92-12-14-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهاي بينندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 14/12/92
بسم الله الرحمن الرحيم
و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين
آقاي شريعتي: سلام ميگويم به همهي بينندههاي خوبمان، خانمها و آقايان، دوستان گرامي و گرانقدر. آرزو ميكنم در هرجا كه هستيد. انشاءالله تنتان سالم باشد و قلبتان سليم و زندگيتان پرنشاط. خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز ما. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله. شما هم خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، من هم خدمت شما و بينندگان اين برنامه، به همهي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم و پيشاپيش ولادت با سعادت حضرت زينب كبري(س) به همهي دوستاران صبر و استقامت و پايداري تبريك ميگويم. به ويژه به بانوان جامعهمان و بالاخص به پرستاران زحمت كشي كه به مناسبت ميلاد حضرت، اين روز، روز پرستار ناميده شده است.
آقاي شريعتي: بسيار خوب، خيلي ممنون و متشكر هستيم. ما هم تبريك ميگوييم به همهي بينندههاي خوبمان و به همهي پرستاران عزيز و گرانقدر انشاءالله روزشان مبارك باشد. همينطور كه ميدانيد حاج آقاي ماندگاري روزهاي چهارشنبه به سؤالات شما پاسخ ميدهند. سؤالاتي كه از طريق ايميل و از طريق پيامك به دست ما ميرسد و الحمدلله روزهاي خوبي را داريم تجربه ميكنيم. روزهايي كه خدمت حاج آقاي ماندگاري هستيم مثل همهي روزهاي ديگر و از اين بابت خدا را بسيار بسيار شكر ميكنيم. اگر حاج آقاي ماندگاري اجازه بدهند من اولين سؤال را اشاره كنم و انشاءالله پاسخ ايشان را بشنويم.
بسم الله الرحمن الرحيم
ايشان سؤالشان را با يك گلايه آغاز ميكنند. بعد از سلام و احوالپرسي گفتند كه: حاج آقاي ماندگاري من از روند برنامهي شما گلايه دارم. چند هفته است كه سؤالي را در مورد سير و سلوك و عرفان براي برنامهي شما ارسال كردم اما شما در هفتههاي اخير فقط به موضوع وامهاي بانكي و آگهيهاي ميليوني صدا و سيما پرداختيد. واقعاً شما چه فكري ميكنيد كه اين بحثها را چند هفته ادامه ميدهيد؟ و به سؤالات امثال من نميپردازيد. راستي از امر به معروف، چطور به بدحجابي و گرانيهاي اين روزها نميپردازيد.
خيلي ممنون و متشكر از اين دوست عزيزمان. حتماً حاج آقاي ماندگاري براي سؤال شما پاسخي خواهند داشت. ما در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم. من هم تشكر ميكنم از اين خواهر بزرگوار و هم مدد ميگيريم از وجود نازنين امام زمان(ع) تا بتوانيم پاسخهايي كه حضرت ميپسندند انشاءالله بر زبان ما جاري شود و به محضر بينندگان عرض كنيم. لذا از ايشان و همهي شنوندگان و بينندگان هم تقاضا ميكنم كه دست به دعا برداريم و براي وجود نازنين حضرت دعا كنيم. (قرائت دعاي فرج)
اولاً يك كلمه بگويم، ما ديگر با گلايهها انس گرفتيم. شما تقريباً چند هفتهاي اولين سؤال شما فقط گلايه است. اشكال ندارد! پوستمان هم كلفت ميشود، جداً من خودم بيشتر بهره ميبرم. من همينجا ميخواهم، يك دعا بكنم. روزهاي چهارشنبه كه حالا توفيق خدمتگزاري براي بنده هست و انشاءالله سر سفرهي كريمانهي امام كاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادي (عليهم السلام) هستيم، به بركت سؤالات مردم و به عنايت خدا و معصومين انشاءالله راه حلهايي براي مشكلات مردم و براي رفع مشكلات گفته ميشود. يعني ميخواهم امتياز اين توفيق را عرض كنم كه در روزهاي ديگر كارشناسان عزيز كه همهي آنها اساتيد بنده هستند، براساس تشخيصشان، مطالبي را ميفرمايند و براساس نظرات مردم، روزهاي چهارشنبه كاملاً عرضه و تقاضا انشاءالله ميخواهد رعايت شود و اميدواريم خود اين يك بركتي باشد هم براي شخص حقير كه نيازمند بركت دعاي مردم هستيم.
ببينيد نكتهي خيلي خوبي را اشاره كردند. خيليها سؤال ميكنند ما ميخواهيم سير و سلوك داشته باشيم. بايد چه كار كنيم؟ ما اينجا اول بايد سير و سلوك را يك معنا كنيم. آقاي شريعتي به نظر شما سير و سلوك فقط يك رفتار فردي است يا رفتار فردي و اجتماعي؟ اگر واقعاً ميخواهيم دنبال سير و سلوك باشيم، انساني كه ميخواهد يك سير و سلوك داشته باشد، جامعهاي كه ميخواهد سير و سلوك معنوي داشته باشد، روندي در مسير بندگي خدا داشته باشد، خيلي ساده است. خيلي ساده، اين جامعه بايد حيات داشته باشد. اين انساني كه ميخواهد سير و سلوك داشته باشد، بايد حيات داشته باشد. هم حيات جسمي و هم حيات روحي.
