وصیت پیامبر گرامی اسلامی به حضرت علی(ع)- راهکارهای مبارزه با بدزبانی
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 11-05-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه شما و خانههای نورانیتان. سلام به شما و ایمان سرشارتان. آرزو میکنم در هر کجا که هستید ایام به کامتان باشد. تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز. جا دارد تشکر کنیم از همه عزیزان و هیأتیها و مساجدی که برای حضرت عزاداری مفصل کردند. امیدواریم که در دنیا و آخرت آنچه دست ما را میگیرد همین اتصال به اهلبیت است. امام صادق(ع) فرمودند: ریشه و اساس و بنیان مکتب محبت اهلبیت است. پنجشنبهای که پیش رو داریم باز شروع دهه کرامت است. با ولادت حضرت فاطمه معصومه و ولادت امام هشتم(ع) است.
شریعتی: بحث ما با حاج آقای فرحزاد در ذیل وصیت پیامبر گرامی اسلام به امیرالمؤمنین(ع) هفته گذشته در مورد بد زبانی صحبت کردند. مطالب خیلی مورد استقبال قرار گرفت و خیلیها گفتند اگر بشود راه حل خوش زبانی را هم حاج آقای فرحزاد بگویند.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
روایتی که عرض کردیم پیغمبر اسلام فرمود: «يا علي! حرم الله الجنة علي كل فاحش بذي» خدا بهشت را حرام کرده به روی کسی که فحاش است و بد زبان است و ناسزاگو است و باکی ندارد که فحش بدهد و فحش بشنود. این هم روایت مهمی است در کافی اشاره کردیم. اگر کسی به برادر دینیاش فحش بدهد، خدا برکت رزقش را برمیدارد. هرچه میدود عمر و رزقش برکت ندارد. خدا او را به خودش واگذار میکند و دیگر اینکه زندگیاش را فاسد میکند. خوشی و آرامش را از او میگیرد.
امام صادق دوستی داشتند که معمولاً همراه حضرت بودند. ولی در موردی که نسبت ناروا به یک غلام داد و توبه نکرد و اصرار بر گناه کرد، حضرت تا آخر عمر دیگر با او گفتگو نکردند. یعنی اینقدر توبیخ شدید کردند. یعنی انسان با فحاشی و بد زبانی باعث میشود از دیدار چهارده معصوم و دیدار خدا و اولیائش برای همیشه محروم باشد. منظور ما از فحاش بیشتر کسانی است که عادت کردند. موردی اتفاق میافتد و عذرخواهی میکند و حلالیت میطلبد قطعاً اینها را خدا میبخشد.
حافظ میگوید:
حکم مستوری و مستی همه در خاتمه است *** کس ندانست که آخر به چه حالت برود
خیلیها بودند در حال جان دادن، یا صاحب الزمان و لا اله الا الله گفتند. شهادتین گفتند و با ایمان و معرفت و روی باز و گشاده میرفتند. خیلیها هم بودند در حال مردن با یک وضع ناهنجاری از دنیا رفتند و اینها آثار و صفات و اعمال و رفتار ماست که هنگام مردن بروز و ظهور میکند. در کتابی میخواندم یک آقایی خیلی فحاش وبد زبان بود. کارش فحاشی بود. وقتی مریض میشود و حالش بد میشود رو به اهتزار میرود. روحانی محل را میآورند که در هنگام جان دادن کنارش باشد و فضا را روحانی کند. روحانی میآید به ایشان تلقین شهادتین کند و دعا بخواند، به او میگوید: بگو لا اله الا الله، شروع به فحش دادن میکند. هرچه گفت، فحش میداد. زبانش عادت کرده بود. آدم خیلی باید مواظب باشد. الآن دست ما باز است و میتوانیم خیلی کار کنیم و مواظبت کنیم و تمرین کنیم.
