شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

92-12-21-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: ضرورت اقامه معروف در جامعه‌ي اسلامي

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

تاريخ پخش: 21/12/92

 

 

حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم. «اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها و سر المستودع فيها، بعدد ما احاط به علمك». چون هفته‌ي آينده شهادت ام الائمه فاطمه‌ي زهرا(س) را داريم، به عنوان عرض سلام و ادب و احترام به ساحت مقدس امام زمان دعاي سلامت حضرت را با همديگر تلاوت مي‌كنيم.

من هم تشكر مي‌كنم از اين خواهر بزرگوار و هم مدد مي‌گيريم از وجود نازنين امام زمان(ع) تا بتوانيم پاسخ‌هايي كه حضرت مي‌پسندند انشاءالله بر زبان ما جاري شود و به محضر بينندگان عرض كنيم. لذا از ايشان و همه‌ي شنوندگان و بينندگان هم تقاضا مي‌كنم كه دست به دعا برداريم و براي وجود نازنين حضرت دعا كنيم. [قرائت دعاي فرج] يك دسته گل صلوات هم به محضر آقايمان امام زمان(ع) تقديم مي‌كنيم.

من ممنون هستم جناب آقاي شريعتي اول تشكر مي‌كنم از حضرت حق كه انشاءالله خداي تبارك و تعالي و معصومين(عليهم‌السلام) مبلّغ بودن ما را قبول داشته باشند. كه بارها وقتي از ما مي‌پرسند شما كارمند كه هستيد؟ مي‌گوييم: ما كارمند خدا هستيم. و به تعبير قشنگ عزيز خودم، حاج آقاي عالي ما نون‌خور امام زمان (ع) هستيم. و ممنون هستيم از همه‌ي كساني كه با ارشاداتشان، با نكاتشان، با اظهار نظرهايشان به هر نحوي كه بود معلوم شد دغدغه‌ي امر به معروف و نهي از منكري در وجود همه هست و اين را به ما منتقل كرد. و من حتي خواهش كردم از محضر تهيه كننده‌ي محترم كه در اين هفته سؤالاتي مطرح نشود، چون روال برنامه‌ي ما پاسخ به سؤالات و درد دل‌ها بود و احساس كردم چون اين فريضه و آيين واجب الهي كه به تعبير امام جامعه‌ي ما، ولي امر زمان ما واجب فراموش شده نام گرفته است، كه اين خودش خيلي حرف دارد. در رابطه با اين فريضه و در رابطه با آنچه كه در جلسه‌ي قبل صحبت كرديم مباني اعتقادي‌اش را، مباني قانوني‌اش، مباني سياسي‌اش، مباني عرفي‌اش، مباني علمي‌اش، به مردم بگوييم كه همه بدانند وقتي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در تفسير آيات نوراني قرآن در باب امر به معروف و نهي از منكر، مي‌فرمايد: «تقاموا به الفرائض» امر به معروف و نهي از منكر در واقع يكي از ستون‌هاي خيمه‌ي دين است. اگر همه‌ي فرايض را در نظر بگيريم، ستون اين خيمه كه بخواهد اقامه شود امر به معروف و نهي از منكر است.

يا در روايتي كه عزيز خودم حاج آقاي عالي روز يكشنبه متذكر شدند كه جايگاه امر به معروف و نهي از منكر نسبت به بقيه‌ي فرايض مثل اقيانوس است نسبت به يك رطوبت خيلي كوچك و مختصر! باور كنيد درك اينها خيلي لطف الهي لازم دارد. ما فقط مي‌شنويم. يك اقيانوس را ببينيم نسبت به يك رطوبت كوچك، كه حتي فرمودند: حتي جهاد. حتي نسبت به جهاد! چرا؟ چون امر به معروف و نهي از منكر جهاد اكبر است.

اينكه حالا بعضي‌ها فكر كنيم كه خداي نكرده در امر به معروف و نهي از منكر در جامعه بايد بخش‌نامه‌اي باشد، دستوري باشد، آئين‌نامه‌اي باشد، بخش‌نامه‌اش را خدا صادر كرده است. آئين‌نامه‌اش هم اهلبيت براي‌ همه‌ي ما نوشتند و به عنوان يك محور، تكليف هر مسلماني است. «كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة»، «لِكُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» (بحارالانوار/ج97/ص358) من عرض كردم انشاءالله در سال جديد براي چند برنامه وعده دادم به عزيزان كه انشاءالله اين بحث را داشته باشيم. ما سه محور تكليف داريم راجع به هر موضوع و مردم متأسفانه بعضي‌ از ما فقط به يك محور توجه داريم.

محور اول تكليف ما در زندگي‌مان نسبت به هر موضوع فهم حلال و حرام خداست. حلال و حرام خدا را در اين موضوع بشناسيم و رعات كنيم. خوردني‌ها حلالي دارد، حرامي دارد. پوشيدني‌ها حلالي دارد، حرامي دارد. ديدني‌ها حلالي دارد و حرامي دارد. در آستانه‌ي بهار طبيعت هستيم. مردم رفت و آمد مي‌كنند، مهماني‌ها حلالي دارد و حرامي دارد. پوشش‌ها حلالي دارد و حرامي دارد و ما نياز داريم... هم حلال تأمين كننده‌ي نياز من و شماست. هم حرام تأمين كننده‌ي نياز من و شماست. بر همه‌ي ما سفره‌ي حلال كه تأمين كننده‌ي نياز ماست تكليف است و اينکه تجارت اخروي بشناسيم. با حرام هم مي‌توانيم تأمين كنيم. مثلاً من تشنه هستم. خداي نكرده نوشيدني حرام بخورم، نياز عطشم را تأمين كردم براي روز قيامت ولي خسارت است. كجا را آتش زدم؟

