شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

92-10-25-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
92/10/25

سوال – هر چه بیشتر می گذرد به این می رسم که خدا به ما ظلم کرده است، بدون اینکه خودمان خواسته باشیم ما را به دنیا آورده و بعد می گوید که باید از من تشکر کنید همان طوری که من می گویم. و هر کاری که من دوست دارم انجام بدهید البته مختار هستید ولی اگر نخواستید این کار را نکنید. واقعا خنده دار نیست ما که نخواستیم به این دنیا بیاییم که هم این دنیا و هم آن دنیا جواب پس بدهیم. بچه که بودیم عروسک های مان را می چیدیم و بازی می کردیم و از بالا به آنها نگاه می کردیم و هر کاری که می خواستیم با آنها می کردیم کاری شبیه خدا، این بار ما شده ایم عروسک و خدا شده عروسک گردان روزگار، راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – خدا می فرماید که ما ظالم نیستیم. اینکه ایشان دنبال حقیقت و سوال است زیباست. در محضر اهل بیت سخنان کفر آلود می گفتند، اهل بیت زیبا جواب می دادند و آنها هم می پذیرفتند. عروسک های بازی، نامه نمی نوشتند و اعتراض نمی کردند که شما ظالم هستید. و محاکمه هم نمی کردند. پس ما با عروسک ها فرق داریم.

پلیس می گوید :اگر قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنید سالم به مقصد می رسید. ولی هر کس این قوانین را رعایت نکند دچار سانحه می شود. آیا پلیس دستگاهی در جاده گذاشته که هر کس خوب رانندگی کرد، او را سالم به مقصد برساند و هر کس بد رانندگی کرد با دستگاهی او را به دره بیندازد؟ خیر. پلیس از واقعیت های جاده به ما خبر می دهد. خداوند پلیس این عالم است و از واقعیت های دنیا خبر داده است. خدا فرموده: هرکس این قوانین را رعایت بکند نتیجه اش سلامت، آرامش و بهشت است و هرکس رعایت نکند نتیجه اش جهنم است.

در مدرسه هر کس که نمره ی بد می گیرد می گوید که معلم به من نمره ی بد داده است،درحالیکه این طور نیست .معلم می گوید که اگر درس نخوانی نتیجه اش نمره ی بد است. خدا رفتن به بهشت یا جهنم ما را طراحی نکرده است ،خدا مثل پلیس با ماعمل می کند. بعضی ها می گویند که ما دوست نداشتیم که به دنیا بیاییم. اگر ما مطلوبی داشته باشیم، وقتی قدم به قدم به مطلوب نزدیک می شویم خوشحال می شویم. اگر مطلوب ما صد میلیون پول باشد وقتی بیست میلیون به پول ما اضافه می شود، ما بیست درصد به مطلوب مان نزدیک شده و خوشحال می شویم. عدم، مطلوب هیچ کس نیست. ایشان مطلوب را اشتباه گرفته اند. اگر ما قدم به قدم به عدم نزدیک بشویم آیا خوشحال می شویم؟ خدا به شما جسم سالم وعقل داده است. اگر خدا چشم یا عقل را از شما بگیرد، آیا شما خوشحال می شوید؟ اگر ما از انسانیت به حیوانیت برویم یا تبدیل به چوب یا سنگ بشویم بعد عدم بشویم، آیا این مطلوب است؟ پس تصور ایشان در مورد اینکه نمی خواستم بیایم و این مطلوب است غلط است. اگر ایشان در رفاه کامل بود باز به آمدنش به این دنیا اعتراض می کرد؟ پس اصل وجود خیر است. اصل وجود بهتر از عدم است. پس به وجودمان اعتراض نکنیم؟ گاهی ما به مشکلاتی برمی خوریم که این سخنان را می گوییم. هیچ انسان عاقلی اگر از وجود به عدم برسد خوشحال نمی شود. باید ببینم که چه چیزی باعث شده که وجودم برایم مضر وعدم برایم مطلوب شده.

دنیا عالم مسابقه است. بنز ،ژیان ،موتور، دوچرخه، پیاده، سینه خیز در خط مسابقه ایستاده اند. شرایط انسان ها هم این طور است، بعضی ها امکانات شان به اندازۀ بنز است و بعضی ها به اندازه ی دوچرخه. فردی می گوید که خدا به من ظلم کرده که بنز نداده. باید بدانیم که این مسابقه سرعت و مسافت مساوی ندارد. اگر فرد سینه خیز یک کیلومتر برود، همان جایزه ای که به بنز( با 120کیلومتر می رود)می دهند، به او هم می دهند. اگر انسان به اندازه ی امکاناتی که دارد تکلیفش را درست انجام بدهد، در هنگام گرفتن جایزه او را در کنار جایزۀ بنز قرار می دهند. ولی در دنیا این طور نیست. پس این ظلم نیست فضل است. تکلیف هر کس به اندازه ی وسع اوست.

