در مورد اسامی قیامت توضیحاتی فرمایید.
پاسخ – یکی از اسلامی قیامت یوم الندامة یا روز پشیمانی است. روزی قیامت هم روز حسرت است و هم روی پشیمانی .فرقی بین حسرت و پشیمانی چیست؟ مفسرین می فرمایند : ندامت از کارهایی زشتی است که انسان انجام داده است و در قیامت پشیمان می شود . در فارسی می گوییم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ولی حسرت از کارهای خوبی است که انسان می توانسته انجام بدهد ولی نداده است و در روز قیامت پشیمان می شود.
در قرآن هفت بار واژه ی ندامت آمده است. در بحارالانوار علامه مجلسی بیش از صد مرتبه کلمه ی ندامت در روایات آمده است. سوره یونس آیه 54 می فرماید: آنها پشیمانی شان را مخفی می کنند.و از طرف خدا به آنها ستمی نشده است .( از امام صادق(ع) سوال کردند که چرا پشیمانی را مخفی می کنند، امام فرمود :زیرا اظهار پشمانی باعث شماتت و سرزنش دیگران می شود)
تمام آیاتی که درآن یا لیت آمده است به معنای ای کاش است که معنای پشیمانی می دهد. در سوره انعام داریم: یا لیتنا نُرد... ما پشیمان هستیم ای کاش ما را برمی گرداند و پیامبران را تکذیب نمی کردیم. سوره احزاب آیه 66 داریم :ای کاش ما اطاعت خدا و رسول می کردیم در سوره فجر داریم: ای کاش برای زندگی آخرت در دنیا چیزی از پیش می فرستادم .در سوره ام یتسائلون داریم :ای کاش خاک بودم. ای کاش با فلانی رفیق نشده بودم زیرا مرا از راه حق گمراه کرد. سوره حاق داریم :کسانی که نامه ی اعمال شان به دست چپ شان داده می شود می گویند: ای کاش نامه ی عمل را به من نداده بودند و از حسابم خبر نداشتم. ای کاش مرگ به سراغ ما می آمد. ولی فایده ای ندارد زیرا در قیامت مرگی وجود ندارد. ثروت و قدرت به درد من نخورد.
شیخ عباس قمی صد وده کتاب دارد. فرزند ایشان آقا میرزا علی آقای محدث زاده نقل می کنند (ایشان در سال 57 از دنیا رفتند) : پدر ما مقید بود که یک ساعت مانده به اذان صبح برای نماز بلند می شدند و ما با صدای گریه ی پدر از خواب بیدار می شدیم. پدرم می فرمود که بهترین عمل مستحبی نمازنافله ی شب است. شبی پدرم برای نماز شب بلند شدند و بعد از نماز شب ،آیه 62 سوره یاسین( ای کاش مرگ به سراغ من می آمد) را تلاوت می کردند .و این قدر سر این سوره گریه کردند که دیگر نتوانستند قرآن را ادامه بدهند تا اذان صبح شد.
شیخ حسن علی نخودکی (فقیه، محدث ،مجتهد ،حکیم و دارای کرامت بسیاری بوده است) فرموده بودند که من یکشنبه از دنیا می روم و آخرین وصیت ایشان قبل از مرگ به پسرشان این بوده است که حتما نماز شب بخوان، نماز اول وقت بخوان و حوائج و گرفتاری های مردم را رفع کن.
عوامل ندامت چیست؟
بیست تا از عوامل ندامت عبارتند از :
حرام خواری ( در خطبه ی 109 نهج البلاغه داریم: هنگام مرگ انسان یادش می آید که مال های حرام جمع کرده است و دارد می رود) مرحوم دوانی کتاب مفاخر اسلام را در شرح حال محدث قمی نوشته است. آیت الله بهجت می فرمودند: من در نجف بودم و نزد آقای محدث قمی رفتم و گفتم که من کتاب شرح اصول کافی ملا صالح مازندارنی را در کتابفروشی دیده ام، آقا می خواهید آنرا برای شما بخرم. عشق محدث قمی کتاب بود ولی کتاب کمی داشت. ایشان خیلی خوشحال شد و گفت که این کتاب را برای من بخرید. من کتاب را خریدم و برای محدث بردم. ایشان به من گفت که مطمئن هستید که آقایی که این کتاب را فروخته، آیا از مبلغ آن راضی است؟ من دوباره به کتابفروشی رفتم و سوال کردم که از فروش کتاب ضرر نکرده اند و کتابفروش گفت که این کتاب امانت بود و من آنرا به قیمت خوبی برای طرف فروخته ام. آقا شیخ عباش قمی به ایران رفت ولی باز به من می گفت که اگر کتابفروش را دیدی از او بپرس که آیا راضی است کتاب را به فلان مبلغ به من فروخته است یا خیر. ایشان در معامله ی قطعی هنوز ناراحت بود. ایشان می گفت که می ترسم در روز قیامت گرفتار باشم.
