94-05-14-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری - پاسخ به پرسش ها
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌ها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 14-05-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

شریعتی: سلام به شما سلام به ایمان همیشگی تان سلام به خانه های نورانی تان سلام به دل های پاک و بی آلایش شما خیلی خوشحالیم همراه شما هستیم به این سمت خدا خیلی خوش آمدید حاج آقای ماندگاری این جا هستند به سوالات شما پاسخ بدهند. سلام علیکم و رحمة الله
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الرب العالمین. من هم خدمت شما و بینندگان عرض ادب و احترام دارم به عنوان توسل دعای صلوات حضرت را تلاوت می‌کنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک دسته گل صلوات را هم هدیه به چهار امامی که مهمانشان هستیم و هدیه به گل سر سبد هستی امام زمان تقدیم می‌کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: سوالات شما پیش روی من است اولین سوال را از ایمیل های شما می‌خوانیم بعد سلام گفتند ما سه فرزند هستیم یک پسر و دو دختر که من دختر آخر هستم متاسفانه چندیست مشاجره‌ای بین برادرم و پدرم رخ داده و باعث شده با هم قهر کنند البته زمینه های قبلی باعث ایجاد مشاجره شده برادرم در زندگی مشکلات مالی دارند که شاید به خاطر بی برنامه ها و بلند پروازی های خودش است وقتی می‌گوییم این کار را نکن سخت می‌گذرد می‌گوید تا گام های بزرگ برنداری پیشرفت نمی‌کنی حالا کم آوردند همه را مقصر می‌دانند جز خودشان را به همین دلیل کینه‌ی عجیبی در دل ایشان و همسرشان به وجود آمده که حد ندارد فکر می‌کنند هیچ کسی آن ها را درک نمی‌کنند و همه با آن ها دشمن اند پدر مادر ما در حد توان به آن ها کمک کردند و می‌کنند اما از نظر ایشان دیده نمی‌شود چیزی بیش از حد توانشان انتظار دارند برادرم پدر و مادرم را با افرادی که در توانشان است مقایسه می‌کنند و می‌گویند فلانی برای بچه اش فلان کار را کرد و شما برای من هیچ کاری نکردید مدام نسبت به پدر مادر ما بی احترامی های عجیبی دارند واقعا دل پدر مادرم از این حرفهایشان به درد می‌آید من می‌دانم نارضایتی پدر مادر از ایشان یکی از دلایل عدم پیشرفت ایشان با وجود کارهای زیاد است اما اگر این ها را به آن ها بزنم مسخره می‌کنند من چون بچه‌ی آخر هستم خیلی به حرف های من توجهی نمی‌کنند و به سخره می‌گیرند و فکر می‌کنند از روی احساسات دخترانه و وابستگی که به پدر مادرم دارم به ایشان می‌گویم که حرمت پدر مادرم را حفظ کنند شما راهنماییم کنید چون نمی‌دانم چه کاری از دستم برمی‌آید تا نگذارم بیش از این برادرم و خانواده اش هم در دنیا هم در آخرت متضرر شوند.
حاج آقا ماندگاری: اولا دعا می‌کنیم ان شاء الله این چنین دلسوزی ها در همه‌ی خانواده باشد خواهر برادر پدر مادر و افراد خانواده نسبت به خطای یک دیگر حساس باشند کاری از دستشان برنمی‌آید لا اقل دعا می‌کنند توصیه به خواهر بزرگوار می‌کنم که برای این که به برادرشان می‌خواهند تذکر بدهند و ایشان تذکرات را حمل بر جوانی و نپختگی و احساساتی بودن نکنند مستند به روایات صحبت بکنند در روایات و آموزه های دین ما برای این برادر سه توصیه ما داریم یعنی از باب توصیه های دین بگویم به برادرشان هم اگر بیننده الآن برنامه هستند ما خدمت ایشان عرض سلام و ادب و احترام داریم می‌گوییم گوش بدهند حرف های خواهر شما حرف های دین است من دقیق ترش را می‌گویم اگر خدای نکرده برادرشان بیننده نیستند ایشان برنامه را برایشان ضبط بکنند بگویند اگر حرف من را گوش نمی‌کنی این آقا لا اقل به عنوان کارشناس دین مطرح است ببینید در دین ما یک توصیه اول به این آقا و امثال این آقا شده که فراوانی اش کم نیست فرق است بین همت عالی و بلند پروازی. در دین ما همت عالی توصیه شده ولی بلند پروازی خیلی توصیه نشده همت عالی یعنی من در ذهنم برنامه ریزی ام برنامه ریزی کوتاه مدت نباشد روایت داریم ‌اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً (مستدرك الوسائل، ج1، ص146) برای دنیایت یک طوری برنامه ریزی کن که انگار تا ابد می‌خواهی زنده باشی. از این قشنگ تر همت عالی؟ کدام مکتب چنین همت عالی را گفته اگر دیگران برنامه‌ی پنج ساله بیست ساله صد ساله می‌ریزند خدا گفته برنامه برای ابدیت مادام العمر بریز اما همین خدایی که گفته همتت را عالی کن گفته پایت در امکاناتت باشد از آن نقطه‌ای شروع بکن که هستی نقطه‌ی خیالی برای خودت درست نکن بارها گفتیم صورت مسئله‌ی خودت را بشناس آقایی که می‌خواهی به جاهای بزرگ بزرگ برسی خیلی خوب است همت عالی در رشته‌ی من است این است که من می‌خواهم امام صادق علیه السلام شوم. استادی به شاگردش گفت می‌خواهی چه کاری شوی گفت می‌خواهم شما شوم گفت هیچ چیز نمی‌شوی گفت چرا گفت من می‌خواستم امام صادق شوم این شدم من نقطه‌ی عالی در رشته‌ی من امام صادق شدن است ولی نمی‌توانم به خودم بگویم امام صادق شدن که غیر ممکن است پس رهایش کنم نه همت عالی یعنی امام صادق شدن بلند پروازی غلط است یعنی این که از همین الآن خودم را امام صادق بدانم امام صادقی حرف بزنم غلط است من باید از کلاس اول طلبگی شروع کنم پله پله بروم بالا آقایی که می‌خواهی در مسائل اقتصادی رشد بکنی اشکال ندارد بر اساس دارایی های خودت نه خودت را با دیگران مقایسه بکن نه پدر مادرت را با دیگران مقایسه بکن پدر مادر شما با حقوق ماهی دو میلیون تومان است ماهی یک و میلیون تومان است خرج بچه هایش و خانه اش است پانصد هزار هم می‌خواهد کمک بچه هایش کند یک دختر است دو پسر است پانصد هزار تومان را باید منصفانه پس انداز بکند تو که فقط تحفه نیستی فقط برای تو بگذارد من از بعضی از اصطلاحات خوب استفاده می‌کنم دختر این خانه هم است باید برای آینده‌ی او هم پیش بینی بکنند پسر دیگر هم است شما هم هستی گفت سه فرزند هستیم البته خدا فرزندانشان را زیاد بکند سه فرزند خیلی کم است پس توصیه‌ی اول دین این است که همت عالی بله آری بلند پروازی نه بلند پروازی یعنی آرزوهای طولانی داشتن آرزوهای خیال پردازانه داشتن آرزوهای دست نیافتنی داشتن همه را به قول ایشان محاکمه کردن تو کمکم نکردی فردا از متهم کردن پدر مادر حکومت و جامعه به متهم کردن خدا هم می‌رسد در روایات داریم کسانی که آمال و آرزویشان بلند است اصلا نمی‌رسند همت عالی داری واقع بینانه هم برنامه ریزی می‌کنی می‌رسی. علمای مدیریت می‌گویند نگاهت به ایده آلت باشد ولی پایت در امکاناتت باشد شما باید از این امکانات قدم برداری بروی آقایی که تمام امکاناتت یک میلیون تومان است تمام قدرت قرض گرفتنت هم ده میلیون تومان است شما با یازده میلیون تومان شروع بکن خودت را در قرض صد میلیونی نینداز سود و بهره‌ی بانکی بهره هم نگوییم درست نیست پس سود بانکی و مشارکتش فرض کنیم درست هم باشد تو را زمین گیر می‌کند نمی‌گذارد به قدم بعدی برسی. توصیه‌ی اول دین به این خواهر و برادر بزرگوارشان و همه‌ی خواهر ها به برادرهای این گونه همه‌ی پدر مادرها به فرزندان این گونه‌ای همه‌ی همسران به مردهای این گونه‌ای منتقل بکنند این است که همت عالی توصیه شده بلند پروازی و آرزوهای طولانی در دین ما توبیخ شده دین به ما گفته طلبکار پدر مادر باشید یا بدهکار. خدا چهار بار نام پدر مادر را پشت سر نام خودش آورده برای چیست؟ «وَقَضَى رَ‌بُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» (اسراء/ 23) «أَنِ اشْكُرْ‌ لِي وَلِوَالِدَيْكَ» (لقمان/ 14) یعنی‌ ای بندگان خدا همچنان که حق خدا ادا کردنی نیست هر وقت به یاد خدا افتادید دستانتان را بیاورید بالا بگویید من بدهکارم حق پدر مادر هم ادا کردنی نیست آمد محضر رسول الله گفت مادرم را گذاشتم روی پشتم پیاده بردم مکه تسویه حساب شد چون بعضی ها فکر می‌کنند خدمتی بکنند تسویه حساب شده پیغمبر فرمودند یک بار بردی نوزده بار دیگر ببری بشود بیست بار هنوز زحمات یک شب مادرت را تسویه حساب نکردی. ما بدهکار پدر مادر هستیم این که آقای جوان می‌خواهد طلبکار پدر مادر باشد قطعا اشتباه است. نکته‌ی سوم این است که آقای جوان بزرگواری که همت عالی ان شاء الله داری من هم شما را متهم نمی‌کنم به بلند پروازی شما خبر نداری که بزرگ مشاور عالم هستی یعنی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هر وقت کسی آمد سراغشان گفت که من در کارم مشکل دارم اولین سوالی که این بزرگ مشاور عالم هستی کرد فرمود رابطه ات با پدر مادرت چطور است برایت دعا می‌کنند یا نه راضی هستند یا نه شما که داری می‌گویی راضی نیستند خواهرت دارد می‌گوید. پدر مادر ضمن این که راضی نیستند شما داری اذیتشان می‌کنی قهر هم هستی طبیعتا دعایت هم نمی‌کنند پس تو اصلی ترین مشکل را داری برای خودت درست می‌کنی. گرهی داری کورش می‌کنی که دیگر باز شدنی نیست وقتی خدای نکرده عاق پدر مادر شوی تو اشک این پدر مادر را در بیاوری بیایی بگویی پدر مادرهای دیگر برای بچه هایشان ملک خانه خریدند مغازه خریدند زمین هایشان را فروختند هیچ کاری نمی‌کنی پدر مادر هر چه داشته کمک کرده نه فرزندان پدر مادر خودشان را با دیگران