شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

93-04-18-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری- سيره امام حسن مجتبي(ع)
برنامه سمت خدا


موضوع برنامه: سيره امام حسن مجتبي(ع)


كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري


تاريخ پخش: 93/04/18

بسم الله الرحمن الرحیم


و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین

وزش‌هاي شگفتي است در اين سمت، سحرها *** سبوح است برآريد از اين پنجره سرها

كه گسترده در اين سو ورق مسحف شب بو *** در اين باغ سحرخيز حديث است و خبرها

در اين سو تپش باغچه با ورد سحرگاه *** در آن سو، وزش نافله از كوه و كمرها

گل انداخته ماه رمضان بر همه شهر *** گشوده است شبانگاه بر اين ميكده درها

شب قدر خدا دست تكان داده، ببينيد *** كه روح القدس آنجا به زمين ريخته پرها

دلم هم نفس سيد آيينه فروشي است *** كه همسايه‌‌اش ابليس، كه همدوش شررها

مرا گفت چهل بار بگو: صل علي عشق! *** مرا گفت همين ذكر سلوك هست و سفرها

مردّف بسراييد به آهنگ حجازي *** غزل مهر نماز است در اين سُكر سحرها

 

آقای شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی بیننده‌های خوبمان، خانم‌ها و آقايان، نماز و روزه‌هايتان قبول باشد. به سمت خداي امروز خوش آمديد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله.

حاج آقای ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحيم، و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. من هم عرض سلام و ادب خدمت بينندگان عزيز دارم و پيشاپيش ميلاد با سعادت سبط النبي، كريم اهل‌بيت امام حسن مجتبي (س) تبريك مي‌گوييم. تقاضاي عاجزانه دارم از تمام كساني كه صداي حقير را مي‌شنوند كه همه با هم دعاي سلامت حضرت را تلاوت كنيم. [دعاي فرج]

آقای شریعتی: در اين ايام پر خير و بركت كه در آستانه ميلاد امام حسن مجتبي هستيم، امروز رنگ و بوي برنامه ما رنگ و بوي امام حسن مجتبي را خواهد داشت و مزين و منور به نام و ياد ايشان خواهد بود.

حاج آقای ماندگاري: امروز به اين اميد از امام مجتبي مي‌گويم كه يقين دارم هم خدا، هم رسول خدا، هم فاطمه زهرا و هم اميرالمؤمنين و هم همه اهل‌بيت و امام زمان(ع) آن مجلسي كه ذكر و نام امام حسن مجتبي در آن باشد را خيلي دوست دارند. مخصوصاً با رواياتي كه از رسول الله و حضرت زهرا(س) نقل شده كه هركس نام حسن را ببرد، ذكر حسن را داشته باشد، حتي در مصيبت حسن هم گريه كند، خيلي پاداش‌هاي قشنگي را وجود اهل‌بيت(ع) ضمانت كردند، به دليل اينكه وجود نازنين حضرت امام حسن مجتبي غريب هستند. در ماه مهماني خدا و در اين ايام كه ولادت كريم اهل‌بيت هست، ما هم مأموم اين امام هستيم، مأموم امام يعني شبيه امام حركت كردن. اقتدا به معني شباهت است. در دنيا وجود نازنين امام مجتبي هست. در آخرت هم انشاءالله وجود نازنين امام مجتبي باشد، بعضي‌ها فكر نكنند اگر امامشان امام مجتبي باشد، ديگر روز قيامت با امام حسين نيستند. اينها همه با هم هستند! هركس بخواهد با امام حسين باشد، حتماً بايد امام حسن، امام جواد، امام رضا و با همه اهل‌بيت(ع) باشند. اگر مي‌خواهيم بنا به آيه قرآن روز قيامت هم با اين وجودهاي نازنين باشيم، «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏» (اسراء/71) روز قيامت دهان‌هاي ما را مي‌بندند. «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِم‏» (يس/65) با دهانمان نمي‌توانيم بگوييم: امام اول علي، امام دوم حسن، امام سوم حسين تا امام دوازدهم را بگوييم! و خوشحال باشيم از اينكه روز قيامت دوازده امام را بلد هستيم. نه! روز قيامت دهان‌هاي ما را مي‌بندند. از اعمال ما و زندگي ما نگاه مي‌كنند امام ما چه كسي بوده است؟! زندگي ما شبيه هركس باشد، او امام ما است. براي همين در برنامه‌ها اينقدر تأكيد داريم ببينيم خوراك ما شبيه كيست؟ پوشاك ما شبيه كيست؟ ازدواج‌هاي ما شبيه چه كسي است؟ ارتباط و اقتصاد و سياست و فرهنگ ما شبيه چه كسي است؟ نمي‌شود كه انسان 90 درصد زندگي‌اش شبيه ديگران باشد ولي ادعا كند امام من امام مجتبي(ع) است.

