شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

وصایای پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع)- عقوبت ظلم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 24-08-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
همین که روز بر آن دشت طرحی از شب ریخت *** هزار کوه مصیبت به دوش زینب ریخت
کنار نعش برادر شبیه نخل عزا *** به گاه خم شدنش آبشاری از شب ریخت
نظاره کرد چو شمس الشموس بی سر را *** به گوش گوش فلک، ناله ناله یا رب ریخت
جهان برای همیشه سیاه شد چون شب *** ز چشم‌های ترش هرچه داشت کوکب ریخت
چه بود نیت نا آشکار ساقی غم *** که جام زینب غم دیده را لبالب ریخت
کشاند کرب و بلا را به شام و بام فلک *** هزار فصل طراوت به باغ مذهب ریخت
کرامت شب تار مصیبتش نازم *** که در دوات سیه روی من مرکب ریخت
اگر همیشه ببارند ابرهای جهان *** نمی‌رسند به آن اشک‌ها که زینب ریخت
شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما دوستان عزیزم. بیننده‌ها و شنونده‌های خوبمان. انشاءالله هرجا که هستیم همه منور به نور سیدالشهداء(ع) باشیم. خوشا به سعادت زائران کربلای امام حسین که زائر اربعین سیدالشهداء هستند. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. آرزوی موفقیت برای همه عزیزان در این ایام عزای سرور و سالار شهیدان داریم. از همه کسانی که هفتم صفر برای امام حسن مجلس گرفتند و عرض ادب کردند، تشکر می‌کنیم. از همه کسانی که به زوار اباعبدالله الحسین به هر نوعی خدمت می‌کنند، خدا توفیقاتشان را بیشتر کند انشاءالله. ما هم دلمان را همراه می‌کنیم با همه زوار، انشاءالله در زیارت همه آنها شریک خواهیم بود. بنده امیدم این است که در طول عمر اگر کسی برای پیغمبر و اهل‌بیت قدمی برداشته جای پایش خیلی محکم است. بنده خودم از تمام کارهای خیری که حقش ادا نمی‌شود استغفار می‌کنم. از همه عبادت‌ها و ذکرها و دعاها، ولی آنچه در مورد اهل بیت است، آنها را جرأت نمی‌کنم چون اسم اهل‌بیت روی آن است. خیلی‌ها جاهایی گیر کرده بودند اما کاری برای اهل‌بیت کردند، واقعاً گره از کارشان باز شده است. انشاءالله در هفته‌های پایانی ماه صفر حداکثر اتصال با اهل‌بیت را برقرار کنیم.
شریعتی: روزهای دوشنبه ما مزین به وصیت نبی مکرم اسلام به امیرالمؤمنان علی(ع) است. در مورد چهار چیز صحبت می‌کردیم که «أسرع شی ء عقوبة» هست. یعنی خداوند خیلی زود جزایش را می‌دهد و عقوبت می‌کند. ادامه فرمایش حاج آقای فرحزاد را می‌شنویم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دنباله‌ی وصایای پیامبر گرامی اسلام به امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند: چهار چیز هست که عقوبت سریع دارد. مورد اول به کسی احسان بکنی و او به شما بدی بکند. مورد دوم کسی ظلم و آزار به کسی نمی‌رساند و به او ظلم می‌کنند، مظلوم قرار می‌گیرد. آنجا هم ظالم زود عقوبت می‌شود. مورد سوم اینکه کسی با شخصی قول و قرار و عهدی می‌بندد و به عهدش وفا می‌کند و در مقابل طرف دیگر حیله و نیرنگ می‌زند و پیمان شکنی می‌کند. مورد چهارم افرادی که با فامیل و بستگان صله رحم می‌کنند و آنها قطع رحم می‌کنند. آن هم زود مؤاخذه می‌شود. در این چهار مورد خدا قسم خورده است که من از ظلم ظالم نمی‌گذرم. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ‏ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ» (نساء/123) یعنی نه آرزوهای بافتنی و خیالات شما، نه خیالات و بافتنی‌های اهل کتاب. یهود و نصاری می‌گویند: هرکاری بکنیم، بعد خدا می‌بخشد. این حرف درست نیست. کار بد و خلاف بکنی، جزا بالای سرت است. منتظر باش.