خوب حيات جسمي منوط به آب و اكسيژن و خوراك است. حيات روحي چه ميخواهد؟ غذاي روح است. ما هم غذاي جسم ميخواهيم، هم غذاي روح ميخواهيم. من از اين بينندهي بزرگوار و هر عزيزي كه از اين مدل سؤالها دارند، سؤال ميكنم: اگر غذاي روح ما، غذاي فكر ما، و غذاي جسم ما آلوده باشد، اصلاً سير و سلوك بندگي قابل فرض است؟ قابل تصور نيست. اگر ما به قضيهي بانكها كه امروز ميخواهم اضافه كنم، كل اقتصاد ما، جريان اقتصاد ما الآن جريان اقتصادي است كه در يك كلمه بگويم، در تراز نظام مقدس جمهوري اسلامي و آرمانهاي اسلامي و نظام نيست. روند فعاليتهاي اقتصادي با تمام زحماتي كه دارد كشيده ميشود. با تمام اتفاقات قشنگي كه افتاده است. اصلاً نميخواهيم سياهنمايي كنيم. با تمام كارهاي خوبي كه شده است. بازار ما، و سيستم اقتصاد ما، حالا ما بانكها را به عنوان يك نماد گفتيم.
جامعهي اسلامي بايد در تراز جامعهي اسلامي حركت كند. همهي بخشها هم آحادش و همهي نهادهايش. هم كل نظام! تراز نظام اسلامي يك تراز مشخصي است. ترازي كه ميخواهد انشاءالله جامعهي اسلامي محقق شود. مقدمهي تمدن اسلامي بشود، مقدمهي ظهور امام زمان(عج). ما حرفمان اين است. بانكها و سيستم اقتصادي ما كه دارند غذاي جسم مردم را در جامعه به گردش در ميآورند، اين يك مقدار آلوده شده است. غذاي حرام در جسم من برود، اصلاً نميدانم سير و سلوك را با كدام سين مينويسند. سير و سلوك كيلويي چند است؟ لقمهي حرام است ديگر. مگر نگفتم لقمهي حرام كسي بخورد، تا چهل روز نه عبادتش بالا ميرود، نه دعايش مستجاب ميشود؟ خوب ما تا لقمهي مردم درست نشود كه نميتوانيم راجع به اصل حركت در مسير بندگي حرف بزنيم. چه برسد به سير و سلوك!
ما داريم ميگوييم قديم كسي كه ميخواست وارد بازار شود اول ميرفت مكاسب شيخ انصاري(ره) را ميخواند. متاجر حوزه را ميخواند. كتابي به نام «متاجر» به معني تجارت است. مكاسب يعني كسب و كار، تا راه بدست آوردن نان حلال را بفهمد. كاسبي در مسير بندگي شود. لقمهاي كه در خانه ميآورد، لقمهاي كه مردم دارند از اين سيستم اقتصادي ميخورند، لقمهي حلال باشد. لقمهي حلال نمازخوان درست ميكند و الا اين خواهر ما و برادر ما حتماً مطرح كردند، الآن بيحجابي يا بد حجابي دارد همهي ما را اذيت ميكند. رشوهخواري، بيحجابي، بد حجابي، مفاسد مختلف دارد همهي ما را اذيت ميكند. يك ريشهاش اين است كه خوراك جسم ما آلوده شده است. ما اين بانكها را به عنوان يك نماد گفتيم. نه اينكه بقيهي سيستم سالم است فقط بانكها مشكل دارد. صدا و سيما و رسانهي ملي را هم چون امام ما فرمود: صدا و سيما يك دانشگاه ملي است، دانشگاه خوراك فكر بوده و الا ما فقط به اين دانشگاه كه گير نميدهيم. ميگوييم: صدا و سيما به عنوان دانشگاه ملي، دانشگاههاي ما هم، حوزههاي ما هم من تعارف ندارم. هرجا دارد توليد فكر ميكند اگر خداي نكرده، فكر آلودهاي، فرهنگ آلودهاي، فرهنگ غلطي را در جامعه آورد، ديگر در آن جامعه بندگي به چه معنايي است؟
همهي ما و شما ميدانيم معناي فرهنگ يعني هواي يك جامعه، هواي يك جامعه يعني فرهنگ يك جامعه، كه اين فرهنگ را رسانه ميسازد، دانشگاه ميسازد، حوزه ميسازد، نهادهاي آموزشي و تربيتي و فرهنگي دارند ميسازند. اين هواي جامعه اگر آلوده باشد، آدمهاي مريض، آدمهاي سالم را هم مريض ميكند. ولي اگر هواي جامعه، هواي سالمي باشد، آدمهاي مريض هم در اين جامعه خوب ميشوند.