من نمي‌خواهم راجع به امامت امام مجتبي صحبت كنم. مي‌خواهم در مورد پنج شباهت صحبت كنم. هركسي بيايد در اين پنج شباهت به خودش نمره بدهد. «كَفى‏ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً» (اسراء/14) من از اين آيه خيلي نگران هستم. اگر روز قيامت خداوند نامه اعمال ما را دست خودمان بدهد و بگويد: نمره بدهيد، چه كنيم؟ پنج ويژگي را اشاره مي‌كنم كه اين ويژگي‌ها در امام ما نمره صد دارد. من به عنوان مأموم امام حسن مجتبي(ع) چه نمره‌اي دارم؟

1- اولين ويژگي وجود نازنين امام حسن مجتبي(ع) كرم حضرت است. كريم اهل بيت است. بعضي‌ها به كساني كه ما را تحويل مي‌گيرند لطف مي‌كنيم. من پدر به بچه‌ام مي‌گويم: به حرف من باش، تا عيدي به تو بدهم! آقا به خانم، اوستا به شاگرد، مدير به كارمند، معمولاً به كسي كه خوب گوش مي‌كند، كسي كه ضوابط را رعايت مي‌كند، پاداش مي‌دهند. خدا هم همينگونه است. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13) كرم يك چيز ديگري است. كرم را از امام مجتبي ياد بگيريم. امام مجتبي عبد صالح خداست. كرم خدا خيلي بالاتر از عدلش است. لذا هميشه به خدا مي‌گوييم: «عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك» خدا بخواهد با عدلش با ما رفتار كند، خيلي اوضاع ما خراب مي‌شود.

امام حسن مجتبي به چه كساني كرم مي‌كرد؟ 1- مرد شامي در كوچه‌هاي مدينه راه مي رفت. وقتي به او گفتند: او حسن بن علي است. جلوي امام حسن(ع) آمد و شروع به جسارت كرد. به حضرت و پدر بزرگوارشان جسارت كرد. الآن كسي يك چيزي به ما بگويد، به ما بر بخورد، مي‌خواهيم پدرش را درآوريم. شايد دور و اطرافيان حضرت خواستند اين مرد را ادب كنند. حضرت جلويشان را گرفتند. با روي گشاده، نه با منت! كرم امام حسن(ع) نشأت گرفته از كرم خداست. در دعاي ماه رجب خوانديم «و رزقك مبسوطا لمن عصاك» آن كسي كه خراب مي‌كند، تو به او لطف مي‌كني. آن كسي كه بد است به لطف تو نياز دارد.

در حرم امام رضا كه معتكف بودند گفتم: امام رضا به كسي كه مريض‌تر است بيشتر لطف دارد. حتماً لازم نيست مريضي جسم باشد، مريضي روح بدتر است. امام حسن مجتبي بيشتر دوست دارد به آن كسي كه مي‌خواهد اظهار دشمني كند، كرم كند. مي‌گويد: اين بيشتر به كرم نياز دارد كه در خانه خدا نمك‌گير شود.