مقایسه بکنند نه پدر مادر ها فرزندان خودشان را با دیگران مقایسه بکنند نه آقایان همسران خودشان را با دیگران مقایسه بکنند حتی خودت را با دیگران مقایسه نکنند بارها در دین گفتند خودت را با خودت دیروزت مقایسه بکن. پس همت عالی با بلند پروازی فرق دارد ما طلبکار نیستیم بدهکار هستیم دعای پدر مادر کلید حل مشکل ایشان است شما این دعا را داری از دست می‌دهی نکته‌ی آخر به همسر برادر ایشان می‌خواهم توصیه شود گفتند با همسرش دارد این مشکل را داغ می‌کند آتش بیار معرکه شده گاهی وقت ها جوان اند مرد ها اشتباه می‌کنند اگر بردست آن ها بر دست هوشیاری باشد آن ها را از گرفتاری و غفلت نجات می‌دهد همسر مثل بردست راننده است راننده ها یک بردست اجیر می‌خواهند اگر بردست هم چرتی باشد راننده که چرتش می‌برد این هم قبلا چرتش برده می‌روند ته دره شوهر اگر غفلتی می‌کند خانم تذکر بدهد خانم غفلتی می‌کند آقا تذکر بدهد این آقا عقل و منطق و انسانیت و دیانت را دارد اشتباه می‌کند پدر خودش را اذیت می‌کند خانم تو تکانش بده بگو «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» (تکویر/ 26) کجا می‌روی شوهر عزیزم من زندگی که تو بخواهی با پدر مادر آزاری به دست بیاوری نمی‌خواهم پدر مادر زحمت تولد بزرگ کردن تو را کشیدن تو را به این جا رسیدن چه دیگر از آن ها می‌خواهی. نقش همسر نقش هشدار دهنده نقش یاری دهنده است همسر می‌تواند وقتی من دارم در منجلاب می‌افتم من را هل بدهد حسابی غرق شوم می‌تواند دستم را بگیرد من را نجاتم بدهد هم نجات غریق را دارد هم نقش مهلک را دارد این که در بعضی از آیات و روایات می‌گوید حتی همسر شیطان می‌شود اولاد شیطان می‌شود برای همین است پدر مادر خطایی کردند بچه اش تذکر بدهد به پدر مادر همسر خطایی کرد خانمش تذکر بدهد لذا این جا من تقاضا می‌کنم خانم بزرگوار برادر ایشان هم این خواهر می‌تواند به زن داداشش این نکته را برساند که تو می‌خواهی در عذاب شوهرت که برادر من است شریک شوی یا می‌خواهی او را از عذاب قیامت نجات بدهی اگر می‌خواهی از عذاب قیامت نجات بدهی این روش روش خوبی نیست. امیدواریم خدای تبارک و تعالی به همه‌ی کسانی که این طور روحیه‌ی طلبکارانه دارند نجاتشان بدهد و از خواب غفلت بیدارشان بکند.
شریعتی: سلام گفتند من 21 سالم است تا به حال در چشم خودم ندیده یک مومن از شهر ما خانم های بد حجاب را نهی از منکر بکند آدم شک می‌کند این خانم ها واقعا تا به حال نهی از منکر شدند یا نه من پسر جوانی هستم فکر نمی‌کنم صحیح باشد من خانم های بد حجاب را نهی از منکر کنم اما با خیلی ها که صحبت کردم بعضی ها می‌گویند دیگر کار از کار گذشته و نهی از منکر ما تاثیر ندارد بعضی ها می‌گویند در برابر اختلاس ها و سوء مدیریت هایی که در کشور وجود دارد بدحجابی منکر بزرگی نیست و ضرورتی ندارد کسی به آن ها بپردازد.
حاج آقا ماندگاری: احسنت من با ایشان هم نظر هستم قطعا اختلاس منکر بزرگ تر از بدحجابی است قطعا سوء مدیریت منکر بدتر از بدحجابی است بنده به عنوان یک طلبه‌ی کوچک می‌گویم بخشی از بد حجابی ها به خاطر اختلاس ها و به خاطر سوء مدیریت هاست قبول دارم اما سوال ایشان را در همین دو منکر می‌آوریم. فکر نمی‌کنید این که اختلاس ها رشد کرده به دلیل نهی از منکر نکردن های ماست؟ یک کارمند کوچک ساده کارمند بالاتر از او دارد دست می‌برد در بعضی از فاکتورها بالاتر از او بود یا هم ردیف او بود چه باید بکند نهی از منکر نکرد او داشت تخم مرغ می‌دزدید نهی از منکر نکرد آن آدم شاید متوجه نبود کارش اشتباه است من هم به او تذکر ندادم به قول ایشان راست می‌گوید شاید تا به حال هیچ کس به آن ها تذکر نداده و حتی فکر کرد کارش درست است فاکتور بعدی فاکتور بعدی یک دفعه سر از چند هزار میلیارد در آورد آیا آن فردای قیامت می‌تواند بگوید خدایا یک عامل این که من در این منکر غرق شدم وقتی در منکر دو سانتی متری بودم یک نفر دست من را نگرفت بگوید این جا سرسره است در این منکر نرو مثل لب دریا شیب دارد می‌روی پایین گاهی وقت ها می‌گویند از ساحل خیلی جلو نروید یک دفعه زیر پایتان خالی می‌شود به خدا قسم منکر از لب دریا بدتر زیر پای آدم را خالی می‌کند پس اگر هر عزیزی هر کارمندی هر خواهر برادری هر انسانی هر مومنی هر مسلمانی هر کس را در یک منکر کوچک هم دید یک تذکر بدهد به او. این که قرآن این قدر نهی از منکر و امر به معروف را بها داده
شریعتی: این برمی‌گردد به بی تفاوتی ما