روایت زیبایی که پیغمبر(ص) فرمودند: کسی که ظلم بکند، «وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ‏ عِبَادِه‏» اگر کسی به مظلومی ظلم کرد، دادخواه او خداست. ولو طرف هیچی نگوید، زور و قدرت ندارد. اما طرف او خداست. خدا می‌گوید: من همیشه طرف مظلوم هستم و دادخواهی و دادستان او خداست. خدا دادستانی است که «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصاد» (فجر/14) رصد می‌کند و هر نوع ظلمی را پاسخ می‌دهد. خیلی پیامک داشتیم که گفته بودند: همسرم به من ظلم می‌کند. یا رئیسم به من ظلم می‌کند. بعضی مسئولین ظلم می‌کنند چرا ما آثاری نمی‌بینیم؟ سؤال زیبایی است. چرا شما می‌گویید: عقوبت ظالم قطعی است، آثار عقوبت را نمی‌بینیم؟ اولاً عقوبت‌های خدا را ما درک نمی‌کنیم. بعضی مواقع چوب‌های خدا با صدا است. خیلی از مواقع هم صدا ندارد. چوب‌هایی که صدا دارد خیلی بهتر است. آدم متنبه می‌شود. دردی که خدا در بدن ما قرار داده اگر نبود می‌دانید چه می‌شد؟ باید سجده شکر بکنیم که خدا نعمت درد را در بدن ما قرار داده است. این درد زنگ هشدار است. دندان درد نشانه خرابی دندان است. درد به شما هشدار می‌دهد که دندان را درست کنی. دل درد، سر درد همه هشدار است. خود این عنایت بزرگی است. ظلم عقوبتش قطعی است.
یکی از عقوبت‌ها این است که گاهی طرف به مریضی گرفتار می‌شود. هرکس هم مریض شد اینطور نیست که بخاطر گناه باشد. بچه‌های بی‌گناه، امام، پیغمبر هم مریض می‌شوند و بلا می‌بینند. هرکس بلا دید معنی‌اش این نیست برای گناه باشد. بعضی بلاها ترفیع درجه هست. اسماعیل فرزند امام صادق، خانمش را کتک زد و افتاد و مریض شد. امام صادق رفتند از عروسشان حلالیت طلبیدند. از جا بلند شد خوب شد.
یکی هم فقر و بی‌برکتی است. هرچه تلاش می‌کند زندگی‌اش برکت ندارد. در روایت داریم دروغ و خیانت برکت را می‌برد. آدمی که کار می‌کند اگر در کسب و کارش دروغ می‌گوید یا خیانت در امانت می‌کند، برکت از زندگی‌اش می‌رود. برکت هم فقط در رزق و روزی نیست. بعضی‌ها دارند اما استفاده نمی‌کنند. خیر در عمرش نیست. خیر در مالش نیست. آرامش زندگی را می‌برد.
برادران حضرت یوسف، خیلی حضرت را اذیت کردند. قطع رحم کردند و ظلم کردند. به گدایی افتادند. دچار قطحی شدند. یوسف بر اثر بندگی و تقوا و ظلم نکردن سرور و سالار مصر شد و عزیز شد. حدیث داریم کم کسی است که حسود نباشد. برادرها بر اثر حسادت دچار گدایی شدند و ذلیل شدند. «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ» (یوسف/88) یعنی ما و خانواده ما به بلا و گرفتاری دچار شدیم. «وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ» دست ما خالی است. «فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا» صدقه به ما بده. یعنی ظلم انسان را به گدایی می‌اندازد. ولو بچه پیغمبر هم باشی. «إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ» خدا به صدقه دهنده جزا می‌دهد.
داستان زلیخا که آبروی حضرت یوسف را برد. قصد خیانت به شوهرش کرد. کسانی که به همسرشان خیانت می‌کنند، مواظب باشید. خدا در کمین است. رابطه نامشروع را جدی بگیرید. حضرت یوسف زیر بار نرفت. بعد هم حضرت را در زندان انداخت. زلیخا هم به چه عقوبت‌هایی دچار شد. مریض و پیر شد. فلج و زمین‌گیر و نابینا هم شد. بعد که توبه کرد، به خدا پناه برد، حضرت یوسف رمز را به او یاد داد و خدا او را نجات داد.
یکی از آثار عقوبت بی‌برکتی در عمر و مال است. «وَ ضَرَبَ‏ اللَّهُ‏ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ» (نحل/112) یک شهری بوده که وفور نعمت و فراوانی و بارندگی زیاد داشته است. ولی مردم کفران نعمت کردند. نان‌ها را دور می‌انداختند. آمار جهانی و آمار خود ایران نشان می‌دهد که میلیون غذای سالم و نان و آب در ایران اسراف می‌شود و دور ریخته می‌شود. در مملکت ما متأسفانه خیلی اسراف است و ما گاهی چوب کفران نعمت را می‌خوریم. بعد می‌گوییم: چرا برکت نیست؟ چرا باران نمی‌بارد؟ قدیمی‌ها اینطور نبودند و چه برکتی هم در زندگی‌شان بود.