هرچه آن مرد جسارت كرد، حضرت بنابر نقل فرمودند: ظاهراً در شهر غريب هستي؟ خانه نداري، خانه‌ي من در خدمت تو باشد. غذا نخوردي، سفره ما آماده پذيرايي از تو است. مركب نداري، به تو مركب مي‌دهيم. پول نداري، پول مي‌دهيم. باور كنيد زمين از شرمندگي زير پاي اين مرد دهان باز كرد! تمام وجود اين فرد عرق شرم شد. به قدم‌هاي امام مجتبي افتاد. ببينيد كرم چه مي‌كند؟ دشمن خدا را به عبد خدا تبديل كرد؟ كدام كرم ما اينگونه بوده است؟ من كجا به يك نفر محتاج اينگونه كمك كردم؟ آن كسي كه تركش خورده شيطان است و محتاج لطف است. اينطور زيبا كرم كردم كه او عبد خدا شود. مرد بلند شد و گفت: يابن رسول الله! امروز بنا بر تبليغات سويي كه در شام كرده بودند، از شما و پدر شما متنفر بودم. ولي از اين لحظه به بعد كسي محبوب‌تر از شما در ذهن من نيست. پدر و مادرم به قربانت! كرم امام محتبي را ببينم. اينكه به عزيزانم كرم كنم طبق قاعده است. آن كسي كه به من لطف ندارد و مي‌خواهد مرا اذيت كند، من به او كرم كنم نه از باب تشويق گناه، فقط به خاطر اينكه از سفره اهل بيت نمك گيرش كنم كه برگردد.

سيد مهدي قوام(ره) از منبري‌هاي معروف تهران در دهه 30 بود. در محله لاله‌زار تهران كه آن زمان محله‌ي آلوده‌اي بود، منبر مي رفت. هديه‌اي به او مي‌دهند، پاكت را در جيبش مي‌گذارد و به يكي از زنان بدكاره مي‌دهد. همه تعجب مي‌كنند. آ سيد مهدي قوام، دنبال اين آدم آلوده مي رود. به آن زن مي‌گويد: تو چقدر نياز داري كه هر شب خودت را در اين وضعيت قرار مي‌دهي و خود فروشي مي‌كني؟ پاكت را از جيبش درمي‌آورد، مي‌گويد: اين چهارصد تومان است. اين پول براي ده شب تو است، بيا به احترام مادرم زهرا ده شب گناه نكن. اين كرم چه مي‌كند؟ زن بدكاره را كه هيچكس امروز شايد به او نگاه هم نكند، اين زن با گريه برمي‌گردد و مي‌گويد: سيد! پولت را در جيبت بگذار. نام حضرت زهرا را آوردي، گناه را كنار مي‌گذارم. اين زن با گريه مي‌رود، نقل كردند كه اين زن خوب شد و توبه كرد و معلم قرآن شد. بياييم در اين مدل كرم‌ها مريد امام حسن شويم. اگر نمره كرم امام حسن صد است، نمره كرم ما چند است؟ كه وقتي يك كمك مي‌كنيم چقدر از آن طرف انتظار داريم. اين يك ويژگي امام حسين مجتبي است.

ما به اقوامان كمك نمي‌كنيم، چه برسد به دشمنانمان. شهيد رجايي بعد از انقلاب، با شخصي كه او را شكنجه مي‌كرده، مواجه شد. حتماً آن شخص شكنجه‌گر با خود گفته: ديگر تمام شد. الآن مرا مي‌گيرند و مي‌كشند! آقاي رجايي بهتر از هر ارباب رجوع ديگري با او برخورد مي‌كند و به روي او نمي‌آورد. اين كرم شبيه كرم امام حسن است. ما فقط نبايد از مالك اشتر بگوييم كه وقتي سربازي به او جسارت كرد، مالك اشتر به مسجد رفت و نماز خواند و براي او دعا كرد. ما امروز در جامعه‌مان بايد از اين كرم‌ها داشته باشيم. تا پيرو واقعي امام حسن مجتبي شويم. در روز تولد امام حسن خيلي از نانوايي‌ها نان مجاني مي‌دهند. اين يكي از كرم‌هاي امام حسن است. اطعام مي كنند، خيلي خوب است. ولي در دايره‌ي اطرافمان نگاه كنيم، ببينيم آنهايي كه ما را تحويل نمي‌گيرند، شايد گرفتار باشند.

