اعمال امام حسین(ع) در شب عاشورا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 19-07-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام میکنم به همه شما دوستان عزیزم. بینندهها و شنوندههای خوبمان. عزاداریهای شما قبول باشد. انشاءالله به برکت نام و یاد سیدالشهدا همه ما مشمول شفاعت حضرت بشویم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. ایام شهادت جانگداز سرور و سالار شهیدان و همه شهدای کربلا را خدمت همه تسلیت عرض میکنیم. انشاءالله بهترین عرض ادبها و عزاداریها نصیب همه شود و این روضهها وسیله دستگیری ما را در قیامت فراهم کند.
شریعتی: امروز هم از امام حسین خواهیم شنید. ما سرا پا گوش هستیم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. السلام علی الحسین، و علی علی ابن الحسین، و علی اولاد الحسین، و علی اصحاب الحسین.
زیارت عاشورا از زیارتهای بسیار مهم است. حدیث قدسی است که خدای بزرگ انشاء کرده است و امامهای ما نقل کردند. اصل ورود زیارت عاشورا روز عاشورا است. بعضیها در طول سال میخوانند و روز عاشورا فراموش میکنند. روز عاشورا آداب و اعمالی دارد از جمله اینکه انسان برای خانهاش غذا تهیه نکند. سر کار نرود. حالت عزا داشته باشد. توسل و ارتباطش را زیاد کند. از جمله روز عاشورا هم باید زیارت عاشورا بخواند. «و هذا یوم فرحت» امروزی که ما زیارت میخوانیم روزی است که دشمنان شادی کردند، برای ما غم و غصه است که اگر کسی روز عاشورا روز حزن و اندوهش باشد و دنبال کسب و کار نرود، خدا هم به او لطف و محبت میکند. تشنگی و گرسنگی در روز عاشورا سفارش شده است. انسان کمتر بخورد. کمتر آب بنوشد. یاد تشنگی آنها را بکند. در این روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانیم. نماز زیارت عاشورا را فراموش نکنیم. دعای علقمه هم که بعد از زیارت عاشورا است، روز عاشورا تلاوت شود. آثار و برکات فوق العادهای دارد.
فرازهای مهمی در زیارت عاشورا هست من یک فراز را برای شما میگویم که این جمله با دل من مأنوس است. شاعر میفرماید:
حسین جان از زن و فرزند و خانمان بگذشتی *** اما آدم نگذشت ز یک دانه گندم
افرادی هستند که حاضر نیستند از مال بگذرند. از جان و آبرویشان بگذرند. ما برای امام حسین چه کردیم؟ بزرگواری در ایام دهه اول محرم به مشهد مشرف شده بود. بعضی بزرگان هروقت به مشهد مشرف میشوند از امام هشتم یک امر معنوی میخواهند. در خواب یا بیداری یک سروش غیبی به او ندا داده بود که گاهی شما مردم عکس امام حسین حرکت میکنید. از جمله حضرت به این شخص اشاره کرده بودند که یکی از پیامهای مهم امام حسین این است که ما در راه خدا هرچه داریم بدهیم. مال بدهیم، جان بدهیم. آبرو بدهیم. زن و فرزند بدهیم. ولی ما دائم میخواهیم بگیریم. امام حسین مظهر ایثار و سخاوت و گذشت است ولی ما مظهر گرفتن هستیم. بهشت را هم بخاطر شما خلق میکند. جمال امام حسین بهشت را خلق کرد و همه عالم مهمان امام حسین(ع) هستند. ما نداده میخواهیم بگیریم. باید سخی باشیم، بخل نورزیم. میفرماید: شجاع باشیم، ما ترس داریم. در هر صورت این جمله از فراز زیارت عاشورا امید به ما میدهد. ما صفری هستیم که هیچ ارزشی ندارد. در علم ریاضی اگر یک عدد کنار صفر نباشد، هیچ ارزشی ندارد. ولی اگر یک عدد کنار این صفر بیاید، این صفر ارزش پیدا میکند. هرچه هم تعداد صفرها بیشتر شود اعتبارش بیشتر میشود. در این جمله زیارت عاشورا میخواهیم بگوییم: خدایا ما در برابر شما صفر محض هستیم و هیچ چیزی نداریم.
«اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین(ع) فی الدنیا و الآخره» آنچه به ما آبرو میدهد پل ارتباطی با خداست که وسیله میشود ما را به رحمت الهی وصل میکند، امام حسین(ع) است. وجیه یعنی آبرومند، ما بی آبرو هستیم و هیچ چیزی نداریم. وجیهاً یعنی خدایا مرا در نزد خودت آبرومند و سرمایهدار قرار بده اما به وسیله حسین(ع). همه عالم سر سفره امام حسین(ع) هستند و از الطاف او استفاده میکنند. انشاءالله سعی کنیم سبک و روش زندگی ما بوی امام حسین بدهد. امام حسین چه چیزی دوست دارد؟ چه چیزی را دوست ندارد؟ آنها را ترک کنیم. هر عملی که ما را به امام حسین نزدیک میکند پررنگ کنیم. هر کاری که ما را از دستگاه امام حسین دور میکند ترک کنیم. روی همین جهت من یکی از فرمایشات امام حسین(ع) را که در غروب روز عاشورا و روز تاسوعا فرمودند، و از دشمن مهلت گرفتند را میگویم.
روایت زیبایی است که شیخ مفید و مرحوم مجلسی در بحار جلد 94 صفحه 391 نقل کرده است که در غروب روز تاسوعا دشمن به طرف خیمهها حمله کرد. امام حسین(ع) حضرت ابالفضل را فرستادند،که ببینند اینها چه میخواهند بکنند. حضرت ابالفضل را با بیست نفر سواره فرستادند که زهیر و حبیب هم بودند. حضرت ابالفضل فرمودند: چه میخواهید بکنید؟ گفتند: یا آمدیم تسلیم شوید و زیر بار یزید بروید یا بجنگید و کار را تمام کنید. حضرت ابالفضل یک شجاعتی داشت که همه حساب میبردند. فرمودند: عجله نکنید. دست نگه دارید من بروم از امام حسین بپرسم که نظر ایشان چیست؟ خدمت امام حسین آمد، حضرت فرمودند: برو به اینها بگو که امشب تا فردا صبح را به ما مهلت بدهند. چرا؟ یک شب را به ما مهلت بدهند، عشق بورزیم و با خدای خودمان خلوت کنیم. شاید در امشب ما برای پروردگارمان نماز بخوانیم و دعا و استغفار کنیم. امام حسین خدا را شاهد میگیرد و میفرماید: من همیشه اینطور بودم. روش من همیشه اینگونه بود. خدا میداند که من همیشه نماز را دوست دارم. تلاوت قرآن را دوست دارم. زیاد دعا و نیایش کردن با خدا را دوست دارم. استغفار کردن را دوست دارم. اگر میشود از اینها مهلت بگیر که من امشب این چهار کار را انجام بدهم. حضرت ابالفضل هم رفتند و مهلت گرفتند.
چند نکته اینجا هست که اولاً مهلت خواستن از دشمن کار سختی است. انسان حاضر نیست هیچگاه از دشمن درخواست کند. اما هم موضوع برپا داشتن نماز مهم بود و هم اینکه دعا و استغفار بخوانند. یکی هم اینکه بعضی از بزرگان فرمودند: بعضی از اصحابش هنوز کامل نشده بودند. چه بسا این یک شب را مهلت گرفتن، خود این زمزمهها و دعاها ممکن بود یک جمعی را منقلب کند. نصف لشگر امام حسین شب عاشورا از آن طرف آمدند. وقتی دیدند یک صحنه دیگری است و اشتباه کرده بودند. صدای مناجات و راز و نیاز با خدا اینها را متحول کرد. عدد کمی که در لشگر امام حسین بودند، دو برابر شدند. امام از شمر و یزید و عمرسعد مهلت میگیرد، که یک شب دیگر با خدا خلوت کند. پس ببینید نماز و دعا و تلاوت قرآن و توبه چقدر مهم است. عشق ما چیست؟ عشق همیشگی امام حسین این چهار چیز بود.
