وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی (علیهالسلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 14-04-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان عزیز. آرزو میکنم در هر کجا که هستید انشاءالله تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله خدا به همه ما توفیق بده که از باقیمانده ماه مبارک رمضان، از این روزها و شبهای طولانی نهایت بهره را ببریم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز. آرزوی قبولی طاعات و عبادات را داریم. امیدواریم انشاءالله این ماه مبارک رمضان آخرین ماه رمضان عمر ما نباشد. همانطور که در دعای آخر ماه وارد شده «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاه»(اقبال الاعمال/ص243) خدایا آخرین روزه گرفتن ماه در این ماه رمضان نباشد. «فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما» (اقبال الاعمال/ص243) اگر هم در تقدیر الهی هست که بعضی از دنیا بروند، مورد رحمت خدا قرار بگیریم. مورد محرومیت خدای متعال قرار نگیریم. انشاءالله روزهای پایانی ماه رمضان را حداکثر بهره را ببریم. بینندههایی که میخواهند ختم قرآن در ماه رمضان اتفاق بیافتد، احتمال است که یکوقت ماه رمضان 29 روز باشد، امروز و فردا جز سی را هم به پایان برسانند که انشاءالله کل تلاوت در این ماه اتفاق بیافتد.
شریعتی: بحث ما وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین (ع) بود.
حاج آقای فرحزاد: پیامبر عظیم الشأن در دنباله وصایا به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «يا علي! أربعة لا ترد لهم دعوة» چهار گروه هستند که دعای آنها رد نمیشود. یکی پیشوا و امام عادل است. دوم «و والد لولده» پدری که برای فرزند از صمیم دل دعا میکند. و سوم کسی که پشت سر برادر و خواهر مؤمن، دلسوزانه و خیرخواهانه دعا میکند. خدای دعایش را مستجاب میکند. چهارم دعوت و دعای مظلوم است. خداوند میفرماید: من انتقام تو را خواهم گرفت ولو اینکه وقت بگیرد. قبل از اینکه توضیحی در مورد این چهار قسمت عرض کنیم، دعا اعم از درخواست خوب است یا نفرین است. دعا که میگوییم یعنی هم دعایی است که نفع طرف را میخواهیم یا دعا و نفرین است. نفرین هم دعاست منتهی بر علیه طرف است. در روایات ما سفارش شده که تا میشود نفرین نکنید. مخصوصاً برای دوستان و فامیل و نزدیکان، گاهی پدرها و مادرها، افراد دیگر عصبانی میشوند. روایتی از پیامبر دیدم که فرمودند: من پیش خدا واسطه شدم که نفرین حبیب در مورد حبیب مستجاب نشود. یعنی دوست برای دوست نفرین میکند. پدر و مادر برای اولاد و اولاد برای پدر و مادر، یک لحظه است. عصبانی میشوند، این رد شود و قبول نشود. ولی خوب یک جاهایی که طرف سر ریز میشود و واقعاً ظلمی میشود که نفرین میگیرد. دیگر آنها را نمیشود کاری کرد. در عین حال اگر بتوانیم به جای نفرین دعا کنیم، انبیای سابق گاهی به حدی میرسیدند که دیگر میدید فایده ندارد. ظرفیت تکمیل شده، حضرت نوح(ع) به جایی رسید که دید هیچ فایدهای ندارد. نهصد و پنجاه سال برای اینها زحمت کشید. گفت: هیچ حرف مرا گوش نمیدهند. نفرین کرد و غرق شدند. گفت:
تا دل مرد خدا نامد به درد *** هیچ قومی را خدا رسوا نکرد
ما چون امت پیغمبر رحمه للعالمین هستیم. پیغمبر و امامان ما هیچوقت نفرین عمومی نداشتند. شخصی بوده، به شخص خاصی یا گروه خاصی بوده، ولی عمومی نداشتند. در جنگ احد وقتی دندان و پیشانی حضرت را شکستند، یک نفر به پیغمبر همین پیشنهاد را داد که «ادعوا علیهم» بیایید مثل پیغمبرهای دیگر آه بکشید. یک ناله بزنی بلا نازل میشود. حضرت این جمله را فرمودند: «الّلهم اهدِ قومى فانّهم لا يعلمون» خدا مرا نفرستاد که لعن و نفرین کنم. خدا مرا فرستاد که رحمت باشم. دعوت کننده باشم. خیرخواه و دلسوز باشم. خدایا قوم مرا بیامرز. همینها که سنگ زدند و جنایت کردند. اذیت کردند و آزار رساندند. خدایا قوم مرا هدایت کن! عذرشان را هم آورده است. که از روی نفهمی و نادانی است. از روی جهالت است. انشاءالله ما هم تا جایی که می شود به جای نفرین دعا کنیم. وقتی دل ما میشکند، بگوییم: خدایا این بچه را هدایت کن. این پدر و مادر را هدایت کن. این قوم و خویش را هدایت کن.
