در مورد اسامی قیامت توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – یکی از اسامی قیامت در قرآن کریم یوم الحسرة است .در سوره مریم آیه 39 داریم: ای پیامبر انذار داشته باش روزی که روز حسرت است و کار تمام می شود. بعضی از مفسرین فرموده اند :مثل فرد متهمی که در انتظار رای دادگاه است و وقتی قضاوت تمام می شود حسرت می خورد که چرا دنبال جرم رفته است.
قرآن می فرماید: در قیامت انسانها بینا و شنوا می شوند ولی این بینایی و شنوایی دیگر فایده ای ندارد. بعضی از مفسرین فرموده اند که این آیه شبیه آیه ی 31 سوره قاف است که می فرماید: (چشم بصیرت از سکرات مرگ آغاز می شود) تو در غفلت بودی، ما پرده ها را کنار زدیم .امروز نگاه تیز بینی داری ولی دیگر گذشته است .
سوره انعام آیه 31 می فرماید: کسانی که قیامت را تکذیب کردند مورد خسارت هستند و می گویند :یا حسرتنا ،چرا ما کوتاهی کردیم؟ آیه قبل می فرماید:وقتی جهنمیان آتش را می بینند می گویند که ای کاش ما می توانستیم برگردیم و تکذیب نمی کردیم ولی قرآن می فرماید : فایده ای ندارد آنها اگر برگردند باز کارشان را در دنیا ادامه می دهند.
سوره زمر آیه 56 می فرماید: به سراغ دستورات الهی بروید قبل از اینکه عذاب الهی بیاید و بگویید که چرا من کوتاهی کردم یا چرا من مسخره کردم ؟
سوره بقره آیه 167 هم به همین مذمون است.
اگر امروز انسان تلاشی داشته باشد فایده دارد. علامه جعفری در خدمت آقا شیخ مرتضی طالقانی درس کفایه می خواندند. علامه می گوید :یک روز برای درس نزد ایشان رفتم. ایشان فرمود که درس تعطیل شد، خر طالقان مُرد و پالان آن باقیمانده است.علامه می گوید :من متوجه شدم که روز آخر زندگی استاد است. و به استاد گفتم که شما از مرگ خودتان خبر می دهید؟ استاد گفت: برو. به استاد گفتم که نصحیتی به ما بکن .استاد فرمود :تا که دستت می رسد شو کارگر، چون فُتی از پای خواهی زد به سر .این همان حسرت است.
آخرین حرفی که آیت الله میلانی زد و از دنیا رفت این بود: یک لحظه ی آخرت با تمام لذت های دنیا قابل مقایسه نیست. چقدر نادان هستند کسانی که دنیا را بر آخرت مقدم می دارند. آیت الله شیخ مرتضی طالقانی تا چهل سالگی چوپان بوده است و بعد از آن به سراغ درس آمده است. استاد فرمود: من بی سواد بودم و یک روز صدای آیات قرآن به گوش من رسید. یک لحظه با خودم گفتم که اگر خدا بگوید که قرآن نامه ای بود که برای تو فرستادم، آیا تو نامه را خواندی و چیزی فهمیدی، من چه جوابی دارم. با خودم گفتم: در قیامت می گویم که سواد نداشتم ولی باز با خودم گفتم که شاید خدا حرف مرا قبول نکند و بگوید که درس می خواندی. همان شب گوسفندها را تحویل دادم و به اصفهان رفت و پنج سال در آنجا درس خواندم و بعد به نجف رفتم.