نکته دیگر اینکه حضرت نمیفرماید: من نماز میخوانم. قرآن و دعا میخوانم. میفرماید: «أحِبُّ» من عاشق نماز هستم. عاشق تلاوت قرآن و راز و نیاز با خدا هستم. تمام کسانی که مقابل امام حسین بودند همه نمازخوان بودند. ولی نماز دوست نبودند. اگر قرآن دوست و نماز دوست بودند به امام حسین پیوند میخوردند. بعضیها میگویند: نماز بخوانم راحت شوم. مسافرت میرود و نمازش شکسته است خوشحال میشود. این خیلی بد و خطرناک است. اینکه انسان از انس با خدا فرار میکند. ساعتها پای تلویزیون و مسابقه فوتبال مینشیند اما حاضر نیست ده دقیقه با خدا صحبت کند. ما باید سعی کنیم نماز دوست باشیم. کسی که نماز دوست است وقتی نماز نمیخواند ناراحت است. قرآن دوست و دعا دوست باشیم.
نماز ستون دین است. ستون وسط را بکشی خیمه میخوابد. نماز مرز بین کفر و ایمان است. نماز خیلی مهم است. ولی مغز نماز محبت نماز است. روح نماز است. در روایت داریم هیچ چیزی در نزد خدا محبوبتر از نماز نیست. امور دنیایی و مسائل دنیایی شما را از اوقات نماز غافل نکند. ارتباط با خدا اساس کار است. استخفاف به نماز شفاعت را به دنبال ندارد. خیلیها هستند تا دو شب عزاداری میکنند ولی نماز صبح برایش مهم نیست. امام حسین عاشق نماز بود. عشق به نماز را در وجود خودمان و بچههایمان بارور کنیم.
خیلیها هستند که فقط زمانی که کسی بمیرد و مجلس ختم میروند شاید لای قرآن را باز کنند. یا در عروسی اول چیزی که میبرند قرآن است. قرآن برای همین کارهاست؟ نه. قرآن باید انیس و مونس ما باشد. روایت داریم که قرآن در روز قیامت به شکل یک جوان زیبا ظاهر میشود و از یک عده شفاعت و از یک عده شکایت میکند. در حالات یکی از علما هست که ایشان مدینه رفت و چند روزی ماند. یک سؤالی پرسید: که یا رسول الله شما از ما راضی هستی یا نه؟ روز اول و دوم و سوم این سؤال را پرسید. روز آخر که میخواست بیاید، دغدغه داشت که پاسخ سؤالش چیست؟ به قلبش الهام شد اگر میخواهی پاسخ پیغمبر را بشنوی. رو به قبله بنشین و قرآن را باز کن. پاسخ پیغمبر در آن صفحه هست. قرآن را باز کرد. نوشته بود: «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/30) یعنی روز قیامت پیغمبر خدا به خدا شکایت میکند که امت من از قرآن فاصله گرفتند. از قرآن جدا شدند. چرا باید اینطور باشد؟ قرآن باید متن کار ما باشد. سر بریده امام حسین قرآن میخواند.
یک اشتباه بزرگی که در جامعه ما هست این است که بعضیها با قرآن خیلی مأنوس هستند، با روضه و اهلبیت غریبه هستند. این کاملاً اشتباه هست. بعضیها هستند مداح هستند، هزارها شعر حفظ است ولی یک سوره قرآن را حفظ نیست. این اشتباه است. حضرت فرمودند: قرآن و اهلبیت با هم هستند. لذا بیاییم روی قرآن بیشتر سرمایهگذاری کنیم. امام حسین شب عاشورا مهلت میگیرد و میفرماید: من تلاوت قرآن را دوست دارم.
