وصایای پیامبر اکرم(ص) به حضرت امیرالمؤمنین(ع)- شادی و نشاط
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 22-09-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
دلم امروز گواه است کسی میآید *** حتم دارم خبری هست گمانم باید
فال حافظ هم هر بار که میگیرم باز *** مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
باید از جاده بپرسم که چرا میرقصد *** مست موسیقی گامی شده باشد شاید
ماه در دست به دنبال که اینگونه زمین *** مست میچرخد و یک لحظه نمیآساید
گله کم نیست ولی لب ز سخن خواهم بست *** اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید
شریعتی: سلام میکنم به همه شما هموطنان عزیزم. ایام هفته وحدت و میلاد نبی مکرم اسلام حضرت محمد(ص) به همه تبریک میگویم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. ایام فرخنده ولادت سرور عالم، پیامبر عظیم الشأن و امام صادق(ع) را تبریک و تهنیت میگوییم. بعضی از بزرگان شیعه مثل مرحوم کلینی معتقد است امروز دوازدهم ربیع الاول ولادت است، قول اهل سنت هم امروز است. ایام مبارکی است. به یک روز بسنده نکنیم. ایامی است که جشن ازدواج پیغمبر و حضرت خدیجه(س) بوده است. من همینجا از آقای رفیعی که بحمدالله چند جلسهای در مورد بانویی که واقعاً حقش ادا نشده است، صحبت میکنند، تشکر میکنم.
شریعتی: بحث ما در ذیل بحث وصایای نبی مکرم اسلام به امیرالمؤمنین به شادی و نشاط رسید. نکات امروز را با هم میشنویم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دنبالهی وصایا، پیامبر عظیم الشأن(ص) به حضرت علی فرمودند: «يا علي! من استولي عليه الضجر رحلت عنه الراحة» کسی که حالت پژمردگی و افسردگی و بیحالی و بیقراری و دلتنگی به او دست بدهد، این دیگر راحتی و خوشی از او میرود. سعی کنیم تا میشود اضطراب و ناخوشی و دلتنگی به خودمان راه ندهیم. باز در روایت داریم که پیغمبر فرمودند: «لا خَيرَ في الوَطَنِ إلاّ مَع الأمنِ و السُّرورِ» انسان اگر امنیت و خوشی و سرور نداشته باشد، خیر در زندگیاش نیست. اگر سرور باشد و نا امنی باشد، به درد نمیخورد. این دو با هم است. هم شکرگزار امنیت باشیم و هم اینکه سرور و شادی نشاط قلب و دل و جان است. دلهایی که نشاط و شادی ندارد مرده است.
باز حضرت علی(ع) فرمودند: کسی که سرور و شادیاش زیاد نیست، این مردن برایش بهتر است. در واقع مرده است. انسان زنده باید سر حال و با نشاط باشد. خاطرهی جالبی در حالات مرحوم شهید بهشتی میخواندم جالب بود. شهید بهشتی میفرماید: در جوانی که طلبه شده بودیم و حوزه درس میخواندیم. خیلی سرحال و بانشاط بودیم. گاهی قبل از درس لطیفهای میگفتیم و میخندیدیم. استاد ما یک مقدار حالت تنگ نظری داشت. یکبار آمد دید ما لطیفه میگوییم و میخندیم. گفت: چرا اینقدر میخندید؟ گفتیم: خندیدن اشکالی دارد؟ گفت: آیه قرآن است. «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيرا» (توبه/82) کم بخندید و زیاد گریه کنید. ما خیلی تعجب کردیم. چون اطلاعی از این مبحث نداشتیم نتوانستیم پاسخ استاد را بدهیم. شهید بهشتی میگوید: اولین تحقیقی که در حوزه داشتم همین بود. بحث خنده و گریه چه جایگاهی دارد؟ این آیه را بررسی کردم و دیدم اصلاً شأن نزول این آیه دربارهی کسانی است که در جنگ تخلف کردند. پیغمبر ما برای جنگ تبوک فراخوان کردند که همه باید شرکت کنند که با دشمن مقابله کنیم. چند نفر متخلف بودند و نرفتند. چون مرتکب گناه شدند و خلاف حرف پیغمبر عمل کردند، خدا خطاب به آنها میگوید: اینها باید به حال خودشان گریه کنند و کم بخندند تا اینکه توبه کنند و برگردند. انسانهای جنایتکار باید به حال خودشان گریه کنند ولی کسی که خوب است چرا باید گریه کند؟
یا دربارهی یهودیهایی که با پیغمبر جنگ ستیزی داشتند. خدا دربارهی آنها میفرماید: اینها کم بخندند و زیاد گریه کنند. یکی از چیزهایی که غم زایی دارد، وابستگی به دنیاست. اهل دنیا گریهشان زیاد و خندهشان کم است. «إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس/62) آنها باید خندان و شاداب و سرحال باشند.
