حضرت علی (علیهالسلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 07-04-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان عزیز. طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله شب احیایی که گذشت شب پرباری برای همه ما باشد. انشاءالله هیچکسی دست خالی برنگشته باشد. سالروز شهادت مولی الموحدین را تسلیت میگویم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز. شهادت جانگداز مولی الموحدین امیرالمؤمنین را تسلیت میگویم. آرزو میکنم در این شبها که از بهترین شبهای سال است از بهترین برکات این شب ها بهرهمند شویم. شب 23 از شب 21 بسیار مهمتر است. انشاءالله خودمان را برای شب قدر اصلی آماده کنیم.
شریعتی:
میخواهم از کسی بگویم که آفتاب *** خلوت نشین سایهای از ذوالفقار اوست
آن رازگونهای که در عالم هر آنچه هست *** یا نیست یا همیشهترین وامدار اوست
امروز میخواهیم از امیرالمؤمنین علی(ع) بشنویم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اگر کسی زندگی مولا امیرالمؤمنین(ع) را بخواهد مرور کند، تمام نویسندهها و گویندهها و شعرا و کملین عالم وقتی به دریای اقیانوس فضایل مولا علی(ع) میرسند، بلا استثناء همه اظهار عجز میکنند. خود پیغمبر(ص) که قطعاً استاد حضرت علی(ع) بود، فرمود: نشناخت تو را مگر خدا و من. پیامبر(ص) در امالی شیخ صدوق فرمودند: علی جان اگر نبود که من میترسم که آنچه نصارا در مورد عیسی روح الله گفتند، که او را به الوهیت و خدایی و پرستش گرفتند، من درباره تو فضایلی میگفتم که از هیچ قوم و بروجی عبور نکنی الا اینکه خاک زیر پای تو را طوطیای چشمشان کنند. یعنی بیان نورانی پیغمبر(ص) درباره مولا این است که چیزهایی که گفته شده هم خیلی کمتر است. یعنی حقش ادا نشده است. ما الآن علی اللهی داریم. خود حضرت هم مخالفت کردند. حتی بعضیها را تنبیه تندی کردند. حتی اهل سنتهم فرمودند: امیرالمؤمنین ذوب در خداست. یعنی عاشق و شیفته خدای متعال است. چون کسی که عاشق میشود خودش کنار میرود و معشوق وجودش را پر میکند. گفت:
عشق ویران شدن و خانه برانداختن است *** میل خوبان نکند خانه برانداز میل
کسی که عاشق شد، روحیاتش و اخلاقش و صفاتش و نفسش همه محبوب میشود. لذا پیغمبر تعبیری دارد که فرمود:هرکس میخواهد به مرده راه رونده نگاه کند، به مولا علی(ع) نگاه کند. این مردهی خداست! یعنی فانی فی الله و باقی بالله است. یعنی هیچی از خودش ندارد. همه خداست. صفات الله، اسد الله، عین الله، ید الله است. دست خداست. خدا کارهای عالم را با قدرت انجام میدهد. حضرت امیر دست خداست. قدرت خداست. هوش خدا، زبان خدا، وجه خدا است. در یک روایتی دیدم، من قلب نگهدارنده خدا هستم. هرچه خدا به انبیاء داده است در وجود من قرار داده است.
در هر صورت شخصیت بسیار فوقالعاده که از تصور همه خارج است. باید اظهار عجز و ناتوانی کنیم بلکه یک قطرهای از دریای بیکران عظمت مولا برای انسانها تجلی کند. در بعضی روایات داریم در کوه طور که حضرت موسی(ع) درخواست ملاقات خدا را کرد و تجلی شد که هفتاد نفر بیهوش شدند از بنی اسرائیل، که برگزیدهها بودند. خود حضرت موسی هم بیهوش شد. در بصائر الدرجات است که امام صادق(ع) فرمود: کروبیین قومی از شیعیان ما هستند. نور یکی از شیعیان مولا علی(ع) تجلی کرد، که حضرت موسی تاب نیاورد و بیهوش شد و بقیه از دنیا رفتند. منظور من این است که یک جلوه فوق العاده خداست. آینه تمام نمای خدای متعال است. شهریار واقعاً زیبا در وصف حضرت سرود.
