استفاده بکنند. بارها بعضیها میآمدند به امام پیغمبر اهانت جسارت توهین فحاشی میکردند اما شما یک مورد پیدا نمیکنید پیغمبر امامان ما اولیاء خدا به دشمن خودشان ظلم بکنند. این خیلی شاخصهی مهمی است یعنی مومن و متقی و مسلمان واقعی پیرو و منتظر واقعی اهل بیت آن کسی است که به دشمن ظلم نمیکند چه برسد به دوست.
شریعتی: خیلی کار سختی است.
حاج آقا فرحزاد: سخت است ولی اگر ملکهی عدالت در وجود انسا پیاده شد مرحوم آسید علی قاضی رحمة الله علیه چند وصیت موقع رحلتشان داشتند یکی از وصایایشان این بوده است فرمودند که الله الله الله سعی بکنید در زندگی کسی را نرنجانید. آقای قاضی شاگردانی مثل علامه طباطبائی آیت الله بهجت تربیت کردند در زمان ما شاید از نظر عرفان و اخلاق و سیر و سلوک شخصیت وارستهای بودند. موقع جان دادنش نمیگوید نماز شب بخوانید ذکر بگویید فلان عبادت را بکنید فلان کار را بکنید دست میگذارد روی مهم ترین کار که مانع سیر و سلوک است. در آیهی قرآن علامت مومن یک علامت است «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ» (انعام/ 82) ایمانشان با ظلم آمیخته نمیشود چیزهای دیگر را نمیگوید یعنی وقتی ظالم نباشیم حق خدا را ادا میکنیم نماز روزه میگیریم. چون آنهایی که حق خدا را ادا نمیکنند هم ظالم هستند. حق مردم همسایه پدر مادر همسر را ادا میکنیم. پیغمبر ما فرمود کسی خانمش را بزند من روز قیامت خصم او هستم یعنی با من دشمنی کرده است. خدای متعال فرمود کسی که مومنی را آزار بدهد در حال جنگ با من خداست. اینها خیلی مهم است آنهایی که ایمان آوردند ایمانشان را با ظلم آمیخته نکردند، اینها به مقام امنیت و آرامش میرسند آدمهایی که حق همه را ادا میکنند مثلا همین قناعتی که گفتیم همین دنیا سرش را میگذارد راحت میخوابد آرامش دارد که من حقی را پایمال نکردم ولی آن قاضی که با رشوه حکم داده وجدانش نمیگذارد شب بخوابد. همهی قضات این طوری نیستند در هر قشری خوب و بد داریم. اگر هم ناحق حکم بدهد که میفهمد ناحق است ممکن است این جا گیر نکند ولی شب وجدانش آزارش میدهد. آن آتش جهنم از درونش شعله میزند «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» (همزه/ 5) بیچاره اش میکند و روز قیامت به فشار قبر و عذاب قبر گرفتار میشود یعنی هم در دنیا فشار دارد هم در آخرت. خیلی باید مواظب باشیم یک علامت اساسی مومن ظلم نکردند است آقای قاضی فرمودند الله الله الله سعی کنید در زندگی دلی را نشکنید دلی را نرنجانید حقی را پایمال نکنید. همان مرنجانی که قبلا درباره اش صحبت کردیم. یکی دو داستان عرض میکنم. من خواهش دارم بزرگ ترین دغدغهی ما همین است اگر ما ظلم نکنیم رستگار هستیم حق الناس و حق کسی گردن ما نباشد. در مراتب بالاتری اهمیت بیشتری دارد کارفرما به کارگر ظلم نکند کارگرها درست کار بکنند کار مفید داشته باشند بنده که آمدم سمت خدا درست حق دیگران را ادا بکنیم یک موقعهایی آقای رکنی که بارهای اول ما را دعوت کردند گفتیم اگر ما پنجاه دقیقه این جا وقت میگذاریم اگر پیام بازرگانی بیاید چند میلیون هزینه اش است من سرفه میکنم گلویم میگیرد میگویم دو ثانیه آب بخورم وقت بینندگان گرفته میشود. نمیخواهم سجاده آب بکشم ولی واقعا وجدانم ناراحت است. دو داستان عرض میکنم. داستانهای جالبی