قارون بر اثر کیمیایی که پیدا کرد، گنج و طلا و جواهر زیاد تهیه کرد. خدا میفرماید: «لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُ الْفَرِحِينَ» (قصص/76) یعنی از جمع کردن مال و ثروت خوشحال نباش. کسانی که به دنیا دلخوش هستند و انفاق و کار خیر نمیکنند، نباید شاد باشند. آیاتی که میگوید خوشحال باشید اینهاست. «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا» (یونس/58) همانطور که آنجا به بدها میگوید: کم بخندید و زیاد گریه کنید. اینجا به خوبها میگوید: خوشحال باشید و شادی کنید. «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» پیغمبر خدا فرمود: هیچکسی صرف عمل خودش منهای رحمت و فضل خدا وارد بهشت نمیشود. گفتند: حتی شما؟ فرمود: حتی من رسول خدا! من هم عمل دارم، ولی تکیهگاه ما به لطف و کرم خداست. فرمود: همه انسانها به فضل و کرم خدا وارد بهشت میشوند. خدا میگوید: به فضل و رحمت من شاد باشید بهتر از دنیایی است که جمع کردید و به فکر خوشی هستید. به خدا خوش بین باشید. خدا میبخشد و فضل و رحمت دارد.
در روایت داریم منظور از فضل خدا پیامبر(ص) است. رحمت خدا مولا امیرالمؤمنین(ع) است. یعنی در دعای «الهی عظم البلاء» میگوییم: «یا محمد و یا علی، یا علی و یا محمد! اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران» سرور و فرمانده کل عالم پیغمبر خداست، قائم مقام او هم که مجری همه امور است و تقسیم کننده بهشت و جهنم است، مولا علی(ع) است. این دو طبق روایات همه کاره عالم هستند. اگر به اینها وصل شوید، با اتصال به اینها شاد باشید.
پیغمبر عظیم الشأن(ص) وعده حقی دادند. فرمودند: عشق و محبت من در دل هیچکس قاطی نمیشود، مگر اینکه آن بدن را خدا بر آتش جهنم حرام میکند. هر بدن و قلبی که عاشق محمد است، در روایت هم داریم که محبت پیغمبر از اهلبیتش جدا نیست. امیرالمؤمنین فرمود: «اولنا محمد، اوسطنا محمد، آخرنا محمد» (بحارالانوار/ج26) بعضی اشتباهی فکر میکردند، میگفتند: در بین چهارده معصوم اولین نفر پیغمبر است و نامش محمد است. وسطی امام باقر است نامش محمد است. آخر هم امام زمان است و نامش محمد است. نه! بعد میفرماید: «کلنا محمد» مرحوم دولابی میفرمودند: این «کلنا» را بکشید. یعنی همه خوبهای عالم را زیر سایه سلطه پیامبر ببرید.