سوال- هفت سال پیش جوانی روستایی با فوق دیپلم به خواستگاری من آمد. مدرک من از ایشان بالاتر بود و از نظر مالی خانواده ام از آنها بالاتر بودند. من او را دوست دارم و هفت سال منتظر هستم که خانواده ام او را قبول کنند. ایشان کار خوبی ندارند ولی خیلی زحمتکش هستند و حتی به خاطر من چند وقتی به تهران آمدند و منزل مردم را نظافت کردند. آیا من مجاز هستم که اگر در محضر خدا همدیگر را همسر معرفی کنیم با ایشان ارتباط داشته باشم یا خدا وقتی ما را حلال می داند که روی کاغذ نوشته شود؟ من الان 28 ساله شده ام ، پدر و مادرم هم مخالف هستند، من باید تا کی صبر کنم؟

پاسخ – از این جوان تشکر می کنیم با اینکه روستایی است و شغل آنچنانی ندارد، اراده و لیاقتش را نشان داده است. این جوان به تکلیفش(کار حد پایین) عمل کرده است. پیامبر دست کارگر را می بوسید. کار ایشان قابل تقدیر است و ایشان می تواند الگویی برای دیگران باشد. خانوادۀ متدین دوست دارد که در تبلیغ دین مشارکت داشته باشد. ما فکر می کنیم که اگر در ساخت مسجد و مدرسه شرکت کردیم کار تبلیغی کرده ایم. در حالیکه شرکت در هر امر خدا پسندانه ای، تبلیغ دین است. اگر شما این جوان را که وضع مالی خوبی ندارد به ازدواج دخترتان در بیاورید ،آیا این کار تبلیغ دین نیست؟ شما که پول دارید، آنرا وسط بگذارید. آقا پسر باید دیانت، لیاقت وعُرضه بیاورد که ایشان آورده است. شما می توانید سرمایه ی اشتغال را در اختیار ایشان بگذارید. بعضی ها می گویند که ممکن است داماد سوء استفاده کند. شما باید به تکلیف تان عمل کنید اگر ایشان سوءاستفاده کرد، ایشان به تکلیفش عمل نکرده است. ما مشکل اخلاص و تکلیف داریم.

محاسبه ی نفس مهم است. مثلا ما می گوییم :امروز غیبت نکرده ایم ،تهمت نزده ایم ،دزدی هم نکرده ایم، پس بنده ی خوبی بوده ایم. کسانی که جایگاه مالی یا اجتماعی یا سیاسی دارند باید از خودشان سوال کنند که آیا از جایگاهی که داشته اند، حداکثر استفاده را کرده اند،آیا کاری را که از دست شان بر می آمده انجام داده اند یا خیر؟ شما هفت سال است که می توانید گره ای را باز کنید ولی این کار را نکرده اید. تأخیر انداختن در ازدواج دو جوان که چند سال منتظر هم هستند و به یکدیگر فکر می کنند و در خیال همدیگر هستند، گناه نیست؟ شما باعث این گناه نشده اید؟ چرا شما اینها را جزو محاسبات تان نمی آورید؟ بعضی مواقع ما با آبرویی که خدا به ما داده می توانیم گره ی چند نفر را باز کنیم ولی این کار را نمی کنیم. پیامبر فرمود: بنایی محکمتر از ازدواج نداریم. شماهفت سال است که این بنا را عقب انداخته اید. سعی کنید اینها را جزو محاسبات تان قرار بدهید. در دین ما بن بست وجود ندارد. این دختر و پسر می توانند مشکل ازدواج شان را با کارشناس دینی مطرح کنند تا مشکل شان حل بشود. البته یک ازدواج صحیح یعنی این آقا متدین است ولی جرمش این است که روستایی است و شغل خوبی ندارد. خانواده هایی که چنین گره هایی در بین اقوام شان دارند هم مسئول هستند و باید کمک کنند تا این مشکل حل بشود.

سوال – صفحه 573 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – در این صفحه داریم :جز خدا، انبیاء و اولیاء هیچ کس از غیب خبر ندارد و راهی برای دسترسی به اخبار غیبی وجود ندارد.سوره جن با قل شروع می شود و بعضی علما آنرا پنجمین سوره قل معرفی می کنند و می فرمایند که این سوره را همراه به چهار قل بخوانید تا گره مشکلات تان باز بشود.

سوال – من از بچگی به شهدا علاقمند بوده ام. من از هر کس که می پرسیدم :چطور ما دانش آموزان و دانشجویان می توانیم راه شهدا را ادامه بدهیم می گفتند که شما باید خوب درس بخوانید. ما هم خوب درس خواندیم. من رشته ی مهندسی قبول شدم و برای خدمت به این کشور لیسانس گرفتم. شهدا وظیفه شان مشخص بود،آنها به جبهه رفتند تا از کشورشان دفاع کنند.و بین شهادت و فداکاری و یک زندگی مرفه، شهادت را انتخاب کردند. امروزه جوانان تحصیل کرده ی هیچ انتخابی ندارند. باور کنید دنبال پول و درآمد نیستم. برای کار و خدمت به وطنم به همه جا سرزدم ولی همه می گویند :نیاز نداریم. حتی حاضر شدم با درآمد بسیار کم معلم بشوم اما در آموزش و پروش هم جایی برای من بود. هیچ سازمان و مرجعی وجود ندارد که به ما بگوید ،کجای کشور به ما نیاز دارد و ما چگونه می توانیم به کشورمان خدمت کنیم. جوانان زیادی مثل من سردرگم هستند و نمی دانند بعد از خوب درس خواندن، چکار باید بکنند. آیا امروز کشور به ما نیاز ندارد نه به مدرک و نه تحصیلات ما ؟ شدیم سربار خانواده، چطور می توانیم راه شهدا را ادامه بدهیم و چه خدمتی از عهده ی ما برمی آید؟