حاج آقا ماندگاری: بله راست می‌گویند منکر اختلاس خیلی بزرگ تر است چه کسی است در جامعه از سوء مدیریت ها اختلاس ها ناراحت نباشد من مدیر مجموعه کوچک بودم کار اشتباه کردم هیچ کس به من نگفت کارت اشتباه است همه گفتند به به ما وقتی منبر می‌رویم کلاس داری می‌کنیم جلسه را مدیریت می‌کنیم یک جلسه‌ای رفتم برای بچه های دانشجو صحبت کردم خیلی سال ها پیش به بچه ها گفتم می‌شود ارزیابی کنید اسم هایتان را ننویسید گفت اولین حاج آقایی است که می‌گوید من را ارزیابی کنید گفتم به خاطر این که من از جلسه که می‌روم بیرون می‌گویید به به استفاده کردیم اگر من این جلسه را سوء مدیریت داشتم وقت شما را خوب مدیریت نکردم اگر من در این برنامه درست وقت مخاطب را خوب مدیریت نمی‌کنم چرا می‌گویند دست شما درد نکند اشکال من را بگویید وقتی به من می‌گویید دست شما درد نکند من باور ندارم اشتباه کردم اگر کوچک ترین سوء مدیریت یک امام جمعه یک قاضی یک مدیر فرهنگی یک مدیر سیاسی یک مدیر اقتصادی یک نماینده یک مدیر در بخش کوچک روستا بخش شهر استان مملکت اگر کوچک ترین اشکال ها را هزاران پیامک می‌آمد و تلفن می‌آمد متذکر می‌شدند به خدا این ها انسان اند اگر کمترین اختلاس را ما متذکر می‌شدیم کارمند دید مدیر بالا دستش خلافی می‌کند به خاطر ترس از این که بیرونم نکنند ترس از این که از چشم او نیفتم از چشم خدا افتادم برای این که از چشم مدیر نیفتم
شریعتی: این ترس است ولی احساس می‌کنیم واقعا احتمال این که تاثیر داشته باشد خیلی کم است
حاج آقا ماندگاری: منکرات اگر از کوچک به بزرگ آمده یعنی غرق شدن مردم در منکرات از دو سانتی متری آمده به چند صد متری و غرق شدن یک بخشش کل جامعه مقصرند به خاطر این که نهی از منکر نکردند فرد فرد ما. چرا نهی از منکر نکردند یک دلیلش این است که می‌گویند تاثیر ندارد روایات ما می‌گوید حضرت آقا هم در کتاب واجب فراموش شده فرمودند امر به معروف و نهی از منکر با احتمال تاثیر خیلی قطعی تر می‌شود هیچ کس نگوید امر به معروف و نهی از منکر همگانی تاثیر ندارد قطعا تاثیر دارد. نمونه اش در حرم ها بارها من مثال زدم چرا کسی جرئت نمی‌کند در حرم امام رضا منکر انجام بدهد چون سریع همه تذکر می‌دهند. چون اگر نهی از منکر در حرم امام رضا همگانی شود قطعا اثر دارد پس هیچ کس نگوید اثر دارد. کوچک ترین مشکل مالی را در یک اداره دیدم صد نفر به این مسئول مالی به این مسئول حتی بالاترین رئیس تذکر بدهند یک بار در مورد نانوا صحبت شد ما گفتیم اگر در جامعه هیچ کس حاضر نباشد با خطاکار همکاری بکند وقتی در این اداره‌ای که رئیسش دزدی کرده حسابدارش دزدی کرده همه بگویند ما در این اداره کار نمی‌کنیم اداره فلج می‌شود به نظر شما این نهی از منکر نیست؟ قبول است راست می‌گوید اختلاس واقعا از بدحجابی بدتر است نزول و ربا واقعا از بدحجابی بدتر است قرآن می‌گوید نزول و ربا نابود می‌کند همه‌ی ما می‌گوییم اقتصاد مقاومتی پیرو حرف آقا مسئولین هم می‌گویند اما آمدیم برای تولید کارشناسان می‌گویند که تولید 15 درصد سود بیشتر ندارد برای وامی که می‌خواهند به تولید کننده بدهند سی درصد سود بانکی گذاشتند این یعنی چه؟ معنا و مفهومش این است که آقایی که می‌خواهی تولید کنندگی راه بیندازی مگر مغز چه خوردی پانزده درصد سود بگیری سی درصد سود می‌دهی فلج می‌شوی پس تعطیل کن واحد تولیدی ات را دیگر. برو پولت را بگذار در بانک 22 درصد سود قطعی مطمئن بگیر این را که داد زدیم خلاف است این ها منکر است همه‌ی مردم را می‌خواهیم نزول خور کنیم؟ گفتیم اگر وام دادن و سود گرفتن ها اگر طبق قرارداد شرعی باشد اشکال ندارد ولی این سبک ما را به اقتصاد مقاومتی نمی‌رساند این ها منکر است پارتی بازی ها حزب بازی ها رفیق بازی ها منکر است قبول داریم ولی همه مان بیاییم بگوییم اگر همه مان برای اختلاس ها گفتیم برای سوء مدیریت ها گفتیم برای نزول و ربا گفتیم برای یک تبلیغات در برنامه‌ی کودک مردم شاهد بودند همه گفتند الحمدلله اثر کرد برای منکر دیگر هم در صدا و سیما دیدید بگویید در ما آخوند ها دیدید بگویید در مسئولین دیدید بگویید به بدحجاب هم رسیدیم بگوییم من دیشب جای شما خالی حرم امام رضا بودم دعا گوی همه‌ی عزیزان یک آقایی کنار حوض حرم امام رضا صحن آزادی به من گفت سه چهار دختر خانم بودند یک کم بد حجاب بودند در حرم من رفتم جای پدرشان بودم به آن ها گفتم دختر های گلم می‌توانم یک سوال بپرسم گاهی وقت ها نهی از منکر تشر نمی‌خواهد محبت می‌خواهد نشان بدهم منکر نامعقول است مضر است و قطعا به شما آسیب می‌زند به آن ها گفتم آمدید امام رضا نگاهتان بکند گفتند بله گفتم من شما را می‌گذارم جای امام رضا شما با همین وضعی که آمدید