کتاب پرتوی از خورشید، خاطرات یاران امام است .آیت الله امینی نقل می کنند که بعد از فوت آیت الله بروجردی ما خدمت امام خمینی رفتیم و دوست داشتیم که امام مسئولیت مرجعیت را بپذیرد زیرا این مسئولیت سنگینی بود ولی امام قبول نمی کردند. روزی به امام گفتیم که عده ای از فضلای حوزه می خواهند خدمت شما بیایند و بحث و استفتائی داشته باشند. امام متوجه قصد من شد و فرمود: آقای امینی از شما چنین انتظاری نداشتم ،منتظر بودم که به من بگویی که تو پیر شدی و مرگت نزدیک شده است، به فکر معاد باشد و خودت را اصلاح کن، با نفس اماره ات مبارزه کن.(حتی امام مقدمات مرجعیت را هم نپذیرفت) در آن زمان امام حدود شصت سال داشتند. ما تازه بعضی از کارها را در سن شصت سالگی شروع می کنیم که در جوانی آنرا انجام نداده ایم.
آیت الله طاهری خرم آبادی نقل کردند که روزی امام خمینی می خواستند در مسجد اعظم کنار قبر آیت الله بروجردی درس بگویند. بالای قبر آیت الله بروجردی دو تا عکس بود که یکی عکس مطالعه ی آیت الله بروجردی بود و یکی مراسم تشییع جنازه ی ایشان بود. امام به شاگردانش می فرمودند که این عکس را ببینید که ایشان سلامت هستند و عکس پایین هم جنازه ی ایشان روی دست مردم است و در پایین تر قبر ایشان است. آنچه امروز به درد ایشان می خورد، صفا و صمیمیت است. انسان وقتی آیات قرآن را می خواند تحت تاثیر قرار می گیرد.
میرزای قمی از مراجع بزرگ است که 160 پیش فوت کرده است. ایشان صاحب کتابها و تالیفات زیادی است. ایشان در نزدیک حرم معصومه در قبرستان شیخان( دوشیخ بزرگ در این قبرستان دفن هستند :میرزای قمی و ذکریا بن آدم و افرادی مثل شیخ تبریزی) دفن است. ایشان جزو کسانی بودند که با سلاطین در ارتباط بودند و می خواستند دست آنها را بگیرند و به مردم کمک کنند. در زمان فتحعلی شاه، شاه برای دیدن میرزا به قم آمد. روزی میرزا در حمام بود و شاه که عجله داشت برای دیدن ایشان به حمام رفت. شاه می بیند که حمام تاریک است. میرزا می گوید چه کسی هستی؟ شاه می گوید فتحعلی هستم. آقا می گوید: کدام فتحعلی؟ فتحعلی دلاک؟ شاه می گوید :فتحتعلی شاه هستم. آقا می پرسد :از شاهی چه داری ؟ شاه گفت: لشکر و قشون دارم. فرمود :اینجا چه داری ؟ آقا گفت: همین جوری تو را می برند، چیزی داشته باش که بتوانی با خودت ببری.
در احرام ما بدست خودمان،خودمان را کفن می کنیم قبل از آن که دیگران ما را کفن کنند.
میرزای قمی نامه هایی برای موعظه داشتند. ایشان به فتحعلی شاه نامه هایی می نوشت. حاج انصاری در منبرها احادیث زیادی می گفت. ایشان تعریف می کند که روزی میرزای قمی به فتحعلی شاه نامه می نویسد: فتحعلی بدان ما آماده ی سفر آخرت شدیم و به تعبیر پیامبر انسان وقتی از دنیا می رود با چیزهایی که دوست داری همراه می شود ،می ترسم رفاقت من با تو در قیامت به زیان من باشد، بنابراین من رفاقتم را با توقطع کردم.
سوال – صفحه 346 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – آیات قیامت در قرآن زیاد است .در این صفحه داریم: عده ای در دنیا در غفلت بودند و و قتی گرفتار عذاب قیامت می شوند ،فریاد می زنند.
ما باید کاری بکنیم که برای قیامت حسرتی نگذاریم .اگر انسان غفلت را کنار بگذار در قیامت حسرت نخواهد خورد.
سوال – عوامل حسرت در قیامت کدامند؟
پاسخ - چرا در روز قیامت همه حسرت می خورند؟ در قیامت هم خوب ها و هم بدها حسرت می خورند.