است چون بعضی موقع روایات از ذهنها میرود ولی داستانها میماند. من بار اول این داستان را در کتاب مرحوم علامه جعفری دیدم. ایشان نقل کرده که در کرمان یک حاکمی بود. سابق استاندارها ولات که از طرف سلاطین یک جایی میرفتند خودشان حکومت مطلقه داشتند حاکمی در کرمان بود بی رحم بود. یکی از شخصیتهای منطقه با حاکم درگیر شده بود. عدهای نیرو فرستاد او را گرفتند دستگیرش کردند زندان کردند. در زندان که به سر میبرد. این حاکم خیلی آدم ظالم و بی رحمی بود میخواست او را شکنجه بدهد. شکنجهی روحی هم به مراتب بدتر از شکنجهی روحی است. کسی را در سلول بیندازید در جاهای تاریک یا نزدیکانش را ببرید جلویش شکنجه بدهید. حاکم برای این که او را شکنجه بدهد. زندانی بچهی چهار پنج سالهای داشت او را آورد با او زندانی کرد او پیغام فرستاد من مقصر هستم بچه چه تقصیری دارد؟ شرایط زندان آب و هوای زندان مناسب نیست بچهی من چه گناهی دارد؟ هر چه التماس کرد پیغام فرستاد فایده نکرد وضع مالی اش خوب بود پیغام فرستاد که من پانصد تومان که آن زمان خیلی پول بوده است مثل پانصد میلیون یا بیشتر بوده است. گفت من پانصد میلیون پول به تو میدهم بچهی من را از کنار من ببر برود پیش مادرش باشد. آمدند به حاکم پیغام دادند که من پانصد تومان حاضر هستم بدهم. او گفت ما با پانصد تومان قانونمان وضع مملتمان را به هم نمیریزیم ما وظیفه داریم که بچه پیشش باشد شکنجه ببیند. این بچه مریض شد و سرما خورد. آن جا هم دکتر و دوا نبود معالجه نمیکردند. این از هزار تا زندان بدتر است شکنجههای روحی و تحقیر و اذیت و آزار جلوی چشم من بچهی من هر روز فرسوده شود آب شود مثل شمع و من هم نتوانم کاری بکنم او هم عمدا این کار را کرده بود شکنجهی روحی بدهد. بچه اش در زندان از دنیا رفت خیلی سخت گذشت چند روزی گذشت خود آن حاکم کرمان یک جوانی داشت رشید و سرحال و قبراق که خیلی به او وابسته بود مرض سختی گرفت بردند معالجه کردند خوب نشد گفتند نذر بکن نیاز بکن دعا بخوان پیش علما رفت دعا بکنند پانصد گوسفند نذر کرد برای جوانش کشت این بچهی جوانش خوب نشد و از دنیا رفت. پانصد گوسفند برای شفای بچه اش کشت ولی خوب نشد. خیلی وا رفت خیلی شکنجه دید رفت پیش یکی از علمای کرمان گفت من پانصد گوسفند کشتم که فدا و قربانی بچه ام شوم که اتفاقی نکند. گفت خدا قانونش را به خاطر پانصد گوسفند به هم نمیزند از هر دست بدهی از همان دست میگیری «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/ 8-7) زخمی که زنی چو باز باید خوردن، در کم زدن اختیار باید کردن. بلکه من میگویم در نزدن اختیار باید کرد. اگر این جا بیفتد این آیه را ما باور بکنیم که یک اعرابی باور کرد پیغمبر فرمود رَجَأ الاَعرَابِی فَقِیهًا که دلی را بشکنیم دل ما را هم میشکنند این تازه در این دنیاست. آخرت که غوغاست. عجیب است قیامت محشر است از آنهایی که ظلم کردند. این جا من میتوانم عذرخواهی بکنم حلالیت بطلبم جبران بکنم اما برای قیامت میگوید «يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (غافر/ 52) یعنی تند ترین تعبیرها برای ظالم آمده است. حقیقت کار این آدم آن جا معلوم میشود. میگوید روز قیامت روزی است که ظالمین هر چه عذرخواهی بکنند بگویند ما فدیه میدهیم اگر کار خوبی کردیم بردارید