92-06-20-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
سوال- چند روز پیش در خبرها خواندم که عده ای سارق مسلح در یکی از شهرها به یک طلافروشی حمله کردند. با ورود نیروی انتظامی به ماجرا یکی از سارق ها که نتوانسته بود فرار کند اقدام به خودکشی کرد. البته صاحب طلافروشی نیز به قتل در این ماجرا به قتل رسید. نکته ی قابل توجه این بود که تصاویری که در سایت ها از این سارق انداخته بودند، حلقه ی نامزدی در دست او مشخص بود. همین مسئله موجب بروز اظهارنظرهای مختلفی در مورد این خبر و تصاویرمربوط به آن شد. اظهار نظری که توجه من را به خود جلب کرد این بود که برخی از آدم ها نوشته بودند این مسئله بخاطر وجود مشکلات اقتصادی در جامعه است که موجب شده این جوان تازه داماد دست به سرقت مسلحانه به طلافروشی بزند. برای حرف خود نیز به این حدیث استناد کرده بودند که پیامبر(ص) می فرمایند: اگر فقر از یک در وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود. آیا واقعاً این جمله از پیامبر (ص) است؟ درضمن وجود مشکلات اقتصادی در جامعه دلیلی بر این کارها می شود یا خیر؟
پاسخ – می گویند :در زمان های خیلی قدیم که امکاناتی مانند امروز برای آب رسانی وجود نداشته، مردم از آب انبارها استفاده می کردند. در شهری آب انباری بود که مسئولین آن را تمیز نمی کردند بنابراین آب آن آلوده شده بود. حتی برای پر کردن آن نیز از برکه های آلوده ی اطراف شهر استفاده می کردند. مردم کم کم از آلودگی این آب خسته شدند. بزرگان شهر تصمیم گرفتند کاری کنند به همین خاطر همگی دست به دست هم دادند و یک آب انبارجدید با اصول بهداشتی ساختند. البته مشکل تنها با ساختن آب انبار حل نمی شد برای پرکردن آن نیز نیاز به آب تمیز بود. عده ای را مأمور کردند تا چشمه ی آب زلالی را پیدا کنند. تلاش ها به نتیجه رسید و چشمه ی تمیزی پیدا شد اما یک مقدار از شهر دور بود. به همین خاطر پرکردن آب انبار از آن چشمه کار سختی بود. برای حل این مشکل تصمیم گرفتند همگی با هم و در یک تاریخ مشخص ظرف های آب را بردارند وبه چشمه بروند و آب انبار را پر کنند. برخی از افرادی که راحت طلب بودند وقتی دیدند که راه چشمه دور است تصمیم گرفتند به همراه مردم برودند اما با ظرف خالی بازگردند. بسیاری از مردم همین نقشه را ریخته بودند. صبح روزی که قرار بود آب بیاورند عده ی زیادی از مردم با ظرف خالی بازگشتند و عده ای نیز ظرف های خود را از همان منابع آب آلوده ی نزدیک شهر پر کردند و به داخل آب انبار ریختند. همه ی افراد، شب تشنه شده بودند. عده ای سازندگان آب انبار جدید را مقصر می دانستند. مثل انقلاب اسلامی مثل آب انبار جدید است. مردم ما قبل از انقلاب از آب انبار آلوده مصرف می کردند. امام، شهدا و مردم مملکت به فکر افتادند حوض را تغییر دهند. به همین خاطر ظرف آب جدیدی به نام انقلاب اسلامی ساختند. قرار شد همه ی ما از سر چشمه ی اسلام آب برداریم و به داخل حوض بریزیم. ما فکر کردیم که چشمه ی اسلام خیلی دور است اما چشمه ی اسلام نیز مانند چشمه ی داستان زیاد دور نیست. یک قدم ما برداریم خداوند ده قدم به سمت ما برمی دارد. اما برخی افراد باز هم اشتباه کردند و از همان برکه های آلوده آب به داخل حوض ریختند. برخی نیز ظرف را خالی آوردند. الان که حوض آب لازم را جمع نکرده برخی افراد در ذهن خود امام را مقصر می دانند که چرا حوض جدید آلوده است. این افراد غیر منطقی هستند. اگر حدث سوال کننده درست باشد و این آقا به دلیل مشکلات اقتصادی دست به دزدی زده باشد، مقصر جمهوری اسلامی است یا مقصرهمه ی ما هستیم؟ در این سی و پنج سال آمار قابل توجهی از افراد ظرف را خالی با همراه آب آلوده آوردند. متأسفانه این افراد مردم را به اسلام بدبین می کنند. پیامبر اسلام در شبی که به معراج رفتند این جمله را بر سر در جهنم دیدند: خدا کسانی را با عمل خود به اسلام یا اهل بیت اهانت می کنند ذلیل می کند. کسانی که در این سی و پنج سال ظرف خالی یا همراه با آب آلوده آوردند و به داخل حوض ریختند اهانت کنندگان به اهل بیت و اسلام هستند. کارمند، کارگر، معلم یا روحانی و... تفاوتی ندارد. هرکسی که به وظیفه ی خود عمل نکرد و آب آلوده به داخل حوض ریخت در بدبین کردن مردم شریک است. این روایت از پیامبر که اگر فقر از دری بیاید ایمان از در دیگر خارج می شود درست اما برخی از روایات خطاب آن به مسئولین است و برخی نیز به مردم است. خطاب این روایت بیشتر به مسئولین است. باید حواس آنها باشد که این جاده لغزنده است. این به آن معنا نیست که هروقت فقر آمد افراد باید با اسلحه بروند تا برای خرجی خانه ی خود پول بیاورند. معنای آن این است که مسئولین بدانید اگر برنامه ریزی خوبی نکردید و جاده لغزنده شد احتمال دارد پای برخی افراد سر خورده و شیطان سوء استفاده کند. اصولاً شیطان فوق تخصص نیاز شناسی است. شیطان به این جوان می گوید مگر شما نیاز ندارید، در جواهر فروشی پر از پول است اگر یک اسلحه ی تقلبی هم بردارید و بروید می توانید پول را بگیرید. به همین خاطر یکی از مهمترین سفارشات امام بزرگوار، رهبر فرزانه و مراجع تقلید به مسئولین این است که یک فکری برای گرانی و معیشت بکنید. چون این افراد بیش از همه می دانند که اگر فقر بیاید جاده لغزنده می شود. اما این روایت مجوز به کسی که در فقر افتاده نمی دهد. به ما می گویند که باید تلاش و قناعت کنیم. یکی از ارزش های دین خدا ازدواج و تشکیل خانواده است. برای یاری دین خدا و این ارزش نباید خانواده ها عروس و داماد را برای خرج بیشتر تحریک کنند. بلکه باید آنها را برای خرج کمتر قانع کرد. مبادا این افراد را در فشار فقر بگذاریم تا طعمه ی شیطان شوند و اسلحه به دست گرفته و خود دیگران را به نابود بکشند. اگر کسی ظرف خالی آورده و یا داخل آن آب آلوده ریخته باشد در تمام مشکلات جامعه سهیم است. مسئولین باید تلاش کرده و بستر را پاک کنند تا شیطان سوء استفاده نکند. در ضمن مردم نباید این روایات را مجوزی برای خلاف خود بدانند. اگر فقر از دری وارد شد ما اجازه نداریم ایمان را از در دیگری خارج کنیم. اتفاقاً ما باید تلاش کنیم که در هر شرایطی ایمان خود را حفظ کنیم. افراد زیادی بوده اند که با تمام مشکلات صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتند و حتی کوچکترین اعتراضی نکردند. هر مسئولی در هر لباسی پارتی بازی، حزب بازی، رشوه خواری و حق و ناحق کند آب آلوده به این حوض می ریزد. اگر فردا جوانان ما به امام بزرگوار، برپا کنندگان انقلاب و جمهوری اسلامی جسارت کردند گناه آن به پای این افراد نوشته می شود. البته همه ی مشکلام مملکت ما مربوط به کم کاری نیست، بخشی از آن مربوط به بیرون است. غفلت ما فرصت طلبی دشمن است. مردم ما به خاطر خدا در برابر مشکلات بیرونی تحمل می کنند اما در برابر مشکلات درونی تاب و تحمل ندارند. اگر همه ی ما کم نگذاریم و چشمه ی زلال اسلام بنوشیم مشکلات برطرف می شود.
