92-11-16-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
92/11/16
سوال – من باورم نمی شود که همه می گویند :کار نیست یا شغل کم است .شوهر من وارد کننده ی کالا از چین بود. الان مواد اولیه را وارد می کند و یک تولید کننده شده است. ما نتوانستیم آن طور که باید کارمان را پیش ببریم و علت آن نبود کارگر است. تعجب نکنید زیرا همه ی جوانان دانشگاه رفته اند و به هر زوری شده مدرک گرفته اند و همه خوشبختی را در دکتری و مهندسی دیده اند. وقتی از دانشگاه بیرون آمده اند می بینند که همه مهندس نمی خواهند و تکنسین هم می خواهند. ما فرم آگهی هم داده ایم وقتی جوان لیسانس می فهمد که کار در حد مونتاژ و تکنسین است آنرا قبول نمی کند. شرافت این نیست که همه مهندس بشوند یا پشت میز نشین. چرا همه ی کارگاه ها خالی هستند و همه دنبال کار؟ چرا کارگری شغل بی کلاسی شده ؟ ما در اقوام مان جوانی را داریم که تازه نامزد کرده، از او خواستیم که در کارگاه ما کار کند و به او قول دادیم که وام هم بدهیم ولی بخاطر این تفکرات غلط قبول نکرد. تازه فهمیدیم که یکی از کارمندهای خانم هم که مشغول به کار است لیسانس است ولی چون به پولش نیاز دارد به خانواده اش گفته که در مهدکودک کار می کند. چرا به کارگری به یک چشم دیگر نگاه می کنند؟
پاسخ – ما گفتیم بیشتر از اینکه در جامعه مشکل کار داشته باشیم مشکل عُرضه ی کار داریم که یکسری حملاتی هم به ما شد. این خانم هم باید منتظر یکسری حملات باشد.
آیا کار کم درآمد کم است یا کار پُر درآمد؟ کار کم درآمد کم نیست ،ما می توانیم از کار کم درآمد شروع کنیم زیرا خدا فرموده که از انسان بیکار خوشش نمی آید. حتی درحالت بیکاری روح خودمان هم، آزرده و افسرده می شود. آیا کارهای بی کلاس کم است یا کارهای باکلاس ؟ کارهای خدماتی و تولید کم است یا کارهای اداری ؟ سربازان ارتش به کسانی که در آسیب های برف و کولاک قرار گرفته اند کمک می کنند بدون هیچ مزدی . آیا کارهای مقطعی کم است یا کارهای همیشگی ؟ کارهای مقطعی هم یک شغل است ، برف روبی یک شغل است. وقتی ما در سن شما بودیم و شغل نداشتیم، کارهای مقطعی زیادی انجام می دادیم. مهم این است که انسان کار کند و نان حلال برای خانواده اش ببرد. وقتی من در سن جوانی بودم کار برف روبی هم انجام داده ام .و پول حلال و با برکتی هم گرفته ام. در شهرهای زیارتی می توان به زائرها کمک کرد تا خانه پیدا کنند البته درآمد آن کم است.
آیا ما روی کار کارگری ،ارزش گزاری کرده ایم؟ پیامبر دست کارگر را بوسید نه دست کارفرما را .آیا اگر شوهر شما کارگر است ، او را بیشتر تحویل گرفته اید یا توی سر او زده اید که تو عرضه نداشته ای ؟ آیا به اندازه ای که شوهر شما زحمت می کشد، در پیش فرزندان از او قدردانی کرده اید که او با عرق و زحمت زیاد پول درمی آورد؟ آیا شما کارگر را مثل پیامبر تکریم کرده اید؟ آیا یک کارگر را به اندازه ی یک کارمند تکریم کرده ایم؟ آیا ما سهم خودمان را در این عرصه( ارزش کار و کارگر) ایفا کرده ایم؟ اگر فرزندان قدرشناسی مادر را ببینند، و اگر ببینند که مادر با کرامت با پدر رفتار می کند، اینها را یاد می گیرند. آیا ما با کارگرهای ساختمانی با کرامت رفتار می کنیم؟ آیا ما کارگری را که با عرق پول در می آورد جلوی فرزندان تکریم می کنیم؟
فرهنگ یک جامعه هوای آن جامعه است. اگر هوای یک جامعه سالم باشد انسان های بیمار هم خوب می شوند و اگر هوای یک جامعه ناسالم باشد انسان های سالم هم بیمار می شوند .با تشکر از رسانه، ما می خواهیم به رسانه تذکری بدهیم. آیا تبلیغات ما قدرشناسی از کارگر است؟ الان فرهنگ تبلیغ این طور شده است که هر کس مصرف بیشتری بکند، جایزه ی آنچنانی می گیرد. کارگری که درآمد کم دارد، می تواند مصرف گرایی بکند تا بلکه جایزه بگیرد؟ آیا با اینکار فقط به بهانه ی تامین هزینه، فرهنگ کار و کارگر تشویق می شود؟ با جا انداختن یک فرهنگ غلط، درآینده باید هزینه های زیادی را بدهیم تا این فرهنگ غلط را پاک کنیم.