مادری میگفت: من یکوقت عصبانی شدم و به بچهام نفرین کردم. تصادف کرد. هزینه ماشین را باید بدهیم. یعنی آشی که پختیم باید بنشینیم و بخوریم! یعنی اگر شورش کردی و خراب شد باز باید غصه بخوری. حضرت یونس چرا در شکم ماهی رفت؟ نفرین کرد بلا نازل شد، خدا در شکم ماهی توبیخش کرد. گفت: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (انبیاء/87) خدا از شکم ماهی درآورد و قومش را هدایت کرد و بلا را هم برگرداند. خدا این را دوست دارد. گفت: من مدتی دنبال درمان بچهام بودم، ماشین هم خسارت مالی دیده بود باید جبران کنیم. یعنی برگشت نفرین به خود ماست. مخصوصاً اگر نزدیکان ما باشند.
یک آقایی منبر رفته بود و سخنرانی میکرد. کسی وارد مجلس شد، دیوانه بود. شکلک درمیآورد، مجلس را به هم میزد. روحانی یک مقدار تحمل کرد و دید حواس خودش و مردم پرت میشود، عصبانی شد. گفت: سر جایت بنشین. انشاءالله خدا نابودت کند! دیوانه از جا بلند شد و گفت: این چه دعایی بود به من کردی؟ بگو: خدا به من یک عقل بدهد که شما را اذیت نکنم. بعد به مردم گفت: به من دیوانه میگویید و به این آقا عاقل میگویید؟ این چه دعایی بود برای من کرد؟
سعی ما اول بر این باشد که نفرین نکنیم. دعا کنیم. یعنی بر علیه کسی نفرین نکنیم. البته کسانی که قابل هدایت نیستند، دشمن اهل بیت هستند، شمر و یزید و غیره تکلیفشان معلوم است. ولی آنهایی که دوست اهلبیت هستند، مؤمن و مسلمان هستند، تا میشود همان روش پیغمبر را پیش بگیریم. هدایتشان را بخواهیم بهتر از این است که نفرین کنیم.
اما آن چهار دستهای که پیامبر فرمودند: خدا دعای اینها را رد نمیکند. یکی امام عادل است. هر پیشوای عادل، در حد بالا امام و وصی پیغمبر و در حد پایین عالم ربانی، مدیر، معلم، سرپرست، رئیس، مسئول مملکت، رهبر یک جمع کوچک یا بزرگ، که این در عربی به امام تعبیر میشود. ولی به شرطی که عادل باشد. یعنی اجحاف نکند. ظلم نکند. عادلانه رفتار کند. خدا دعای اینطور افراد را به اجابت میرساند. دعای پیشوا و امام عادل به اجابت میرسد. از یک امام جماعت بگیر تا در سطوح بالاتر. در روایت داریم که «فَاعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ عِبَادِ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ عَادِلٌ» (نهجالبلاغه/خطبه164) برترین انسانها در نزد خدا پیشوایان عادل پیشه هستند. در بعضی روایت داریم که چند دسته هستند که بیحساب و سریع به بهشت میروند. یکی امام عادل است. روایت زیبایی است که در خصال شیخ صدوق است. «ثلاثة یدخلون الجنه بغیر حساب» بدون حساب و ضربتی به بهشت بروند کم داریم. سه دسته هستند که بیحساب و کتاب به بهشت میروند. در قیامت سختی ندارند. یکی امام عادل است. کسی که در زندگیاش به زیر مجموعهاش ظلم نکرده است. سرپرستی عادلانه داشته است. دوم «تاجرون صدوق» آدم کاسب و تاجری که راستگو است. خیانت در تجارتش نمیکند. درست خرید و فروش کرده است. دروغ نگفته و کلک نزده است. کسی که در کسب و کارش صادق است بیحساب و کتاب به بهشت میرود.