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من، به خدا قسم خدا را
یعنی جلوهی تمام نمای خدای متعال است. لذا تعبیرهایی که برای حضرت آمده است «عليا مع القرآن، و القرآن مع علي، لا يفترقان» (کشف الیقین/ص236) یعنی حقیقت قرآن در وجود او تجلی پیدا کرده است. «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِييدور معه حيثما دار» (الفصولالمختارة/ص135) حق با حضرت علی است. علی با حق است. یعنی حقیقت حق تجسم اعمال و صفات و گفتار مولا علی(ع) است. آنهایی که دنبال حق میگردند، حقیقت حق اینجاست. یعنی خدا اینجاست. قرآن اینجاست. نور اینجاست. هدایت اینجاست. صراط مستقیم اینجاست. در منابع اهل سنت بسیار فراوان از فضایلی که پیغمبر ما در مورد مولا علی(ع) هست که بگوییم: «اهدنا الصراط المستقیم» اهل سنت نقل کردند و پیغمبر خدا فرمود. راه دیگری نداریم. راه این است. هرکسی را حضرت تأیید کرد، ما باید تأیید کنیم. و هرکسی را رد کرد باید رد کنیم.
پیغمبر خدا(ص) فرمودند: اگر مردم بر محبت امیرالمؤمنین اجتماع میکردند، همه او را میپذیرفتند و قبول میکردند و دور او می چرخیدند، اصلاً خدا جهنم را خلق نمیکرد. همه آتشهای دنیا بی ولایتی است. آتشهای دنیا و آخرت جدا شدن از مولا علی است. جدا شدن از امام و رهبر است. نبودن با علی است. نبودن با علی جهنم و بودن با او بهشت است. بلکه مافوق بهشت است. گفت:
بهشت را بهشتند، بهشت من علی بود *** علی است آنکه از رخش بهشت منجلی بود
در تعبیر دیگر پیغمبر فرمودند: قسم به خدایی که من رسول الله را مبعوث به رسالت کرده است، اگر همان طور که تمام اهل آسمان تو را دوست دارند، تمام فرشتهها و مریدها در عالم بالا تو را دوست دارند، اگر اهل زمین هم بر دوستی تو اجماع میکردند، خدا هیچ کسی را به آتش جهنم عذاب نمیکرد. یعنی همه عذابها برای جدا شدن از مولا امیرالمؤمنین و ولایت است. لذا محبت و مودت مولا ریشه دین، اساس دین و مغز دین است.
پیغمبر ما این همه در دوران زندگیشان صدمه خوردند. شب و روز زحمت کشیدند. مجنون و ساحر گفتند. شکمبه شتر و گوسفند سر حضرت ریختند. هشتاد مورد جنگ داشتند. در مکه چه فشارها و صدمههایی خوردند. ولی خدای متعال فرمود: همه این زحمتها را کشیدی، «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه» (مائده/67) اگر آن که قرار است جای شما قرار بگیرد، معرفی نکنی، رسالت تو و تمام زحمات تو پوچ پوچ است. هیچ ارزشی ندارد. «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّك» حالا که او را ابلاغ کردی اسلام واقعی است. «وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا» (مائده/3) امروز نعمت کامل شده است.
بزرگی فرمود: تمام انبیاء مقدمهای برای آمدن پیغمبر ما بودند. پیغمبر ما مقدمهای بود برای سر عالم، مظهر العجایب، حقیقت محض، حقیقت عالم، آینه تمام نمای عالم را پرده برداری کنی که مولا علی(ع) است. باطن و جان پیغمبر است. حقیقت پیغمبر است. او آمده برای اینکه آن حقیقت خودش را معرفی کند. حقیقت پیغمبر به معنی دوم در مولا علی(ع) تجلی پیدا میکند. در روایت داریم که حضرت فرمود: روح تو روح من است. تو خود من هستی.
اگر یک انسان منصف و بی طرف بیاید زندگی پیغمبر را بررسی کند. کسی که بیطرف بی طرف باشد. یک شخصیتی 1400 سال قبل در حجاز ادعای پیغمبری کرده است. یک عده مقابله کردند و جنگیدند، تا نفس آخر مقابله کردند و یک عدهای بیتفاوت بودند. یک عده از روز اول تا لحظه آخر ایستادند. دور پیغمبر چه کسی حرف اول و آخر را میزده است؟ چه کسی ظاهر و باطن پیغمبر بوده است؟ چه کسی حلال مشکلات پیغمبر بوده است؟ حضرت علی بین و بین الله با دیگران قابل مقایسه نیست.