آقا پسري بود نمازخوان، نمازش را ميخواند، روزهاش را ميگرفت. خانمي بود حجابش را داشت. رفت در اين سيستم، يكي از سيستمها، بعد از شش ماه ديديم تقيداتش كم شد. يعني چه؟ يعني اين سيستم بيمار است. آدم سالم در اين سيستم رفت، خروجي خراب شد. ما داريم اين را ميگوييم. اگر اين بزرگوار ميگويد: چرا سؤال سير و سلوك مرا جواب نميدهي، ما ميگوييم: سير و سلوك كه يك امر فردي نيست. ما امر فردي را ببينيم. مگر ما عابدتر از امثال حسن بصري داشتيم؟ حسن بصري كيست؟ كسي كه امام حسين را ياري نكرد، فقط بعد از كشته شدن امام حسين يك استغفرالله ربي و اتوب اليه گفت. و سالها هم بر اين قصه پشيمان بود. حسن بصري نمازهايي ميخواند كه پدر جد من هم چنين نمازهايي نخوانده است. سير و سلوك يك بعد فردي نيست. سير و سلوك اين است كه من درست شوم. خانوادهام درست شود. جامعهي من درست شود. كل جهان درست شود. اين سير و سلوك است. اگر فردي ديديم، نگاه ما مشكل دارد. و اگر از فرد سرايت نميكند به خانواده، سرايت نميكند به اجتماع، سرايت نميكند به كل جهان، من در مسير بندگي خدا نيستم. بالاترين بندهي خدا پيغمبر است. اول خودش مأمور است خود را بسازد. بعد «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ» (شعرا/214) بعد كل جامعه مدينةالنبي و بعد كل جهان، «نظيراً للبشر» براي كل بشر نظير ميشود. اگر اين عزيز بزرگوار دنبال سير و سلوك فردي هستند بدانند اشتباه فكر ميكنند. ما داريم ميگوييم جامعه را دريابيد. جامعه دارد با لقمهي شبهه ناك و فكر شبهه ناك و فرهنگ شبهه ناك نابود ميشود. اين را دريابيم. و الا ببينيد من اينجا ميخواهم چه بگويم؟ من ميخواهم بگويم كه ما نظام جمهوري اسلامي را داريم. به بركت نفس قدسي امام(ره)، و به بركت خون شهدا. و يقين هم داريم كه اصل اين نظام كه امام راه انداخت، براي شكلگيري دولت اسلامي و جامعهي اسلامي، و تمدن اسلامي اين مقدس است و حفظ آن از اوجب واجبات است. پس بخشهاي مختلف اين نظام بايد حفظ شود. مديران اين نظام بايد حفظ شوند. ساختار اين نظام بايد حفظ شود. اين مثال همين مثال حوضي است كه بارها در اين برنامه اشاره كرديم. اين حوض را امام تطهير كرده است. اين حوضي كه به عنوان كشور ايران بوده، امام تبديل كرده به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران. اين مطلب اول است.
از مديران نظام هم من اهل انشاءالله نه غلو هستم، نه اغراق و نه اهل چاپلوسي هستم. نميگويم صد در صد! ولي اكثرشان را اعتقاد دارم، انسانهاي متدين، انقلابي و ولايي هستند. حداقل از اين دو سيستمي كه ما اين چند هفته به تعبير بسيجي خودمان بمباران كرديم، قبول هم داريم. چون دوستشان داريم بمباران كرديم. اين حرفها را بگذاريد از دوست بشنوند، چون سوز داريم گفتيم. من ميخواهم مسؤول همين دو تا سيستم را بگويم. مسؤول رسانهي ملي برادر عزيز ما جناب آقاي مهندس ضرغامي. از دانشجويان پيرو خط امام. يعني از كساني كه سابقهِ انقلابياش بر همه مغرض است. بسيجي، انقلابي، متدين، ولايتي، و من ظن قوي دارم، نماز شب خوان و انس با قرآن. يك شوهر خواهر نازنيني هم داشتند به نام شهيد عبدالله گلشن كه هم همرزم بودند. هم هم سنگر بودند، بعد هم خوب قوم و خويش شدند، يكي از سنتهاي قشنگ زمان جبههها همين بود و بچهها هيچ عبايي نداشتند كه در ازدواج دوستانشان كمك كنند حتي از طريق خانوادهي خودشان. ما اعتقاد داريم، جناب آقاي ضرغامي و مديران همهي شبكهها كه حداقل من اكثرشان را ميشناسم و مديران سازمان قطعاً انقلابي، قطعاً متدين، قطعاً ولايي هستند و يك ذره هم دوست ندارند، صدا و سيما و رسانهي ملي در جهت فرهنگ غلط سازي بشود، حركت كند. اما قطعاً يك مشكلاتي هست، يك محدوديتهايي است، يك معذوريتهايي است، يك گيرها و يك اشكالاتي هست، كه داريم ميبينيم حداقل با تمام خدماتي كه صدا و سيما دارد ميدهد، از بالا تا پايين مملكت همه قائل هستند، بعضي از فرهنگهاي غلط دارد از صدا و سيما در جامعه رواج پيدا ميكند. يعني فكر غلط!
يكي سيستم پوشش است. بدحجابي يكي از عواملش فيلمها و سريال هاي صدا و سيما بوده است. تعارف هم نداريم. يكبار من به عزيزان عرض كردم، الآن هم دوباره ميگويم. ما چرا بايد خانمي كه محجبه است كلفت خانه باشد؟ خانمي كه بيحجاب است خانم خانه باشد؟ ارباب خانه باشد؟ جاي اين دو را عوض كنيد. بعد ببينيد چه اتفاقي ميافتد؟ اين پيامش اين است. حجاب، بيكلاسي است، بيحجابي كلاس است. جايش را عوض كنيد. خانم دكتر، خانم ارباب خانه، محجبه باشد، و اين خدمتكار يك كم بد حجاب باشد. بعد ببينيد چه اتفاقي ميافتد؟ خوب اين فرهنگ سازي است. من نميگويم عامدانه است. اول گفتم: پشت سر همه بزرگواران نماز ميخوانم. مسؤول صدا و سيما را گفتم، بگذاريد مسؤول سيستم اقتصادي مملكت هم بگويم جناب آقاي طيب نيا، وزير محترم اقتصاد دولت جمهوري اسلامي. از متدينين و انقلابيهاي قبل از انقلاب، كه ايشان يكي از سخنرانهاي جلسات مذهبي اصفهان بودند. حالا شايد شوخي كنند و بگويند: شما اين رزومهي ما را از كجا رفتيد درآورديد؟ ما به خاطر اينكه بگوييم: ارادت داريم. اما آيا من الآن بروم با تكتك مديران صدا و سيما بگويم، به تك تك مديران بانكها بگويم، شما موافق هستيد در پروندهي قيامت شما خوراك مسموم فرهنگي و لقمهي حرام پخشاش در جامعه نوشته شده باشد؟ قطعاً ميگويند: نه! قطعاً ميگويند: نه ما راضي نيستيم.ميگوييم: پس بياييد كمك كنيد، از مردم عزيز هم كمك ميخواهيم از بقيهي بخشهاي جمهوري اسلامي هم كمك ميخواهيم، بياييد كمك كنيد اين صدا و سيما با تمام زحماتي كه دارد كشيده ميشود، ما احساس كنيم با تراز نظام مقدس جمهوري اسلامي هنوز فاصله دارد. من اين را از خودم هم نميگويم. بگذاريد از اين كتابي كه دو سه هفته است، دارم به عزيزان معرفي ميكنم، واجب فراموش شده، امر به معروف و نهي از منكر حضرت آقا، باز يك بند از صحبتهاي حضرت آقا را بخوانم. ما هنوز تا يك جامعهي كاملاً اسلامي كه نيكبختي دنيا و آخرت مردم را به طور كامل تأمين كند، و تباهي و كجروي و ظلم و انحطاط را ريشهكن سازد، فاصلهي زيادي داريم. يعني هنوز به تراز جمهوري اسلامي نرسيديم. اين فاصله همين است كه ما امروز ميخواهيم بگوييم. بايد با همت مردم و تلاش مسؤولان آن طي شود و پيمودن آن با همگاني شدن امر به معروف و نهي از منكر آسان گردد.