عامل اول حسرت بخل است. انسان های بخیل در قیامت حسرت می خوردند. در نهج البلاغه داریم: بالاترین حسرت قیامت حسرت کسی است که مال بدست آورده است و آنرا جمع کرده و به وارثانش می رسد که یا وارث در طاعت مصرف می کند یا در معصیت، اگر در بندگی مصرف کنند برای شما حسرت آور است که چرا خودتان این کار را نکردید و اگر در معصیت مصرف کند باز برای شماحسرت آور است.
امیرالمومنین می فرماید: من تعجب می کنم از بخیل در دنیا مثل گداها زندگی می کند و در قیامت باید مثل اغنیاء جواب بدهد.
پیامبر فرمود :می خواهید به شما خبر بدهم به بدترین و بهترین مردها ؟ بدترین مردها کسانی هستند که بخل می ورزند و کاری می کند که دست زن و فرزندشان جلوی دیگران دراز باشد. و بهترین مردان کسانی هستند که این کار را نمی کنند.
عامل دیگر حسرت برای کسانی است که خوب حرف می زنند ولی جور دیگری عمل می کند. مومنین و متدینینی هستند که ادعای ایمان دارند ،خیلی خوب از عدالت صحبت می کنند ولی جور دیگری عمل می کند که این نشانه ی نفاق است.
عامل دیگر حسرت برای گروهی است که در مجالس یاد خدا و اهل بیت نمی کنند. در قیامت این مجلس حسرتی برای آنها می شود. مواظب باشیم که در میهمانی ها غیبت نکنیم و کسی را مسخره نکنیم. آقا شیخ مرتضی زاهد می فرمود که من نمی گذاشتم در مجلس کسی نبض مجلس را بدست بگیرد و خودم نبض مجلس را بدست می گرفتم. البته ما نمی خواهیم در مجالس خودمان را به دیگران تحمیل کنیم ولی اگر مجلس داشت به طرف گناه می رفت می توانیم این کار را بکنیم. باید در مجالس ذکر خدا و اهل بیت گفته شود. بعضی ها جلسات خانوادگی ماهانه دارند. مواظب باشیم که این مجالس حسرت روز قیامت ما نشود.
عامل دیگر حسرت لحظه هایی است که از آن استفاده نمی کنیم. امیرالمومنین می فرماید (بخش نامه ها 59 ): دنیا دار آزمایش است، اگر کسی یک ساعت فراغت داشته باشد اگر از همین یک ساعت خوب استفاده نکند، این حسرت روز قیامت او خواهد شد. ما در یک روز ساعت هایی داریم که از آن خوب استفاده نمی کنیم. خیلی از جوانان ما قرآن و نهج البلاغه را نخوانده اند. خواندن روزی یک صفحه قرآن خیلی خوب است.
در مورد عامل دیگر حسرت ،حضرت امیرالمومنین می فرماید: اگر مردی علمی را یاد گرفت و به دیگران تعلیم داد و دیگران از آن بهره بردند و خودش استفاده نکرد،در قیامت حسرت خواهد خورد.
کسانی که ادعای دین دارند ،مُبَلغ هستند و دیگران را به دین دعوت می کنند به خودشان هم نگاه کنند و ببینیم اهل عمل هستند یا خیر .
عامل دیگر حسرت به فرمایش حضرت علی (ع) این است که کسی می توانست دنبال دانش برود ولی از این فرصت استفاده نکرد.
پس یکی از اسامی قیامت،یوم الحسرة است. اگر می خواهیم در قیامت حسرت نخوریم، بخل نورزیم ، از مجالس و وقت مان خوب استفاده کنیم، علم و دانشن را بیاموزیم و اگر چیزی به دیگران یاد دادیم خودمان هم به آن عمل کنیم. اگر ازعدالت دم می زنیم شعار ندهیم.
در آستانه ی شهادت امام موسی کاظم(ع) و در آستانه ی بعثت پیامبر هستیم. خداوند به حق محمد و آل محمد تمام بیماران را شفا عنایت بفرما و رفع غم و گرفتاری از همه ی بینندگان بفرما.