اول کسی ایمان آورده حضرت علی(ع) بوده است. میتوانیم او را با کسی مقایسه کنیم و با او موازی قرار دهیم؟ چه کسی بود که در بچگی در شعب ابی طالب با پدرش ابوطالب کنار پیغمبر خوابیدند، و نوبت میگذاشتند که جان پیغمبر را حفظ کنند؟ شبی که قرار بود چهل نفر از چهل قبیله بریزند پیغمبر را بکشند، چه کسی حاضر شد جای پیغمبر بخوابد و جانش را کف دست گذاشت که جان پیغمبر را حفظ کند؟ کدام حلال مشکلات در جنگها حرف اول و آخر را میزد؟ جنگ بدر یلان کفر و شرک را حضرت علی با کمک حمزه به درک فرستادند.
در جنگ خندق که تمام گروهها جمع شدند و مدینه را محاصره کردند، اینها خندق کندند. اینجا گفتند: کار تمام است. عمر بن عبدود از خندق گذر کرد، وقتی که رجز میخواند و شعار میخواند سه بار گفتند: یکی برود جوابش را بدهد. تمام سرها پایین بود و همه میترسیدند. هر سه بار حضرت علی بلند شد و رفت. همین یک جمله در عظمت آقا کافی است. «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين» (اقبال الاعمال/ص467) روایتی هم اهل سنت نقل کردند «ضربه علی خیر من اعمال امتی الا یوم القیامه» یعنی آن ثقلین که جن و انس، در طول قرنهای طولانی چند میلیون نماز می خوانند و عبادت میکنند و کار خیر می کنند.اگر به علی وصل نباشی هیچ چیز قبول نیست. رمز اوست. اصل عبادت اوست. فرمود: بالاتر از عبادت جن و انس است. تمام عبادات عرفا و تمام چیزها مدیون آن شمشیر است. رمزش این است که پیغمبر فرمود: تمام کفر در مقابل تمام ایمان قرار گرفته است. یعنی اگر عمروبن عبدود غالب میشد، پیغمبر و اسلام همه تمام شده بود. ولی اگر او غالب شود که شد، ایمان غلبه می کند. «ِّلِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» (توبه/33) پیغمبر ماند و قرآن ماند.
در جنگ خیبر پیغمبر اول جناب ابوبکر را فرستادند. نتوانست کاری کند. عمر نتوانست کاری کند. فرمود: پرچم را بدست کسی میدهم که کرار است. تا فتح نکند برنمیگردد! ما تعصبی نداریم. مثنوی میگوید: شمشیر بردار و مانند علی در خیبر را بکن. یا اینکه کنار برو و بگو: من نمیتوانم.
یا تبر بردار و مردانه بزن *** چون علی وار این در خیبر بکن
ورنه چون صدیق و فاروغ مهین *** رو طریق دیگران را برگزین
امیرالمؤمنین با قدرت ید اللهی خیبر را فتح کردند. و مرهب را که شجاع و قهرمان یهودیها بود از وسط نصف کردند که یهودیها فرار کردند و تسلیم شدند. کسی زندگی پیغمبر را مرور کند، ببینید در کنار پیغمبر و کلید راست و چپ پیغمبر، حلال مشکلات پیغمبر و همه کاره پیغمبر، برادر پیغمبر که بود؟ چه کسی همه گرهها را باز میکرد؟ در کافی شریف هست که از امام صادق روایت شده که فرمود: بخدا قسم هیچ پیشامد تلخ و ناگواری برای پیغمبر پیش نمیآمد، سراغ مولا علی(ع) میفرستاد. میدانست او حلال مشکلات است. کلید همه کارها اوست. رمز اوست. اندیشه و قدرت و مدیریت و فکر او میتواند همه مشکلات را حل کند. خیلیها وقتی به قدرت میرسند استاد و بزرگترشان را کنار میزنند. ولی حضرت علی تا وقتی پیغمبر بودند یک خطبه در مقابل پیغمبر نخواندند. اینقدر ادب داشتند.