حرم یک خانم محجبه‌ای که شما خیلی احترامش می‌کنید می‌گذارم یک طرف امام رضا بخواهد به یکی از دو طرف جواب بدهد به کدام جواب می‌دهد خود این چهار دختر گفتند به این خانم محجبه جواب می‌دهد گفتم شما که ضرر می‌کنید امام رضا جوابتان را بدهد اما نمی‌دهد رفتند در فکر بیاییم به همه بگوییم به خودم هم می‌گویم نگران تاثیر نباشیم آیات می‌گوید روایات می‌گوید آقا می‌گویند علما می‌گویند اگر همه بگویند اثر می‌گذارد من یک بار دیگر این خاطره را در منبرها گفتم یکی از رئیس جمهورهای چند دوره‌ی پیش وارد قم شده بودند به استاندار یا شهردار آن موقع به شهردار فرموده بودند این کال فلان محله چیست جوی آبی بود گفته بود صد تا تلفن به من زدند یک جوی آبی بود پهن بود بچه ها بازی می‌کردند افتاده بودند یکی دو نفر تلفات گرفته بود امام جماعت محل صد نامه فرستاد به تمام مقامات مملکت گفت یکی نگاه می‌کند این تذکر است بی توجهی به زندگی مردم منکر است بی توجهی به بچه ها منکر است بی توجهی ها منکر است این ها منکر است قبول دارم اختلاس دزدی سوء مدیریت منکر است بد حجابی هم منکر است این آقا گفت بود یکی اش اثر می‌کند اثر هم کرد ما می‌گوییم نگران عدم اثر نباشیم همه بگوییم قطعا اثر می‌کند پس از همین اختلاس ها شروع کنیم من با این بیننده کاملا موافق ام از کوچکترین یک قران هم جا به جا شد بگوییم در زندگی خودمان هم جا به جا شد بگوییم اگر این طوری گفتیم از یک سوء مدیریت کوچک گفتیم وضعیت به این جا نمی‌رسد که خدای نکرده بعضی ها بخواهند از وضعیت نا امید شوند که البته این طوری هم نیست ان شاء الله خدا خودش کمک بکند وضع مناسب تر و بهتر شود.
شریعتی: حاج آقای ماندگاری شما که همیشه می‌گویید مشروب و پاسور و رقصیدن و آهنگ گوش کردن حرام است چرا هیچ وقت نمی‌گویید چرا حرام است چرا هیچ دلیلی برای گفته هایتان نمی‌گویید چرا نمی‌گویید چیزهای حرام روی جسم و روح ما چه تاثیری می‌گذارد اگر نمی‌گذارد چرا این همه خودتان را می‌کشید می‌گویید دوری کنید شاید اگر خیلی از ما از اثرات چیزهای حرام بدانیم از خیلی از حرام ها دوری می‌کنیم ما دختر پسرهای امروزی مثل آدم های سی صد چهارصد آدم پیش نیستیم برای هر چیزی دنبال دلیلی منطقی هستیم هرچند مطمئنم پیامم را مثل دفعات قبل نمی‌خوانید ولی باز هم فرستادم.
حاج آقا ماندگاری: یک بنده خدایی آمد مثل ایشان حضوری نزدیک بود یقه‌ی ما را بگیرد چرا نمی‌گویید گفتم تا به حال چند بار صحبت های ما را گوش کردی که نگفتیم گفت هیچی گفت پس علم غیب داری که نمی‌گوییم گفت ببخشید. اول من یک دفاع از آدم های سی صد چهارصد سال پیش بکنم چه کسی گفته آدم های آن موقع بی منطق بودند آمار کتابخانه های ما داستان های ما حتی آثار باستانی نشان می‌دهد خیلی آدم های بامنطقی بودند می‌روم عقب تر اسلام هزار و چهارصد سال پیش بوده بر اساس منطق آمده بر اساس استدلال آمده دویست و پنجاه و چهار آیه‌ی قرآن ما را دعوت به تعقل تفکر تامل می‌کند دین ما گفته اگر منطق اش را نفهمیدی قبول نکن اولا این طوری مواظب باشیم جسارت به گذشتگان نکنیم. ثانیا مگر حتما هر چیزی باید دلیل دینی داشته باشد من از ایشان دختر خوب می‌پرسم چرا برای آدم های مست اجازه‌ی رانندگی نمی‌دهند؟ چرا به آدم های مست اجازه‌ی قضاوت و طبابت نمی‌دهند ببینند مجوز طبابتش را باطل می‌کنند گواهینامه اش را باطل می‌کنند پس معلوم می‌شود علم پزشکی هم به مضرات شراب پی برده واقف شده کدام مملکت است که مجوز بدهند برای شرابخواری پشت ماشین هم اجازه بدهند بنشیند جراحی هم بکند حتی آن هایی که معتقد به اسلام هم نیستند اجازه نمی‌دهد دست روی چیز خوبی گذاشتند شراب را گفتند که مضراتش بر همه واضح است حتی الآن می‌گویند اکثر مریضی های غربی ها به خاطر شدت شرب خمرشان است مطلب دوم این است که ما بارها این را گفتیم اگر یک حکمی را می‌خواهیم بفهمیم اولا این سه مرحله را برویم جلو یا حکم خدا است یا حکم خدا نیست اگر حرمت شراب حکم خدا نیست حرمت موسیقی مبتذل حکم خدا نیست حرمت قماربازی حکم خدا نیست که ما با ایشان دعوا نداریم ایشان هم می‌گوید حرام نیست ما هم می‌گوییم حرام نیست حرمت را یکی دیگر درست کرده مثل خیلی از محدودیت هایی که ما در جامعه مان خودمان درست می‌کنیم به ریش اسلام هم می‌چسبانیم یا این ها حکم خدا است یا نیست اگر حکم خدا است یک مرحله برویم جلوتر سر تسلیم فرود بیاوریم حالا برویم سراغ این که خدا حرف بی دلیل به ما نمی‌زند این خدای مهربانی که خودش به ما گفته بر اساس عقل برو جلو أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَهُ الْعَقْلُ (بحارالانوار، ج 1، ص 97) «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (رعد/ 4) یتفکرون این خدا آیا منطق و استدلال این حکم را گفته یا نگفته اگر گفته که مطلب تمام است که من همین جا به ایشان می‌گویم گفته ولی ما نشنیدیم یا ما آخوندها نگفتیم اگر ما هم نگفتیم عذرخواهی می‌کنم پس اگر حکم خدا است و منطق و استدلال دارد که ایشان مشکل ندارد برود منطق و استدلالش را گوش بدهد خودش هم می‌گوید ما دم های این نسل خیلی منطقی تر هستیم یک دسته از احکام خدا است که هم حکم خداست هم دلیلش را نگفتند مثل دو رکعت بودن نماز صبح این جا را بیاییم به اعتماد به مهربانی خدا و حکیم بودن خدا چطور من دکتری که از جنس خودمان است چون دکتر مهربانی است دیگر از او نمی‌پرسم چرا این قرص را به اندازه‌ی عدس را باید چهار قسمت کنم می‌گویم دکتر است خیلی بیشتر از من می‌فهمد خدایی که این قدر مهربان است من اگر مشروب بخورم و در آن فایده باشد آیا برای خدا ضرر است خدا نعوذ بالله می‌خواهد با این مشروب تجارت بکند که اگر من بخورم بازارش کساد شود خدایی که این قدر مهربان است از مادر به من مهربان تر است ارحم الراحمین است یک کم بنشینم فکر کنم چیزی را که گفت حرام است قطعا ضرر دارد به قول ایشان یا ضرر برای جسمم یا برای روحم یا هر دو یا برای دنیایم یا برای آخرتم یا برای هر دو ضرر دارد این خدای مهربان که اگر من و شما و همه‌ی عالم کافر شویم نستجیب بالله مشروب خور شویم از خدایی اش کم نمی‌شود همه عبد صالح شویم به خدایی اش چیزی اضافه نمی‌شود پس چه چیزی باعث شده این را برای من حرام کند چه باعث شده این را برای من حلال کند خدایی که این همه نوشیدنی ها را برای من حلال کرده انواع و اقسام شربت های میوه ها را نوش جانت بکن بخور این یک دانه را گفته نخور درست مثل بابابزرگ ما حضرت آدم است خدا گفت از همه‌ی این درخت ها و میوه ها بخور از این یکی نخور برای همه مان روشن است که پدر بزرگ ما که حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام اگر از آن شجره‌ی ممنوعه خورد اشتباه کرد خورد «وَعَصَى آدَمُ» (طه/ 121) ربه شیطان گولش زد ما که این صحنه و تجربه را می‌بینیم چرا ما به همه‌ی آن چیزهایی که خورده خدا گفته بخور نگاه نمی‌کنیم مهربانی اش را نمی‌فهمم این یکی را گفته نخور همه‌ی بازی ها را بکن قمار را نکن همه‌ی نواهای قشنگ را گوش بده مبتذل را گوش بده همه‌ی ارتباطات را داشته باش رقص حرام را نداشته باش چرا روی حرام دست گذاشتم می‌گویم چرا خدا می‌خواهد حال من را بگیرد پس این جا دو مطلب اساسی ما گفتیم یا حکم خدا است یا نیست اگر حکم خدا است یا منطق دارد یا ندارد اگر منطق دارد که هیچ اگر حکم خدا است و منطق را نگفتند به مهربانی خدا و حکمت خدا این که همه چیز را برای من حلال کرده این نمونه های کوچک را برای من حرام کرده اطمینان پیدا کنیم اعتماد کنیم اگر به خدا اعتقاد پیدا کنم بعد اعتماد بعد ارتباطم می‌شود ارتباط ترک محرمات و انجام واجبات
شریعتی: چقدر هم محبوب خدا می‌شوند آدم هایی که تسلیم اند و همیشه می‌گویند چشم. صفحه‌ی 529 قرار امروز دوستان خوب ماست آیات هفتم تا بیست و هفتم سوره‌ی مبارکه‌ی قمر را در سمت خدای امروز تلاوت خواهند کرد. لحظه لحظه‌ی زندگی تان منور به نور صلوات بر محمد و آل محمد باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خُشَّعًا أَبْصَارُ‌هُمْ يَخْرُ‌جُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَ‌ادٌ مُّنتَشِرٌ‌ ﴿٧﴾ مُّهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُ‌ونَ هَـذَا يَوْمٌ عَسِرٌ‌ ﴿٨﴾ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ‌ ﴿٩﴾ فَدَعَا رَ‌بَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ‌ ﴿١٠﴾ فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ‌ ﴿١١﴾ وَفَجَّرْ‌نَا الْأَرْ‌ضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ‌ قَدْ قُدِرَ‌ ﴿١٢﴾ وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ‌ ﴿١٣﴾ تَجْرِ‌ي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِّمَن كَانَ كُفِرَ‌ ﴿١٤﴾ وَلَقَد تَّرَ‌كْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ‌ ﴿١٥﴾ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ‌ ﴿١٦﴾ وَلَقَدْ يَسَّرْ‌نَا الْقُرْ‌آنَ لِلذِّكْرِ‌ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ‌ ﴿١٧﴾ كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ‌ ﴿١٨﴾ إِنَّا أَرْ‌سَلْنَا عَلَيْهِمْ رِ‌يحًا