خدا مرحوم دولابی را رحمت کند. بارها ایشان در خانه من مهمان بودند. من صبح می‌رفتم نان سنگک می‌خریدم. ایشان نان سنگک را به صورت می‌مالیدند و می‌بوسیدند. یعنی این نعمت خداست. دور نریزید. پیغمبر ما دعا می‌کرد: «وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لا الْخُبْزُ» (كافي، ج6، ص287) میوه نو رسیده را می‌بوسیدند. می‌فرمودند: خدایا بین ما و نان جدایی نیانداز. اگر نان نباشد، نمی‌توانیم نماز بخوانیم و روزه بگیریم.
خدا می‌فرماید: مردم این آبادی همه چیز را فراوان داشتند. «فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ» نعمت‌های خدا را ضایع کردند. «فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ» هم ناامنی، ناامنی خیلی بد است و بدترین بلاها است. هم لباس گرسنگی و نداری و فقر و هم ناامنی به آنها دادیم. مواظب باشید که ظلم و کفران نعمت چوب دارد.
از امام صادق(ع) روایت داریم: «من يموت بالذُّنوب اكثر ممّن يَموت بالآجال و مَن يعيش‏ بِالاحسان‏ اكثَر ممّن يَعيش بَالاعمار» امام صادق ناطق به حق است. می‌فرماید: آنهایی که بر اثر گناه یا قطع رحم یا ظلم، عمرشان کوتاه می‌شود، بیشتر از کسانی هستند که به اجل طبیعی عمر می‌کنند و از دنیا می‌روند.
یک نفر خدمت امام صادق(ع) آمد. حضرت فرمودند: تو در بین راه که می‌آمدی، با برادرت دعوا کردی، عمر شما سی سال کوتاه شد. برادرت همین روز از دنیا می‌رود ولی چون تو برگشتی به عمه‌ات خدمت کردی و صله رحم کردی، سی سال به عمر شما اضافه شد. بعضی از این حوادث و پیشامدهای ناگوار به خاطر ظلم به مظلوم است. روایت داریم کسانی که بر اثر گناه عمرشان کوتاه می‌شود، از حد متوسط پایین‌تر می‌میرند. بیشتر از کسانی هستند که به اجل طبیعی از دنیا می‌روند. قرار است این آقا پنجاه سال عمر کند اما اینقدر کار خیر می‌کند، هفتاد سال عمر می‌کند. یک اجل قطعی داریم و یک اجل مسمی داریم. خدا می‌داند که شما صله رحم یا قطع رحم می‌کنی آن را قطعی می‌کند.
یکی از چوب‌هایی که صدایش خیلی برای همه روشن نیست، این است افرادی که گناه می‌کنند و ظلم می‌کنند، رابطه‌شان با خدا از بین می‌رود. یعنی شیرینی عبادت، شیرینی ذکر، شیرینی سحر خیزی، شیرینی تلاوت قرآن، شیرینی انس از خدا از آنها گرفته می‌شود. یک نفر به امام صادق(ع) گفت: مدتی است من نمی‌توانم نماز شب بخوانم. فرمود: گناه تو را زمین‌گیر کرده است. برو استغفار کن. روز گناه می‌کنی و شب از عبادت و انس با خدا محروم می‌شوی.
ممکن است کسی ظلم کرده باشد و ببیند مال و ثروتش هم کم نشده است. ولی همین از هزار تا مریضی بدتر است. در زمان حضرت موسی، جوانی به حضرت موسی عرض کرد: من خیلی آدم مجرم و گناهکاری هستم. خدا مرا چوب هم نمی‌زند. نه زمین خوردم و نه مال من کم شده است. برو این حرف مرا در مناجاتت به خدا بگو. حضرت موسی رفت با خدا مناجات کرد و پیغام این جوان را به خدا رساند. خدای متعال فرمود: همین که شیرینی یاد و انس خودم را از تو گرفتم که تو توفیق انس با من را نداری، این از هر عذابی بدتر است.