مرحوم محدث قمی نوشتند گاهی پیغمبر نشسته بودند و میخواستند بلند شوند، دوست داشتند مولا علی بیاید و دستش را بگیرد و بلند کند. پیغمبر میتوانست بلند شود ولی خوشش میآمد که علی بیاید دست ایشان را بلند کند. چون میدانست که گره گشا و راه گشا اوست. وقتی حرکت میکرد جبرئیل طرف راستش و میکائیل طرف چپش بود. تا فتح و ظفر نمیکرد برنمیگشت. من میلیونها میلیون جایزه میدهم به کسی که یک سندی پیدا کند که حضرت علی یکجا از دشمن فرار کرد و پشت به دشمن کرده باشد. در حالی که دیگران بارها فرار کردند. حضرت علی زرهاش پشت نداشت. چون هیچوقت به دشمن پشت نمیکردند. خیلی مواظب بودند کسی از پشت حمله نکند. قدرت الله است. خدا او را بزرگ کرده است.
در خصال شیخ صدوق هست که خدا به پیغمبر هفتاد خصلت و صفت مهم عطا کرده است که یکی این است. اول شخصیت عالم، سرور عالم، سید بشر، سید همه انبیاء و مرسلین است. فرمود: یا علی من در دنیا و آخرت از تو علی بینیاز نیستم. نیاز به تو دارم و تو باید به من کمک کنی. حتی در آخرت! بسیار روایت داریم که در آخرت جبرئیل امین همه اختیارات بهشت و جهنم را به پیغمبر میسپارد و پیغمبر هم به قائم مقام و مجری همه ما حضرت امیر میسپارند. «انتَ قَسِيمُ الجَنَّةِ وَ النّارِ» (بحارالانوار/ج39/ص209) شیعه و سنی این حدیث را نقل کردند. مجری که باید اجرا کند و امر به تمام فرشتهها میکند مولا علی(ع) است. پیغمبر نظارت میکنند.
ما چهار برابر شیعهها از اهل سنت روایت داریم که هادی حضرت علی به پیغمبر خداست. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (رعد/7) لذا فرمود: یا علی من در دنیا وآخرت، در همه عوالم بودم و همه انبیاء را کمک کردم ولی با پیغمبر در سر و آشکارا بودم. لذا فرمود: در دنیا و آخرت تو باید به من کمک کنی. از تو بینیاز نیستم. اگر کمک های حضرت علی نبود پیغمبر را میکشتند و از بین میرفت. خود پیغمبر میفرمایند: من محتاج تو هستم.
در شب معراج که ملاقات خصوصی با خدای متعال بود. وقتی پیغمبر با خدای متعال ملاقات کرد. خدا فرمود: یا احمد! در میان خلق به عالم چه کسی را از همه بیشتر دوست داری؟ چه کسی را از همه مطیعتر یافتی؟ عرض کرد: مولا علی(ع)! خدا فرمود: منم همینطور. در روایتی دارد که از محبت سؤال کرد. ای احمد! چه کسی را از همه بیشتر دوست داری؟ پیغمبر ادب کردند و تواضع کردند و گفتند: هرکسی که تو از همه بیشتر دوست داری. خدای مهربان فرمود: یا احمد من علی بن ابی طالب را از همه بیشتر دوست دارم.
بارها پیغمبر میخواست دعایش مستجاب شود، خدا را به حق علی بن ابی طالب قسم میداد. ابن ابی الحدید در جلد بیست شرح نهجالبلاغه صفحه 316 نقل کرده و میگوید: مولا علی(ع) میفرماید: من یکبار از پیغمبر خدا سؤال کردم که از خدا بخواهد، خدا مرا بیامرزد. برای آمرزش من دعا کند. پیغمبر فرمود: این کار را میکنم. برایت دعا میکنم. بعد میفرماید: حضرت بلند شدند و نماز خواندند و بعد از نماز دستش را بلند کرد برای دعا. حضرت امیر فرمود: من گوش دادم ببینم چه میگوید. بحقی که حضرت علی در نزد تو دارد، علی را بیامرز و ببخش. حضرت علی فرمود: چرا خدا را به من قسم میدهی؟ پیغمبر فرمود: علی جان کسی گرامیتر و بزرگوارتر از تو نزد خدا هست که خدا را به او قسم دهم؟ از تو محبوبتر کسی را پیدا نکردم که خدا را قسم بدهم که دعا مستجاب شود.