هیچ فایدهای ندارد «وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» ظلم همان ظلمات است ظلم همان آتش جهنم است فوران میزند. مواظب باشیم در زندگی مان حقی را پایمال نکنیم حق دیگران را نخوریم. اگر در مملکت ما این رشوهها نباشد. به ما پیام خیلی دادند حواسمان است متوجه هستی اگر این رشوهها اختلاسها حقوقهای نجومی حق کشیها نباشد ما فقیر نخواهیم داشت. اگر آنهایی که تولید میکنند جنس خوب تولید بکنند درست به مصرف کننده برسانند. یکی از ظلمها این است ماشین تولید میکنیم ده بیست تا عیب دارد بعد هم لوازم یدکی نمیدهیم جنس ناجور میگذاریم این بزرگ ترین ظلم است کم کار گذاشتن در هر کاری ظلم است. خیاط است مکانیک است نانوا است معلم است هر کس کم از کار خودش بگذارد ظالم است. آن چیزی که در توانمان است را انجام ندهیم ظلم است آن چیزی که در توانمان نیست را خدا نمیخواهد. داستان دوم هم خیلی جالب است مرحوم شیخ عباس تربتی که بارها این جا دوستان کارشناس دیگر هم اسمی از ایشان آوردند فضیلتهای فراموش شده کتاب شرح حال ایشان است بیش از پنجاه بار این کتاب چاپ شده در سایت هم است. ایشان خیلی آدم بزرگی بوده است و واقعا میشود گفت شیعهی واقعی بوده است دوست واقعی بوده است مسلمان واقعی بوده است که آشیخ عباس قمی منبر رفته بود آشیخ عباس علی پای منبرش نشسته بود. آقای آ شیخ عباس قمی دید آقای تربتی پای منبر نشسته از منبر مسجد گوهرشاد آمدند پایین گفتند جایی که ایشان پای منبر است من نباید منبر بروم شیخ عباس قمی با آن همه عظمت و مقامی که داشته تواضع میکند ایشان را منبر میکند. ایشان پسری داشتند شیخ حسین علی راشد تربتی که این کتاب را هم پسرش نوشته است. من دقیقا یادم است قبل از انقلاب شبهای جمعه سخنرانی ایشان را زمان شاه میگذاشتند همین شیخ حسین علی بسیار آدم خوبی بود. آقای راشد بود. بعد از انقلاب هم رادیو معارف و اینها بعضا میگذارند و سابق هم میگذاشتند همه قبولش داشتند آدم افتاده و متواضعی بود آدمی بود هم روشن فکر بود به قول خودش میگفت من شاید ده بیست ساعت مطالعه میکنم برای این یک ساعتی که رادیو ایران صحبت میکنم آدم پختهای بود. یک داستان جالبی دربارهی ایشان من شنیدم که پدرش هم در همین زمینه فوق العاده بوده ایشان از تربت و مشهد بعد از این که درس خوانده بود میآید تهران ساکن میشود منزلی که گرفته بود آن موقع پشت مجلس شورای ملی بوده است آن جا را شهرداری طرحی تصویب میکند که خیابان بیندازند پشت مجلس شورای ملی آن موقع. به خانهها اخطار میدهند که این خانهها در طرح قرار گرفته تخلیه بکنید واگذار بکنید کارشناسی میشود مهندسها میآیند نظر میدهند پول شما را میدهند میآیند کارشناسی میکنند به هر کدام میگویند خانهی شما این قدر میارزد اگر اعتراض میخواهید بکنید آن موقع پول خوب میدادند همه راضی بودند. خانهها ارزان بود خانه هایشان را فوری تحویل میدادند جای بهتر میخریدند معمولا کارشناسیها بیش از اندازهی واقعی و ارزش واقعی قیمت میگذاشتند آنها هم راضی بودند واگذار میکردند تا این که کمیسیون میگیرد شهرداری که هر کسی اعتراض دارد اعتراض بکند. عموم خانهها اعتراضی نداشتند فقط یک اعتراض آمده بود به نام حسین علی راشد که من اعتراض دارم به این کارشناسی که برای خانهی من کردید و من قبول