ما يك فريضهاي را چند هفتهاي در صدا و سيما داريم ميگوييم، اينكه اساس سير و سلوك است. تا امر به معروف و نهي از منكر در همهي آحاد جامعه نهادينه نشود و عزيزان و مسؤولين هم اين امر به معروف و نهي از منكر را دلسوزي ندانند، محبت به خودشان و نظام ندانند، از خودشان ندانند، و پذيرش نكنند، اين اتفاقهاي قشنگ نميافتد. حالا چند سؤال!
جناب آقاي شريعتي من از شما سؤال ميكنم. برويد از هر نظام تربيتي سؤال كنيد، ببينيد آيا اگر ما مجبور باشيم به خاطر بعضي از معذورات خوب قطعاً تبليغات، ما هم در اين چند هفته كه راجع به تبليغات صحبت كرديم، همهي تبليغات را نفي نكرديم. بعضي از تبليغات طبيعي است. لازم هم هست. هيچ اشكالي ندارد. آن تبليغاتي كه دارد ضد فرهنگ ميشود، آن تبليغاتي كه دارد فكر مسموم در جامعه مياندازد، ما گفتيم تجملگرايي، بابا كدام، كجاي دين ما تجملگرايي را دارد تربيت ميكند و تبليغ ميكند؟ كجاي دين ما اسراف را كه عرضم به خدمت شما تلفنهاي همراه آگهي پخش كنند، كه تو بيخودي استفاده از اين تلفن بكن تا به اين جايزه برسي. تا ميليونر شوي. كجاي اسلام اين اجازه را ميدهد؟ يعني من بيايم فكر اسراف را تبليغ كنم، فكر تجمل را تبليغ كنم. يا مثلاً ببينيد كدام نظام تربيتي اجازه ميدهد در تربيت كودك ما از اين مقوله استفاده كنيم؟ يعني شما برويد ببينيد آيا جايي ميبينيد، كه در تربيت كودك، از تبليغاتي استفاده بكنيم، كه كودك قدرت تحليلش را نداشته باشد. نميداند درست است يا غلط است؟
من حتي شنيدم كه در آئيننامهي رسانهي ملي هم آمده است. دوستان خواستند ميتوانم مستندش را هم مطرح كنيم. كه هرگونه تبليغات بازرگاني، قبل يا بعد از برنامههاي كودك ممنوع است! به خاطر اينكه فرهنگ غلط درست ميكند. ما قرار اين را داريم با دلسوزي ميگوييم.
آقاي شريعتي: حاج آقاي ماندگاري يك مشكلي هم هست. صحبت از تبليغات شد، من هم يك دفاعي از رسانه كنم و بالاخره اينكه بودجهها و هزينههاي سنگيني كه سازمان دارد، اقتضا ميكند كه اين تبليغات را جذب كنند و پخشش كنند. حاج آقاي ماندگاري: ما ظاهراً خيلي بيگانه با رسانه نيستيم. ده، بيست سالي است كه ما با رسانه كم و بيش مرتبط هستيم، ميدانيم هر دقيقه برنامه ساختن، فيلم، سريال، چه هزينههاي سرسامآوري دارد. اما همين حرف آقا چه بود؟ مردم، مسؤولين، همه دست به دست هم دادند. من اينجا سه تا پيشنهاد ميكنم.
1- مسؤولين مملكتي در بخش بودجه، تخصيص بودجه و برنامه و بودجه اگر در مملكت ما، در بحث بودجه، آن درصدي كه قرار است بودجهي فرهنگي اختصاص پيدا كند، 1- درست به مصرف فرهنگي خودش برسد كه حداقل بياطلاع نيستيم. ميدانيم بودجهي فرهنگي درست به مصرف فرهنگ ديني نميرسد. خوب قطعاً بودجهي فرهنگي بايد به كمك صدا و سيما بيايد، شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد به كمك صدا و سيما بيايد. مجلس محترم بايد به كمك صدا و سيما بيايد. از جاهاي ديگر بودجه جذب كنيم. شما تا حالا ديديد بگويند: دانشگاه بايد براي ما درآمد بياورد؟ اگر دانشگاه و آموزش بودجهاش به عهدهي دولت است، فرهنگسازي صدا و سيما هم بخش عمدهي بودجهاش به عهدهي دولت است. چون بچهي من هم پاي تلويزيون نشسته و دارد فرهنگ ياد ميگيرد. ما داريم اين را ميگوييم بخشهاي دولتي برنامهريز و قانونگذار و تخصيص دهنده، بودجهي فرهنگي را درست به صدا و سيما اختصاص بدهند، تا صدا و سيماي عزيز و انقلابي و مؤمن مجبور نشود به خاطر بودجهي خودش فرهنگ فروشي كند.