رهبر در دیدار با مدیران رسانه ی ملی در یازده آذر سال 83 فرمودند:" یکی از مسابقه ها، مسابقه ی تلفنی است. شخصی تماس می گیرد و بخاطر هیچی به او جایزه می دهند. در یکی از برنامه های تلویزیونی دیدم که به یک نفر پنج میلیون تومان جایزه دادند. این سرگرمی جالبی نیست. پنج تومان حقوق دو ،سه ماه یک کارمند متوسط است. ممکن است که بگویند این کار ترویج علم است. ترویج علم یا محصول ایرانی را می توان از راه دیگر انجام داد. این راه ضرر دارد .عده ای که این گونه مسابقات را می بینند بی منطقی به ذهن شان می آید و از این بی منطقی سوء استفاده می کنند. مثلا منطقی ندارد که من بدانم اِنجیل لاتین است یا یونانی بعد بگویند این پانصد هزار تومان برای شما. ما تفریح لازم داریم ولی برنامه ریزی آن هم یک مسئله است، با محتوا بودن آن هم یک مسئله است، پرهیز از جهات منفی آن هم یک مسئله است."
آنهایی که می خواهند پشتیبان برنامه باشند می خواهند دویست میلیون تومان به یک نفر بدهند آن هم فقط بخاطر اینکه به اسم آنها افتاده است. آیا آنها نمی توانند دویست میلیون تومان دیگر هم روی آن بگذارند و به هشتاد نفر وام پنج میلیون تومانی با شرایط ساده بدهند؟ مثلا پنج میلیون تومان وام خود اشتغالی بدهند و فرهنگ اشتغال را در جامعه رونق بدهند. علم تبلیغات می گوید که هزینه یعنی سرمایه گذاری و اینکه یک جایزه ی بزرگ اثرش از چندین جایزه ی کوچک بیشتر است. ولی ما جامعه ی دینی هستیم و خدا فرموده :با گره گشایی پول شما با برکت می شود. جامعه ی دینی وقتی فرمول خدا با فرمول علمی در تضاد قرار می گیرد ،باید فرمول خدا را انجام بدهد. ما مخالف فرمول های علمی نیستیم. گاهی فرمول علم اقتصاد با فرمول خدا در تضاد قرار می گیرد ولی ما باید فرمول خدا را پیاده کنیم. پس گره گشایی کنید سپس خدا گره ی کار شما را باز می کند.
وقتی کارگری برنامه ی تبلیغ شما را می بیند که جایزه آن ده برابر حقوق یک ماه خودش است ،می گوید :من هم ده تا شارژ همراه می خرم، شاید برنده ی جایزه ای بشوم. یعنی در واقع انگیزه ی کار را از دست می دهد. پس ما تبلیغ بکنیم ،جایزه هم بدهیم ،تفریح هم داشته باشیم ولی رسانه ی ملی در تبلیغ فرهنگی که برای جذب درآمد می کند مواظب باشد که فرهنگ دینی را لِه نکند. و باورهای غلط را القاء نکند. ما به بهانه ی علمی بودن فرهنگ هایی را آوردیم که حرف های خدا فراموش کرده ایم .کسانی که تابحال جایزه گرفته اند، می توانند درصدی از آنرا را برای این کار بگذارند.
سوال – آیا کسانی که در محله ها، خرده فروش مواد مخدر هستند و زندگی بدی هم دارند، در گناه کسانی که قاچاقچی بزرگ مواد هستند و ناجوانمردانه جوانان این مملکت را به شهادت می رسانند شریک هستند؟
پاسخ – گاهی ما گناه کوچکی می کنیم و توجیه می کنیم که نیاز مالی داریم. انسان ها برای اینکه باور کنند کارهایشان بصورت سلسله وار تاثیرگزار است باید بگوییم که هر کس در مسیر یک سنت حسنه یا سنت سیئه قدمی بردارد تا آخر قیامت در آن کار شریک است. وقتی مسجدی ساخته می شود یک نفر زمین می دهد و یک نفر آجر می دهد، هر دو نفر آنها به اندازه ی کارشان سهم دارند. و تا قیامت با هم شریک هستند.