منظور ما از اعمال که میگوییم، این نیست که فقط رکوع برویم، سجده برویم، انفاق کنیم. گفتار ما و پیامدهایمان را جزء اعمالمان حساب نمیکنیم. نوشتارها، گفتارها همه جزء اعمال ماست. روایت داریم اگر پرونده اعمالتان را ببینید، کوچکترین حرکت شما نوشته میشود، شما محکم زبانتان را قفل میکنید. لذا خیلی در روایات ما سفارش شده که تا میتوانید سکوت کنید.
سمت عادت کن که از یک گفتنک *** میشود زنار این تحت الهنک
یعنی انسان یک کفر میگوید، این عمامه زنار میشود. یعنی بیدین میشود. یک دین دیگر میشود. اگر بدانی زبان تو چقدر آتش افروزی میکند و چقدر کار بد انجام میدهد، بر زبانت مهر میزنی که دیگر اصلاً حرف نزنی. فرمود: دو فرشته راست و چپ که همیشه همراه شما هستند را بیخود به گفتارها و حرفهای بیخودی مشغول نکنید.
یکی از آیاتی که در این زمینه داریم و تکان دهنده و هشدار دهنده است، آیه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة» (همزه/1) است. حالا وِیل یا چاهی در جهنم است، یا همین وای که ما می گوییم. مثل کسی که در حال سقوط است ما میگوییم: وای! یعنی هشدار است. همزه یعنی آنهایی که با اشاره حالا چشم، ابرو، سر تکان دادن، با دست اشاره کردن، پیام دادن، همیشه هر پیام و عکس و فیلمی که مبتذل است. یا شایعه است. یا هتاکی است. ما آخرین نفر باشیم یعنی دیگر به هیچ گروهی نفرستیم. پس بینندههای عزیز هرچیز نابهنجاری که دارند پاک کنند. بعضیها نقل کننده گناه دیگران شدند. حق الناسی که هست سخت است. شیوع فحشا و منکرات از اصل گناه بدتر است. یعنی اگر کسی در فحشا گناهی کرده است، آن کسی که انتشار میدهد، از اصل گناه بدتر است. «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» (نور/19) تا وقتی که قانون پخش نکرده ما هم رسماً نمیتوانیم پخش کنیم. آبروی ریخته شده را نمیشود برگرداند. قرآن میفرماید: آنهایی که دوست دارند منکرات و فحشا در جامعه شیوع پیدا کند، عذاب دردناک دارند و خدا در دنیا و آخرت خوار و ذلیلشان میکند.
حتی تحقیر و اهانت به غیر مؤمن هم بد است. یکی از پیغمبران به یک سگی رسید که خیلی زشت بود. گفت: چقدر این سگ زشت است. وقتی این حرف را زد، در روایت داریم که سگ به قدرت الهی مقابل این آقا زانو زد و به زبان فصیح و بلیغ گفت: یا نبی الله! اگر به خلقت من ایراد داری، می توانی مرا تغییر بدهی، بده. مرا خدایی درست کرده که تو را درست کرده است. یعنی شما به خدا ایراد میگیری.
روایت داریم یکی از همسران پیغمبر قد کوتاه بود. آمد از جایی بگذرد. همسر دیگر پیغمبر اشاره کرد، چقدر قد کوتاه و زشت است. پیغمبر خدا فرمود: گناهی مرتکب شدی که با آبهای دریا پاک نمیشود. یعنی کفر میگویی! به خدا میگویی: چرا این را درست کردی؟ چرا این را قد کوتاه آفریدی؟
لمزه کسانی هستند که عیبجویی میکنند. دنبال عیب است و دنبال حسن و جمال نیست. وای بر اینها و خدا اینها را در قرآن مذمت شدید کرده است. راهکارهایی که میتوانیم برای حفظ زبان ارائه بدهیم. دعا وتوسل و استغاثه است. بارها شده که انسان خواسته حرف کم بزند یا فلان کار را نکند. یکوقت میبینی از همه روزها بیشتر حرف میزند. خدا میخواهد بگوید: تو نمیتوانی و زورت نمیرسد.