ندارم. مهندسهای شهرداری دور هم جمع میشوند میگویند این چه کسی است اعتراض دارد ما بیش از اندازه قیمت کردیم معلوم میشود طماع است و آدم بدی است بعد میفهمند روحانی است در رادیو صحبت میکند دم از قرآن و کتاب میزند این آدم بدی است باید مچش را گرفت و خرد کرد در مهندسها یک مهندسی یهودی بوده است به این مهندسی که یهودی بوده جریان را میگویند که این طوری است یک روحانی داریم این طوری است خیلی زیاده خواه است شما رئیس آن کمیسیون شو و توبیخش بکن بگو شما چقدر پول پرست هستی و دنبال دنیا هستی خلاصه حسابی پیاده اش بکن. میگوید باشد. کمیسیون را میگیرند و از ایشان هم دعوت میکنند ایشان میآید مینشیند میگوید ما این همه خانهها را که تحویل گرفتیم اعتراض نداشتیم تنها اعتراض کننده شما بودید اگر خانهی شما ده هزار تومان میارزیده ما پانزده هزار قیمت کردیم مشکل شما چیست؟ ایشان میگوید مشکل من همین است خودتان میگویید ارزش واقعی خانهی من ده هزار تومان است شما بیشتر میخواهید بدهید از جیب چه کسی میخواهید بدهید؟ این پول برای من حلال نیست آن موقع مثلا به سی میلیون آدم بدهکار میشوم جواب مردم را چطور بدهم؟ چند آدم دارم که حکومت به مردم پول بدهد این طوری فکر بکند. میگویند چرا امام زمان نمیآید؟ این طوری ما چند تا داریم؟ من کسانی را میشناسم از دوستان من مغازه اش در خیابان افتاد شهرداری پول واقعی را میخواست به او بدهد نه پول اضافه، گفت چون ممکن است یک وقت عوارض یا مالیات و زور از مردم گرفته باشد شبهناک است نگرفت خودش هم نیاز داشت گفت من نمیخواهم این مال شبهه دارد ممکن است پول زوری از مردم گرفته شده باشد یعنی از شبهه ناک و حلالش هم بعضیها فرار میکنند. آقای راشد به این مهندس یهودی که نمیدانست هم یهودی است گفت این پول حق من نیست اضافه میدهید من روز قیامت جواب خدا جواب مردم را چه بدهیم؟ اعتراض من برای زیاد دادن پول شماست نه کم دادن. یهودی جا خورد. نوشته بود در حالاتش که گفت اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اللهم صل علی محمد و آل محمد. یهودیها خیلی دنیا را دوست دارند دید یک نفر پیدا شده از دنیایی که به سمتش آمده فرار میکند گفت دین شما حق است این روحانی حق میشود شهادتین گفت و مسلمان شد. رفتار آقای راشد تربتی یهودی را مسلمان کرد. رفتار بندهی فرحزاد و امثال بنده کاری نکند مسلمان یهودی شود. جوان ما همسایهی ما قوم و خویش ما رفتار ما. این خیلی مهم است یک موقعی یکی از مراجع بزرگ فرمودند که این خیلی جملهی پختهای است فرمودند عموم مردم دینشان را از رفتار اهل علم و اهل دیانت میگیرند مادری پدری معلم روحانی که خوش اخلاق است میبیند او متدین است مهربان است. بارها آقای حسینی قمی فرمودند روزه میگیرد عصبانی میشود میگویند کاش ماه رمضان نمیآمد روزه نمیگرفت. روزه میگیریم نماز میخوانیم این لباس تن ما است یا اسم دین را یدک میکشیم رفتار خوبی داشته باشیم. بهترین شیوهی تبلیغ رفتار ماست عموم بچههای ما جوانان ما از رفتارهای ما یا متدین میشوند به دین گرایش پیدا میکنند یا دین زده میشوند و از دین گریز پیدا میکنند. رفتار ما خیلی مهم است اگر ما ظالم نباشیم همهی مشکلات ما حل است علامت مومن این است که حتی به دشمن ترین افرادش هم ظلم نمیکند.