2- خواهش ميكنيم بودجههاي ضد فرهنگي را حذف كنيد. چون ما گفتيم اگر منكر نداشته باشيم، با همين حداقلهايمان ميتوانيم معروف را جلو ببريم. بودجههاي ضد فرهنگي را يك مقدار مواظبت بيشتر كنيم. من الآن نميخواهم اينجا بازش كنم. ولي ما يكسري بودجهها نه تنها به فرهنگ نميرود، كه به ضد فرهنگ ميرود.
3- سومياش ميخواهم به مسؤولين محترم صدا و سيما بگويم. مسؤولين محترم صدا و سيما قبول، اقتصاد مقاومتي يعني چه؟ اقتصاد مقاومتي در بعد صدا و سيما يعني به جاي اينكه، الآن ماشاءالله كميت شبكهها زياد شده است. خدا انشاءالله توفيقشان بدهد. اما گاهي وقتها اقتضا ميكند براي اينكه دستمان را جلوي دشمن دراز نكنيم، براي اينكه فرهنگ فروشي نكنيم، براي اينكه خلاف مرتكب نشويم، يك مقدار از كميت كم كنيم، اين اشكال ندارد. آقا صداي مردم درميآيد. اينجا ميگوييم: حضور مردم. مردم شايد اگر عزيزان صدا و سيما بخواهند يك مقدار در بودجهي خودشان صرفهجويي كنند، بايد شما دو تا سريال ايام عيد كمتر ببينيد. شايد مجبور شوند يك شبكه را ساعاتش را كمتر كنند. شما هم بگوييد كمك كنيد.
من اينجا يك تقاضايي ميكنم از محضر برنامهي سمت خدا. من ميخواهم مردم خودمان را يكبار ديگر امتحان كنيم تا به تمام مسؤولين عزيز و به خود مردم هم بفهمانيم و بگوييم، يكبار ديگر اعلام كنيم. به خدا جناب آقاي شريعتي، براي اسلامي شدن مردم از همه جلوتر هستند. از همه دغدغهشان بيشتر است.
قاي شريعتي: بدون حمايت آنها كه اصلاً ممكن نيست اين اتفاق بيفتد.
حاج آقاي ماندگاري: بدون حمايت مردم اميرالمؤمنين هم گوشهي خانه نشسته باشد، ولي فقيه. بدون حمايت مردم امام زمان هم نميتواند كاري كند. چون قاعده اين است كه بايد مردم بخواهند، تا امام زمان بياورد. پس من الآن از مسؤولين سمت خدا ميخواهم اين شمارهي روابط عمومي صدا و سيما را، پيامكشان، روابط عمومي، حتي شبكههاي مختلف، و روابط عمومي بانك مركزي و بانكها را زيرنويس كنند، مردم پيام بدهند. مردم پيام بدهند، زنگ بزنند كه آقا ما آماده هستيم سريال كمتر ببينيم ولي بچهي ما با فرهنگ مسموم بزرگ نشود. شما نگوييد كه آقا ما مجبور هستيم اينها را نشان بدهيم، اين تبليغات را داشته باشيم. ما حرفمان اين است. اگر تبليغات حرف اول را بزند، در صدا و سيما تبليغات براي چه كسي است آقاي شريعتي؟ براي سرمايهداران! اگر تبليغات حرف اول را بزند، يعني نظام سرمايهداري ميخواهد حاكم بر صدا و سيما شود. نظام سرمايهداري كه آقا با بنزش، با پاپيونش، با كراواتش تا دم در استوديو بيايد، و چون پول ميدهد كسي جرأت نكند به او چيزي بگويد. اين يعني انقلاب ما؟! اين يعني خون شهدا، چون پول ميدهد. ما ميخواهيم بگوييم اينطور نبايد باشد. ما ميگوييم: شما كه دغدغهي دينتان قطعاً از من ماندگار بيشتر است، مسؤولين محترم شما كه ديانتتان از من بيشتر است، شما كه ولايتتان از من بيشتر است، بياييد رك و راست به مردم بگوييم، بابايي كه يك مقدار شرايطش سخت ميشود به بچههايش بگويد: امروز به جاي پلو بياييد نان و پنير بخوريم دستمان را پيش ديگران دراز نكنيم. اين همكاري پدر و اعضاي خانواده است. كه اگر نباشد اصلاً محقق نميشود. و الا پدر شما بايد زير ذلت يك سرمايهدار برود.