خدا مرحوم دولابی را رحمت کند. در مناجات شاکین که میگوییم: خدایا ما از دست شیطان شکایت میکنیم. از آدمهای بد، از نفس عماره به سوء عماره، «إلهي لا حول لي و لا قوة إلا بقدرتك و لا نجاة لي من مكاره الدنيا إلا بعصمتك» خدایا من خودم را به تو میسپارم. زبانم، غضبم، شهوتم، نفسم، هوا و هوسم، واقعاً به خدا بسپاریم و از خدا کمک بخواهیم.
یک بزرگی فرمود: مدتها در زبانم تند و تیزی بود، هرکاری میکردم نمیشد. خدمت یک ولی خدا رسیدم. فرمود: این آشی که درست میکنم، بخور. خدا به تو کمک میکند. البته آش بهانه بود. به او توجه کرد. گفت: از آن زمان خدا به من توفیق داد زبان من حرف زشت نزند. پناه به خدا و اولیای خدا کمک میکند. خدا عصمت میدهد به کسی که به او پناهنده شود.
یکی از راهها این است که یک مقدار آستانه تحملمان را بالا ببریم. یعنی انسان تمرین کند. افراد وزنه بردار و کشتی گیر از روز اول که نمیتوانستند کشتیهای سنگین بگیرند. اینها پله پله بالا رفتند. در ایران خیلی آستانه تحمل کم است. یک تصادف صورت میگیرد یا یک ماشین سر چهار راه خراب میشود، همه به هم فحش میدهند.
یکی از چیزهایی که دقت داشته باشیم این است که حساسیتهای خودمان را کم کنیم و حساسیتهای طرف مقابل را هم در نظر بگیریم. در روایت داریم کسی هست از فحش خوشش بیاید؟ گفتند: بله. کسانی که میآیند طرف را تعریف میکنند، آتش بیار معرکه میشوند. شما وقتی در سینه طرف میروی و فحاشی میکنی، او را تحریک میکنی که به شما فحش بدهد. حساسیتهایی که طرف دارد مواظب باشیم.
بسیاری از قتلها و جنایات از همین فحش شروع شده است. چرا ما دیگران را به حرکات زشت تحریک میکنیم؟ اول خودمان حساسیتمان را کم کنیم. در سفینه البحار روایت دیدم که اگر کسی بگوید: من نمیگذارم بینیام به دیوار بخورد، اتفاقاً میخورد. یعنی کسانی که به هر چیزی حساس باشند، بیشتر برایشان امتحان پیش میآید. چرا؟ چون حساسیتشان کم شود و منیتشان کنار برود. هم اینکه دست به شاهرگ طرف نزنیم. یعنی وقتی طرف با این حرف منفجر میشود، چرا ما باروت میریزیم. نرم و ملایم و با محبت برخورد کنیم.
از چیزهایی که بسیار مؤثر هست سکوت است. عارفی عرض کرد، بچهای که زبان درنیاورده، چندین سال رویش کار میکنند که این حرف بزند. بعد که حرف زدن را یاد میگیرد دیگر ول کن نیست. روایت داریم اکثر اهل جهنم با زبان به جهنم میروند. اگر کسی زبانش را حفظ کند به همه قرآن عمل کرده است. عضوی در بدن ما هست اگر سالم شود و درست شود همه وجود ما سالم میشود و به بهشت میرویم. جِرمش کم و جُرمش زیاد است.
اصلاً کسی که ساکت است، روایت داریم خود سکوت عبادت است. آیت الله مرعشی نجفی میفرمودند: شهوت فقط جنسی نیست. شهوت خوردن هم داریم. شهوت کلام هم داریم. اینکه میخواهد دائم صحبت کند. این هم باید قیچی کنیم. سکوت در موارد بسیار زیاد بهترین کمک برای زندگی شماست حتی اگر خیلی بلیغ و شیوا سخن میگویی. همه دارند غیبت میکنند شما سکوت کن و جلسه را ترک کن. این خیلی مهم است. سکوت در روایات بسیار سفارش شده است.