سومین چیزی که میفرماید من همیشه دوست دارم، زیاد دعا کردن و نیایش است. امام صادق(ع) سؤال کردند: تلاوت قرآن بالاتر است یا دعا و نیایش در خانه خدا؟ حضرت قسم خودند: دعا و نیایش از تلاوت قرآن هم بالاتر است. چون خدا در قرآن امر کرده دعا کنید. اگر دعا نکنید من به شما توجه نمیکنم. افتادگی و دل شکستگی و التماس که در دعا هست، حتی در نماز و در عبادات دیگر نیست. گفت:
زور را بگذار، زاری را بگیر *** رحم آید سوی زاری فقیر
این اظهار ناتوانی خیلی مهم است و نتیجه عبادتها است. لذا فرمود: دعا مغز عبادت است. دعا سلاح انبیاءست. امام حسین روز عاشورا فراوان دعا خواندند. دعای عرفه را در عرفات خواندند و بسیار گریه کردند. کسی که امام حسینی است باید با دعا خیلی مأنوس باشد و اهل دعا باشد. امیرالمؤمنین و پیغمبر ما خیلی اهل دعا کردن بودند. محصول و نتیجه و سرمایه ما در روز قیامت، دعاها و نیایشهایی است که داریم. هرچقدر در خانه خدایی گدایی کنی موجودی و سرمایهات همان است. حدیث داریم در قیامت دو نفر را میآورند هردو به بهشت میروند، یکی آدم بدی نبوده و به بهشت میرود. یکی هم آدم مؤمنی بوده به بهشت میرود. یکی را بالای بهشت میبرند و یکی را پایین بهشت. آن کسی که پایین است اعتراض میکند که چه شد؟ میگویند: چون این آقا در دنیا دعا زیاد میکرد. خیلی گدایی میکرد. این درجهها با گدایی و التماس بالا رفته است. ولی تو زیاد دعا نمیکردی. لذا امام حسین میگوید: شب عاشورا مهلت بدهید من زیاد دعا کنم. التماس و گدایی کنم. سرمایههای ما براساس گدایی در خانه خداست.
توبه و استغفار هم ریشه همه خوبیهاست. روایت زیبایی از پیغمبر است که فرمودند: «مَنْ أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضِيقٍ مَخْرَجاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» (وسائلالشيعة/ج7/ص177) چه کنیم از غم و غصهی دنیا و جهنم راحت شویم؟ چه کنیم وسعت رزق پیدا کنیم و درهای بسته به روی ما باز شود؟ پیغمبر(ص) وعده دادند کسی که زیاد استغفار میکند، استغفار لفظی نباشد. از در خانه خدا جداً عذرخواهی کند و از مردم هم عذرخواهی کند. یعنی ناهنجاریهایش را هنجار کند. کسی که زیاد استغفار میکند از هر غم و غصهای نجات پیدا میکند. استغفار زیاد هم چالهها را پر میکند و هم رزق و روزی مادی را از راههایی که گمان ندارد خدا میرساند. در قرآن داریم و در نهجالبلاغه هم هست که پیغمبر خدا و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خدا دو تا امان برای شما قرار داده است. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (انفال/33) تا وقتی پیغمبر رحمه للعالمین هست، خدای بلای عام را نمیفرستد. پیغمبر دفع بلا میکردند. فرمودند: پیغمبر از دنیا رفت، یک امان دیگر برای شما روی زمین گذاشته است و آن استغفار است. وقتی بشر اظهار عجز و ندامت بکند، خدا تمام بلاها و گرفتاریها را برمیدارد. انشاءالله این چهار موردی که امام حسین به خاطر این موارد از دشمن مهلت گرفت را انجام دهیم. خدا میداند من نماز را دوست دارم. تلاوت قرآن را دوست دارم. دعا و نیایش زیاد و ارتباط با خدا، توبه و استغفار زیاد.
شریعتی: امروز صفحه 364 قرآن کریم، آیات 44 تا 55 سوره مبارکه فرقان برای شما تلاوت میشود.