صَرْ‌صَرً‌ا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ‌ ﴿١٩﴾ تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ‌ ﴿٢٠﴾ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ‌ ﴿٢١﴾ وَلَقَدْ يَسَّرْ‌نَا الْقُرْ‌آنَ لِلذِّكْرِ‌ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ‌ ﴿٢٢﴾ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ‌ ﴿٢٣﴾ فَقَالُوا أَبَشَرً‌ا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ‌ ﴿٢٤﴾ أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ‌ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ‌ ﴿٢٥﴾ سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ‌ ﴿٢٦﴾ إِنَّا مُرْ‌سِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْ‌تَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ‌ ﴿٢٧﴾
ترجمه:
در حالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، هم چون ملخ های پراکنده از گورها بیرون آیند. (۷) شتابان به سوی آن دعوت کننده می روند و کافران می گویند: امروز روز بسیار سختی است. (۸) پیش از آنان قوم نوح [پیامبران] را تکذیب کردند، پس بنده ما [نوح] را هم تکذیب کردند و گفتند: دیوانه است، و جن زده ای است [که آثاری از گزند جن در او می باشد.] (۹) پس پروردگارش را خواند که من مغلوب شده ام [و از ستم و زورگویی آنان دلتنگم] بنابراین انتقام [مرا از اینان] بگیر. (۱۰) پس [در پاسخ درخواستش] درهای آسمان را به آبی بسیار فراوان و ریزان گشودیم، (۱۱) و زمین را به [جوشیدن] چشمه هایی [پر آب] شکافتیم؛ پس آبِ آسمان و زمین برای کاری که مقدّر شده بود به هم پیوستند، (۱۲) و او را بر کشتی که دارای تخته ها و میخ ها بود سوار کردیم، (۱۳) که زیر نظر ما روان بود. [و این] پاداشی بود برای کسی که مورد تکذیب قرار گرفته بود. (۱۴) و بی تردید آن سرگذشت را [برای آیندگان] مایه پند و عبرت باقی گذاشتیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟ (۱۵) پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟ (۱۶) و یقیناً ما قرآن را برای پند گرفتن آسان کردیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟ (۱۷) قوم عاد [پیامبرشان را] تکذیب کردند، پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟ (۱۸) ما بر آنان در روزی شوم که شومی اش استمرار داشت، تندبادی سخت و بسیار سرد [به عنوان عذاب] فرستادیم، (۱۹) که مردم را [از زمین] برمی کند [و بعد از آن عذاب،] گویی تنه های نخلی بودند که ریشه کن شده اند. (۲۰) پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟ (۲۱) و یقیناً ما قرآن را برای پند گرفتن آسان کردیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟ (۲۲) قوم ثمود بیم دهندگان را تکذیب کردند. (۲۳) پس گفتند: آیا ما بشری از جنس خود را که [تک و] تنهاست [و جمعیت و نیرویی با خود ندارد] پیروی کنیم؟! در این صورت در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود. (۲۴) آیا از میان ما فقط بر او وحی نازل شده است؟! [نه، چنین نیست] بلکه او بسیار دروغگو و پر افاده و متکبر است [که می خواهد بر ما بزرگی کند.] (۲۵) در فردای نزدیک خواهند دانست که بسیار دروغگو و پرافاده و متکبر کیست؟ (۲۶) [به صالح گفتیم:] ما برای آزمایش آنان یقیناً آن ماده شتر [درخواست شده] را خواهیم فرستاد؛ پس در انتظار سرانجام آنان باش و شکیبایی پیشه کن. (۲۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: با دیدن این تصاویر و شنیدن این آیه های نورانی از کنار بارگاه ملکوتی حضرت رضا علیه السلام دل خیلی ها مشهد را خواست ان شاء الله به برکت این آیات نورانی زیارت مشهدالرضا نصیب همه تان شود و دوستانی که مشهد مشرف هستند نائب الزیاره‌ی ما باشند حاج آقای ماندگاری اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید
حاج آقا ماندگاری: این آیه‌ی مبارکه را با مدد از وجود نازنین امام رضا عرض می‌کنم این آیه چند باره هم در این سوره تکرار شده «وَلَقَدْ يَسَّرْ‌نَا الْقُرْ‌آنَ لِلذِّكْرِ‌ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ‌« پدر مادر ها مربی ها روحانی ها خدا گفته من دین را و کتاب دین که قرآن است را ساده کردم که همه بفهمند ما دین را برای بچه هایمان سخت نکنیم اگر در بحث اشاره می‌کنیم که همت عالی خوب است بلند پروازی بد است این را ساده برای بچه ها بگوییم اگر آن عزیز می‌گوید اختلاس هم منکر است سوء مدیریت هم منکر است بدحجابی هم منکر است راست می‌گوید اولویت بندی هایش را هم بگذاریم قرآن و اولیای دین بگویند که کدام مهم تر است کدام نه ولی همه شان منکر است ساده اش بکنیم اگر در بحث دیگر که خواهر سوال می‌کند حرمت شراب و قمار و موسیقی را خیلی ساده بگوییم بینندگان عزیز کمک ما هم بکنند اگر اشتباه کنیم راه ساده را به ما یاد بدهند حرف ساده‌ی ما از این آیه‌ی قرآن این است برای مردم سخت نگیریم سخت بیان نکنیم این آیه‌ی قرآن است دین خدا را ساده بیان کنیم هر چه ساده بیان کنیم سهل انگاری غلط است ولی ساده بیان کردن خیلی خوب است ساده بیان کنیم ساده هم بگیریم تا مردم آمار دینداران هم زیاد پیدا بکند