روایت عجیبی دیدم که «مجالدة السيوف أهون من طلب الحلال» (کافی/ج5/ص161) یعنی اینکه آدم خط مقدم جنگ برود و بجنگد راحت تر از این است که در کار تجارت و کسب حلال خیانت نکند و صادقانه رفتار کند. الآن دائم میخواهند چپاول کنند. من اجناسم گران شود و همه در فشار و زحمت بیافتند.
سوم «شیخ افنی عمره فی طاعة الله» پیرمرد و پیرزنی که عمرشان را در طاعت و بندگی خدا صرف کردند. این خانم و آقا یک عمری آزارشان به فامیل و عروس و نوه و نتیجه و داماد نرسیده است. همه از او راضی هستند. سرش در لاک بندگی خودش بوده است. این هم بی حساب و کتاب به بهشت میرود. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. انشاءالله حسابهایمان را تسویه کنیم. و در روزهای پایانی ماه رمضان حلالیت بطلبیم و پاک و پاکیزه باشیم. فرمود: شقی و بدبخت کسی است که ماه رمضان بیاید و بگذرد و مشمول غفران خدا نشود. شهری که همه درهای الهی باز است، مثل این است که آدم یک عمر کنار دریا باشد، تنش را به آب نزند و خودش را تمیز نکند. واقعاً شقی است. انشاءالله دل ما نرم شود و به خواستههای خدا تن بدهیم و فرمان خدا را ببریم.
امام عادل هیچگاه به ما ظلم نمیکند. مواظب باشیم ما حقش را پایمال نکنیم. اگر ما پدر عادلی داریم، مدیر و مسئول و معلم عادلی داریم. خیلی از مواقع پایینیها به بالاییها ظلم میکنند. این هم باید مواظب باشیم. در روایت داریم اگر کسی امام عادل را قدرشناسی نکرد، گرفتار امام ظالم میشود. یک حاکم ظالم میآید و قصاصشان میکند. همانطور که حضرت علی(ع) شب بیست و نهم نفرین کردند. خود پیغمبر فرمود: دعا کن، ولی حضرت دعا کردند خدایا مرا پیش بهتر از اینها ببر. ولی چون قدرشناسی نکردند گرفتار حجاجها و معاویهها شدند. یعنی واقعاً قدرشناسی این است که امام عادل را قدردان باشد. در روایت داریم دعای امام عادل مستجاب است، امام زمان و ائمه که دعا میکنند، جلوی خیلی از بلاها را میگیرد. اصلاً امام زمان(عج) که امام به حق است و معصوم کامل است، در روایت داریم که به شیخ مفید نامه نوشتند: هم و غصه ما برای شماست. کار امام عادل عدالت محض است. غم و غصهاش بخاطر امت و دیگران است. اختلاف نداشته باشیم. بر سر و کله همدیگر نزنیم. دسته بندی نکنیم. جناح بندی نکنیم. به جای رسیدگی به کار و مشکلات مردم، صف آرایی و زیر آب همدیگر را زدن، این کارها دل امام زمان را به درد میآورد. ما همه یک امت هستیم و یک حقیقت هستیم. لذا فرمود: غم و غصه من برای شماست. ما خودمان غصهای نداریم! امام زمان با دعاهایی که میکنند جلوی خیلی از این بلاها را میگیرند. به علی بن مهزیار این جمله را فرمودند. فرمودند: «و لولا استغفار بعضکم ببعض لهلکتم الا من کان قوله لفعله موافقا» فرمودند: اگر استغفار بعضیها برای شما نباشد، نفرمودند: من استغفار میکنم. اگر استغفار آن امام عادل نباشد، شما هلاک می شوید. مگر آنهایی که قول و فعلشان موافق است. یعنی حرف و عملشان یکی است. اهل ایمان هستند. و الا آنهایی که واقعاً مشکل دارند، اگر به امام پناهنده نشوند و دعای امام زمان پشت سر ما نباشد، خیلی وضع خراب میشود. خیلیها فکر میکنند تلاش ما است که در مقابل این هجمههای دشمن مقاومت میکنیم. نه! این لطف خداست. لطف امام زمان است. اگر دست عنایت حق و امام زمان نباشد، همه ما زمین خوردیم. با کمترین توطئه زمین میخوریم. این دست را کاری کنیم از دست نرود. خدا به برکت افرادی که خالص هستند و صادقانه خدمت میکنند، روایت داریم که خدا بسیاری از بلاها را دفع میکند.