شریعتی: امروز آیات 25 تا 33 سوره مبارکه ابراهیم در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «25» وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26» يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ «27» أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ «28» جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ «29» وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ «30» قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ «31» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ «32» وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ «33»
ترجمه: (شجرة طيّبة) با اذن پروردگارش، همواره ميوه مىدهد و خداوند براى مردم مثلهايى مىزند، باشد كه به ياد آرند و پند گيرند. و مَثَل سخن (و اعتقاد) پليد همچون درختى پليد (و بىريشه) است كه از روى زمين برآمده و هيچ ثباتى ندارد. خداوند در زندگى دنيا و در آخرت، اهل ايمان را با كلام (و عقيدهى حقّ و) ثابت، پايدار قرار مىدهد و خدا ستمگران را (به حال خود رها كرده، توفيقشان را گرفته) گمراه مىكند و خداوند آنچه بخواهد (طبق عدل و حكمت خود) انجام مىدهد. آيا به كسانىكه نعمت خداوند را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت در آوردند ننگريستى؟(آنان) به دوزخ درآيند كه چه بد جايگاهى است. (رهبران فاسد) براى خداوند شريكهايى قرار دادند تا مردم را از راه خدا گمراه نمايند. بگو: كامياب شويد كه قطعاً پايان كار شما آتش است. (اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آوردهاند، بگو: نماز را برپا دارند، و از آنچه به آنان روزى دادهايم، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه دادوستدى باشد و نه دوستى و رابطهاى. خداست كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان، آبى فرو فرستاد، پس با آن براى رزق شما از (زمين) ميوهها بيرون آورد و كشتى را رام شما نمود تا به فرمان او در دريا به حركت درآيد و براى شما نهرها را مسخّر نمود. و (خداوند) خورشيد و ماه را كه دايماً در حركت هستند، براى شما رام نمود و نيز شب و روز را براى شما مسخّر نمود.
شریعتی:
عشق من و تو چه ماجرایی دارد *** این قصه چه شاهی چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم *** ایوان نجف عجب صفایی دارد
نکته صلوات را بشنویم و بعد اشاره قرآنی را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: در کافی هست که فرمود: «إِذَا ذُكِرَ النَّبِيُّ (ص) فَأَكْثِرُوا الصَّلاةَ عَلَيْهِ» (كافي/ج2/ص492) هروقت ذکر و یاد پیغمبر میشود بر محمد و آل محمد زیاد صلوات بفرستید. «مَنْ صَلَّي عَلَي النَّبِيِّ (ص) صَلاةً وَاحِدَةً صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلائِكَةِ» (كافي/ ج2/ص492) چه بازتاب فوقالعادهای دارد. فرمود: کسی یکبار درود و صلوات بر پیامبر بفرستد، خدای مهربان هزار درود و صلوات با هزار صف از ملائکه نازل میکند بر کسی که صلوات بر محمد و آل محمد میفرستد.
در این صفحه آیه 28 سوره ابراهیم، خدای مهربان می فرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ، جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ» نمیبینی آنهایی که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند، کفران نعمت کردند و قومشان را به هلاکت کشاندند و به جهنم رساندند. ما روایت فراوان در جای جای قرآن داریم که از نعمت خدا به ولایت تعبیر و تفسیر شده است. در روایات فراوان داریم. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» (تکاثر/8) « يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها» (نحل/83) نعمت خدا را روز غدیر خم شناختند و بعد از پیغمبر انکار کردند. مهمترین نعمت، نعمت ولایت است. رهبری جامعه خیلی مهم است. امام ناری داریم، امام نوری داریم. مشکل دنیا الآن چیست؟ مشکل این است که رهبرانی آمدند و جای خدا و پیغمبر را گرفتند و مردم را دعوت به بدیها میکنند. بالاترین ظلها ظلم به ولایت است. بالاترین جنایت این است که آدم از امام به حق جدا شود و به امام باطل روی آورد. لذا پیغمبر فرمود: «عَلِيٌ خَيْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَي فَقَدْ كَفَر» (من لا یحضره الفقیه/ج3/ص493) یعنی حضرت علی(ع) بهترین انسانهاست. اول شخصیت عالم است. کسی احاطه به ما سِوی الله دارد. هرکس انکار کند کفر ورزیده است. نعمت ولایت را تبدیل به کفر کردند و حضرت علی را خانهنشین کردند. دیگران را آوردند و قومشان را به هلاکت رساندند.