آقا سید احمد خوانساری امام جماعت بازار تهران بودند ولی قبلا در قم بودند و در مسجد بازار قم نماز جماعت می خواندند. بازاری ها می گفتند که وقتی ایشان برای خرید به بازار می آمدند، می گفتند: آیا می شود شما این پتو را به من هدیه کنید و بازاری ها خوشحال می شدند که چنین فرد عالمی از ایشان هدیه خواسته است ،بنابراین قبول می کردند و پتو را هدیه می دادند ولی چند روز بعد ایشان نزد مغازه دار می آمد و می گفت که این مبلغ (مبلغ پتو) را از من هدیه بگیرید. ایشان می ترسیدند که اگر معامله صورت بگیرد در آن اشتباهی بشود. بنابراین هدیه می گرفت و مبلغ آنرا هدیه می کرد.
ما نمی خواهیم شیخ محدث قمی یا آیت الله خوانساری باشیم ولی می توانیم از حرام چشم پوشی کنیم تا در قیامت دچار ندامت نشویم. در بحث حسرت هم امیرالمومنین فرمودند که اگر ثروت تو را، وارث در راه حلال مصرف کند برای تو حسرت است که چرا خودت آنرا انجام نداده ای و اگر آنرا در راه حرام مصرف کند باز برای تو حسرت است.
خانواده ها اگر می دانند که گرفتار مردی هستند که لقمه ی حرام به خانه می آورد به حداقل ها اکتفا کنند. و زندگی را از مال شبه ناک گسترش ندهند. مراقب و مواظب باشیم .
عامل دیگر ندامت در قیامت به فرموده امام صادق(ع): فخرفروشی ،مباهات و چشم همچشمی ،کم ترین اثر آن سوزاندن دل مردم است. گاهی دختر به حداقل جهیزیه راضی است ولی نمی داند با حرف مردم و سرزنش مردم چکار کند. ریشه کن کردن این صفات که ریشه ی آن تکبر است خیلی سخت است. روایت داریم :نام صالحین را که ببرید رحمت خدا نازل می شود.
مرحوم محدث قمی کتابی دارد به نام فوائدالرضویه که شرح حال علما است. ایشان در مقدمه ی این کتاب نوشته است که من زمانی بسیار غمگین و غصه دار بودم. در روایتی دیدم که وقتی انسان به زیارت امام رضا(ع) می رود غم و غصه ها از او زائل می شود، به همین خاطر به زیارت حضرت رفتم. در همان مکان این کتاب را نوشتم و به احترام حضور در جوار امام رضا(ع) نام آن را فوائد الرضویه گذاشتم. در این دو جلد کتاب شرح حال حدود دو هزار عالم آمده است اما زمانی که به ترتیب اسامی به اسم خود که عباس است می رسد می فرماید: همانا چون این کتاب شریف در بیان احوال علما است، شایسته ندیدم که ترجمه ی خود را که پست تر از آن هستم که در عداد علما باشم در آن درج کنم به همین خاطر از ذکر حال خود صرف نظر می کنم. به همین خاطر است که خداوند به این قلم برکت داده و در خانه ی تمام علما حداقل یک یا دو جلد از کتاب های محدث قمی وجود دارد. کسی که اینقدر خود را کوچک کرده، خدا این عظمت را به او می دهد. ایشان اهل مفاخره و مباهات نبود. در حالات ایشان آمده است که زمانی که تازه مفاتیح الجنان را چاپ کرده بود به تهران می آید. مرحوم شیخ عباس به نزد ناشری می رود که کتاب را چاپ کرده بوده و به او می گوید که من این کتاب را ننوشتم که شما این قیمت زیاد را بر روی آن بگذارید. ناشر از او می پرسد مگر این کتاب را شما نوشته اید زودتر از اینجا بروید که ما بخاطر ظاهر ساده و زاهدانه ی شما مشتری های خود را از دست می دهیم. آقای محدث قمی در همان