دوم دعایی که مستجاب است. «و والد لولده» دعای پدر برای فرزند است. پدر چون مدیر و سرپرست است و مسئولیت عمده روی دوش پدر است، یعنی مدیر کل خانواده است. مادر مدیر داخلی است. پدر هم مدیر داخلی و هم مدیر خارجی است. یعنی اشراف دارد. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» (نساء/34) این آیه را نمیشود نقض کرد. مردها بر خانه قیومیت دارند. در روایت داریم که خانم سیده خانه است. پدر سید و سرور همه اهل خانه است. چون پدر مدیریت دارد و نفقه و همه چیز روی دوش اوست، لذا دعایش به اجابت خیلی نزدیک است. «اتقوا دعوه الوالد و انه أحَدُّ من السیف» پیغمبر (ص) در کافی شریف فرمودند: دعای پدر را جدی بگیرید، از شمشیر برنده تر است. یعنی مواظب باشید آه نکشد و نفرین کند. دعای خیر پدر که نمونههای زیادی داریم مثلاً درباره مرحوم علامه مجلسی پدر بزرگوارشان مرحوم شیخ محمد تقی مجلسی، هردو کنار هم دفن هستند. چه خدماتی هم کردند. یکی از علما فرمود: من از قم که به اصفهان میروم، مسجد جامع اصفهان میروم سر قبر مجلسی زیارت میکنم و برمیگردم. یعنی این پدر و پسر اینقدر خدمت کرده است. پدر بزرگوارشان مرحوم محمد تقی مجلسی میگوید: یک شب من سحر برای نماز شب و عبادت بیدار شدم، به قلب من القاء شد الآن وقتی هست که هرچه بخواهی اجابت میشود. بعضی مواقع قلب خود آدم حس میکند. سیم وصل است. من هرچه فکر کردم چه دعایی کنم، محمد باقر فرزندم در گهواره بود. شروع به گریه کرد. گفتم: خدایا ایشان را از علمای دین ما قرار بده. توفیقاتش را زیاد کن. همین باعث شد ایشان علامه مجلسی شود. یک کتاب بحارالانوار ایشان 110 جلد است. خیلی خدمت کرده است. دایره المعارف تشیع است.
آیت الله مرعشی نجفی، یک موقعی مادر ایشان فرمودند: برو پدرت را صدا بزن. پدرشان خواب بود. میگوید: من آمدم لبهایم را روی پای پدرم گذاشتم و با ملایمت بوسیدم. پدرم خیلی خوشش آمد و گفت: خدا انشاءالله تو را خادم اهل بیت قرار بدهد. میگوید: من هرچه توفیق داشتم، از دعای پدرم است. کتابخانهی ایشان در تشیع بینظیر است. کتابهایی که ایشان جمع کرده است، یکی از خدماتش است.
یک موقع یک معتادی در تلویزیون صحبت میکرد. فوق لیسانس یک رشته مهم از دانشگاه شریف بود. گفت: من در دام اعتیاد گرفتار شدم. خیلی مبارزه کردم فایده نکرد. خانوادهام مرا طرد کردند. پدرم هم چندین سال پیش فوت کرده بود. خواهر و مادر مرا طرد کردند. مدتها کارتن خوابی کردم. کارم به جایی رسید که کارتن اجاره میکردم. بیچاره شدم. یک وقت به فکرم آمد، من یک پدری داشتم به من خیلی مهربان بود. قبر پدرم را گم کرده بودم، به خاطر اعتیاد همه چیز را فراموش کرده بودم. ولی اسم پدرم یادم بود. بهشت زهرا رفتم و قبر پدرم را پیدا کردم. روی قبر افتادم و به پدرم گفتم: به داد من برس. من بیچاره شدم. دعای پدر برای فرزندش مستجاب است و زنده و مرده هم ندارد.