سوال- من یک نوجوان چهارده ساله از یک خانواده ی معتقد و متدین هستم. کلاس پنجم ابتدایی بودم که در مرکز استعدادهای درخشان قبول شدم. اما واقعاً باور دارم که قبولی من لطف خاص خداوند متعال بود. البته من هم تلاش کردم و گاهی از سنگینی کتاب های درسی وقت شام و ناهار را گم می کردم. ولی با این حال همه از لطف خدا و اهل بیت بود. الان دو سال از قبولی من می گذرد و در این مدت در بهترین مدرسه درس خواندم و موفق بودم. ما جوان ها در شرایط سنی بدی هستیم. شب قدر بود که از امام جماعت شنیدم که گفت اگر جوانی در مقابل نامحرم سر خود را به زمین بیندازد خداوند متعال به اندازه ی آن چه که در زمین است به عنوان ثواب به او عطا می کند. از آن موقع من در خیابان نگاهی به نامحرم نکردم اما وسوسه های شیطانی و لذات دنیوی من را رها نمی کنند. و گاهی اوقات به صورت لحظه ای من را به معصیت می کشانند. بعد از ارتکاب گناه سریعاً پشیمان می شوم اما خسته شده ام. می ترسم خدا از دست بنده ی گناه کار خود ناراحت شده و الطاف خود را از من دریغ کند. لطفاً منرا کمک کنید.
پاسخ – این افراد یاد آور سی و شش هزار شهید دانش آموز هستند که در همین سن به بالاترین مقام رسیدند. در روایتی از رسول الله داریم که کسی که عفت پیشه کند و خود را از گناه نگاه دارد، مقام او از شهید هم بالاتر است. خدا می گوید که بالاترین مقام این عالم مقام شهادت است. آقایان وخانم های مهترمی که عفت و حیا را یک مقدار کم رعایت می کنند، در این حوض، آب آلوده وارد می کنند. به همین خاطر بچه های ما نسبت به اصل حوض جمهوری اسلامی بدبین می شوند. این افراد مقصر هستند. یک استاد مشاوره می گفت که یک خانمی که یک ساعت با وضع بدی در کنار خیابان می ایستد خبر ندارد که چند زندگی را متزلزل می کند. عده ی زیادی از آقایان از مقابل این خانم می گذرند و قیافه ی او را می بینند اما زمانی که به منزل می روند قیافه ی همسر خود را به گونه ی دیگری می بینند که مشغول لباس شستن و کارهای خانه است. یعنی ظاهر همسر خود را نسبت به آن زنی که در خیابان خیلی دیده اند بسیار متفاوت می بینند. به این صورت زندگی متزلزل می شود. این ها همه حق الناس هایی است که به گردن این کم حجاب های کنار خیابان است. ما باید به عنوان مطالبه ی خدا و امام زمان از آحاد مردم بخواهیم که حیا و عفت حفظ شود. لغزش پای این نوجوان هم باز به این دلیل است که برخی افراد آب آلوده می آورند. لرزش پا به دلیل یک عکس، یک فیلم، یک دوست ناباب و مانکن های مغازه ها است. شاید برخی افراد بگویند که چرا دولت افرادی را مأمور نمی کند. دولت نمی تواند برای همه ی افرادی که می خواهند برای چشمه آب بیاورند بازرس بگذارد. باید همه ی افراد با همان اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر مراقب هم باشند. چقدر خانم های مدیران جمهوری اسلامی می توانند بر روی همسران خود تأثیر بگذارند. ظهر و شب از آنها بپرسند که کاری برای اسلام کرده اند که سر آنها بالا باشد. از آنها بپرسند که کاری کرده اند که آب آلوده وارد حوض نشود تا مبادا بچه ی خود و دیگران فردا به گناه بیفتد. همه ی ما مسئول هستیم. باید همه ی ما به زیبایی از مسئول بزرگوار بپرسیم که کاری برای اسلام کرده است یا خیر. یک جوانی یک بار به من گفت که حضرت یوسف یک زلیخا داشت ما هر روز صدتا زلیخا می بینیم. از طرفی بستر ازدواج سخت شده و از طرف دیگر بستر گناه در همه جا پهن شده. این جوان می خواهد از راه حلال خود را ارضاء