پس تكليف اول همه‌ي ما اين است كه حلال و حرام خدا را در هر موضوع بدانيم. در ازدواج بدانيم. در اقتصاد بدانيم. در سياست بدانيم. در مديريت بدانيم. در ارتباطات بدانيم. بعضي از ارتباطات حرام است. بعضي‌ها حلال است. در تجارت بدانيم. نيازي نيست كسي به ما بگويد چه حلال است و چه حرام است؟ خدا فرموده «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا» (بقره/275) خدا فرموده ما از كسي دستور نمي‌گيريم. خدا گفته تجارت سالم حلال است، آن تجارتي كه «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» (نور/37) آن تجارتي كه مانع نماز من نشود. آن تجارتي كه مانع ايمان من به قيامت نشود. اما خدا فرموده: ربا حرام است. تجارت ربوي حرام است. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» (بقره/276) ربا كمر مي‌شكند. با اقتصاد كمر شكسته به وسيله‌ي ربا چطور مي‌توانيم اقتصاد مقاومتي داشته باشيم؟

اين پيام حضرت آيت الله جوادي آملي است به همه‌ي مسؤولين و بينندگان عزيز! خوب امروز اگر ذكر خدا يك مقدار در بعضي از محيط‌هاي زندگي‌مان كمرنگ شده، احتمالش را بدهيم به خاطر راحت پخش شدن در جامعه است به شكل‌هاي مختلف. پس يك تكليف همه‌ي ما شناسايي حلال و حرام و رعايت آن در زندگي فردي خودمان است.

اگر خاطر شريف شما باشد من به همسران بزرگوار مسؤولين، به بانواني كه بيشتر بيننده‌ي برنامه‌ي ما هستند، من از همه‌ي خانم‌ها و آقايان مي‌خواهم بياييم اين را كلي‌تر كنيم. يك سؤال هر روز از هم بپرسيم. امروز صبح تا شب مواظب حلال و حرام خدا بوديم؟ «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» (بحارالانوار/ج67/ص73) يك سؤال كنيم. به خدا اگر حرام خدا در وجود ما بيايد آرام آرام وجود ما را تاريك مي‌كند و ديگر نور قرآن را نمي‌بينند. ديگر نور امام حسين را نمي‌بينند.

آقاي شريعتي: چه بسا ديگر حق هم را نشناسند.

حاج آقاي ماندگاري: نشناسم كه هيچ! حتي با آن مبارزه هم مي‌كنم. نمي‌خواهم روضه بخوانم. ولي مي‌توانم اين جمله را هم بگويم. مگر آن كسي كه با چكمه روي سينه‌ي امام حسين رفت، نمي‌دانست اين سينه، سينه‌ي چه كسي است؟ امام حسين فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَام‏» (بحارالانوار/ج45/ص8) شكم كه از حرام پر شود نور امام حسين را هم نمي‌بينند. اين تكليف اول ما است. تكليف فردي ما است. شناسايي حلال و حرام خدا در همه‌ي موضوعات زندگي.

تكليف دوم كه جاي امر به معروف و نهي از منكر اينجاست، تكليف دوم تبليغ حلال و حرام است. تبليغ كنم حلال خدا را و هشدار بدهم به حرام خدا! اصلاً رسالت پيغمبر اين است. «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً» (احزاب/45) ما دينمان را به اساتيدمان عرضه مي‌كنيم. حضرت استاد آيت الله جوادي آملي كه بعد از برنامه‌ي هفته‌ي گذشته افتخار محضرشان را داشتيم، جمع كارشناسان سمت خدا محضر آيت الله جوادي آملي رفتيم. گفتيم: آقا ما در برنامه چنين چيزهايي گفتيم. شما به من بگوييد اشتباه گفتيد، شما استاد من هستيد. شما خط‌كش من هستيد. من در برنامه عذرخواهي مي‌كنم! ايشان اينقدر زيبا فرمودند. فرمودند: اين آيه‌اي كه فرموده روز قيامت به جهنمي‌ها مي‌گويد: «أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ» (ملك/8) آيا كسي نبود كه شما را به حرام‌ها انذار بدهد؟ اين نذير منظور پيغمبر نيست. چرا؟ چون پيغمبر هم در زمان خودش، در مدينة النبي به آنهايي كه مراجعه شخصي داشتند، انذار مي‌داد و يك عده را به عمار مي‌فرمود. به مقداد مي‌فرمود، به سلمان و ابوذر مي‌فرمود. بعد الآن استاد بزرگوار، يك مرجع تقليد به من مي‌گويد. مي‌گويد: شما تك تك منذرين اين امت هستيد، هم براي مسؤولين و هم براي مردم. مگر ما چه گفتيم؟ ما گفتيم اين نگاه، كه بخواهد صدا و سيمايي كه بنا بر انديشه‌ي امام(ره) بايد يك دانشگاه عمومي باشد. اين نگاه بخواهد با تسلط تفكر نظام سرمايه‌داري خداي نكرده يك دقيقه‌اش هم اداره شود، اين نگاه منكر است. ولو من عمامه به سر بيام اين نگاه را داشته باشم. اين نگاه منكر است.

اين نگاه كه سيستم اقتصادي ما بخواهد خداي نكرده با ربا بچرخد و بخواهد تسهيلات خانمان سوز شود اين منكر است. ما مگر چه گفتيم؟ بعد حضرت استاد فرمودند: به تك تك جهنمي‌ها مي‌گويند: «أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ» ما اينجا گفيتم تا روز قيامت آنها نگويند كسي به ما نگفت. و همه‌ي كارشناس‌ها بايد بگويند. همه‌ي آنهايي كه اين آيه افتخار روي سينه‌شان است «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ» و چقدر قشنگ خدا مي‌گويد: «وَ يَخْشَوْنَهُ» فقط از خدا مي‌ترسند. «وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ» (احزاب/39) از هيچ‌كس ديگر نمي‌ترسند.