یادم هست این را یک موقع حاج آقای حسینی قمی فرمودند: که من یکوقتی قبرستان رفتم، دیدم یکی از اساتید و مدرسین قم صورتش را روی خاک قبر گذاشته و دارد ناله میزند و دعا میخواند. گفت: من حاجت مهمی داشتم برای اجابت آن آمدم صورتم را روی خاک قبر پدرم گذاشتم که برای من دعا کند و تجربه کردم دعایش مستجاب است.
این معتاد هم گفت: شاید خانواده من صدها کار کردند که من از اعتیاد دست بردارم. ولی بعد از گریه سر قبر پدر حالت تنفر از اعتیاد به من دست داد. اصلاً از مواد بدم آمد. ضد مواد شدم. پیغمبر فرمود: دعای پدر از شمشیر بُرّندهتر است. هم دعا و هم نفرین پدر را جدی بگیریم. مواظب باشیم نفرین نکنند ولی دعا بکنند.
سوم هم که خیلی مهم است فرمود: دعای برادران دینی و خواهران دینی در مورد دیگران پشت سرشان است. چرا در نماز شب میگویند: چهل مؤمن را دعا کن؟ خود نماز شب یک موردش است. من شبهای قدر به دوستان عرض کردم تسبیح دست بگیرید به اسم زنده و مرده و فامیل و دوست و آشنا را یاد کنید. شب عید فطر خیلی شب مهمی است. در روایت داریم احیا مستحب است. شب آخر، امشب احتمال است شب آخر ماه مبارک رمضان باشد. پیغمبر خدا فرمودند: هرشب ماه رمضان خدا یک میلیون نفر را از آتش جهنم آزاد میکند. شب و روز جمعه، هر ساعتی یک میلیون نفر را آزاد میکند. شب آخر ماه مبارک رمضان که احتمال است امشب باشد به اندازه کل ماه رمضان و شبهای جمعه مهم است. امشب و شب عید فطر را دریابیم.
چرا برای دیگران دعا نکنیم؟ روایت داریم از موسی بن جعفر(ع) که فرمود: اگر کسی صادقانه پشت سر برادر دینی خود دعا کند، از عرش ندا داده میشود، صد هزار برابر برای شماست. چون من اش کنار میرود. من الآن یک دعای مستجاب دارم، میگویم: خدایا اول به دیگران! یک بزرگواری بود ما به محضر ایشان مشرف میشدیم، میگفت: من با رفقایم مکرر به مشهد میروم. میگویم: یا امام هشتم، اگر حاجت رفقایم را بدی و برای مرا ندهی، بینی و بین الله ناراحت نمیشوم. ولی اگر برای مرا میدهی و برای بقیه را نمیدهی، واقعاً ناراحت میشوم. در عرفات نوشتند که یکی از اصحاب امام صادق(ع) نشسته بود. از ظهر عرفه تا مغرب دائم برای دیگران دعا میکرد. یک نفر گفت: آقا من از امام شنیدم اگر برای خودم دعا کنم ممکن است بشود یا نشود. این روایت معروفی که به حضرت موسی فرمود: به زبانی دعا کن که گناه نکردی. ما با زبانمان برای خودمان گناه کردیم. ولی برای دیگران که گناه نکردیم. چرا گفت: من دعای مستجابی که برای دیگران است رد کنم، دعایی که برای خودم شاید بشود و شاید نشود. آنوقت برای دیگران که کردم به خودم برمیگردد. چرا حضرت زهرا(س) سرور زنهای عالم شده است؟ دغدغه و دل مشعولیاش دیگران بودند. امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: شب جمعه تا صبح نشستند و همه برای مؤمنین و مؤمنات فرمودند: «الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ» (علل الشرائع/ج1/ص181) یعنی این شب آخر عید فطر، از این به بعد قرار بگذاریم. کوچک بزرگ، قوی و ضعیف، در هم بشویم، خدا میگوید: من و تو که ما شدیم، همه را میپذیرم. ولی تک خوری کنید، ردتان میکنم. جهنم برای کسانی است که تک خوری میکنند. هفتاد سال است دور خودش میچرخد. آن کسی که به فکر فامیل و دوستان است، به خدا قسم در رحمت و بهشت به روی او باز است. انبیاء بخاطر همین بالا رفتند. دائم به فکر دیگران بودند.