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 231 را با هم تلاوت میکنیم آیات 82 تا 88 سورهی مبارکهی هود.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ ﴿٨٢﴾ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ﴿٨٣﴾ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ ﴿٨٤﴾ وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٨٥﴾ بَقِيَّتُ اللَّـهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿٨٦﴾ قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ﴿٨٧﴾ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿٨٨﴾
ترجمه:
پس هنگامی که عذاب ما فرا رسید، بالاترین آن [سرزمین آلوده] را فروترینش نمودیم و بر آن سنگهایی از نوع سنگِ گلِ لایه لایه فرو ریختیم. (۸۲) [سنگ هایی] که نزد پروردگارت نشانه دار بود و آن سنگها از ستمکاران دور نیست. (۸۳) و به سوی [مردم] مَدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم.] گفت:ای قوم من! خدا را بپرستید، شما را جز او هیچ معبودی نیست؛ و از پیمانه و ترازو مکاهید، همانا من شما را در توانگری و نعمت [ی که بی نیاز کننده از کم فروشی است] میبینم و بر شما از عذاب روزی فراگیر بیمناکم. (۸۴) وای قوم من، پیمانه و ترازو را عادلانه [و منصفانه] کامل و تمام بدهید، و اجناس مردم را [هنگام خریدن] کم شمارتر و کم ارزش تر [از آنچه که هست] به حساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید. (۸۵) آنچه خدا [در کسب و کارتان از سود و بهره پس از پرداخت حق مردم] باقی میگذارد، برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید، و من بر شما نگهبان نیستم. (۸۶) گفتند:ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان میدهد که آنچه را پدرانمان میپرستیدند رها کنیم؟ یا از اینکه در اموالمان به هر کیفیتی که میخواهیم تصرف کنیم دست برداریم؟ به راستی که تو [انسانی] بردبار و راه یافتهای [پس چرا میخواهی در برابر آزادی ما نسبت به بت پرستی وهزینه کردن اموالمان به هر کیفیتی که بخواهیم بایستی؟!] (۸۷) گفت:ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیل روشنی از سوی پروردگارم متکی باشم و از جانب او رزق نیکویی به من داده باشد [آیا رواست که خلاف خواسته او عمل کنم؟] و من نمیخواهم آنچه که شما را از آن باز میدارم خود مرتکب شوم؛ تا جایی که قدرت دارم جز اصلاح [شما را] نمیخواهم؛ و توفیقم فقط به [یاری] خداست؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز میگردم. (۸۸)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: فضیلت صلوات را میشنویم
حاج آقا فرحزاد: پیغمبر عظیم الشان فرمودند هر دسته و گروهی که جایی جمع شوند ما مِنْ قومٍ اجْتَمَعُوا فی مَجلِسٍ فَلَمْ یَذْکُروا اسْمَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَمْ یُصَلُّوا عَلَی نَبِیِّهِم إلاّ کانَ ذلکَ المَجلِسُ حَسْرَۀً وَ وَبالاً عَلَیْهم اگر در آن جلسه ذکر خدا نشود و در آن جلسه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده نشود آن مجلس وزر و وبال و حسرت برای آنها در روز قیامت خواهد بود. ان شاء الله جلساتمان را نورانی بکنیم با صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: اشارهی قرآنی را بفرمایید.