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا «44» أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا «45» ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً «46» وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً «47» وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً «48» لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً «49» وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً «50» وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً «51» فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً «52» وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً «53» وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً «54» وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ وَ كانَ الْكافِرُ عَلى رَبِّهِ ظَهِيراً «55»
ترجمه:آيا گمان مىكنى كه اكثر كفّار (حقّ را) مىشنوند و (در آن) مىانديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه گمراهترند. (زيرا ارزش انسان به تعقّل و بينش اوست). آيا به (قدرت) پروردگارت نمىنگرى كه چگونه سايه را گسترده است؟ و اگر مىخواست آن را ساكن (و ثابت) قرار مىداد (تا هميشه شب يا بينالطلوعين باشد) سپس خورشيد را دليل و نمايانگر آن قرار داديم. سپس آن سايه را (اندك اندك) به سوى خود جمع مىكنيم. و او كسى است كه شب را براى شما پوشش و خواب را آرام بخش گردانيد و روز را زمان برخاستن (و تلاش) شما قرار داد. و او خداوندى است كه بادها را مژدهاى پيشاپيش (باران) رحمتش فرستاد و از آسمان، آبى پاكيزهكننده فرو فرستاديم. تا به وسيلهى آن سرزمين مرده (و پژمرده و خشك) را زنده گردانيم و آن را به چهارپايان و مردمان بسيار از مخلوقات خود بنوشانيم. و همانا ما آن (آيات قرآن يا ابر و باران) را در ميانشان گونهگون كرديم تا شايد به ياد خدا بيفتند امّا اكثر مردم سر باز زدند و ناسپاسى كردند. واگر مىخواستيم در هر آبادى، (پيامبر و) هشداردهندهاى برمىانگيختيم (تا كار تو سبك شود، ولى اين كار لزومى نداشت). پس، از كافران پيروى نكن و به وسيلهى قرآن (يا ترك پيروى از آنان) با آنان به جهادى بزرگ بپرداز. و او خدايى است كه دو دريا را به هم پيوست، اين يكى شيرين و گوارا و آن ديگرى شور و تلخ و ميان اين دو حايلى قرار داد كه هميشه از هم جدا باشند. و او كسى است كه انسان را از آب آفريد و او را داراى پيوند نسبى و سببى گردانيد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد)، و پروردگار تو همواره تواناست. و آنان غير از خداوند چيزهايى را مىپرستند كه نه سودشان مىدهد و نه زيانشان مىرساند؛ و كافر همواره در برابر پروردگارش پشتيبان (گمراهان و خطوط انحرافى) است.
شریعتی: از فضیلت ذکر صلوات میشنویم و بعد هم اشاره قرآنی را برای ما میگویند.
حاج آقای فرحزاد: در روایت داریم که انسان مستحب است در نماز هم ذکر صلوات را تکرار کند. هم در قیام، قنوت میخوانیم یا قبل از اینکه رکوع میکنیم، هم در رکوع و هم در سجده، صلوات بفرستیم. روایت داریم کسی که در قیام و رکوع و سجده ذکر صلوات را بگوید، خدا ثواب فوق العادهای به او میدهد. یعنی ثواب نماز را دو برابر میکند. بهترین ذکر صلوات بر محمد و آل محمد است.
آیهی 48 این صفحه خدای مهربان میفرماید: «وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ» خدای مهربان کسی است که باد را میفرستد. بشارت به این رحمت الهی که میخواهد نازل شود. ما هیچ وقت فکر نکردیم که خود باد چه نعمت بزرگی است، یعنی اگر خدا این باد را نفرستد، اگر خدا به هوا دستور حرکت ندهد، تمام موجودات فاسد میشود. همه از بین میروند. تلقیح بین نباتات و گیاهان انجام نمیشود. پرورش و رشد پیدا نمیکنند. همه لطیف نمیشود. تنفس ما از کار میافتد. جریان باد است که فضا و زندگی را تازه میکند. پس باد یک نعمت بزرگی است که ما هیچوقت شکرگزار نبودیم. قبل از باران اگر باد نباشد و باران هم نیست. ابرها جابهجا نمیشوند و باران نمیبارد. خدای مهربان میفرماید: ما باد را قبل از باران که رحمت الهی هست میفرستیم، این بشارتی باشد و بعد از اینکه باد آمد، «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً» آب پاک کننده را میفرستیم. هم پاک و هم پاک کننده است. «بَلْدَةً» هرکجا که آبادانی هست و مردم زندگی میکنند را بلده میگویند. این باران الهی است که زمینهای مرده را زنده میکند. اگر باران نباشد همه موجودات از بین میروند. «لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً» هم عالم ماده و طبیعت را خدا به وسیله باد و باران احیاء میکند. هم انعام و چهارپایان را سیراب میکند و هم أناسی جمع انسی است، هم انسانها به وسیله آب احیاء میشوند.
شریعتی: چقدر خوب است که ما هم حسینی شویم. یعنی راه و مسیری را برویم که امام حسین(ع) میپسندند و از ما راضی هستند و چقدر خوب است عزاداریها و اشکهای ما، ما را به امام حسین گره بزند و حسینی کند.
