92-09-27-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
92/9/27
بگذار که این باغ درش گم شده باشد گل های تَرش برگ و بَرش گم شده باشد، جز چشم براهی به چه دل خشک کند این باغ گر قاصدک نامه برش گم شده باشد، باغ شب من کاش درش بسته بماند ای کاش کلید سحرش گم شده باشد، شب تیره و تار است و بلا و دیده و خاموش انگار که قرص قمرش گم شده باشد، چاهی است همه ناله و دشت است همه گل خواب پدری که پسرش گم شده باشد، آنروز تو را یافتم افتاده و تنها در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد، پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد.
سوال – شما در مورد بهشتی بودن یا نبودن افرادی مثل ادیسون صحبت کردید و گفتید که هر کس از یهودی و مسیحی به روز آخرت ایمان داشته باشد و عمل نیک انجام بدهد، وارد بهشت می شود. درسوره آل عمران آیه 85 خدا فرموده :هر کس دینی جز دین اسلام بجوید ، هرگز از وی قبول نشود و در آخرت از زیانکاران است. با این صحبت مسلمانان دچار زیان شده اند. چون در دستورات اسلام باید روزانه پنج نوبت نماز خواند، یک ماه روزه گرفت، حجاب رارعایت کرد و.. در صورتی که یک مسیحی یا یهودی نه نماز می خواند و نه روزه می گیرد و نه حجاب را رعایت می کند و نه مثل ما مسلمانان در خوردن بعضی از غذاها محدودیت دارد، دراین صورت هر دو به بهشت می روند؟ البته ما بخیل نیستیم. انشاءالله کسی به جهنم نرود .و همه به بهشت بروند ولی آیا این با عدل خدا مغایرت ندارد؟
پاسخ – در سوره آل عمران داریم :دین در نزد خدا اسلام است. دین همه ی پیامبران اسلام بوده است. البته اسلام به مقتضیات زمان و مکان خودشان. وقتی دین اسلام به پیامبر رسید،خدا فرمود که امروز دین شما کامل شد.زیرا خداوند مسئله ی ولایت و امامت را در دین اسلام گذاشت که این دین در همه زمان ها پویا باشد. پس دین مسیحیت واقعی هم اسلام است البته دینی که حضرت مسیح آورد نه دینی که امروز وجود دارد. ما اعتقاد داریم هر کسی پیرو هر پیامبری بوده، اگر درست پیروی کند به اسلام می رسد. آیا 62 سوره بقره می فرماید که اگر کسی به اسلام دست پیدا نکرد، حقانیت اسلام به او نرسید و مستضعف فکری بود ولی به اعتقاداتی و دستوراتی که به او رسیده عمل کرد، با ایمان به خدا و عمل صالح ،کارش بی پاداش نمی ماند. امروز دهکده ی جهانی است. الان کسی نیست که اسلام به او نرسیده باشد. باید حقانیت اسلام به همه برسد. استکبار رسانه ای نه تنها نمی گذارد که حقانیت اسلام به گوش جهان برسد بلکه از اسلام یک چهره ی کریه و مشمئز کننده درست کرده، بوسیله ی سایت ها، ماهواره ها ، مجلات ،فیلم ها و ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد. در زمان پیامبر وقتی فردی تازه وارد به مکه می آمد به او می گفتند که انگشت هایت را در گوشت کن که صدای مسلمانان را نشوند. چرا در اروپا و امریکا شبکه های ماهواره ای ما را قطع کرده اند؟ ما که داریم اسلام را تبلیغ می کنیم. آنها می خواهند حقانیت اسلام به گوش مردم نرسد. چرا جلوی سایت های ما را می گیرد؟ جوانی که در امریکا یا اروپا است ،حقانیت اسلام به او نمی رسد. وقتی فوتبالیست های استرالیایی می خواستند به ایران بیایند ،از دولت شان حق توحش گرفتند. یعنی ایران و اسلام را این طور معرفی کرده بودند. اگر حقانیت اسلام بر کسی رسید و باز خواست بر دین خودش بماند، اعمال از او قبول نیست. بهشت مثل سالن نیست که هرکس آمد در جایی بنشیند. بهشت درجات و مراتبی دارد. همه ی دوستداران اهل بیت به بهشت می روند ولی اگر دیر بروند جایگاه ویژه ندارند. و تا آخر توفیق دیدن پیامبر و اهل بیت را نخواهند داشت. ممکن است که خیلی ها توفیق دیدن شهدا و انبیاء را نداشته باشند. پس رفتن همه مردم به بهشت با رفتن ما به بهشت منافاتی ندارد. اگر امام حسین(ع) به بهشت برود و ما هم به بهشت برویم آیا اینها با هم منافات دارند؟ قطعا درجات ما به درجات امام حسین( ع) نمی رسد. بعضی ها فکر می کنند که اگر ما نماز خواندیم و محدودیت اسلام را قبول کردیم ضرر کرده ایم. خدا بر ما منت گذاشته است که اسلام را به ما عرضه کرده و ما آنرا قبول کرده ایم تا از نعمت های آخرت محروم نباشیم. آیا الان کسی آرزوی می کند که ای کاش در جنگل آمازون بدون هیچ محدودیتی زندگی می کرد و از دنیا دور بود؟ ما در زندگی محدودیت هایی درست می کنیم زیرا فکر می کنیم که این محدویت ها ما را رشد می دهد. پس یقین بدانید که کسی در بهشت آرزو نمی کند: حالا که قرار است همه به بهشت بیایند ای کاش ما در دنیا مثل آنها مسلمان نبودیم و عبادتی انجام نمی دادیم و در دنیا خودمان را به سختی نمی انداختیم .البته مستضعف فکری هم سریع به بهشت نمی رود. این قدر قیامت طولانی است و وقت زیاد است که خداوند می تواند از مستصعفان فکری امتحان بگیرد. هیچ کس را بدون دلیل به بهشت یا جهنم نمی برند. پس کسی بدون تکلیف و امتحان به بهشت نمی رود.
سوال – ما خانواده ی مذهبی هستیم و تازه مطلع شده ایم که خداوند فرزند سوم ناخواسته را به ما داده که در راه است .خانم من با این موضوع بسیار مخالف است. بنا بر دلایلی مثل فقر، نداشتن هزینه ی بیمارستان و نداشتن صبر و تحمل می خواهد این بچه را با توجیهات خودش سقط کند. من تعجب می کنم از همسرم که مومن است و به روزی خدا اعتقاد دارد ولی مصمم به این تصمیم است، راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – مادر همیشه ظهر دنبال فرزند مدرسه ای خردسالش می رود. یک روز که دیر به دنبال فرزندش می رود، می بیند که بچه ناراحت و گریان منتظر مادرش است. مادر خودش را نفرین می کند که باعث شده این بچه اذیت بشود. روایت داریم :بچه هایی که در سنین معصومیت از دنیا می روند، دم در بهشت می نشینند تا مادر و پدرشان بیاید و با آنها به بهشت بروند.البته مادر و پدر بخاطر گناهی که کرده اند باید هزاران سال در قیامت بمانند و بچه در بهشت منتظر آنها می ماند. اگر این انتظار فرزند قشنگ است، این مادر بخاطر چند سال سختی خودش، جنین را سقط کند. هیچ مادری راضی به این سختی نمی شود.
سقط جنین گناه کبیره، قتل نفس، کشتن یک انسان و دهان کجی به خداست زیرا خداوند می خواهد به فردی روح بدهد ولی ما جلوی آنرا می گیریم. اینکار با زنده به گور کردن دختران در زمان جاهلیت چه فرقی دارد؟ در دنیای پیشرفته ی امروز،دختر و پسر را قبل از به دنیا آمدن زنده به گور می کنند، این جاهلیت مدرن است. مادر بودن اذیت دارد.
جوانی به خواب مادرش آمده بود که یک صفی دنبال او بود . مادر سوال کرده بود که تو چه کسی هستی و او گفته بود که من همان جنینی هستم که تو آنرا سقط کردی. تو اجازه ی حیات را از من گرفتی .اینها که پشت سر من هستند ،خداوند مقدر کرده بود که از نسل من بوجود بیانید ولی تو همه را نابود کردی. یعنی امتی راکشتی .