آقاي شريعتي: يعني يك وقت‌هايي ممكن است ترس مانع تبليغ شود و گفتن كلام حق.

حاج آقاي ماندگاري: بگذاريد همين‌جا يك خاطره براي شما بگويم. اينها را چون ديگر با سؤال نبوده من اينها را يادداشت كردم آوردم. آيت الله غروي كاشاني را در زمان رضاخان مي‌گيرند. مأموران امنيتي او را مي‌ترسانند. مي‌گويد: بگذاريد شما را راحت كنم. اگر مي‌خواهيد مرا بكشيد، «و اما القتل فراحه» مرا بخواهيد بكشيد، شهادت براي من راحت است. آرزوي من است. «اما السجن فاستراحة» من را در زندان بياندازيد، استراحت من است. «و اما التبعيد» بخواهيد مرا تبعيد كنيد، «والسياحة» اين گردش من است. بابا ما آخوندها عمامه‌مان را گذاشتيم، اين كفن ما است روي سر ما. از هيچ‌كس هم جز مراجع تقليد و ولي امر مسلمين حساب نمي‌بريم. از او به يك اشاره، از ما به سر دويدن! به ما فرموده: واجب شرع فراموش شده، فرياد مي‌زنيم! به هيچ‌كس هم اهانت نمي‌كنيم.

ما اعتقادمان بر اين است كه تكليف همه است، نه تكليف فقط من، نه تنها تكليف مبلغين، من امروز دارم محضر بينندگان عزيز اين بحث را مطرح مي‌كنم كه براي هر موضوعي سه مرحله تكليف دارم. يكي حلال و حرام خدا را در آن موضوع بدانم و رعايت كنم. دوم به ديگران حلال و حرام خدا را بگويم. پدر براي فرزندش نذير، مادر براي دخترش نذير مي‌شود. آدم گاهي وقت‌ها مي‌بيند. پدر و مادر همين محفل‌هايي كه در ايام عيد مي‌خواهند دور هم بنشينند، خيلي خوب است، من خواهش مي‌كنم بيايد منذر خانواده‌ي خودمان باشيم. «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ» (شعرا/214)، «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً» (تحريم/6) ما اگر نهادها و سازمان‌هاي جمهوري اسلامي را اهل خودمان نمي‌دانستيم، اگر عشيره‌ي خودمان نمي‌دانستيم، اگر عزيز خودمان نمي‌دانستيم اصلاً انذارشان نمي‌كرديم. ما انذارمان براي دشمنان يكطور است و براي دوستان يكطور ديگر است. ما انذارمان براي دوستان برادروار است، عزيزوار است. مي‌گوييم: قربان شما برويم، ما شما را اعتقاد داريم آدم‌هاي خوبي هستيد. چاپلوسي هم نكرديم. چون بعضي‌ها فكر كردند اگر ما گفتيم: مديران عزيز بسيجي هستند! ما چاپلوسي كرديم. تملق كرديم. روايت اميرالمؤمنين را براي ما خواندند كه مي‌گويند: دهان متملق را پر از خاك كنيد. ما سيره‌ي پيامبر را گفتيم. وجود نازنين پيغمبر اكرم و اهلبيت وقتي مي‌خواستند به كسي تذكري بدهند اول تأييدش مي‌كردند و خوبي‌هايش را مي‌گفتند.

در حرم امام رضا من بارها در همين برنامه گفتم. اگر مي‌خواهيم به يك خواهري بگوييم: يك مقدار حجابتان را مرتب كن، اول بگوييم: خوش به حال شما كه زائر امام رضا هستيد. من الآن به مسؤولين محترم صدا و سيما و بانك‌ها و همه‌ي مسؤولين جمهوري اسلامي مي‌گويم: خوشا به سعادت شما كه در نظام اسلامي، نظام امام زماني توفيق خدمت به اسلام و مسلمين پيدا كرديد. شهدا به حال شما غبطه مي‌خورند. به خدا شهدا غبطه مي‌خورند. چون شهدا به حسب ظاهر اين فرصت را نداشتند. شهدا در ايام هشت سال دفاع مقدس، جانشان را براي دفاع از اسلام گذاشتند، اما اينكه بنشينند با تمام سختي‌ها، با تمام فشارها، با تمام محدوديت‌ها، با تمام مشكلات يك نظام مقدسي را مديريت كنند در بخش‌هاي موجودش كه الگو براي دنيا شود، خيلي مجاهدت مي‌خواهد. ما به فرصتي كه عزيزان دارند غبطه مي‌خوريم و چون دوستشان داريم بنابر روايت اميرالمؤمنين «أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيُوبِي» (كافي/ج2/ص639) بهترين دوستان من آن كسي است كه عيب‌هاي مرا هديه كند. خوب هديه را بايد رمان‌پيچ كنيم. كادوپيچ كنيم. ما مي‌گوييم: مي‌دانيم شما پيرو خط امام هستيد، پيرو خط ولايت هستيد، اما نبايد اين اشكال‌ها باشد. مي‌دانيم محدوديت‌ها هست. اما اين اشكالات نبايد باشد. اين رسانه، اين نهادهاي فرهنگي، اين نهادهاي اقتصادي، اين فرهنگ عمومي در تراز انقلاب اسلامي نيست. ما كه حرف بدي نزديم. پس ببينيد اين امر به معروف و نهي از منكر در رتبه‌ي دوم انجام تكليف ما است.