حاج آقای فرحزاد: چون امشب شب تاسوعا است فکر میکنم بهترین الگو برای پیروی از أباعبدالله که در عاشورا و در این سفر از همه بهتر درخشیده است، یکی از بهترینها وجود نازنین حضرت ابالفضل(ع) است. این شخصیت بزرگوار فانی در امام، فدایی در امام شد. همه هستیاش را فدا کرد. نام او در کنار نام حضرت میدرخشد و منصبی که به حضرت ابالفضل(ع) دادند در عالم بینظیر است. یعنی منصب باب الحوائجی و گره گشایی که به دست ید اللهی این شخصیت فوق العاده صورت میگیرد. چون طعم نا امیدی را چشیده و هیچکس را از در خانهاش نا امید برنمیگرداند. بسیاری از بزرگان و اولیای خدا در مشکلات و حوادث تلخشان توسل و نذر به این آقا کردند. این آقا باب الحسین است. رئیس دفتر آقا أبا عبدالله(ع) است. چون فانی در امام حسین است، خدای متعال عظمت فوق العادهای به ایشان داده است.
مرحوم آقا سید علی قاضی که سید العارفین است، استاد علامه طباطبایی و آیت الله بهجت بوده است، سالیان سال ریاضت میکشیدند ولی گره باز نمیشده که به آن مقصد برسد. پرده کنار برود و حقایق را ببیند. تا اینکه در کربلا به شخصی برمیخورد که سر و وضع خوبی نداشته است، آن آقا در گوش آقای قاضی میگوید: امروز ملجأ اولیای خدا حضرت ابالفضل العباس(ع) است. سیر و سلوک کردی ولی تا او لطف و عنایت نکند گرههای تو باز نمیشود. دست ید اللهی او گره گشاست. این حرف ایشان را خیلی منقلب میکند و همانجا راه حرم ابالفضل را میگیرد و توسل جدی میکند. میگوید: بعد از این توسل دیدم که پردهها کنار رفت. توحیدی که عارف و اهل عرفان دنبالش هستند که در دلشان خدا را ببینند، به آن شهود و یقین و باور رسیدند. عالم، جاهل، فقیر، کبیر و غنی، همه محتاج در خانه ابالفضل(ع) هستیم. حضرت ابالفضل کارهای فوق العادهای کردند. مال و جان و آبروی خود را دادند که شاخصهی مهم آن فنای در ولایت بود. یعنی وقتی دست مبارک حضرت را قطع کردند، فرمود: «و الله ان قطعتموا يميني اني احامي ابدا عن ديني» یعنی اگر دست مرا هم قطع کردی، به خدا قسم باز هم از دینم حمایت میکنم. دین من چیست؟ «و ان امام صادقٍ یمینی» دین من حسین است. من دست از امام حسین برنمیدارم. همه هستیام را تا لحظه آخر فدای امام حسین میکنم.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) که تفسیر المیزان را نوشتند و شاگردان بسیاری تربیت کردند، در حالات ایشان هست که فرموده بودند: امید و سرمایه و موجودی من روز قیامت ارادت و عرض ادبی است که به حضرت ابالفضل(ع) دارم. همان موقعیتی که امیرالمؤمنین برای پیغمبر داشت، حضرت ابالفضل هم برای امام حسین داشت. حضرت علی همه کاره پیغمبر و قائم مقام پیغمبر بود. هستیاش را فدای پیغمبر کرد. دوست داشت همین منصب هم برای فرزندش و برای پسر پیغمبر باشد. حضرت ابالفضل را تربیت کرد که او هم همین کار را برای فرزند پیغمبر انجام دهد. لذا حضرت ابالفضل این جایگاه عظیم را پیدا کرد.
شریعتی: این مقام چقدر عظیم است که فرمودند: روز قیامت همه به مقام حضرت عباس غبطه میخورند.
حاج آقای فرحزاد: این تعبیر را برای هیچ شهیدی نداریم و این خیلی مهم است. باب الحوائجی و شهید شدن ایشان فوق العاده است. امام سجاد فرمود: تمام شهدا به مقام عمویم عباس غبطه میخورند. مرحوم علامه میفرماید: سرمایه من در قیامت همین ارادت و توسل به حضرت ابالفضل(ع) است.
بزرگی فرموده بود حضرت ابالفضل کسی است که با یک نگاه میتواند سلمانها تربیت کند. انشاءالله با توسل به حضرت ابالفضل همه گرهها حل شود و همه ناهمواریها، هموار شود.