باور کنیم که اگر میخی انداختیم یا آتش کوچکی درست کردیم یا برقی را قطع کردیم تا آخر در تمام آسیب هایی که برای هر کس پیش می آید مسئول هستیم همان طورکه باور داریم که اگر یک آجر در مسجد سهم داشته باشیم تا قیامت ثواب می بریم. ما معمولا در کارهای خوب خودمان را تا آخر سهیم می دانیم ولی در کارهای بد می خواهیم خودمان را محدود کنیم. در گناهان هم ما به اندازه ی خودمان سهیم هستیم. امام کاظم(ع) به صفوان شتربان فرمودند: به همان اندازه ای که دوست داری ظالمی مثل صفوان سالم از سفر برگردد تا بقیه ی پول تو را بدهد، در ظلم های او شریک هستی. پس همیشه دایره ی یک کار بد، کوچک باقی نمی ماند .کارهای خوب و بد مثل موادی هستند که بو پخش می کنند. ما نمی توانیم وقتی عطری به خودمان زدیم جلوی استفاده ی آنرا محدود کنیم زیرا عطر منتشر می شود. کارخوب مثل عطر است یعنی در عرض و طول زمان پخش می شود. اگر بوی تعفن در جامعه پخش بشود همه اذیت می شوند.
برای بوهای بد، اسپرهای خوش بو کننده می زنند، ما نمی توانیم در جامعه جلوی همه ی گناهان را بگیریم ولی می توانیم با عطر استغفار زیاد، آثار بوی بد را کم کنیم. آیا ما توانسته ایم با نماز عطرافشانی کنیم ؟ معصوم می فرماید: با استغفار و کارهای نیکو ،جامعه را عطر افشانی کنید. خانمی که حجاب خوب دارد با حجابش بوی تعفن بدحجابی را کم می کند و جلوی آنرا می گیرد. خواندن نماز شب، تلاوت قرآن ،دادن صدقه و گره گشایی در کار مردم، بوی تعفن فردی که مواد مخدر را در جامعه پخش می کند، از بین می برد یا کم می کند. همچنین فردی که مواد پخش می کند بداند که در ریختن خون سربازی که لب مرز به خاطر مبارزه با قاچاقچیان شهید می شود، شریک است، در یتیم شدن و بی شوهر شدن خانم ها هم شریک است. پس هر کس می خواهد کفاره ی گناهانش را بدهد عطرافشانی کند با کارهای نیکو. ما باید بدانیم که جامعه را معطر می کنیم یا متعفن.
سوال – صفحه 594 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – بهترین عطر افشانی تربیت انسان صالح و تولید فکر زیبا است. امام خمینی بهترین عطر افشانی را در دنیا کردند. امام گفت که بیایید بنده ی خدا شوید، اگر بنده ی خدا نشوید بنده ی شیطان می شوید. شهدا محصول این تربیت امام هستند. بانو مجتهده امین فکر بندگی را نشر دادند. خدا به آنها جایگاه ویژه ای می دهد. امام حسین(ع) زیباترین فکر را در عالم پخش کرد و فرمود که بیایید در دنیا آزاد باشید و بنده ی کسی جز خدا نباشید.
سوال – من یک کارمند ساده بانک هستم. از وقتی که کارشناسان شما در مورد ایرادات سیستم بانکی صحبت کرده اند ،در خانه ما دعوا شده است. از آن روز خانمم به من می گوید که اگر اینها حقیقت دارد تو باید شغل خودت را عوض کنی زیرا در آمدت حلال نیست و باید استعفا بدهی، راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – منظور این نیست که شغل بانک یا شغل های دیگر اشکالی دارد و حقوقش حرام است. گاهی یک کار هم قانونی و هم ظالمانه است، مثل جریمه ها. کارمندان و خانواده های بانک ها در اصلاح این سیستم موثر هستند. آیا کارمندان متدین بانک بعنوان یک مسلمان به این شیوه ی جریمه اعتراض کرده اند؟ رئوسای بانک ها و مسئولین باید تدبیر کنند. آیا شما برای رفع این ظلم اعتراض کرده اید؟ باید تک تک ما نسبت به اصلاح این سیستم و نسبت به حلال نگه داشتن سیستم جامعه مان تلاش کنیم.
همه ی جامعه به سمت طرح قرض الحسنه و گره گشایی بروند. همه اعتراض کنند و بگویند که می خواهند قرض الحسنه هایی که در بانک ها گذاشته اند در جای خودش مصرف بشود. بزرگترها می توانند برای اعضای خانواده شان یک حساب قرض الحسنه باز کنند بخاطر دهه ی فجر. اینها باقیات و صالحات است. بزرگترها می توانند یک سوم اموال خودشان را برای قرض الحسنه وصیت کنند. کسانی که از شرکت بیمه، دیه می گیرند مقداری از آن دیه را به اسم فردی که از دنیا رفته، در قرض الحسنه بگذارند. با قرض الحسنه خیلی از گره های جامعه ما باز می شود. این کار می تواند در جامعه بوی تعفن خیلی از گناهان را از بین ببرد.
انشاء الله خداوند به ما توفیق فهم بندگی و حرکت در مسیر بندگی را عنایت بفرماید.