صدا و سيما الآن شما حكم متولي يك توليد فكر و فرهنگ را براي مردم داريد. بياييد به مردم بگوييد: مردم درست است ما شبكههاي زيادي درست كرديم، آن موقع داشتيم، الآن نداريم. اگر ميخواهيم اينها را اداره كنيم بايد دو تا قيچي كنيم. چهار تا سريال كم شود. شما همراهي ميكنيد؟ ميدانيم شما مردم متدين را همراهي ميكنيد. مردم همراهيشان را اعلام كنند. با پيامكشان، با تلفنشان، هرطور ميخواهند اعلام كنند. من يقين دارم. ما ميخواهم نظام الهي و ديني بر رسانهي ما بر دانشگاه ما، بر سيستمهاي ما، بر بانك ما، بر اقتصاد ما، بر سياست ما حاكم شود. ما ميخواهيم زير بار نظام سرمايهداري نرويم. نظام سلطه نرويم. ما دعوايمان با دوستان خوب خودمان كه نيست. ما حامي شما هستيم. ما دعوايمان با نظام كفر و الحاد است. ما ميخواهيم آنها از اين طريق بر ما تسلط پيدا نكنند. متأسفانه ما امروز يك رگههايي از تسلط را داريم ميبينيم. لذا بنده تقاضا ميكنم سيستم بودجه كمك كند. مجلس كمك كند. صدا و سيما را كمك كنند بودجهاي، كه اينجا نخواهد خرجش را خودش دربياورد. اينجا صرفاً نبايد بگوييد، آنجا هم رفتيد بايد اين را بگوييد.
آقاي شريعتي: اينجا صرفاً نبايد بگوييد، آنجا هم رفتيد بايد اين را بگوييد.
حاج آقاي ماندگاري: يعني من حاضر هستم، من از طرف همه كارشناسان مذهبي ميگويم. حاضر هستيم به نمايندگي از صدا و سيما در مجلس و شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم داد بزنيم. انشاءالله اين حرف ما به گوش آنها برسد. من يك خواهش هم ميكنم. خانمهاي مسؤولين امروز حرفهاي ما را ميشنوند. من هميشه از خانمها يك تقاضا ميكنم. خودشان اگر نشنيدند، خانمهايشان پيام ما را منتقل كنند. بابا نگذاريد نظام سرمايهداري بر ما سلطه پيدا كند. پس بودجه و مجلس بيايند كمك كنند. مسؤولين صدا و سيما صادقانه بگويند: مردم اگر ما بخواهيم هزينهمان را كم كنيم، بايد يك مقدار هم برنامهمان را كم كنيم. مردم هم بگويند: ما كاملاً آمادگي داريم، و حتي مردم. اين مردمي كه حسينيهها را دارند اداره ميكنند. اين مردمي كه مسجدها را اداره ميكنند. اين مردمي كه محافل اهلبيت را دارند اداره ميكنند، مردم بيايند باني شوند حتي خيرين، بگويند: ما اين برنامهي صدا و سيما را اداره ميكنيم. اشكالي ندارد! حتماً بايد برنامههاي ورزشي و فيلم و سريال، اسپانسر داشته باشد، ما ميگوييم پشتيبان داشته باشد. برنامههاي مذهبي هم بيايند بگويند: آقا، ما اين برنامه را پشتيباني ميكنيم، شما اين فرهنگها را به مردم بدهيد، مشكل هزينه نداشته باشيم. اين نقش مردم است!
در قصهي بانكها هم همين است. من ميخواهم راجع به بانكها كه اشاره كرديم عرض كردم. ما مديران بانكها را، اكثرشان را متدين ميدانيم. اما يك مثال را من خواهش ميكنم خوب گوش بدهند. اگر مردم همكاري نكنند قصه حل نميشود. اين مثال سادهي مرا گوش بدهيد. مادر پيري 50 ميليون جمع درآمدهاي بازنشستگي شوهر مرحومش بوده، دستش است. در بانك ميگذارد، ماهي يك و نيم ميليون تومان سودش را ميگيرد. با نرخهاي الان نميدانم، حدودي ميگويم. پسر همين مادر يا نوهاش پنجاه ميليون از بانك وام گرفته، ماهي يك و نيم ميليون تومان سود ميدهد. اين مادر ميگويد: الهي بگويم خدا بانكها را چه كار كند؟ دارند بچهي مرا به روز سياه مينشانند. خوب قربان تو مادر بروم، تو از اين يك و نيم ميليون تومان سودت بگذر و اين پول را در قرض الحسنه بگذار، نه! نصفش را، يك سومش را تا بچهي تو هم قرض الحسنه بگيرد و سود ندهد. يعني ميخواهم چه بگويم؟ اگر ميخواهم بچهي من در اين آتشي كه در قصهي بانكها افتاده نسوزد، من هم يك مقدار از سودم صرف نظر كنم. اين همكاري مردم است و بستر فراهم كردن است.
و الا من الآن عرض ميكنم هيچ مدير انقلابي و متدين بانكي به خدا نميپسندند، كه يك مرد آبرومند پيش زن و بچهاش شرمنده شود. من يك پيامي را در بين پيامهاي شما ديدم. خواهش ميكنم آن را بخوانيد.
آقاي شريعتي: گفتند كه سلام و خدا قوت. خواهش ميكنم پيام مرا بخوانيد. پدر من سالها رانندهي بيابان بود. از بد روزگار ماشينش خراب شد و به خاطر هزينهي بالا، قادر به تعمير كردن ماشين نشد و دو سال بعد هم گفتند: از رده خارج شد. خلاصه پدرم كه شصت سال دارد به خاطر دو ميليون و هشتصد هزار تومان وامي كه اصل مبلغ هشتصد هزار تومان است و از بانك گرفته، هر روز زنگ ميزنند و ميگويند: حكم جلبتان را ميآوريم. پدرم چيزي براي فروش و مصادره هم ندارد. در يك خانهي 35 متري و با يارانهاي كه ميدهند، روزگار ميگذراند. خواهش ميكنم كاري كنيد. آيا حق پيرمردي كه سي سال جوانياش را كار كرده و براي جهيزيهي دخترش وام گرفته است، اين است؟
حاج آقاي ماندگاري: ببينيد كدام مدير انقلابي و متدين بانك وضعيت اين پيرمرد را ميشنود ميگويد: آخ جون! ميگويد: واي به حال من. من در سيستمي دارم خدمت ميكنم كه افرادي دارند اين آدم را به خاك سياه مينشانند. آقاي شريعتي: وافرادي از اين دست بسيار فراوان هستند.