چون روز شهادت مولا امیر المؤمنین(ع) است، دو شب احیا را سپری کردیم و این دو شب مقدمهای است برای شب احیای اصلی. شب 23 رمضان خیلی جدی است. حضرت زهرا(س) حتی بچهها را بیدار نگه میداشتند و به صورتشان آب میریختند. سوره عنکبوت و روم را بخوانند. امام صادق فرمود: بخدا قسم کسی این دو سوره را بخواند اهل بهشت است.
در یکی از زیارتها تعبیر شده است «السلام علیک یا اول مظلوم» سلام بر شما آقایی که اول مظلوم عالم هستی. چون واقعاً ظلمی که به حضرت امیر شد به هیچکس به این اندازه ظلم نشده است. از امام باقر(ع) سؤال کردند: جنگهای پیغمبر سختتر بود یا جنگهای حضرت علی؟ فرمودند: جنگهای حضرت علی سختتر بود. پیغمبر با مشرکین و کفار میجنگید. معلوم بود با چه کسی میجنگد. اما آنهایی که مقابل علی(ع) بودند چه کسانی بودند؟ معاویه که بود؟ جز اصحاب پیغمبر بود. بعضی گفتند: کاتب پیغمبر بوده است. طلحه و زبیر چه کسانی بودند؟ جنگ جمل را میتوانیم انکار کنیم؟ با مسلمانها مقابل علی(ع) آمدند. این خیلی سخت بود. خود حضرت میفرماید: «صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى» (نهجالبلاغه/خطبه 3) یعنی بعد از پیغمبر آنقدر به من فشار آمد و صبر کردم، مثل کسی که استخوان در گلو و خار در چشمش فرو رفته باشد. به خانه حضرت حمله کردند. همسر حضرت را به شهادت رساندن، فرزند حضرت محسن را شهید کردند. امام صادق فرمود: جریان غصب حق حضرت امیر و حمله کردن از جریان عاشورا برای ما تلختر و سنگین تر است. چون این شروع همه عاشوراها و شروع همه ظلمها بود.
پیغمبر(ص) وقتی از دنیا رفتند، هفده عدد از موهایشان سفید شده بود. ولی حضرت امیر تمام محاسنشان سفید شده بود. هردو بزرگوار هم 63 سال عمر کردند. در روایت داریم که پیغمبر بارها یاد مظلومیت حضرت علی میافتادند، و برای حضرت گریه میکردند و اشک میریختند. در همین خطبه شعبانیه داریم که وقتی اعمال ماه شعبان را بیان فرمودند، روزه، نماز، عبادات چقدر خاصیت دارد، در پایان خطبه پیغمبر شروع به گریه کردند. آدم در خطبه و سخنرانی که گریه نمیکند. پیغمبر یاد چیزی افتادند گریه میکنند. حضرت علی میفرماید: گریه من برای مظلومیت و غربت شماست. در همین ماه مبارک رمضان خون تو را حلال میکنند و این محاسن تو را از خون سرت خضاب میکنند. بخاطر مظلومیت شما و ضربتی که به شما میزنند گریه میکنم. یعنی میتوانیم بگوییم: روز 21 رمضان شهادت اول شخصیت عالم پیغمبر خداست. فرمود: یا علی کسی که تو را بکشد، مرا کشته است. در واقع رسول الله را کشته است. با خدا به جنگ رفته است. هرکس با تو دشمنی کنی با من دشمنی کرده است. هرکس به تو ناسزا بگوید، چه کردند که اگر کسی برای امیرالمؤمنین خون گریه کند، کم است. صد سال روی منبرها، خطبهها، سخنرانیها، لعنت کردن حضرت علی جز وظیفه بوده است! یعنی از بعد از معاویه کاری کردند که دشنام دادن به حضرت علی را وظیفه میدانستند. کسی که در زمان خلافتش شهید میشود، ولی دشمنان قسم خوردهای داشتند، که گفتند: هرجا دفن شود ما میرویم میشکافیم. و آتش میزنیم و جسارت میکنیم. این چقدر مظلومیت است که نمیشود حضرت را روز روشن دفن کرد. صد سال