فقيري سراغ امام حسن آمد، عرض كرد آقا دشمني به من حمله كرده، به صغير و كبير رحم نمي‌كند. حضرت فرمودند: دشمن چه كسي است؟ گفت: فقر است. حضرت به خادمشان فرمودند: برو هرچه در خانه داري بياور. دست فقير را گرفتند، فرمودند: دوباره اين دشمن به تو حمله كرد، در خانه مرا رها نكني. ولي ما به يكي دو زار كمك مي‌كنيم، مي‌گوييم: دفعه بعد اينجا پيدايت نشود. اين كرم، كرم امام حسن است.

خدا بر درجات شهيد حاج خليل كريمي بيافزايد. كاردار سفارت ايران در عراق بود. خانمش نقل مي‌كند هركسي سراغ ايشان آمد، دستش را دراز كرد، دست ايشان را رد نكردند. به ايشان گفتند: احتمال نمي‌دهيد، دروغ بگويند؟ گفت: مگر من و تو به خدا دروغ نمي‌گوييم. خدا آبروي ما را مي‌برد؟

جواني را در حرم امام رضا ديدم، جواني براي كمك به سمت او آمده بود. شكل و ظاهرش مثل معتادها بود. هي دوستش به او تنه زد كه كمكش نكن. اين جوان هم كمك كرد. وقتي او رفت، گفت: مگر نفهميدي معتاد بود؟ چرا كمكش كردي؟ گفت: مگر امام رضا من و تو را نمي‌شناسد؟ چرا ما را راه داد؟ وقتي كريم ما را راه داده، كمي كرم به خرج بده. كمي كرم‌مان را امام حسن مجتبايي كنيم.

ويژگي دوم وجود نازنين امام حسن خلق خوش ايشان است. پيغمبر اكرم در روايتي فرمودند: اگر همه زيبايي را در يك شخصيت خلاصه كنيم، نامش حسن است. اگر بخواهم از خلق خوش امام حسن بگويم، همين يك چشمه كافي است كه جعده همسر و قاتل حضرت است. با سعايت‌هايي كه انجام شد، آماده شد به حضرت زهر بدهد. با وجود اينكه حضرت به او جفايي نكرده بود. وقتي هم زهر را داد، خيلي پشيمان شد. حضرت فرمودند: تو كار خودت را كردي، اما از اينجا دور شو، كه اگر برادران من بيايند، معلوم نيست تو را ببخشند و رهايت كنند. يعني خلق خوش به قاتل خودش هم لطف مي‌كند و او را در مسيري قرار مي‌دهد كه بتواند جان خودش را نجات بدهد. حتي بنا بر نقلي فرمودند: من چه بدي با تو كردم كه تو اينگونه با من رفتار كردي؟ ما با زن و بچه‌اي كه عاشق ما هستند، اينگونه برخورد مي‌كنيم؟ خلق خوش امام حسن با خانواده، با بچه‌ها، با زير دست‌ها، با همسايه‌ها، با ارباب رجوع و مشتري چطور بود؟ گاهي در خيابان‌هاي ما به اندك اشاره‌اي دعوا ايجاد مي‌شود. اين در شأن نظام جمهوري اسلامي و كشور امام زمان و كشور امام حسن مجتبي است. خلق خوش اين است كه اگر او حرفي زد، تو به يك تبسم جواب او را بده. به امام حسن جسارت كردند، امام حسن تبسم كرد.