بعضی از خانم ها می خواستند سقط جنین بکنند ولی موفق نشدند زیرا خدا نمی خواست و بچه بدنیا آمد. حالا وقتی فرزند بزرگ می شود مادر حاضر نیست که خوار به دست این جوان برود. پس چرا الان شما می خواهید این کار را بکنید و جامعه را از این فرزند محروم کنید؟ کسانی که این کار را قبلا انجام داده اند حتما استغفار کنند زیرا این گناه بزرگی است که دیه و مجازات دارد. ولی از رحمت خدا ناامید نشوید. همچنین به کسانی که می خواهند این کار را بکنند، هشدار بدهند و نگذارند که این کار انجام بشود. اولاد هم رحمت، هم برکت ،هم نعمت و هم طراوات است ،خودمان را از آنها محروم نکنیم. روزی همه دست خداست.
سوال – من با هزار سختی و قسط و بدهی موفق به ساختن یک سرپناه شدم که شاید به سختی بتوان نام خانه را بر آن گذاشت .می خواستم امتیاز آب و برق بگیرم ولی گیر صدو پنجاه هزار تومان بودم که مامور از من می خواست. که نمی دانم اسم آنرا شیرینی یا زیر میزی یا رشوه می گذارند. من هر کاری کردم که این پول را ندهم ولی سوز سرمای زمستان امسال مرا وادار کرد که این کار را بکنم و ده روزه مشکل من حل شد. اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟
پاسخ – اگر درخواست قانونی باشد ولی از من حق حساب بخواهند( از نظر فقهی اسم این رشوه نیست)،این حق حساب برای گیرنده حرام است ولی اگر من باید حق حسابی بدهم تا کار قانونی من درست شود ،گناهی برای دهنده ی حق حساب نوشته نمی شود. پس مامور برای صدوپنجاه هزار تومان جهنم را برای خودش می خرد و در ضمن گناه دهنده ی حق حساب را هم برای این مأمور می گذارند. پس برای گیرنده دو تا گناه می نویسند. این فردی که مجبور بوده که این پول را بدهد گناهی ندارد. کسانی که روش گناهی را پایه ریزی کرده اند(متاسفانه در بعضی ادارات بدون دادن حق حساب و شیرین کار پیش نمی رود)تمام گناهان به نام آنها نوشته می شود. قطعا این پول ها به درد نخواهد خورد. باید این وضعیت ادارات تغییر کند که همه یا باید پول داشته باشند یا پارتی تا کار قانونی شان انجام شود. دین اجازه می دهد که فرد برای گرفتن حق خودش حق حساب بدهد. اصلاح جامعه باید از افراد آن شروع بشود. همه از پارتی بازی و رشوه دادن ناراحت هستیم. اگر همه درست بشویم جامعه درست می شود. ما باید از خودمان شروع کنیم. در جامعه نباید اجازه داده شود که کار کسی به دادن حق حساب برسد. فقها فرموده اند که اگر فرد کارش به اضطرار رسید و راهی نداشته باشد، می تواند برای گرفتن حق قانونی خودش ،حق حساب بدهد. پس اصل حق حساب دادن و گرفتن حرام است. اگر حرامی را به ما مجوز می دهند مثل خوردن گوشت مرده است. انسانی که جانش در خطر است می تواند گوشت مردار را بخورد. ما باید رضایت خدا را کسب کنیم. باید هم کار ما راه بیفتد و هم خدا هم از ما راضی باشد.
سوال – صفحه 545 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم :همه دنبال رستگاری هستیم و تنها راه آن این است که حزب خدا بشویم. ما باید کاری بکنیم که خدا از ما راضی باشد و ما هم از خدا راضی باشیم.
رضایت ما از خدا به این معناست که هر چه خدا برای ما خواسته بپذیریم چه آنرا بفهمیم، چه نفهمیم. رضایت خدا از ما این است که بنده ی خدا بشویم. پس به خدا اعتماد داشته باشیم و دستورات خدا را را خوب انجام بدهیم.