حاج آقا فرحزاد: آیهی 88 این صفحه در مورد حضرت شعیب است همهی آنهایی که میخواهند امر به معروف بکنند نهی از منکر بکنند خیرخواهی بکنند ناصح باشند چند شرط بیان کرده است «قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ» یکی این که ما جایی که میگوییم این کار را فرزند ما نکند خودمان هم نکنیم میگوییم انجام بدهد خودمان هم انجام بدهد خلاف آن چیزی که امر و نهی میکنیم خودمان در عمل نداشته باشیم. شرط دیگر در نصیحت و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر این است که قصد ما اصلاح باشد قصد ما برتری نباشد این که من خوبم تو بدی توهین و تحقیر نباشد اصلاح باشد مثل طبیعی که میخواهد طرف را شفا بدهد. گفت نیت من از این که قومم را هدایت میکنم اصلاح است و یکی هم توجه داشته باشیم برای دستگیری دیگران و امر به معروف و نهی از منکر و هدایت دیگران بدانیم که تمام توفیقات ما از خدای متعال است یک بزرگی همیشه این سفارش را میکرد میفرمودند که اگر هم میخواهید بچه شاگرد دوست فامیل را نصیحت و موعظه بکنید بروید گوشهای با خدا خلوت بکنید بگویید خدایا این حرف را تو در دل او بکار، تو او را منقلب بکن تو در او تاثیر بگذار من فقط یک واسطه هستم گاهی هم خوب عمل نمیکنم نتیجهی عکس میدهد توفیقاتمان را در همهی مسائل از خدا بدانیم «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ» (هود/ 88) در همهی ریز و درشت کارهایمان به خدا توکل بکنیم و در همهی ریز و درشت کارهایمان به خدا انابه بکنیم برگردیم بگوییم خدایا تو کمک ما باش این آیات آخر خیلی مهم است که توفیق ما از خداست توکل ما بر خداست ناله و آه ما همه اش در خانهی خداست که خدایا تو کمکمان بکن
شریعتی: خیلی ممنون برای دسترسی سریع به نکات برنامهی سمت خدا میتوانید در فضاهای مجازی ما را دنبال بکنید رصد بکنید samtekhoda3 و به دوستانتان هم معرفی بکنید. در خدمت شما هستیم
حاج آقا فرحزاد: ما بارها دربارهی ظلم خیلی صحبت کردیم در همین وصایایی که شروع کردیم همان فرازهای اولیه اش این بود که یا علی افضل جهاد این است که کسی صبح بکند همت به ظلم کسی نداشته باشد بحث ظلم را مککر گفتیم فقط اشارهای کردیم خیلی باید مواظب باشیم همان طور که آقای قاضی فرمودند از نزدیکان ما که بیشتر با آنها سر و کار داریم پدر مادر همسر اولاد افرادی که سالی یک بار میبینیم کم میشود حقی از آنها ضایع نشده باشد مخصوصا زن و شوهر یک بزرگی فرمود من هر چند روز یک بار از خانم ام حلالیت میطلبم خانه داری میکند بچه داری میکند مهمان داری میکند من دو قورت و نیم ام باقی است فرمان میدهم طلبکار هستم برعکسش همین است مرد بیرون خانه زحمت میکشد کار میکند خانم گلایههایی دارد در هر صورت با کسانی که بیشتر ارتباط داریم هم دیگر را ببخشیم گذشت بکنیم. در دستورات اسلامی این است که مثلا کسی که چیزی میفروشد یک کمی چرب تر بکشد که چون مرز عدالت را کسی معمولا تشخیص نمیدهد مشکل است که بگویی یک گرم این طرف آن طرف نشده پس فروشنده سعی بکند یک کمی سنگین تر بکشد. به طرف مقابل گفتند آن کسی که خریدار است یک کم سبک تر بگیرد اگر او میخواهد بکشد سبک تر بگیرد. به هر کس وظیفهی خودش گفتند. مثلا میوهی درهم که میگویند مشکل است آدم دستش میرود به سمت میوههایی که بهتر است آدم چشمش را ببندد یک طوری بکند که بدها را هم بگیرد که مدیون نشود