قبر مولا علی مخفی بود. بچهها نمیتوانستند سر قبرشان بروند. بچههای حضرت امیر سه چهار ساله تا هفت سالگی بودند، مادر را از دست دادند. همه امید و عشق و محبتشان به پدر بود. دلشان به پدر خوش بود ولی با این مصیبتهایی که بر سر پدر آمد، دیگر دلخوشی نداشتند. یا علی تو مثل نفس من هستی. روح تو روح من است. طینت تو طینت من است. در روایت داریم که اگر کسی یک ذره دشمنی این آقا را داشته باشد، بی اشک به جهنم میرود. در روایت داریم اگر جبرئیل، میکائیل، عابدهایی که همه عمر عبادت کردند، یک ذره اگر دشمنی مولا علی در دلشان باشد، با صورت در آتش جهنم پرتاب میشوند. یا دوستی دشمنان علی را داشته باشند. بگویند: دست ابن ملجم درد نکند. معاویه آدم خوبی بوده است، اینها جهنم میروند. محبت امیرالمؤمنین را بارور کنیم. یک ذره محبت مولا باشد، با دشمنان او هم دشمن باشد، اهل نجات است. نمیگوییم: بی حساب و کتاب میرود. پایان کارش ختم بخیر میشود. پیغمبر(ص) فرمودند: یا علی مثل تو مثل سوره توحید است. سوره توحید ثلث قرآن است. یعنی یک سوم قرآن است. کسی یکبار بخواند، یک سوم است. دو بار دو سوم، سه بار مثل اینکه یک ختم قرآن کرده است. فرمود: یا علی هرکس تو را با قلبش دوست بدارد یک سوم ایمان دارد. کسی که به ایمان حضرت علی کفر بورزد، عملش حبط میشود. فرمود: کسی با قلب و زبان هم اظهار کند، این مودت میشود. این دو سوم ایمان را دارد. کسی که با قلب و زبان و عمل هم دوستی را اظهار کند، این ایمانش کامل است.
در روایت داریم که پیغمبر ما فرمود: کسی که یک عمری یا علی میگوید و ارتباطش با علی حفظ میکند و مهر و محبت و ولایت را برای خودش و خانوادهاش و بچههایش حفظ میکند و جان و آبرو میدهد، موقع مردن حسرت نمیخورد. وحشت در قبر ندارد. این است که میگویند: موقع مردن و سرازیری قبر آن کسی که فریاد رس اولین و آخرین است این آقاست. بزرگی فرمود: کسی که شب نوزدهم میخواهد مسجد برود، ضربت میخورد و شهید میشود. وقتی مرغابیها جلویش را میگیرند، حضرت به دخترشان سفارش کردند که به اینها آب و دانه بدهد، یا در صحرای علفزار رهایشان کن. کسی که مرغابیهای خانه دخترش را فراموش نمیکند، آیا از دوستان و شیعیان و محبانش و عاشقانش دستگیری نمیکند؟ انشاءالله امید ما به دستگیری حضرت علی باشد.
محقق اردبیلی را خواب دیدند، لباس زیبایی در اندام دارد و خیلی بانشاط است. گفتند: چه خبر از آن عالم؟ گفت: اینقدر به شما بگویم که بازار عمل من کساد بود. ولی آنکسی که شاه کلید همه کارها بود، او مرا نجات داد. اتصال به ولایت مرا نجات داد.
شریعتی: دعا بفرمایید.
خدا را به حق مولا امیرالمؤمنین قسم میدهیم که قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک و ما را جزء بهترین یاران حضرت قرار بدهد. ما را جزء بهترین برگزیدگان که مورد نظر خودت و ولی خودت است قرار بده. رفع هم و غم و گرفتاری از همه گرفتارها شود. آنهایی که مسکن ندارند. همسر ندارند. اولاد ندارند. شغل ندارند. همه را رفع هم و غم و گرفتاری بفرما. خیر و سعادت دائم به همه ما عنایت بفرما. ما را جزء بهترین دوستان و ولایتمداران به مولا علی(ع) قرار بده.