من حتي اينطور مي‌گويم: براي تكليف فردي‌مان به ما مدال برنز مي‌دهند. براي تكليف اجتماعي‌مان مدال نقره مي‌دهند. مرحله‌ي سوم آن هم يك شعبه‌اي از امر به معروف و نهي از منكر است، مرحله‌ي سوم دفاع از دين، دفاع از حلال خدا و دفاع از حكم خدا در مورد حرام‌ها است، با جان و مالمان. اين مدال طلا دارد. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه/111) آبرويم را بگذارم. مالم را بگذارم. جانم را بگذارم.

من از مردم ممنون هستم. من اين قسمت را بدون تعارف مي‌گويم. هيچ مسؤولي به اندازه‌ي حضرت آقا و حضرت امام اعتماد به مردم نداشته و ندارد. در دين ما مي‌گويد، آيه‌اش را هم هفته‌ي قبل خواندم خدا به پيامبر فرموده: «حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» (انفال/64) اي رسول ما! خدا را باور كن. مؤمنين را هم باور كن!

آقاي شريعتي امر به معروف و نهي از منكر همگاني و دفاع همگاني كه آقا فرمودند: دفاع همچنان باقي است، بدون باور كردن مردم نمي‌شود. ما زمان جنگ، هشت سال پول نفت هم داشتيم. ولي پول نفت به ما در جبهه روحيه نمي‌داد. يك بسته‌اي از مادر روستايي كه مي‌آمد، يك دانش‌آموز روستايي كه مي‌آمد، چهار تا نان درونش بود. چهار تا انجير خشك و بادام بود. چهار تا تخم مرغ بود، حتي بچه‌ها در جبهه تكه كلامشان بود، اينها براي سي و شش ميليون پير زن است! اينها به ما روحيه مي‌داد. اين معنايش اين بود كه رزمنده‌ها شما در خط مقدم بايستيد. ما همه‌ي ملت پشت شما هستيم.

اي كاش فرصتي بشود آمار پيامك‌ها را در سايت‌هاي مجازي، در سايت سمت خدا، در روابط عمومي صدا و سيما، روابط عمومي بانك مركزي، روابط عمومي نهادها، آمار پيامك‌هاي مردم و يك مقدار خط پيامك هاي مردم را من خلاصه مي‌گويم. مسؤولين محترم مردم گفتند: ما همان مردم انقلاب و دفاع مقدس هستيم. بچه‌ي ده ساله پيامك داده است. اينكه زمان انقلاب و دفاع مقدس نبوده است. ولي در انديشه‌ي امام رشد كرده است. اينها گفتند: ما مثل همان نسل انقلاب و دفاع مقدس، شما در خط مقدم مديريت هستيد و دفاع از ارزش‌ها ما پشت شما هستيم. پشتيباني مردم را باور كنيم.

به خدا اشك آدم درمي‌آيد آقاي شريعتي. حتي ما هفته‌ي قبل يك اشاره كرديم. صدا و سيما مشكل بودجه دارد. بچه‌ها گفتند: ما حاضر هستيم پول قلك‌هايمان را بدهيم. درست من ياد جبهه افتادم! شما خط مقدم جبهه‌ي فرهنگي هستيد. الآن صدا و سيما واقعاً خط مقدم جبهه‌ي فرهنگي است و دشمن مي‌خواهد صدا و سيما را بزند و ما مي‌گوييم: انشاءالله اين دشمناني كه مي‌خواهند صدا و سيما شكست بخورد، اين آرزو را به گور ببرند. ما دوستان صدا و سيما اينقدر كنارش مي‌نشينيم و اشكالاتش را درست مي‌كنيم، رفع اشكال مي‌كنيم تا اين شجره‌ي طيبه در حد انقلاب اسلامي رشد كند، انشاءالله! در برابر اين همه ماهواره‌ها ايستاده، در برابر اين همه رسانه‌هاي ايستاده، در برابر اين همه شبكه‌ها ايستاده، به خدا دارند مجاهدت مي‌كنند. فقط من مي‌خواهم نصيحت آيت الله مشكيني را به اينها بگويم. آيت الله مشكيني(ره) وقتي رزمنده‌ها زمان جنگ آمدند ديدن ايشان، فرمود: شما اهل مجاهدت هستيد، اهل مراقبت هم باشيد. مجاهدت بدون مراقبت يك انحراف‌هاي كوچكي از درونش درمي‌آيد. ما هم همين را مي‌گوييم.

مجاهدين في سبيل الله در سيستم اقتصادي اهل مراقبت باشيد، تا اقتصاد مقاومتي به ثمر بنشيند. مجاهدين في سبيل الله در رسانه‌ها و نهادهاي فرهنگي، اهل مراقبت بيشتر باشيد. نگذاريد خداي نكرده يك عده بگويند: ما بدحجابي را از صدا و سيما ياد گرفتيم. ما رابطه‌ي دختر و پسر را از صدا و سيما ياد گرفتيم. ما تجمل و اسراف و مصرف گرايي را از صدا و سيما ياد گرفتيم. ما مي‌گوييم اينها كه منكر است، پس ببينيد جايگاه امر به معروف و نهي از منكر يك تكليف عمومي، همگاني است، ولی بيشتر بر دوش خواص، بر دوش مبلغين، بر دوش مسؤولين است و ما چه خواستيم؟ مجاهدان في سبيل الله صدا و سيما بياييد به اين برادر كوچك طلبه‌تان، من در حد شخصي خودم يك طلبه‌ي كوچك هستم. مخلص همه‌ي نوكرهاي جمهوري اسلامي و خادمان جمهوري اسلامي هستم. اما در جايگاه مبلغ هستم، مطالبه‌گر هستم. براساس قرآن، براساس روايات، براساس حرف‌هاي حضرت آقا، براساس قوانين، مطالبه مي‌كنيم. مگر در همين برنامه‌ها مطالبه‌ي نظم نشده است؟ از شهرداري‌ها، ترافيك و راهنمايي و رانندگي. مگر در همين برنامه‌ها مطالبه‌ي سلامت نشده است. مگر در همين برنامه‌ها مطالبه‌ي تسهيلات ترمينال‌ها، فرودگاه‌ها، راه‌آهن‌ها و جاهاي ديگر نشده است؟ ما در همين برنامه‌هاي معارفي داريم رعايت قوانين را مطالبه‌ مي‌كنيم.