روایتی داریم «إن أهون‏ ما أنا صانع بعالم غير عامل بعلمه أشد من سبعين عقوبة أن أخرج من قلبه حلاوة ذكري» (بحارالانوار/ج2/ص32) خدای مهربان می‌فرماید: من کمتر چیزی که به کسانی که به علمشان عمل نمی‌کنند، هرکس که می‌داند قطع رحم بد است. ظلم بد است و خیانت بد است. می‌فهمد و عمل می‌کند. من از هفتاد عقوبت باطنی که برای او انجام می‌دهم، کمترینش این است که شیرینی ذکر خودم را از او می‌گیرم و دیگر با خدا مرتبط نمی‌شود.
در روایت هست «أَشَدُّ مِنَ‏ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ» سه رقم بلا را حضرت امیر در نهج‌البلاغه آوردند. بعضی از ابتلائات فقر است. کمبود مال است. از این بدتر مرض بدن است. از این بدتر «وَ أَشَدُّ مِنْ‏ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ» (نهج‏البلاغه، حكمت 388) یعنی روح و جانت بیمار شود. بیماری روح و جان بدترین بلا است. مثلاً دل انسان قساوت می‌گیرد. می‌گوید: اصلاً نماز چیست؟ امام حسین چیست؟ پیغمبر کیست؟ امام باقر(ع) فرمودند: قلب انسان مثل یک صفحه نورانی و سفید است. وقتی کسی گناه کرد یک نقطه سیاه در آن می‌آید. اگر توبه و استغفار کرد پاک می‌شود. اگر دوباره اصرار بر گناه کرد، این نقطه‌ها هی زیاد می‌شود، کل قلب را می‌گیرد. قساوت قلب بدترین نوع ابتلاء است.
گاهی طرف می‌بینید قلبش سیاه شده و خوب و بد را تشخیص نمی‌دهد. داعشی‌ها الآن آتش زدن انسان را افتخار می‌دانند. این قلب وارونه شده است. بدترین عقوبت است که انسان خیر و شر را تشخیص نمی‌دهد. امام باقر(ع) فرمود: عقوبت‌های خدا مختلف است. «إن لله عقوبات في‏ القلوب‏ و الابدان ضنك في المعيشة و وهن في العبادة» (تحف العقول، ص296) گاهی در قلب است. گاهی در بدن است. گاهی در زندگی و معیشت است. گاهی در عبادت سست می‌شود. این بی‌توفیقی در عبادت عقوبت خیلی خطرناکی است. باید استغفار کنید. ببینید کجا کار بدی کردید. امام باقر فرمود: «و ما ضرب عبد بعقوبة أعظم من قسوة القلب‏» خدای متعال عقوبتی بزرگتر از قساوت قلب ندارد که طرف را رها کند و دل او سیاه شود.
خیلی از مواقع ما حرف می‌زنیم اثر نمی‌کند، ولی امام حسین(ع) که خیرخواه ترین و دلسوزترین معصوم است. چرا روز عاشورا اینقدر خطبه خواندند؟ آنها ظرفیت نداشتند. مثل ظرف آلوده‌ای که پر از کثافت است. حضرت فرمودند: شکم‌های شما از حرام پر شده است. قساوت قلب می‌آورد. مال ربا، حق یتیم، قساوت قلب می‌آورد. قرآن می‌گوید: بعضی سنگ‌ها چشمه‌ی آب از آنها جاری می‌شود. بعضی سنگ‌‌ها هستند که هیچ آبی از آنها خارج نمی‌شود.
حضرت علی اصغر که طفل شش ماهه بود، بچه‌ی بهترین خلق خدا، امام حسین روی دست گرفته که به این آب بدهید. چرا آب نمی‌دهند؟ این قساوت قلب است. عقوبتی بالاتر از این نیست. می‌گوید: من گناه کردم، هیچی نشد. پست ما بالاتر هم رفت. این خیالات باطل است. ظالم عقوبت‌های باطنی‌اش بدتر از عقوبت‌های ظاهری‌اش است. اگر کسی دچار قساوت قلب شد، جبران کند. حق الناس را جبران کند. استغفار کند. روضه و توسل برود. قساوت قلبش را از بین ببرد.
یکی از عقوبت‌های مهم خدای متعال این است که انسان گرفتار رفقای ناباب شود. یعنی از مسیر هدایت خارج می‌شود. رفقای خوب او را رها می‌کنند و رفقای بد جای او را می‌گیرند. در جلسات خوب توفیق حضور پیدا نمی‌کند. هرکس در راه خدا نیاید، شیاطین جلوی راهش را می‌گیرند.