ويژگي سوم ياد مرگ در وجود امام حسن و زندگي‌شان بود. اينكه وجود نازنين امام حسن به همه ما مي‌گويد: شما مسافر هستيد. مسافر هميشه حوايش به ساك سفرش هست. مسافر به مسافرخانه دل نمي‌بندد. كسي از امام حسن سؤال كرد: آقا جان! چرا ما از مرگ مي‌ترسيم؟ حضرت فرمودند: معمولاً كسي بخواهد از خانه‌ي خراب به خانه آباد برود، خوشحال است. برعكس شود، ناراحت است. حضرت فرمودند: چون شما دنيايتان را خيلي آباد كرديد، آخرتتان را خيلي خراب كرديد، از انتقال از خانه آباد به خانه خراب ناراحت هستيد. پدر بزرگوارشان فرمودند: دو چيز را فراموش نكن، خدا و مرگ را فراموش نكن. دو چيز را هم فراموش كن كه در وجود امام حسن خيلي قشنگ است. يكي بدي كه ديگران به تو كردند، را فراموش كن. يكي هم خوبي كه تو به ديگران كردي. اين را هم فراموش كن كه منت نگذاري. بدي‌هاي ديگران را فراموش كن، به رويشان نياوري، خوبي‌هاي خودت را فراموش كن، منت نگذاري. بارها گفتيم كه خدا و پيغمبر و اهل‌بيت چيزي براي ما كم نگذاشتند. ولي نمي‌دانم چرا ما همت نداريم. گوش شنوا نداريم.

آقاي شريعتي: رسول خدا در بين مردم نشسته بودند، فرمودند: اي مردم! دلهاي شما همانند آهنگ زنگ مي‌زند. يك نفر بلند شد و گفت: اگر آهنگ زنگ بزند، مي‌توانيم آن را جلا بدهيم. اگر دلمان زنگ زد چه كنيم؟ حضرت فرمودند: جلاي دلهاي زنگار بسته يا مرگ و خواندن آيه‌هاي قرآن است. صفحه 137 مصحف شريف، آيات 74 تا 81 سوره مباركه انعام در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود. باز مي‌گرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.

«وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ ءَازَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْنَامًا ءَالِهَةً إِنىّ‏ِ أَرَئكَ وَ قَوْمَكَ فىِ ضَلَالٍ مُّبِينٍ(74) وَ كَذَالِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ(75) فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الاَْفِلِينَ(76) فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئنِ لَّمْ يهَْدِنىِ رَبىّ‏ِ لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ(77) فَلَمَّا رَءَا الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ هَاذَا أَكْبرَُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَقَوْمِ إِنىّ‏ِ بَرِى‏ءٌ مِّمَّا تُشرِْكُونَ(78) إِنىّ‏ِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِْكِينَ(79) وَ حَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَ تحَُجُّونىّ‏ِ فىِ اللَّهِ وَ قَدْ هَدَئنِ وَ لَا أَخَافُ مَا تُشرِْكُونَ بِهِ إِلَّا أَن يَشَاءَ رَبىّ‏ِ شَيًْا وَسِعَ رَبىّ‏ِ كُلَّ شىَ‏ْءٍ عِلْمًا أَ فَلَا تَتَذَكَّرُونَ(80) وَ كَيْفَ أَخَافُ مَا أَشرَْكْتُمْ وَ لَا تخََافُونَ أَنَّكُمْ أَشرَْكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنزَِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَنًا فَأَىُّ الْفَرِيقَينْ‏ِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(81)»

ترجمه آيات:

«و ابراهيم پدرش آزر را گفت: آيا بتان را به خدايى مى‏گيرى؟ تو و قومت را به آشكارا در گمراهى مى‏بينم. (74) بدين سان به ابراهيم ملكوت آسمانها و زمين را نشان داديم تا از اهل يقين گردد. (75) چون شب او را فروگرفت، ستاره‏اى ديد. گفت: اين است پروردگار من. چون فرو شد، گفت: فرو شوندگان را دوست ندارم. (76) آن گاه ماه را ديد كه طلوع مى‏كند. گفت: اين است پروردگار من. چون فروشد، گفت: اگر پروردگار من مرا راه ننمايد، از گمراهان خواهم بود. (77) و چون خورشيد را ديد كه طلوع مى‏كند، گفت: اين است پروردگار من، اين بزرگتر است. و چون فروشد، گفت: اى قوم من، من از آنچه شريك خدايش مى‏دانيد بيزارم، (78) من از روى اخلاص روى به سوى كسى آوردم كه آسمانها و زمين را آفريده است، و من از مشركان نيستم. (79) و قومش با او به ستيزه برخاستند. گفت: آيا درباره اللَّه با من ستيزه مى‏كنيد، و حال آنكه او مرا هدايت كرده است؟ من از آن چيزى كه شريك او مى‏انگاريد، نمى‏ترسم. مگر آنكه پروردگار من چيزى را بخواهد. علم پروردگار من همه چيز را در برگرفته است. آيا پند نمى گيريد؟ (80) چرا از آن چيزى كه شريك خدايش ساخته‏ايد بترسم در حالى كه شما چيزهايى را كه هيچ دليلى درباره آنها نازل نكرده است مى‏پرستيد و بيمى به دل راه نمى‏دهيد؟ اگر مى‏دانيد بگوييد كه كدام يك از اين دو گروه به ايمنى سزاوارترند؟ (81)»

آقاي شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن باشد. اشاره‌ي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در خدمت شما هستيم.

حاج آقاي ماندگاري: ما گاهي وقت‌ها فكر مي‌كنيم هرگاه سخن از كرم و وجود مي‌شود، حتماً كرم مادي است. از مؤمنين عزيز مي‌خواهم بنابر آيات نوراني كه تلاوت شد، نوع محاجه حضرت ابراهيم (ع) با منكرين خدا را بگويم. اينها ماه پرست، ستاره پرست و خورشيد پرست بودند. ما فكر مي كنيم كرم اين است كه پولي به كسي بدهيم. اگر كسي جهل كسي را برطرف كند، بالاترين لطف است. بالاترين زكات و انفاق است. هركس چيزي مي‌داند طرف مقابلش را روشن كند.حضرت ابراهيم(ع) مي‌دانست ماه پرستي خطاست، خورشيد پرستي و ستاره پرستي خطا است. بالاترين انفاق حضرت ابراهيم اين بود كه اينها را از خطايشان بيرون آورد. چه كرد؟ با اينها راه آمد. بچه من مي‌گويد: من حجاب و نماز را قبول ندارم. در گوش او نزنم بگويم: كافر و ملحد شدي! بگويم: فرض مي‌كنيم حرف تو صحيح است. اين يك نوع برهان است. حضرت ابراهيم نگفت: برويد گم شويد. فرمود: فرض مي‌كنيم آنهايي كه مي‌گويند: ستاره خداست، حرفشان درست باشد. برويم ستاره پرست شويم؟ در روز ستاره‌ها ديده نشدند. حضرت ابراهيم فرمود: خدايي كه روز ديده نمي‌شود، چگونه خدايي است؟ خدايي كه غروب مي كند، نمي‌شود پرستيد. اينها قانع شدند. اين كرم تربيتي و حلم خوش تربيتي است.

يك شب هم ماه پرستان گفتند: ماه خداي ماست. باز ماه ه غروب كرد. خدايي كه غروب مي‌كند، نمي‌خواهم! خدا بايد هميشه با من باشد. از همه اينها خورشيد بزرگتر بود و يك عده هم خورشيد پرست بودند. خورشيد هم غروب كرد. خدايي كه غروب مي‌كند، نمي‌خواهم. سه خدا را به زيبايي كنار گذاشت و بعد فرمود: «إِنىّ‏ِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِْكِينَ»