در دين ما هركس قانون مي‌گذارد اول بايد خودش عمل كند. اميرالمؤمنين فرمود: به هرچه به شما گفتم، خودم اول عمل كردم. ما قائليم بيش از هركس ديگري، آقا به ساده‌زيستي كه به مسؤولين فرمود، خودش عمل كرد. اقتصاد مقاومتي كه آقا مي‌فرمايد، خودش از همه بيشتر عمل كرده است. ما مي‌گوييم: مسؤولين جمهوري اسلامي آنچه ما به شما گفتيم يا براساس قانون خدا بود، يا براساس قانون مصوب خودتان بود. نمي‌خواهم دوباره تكرار كنم. «كَفى‏ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً» (اسراء/14) خودتان بياييد، «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» يك طلبه هر عنواني هم مي‌خواهد به او بگوييد، بگوييد. خيلي مشكل ندارد. براي اينكه روز قيامت وقتي به شما گفتند: «أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذير» بگوييد آره به ما گفتند، ما حواسمان نبود. ولي انشاءالله اينطور نشود. ما مي‌گوييم: امر به معروف و نهي از منكر وظيفه‌ي همه‌ي ما است. وظيفه‌ي شما در حد خودت، وظيفه‌ي تصوير بردار، مجري، صدابردار، همه در حوزه‌ي خانه‌ي ما، چرا؟ چون تا ترويج حلال نشود، حلال يعني معطرات، حرام يعني خبائث، تا ترويج معطرات نشود جامعه معطر نمي‌شود.

بابا شما داريد دائم تلاش مي‌كنيد جلوي آلودگي هوا را بگيريد، جلوي آلودگي صدا را بگيريد، ما هم مي‌گوييم: جلوي آلودگي روح و روان را هم بگيريم. خداي نكرده ما مبلغ منكر نباشيم. منكر، منكر است. پيغمبر هم فرمود: دخترم، فاطمه هم خطا كند حد خدا را جاري مي‌كنم. اميرالمؤمنين فرمود: دخترم زينب هم خطا كند حد خدا را جاري مي‌كنم. از هيچ چيزي هم نترسيم. اين جايگاه امر به معروف و نهي از منكر است. ببينيد پس يك تكليف فردي داريم. يك تكليف اجتماعي داريم، يك تكليف دفاعي داريم. اين تكليف براي همه‌ است و آئين نامه‌اي و بخشنامه‌اي هم نيست. خدا تكليف همه را روشن كرده است. و من غصه مي‌خورم كه بعد از سي و پنج سال از عمر مقدس نظام جمهوري اسلامي بايد ولي امر مسلمين بيايد بگويد: اين واجب فراموش شده است. در عين حال كه سرمايه‌ي امت را داريم. امت ولايت محور، سرمايه‌ي مديران بسيجي را داريم. اما نمي‌دانم گاهي وقت‌ها چه اتفاقي مي‌افتد؟ همه‌ چي آمده است براي اينكه اتفاق‌هاي خوبي بيفتد. اما آن اتفاق خوب گاهي وقت‌ها نمي‌افتد. چون گاهي وقت‌ها از سرمايه‌هاي هم با خبر نيستيم.

آنچه كه گفتيم معروف و منكر از ديدگاه قرآن و قانون بود. اولاً امر به معروف و نهي از منكر وظيفه و جايگاهش را گفتيم. معروف و منكر را گفتيم بايد شناس باشيم. ما براساس قرآن گفتيم. ابتذال حرام است، قرآن مي‌گويد. اسراف حرام است، قرآن مي‌گويد. زياده‌روي حرام است، قرآن مي‌گويد. تأثير پذيري از كفار حرام است، قرآن مي‌گويد. تأثير پذيري فرهنگي باشد كه واويلا است. بگذاريد من آيه‌اش را براي شما بخوانم. اين آيه خيلي عجيب است. «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (مجادله/22) خدا نكند آنهايي كه مي‌گويند: ما ايمان به خدا و رسول داريم مودت نسبت به دشمنان خدا و رسول داشته باشند. تأثير پذيري فرهنگي از دشمنان خدا نتيجه‌ي مودت آنها نيست كه ما بياييم اين رسانه را، اين دانشگاه را مدل آنها اداره كنيم؟ من يكبار به يكي از مديران بسيجي صدا و سيما گفتم. دستش را مي‌بوسم چون دوستش دارم. گفتم: اين چه سنتي است كه در بعضي از برنامه‌ها، كارشناس زن مي‌گذاريد، مجري مرد. كارشناس مرد مي‌گذاريد، مجري زن! قربانت شوم اين گناه است. چون بايد چشم در چشم هم نگاه كنند. گفت: اين عرف رسانه در دنياست. گفتم: اين جواب را روز قيامت بدهي قبول است؟ ما كه نبايد از آنها خط بگيريم، ما مي‌خواهيم الگو شويم. ما مي‌خواهيم تمدن ساز شويم. ما مي‌خواهيم بستر ساز آن يار سفر كرده باشيم. نمي‌شود ما اينطور باشيم. ما اين منكر را گفتيم، منكر از ديدگاه قرآن! نه از ديدگاه قانون. پس ما معروف و منكر شناس هم هستيم. شيوه‌ي ما هم شيوه‌ي اسلامي بود. اول تأييد كرديم. اول خوبي‌هايشان را گفتيم. اول زيبايي‌هاي فكر و خدمتي و جايگاهي‌شان را گفتيم، اين هفته هم گفتيم، والله من اينها را خط شكنان جبهه‌ي مديريت در نظام مقدس جمهوري اسلامي مي‌دانم. به حالشان غبطه هم مي‌خوريم. بعد اشكال‌ها را گفتيم. چون دوستشان داريم. چون «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا» را خدا فرموده است. اينها اهل ما هستند، اينها نااهل نيستند. اينها عشيره‌ي ما هستند. «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ» (شعرا/214) و حتي از خودمان شروع كرديم.