مرحوم دولابی همیشه می‌فرمودند: کسانی که خوب بندگی و پرستش و کار خوب می‌کنند، جزای عالی که خدا به آنها می‌دهد رفیق خوب سر راهش می‌گذارد. اگر کسی هم ظلم و معصیت بکند، یک رفیق ناباب او را به هر جنایتی می‌کشاند. روز قیامت ظالم دست‌هایش را گاز می‌گیرد، اینقدر ناله می‌زند می‌گوید: کاش من با پیغمبر رابطه داشتم. «يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا، لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي» (فرقان/28 و 29) بدترین عقوبت یکی رفیق ناباب است. جلسات گناه و معصیت است.
بعضی گناه‌ها عقوبتش گرفتاری خود طرف به همان گناه است. یعنی گاهی آدم افرادی را ملامت می‌کند، همان بلا به سر خودش می‌آید. ما فراوان داریم مثلاً آدم معلول را مسخره کردند. آدم زمین خورده را تحقیر کردند. خودش به همان درد مبتلا شده است. آدم وسواس را مسخره کرده، خودش وسواس شده است.
یکی از اساتید بزرگ فرمودند: من یک زمانی در مسجد سهله رفتم. دیدم یک عده اهل ذکر با هم ذکر می‌گویند. من هم فکر می‌کردم این کار خوبی نیست. گفتم: چرا دور هم جمع شدید و ذکر می‌گویید؟ آنها گفتند: کاری به ما نداشته باش. گفتم: نه بلند شوید جمع کنید. فکر و خیال باطل داشتم. با اینکه ایشان از مشاهیر بزرگان است. اهل سیر و سلوک بود. فرمود: چهار سال توفیق رفتن به مسجد سهله از من سلب شد. آه آنها مرا گرفت. هیچوقت اهل دل و اهل ذکر و تقوا را مسخره نکنید. کسی یک مؤمنی را سرزنش کند، خودش نمی‌میرد تا به آن گناه گرفتار شود.
یکی از عقوبت‌ها استدراج است. یکی از چوب‌های بی‌صدا این است. یعنی طرف ظلم و گناه می‌کند و خدا مالش را زیاد می‌کند. خدا به او امکانات بیشتر می‌دهد. پست او را بالاتر می‌برد. این فکر می‌کند دارد رشد می‌کند در حالی که مثل فواره که بالا می‌رود این بیشتر زمین می‌خورد. استدراج یعنی اینکه خدا بلایی نمی‌دهد که بفهمد. به او خوشی می‌دهد و بعد یکباره می‌گیرد.
گاهی پیمانه ظالم باید پر شود. «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ» (آل‌عمران/178) انسان‌های ظالم و کافر فکر نکنند ما به آنها مهلت می‌دهیم، به نفعشان است. «إِنَّما نُمْلِي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ‏» به اینها مهلت می‌دهیم تا پیمانه‌شان پر شود و بعد سر وقت می‌گیریم.
در زمان منصور دوانقی عده‌ای از سادات را زندانی کرد و شکنجه می‌داد. سادات مظلوم را به خاطر حفظ حکومتش اذیت و آزار می‌کرد. تلاوت قرآن می‌کردند. یکی از اینها مستجاب الدعوه بود. سیدهای دیگر آمدند گفتند: شما دعا کن ما را هم از شر منصور نجات بدهید. فرمود: من حرفی ندارم دعا کنم. ولی برای منصور در قعر جهنم جایگاهی است که بر اثر اذیت ما به انجا می‌رسد، ما هم درجاتی در بهشت داریم که بر اثر تحمل در راه خدا به آن می‌رسیم. «وَ لا تَحْسَبَنَ‏ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ» (ابراهیم/42) یعنی گمان نبر که خدا از اعمال ظالم‌ها غافل است. اینقدر صدام‌ها، قارون‌ها و فرعون‌ها آمدند و نماندند. خدا در وقتش می‌گیرد، پیمانه باید پر شود. خدا در وقتش این‌ها را عقوبت می‌کند. باید پیمانه پر شود. «إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصار» برای یک روزی به آنها مهلت می‌دهیم که چشم‌هایشان در بیاید. عقوبت خیلی بد خذلان است. خذلان یعنی اینکه طرف را به خودش واگذار کند.