حاج آقاي ماندگاري: ما ميگوييم چه كار بايد بكنيم؟ آقا من يك تقاضا دارم. يك تقاضا از صدا و سيما دارم. يك تقاضاي عاجزانه، ميتوانيد بگوييد: به شما ربطي ندارد. ميگويم باشد من حرفي نميزنم. ولي دين به من گفته: بگو آنچه كه حق ميداني. يك برنامهي قشنگي صدا و سيما دارد به نام برنامهي مناظره. من تقاضا ميكنم در همين آيندهي نزديك يك برنامهي مناظره را بگذارند، راجع به پخش آگهي و تبليغات بازرگاني، در برنامههاي كودك و نوجوان، كارشناسان بيايند حرف بزنند. مردم هم اظهار نظرشان را بكنند. يك برنامهي مناظره را هم دوستان برنامهريزي كنند براي قصهي تسهيلات بانكها، تسهيلاتي كه اسمش تسهيلات است. يعني ميخواهيم راه را بر شما هموار كنيم. ولي بعضيهايش، نميگويم همهاش. بعضيهايش به خاك سياه نشاندن مردم است. كه حضرت آقاي حسيني عزيز از آن مرجع تقليد نقل فرمودند: كه خدا كافرها را هم به اين وامها بانكي مبتلا نكند چه برسد به مسلمانها!
من تقاضا ميكنم. پس دو تا تقاضا كرديم. يكي از مردم دو، سه تقاضا بود. از مردم كه تديّن خودشان را نشان بدهند. ارق دينيشان را نشان بدهند. غيرت دينيشان را نشان بدهند. كه حاضر هستيم، كمتر سريال ببينيم، كمتر فيلم ببينيم، دو تا شبكهي ما كم شود ولي صدا وسيماي ما فرهنگش زير نظر نظام سرمايهداري نرود. ما با نظام سرمايهداري مخالف هستيم. نه با مديران دلسوز. مردم اظهار كنند. آنجا هم كه ميتوانند پشتيبان برنامهها شوند، واقعاً فردي، جمعي بيايند پشتيبان شوند. اينجا را هم تقاضاي اين مناظره را هم باز هم مردم از صدا وسيما داشته باشند. از صدا و سيما تقاضاي مناظره را داريم. از مجامع بودجهاي هم تقاضاي كمك داريم. همان حرفي كه آقا فرمودند، مردم و مسؤولين همه دست به دست هم بدهيم، ميتوانيم سلامت خوراك جسم را و خوراك فكر را سلامت و طهارتش را تضمين كنيم، حالا به سؤال اين بينندهي عزيز ميرسيم. خوراك فكر كه پاك شد، خوراك جسم كه پاك شد، خود به خود سير و سلوك اتفاق ميافتد. و الا معلوم نيست چه اتفاقي بيافتد.
آقاي شريعتي: خيلي ممنون و متشكرم حاج آقاي ماندگاري. خيلي ممنون از توجه شما. انشاءالله شاهد اتفاقات خوب باشيم در عرصهي فرهنگ و اقتصادمان. و انشاءالله اين محقق نميشود مگر با حمايت شما. حالا دوستان هم دارند زيرنويس ميكنند شمارههاي روابط عمومي سازمان را و بانك مركزي را. صفحهي 20 مصحف شريف در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. آيات 127 تا 134 سورهي مباركهي بقره. انشاءالله كه زندگي همه ما منور به نور قرآن باشد، و در سايهي قرآن و اهلبيت. بر ميگرديم انشاءالله همراه و در كنار شما خواهيم بود. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(127) رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(128) رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُْمْ يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ(129) وَ مَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فىِ الدُّنْيَا وَ إِنَّهُ فىِ الاَْخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(130) إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ(131) وَ وَصىَ بهَِا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يَابَنىَِّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(132) أَمْ كُنتُمْ شهَُدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَاهَكَ وَ إِلَاهَ ءَابَائكَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ إِلَاهًا وَاحِدًا وَ نحَْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(133) تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ لَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَ لَا تُسَْلُونَ عَمَّا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ(134)»
ترجمه آيات:
«و چون ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه را بالا بردند، گفتند: اى پروردگار ما، از ما بپذير، كه تو شنوا و دانا هستى. (127) اى پروردگار ما، ما را فرمانبردار خويش ساز و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان، و مناسكمان را به ما بياموز، و توبه ما بپذير كه تو توبهپذيرنده و مهربان هستى. (128) اى پروردگار ما، از ميانشان پيامبرى بر آنها مبعوث گردان تا آيات تو را برايشان بخواند و به آنها كتاب و حكمت بياموزد و آنها را پاكيزه سازد و تو پيروزمند و حكيم هستى. (129) چه كسى از كيش ابراهيم روى برمىتابد جز آنكه خود را بىخرد ساخته باشد؟ ابراهيم را در دنيا برگزيديم و او در آخرت نيز از شايستگان است. (130) و پروردگارش به او گفت: تسليم شو. گفت: من در برابر پروردگار جهانيان تسليمم. (131) ابراهيم به فرزندان خود وصيّت كرد كه در برابر خدا تسليم شوند. و يعقوب به فرزندان خود گفت: اى فرزندان من، خدا براى شما اين دين را برگزيده است، مباد بميريد بى آنكه بدان گردن نهاده باشيد. (132) آيا شما حاضر بوديد، آن گاه كه مرگ يعقوب فرا رسيد و به فرزندانش گفت: پس از من چه چيز را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى نياكان تو ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را به يكتايى خواهيم پرستيد و در برابر او تسليم هستيم. (133) آنها امّتهايى بودهاند كه اكنون درگذشتهاند. آنچه كرده بودند از آنِ آنهاست و آنچه شما كنيد از آنِ شماست و شما را از اعمالى كه آنها مى كردهاند نمىپرسند. (134)»
آقاي شريعتي: اللهم صل علي محمدٍ و آل محمد. از همينجا سلام ميدهيم به امام رئوفمان، امام رضا(ع). انشاءالله زيارت مشهد الرضا نصيب همه شما شود. اشارهي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرماييد.