یک زمانی این حدیث را برای آیت الله بهاءالدینی خواندم. ایشان اینقدر لذت برد. روایت داریم عاشق پیغمبر و اهلبیت هنگامی که میخواهد از روی پل صراط عبور کند، آتش جهنم خاموش میشود. نه نمیسوزاند، وجودش آتش جهنم را خاموش میکند. «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا» (مریم/71) آتش که خاموش میشود، به ناله درمیآید و میگوید: «جُزْ یَا مُؤْمِنُ فَإِنَّ نُورَكَ قَدْ أَطْفَأَ لَهَبِی» (بحارالانوار/ج89/ص258) مؤمن از اینجا بگذر، نور تو آتش مرا خاموش میکند. تا وقتی هستی من جرأت ندارم کسی را بسوزانم. میگذرند و بعد آتش جهنم، جهنمیها را میسوزاند. اینکه پیغمبر میفرماید: کسی به زیارت اهلبیت با معرفت برود، بدنش بر آتش جهنم حرام میشود.
روایت داریم آنهایی که جهنم میروند، نام پیغمبر و اهل بیت را فراموش میکنند. در دنیا نسبت به ولادت و شهادت و عاشورا بیتفاوت بودند. روایت دیدم که یک نفر میگوید: من به ابلیس برخورد کردم، گفتم: تو چرا اینقدر مردم را گمراه میکنی و چنین میکنی؟ گفت: یقین دارم اسماء اعظم خدا اسم پنج تن است. روایت داریم کسی خدا را به نام پنج تن قسم نمیدهد الا اینکه خدا به او لطف و ترحم میکند. گفت: من خدا را به پنج تن قسم میدهم، خدا مرا روز قیامت میپذیرد. این شخص میگوید: خدمت امام صادق آمدم و عرض کردم. حضرت فرمودند: حرفش درست است ولی یادش میرود. این روایت در خصال شیخ صدوق است. یک نفر پانصد سال در آتش جهنم میسوزد، هرچه از او میپرسند نام پیغمبر تو چیست؟ یادش میرود. چون در دنیا صلوات نمیفرستاد. اگر در اعماق وجود ما نفوذ نکند، هنگام مردن و برزخ و قیامت فراموش میکنیم. بعد از پانصد سال چون این یک خمیرمایه در وجودش بوده، نام پیغمبر یادش میآید. میگوید: اسم پیامبر من محمد بوده است. خدایا به حق محمد و آل محمد تو را قسم میدهم. امام باقر(ع) فرمودند: خدا به جبرئیل میگوید: چون نام حبیب مرا آورده است، به احترام نام پیغمبر او را از آتش درمیآورد. «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» به فضل و رحمت خدا شاد باشید. ای دل غمین مباش که مولای ما علی است! کسی که علی و پیغمبر و امام حسن و امام حسین و حضرت زهرا را ندارد، همین الآن هم روح و روانش شاد نیست.
در روایت داریم فضل و رحمت، فضل امام حسن مجتبی و رحمت امام حسین(ع) است. گفتم وقتی «کلنا» باشد دیگر همه اهل بیت مصداق فضل و رحمت خدا هستند. هرکس به پیغمبر و اهل بیت در معرفت و مودت و عمل چنگ بزند، شاد باشد، خدا خوف و حزن را از اینها برمیدارد. یکی از عوامل شادی این است که پیوند ما با خدا محکم باشد. با خدا که محکم باشی با همه انبیاء و چهارده معصوم و فرشتگان هستی. آیاتی داریم «وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورا» (انسان/11) خدا به اینها طراوات و شادی و سرور میدهد. حضرت عیسی و حضرت یحیی هردو پیغمبر بودند. هردو پسرخاله بودند و در یک زمان بودند. ولی قطعاً انبیاء افقهایشان در یک درجه نبود. پیغمبر ما افضل و سرور همه انبیاست. فرمود: حضرت آدم و همه انبیاء زیر پرچم من هستند. بعضیها پیغمبر یک شهر کوچک بودند. ولی بعضی مثل حضرت عیسی و حضرت موسی و حضرت نوح اولوالعزم بودند. یعنی کل کرهی زمین محل بعثت و دعوت اینها بوده است.