يك سري پيا‌م‌ها آمد كه آقا دكورتان را هم شما يك مقدار تجملي كرديد. آقا دكور يك برنامه، طبيعتاً بايد تنوع داشته باشد. نمي‌خواهم توجيه كنم. چرا بعضي فكر مي‌كنند اگر دين به ما گفته زاهد باشيد، يعني شلخته راه برويد. نه ما بايد تميز باشيم. زيبا باشيم، مقبول باشيم، اسراف نكنيم.

من به بينندگان عزيز مي‌گويم. براي تغيير اين دكور سي ميليون تومان بودجه در نظر گرفته شده است. اين‌ها فقط يك رنگ با يك سليقه كردند، با يك تفكر، با پنج ميليون تومان دكور به اين قشنگي را تحويل دادند. حدود پنج ميليون تومان! اين يعني صرفه‌جويي! مي‌توانستند هم سي ميليون خرج كنند، هيچكس هم به آنها ايراد نمي‌گرفت. به كت و شلوار شما ايراد گرفتند. من سن شما را هم سؤال كردم كه خلاف نگويم. خوب شما 32، 33 ساله هستيد. معمولاً آدم‌ها از بين بيست سالگي تا سي سالگي خيلي قيافه‌شان تغيير نمي‌كند. من شنيدم شما عكسي را هم همراه خودتان آورديد، از ده سال قبل، آدم منظمي بوديد. آدم لباس نگهدار بوديد. بعضي از بچه‌ها لباس پاره كن هستند. مي‌بيند اين لباسش جنسش خوب است، قيچي‌اش مي‌كند. به بابايش مي‌گويد: يكي ديگر بخر! شما لباس نگهدار بوديد، عكسي را نشان داديد براي يك برنامه‌ي ده سال قبل، لباسي را در آن پوشيده بوديد كه همين چند روز پيش پوشيديد. مردم هي مي‌گويند. ايشان از ده سال قبل هرچه كت و شلوار و پيراهن خريده تميز نگه داشته است. اينكه اشكالي ندارد. خدا پدر و مادرتان را بيامرزد. پس ببينيد ما بعضي‌ وقت‌ها مي‌خواهيم بگوييم: ما از خودمان شروع كرديم توجيه هم نمي‌كنيم. من به خيلي‌ها گفتم، اگر بدانم آقاي شريعتي دارد اسراف مي‌كند، تهيه‌ كننده دارد اسراف مي‌كند، هيچ قوم و خويشي با هيچ‌كس نداريم. عقد اخوت هم با كسي نبستيم. مي‌ايستيم تذكرمان را هم مي‌دهيم.

پيغمبر به اباذر فرمودند: زهد اين نيست كه دنيا را در دستت نداشته باشي. زهد اين است كه دنيا در دلت نرود. زهد اين نيست كه حتماً جامه‌ات پاره باشد، زهد اين است كه به جامه‌ات دل نبندي. به پستت دل نبندي. و الا انسان اگر كه «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُم‏» (بقره/57) خوب هم بخورد. خوب هم بپوشد. تميز هم راه برود. ولي پنجاه تا كت و شلوار امسال نرود بخرد، سي تا كت و شلوار نرود بخرد بگويد: از هر رنگش ديدم خوشم آمد. خوب اين اسراف است. ولي در سالها نگه داشته است. پس ببينيد ما از خودمان هم شروع كرديم. به دكور اينجا گير داديم. به آقاي مجري گير داديم. اگر كسي هم اشكالات مرا سرا پا اشكال را هم بگويد، روي چشم‌هايم مي‌گذارم و دستش را مي‌بوسم. ما چون خودمان را جزو خانواده‌ي صدا و سيما هم مي‌دانيم، ما ده بيست سال است مهمانشان هستيم، انشاءالله كه توفيق پيدا كنيم و باز هم بتوانيم انجام وظيفه كنيم، صدا و سيما را هم گفتيم. جمهوري اسلامي را از خود مي‌دانيم كه گفتيم. بگذاريد من طلبه بگويم، آن طرف آبي‌ها نگويند. آنها با نيش مي‌گويند، ما با نوش مي‌گوييم.

باور كنيد من هم امروز هم چهارشنبه‌ي قبل ديدن يكي از مديران رفتم. امروز هم ديدن يكي از مديران رفتم. گفتم: باور كنيد ما دست و صورت شما را مي‌بوسيم، چون مي دانم با چه سختي داريد مجاهدت مي‌كنيد. مي‌دانم الآن از فرمانده‌ي گردان جنگ سخت‌تر است. مي‌دانم اين اتفاق دارد مي‌افتد، ولي ما را هم عاشق خودتان بدانيد. دلسوز خودتان بدانيد، و بدانيد كه ما از ته دل براساس قرآن اين را به شما مي‌گوييم، كه وقتي روز قيامت گفتند: «أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ» هيچ بهانه‌اي نباشد. البته انشاءالله جزء آنها نيستند كه اين مخاطب قرار بگيرند، اين مخاطب براي آدم‌هاي بد بد است. انشاءالله جز آنها نباشيم.