سوال – من دوست دارم با حجاب کامل باشم ،عاشق زیارت هستم، عشق به خدا و اهل بیت در دلم خیلی زیاد است ولی وقتی می بینم که شوهرم دوست دارم من آخرین مدل خودم را درست کنم و بیرون بروم و گرنه چشمش به رنگارنگ های بیرون است. من همیشه با خودم در جنگ هستم. جنگ بین انسان بی اراده ای که عشق به دین و خدا در دلش است با کاهلی که بی حجاب است و شوهرش اهل تنوع طلبی است. من باید چکار کنم؟
پاسخ – اطاعت شوهر در معصیت خدا واجب نیست. برای شوهر تنوع طلب، باید بستر سیر کردن غریزه و عاطفه را در خانه فراهم کرد. انسان وقتی گرسنه باشد بوی نان خالی هم او را به هوس می اندازد. ولی وقتی انسان سیر است ،بوی بهترین غذا او را اذیت می کند. این خانم سعی بکنند تمام نیازهای شوهرشان را درخانه تامین کنند.
قطعاً شوهر این خانم می خواهند در دو راهی زندگی شان یزیدی نشوند. حُّری که در دو راهی اصلی زندگی اش از امام حسین(ع) جدا نشد، در مسیر زندگی اش مراقب بود. یعنی در مسیر زندگی اش مراقبت ویژه کرد. شوهر این خانم سر دو راهی هستند که ناموس شان را مثل عروسک به خیابان بیاورند و به همه نشان بدهند یا اینکه ناموس شان را در خانه بگذارند و برای خودشان نگه دارند. ایشان می توانند همسرشان را مجبور به این کار بکنند ولی بدانند که در دو راهی اصلی زندگی شان گیر می کنند. این آقا می توانند در خیابان چشم شان را پایین بیندازند یا اینکه سرشان را بالا بگیرند و همه چیز را ببیند. انتخاب با خودشان است. در قرآن داریم :ای پیامبر به مردان و زنان بگو که چشمهای شان را پایین بیندازند . اگر این خانم با آخرین مدل آرایش بیرون بیاید، مردهای هوس باز تصویر این خانم را در ذهن شان نگه می دارند. ایشان نپسندند که وقتی می خواهند در کنار همسرشان باشند تصویر همسرشان در ذهن مردان دیگر باشد.
امروز روز شهادت استاد حوزه و دانشگاه شهید مفتح است. امتیاز شهدا به این است که می خواستند امتیاز خدا را بگیرند. شهید مفتح می توانست مثل خیلی از مردم زندگی آرامی داشته باشد. ولی تمام زندگی اش را به خطر انداخت تا رضایت خدا را بدست بیاورد. امام حسین(ع) از همه ی نعمت هایی که خدا به او داده بود گذشت تا رضایت خدا را بدست بیاورد.
سوال- برای خواهر کوچکترمن خواستگاری آمده و من گفتم که از نظر من مشکلی ندارد که ایشان زودتر از من ازدواج کند. مادرم به من می گوید که مگر تو امام حسین(ع) هستی که نماز شب می خوانی و با هیچ پسری صحبت نمی کنی، اگر جواب تلفن هیچ پسری را ندهی ، کسی به خواستگاری تو نمی آید و روی دست ما می مانی ،راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – مادر هیچ وقت چنین حرفی به دخترش نمی زند. هیچ مادری مسیر غلط را به فرزندش یاد نمی دهد. شوهری که در خیابان و در اینترنت پیدا بشود قطعا در خیابان و اینترنت هم گم می شود. خداوند باید کفو هر انسانی را سر راهش بگذارد. لذا باید رابطه را با خدا درست کرد. این دخترخانم کار درستی کرده است که اجازه داده خواهرش کوچکتر ازدواج کند. دختر بزرگتر کمک کند که خواهر کوچکتر ازدواج کند تا خداوند گره ی او را هم باز کند.
خدایا به آبروی امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)به همه ی ما توفیق حیات حسینی، ممات حسینی و حشر حسینی مرحمت بفرما.