کند که نمی شود از راه حرام که گناه دارد و عاقبت او خراب می شود. پس این جوان چکار باید بکند. این فیلم ساز جمهوری اسلامی فکر نمی کند که یک سنت غلط را به جوان نشان داده باشد. گاهی اوقات بد آموزی برخی فیلم ها و سریال ها بیشتر از آموزش های درست آن است. مبادا مردم را با اصل اسلام بدبین کنیم. همه ی افراد آرزوی این حوض تمیز را می کنند مبادا کاری کنیم که مردم آرزوی حوض آلوده ی زمان طاغوت را بکنند. خانواده ی یک چنین جوان های پاکی باید به آنها امید بدهند. باید این جوانان توجه بیشتری بکنند. نگذاریم خدای ناکرده نا امیدی او را از مسیر و استقامت باز دارد. اصولاً غلبه ی بر گناه هم سخت و هم آسان است. ابتدای آن سخت است اما با تمرین آسان می شود. ما برای مبارزه ی با شیطان باید تمرین کنیم. راه مبارزه ی با شیطان سه چیز است: یک استعاذه، دائماً بگوییم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. دوم: دست ما در دست اهل بیت باشد. سوم: دست ما در در دست مسجد و روحانیت باشد. انشاء الله خداوند همه ی ما را از شیاطین جن و انس نجات دهد.
سوال- لطفاً در خصوص آیات 25 تا 51 سوره ی صافات توضیح بفرمایید.
پاسخ – آیه ی دوم پیام بسیار زیبایی دارد. روز قیامت اختیاری در کار نیست. روزقیامت اجبار است، نتیجه ی اعمال یک نفر بهشت است او را به بهشت می برند و نتیجه ی اعمال یک نفر جهنم است او را به جهنم می برند. باید قدر امروز را که اختیار داریم بدانیم. امروز کاری کنیم که اجبار ما در آن روز دردآور نباشد. اینجا می توانیم راه بهشت را اختیار کرده و به راه جهنم نرویم اما اگر آنجا ما را به سمت جهنم بردند دیگر نمی توانیم بازگردیم.
سوال- خواستگاری دارم که از لحاظ اعتقادی مقداری با من اختلاف نظر دارد. به خدا و پیامبر اعتقاد داشته و نماز رو روزه ی خود را بجا می آورد. شخصی بسیار صادق و راستگو است و به اعتقادات و اخلاقیات بسیار پایبند است. اختلاف ما در این است که نظام را قبول ندارد اما می گوید اگر امام زمان ظهور کند من دو زانو نزد ایشان زانو زده و دوست دارم سرباز ایشان باشم. او می گوید در مراجعاتی که به ادارات داشته افراد زیادی را دیده که رشوه گیر بوده و یا با پارتی بازی بر سرکار آمده لذا نمی خواهد با حضور در نماز جمعه، انتخابات و غیره تأیید کننده ی این ظلم باشد. خواهشمند هستم من را راهنمایی کنید که خداوند راضی خواهد بود با این اعتقاداتی که دارد من به ایشان جواب مثبت بدهم؟ آیا جواب مثبت من به منزله ی پشت کردن به فرامین الهی نیست؟
پاسخ - در ازدواج دیانت انسان ها اهمیت دارد که این آقا نیز متدین است. این آقا که اینقدر اسلام را قبول دارد باید بداند که ولایت فقیه نیز یکی از اصول اسلام است. نظام جمهوری اسلامی نیز براساس اسلام مهیا شده است. اگر عده ای بد عمل کرده اند چرا شما به اصل آن بدبین شده اید؟ این آقا باید آنقدر منطقی باشد که به قول امام اشتباه مردم را به حساب مکتب نگذارد. اما تمام افرادی که در این سی و چند سال این آقا و امثال ایشان را بدبین کرده اند باید پاسخگوی این نگاه باشند. حتی اگر من در خانواده ی خود کم گذاشتم باید پاسخگوی نگاه غلط فرزند خود باشم. ولی من این آقا را فردی متدین و منطقی می دانم. اگر این خانم با این آقا گفتگو کند که اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیبی است از مسلمانی ما است و بگوید که اصل ولایت فقیه اشکالی نداردو این افراد هستند که خوب عمل نکرده اند، حتماً قبول خواهد کرد.