من بي‌نمازي فرزندم را ابطال كنم، گفتم: اگر قيامتي نباشد، تو كه نماز نخواندي برد كردي. ما كه نماز خوانديم، ضرر كرديم. اما تو چقدر برد كردي؟ پنجاه سال! ما چقدر ضرر كرديم؟ پنجاه سال. پنجاه سال روزي يكي دو ساعت وقتمان را براي نماز خواندن تلف كرديم. ولي اگر قيامتي باشد كه هست، حالا چه كسي ضرر كرده است؟ تو دستت خالي است! من چقدر نفع كردم؟ همه قيامت منفعت من است. چون مي‌گفت: من هروقت نماز برايم كاملاً واضح بشود مي‌خوانم. گفتم: اين مدتي كه نخواندي چه؟ كي جبران مي‌كني اگر قيامتي باشد؟ اگر بفهمي واجب بوده است. اين مدل استدلال حضرت ابراهيم(ع) است.

من خواهش مي‌كنم بياييم بنابر خلق حسني امروز شبهه زياد است. سؤال زياد است. انكار لفظي زياد است. عناد ظاهري زياد است. ولي اگر يك نفر با استدلال و منطق و برهان با اينها برخورد كند، خيلي از اينها برمي‌گردند.

اولين ويژگي حضرت را گفتيم: كرم حضرت بود. كرم علمي ، كرم فرهنگي، احسان فرهنگي.

ويژگي دوم خلق خوش حضرت مخصوصاً آنهايي كه به ما بدي مي‌كنند. گفتيم: جعده همسر حضرت به حضرت بدي كرد. ولي وجود نازنين امام حسن آنگونه به ايشان لطف كردند. حتي راه فرار را به او نشان دادند.

سومين ويژگي ياد مرگ بود. ياد مرگ بايد براي انسان مانند گردنبند باشد. ياد مرگ بايد زينت بشر باشد. يعني دائماً به فكرش باشد.

ويژگي چهارم امام حسن مجتبي صبر و حلمشان بود. شايد وقتي از صبر مي‌گوييم در كرم هم مثال زديم. ولي اينها شايد هركدام از يك بعدي خيلي خودنمايي مي‌كند. وقتي من بر ناملايمات صبر مي‌كنم چون بارها گفتيم: صبر بر سه وجه است. صبر بر طاعت، صبر بر معصيت، صبر بر مصيبت! براي طاعت بايد صبر كنيم چون سخت است. تكليف سخت است. معصيت شيرين است. از اين شيريني بايد دست برداريم. مصيبت شكننده است بايد دست برداريم. چطور صبر كنيم؟ اين در وجود امام حسن خيلي موج ميزد. 1- كساني صبر مي كنند كه بدانند نگاهشان مي‌كنند. الآن ورزشكارها در ميادين ورزشي اينطور در سختي‌ها مي‌دوند، اگر در بيابان تنها باشند، اينگونه نمي‌دوند. وقتي بگويند: ميليون‌ها چشم شما را مي‌بيند، اين بلند مي‌شود. پس اگر من بدانم آسمان و زمين مرا نگاه مي‌كنند و تشويق مي‌كنند، خدا دارد ما را نگاه مي‌كند، پس ريشه صبر يكي ايمان به اين است كه خدا مي‌بيند. آسماني‌ها مي‌بينند.

2- تا صبر نكنم رشد نمي‌كنم. دانش‌آموز بر سختي تحصيل صبر نكند، رشد نمي‌كند. ورزشكار سختي‌هاي تمرين را تحمل نكند، رشد نمي‌كند. هركس مي‌خواهد مهارتي پيدا كند بايد بر اين فرآيند صبر كند. پس رشد منوط به صبر است.