کتاب می نویسد که من شرح حال خود را نمی نویسم و فقط اسامی کتاب هایی را که نوشته ام عنوان می کنم. ایشان تا سن چهل سالگی شصت و یک کتاب داشته است. فرزند ایشان می گوید که آقا روزی هفده ساعت کتابت داشتند. یکی از حسرت ها این است که ما از عمر خود به خوبی استفاده نکنیم. فرزند آقای قمی می فرماند که یک روز پدر ما به خانه آمد و به زیر کرسی رفت. من به سراغ درس خود رفتم و بعد از یک یا دو ساعت برگشتم. پدر زیر کرسی به خواب رفته بودند. زمانی که برگشتم دیدم هنوز خواب هستند. به محض اینکه بیدار شدند گفتند من این زمان زیاد خواب بودم؟ در همان زمان نذر می کند که هر زمانی زیر کرسی بنشیند، دو جزء قرآن تلاوت کند. در واقع خود را جریمه کردند.
سوال - درخصوص آیات 28 تا 31 سوره ی مبارکه ی نور توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این آیات بحث حجاب مطرح شده است. اگر ما نمی خواهیم حجاب را رعایت کنیم حداقل وجود آن را در قرآن منکر نشویم. گاهی برخی افراد می گویند اگر مسئله ی حجاب در قرآن عنوان شده بود ما آن را رعایت می کردیم. در این آیات صریحاً در خصوص خمار که همان روسری بلندی است که تمام سر، گردن و سینه را می پوشاند سخن گفته شده است. الان در آستانه ی فصل گرما هستیم باید ببینیم که افراد مختلف، رسانه و حکومت چقدر به وظایف خود در قبال امر به معروف و نهی از منکر عمل می کنند. بحث حجاب در نهی از منکرهای ما خیلی کم رنگ شده است. همه ی ما مسئولیت داریم. پوشش موی سر تنها یک بخش از حجاب است، عفاف ، پاکدامنی، حیا و غیره نیز از مصادیق آن است. جامعه ی ما باید دینی باشد. من ساعت یک و پنجاه دقیقه ی شب جمعه شبکه ی سه تلویزیون را روشن کردم و دیدم که دعای کمیل پخش می کند. ساعت سه و پنجاه دقیقه هم شبکه ی یک را روشن کردم دیدم دعای کمیل پخش می کند، بعد از آن هم اذان و نماز را پخش کرد و سپس شروع به پخش دعای ندبه کرد. یعنی زمان پخش دعاها نیمه شب است و زمان پخش جنگ های خنده و غیره چه زمان هایی است؟ رسانه تابلوی فرهنگی یک نظام است. ما نباید منکر حجاب باشیم.
الان ساعت های آخر ماه رجب است ، صدقه و استغفار در این ماه بسیار مورد توجه است. تا دیر نشده به این کارها بپردازیم. امشب شب اول ماه شعبان است و یک نمازی دارد که مرحوم محدث قمی در مفاتیح آن را نوشته است. این نماز دوازده رکعت است مانند نماز صبح یعنی شش دو رکعت است و تنها تفاوت آن این است که سوره ی توحید باید یازده بار خوانده شود. یک نماز دیگر هم است که دو رکعت است ولی سوره ی توحید باید سی بار در هر رکعت خوانده شود، این نماز توسط مرحوم آیت الله ملکی در مراقبات نقل شده است . به گرفتن روزه در روز اول ماه شعبان بسیار سفارش شده است. در روایت است که امیرالمومنین (ع) در روایتی فرمودند: از روزی که من شنیدم پیامبر در خصوص روزه ی ماه شعبان سفارش کردند هیچگاه روزه ی ماه شعبان من از دست نرفت. در روایت است که پیامبر تمام ماه شعبان را روزه می گرفتند. خدا را قسم می دهیم به حق ولایت هایی که در ماه شعبان است همه ی بیماران را شفا بدهد و گرفتاری همه ی افراد را برطرف کند.