حاج آقاي ماندگاري: ممنون با عنايت امام رضا عرض ميكنم. آيهي 128 و 129 سورهي بقره ميفرمايد: «رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا» غصه ميخوريم چرا بعضي از دخترهاي ما بدحجاب هستند؟ چرا بعضي از بچههاي ما بينماز هستند؟ اينها يا فكرشان مشكل داشته، فكر آلوده در ذهنشان رفته است. يا لقمهي خراب در شكمشان رفته است. ما فكر و لقمه را كه درست كنيم مسلمان ميشويم.
يك پيرمردي پاي منبر نشسته بود، خوابش ميبرد. عالم به او گفت: تو كه ميخواهي بخوابي، چرا پاي منبر ميآيي؟ گفت: من حرف همهي شما آخوندها را حفظ هستم؟ گفت: مگر ما چه ميگوييم؟ گفت: شما آخوندها ميگوييد: فكر خراب نداشته باش، لقمهي خراب هم نداشته باش. عالم ديد عجب حرف قشنگي زد. اين هم همين را ميگويد. امروز هم ما همين را گفتيم. من ممنون خدا هم هستم كه هر روز كه آياتي ما ميخواهيم ترجمه كنيم به مدد بحث ما ميآيد. اگر قرار است همهي ما مسلمان شويم هم فكرمان را، هم لقمههايمان را درست كنيم. فكرمان محصول رسانه، محصول صدا و سيما، محصول حوزه و دانشگاه ما است كه امام فرمود و محصول نهادهاي فرهنگي است. حالا اگر ما به صدا و سيماي عزيز ميگوييم، به عنوان نماد است. لقمههاي ما هم محصول بازار و كسب و كار و بانكهاي ما است. اگر باز به بانكها ميگوييم به عنوان نماد است. و الا آقاي شريعتي شما ميدانيد، مسؤولين متدين صدا و سيما هم ميدانند كه من واقعاً دوستشان دارم. از آقاي ضرغامي عزيز گرفته، معاونين محترمشان و مديران شبكه، و باور كنيد پشت سرشان نماز ميخوانم. اعتقاد دارم، به تدينشان و انقلابي بودن و ولايي بودن ايشان. و جالب اين است كه خودشان در برنامهها و نشستهايي كه در محضرشان داشتيم، فرمودند: برنامههاي مذهبي بايد جريان ساز باشد. ما هم سعي كرديم الحمدلله رب العالمين با همين بضاعت ناچيز ما سمت خدا سعي كرده چندين جريان فكري و فرهنگي مكتب اهلبيت را رواج بدهد. الآن هم داريم ميگوييم جريان امر به معروف و نهي از منكر. مردم به مسؤولين امر به معروف و نهي از منكر كنند. همهي آحاد جامعه به همديگر امر به معروف و نهي از منكر كنند. همه بدانيم مسؤولين صدا و سيما هم بدانند كه اگر دنبال جلب نظر خدا و اهلبيت بودند، مردم متدين پشتيبان آنها هستند. همان حرفي كه امام زدند. همان حرفي كه آقا زدند. ما گاهي وقتها فكر ميكنيم اگر ما تصميم انقلابي بگيريم، مردم پشت ما نيستند. نه من از همينجا به مسؤولين محترم صدا و سيما ميگويم، بياييد براي توليد فكر و فرهنگي كه در اين نهاد مقدس دارد اتفاق ميافتد همهي تلاش خودمان را بكنيم، فكر مذهبي بدهيم. فكرهاي خداي نكرده آلوده ندهيم، نه به بچههايمان، نه به زنان و مردانمان و نه به جامعهمان. مردم متدين شما پشت سرتان هستند. آيه قرآن ميفرمايد: «حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» (انفال/64) ما براي رضاي خدا كار كنيم. خدا و مؤمنيني كه پشتيبان ما هستند بس است و انشاءالله اين اتفاق بيفتد. ما ممنونشان هستيم كه آنها به ما اجازهي جريان سازي دادند، و انشاءالله خدا از اين جريانسازي راضي باشد. امام زمان راضي باشد. مردم هم كمك كنند، ما دست خدمتگزاران صدا و سيما را هم ميبوسيم. دست خدمتگزاران نظام اقتصادي را هم ميبوسيم. به شرطي كه همهي ما بخواهيم دست به دست هم بدهيم، فكرهاي مردم فكر حلال بيايد، لقمههاي مردم هم حلال شود. فكر و لقمه كه حلال شد، نظام سرمايهداري نميتواند بر ما تسلط پيدا كند و قطعاً انشاءالله پيروز خواهيم بود. در تراز نظامي كه مرضي رضاي امام زمان باشد انشاءالله حركت ميكنيم.