پاسخ – نوشته ی ایشان نشان می دهد که شاید مسئولین در بکارگیری این جوانان( که خوب درس خوانده اند، تحصیل و تهذیب خوبی داشته اند، با نشاط بار آمده اند، دغدغه ی خدمت کردن دارند) کوتاهی کرده اند. مسئولین برای این جوانان چکار کرده اند؟ همه ی دولت ها اولین شعارشان ایجاد اشتغال است. آیا آنها در بکارگیری جوانان و تغییر فرهنگ اشتغال کاری کرده اند ؟ باید نگاه جامعه به اشتغال عوض بشود. مسئولینی که تکلیف شان را در رابطه با این جوانان انجام نداده اند یقین بدانند که اولین کسانی که در قیامت جلوی آنها را می گیرند، شهدا هستند. آیا درعزل و نصب ها قاعده را رعایت کرده اند یا پارتی بازی ، باند بازی و حزب بازی کرده اند؟ آیا نصب ها بر اساس شایسته سالاری بوده است؟ بعد از 35 سال، آیا این اتفاق افتاده است که جوانانی که به سطحی از علم و دانش رسیده اند، بدانند باید به کجا مراجعه کنند؟ مسئولین درد و دل این جوانان را گوش بدهند و آمارهای عجیب و غریب هم ندهند. اگر این آمارها درست باشد، نباید جوانان این قدر ناامید باشند.

خانم ها زیور آلات را دوست دارند. این زیور آلات، زینت واقعی است یا یک جوان موفق ؟ قطعا یک جوان موفق. مادر خانواده اگر زیور آلاتش را بفروشد و آنرا سرمایه کار جوان قرار بدهد، باعث می شود جامعه را زینت ببخشد. شهدا زینت جامعه بوده اند. این جوان رهروی راه شهداست زیرا خوب درس خوانده و متدین است. اطرافیان این جوان، این جوان را دریابند. چرا ما این کارها را کار خیر نمی دانیم؟ چرا در محاسبات شبانه خودمان را توبیخ نمی کنیم که کار یک جوان را راه نینداخته ایم. ما کار راه اندازی یک جوان را جزوعبادت نمی دانیم. ویژگی شهدا این بود که از جان خودشان دل کندند.

جوانان بدانند که شهدا ناامید نمی شدند ولی تلاش می کردند و غصه می خورند زیرا به خدا توکل داشتند. این جوان باید سراغ همه نوع کاری برود. شهدا بارهای روی زمین مانده را برداشتند، شما هم این کار را بکنید و ناامید نشوید. جوانان نباید احساس بن بست و ناامیدی بکنند.

سوال – در مورد میلاد پیامبر و امام صادق (ع) توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – ما باید دغدغه ی عمل و تکلیف داشته باشیم .به برکت میلاد پیامبر بچه های کوچک را خوشحال کنیم. کسانی که بچه ای مدرسه ای دارند می توانند دانش آموزان را با یک جعبه شیرینی خوشحال کنند. هرکس به بضاعت خودش می تواند در این کار مشارکت بکند. کسی که پول ندارد می تواند دیگران را برای این کار راهنمایی کند.

امروزه تکلیف ما این است که هم محبت مان را به اهل بیت اعلام کنیم و هم دشمنی مان را به دشمنان اعلام کنیم. در این کار هم باید عمل به تکلیف کنیم. زیرا عمل به تکلیف مد نظر خداست. کسی که روزه می گیرد به تکلیف عمل می کند و مسافری هم که روزه می خورد به تکلیف عمل می کند. خوردن روزه به اندازه ی گرفتن روزه ثواب دارد زیرا فرد دارد به تکلیف عمل می کند. گاهی اوقات سکوت به اندازه ی فریاد ثواب دارد. تکلیف را باید ازعلما و کارشناسان دین پرسید. امروز برائت باید با سکوت اعلام بشود به دلیل وحدت ،شئون اسلامی ،جلوگیری از مقابله به مثل و ... بجای اینکه مصداق را لعنت کنیم، ملاک را لعنت کنیم. بگوییم :خدا لعنت کند کفر و اهل کفر را، خدا لعنت کند ظلم و اهل ظلم را .صلح امام حسن(ع) عمل به تکلیف بود ،جنگ امام حسین(ع) هم عمل به تکلیف بود. نباید عمل به دل کنیم .عمل به تکلیف مورد خشنودی خدا خواهد بود.

اگر ما به عمل مان تکلیف کنیم خدا ما را عاقبت به خیر می کند. خدایا به همه ی ما توفیق عمل به تکلیف عنایت بفرما.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group