حضرت عیسی و حضرت یحیی به هم برخورد کردند. حضرت عیسی خیلی سر حال و بانشاط و متبسم و خندان بوده است. حضرت یحیی خیلی گریان بود. البته گریههایی که به خاطر گناه و ترس از جهنم بوده است. با همدیگر مناظره میکنند. حضرت عیسی گفت: چرا اینقدر غمگین هستی؟ مگر از رحمت خدا ناامید شدی؟ حضرت یحیی گفت: مگر چک سفید به تو دادند؟ خدا بخواهد مچ کسی را بگیرد، ممکن است به او گیر بدهد. هرچه دلیل بود آوردند ولی طوری که طرف قانع شود، نشد. آمدند خدا را حکم قرار دادند. خدایا تو خودت حکم کن! خدای متعال فرمود: هردو خوب است. آن کسی که از جهنم میترسد و گناه نمیکند. آن کسی هم که از فراق خدا حزن و اندوه دارد خوب است. حزن و اندوه آخرتی خوب است. هردو خوب است ولی کسی که محبوبتر است، کسی است که خوشرو و متبسم و خندان است و خوش بینی او از همه به من بیشتر است.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: مؤمن کَیِّس و زیرک است. یعنی بهترینها را انتخاب میکند. اگر هم حزنی دارد در درونش میگذارد و بروز نمیدهد. بشارت و شادابی در صورتش ظاهر میکند. انبیاء و اولیاء همیشه ناراحتی خودشان را پنهان میکردند. روایت عجیبی است فرمود: پیغمبر سر و سرّی با خدا داشت و درونش یک غصههایی برای امت داشت که نگه میداشت و حفظ میکرد و به دیگران منتقل نمیکرد. چیزهای درون پیغمبر بود که بهره و ثوابش از تمام کوشش، کوشش کنندهها بالاتر بود.
باز میفرمود: مؤمن هشاش است. گشاده رو است. مؤمن خوشرو است. بشاش است، همیشه حالت بشارت دارد. مؤمن عبوس نیست. عباس یعنی کسی که خیلی عبوس است. حضرت عباس چون در مقابل دشمن چهره در هم میکرد، عباس میگفتند. خیلی هم اوج لطافت را داشتند. مؤمن نسبت به دیگران عبوس نیست. مؤمن جسّاس نیست. جساس کسانی که تجسس میکنند. دائم دنبال کار همسایه و فامیل هستند. مؤمن با صلابت است. مؤمن کظام است. یعنی خشمش را فرو میبرد. امام سجاد(ع) فرمود: در عمرم نوشیدنی گواراتر و لذیذتر و خوشمزهتر از جرعهی غیظی که آن را فرو دادم، ننوشیدم. بعد میفرماید: از اینکه انتقام نگرفتم چقدر لذت بردم! روایت داریم ابتدا مثل یک کوه هست، اما وقتی نزدیک میروی مثل لقمهی گوارا میخوری و شیرین است. کظام یعنی کظم غیظ زیاد! گاهی از اینکه کظم غیظ کردیم و کوتاه آمدیم و در گوش طرف نزدیم خیلی خوشحال میشویم. خدا هم دوست دارد.
حدیث خیلی مهمی داریم. واقعاً محبت خدا ریشه تمام خوبیهاست. غیر از خدا و چهارده معصوم هیچکس به درد ما نمیخورد. ملا عبدالله کلام قشنگی دارد میفرماید: غیر از محبت خدا و چهارده معصوم همه را باید کف دست بگذاری و فوت کنی. اعمال باید داشت ولی عمل با محبت و پیوند با اینها به درد میخورد. نفس ما که بند بیاید همه ما را رها میکنند. همان همسر و پدر و مادر و اولاد میگویند: ما از این جنازه میترسیم. ببرید در سردخانه بگذارید و بعد هم در قبر میگذارند. فقط خدا و چهارده معصوم به درد ما میخورند. در قبر و قیامت هم همراه ما هستند. آنها که باشند همه خوبهای عالم هم میتوانند کنار ما قرار بگیرند.