بگوییم خدایا عهد و پیمان میبندیم بدون دستهجمعی بهشت نرویم. خدا اینقدر این حیلهها را دوست دارد. چرا موقع شهادت پیغمبر جبرئیل آمد گفت: درهای بهشت باز است، فرشتهها صف بستند؟ گفت: جبرئیل اینها مرا خوشحال نمیکند. برای گنهکار و افتادههای امت من چه خبر خوشی آوردی؟ خدا گفت: من چک تضمینی میدهم. امام صادق فرمود: امیدوار کننده ترین آیه قرآن این است. که پیغمبر فرمود: من تا از همه دستگیری نکنم راضی نمیشوم. بیاییم قلبمان را با قلب پیغمبر یکی کنیم. با امام زمان یکی کنیم. این قطره وصل به دریا شود. یعنی میخواهم عرض کنم یک کمی روحیه صفت پیغمبر، خلق و خوی پیغمبری در وجود ما بیاید تا بتوانیم این ماه رمضان منهایمان را ما کنیم. «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» (ضحی/5) خیلی روی این آیه تأکید دارد. نمیگوید: میلیون و میلیارد، اندازه ندارد. آنقدر به تو میبخشد تا تو راضی شوی. روایت داریم پیغمبر فرمود: هیچ موحدی در آتش جهنم نمیرود البته موحدی که امیرالمؤمنین ولایت او را قبول کرده باشد.
شریعتی: صفحه 266 قرآن آیات 71 تا 90 سوره مبارکه حجر برای شماتلاوت میشود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«قالَ هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «71» لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ «72» فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ «73» فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ «74» إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ «75» وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ «76» إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ «77» وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ «78» فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ «79» وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ «80» وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «81» وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ «82» فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ «83» فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «84» وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ «85» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «86» وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ «87» لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ «88» وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ «89» كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ «90»
ترجمه: (لوط) گفت: اگر شما قصد كارى داريد اينها دختران من هستند. (با آنان ازدواج كنيد و از آلودگى به لواط بپرهيزيد (اى پيامبر) به جان تو سوگند كه آنان در مستى خود سرگردان بودند. پس به هنگام طلوع آفتاب صيحهاى مرگبار آنان را فراگرفت. پس آن شهر را زيرورو كرديم و بر آنان سنگهائى از گل سخت بارانديم.همانا در اين سرگذشت، براى اشارتفهمان و تيزبينان نشانههايى روشن است. و (ويرانههاى) آن سرزمين (هنوز) در كنار راه (كاروانها) پا برجاست.همانا در اين ماجرا براى مؤمنان نشانهاى روشن است. و به راستى اهالى سرزمين ايْكه (نيز) ستمگر بودند.پس از آنان انتقام گرفتيم و همانا (شهرهاى ويران شده) اين دو منطقه در برابر چشمان شما آشكار است. وهمانا (قوم ثمود) اهالى حِجر نيز پيامبران را تكذيب كردند، وما آيات خود را به آنان ارائه داديم، ولى آنها از آيات ما روىگردان شدند.و آنان خانههاى امن در دل كوهها مىتراشيدند. (امّا سرانجام) صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فراگرفت.و آنچه را بدست آورده بودند بكارشان نيامد. وما آسمانها وزمين وآنچه را ميان آنهاست جز به حقّ نيافريديم وقطعاً ساعت قيامت آمدنى است، پس به نيكويى (از لغزشها) صرف نظر كن. همانا پروردگار تو، اوست آفريننده دانا. وهمانا ما به تو سبعالمثانى (سوره حمد) و قرآن بزرگ داديم. اى پيامبر! به آنچه كه ما با آن گروههاى از كفّار را كامياب كردهايم، چشم مدوز و بر آنان اندوه مخور و بال محبّت خويش را براى مؤمنان فروگستر. وبگو همانا من همان هشدار دهنده روشنگرم.(ما بر آنها عذابى مىفرستيم) همانگونه كه بر تجزيهكنندگان آيات الهى فرستاديم.
شریعتی: انشاءالله روز چهارشنبه در روز عید فطر هم در خدمت حاج آقای فرحزاد هستیم.
حاج آقای فرحزاد: روایت صلوات تعبیرهای خیلی بلندی دارد. یکی این است که پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ صَلَّي عَلَيَّ مَرَّةً» کسی یکبار بر من صلوات بفرستد، «خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَي رَأْسِهِ نُوراً» خدای متعال بالا سرش نور قرار میدهد. هرکس نور داشته باشد در آتش نمیافتد. «وَ عَلَي يَمِينِهِ نُوراً» طرف راستش نور قرار میدهد. «وَ عَلَي شِمَالِهِ نُوراً» طرف چپش نور قرار میدهد. «وَ مِنْ فَوْقِهِ نُوراً» بالای سرش نور قرار میدهد. «وَ مِنْ تَحْتِهِ نُوراً» زیر پایش هم نور قرار میدهد. بلکه «وَ فِي جَمِيعِ أَعْضَائِهِ نُوراً» (جامع الاخبار/ص60) یعنی نور صلوات اینقدر قوی و قدرتمند است که همه وجودش را نور میگیرد. وقتی نور باشد اصلاً آتش جهنم راه ندارد. هرکس نور داشته باشد در آتش جهنم نخواهد رفت.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد.
حاج آقای فرحزاد: در آیه 88 سوره مبارکه حجر خداوند میفرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ» آدم تا چشمش نبیند دلش هم هوس نمیکند.
به دست دیده و دل هردو فریاد *** که هرچه دیده بیند دل کند یاد
در چند آیه قرآن داریم که چشمهایتان را به شکوفهها و چیزهای فانی دنیا که زودگذر است ندوزید. مثلاً خانه شیکی میبینید، ماشین آنچنانی، زندگی آنچنانی، هوس دنیا، حرص دنیا و طمع دنیا، البته پیغمبر که هیچ علاقه به دنیا نداشتند. به او میگویند که ما متوجه باشیم. «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ» جمعی از دنیا طلبها و دنیا پرستها که به چیزهای دنیایی پوچ رسیدند، غصه و غبطه اهل دنیا را هیچوقت نخورید. چشم طمع و حرص به اهل دنیا ندوزید. «وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» ناراحت اینها نباشید که غصه بخوریم چرا اینها بالا رفتند و ما پایین آمدیم. سعی بکن بالا و پر تواضع و عدم را برای مؤمنین پهن کنی. این تعبیر خیلی لطیفی است که خدا به پیغمبر عزیزش میفرماید: در مقابل مؤمنین و فقرا و مستضعفین بال تواضع و ادب و فروتنیات را پهن کن و آنها را با رأفت و مهربانی به طرف خود بطلب.
شریعتی: بحث ما با حاج آقا در مورد وصایای نبی مکرم اسلام(ص) است. به چهار دسته رسیدیم که دعاهایشان مستجاب است. سه دسته را گفتید. دسته چهارم را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: پیغمبر خدا فرمود: یا علی چهار دسته هست که دعایشان مستجاب است. 1- امام عادل، پیشوای عادل 2- پدر برای فرزند 3- پشت سر مؤمن دلسوزی و خیرخواهی دعا کردن. دسته چهارم دسته مهمی هستند. فرمود: مظلوم، افرادی که مورد ستم قرار میگیرند. مظلوم شرطش مؤمن بودن و مسلمان بودن نیست. حتی انسان بودن، اذیت به یک حیوان اثر وضعی دارد. ظلم نکنیم. ظلم در قرآن و روایات ما خیلی مبارزه شده است. اصلاً امام زمان(ع) که ما دائم میگوییم: «و عجل فرجه» تجسم عدل است. تجسم مبارزه با ظلم و ظالم است. این ظلمی که این همه فحشا و منکر و جنایاتی که در دنیا آتش افروزی میکند، مواظب باشیم با زبان ما و دست ما مؤمن واقعی کسی است که ظلمش به کسی نرسد. از آه مظلوم ولو حیوان، به یک مورچه ظلم میکنی، به یک گنجشک، روز قیامت جلویت را میگیرد. به یک حیوان آب نمیدهی،ظلم میکنی. به هرکس مواظب باشیم ظلم و آزار ما به کسی نرسد. مظلوم حیوان باشد، انسان باشد، مؤمن باشد، خاسر باشد، غیر مسلمان باشد، آه مظلوم اثر وضعی خودش را دارد. «و المظلوم يقول الله عز و جل» پیغمبر فرمودند: دعای چهارم نفرین مظلوم مستجاب میشود، «و عزتي و جلالي لانتصرن لك و لو بعد حين» خدا میفرماید: من حتماً حتماً یک روزی دادخواهی تو را میکنم ولو اینکه وقت ببرد. برای آن سه دسته قسم نخورده اما برای این قسم میخورد. بینندهها خیلی گفته بودند: که گاهی طرف ما به ما ظلم کرده، ولی هنوز هیچ خبری نشده است. فرعون ظلم میکرد ولی یک چند تا کار خوب داشت، بخاطر آن کار خوبش به تأخیر میافتد. در وقتش صدامها و نمرودها از دست خدا هیچکس بیرون نمیتواند برود. منتهی گاهی دستش رسیده فوری طرف زمین میخورد. یکوقت میبیند چهار تا کار خوب دیگر دارد، آن باعث میشود خدا به او مهلت بده.