3- پاداش‌هايي است كه مي‌دهند. بارها خداوند در قرآن فرموده: ما اجر صابرين و محسنين را ضايع نمي‌كنيم. «الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» (بقره/156) ما باور كنيم خدا مي‌بيند. من رشد مي‌كنم و به من پاداش مي‌دهند. وجود نازنين امام حسن اينقدر صبر كرد كه همه بشريت مي‌گويند: اين ديگر چه كسي است؟

صبر بشر مات شد از صبر تو *** صبر پيدا بود از قبر تو

در شهر خودش باشد، در بهشت بقي دفن باشد و اينقدر غريب باشد. اين نشان دهنده صبر حضرت است. هم بر انجام تكاليفش صبر كرد، تكليف امام حسين جنگيدن و تكليف امام حسين صلح بوده است. همه مي‌گويند: صلح امام حسن از جنگ امام حسين و قيام امام حسين سخت‌تر بوده است. امام حسن بر تمام معصيت‌هايي كه سر راهش بوده صبر كرده است. معصيت امام حسن، معصيت شهوت نيست. معصيت امام حسن اين بوده كه خيلي‌ها دوست داشتند امام حسن با معاويه كنار بيايد. حضرت كنار نيامد، صلحش از قيام بالاتر است.

امام حسن بر مصيبت‌ها صبر كرده است. در روايتي داريم، با چند نفر نماز جمعه مي‌رفتند. خطيب نماز به امام علي(ع) جسارت مي‌كرد. در خطبه‌ها حضرت به دوستانشان فرمودند: بايستيد، گفتند: براي چه؟ فرمودند: خطيب به پدرم جسارت مي‌كند. بگذاريد تمام شود بعد وارد نماز شويم. باز هم نماز جمعه را ترك نكردند. اين صبر براي اين امام بزرگوار ما است. من كه شيعه و مريد اين امام هستم چقدر بر مشكلات صبر مي‌كنم؟ چقدر بر طاعت خدا صبر مي‌كنم؟ چقدر بر معصيت صبر مي‌كنم؟ نمره‌اي به خودمان بدهيم. چون خيلي‌ها مي‌گويند: سختي طاعت ما را از پا درآورده است. ماه رمضان است، تابستان است، سخت است. شيريني معصيت به ما چشمك مي‌زند. بزرگي مصيبت ما را از پا درآورده است. هيچوقت مصيبت‌هاي ما از اهل‌بيت بيشتر نبوده است. آنها صبر كردند، ما هم بايد صبر كنيم.

آخرين ويژگي حضرت ادبشان و احترامشان نسبت به پدر و مادر بود. وجود امام حسن و امام حسين شش ماه فاصله داشتند. امام حسن(ع) يك ادب ويژه‌اي در كلام دارند. امام حسن در مسجد صحبت مي‌كردند، امام علي(ع) وارد شدند. خودشان را پشت ستون پنهان كرده بودند كه امام حسن ايشان را نبينند. تا امام حسن متوجه حضور پدرشان شدند، ساكت شدند. حضرت فرمودند: چرا سكوت كردي؟ فرمود: شما آمده‌ايد. وقتي آب هست ديگر تيمم جايي ندارد! شما امام هستيد، من ديگر نبايد صحبت كنم. حضرت فرمودند: صحبت كن، من داشتم كيف مي‌كردم. اين ادب نسبت به پدر و مادر در جامعه ما هست؟ ادب در رفتار، ادب در نگاه، ادب در كلام، اينهاست كه امام حسن را شاخص كرده است. بياييم از اين وجود نازنين مدد بگيريم و از خودشان بخواهيم براي ما دعا كنند و ما هم شبيه ايشان شويم. بگوييم: «يا ابا محمد يا حسن بن علي، ايها المجتبي يابن رسول الله، يا حجت الله علي خلقه، يا سيدنا و مولانا، انا توجهنا، و استشفعنا و توسلنا بك الي الله، و قدمناك بين يدي حاجاتنا، يا وجيها عند الله اشفع لنا عند الله»

اينكه ولادتشان در نيمه ماه است، مركز ثقل اين ماه است، از آن طرف هم شب قدر است. برداشت من اينگونه است. هركس با امام حسن مجتبي خوب رابطه داشته باشد، انشاءالله به درك شب قدر هم مي‌رسد. و قدر خودمان را هم مي‌فهميم.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group