باز هم مي‌گوييم، امر به معروف و نهي از منكر چيزي نيست كه امروز باشد و فردا نباشد. خدا كند كه همه‌ي مردم ما در همه‌ي حالاتشان آمر به معروف باشند و ناهي از منكر باشند و يقين هم بدانند اثر مي‌گذارد. اولين اثرش روي خودم است كه تكليفم را انجام بدهم. دومين اثر روي بغل دستي من است كه دارد از من درس مي‌گيرد. سومين اثر روي مخاطب است كه اينقدر بگوييم كه آخر انشاءالله اثر كند. و من نويد را هم به بيننده‌هاي عزيز مي‌گويم. مسؤولين خدمتگزار صدا و سيما خيلي‌هايشان به ما گفتند: آقا تذكراتي كه داديد، روي چشم‌هاي ما. هم مدير محترم در اين افق رسانه‌ي جديد فرمودند. از تذكرات برنامه‌هاي معارفي به ويژه سمت خدا استقبال مي‌كنم و قطعاً رويش فكر مي‌كنيم. هم مديران شبكه‌ها به بنده نويد دادند، گفتند: جداً از تذكرات شما استقبال مي‌كنيم. قطعاً هم رويش فكر مي‌كنيم و انشاءالله جامه‌ي عمل بپوشد. ما هم به آنها گفتيم، عمل نكنيد باز هم تذكر مي‌دهيم. با هيچ كس تعارف نداريم.

آقاي شريعتي: حكايت همان سؤال امر به معروف تا چه زمان است؟

حاج آقاي ماندگاري: ما تا موقعي كه زنده هستيم مي‌خواهيم وظيفه‌مان را انشاءالله انجام بدهيم. مگر اينكه عزرائيل سراغ ما بيايد و يك اتفاق ديگري بيفتد. البته آن موقع در وصيت نامه‌مان هم مي‌نويسيم.

آقاي شريعتي: انشاءالله خدا شما را حفظ كند و خداوند به شما و همه‌ي آنهايي كه دلسوزانه دغدغه‌ي دين دارند، توفيق بدهد و سلامتي. بعد از بحث چهارشنبه‌ي هفته‌ي گذشته پيام‌هاي بسيار بسيار مثبتي را داشتيم كه واقعاً من خودم از خواندن آنها لذت مي‌بردم. حالا اگر شما هم مي‌خواهيد بخشي از آنها را ببينيد، مي‌توانيد به سايت ما مراجعه كنيد، در بخش تالار ايده‌ها، جمعيت‌ها و تشكل‌ها و حتي افرادي كه واقعاً ما نمي‌شناسيم. ايده‌هاي خيلي خوبي را مطرح كردند در اقامه‌ي معروف و من فكر مي‌كنم براي همه‌ي ما لازم است كه انشاءالله اين راهكارها را بدانيم و از تجربيات ديگران استفاده كنيم، samtekhoda.tv3.ir تالار ايده‌ها، شما مي‌توانيد به اين آدرس برويد و نظرات دوستان را ببينيد. سر بزنيد و حتي خودتان هم اگر نظري داريد، نظرتان را آنجا بگذاريد و ديگران استفاده كنند. به محضر قرآن كريم مشرف شويم. صفحه‌ي 27 مصحف شريف قرار روزانه‌ي امروز ما است، از جزء دوم قرآن كريم آيات 177 تا 181 سوره‌ي مباركه‌ي بقره در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود. برمي‌گرديم همراه شما به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.

«لَّيْسَ الْبرَِّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَاكِنَّ الْبرَِّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ الْكِتَابِ وَ النَّبِيِّنَ وَ ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ‏ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبىَ‏ وَ الْيَتَامَى‏ وَ الْمَسَاكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائلِينَ وَ فىِ الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتىَ الزَّكَوةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَ الصَّابرِِينَ فىِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ(177) يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فىِ الْقَتْلىَ الحُْرُّ بِالحُْرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنثىَ‏ بِالْأُنثىَ‏ فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شىَ‏ْءٌ فَاتِّبَاعُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَالِكَ تخَْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى‏ بَعْدَ ذَالِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ(178) وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(179) كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيرًْا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلىَ الْمُتَّقِينَ(180) فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سمَِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلىَ الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سمَِيعٌ عَلِيمٌ(181)»

ترجمه آيات:

«نيكى آن نيست كه روى خود به جانب مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب خدا و پيامبران ايمان آورد. و مال خود را، با آنكه دوستش دارد، به خويشاوندان و يتيمان و درماندگان و مسافران و گدايان و دربندماندگان ببخشد. و نماز بگزارد و زكات بدهد. و نيز كسانى هستند كه چون عهدى مى‏بندند بدان وفا مى‏كنند. و آنان كه در بينوايى و بيمارى و به هنگام جنگ صبر مى‏كنند، اينان راستگويان و پرهيزگارانند. (177) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، درباره كشتگان بر شما قصاص مقرر شد: آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن. پس هر كس كه از جانب برادر خود عفو گردد بايد كه با خشنودى از پى اداى خونبها رود و آن را به وجهى نيكو بدو پردازد. اين حكم، تخفيف و رحمتى است از جانب پروردگارتان و هر كه از آن سرباز زند، بهره او عذابى است دردآور. (178) اى خردمندان، شما را در قصاص كردن زندگى است. باشد كه پروا كنيد. (179) هر گاه يكى از شما را مرگ فرا رسد و مالى بر جاى گذارد، مقرر شد كه درباره پدر و مادر و خويشاوندان، از روى انصاف وصيت كند. و اين شايسته پرهيزگاران است. (180) پس هر كس كه آن وصيت را بشنود و آن گاه دگرگونش سازد، گناهش بر آن كسى است كه آن را دگرگون ساخته است. خدا شنوا و داناست. (181)»