پیغمبر ما فرمودند: خدا دوستیاش را واجب میکند بر کسی که او را به خشم بیاورند، ولی میگوید: خدایا به خاطر تو من گذشت میکنم. کظم غیظ میکنم. اگر به خاطر خدا خشمت را فرو بردی، خدا میگوید: واجب است من تو را به دوستی بگیرم. تو محبوب و عزیز من هستی.
یک زمانی از آمریکا هیأت بزرگان کلیسا به ایران آمدند. بزرگان مسیحی آمریکا به دیدن مراجع و علما آمدند. در جامعه المصطفی، مدرسه ایرانی که طلاب خارجی هستند، یک سخنرانی گذاشتند که از اینها پذیرایی شود و بیایند صحبت کنند. بزرگ کشیشهای یکی از کلیساهای واشنگتن آمد صحبت کرد. گفت: من اینقدر برای حل معضلات جهانی دغدغه داشتم که بتوانم یک راهکاری پیدا کنم که بتواند همه مشکلات را حل کند. به صحیفه سجادیه امام چهارم شما شیعیان رسیدم. در دعای مکارم الاخلاق هست که امام سجاد میگوید: «وَ انْهَجْ لِى إِلَى مَحَبَّتِكَ سَبِيلًا سَهْلَهً، أَكْمِلْ لِى بِهَا خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَهِ» (صحيفه سجاديه، دعاى20) شما چند بار در عمرتان صحیفه سجادیه را خواندید؟ مرحوم آیت الله بروجردی فرمودند: ما حدیثی که متواتر باشد کم داریم. یکی همین صحیفه سجادیه است. این مرد میگوید: امام سجاد شما برای عالم راه حل نشان داده است. امام سجاد میفرماید: خدایا بین من و خودت یک رابطهی عشق و محبتی ایجاد کن که اگر من تو را دوست بدارم و تو هم مرا دوست بداری، تمام خیر دنیا و آخرت من درست میشود.
خدمت بزرگواری بودیم فرمودند: با افرادی که رابطه برقرار میکنید، سعی کنید جهت خدایی داشته باشد نه دنیایی. این پول دارد و اسم و رسم دارد، نه! چون دوست خدا و اهلبیت است، با جنبهی ولایی آنها ارتباط برقرار کنید. فرمود: بالاترین دستاویز ایمان پیوندی است که بخاطر خدا باشد. این ماندگار است و شما را نجات میدهد.
نکته دیگری فرمودند که چرا خدا گفته: باید نمازهای قضا را بخوانید؟ خدا اگر ما را دوست نداشت، میگفت: نماز صبح خواب ماندی، نمیخواهد بخوانی. بیخیال باش. از بس که ما را دوست دارد و میخواهد این رابطه قطع نشود میگوید: باید قضایش را بخوانی. اگر نتوانستی وصیت کن که بعد از مردن تو بخوانند. میخواهد رابطه را محکم کند. لذا آنهایی که نماز با توجه میخوانند بسیاری از مشکلاتشان حل است. ناهنجاریهای درونیشان بسیار کم است.
یکی دیگر اینکه مؤمن بسام است، یعنی همیشه متبسم است. پیغمبر ما یکی از القابش بسام است. مؤمن ضحاک است. همیشه خندان است. مؤمن هیچوقت کسالت ندارد. روحش سر حال است.
اگرچه جمله در اندوه و دردیم *** یقین دارم که آخر شاد گردیم
اگر دردی است درمان نیز باشد *** اگر خاری است ریحان نیز باشد
استادی داشتیم این شعر را دائماً تکرار میکردند: امیرالمؤمنین یا شاه مردان، دل ناشاد یاران شاد گردان.