روایت داریم حضرت موسی که پیغمبر اولوالعزم است. فرعون این همه اذیت و آزار کرد، با او خواست مقابله کند، نفرین کرد. خدا فرمود: «قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما» (یونس/89) دعای شما و هارون در حق فرعون و نجات بنی اسرائیل مستجاب است. چهل سال بین دعای حضرت موسی و رسیدن به حاجت خواستهاش فاصله افتاد. یعنی هرکدام یک وقت مخصوصی دارند، پیمانه باید پر شود. اینهایی که اهل بیت را اذیت و آزار رساندند، زود از اینها انتقام گرفته نشد و فاصله افتاد. هارونها، مأمونها، یزیدها، شمرها، از دست خدا هیچکس نمیتواند فرار کند. ولی زمان ممکن است ببرد. مظلوم تا میشود دعا کند. ولی یک جاهایی که میبرد مواظب باشیم.
یک داستان زیبایی است، کتابی است آقای حسینی قمی هم زیاد معرفی کردند. «روزنههایی به عالم غیب» نوشته آیت الله خرازی است. این همش داستان است و مستند است. یعنی اشخاصش مستند است. یعنی اشخاصش معین است. افسانه و رمان نیست. یکی از داستانها این است که یک خانمی چهار بچه یتیم داشت و شوهرش مرده بود. امرار معاش نمیتوانست بکند. یک وسایل جزئی تهیه کرده بود گوشه خیابان وسایلش را میفروخت. چند مأمور شهربانی آن زمان بوده، میآیند میگویند: جمع کن. میگوید: من بچه یتیم دارم. نیاز دارم، جمع نمیکنم. یک مأمور گفت: ولش کن این بیچاره است. آن مأمور دیگر آدم خشنی بود. یک لگد زد، تمام اینها را ریخت، و سرمایه این خانم را از بین برد. این خانم هم خیلی ناراحت شد. بعد از این کار این مأمور پا درد گرفت. دکتر و دوا کرد و هیچ فایده نکرد. آخر بیچاره شد و گفت: میروم کربلا حرم حضرت ابالفضل. باب الحوائج است. آنجا رفت شبی که وارد کربلا شد، شب اول خواب دید حضرت ابالفضل را، فرمودند: حرم من نیا که من تو را نفرین میکنم. باید بروی طرف را راضی کنی. وحشت او را گرفت. به ایران برگشت. آنقدر این طرف و آن طرف کرد تا آن خانم را پیدا کرد و بعد به برکت توسل به حضرت ابالفضل پایش خوب شد. مواظب باشیم از آه مظلوم ولو اینکه غیر مسلمان باشد، انسان نباشد، از آه مظلوم بترسیم.
شریعتی: دعا بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: امشب و فردا را خیلی اهمیت بدهیم. خدا را به حق محمد و آل محمد قسم میدهیم از بهترین برکات این ماه همه ما را بهرهمند بگرداند. قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک، و همه ما را از بهترین یاران امام زمان قرار بده. و هرکس هر خواسته مشروعی دارد به حق محمد و آل محمد مستجاب بفرما.