سوال- من پدری دارم که کارمند است. ما همیشه با چهره ی عبوس و اخم آلود او روبرو هستیم. او خیلی خسیس است و ما همیشه با زور از او پول تو جیبی می گیریم. من در شهر دیگری تحصیل می کردم اما هر وقت پول می خواستم اشک من را در می آورد و هر وقت هم که می داد خیلی کم بود. این رفتار برای مادر و دیگر فرزندان نیز بوده است. پدرم همیشه برای خرید ما را نزد دستفروشان می برد و اجناس بی کیفیت می خرید. علاوه برخساست رفتار های دیگری هم داشت به طور مثال همیشه ما را مورد تمسخر قرار می داد و به ما می خندید. اکنون که من دختری دم بخت هستم بجای اینکه الگوی برای ما باشد همیشه باید رفتارهای خوب و بد را به او تذکر بدهیم. من هیچوقت نصیحت پدرانه از او نشنیدم. او به مادرم شک دارد در حالی که مادرم بسیار مذهبی است. چکار کنیم؟
پاسخ – این پدر بزرگوار بیش از پدران دیگر نیاز به دعا دارد. مریضی روحی نیز یک نوع بیماری است. اگر سخنان این خانم واقعیت داشته باشد این پدر بیمار است. در ضمن باید با رفتار او را درمان کرد. رفتاری که ناشی از محبت، خدمت بوده و حدود الهی نیز در آن رعایت شود. در این صورت قطعاً ایشان درمان می شود. دین ما فرموده که پدر، بزرگ خانه است هرکسی می خواهد بزرگی را برای خود نگاه دارد باید سخاوت داشته باشد. اگر من با خساست بزرگی خود را حفظ نکردم باید خود را ملامت کنم. راه حفاظت از بزرگی پدر سخاوت، بخشش و گذشت است. اعمال پدر می تواند، فرزند را به جایگاه دینی او بدبین کند. این همه سفارش شده که به پدر احترام بگذارید، خدمت کرده و از او اطاعت کنید. اگر من پدر بد عمل کنم این فرزند می گوید این چه اسلامی است که من را مجبور کرده نسبت به این فرد اینگونه عمل کنم. اما اگر پدر فردی با محبت، سخاوت و گذشت باشد بچه ها برای او جان می دهند.
سوال- من بیست و سه سال سن دارم. شوهرم فرد خوبی است اما در مکان های عمومی خیلی زود با مردم دعوا می کند. من از این حرکت او خجالت می کشم. در رانندگی با دیگران دعوا می کند. این درحالی است که او در منزل بسیار خوش اخلاق است و با من خیلی خوب صحبت می کند. ما به تازگی صاحب فرزند شده ایم و من دوست ندارم این رفتار او به فرزندم منتقل شود. چکار باید بکنم؟
پاسخ – این خانم باید برای آرامش شوهر خود حداقل روزی هفت بار سوره ی حمد را بخوانند. اما این آقا باید بداند که اگر از خود به عنوان یک مسلمان یک چهره ی بداخلاق، بددهن و دعوایی به نمایش بگذارد سه ضربه زده است: یک ضربه به خود، یک ضربه به خانواده ی خود و یک ضربه به فرزند خود. اگر این آقا متوجه یه ضربه ها و آسیب ها شود انشاء الله تلاش می کند پرخاشگری را از خود دور کند. خانم به این آقا بگوید که هروقت پرخاشگری کردی ده هزار تومان صدقه کنار بگذار. در نتیجه این فرد مجبور می شود کلی وام بگیرد.
خدایا به آبروی امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) دست اجانب را که در حال تهدید مسلمانان حرم اهل بیت هستند، از سرمسلمانان، مردم ایران و شیعیان کوتاه بفرما. فرج صاحب امر را برسان و ما را نیز برای فرج حضرت تربیت بفرما.