شریعتی: امروز صفحه 427 قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه احزاب برای شما تلاوت میشود.
«يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً «63» إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً «64» خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «65» يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا «66» وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا «67» رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً «68» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً «69» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً «70» يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً «71» إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا «72» لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «73»
ترجمه: مردم پيوسته از زمان وقوع قيامت از تو مىپرسند، بگو: علم آن تنها نزد خداست و تو چه مىدانى؟ شايد قيامت نزديك باشد. همانا خداوند كافران را لعنت كرده (و از لطف خود دور نموده) و براى آنان آتش فروزانى فراهم كرده است. آنان براى هميشه در آن مىمانند ودوست وياورى (براى خود) نمىيابند. روزى كه صورتهاى آنان در آتش گردانده مىشود، (با حسرت) مىگويند: اى كاش! خدا را اطاعت مىكرديم و پيرو رسول (او) بوديم. و گويند: پروردگارا! همانا ما سران و بزرگانمان را اطاعت كرديم، پس آنان ما را از راه به در بردند. پروردگارا! آنان را عذاب دو چندان ده و به لعنتى بزرگ لعنت كن. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند، پس خداوند او را از آنچه (دربارهاش به افترا) مىگفتند، تبرئه فرمود و او نزد خداوند آبرومند بود. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و سخن (حقّ و) استوار گوييد. تا خداوند كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد؛ و هر كس خدا و رسولش را اطاعت كند، بدون شكّ به رستگارى بزرگى دست يافته است. همانا ما امانت (الهى) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، پس، از حمل آن سر باز زدند و از آن ترسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت، امّا او بس ستمكار و نادان است. تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را (به علّت ضايع كردن امانت) عذاب كند، و لطف خود را بر مردان و زنان با ايمان برگرداند (و توبهى آنان را بپذيرد) كه خداوند آمرزندهى مهربان است.
شریعتی: مباحث وسواس در کانال برنامه سمت خدا قرار داده شده است. انشاءالله مراجعه کنید و استفاده کنید. از فضیلت ذکر صلوات میشنویم.
حاج آقای فرحزاد: پیامبر(ص) فرمودند: هیچ جمعی دور هم جمع نمیشوند، مجلسی که در آن ذکر خدا و پیغمبر و اهلبیت نباشد و صلوات بر پیغمبر و آل او فرستاده نشود، این مجلس وزر و وبال بر اهل مجلس خواهد بود. انشاءالله در همه مجالس خصوصاً ایام ماه ربیع سعی کنیم یاد خدا و صلوات بر محمد و آل محمد فراموش نشود.
آیهی 70 در سوره مبارکه احزاب عجیب است. در روایت داریم پیغمبر خدا هروقت در مدینه منبر میرفتند، این آیه را تلاوت میکردند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً «70» يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً» ای کسانی که ایمان آوردید، تقوا و پرهیز از گناه ریشه تمام خوبیهاست. یعنی انسان در همه حال مراقب باشد خط قرمزهای خدا را مراعات کند. یک راه رسیدن به تقوا حفظ زبان است. گفتار ما همیشه با تأمل باشد. روایت داریم گفتار مؤمن ماورای قلب اوست. اول فکر میکند بعد میگوید. الآن در همین فضای مجازی یک شایعه را یک نفر مینویسد، در یک لحظه کل دنیا پخش میشود و پنج دقیقه بعد تکذیبیه میآید. اگر به این آیه عمل کنیم تمام اعمال اصلاح میشود. اگر زبانمان را اصلاح کنیم تمام اعمال ما اصلاح میشود. خدا گناهان را هم میبخشد. بعد میفرماید: کسی که مطیع خدا و پیغمبر باشد، «فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً» رستگاری بزرگ نصیب او شده است.