مرحوم بهاءالدینی(ره) بارها می‌فرمودند: ما عقوبتی از این بدتر نداریم که کسی از نظر خدا دور بماند. روایت‌های عجیبی داریم که انسان واقعاً می‌ترسد. روایتی هم از پیغمبر و هم از امام صادق(ع) است. که مثل ابر بهار در سحر گریه می‌کردند. هم عرضه می‌داشتند: «رَبِّ لا تَكِلْنِي‏ إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَدا» (کافی/ج2/ص582) خدایا یک چشم به هم زدن کمتر و بیشتر ما را به خودمان وا نگذار. یعنی یک لحظه خدا عنایت خاصش را از ما بردارد، نفس عماره و شیاطینی فوران می‌زند و همه دنیا را آتش می‌زند. لذا در خانه خدا التماس می‌کردند که خدا چشم به هم زدنی ما را به خودمان وا نگذار. به موقعیت و قدرت و شرایط و پست و مقام و سلامتی خودمان ننازیم. این بدترین عقوبت است که خدا انسان را به خودش واگذار کند.
شریعتی: امروز تمام بحث در مورد هشدار بود. همیشه از رحمت خدا برای ما می‌گفتید.
حاج آقای فرحزاد: در تمام هشدارها شدت محبت و خیرخواهی است. امیرالمؤمنین می‌فرماید: اگر علامت خطر در مسیر می‌گذارند، این شدت خیرخواهی و دلسوزی و رحمت و بشارت است.
شریعتی: کسانی که گرفتار مشکلی هستند، ظلمی را مرتکب شدند، برای اینکه به این عقوبت‌ها دچار نشوند، چه بکنند؟
حاج آقای فرحزاد: در اولین فرصت جبران کنند. حلالیت بطلبند. رد مظالم بکنند. برای صاحبان حق صدقه و خیرات بدهند. استغفار کنند. جبران کنند و چاله‌ها را پر کنند.
شریعتی: امروز صفحه 399 قرآن کریم، آیات 24 تا 30 سوره مبارکه عنکبوت برای شما تلاوت می‌شود.
«فَما كانَ‏ جَوابَ‏ قَوْمِهِ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «24» وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25» فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى‏ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «26» وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ وَ آتَيْناهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ «27» وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِينَ «28» أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «29» قالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ «30»
ترجمه: پس پاسخ قوم او (ابراهيم) جز اين نبود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيد. ولى خداوند او را از آتش نجات داد. همانا در اين (نجات‏بخشى الهى) براى گروهى كه ايمان مى‏آورند، نشانه‏هايى (از قدرت خداوند) است. و (ابراهيم) گفت: شما به جاى خدا بت‏هايى را اختيار كرده‏ايد كه مايه‏ى پيوند شما در زندگى دنياست؛ امّا روز قيامت، بعضى از شما بعضى ديگر را انكار و برخى از شما برخى ديگر را لعنت خواهد كرد، و جايگاه شما (در) آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود. پس لوط به او (ابراهيم) ايمان آورد، و گفت: همانا من به سوى پروردگارم روى آورده‏ام كه او عزيز و حكيم است. و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) عطا كرديم، و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب را قرار داديم، و پاداشِ او را در دنيا عطا كرديم و قطعاً او در آخرت از شايستگان است. و (ياد كن) لوط را آنگاه كه به قوم خود گفت: همانا شما به كارى زشت مى‏پردازيد كه هيچ يك از مردم جهان در آن كار بر شما پيشى نگرفته است.شما به سراغ مردها مى‏رويد و راه (طبيعى زناشويى) را قطع مى‏كنيد و در مجالس خود (آشكارا و بى‏پرده) اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟ پس قومش پاسخى ندادند جز اين كه گفتند: اگر تو (در ادّعاى پيامبرى) از راستگويانى، عذاب خدا را براى ما بياور. (لوط) گفت: پروردگارا! مرا بر قوم (فاسد و) تبهكار پيروز گردان.
شریعتی: حسن ختام فرمایشات شما را می‌شنویم.
حاج آقای فرحزاد: از آداب زیارت اهل‌بیت زیاد صلوات فرستادن است. در همه حالا صلوات بفرستند، مخصوصاً آنهایی که در مسیر کربلا هستند. من خواهش می‌کنم ایام اربعین فرصت خوبی است که حلالیت بطلبند. یکی از آداب زیارت و سفر هم همین است. از همه حلالیت بطلبند و جبران کنند. ما از صاحبان حق هم خواهش می‌کنیم که به دل نگیرند. خدای مهربان می‌فرماید: عفو و گذشت کنید. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ‏ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (نور/22) بگذرید تا خدا هم از ما بگذرد.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group