یک مورد هم اینکه «عباد الرحمن» اگر ما عبد الرحمن هستیم، میفرماید: عباد رحمان کسانی هستند که «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا» (فرقان/63) یکی از چیزهایی که کمک میکند با وقار باشد. وقتی کارهای ما با وقار بود، زبان ما هم با وقار میشود. آدمهای تند و تیز و پر تحرک زبانشان هم تند و تیز است. «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا» آرام راه برو. چون آرام راه میرود، «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما» کسانی که تند میروند و دائم سبقت میگیرند، اینها تحملشان کم است. هون به معنی آرام و راحت و سبک است. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما» اگر یک جاهل نفهم را دیدی، با سلامت از کنارش رد شو. یا به او سلام کن و دعا کن. هیجوقت نمیگوید: با جاهل درگیر شو.
میگویند: یک خانمی نزد مشاور آمد و گفت: آنقدر از شوهرم کتک خوردم بدنم کبود است و چنین و چنان است. آن آدم هم مشاور بود و هم طبیب و حکیم دانایی بود. گفت: اتفاقاً من یک دوایی پیدا کردم که شوهرت رام رام میشود. یک چای آماده کرد و گفت: این را دم کن و هروقت شوهرت خانه آمد مقداری از این چای خشک را زیر زبانت بگذار. بعد هم خودت بخور و به شوهرت هم بده. گفت باشد. چهار ماه گذشت و آمد و گفت: خدا خیرت بدهد. این خیلی خوب بود. الحمدلله دیگر از آن زمان شوهر من نه مرا فحش داده و نه کتکم میزند. گفت: درمانت همین بود. وقتی شوهرت میآمد خسته و کوفته بود و تو هم جوابش را میدادی. وقتی که چای در دهانت بود نمیتوانستی حرف بزنی. این سکوت باعث شد همه چیز تمام شود.
امام جواد(ع) فرمودند: اگر انسانهای جاهل سکوت کنند و خودشان را کنترل کنند تمام دعواها و درگیریها، همه تمام میشود. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَة» (مؤمنون/96) در قرآن زیاد داریم. اگر هم میخواهیم گفتاری داشته باشیم نرم و ملایم و با محبت بگوییم.
یک نفر غیر مسلمان بود. خدمت امام باقر رسید و از حضرت ناراحت بود. به حضرت جسارت تندی کرد. حضرت فرمود: من باقر هستم. من شکافنده علوم هستم. من حیوان نیستم! بعد گفت: شما فرزند یک خانمی هستی که بد زبان است. شما فرزند یک خانمی هستی که آشپز است. فرمود: آشپزی حرفهی خوبی است. پایش را فراتر گذاشت. شما فرزند خانمی هستی که بد زبان و زشت بود. حضرت فرمودند: اگر اینکه میگویی در مادرم هست، خدا مادرم را بیامرزد و اگر نیست خدا تو را بیامرزد. آنقدر با ملایمت و نرمی با او صحبت کرد که این فرد به دست و پای امام افتاد و مسلمان شد.
یا فردی که به امام حسن فحاشی کرد و امام حسن سکوت کرد. بعد فرمود: محبوبترین افراد نزد شما و پدرت امیرالمؤمنین هستید. انشاءالله خدا کمک کند با نرمی و سکوت و صبر آتشها خاموش شود.
شریعتی: امروز صفحه 294 قرآن کریم آیات 5 تا 15 سوره مبارکه کهف برای شما تلاوت میشود.
«ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً «5» فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً «6» إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7» وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8» أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً «9» إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً «10» فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً «11» ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً «12» نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً «13» وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً «14» هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً «15»
ترجمه:آنان و پدرانشان هيچ علمى به اين سخن (يا به خداوند) ندارند. اين كلمهاى كه از دهانشان بيرون مىآيد، تهمت بزرگى است و جز دروغ نمىگويند.پس بيم آن مىرود كه اگر به اين حديث (قرآن) ايمان نياورند، تو در پى آنان خود را هلاك كنى! البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مىكنند.و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است، به صورت خاك و زمينى بىگياه قرار مىدهيم. آيا پنداشتهاى كه اصحاب كهف و رقيم، از نشانههاى شگفت ما بودند؟ آنگاه كه آن جوانمردان به غار پناه بردند، گفتند: پروردگارا! از سوى خود رحمتى به ما عطا كن و براى ما رشدى در كارمان فراهم ساز. پس ما تا چند سالى كه در آن غار بودند، بر گوشهاى آنان (پردهى خواب و بيهوشى) زديم. سپس آنان را برانگيختيم (و بيدارشان كرديم) تا معلوم سازيم كدام يك از آن دو گروه، مدّت خواب و درنگ خود را دقيقتر شماره مىكند. ما داستان آنان (اصحاب كهف) را به درستى براى تو حكايت مىكنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم. و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمانها و زمين است، هرگز جز او (كسى را به) خدايى نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايى گفتهايم. آنان قوم مايند كه به جز او، خدايان ديگرى گرفتهاند. چرا آنان دليل آشكارى بر خدايان خود نمىآورند؟ پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند، دروغى افترا بندد؟
شریعتی: فضیلت ذکر صلوات امروز را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: یکی از چیزهایی که میتواند فضا را آرام کند و نفاق و تفرقه را ببرد ذکر صلوات هست. روایت داریم ذکر صلوات بر پیغمبر و آل او نفاق درونی را از بین میبرد. اگر بلند هم صلوات را بفرستد که جو معطر شود، پیغمبر(ص) فرمود: «ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالصَّلاةِ عَلَيَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ» (كافي، ج 2، ص493) با صلوات صدایتان را بلند کنید که نفاق و تفرقه را میبرد. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
آیه 7 و 8 سوره مبارکه کهف خدای مهربان میفرماید: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» آنچه خدا در روی زمین از نبات و گیاه و حیوان و جلوههایی که روی زمین تجلی کرده است، تمام اینها زینت زمین است. این کوه و دریا و جنگل زینت است. اما خدا برای چه این زینتها را قرار داده است؟ خدا میفرماید: تمام این زیباییها را خلق کردم برای اینکه ببینم کدامیک از شما فریفته دنیا نمیشوید. مشغول دنیا نمیشوید، مشغول خدا میشوید. کدام یک از شما بهتر از همه عمل انجام میدهید؟ یعنی نقش ما را از نقاش باز ندارد. آن کسی که قشنگتر کار میکند. خالصتر است، با ایمانتر است، با تقواتر است، با محبتتر است. خدا میخواهد امحان کند کدام «احسن عملا» هستند. «وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً» یعنی زمین که این همه زیبایی دارد، روز قیامت چون کویری بیگیاه و علفی میشود که هیچ ندارد. یعنی برای آن روز خود فکر کنید.
راجع به سکوت و اینکه انسان جواب ندهد، در روایت اشاره شده سکوت مطلق ممدوح نیست. مثلاً کسی با همسرش حرف نزند. با رفیقش حرف نزند. اینکه انسان وقتی گفتگو میکند، امیرالمؤمنین فرمود: «المذاکره مفتاح الانس» یعنی گفتگو مقدمه انس و دوستی است. بعضیها هستند سکوت مطلق هستند و اصلاً حرف نمیزنند. این خوب نیست. درون گرایی خوب نیست. پیغمبر خدا فرمود: اگر کسی کنار همسرش بنشیند و با او گفتگو کند و انس بگیرد، بالاتر از این است که در مسجدالنبی معتکف شود. یعنی این هم خودش یک عبادت بزرگی است. منظور از سکوت نگفتن حرفهای نارواست. سکوت عبادت بزرگی است بجا و حرف زدن هم عبادت بزرگ و بجایی است. انشاءالله خدا کمکمان کند.
شریعتی: دعا بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد به همه ما ایمان و معرفت و تقوا و حفظ زبان مرحمت بفرماید. قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. هرکس از بینندهها و شنوندهها مشکلی دارند، همه آنهایی که همسر و فرزند و شغل ندارند، خدایا به حق محمد و آل محمد همه را حاجت روا بگردان. باران رحمتت را بر ما نازل کن. ما را به بدیهایمان مؤاخذه نفرما.