آقاي شريعتي: اللهم صل علي محمدٍ و آل محمد و عجل فرجهم. شايد خيلي فرصت نداشته باشيم. حاج آقاي ماندگاري يكي از دوستان من را ديد. گفت: چيزي كه از برنامه‌ي شما براي من بسيار جالب است همدلي كارشناسان شما در برنامه‌ي سمت خداست. اين را گفتم كه بگويم: الآن حاج آقاي حسيني عزيز پشت خط ما است. من صميمانه خدمت ايشان سلام عرض مي‌كنم. خيلي خيلي خوش آمديد به سمت خدا حاج آقاي حسيني.

حاج آقاي حسيني: سلام عليكم و رحمة الله. من با عرض و سلام و ارادت خالصانه به همه‌ي بينندگان عزيز و مهمان عزيز شما و جنابعالي جناب آقاي شريعتي، مجري دوست داشتني. خواستم يك مطلبي را عرض كنم كه ديروز هم فرصت نشد و آن اينكه مطالبي را كه هفته‌ي گذشته و اين هفته در برنامه مطرح شد، خوب مطالبه‌ي همه‌ي عزيزان كارشناس هست. اميدواريم كه رسانه‌ي ملي هم به اين مسأله توجه جدي‌تري داشته باشد. خوب مي‌دانيد مسأله‌ي بانك‌ها واقعاً يكي از مشكلات جدي مردم ما است. خوشبختانه اخيراً هم توجه خوبي به اين مسأله شده است. لابد در خبرها شنيديد هفته‌ي گذشته نمايندگان محترم مجلس خبرگان در ديدار با مقام معظم رهبري اين مسأله را مطرح كردند. رسانه‌ي ملي هم مي‌تواند در اين زمينه قدم بزرگي بردارد. خوب است من همين‌جا باز يادآوري كنم. در حقيقت يك تبريكي بگويم به مديران محترم همين شبكه‌ي خودمان، شبكه‌ي سه. در خبرها لابد ديديد در نظرسنجي اخير در بين همه‌ي شبكه‌ها پر بيننده‌ترين شبكه همين شبكه معرفي شد. آن هم با فاصله‌ي زياد با باقي شبكه‌ها. چقدر خوب است از اين فرصت براي پرداختن به مشكلات اين مردم خوب استفاده كرد.

همين ديروز آقاي شريعتي شما شاهد بوديد بعد از برنامه يكي از مخاطبين آمده بود در محل ضبط برنامه مطالبي مي‌گفت، كه جداً جگر آدم مي‌سوخت. به خاطر يك وام 150 ميليون توماني چه بلايي بر سر خانه‌ي سه ميليارد توماني‌اش درآورده بودند. مخصوصاً كه مي‌دانيد در اين مسأله مؤسسات خصوصي روي بانك‌ها را واقعاً سفيد كردند و من واقعاً اينجا هشدار مي‌دهم. ايشان يك مطلبي را مي‌گفت، من نمي‌دانم بگويم يا نه؟مي‌گفت: من ديگر الآن تمايل به زيارت قبور ائمه ندارم. چون اين مؤسسه‌اي كه اين بلا را بر سر من آورده، نام اهل بيت را روي خوش گذاشته است. يك روزي گفتيم كه اگر ما مي‌خواهيم خلافي هم داشته باشيم، دزد مال مردم باشيم. دزد دين مردم نباشيم. خوب اين مطلب و همان مسأله‌ي تبليغات رسانه كه اين هفته و هفته‌ي پيش اشاره شد، در همان نامه‌اي كه عده‌اي از كارشناسان به مدير محترم رسانه‌ي ملي نوشتند، امضاء كردند، تقاضا كردند كه اين مسأله پيگيري شود. حاج آقاي ميرباقري، حاج آقاي عالي، حاج آقاي فرحزاد، جناب آقاي دكتر رفيعي، جناي آقاي عباسي كه كارشناس برنامه‌ي گلبرگ هستند و من هم كه كوچكترين همه‌ي اين عزيزان هستم، اين نامه را نوشتند، امضاء كردند، خود حاج آقاي ماندگاري اميدوارم رسانه‌ي ملي هم بيشتر در آن نامه نوشته شده كه مخصوصاٌ پيشنهاد شده چه مانعي دارد كه شما كه در برنامه‌هايتان هر هفته موضوعات اجتماعي، سياسي را در مناظرات مطرح مي‌كنيد، به اين دو موضوع هم در مناظرات پرداخته شود. البته به من اجازه بدهيد در پايان يك شوخي هم با عزيز دلمان حاج آقاي ماندگاري داشته باشم و آن اينكه نيازي نيست شما ديگر آماده‌ي شهادت و تبعيد و اين چيزها باشيد، نه يك مسأله‌ي امر به معروف است و همه مشتاق اين هستند كه معروف را بشناسند، پيدا كنند، پيگيري كنند، ما خيلي هم دلمان سوخت براي آقاي شريعتي با اين مسأله‌اي كه راجع به لباس ده ساله‌شان فرموديد. اميدوارم كه بينندگان جبران كنند. اين روزها يك برنامه‌اي هست كه بهترين مجري، ما كه رأي داديم و شماره‌ي 25 را پيامك كرديم براي بهترين مجري. جناب آقاي شريعتي اميدواريم كه موفق باشند و اين راه را به خوبي ادامه بدهند. عذر مي‌خواهم كه مزاحم شما شدم.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group