یعنی اگر در مقابل و معاملات معاشرت با دیگران انسان از حق خودش یک کمی بدهد به طرف مقابل که یک موقعی دچار ظلم نشود. لب مرز حرکت نکنیم مرز مشکل است همان طور که در وضو گفتند یک ذره از آرنج را بالاتر بشوی یک ذره نه زیاد که به وسواس برسد که خاطر جمع شوی که آرنج را شسته ای. حضرت علی در وصایایی که به امام حسن دارند فرمودند فرزندم نفس خودت را بین خود و دیگران میزان قرار بده یَا بُنَیَّ اِجْعَلْ نَفْسَكَ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَكَ وَ بَیْنَ غَیْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَیْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اِكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لاَ تَظْلِمْ كَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ یَحسَنَ إِلَیْكَ (نهج البلاغه، نامه 31) چه کار بکنیم؟ معیار بدهید. خط کش خوبی است. هر چیزی که برای خودت میخواهی برای دیگران هم بخواه ما دوست نداریم به ما توهین تحقیر شود حقمان پایمال شود شما هم دل دیگران را نشکن آبروی دیگران را نبر. هر چیزی را که برای خودت نمیخواهی برای دیگران هم نخواه. همان طوری که دوست نداری به شما ظلم شود حقت پایمال شود تو هم حق دیگران را پایمال نکن. هیچ کس دوست ندارد به او ظلم شود. هیچ فطرتی زیر بار ظلم نمیشود. همان طور که دوست داری دیگران به تو صله بکنند احسان بکنند محبت بکنند همان طور رفتار بکن میزان خودت هستی وجدان ما عقل ما فطرت ما نفس ما میزان است «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (اسراء/ 14) یعنی تو خودت حساب رس خوبی در خودت داری این میزان و سنجش است. آخرهای ماه شعبان را میگذرانیم سه شنبهی هفتهی آینده ان شاء الله زنده باشیم ماه مبارک رمضان شروع میشود من دیدم در روایت از امام پرسید که افضل اعمال ماه شعبان چیست؟ فرمود صدقه و استغفار. با این که روزه است دعای مناجات شعبانیه است چه است چه است صدقه و استغفار. صدقه گناهان را پاک میکند صدقه حقهایی که تضییع کردیم میرود به حساب آنها جبران میشود چرا گفتند رد مظالم بدهید؟ صدقه است دیگر صدقهی واجب است اگر صاحبان امر را نمیشناسیم. صدقه یکی از چیزهایی است که خیلی موثر است به حساب خدا ما واریز میکنیم اگر کسی جلوی ما را گرفت میرود به حساب او یعنی ما در بایگانی یک چیزی داریم و یکی هم استغفار است. روایت عجیبی است برای هیچ ماه دیگری من ندیدم فرمود استغفار کردن و توبه کردن در ماه شعبان هفتاد هزار برابر ماههای دیگر است. در مفاتیح هم این روایت آمده است. استغفار هم نه فقط هر روز هفتاد مرتبه مستحب است اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ لفظ خالی و زبانی نباشد واقعا توبه بکنیم. یعنی قبل از ورود به ماه رمضان پدر مادر همسر اولاد فامیل کارگر کارفرما زیر مجموعه بگویند ما را حلال کنید ببخشید من حق شما را نمیتوانم بدهم اگر میتوانستم میدادم عذرخواهی بکنید عذرخواهی این جا خیلی راحت تر از آتش جهنم است این جا اگر خودمان را نشکنیم با آتش جهنم با فشار قبر ما را میشکنند بینی و بین الله طاقت نداریم استغفار و پاک شدن از بدیها و حق الناس و حق ظلمها در ماه شعبان خیلی خیلی سفارش شده است اگر حقوق دیگران را ادا بکنیم نفس ما میشود عبادت و تسبیح خواب ما میشود عبادت بهترین مهمانیهای ماه رمضان نصیبمان میشود.