شریعتی: خیلی ممنون. این پیام را می‌خوانم خاطر دوستان خوب ما است هفته‌ی گذشته یک پیامی داشتیم یک دختر خانمی در مورد جهیزیه اش گفته بود که من با ده میلیون تومان جهیزیه خریدم رفتم خانه‌ی شوهرم به شدت شرمسارم احساس می‌کرد جهیزیه‌ی در شأنی نیست این پیام فکر می‌کنم پاسخ ایشان هم باشد سلام دوستان سمت خدا خسته نباشید در برنامه‌ی قبلی دیدم که خیلی از بیننده ها به صحبت های آقای ماندگاری در مورد جهیزی‌ی کم و ساده انتقاد کرده بودند من خواستم از زندگی خودم بگویم تا شاید برای آن دسته از بیننده ها انرژی مثبتی باشد که بتوانند با مشکلات کنار بیایند من به وعده‌ی خدا در مورد برکت دادن به زندگی بعد از ازدواج خیلی ایمان دارم معتقدم خانواده ها نباید برای تهیه‌ی جهیزیه دخترهایشان و ازدواج پسرهایشان به سختی می‌افتند آن ها برای بزرگ کردن فرزندانشان به اندازه‌ی کافی سختی کشیدند من و همسرم هر دو مهندس و کارشناسی ارشد هستیم اما موقع ازدواج تازه فارغ التحصیل شده بودیم و هنوز شغل مناسبی نداشتیم پدر و معلم بازنشسته هستند من سه خواهر دیگر هم دارم پدرم می‌توانست در حد متوسط برای من جهیزیه تهیه بکند اما من حاضر نبودم این فشار غیر منطقی را به خانواده ام تحمیل کنم با این که پدر مادرم خیلی اصرار داشتند برای من جهیزیه‌ی کامل تهیه کنند اما من از آن ها خواهش کردم به من اجازه بدهند من خودم زندگی ام را جمع و جور کنم قبل از ازدواج به همسرم گفتم من با خودم جهیزیه نمی‌آورم و برای این که پدر مادرم از من ناراحت نشوند فقط وسایل اندکی را که آن ها از سال ها قبل آرام آرام خریده بودند با خودم به خانه بردم بقیه‌ی اسباب زندگی مان شامل وسایل دست دوم زندگی دانشجویی همسرم بود خانواده‌ی همسرم هم بسیار مهربان هستند و نه تنها اصلا برای ما این نکاتی را که گفتم سرزنش نکردند بلکه خیلی هم به ما کمک کردند در این مدت گاهی متوجه نگاه های سرزنش آمیز مهمان هایمان شدیم اما چون با خودم و با خدا عهد بسته بودم اصلا ناراحت نمی‌شدم ما هر دویمان کار کردیم و بعد از یک سال وام گرفتیم و یک سری وسیله‌ی جدید خریدیم الآن به برکت خدا بعد از دو سال همه‌ی وسایل زندگی مان کامل شده جدید است و هیچ چیز هم کم نداریم این ها همه به لطف خدا و با همراهی و همدلی همسرم میسر شد که واقعا از او متشکرم ببخشید که پیامم طولانی شد با سپاس از برنامه‌ی خوبتان. این پیام را دوست عزیز ایمیل کردند خیلی نکات خوبی را شنیدیم بسیار این اقدامشان تحسین برانگیز بود
حاج آقا ماندگاری: من فقط یک نکته می‌گویم ما فکر می‌کردیم هفته‌ی قبل روی حرف ما ایراد گرفتند فکر می‌کردیم طرفدار نداریم ولی حالا متوجه شدیم طرفدار داریم من روی سخنم با کسانی بود که می‌گفتند ما نداریم آن هایی که دارند ما کاری نداریم آن هایی که ندارند برای این که زود آرزوی مرگ و پوچی و شکست نکنند ما گفتیم اگر به امید جهیزیه‌ی یک میلیاردی صد سال بایستند درست شود پدر همه را در بیاورند کوتاه بیایند به امید جهیزیه‌ی پنجاه میلیونی نه به این طرحی هم که گفتیم با جهیزیه‌ی ده میلیونی راضی شوند ایشان را هم مهمان هایش سرزنشش کردند او را هم سرزنش کردند ولی فرق این دو تا این بود او برای خودش هم سادگی ارزش نبود ولی ایشان برای خود این دو تا زوج سادگی ارزش بود ضمن این که من یک سوال می‌خواهم بکنم دادن جهیزیه از نگاه دین واجب است؟ نخیر کمکی است که پدر مادر می‌کنند واجب نیست من رفتم همسری انتخاب کردم جور زندگی را هم خودم باید بکشم چقدر خوب است از صفر شروع کنند ان اشاء الله این سنت شود
شریعتی: ان شاء الله. گفتند من در برنامه شنیدم کسی که عاق والدین را دارد عاقبت به خیر نمی‌شود این را هم می‌دانم امام صادق می‌فرمایند به پدر مادرتان حتی اگر به شما ظلم کردند نگاه تند نکنید وگرنه شفاعت ما شامل حال شما نمی‌شود پدر من از من راضی نیست وقتی پدرم با مادرم دعوا می‌کند و مادرم را بعد از چهل سال زندگی کردن می‌زند حتی وقتی که عصبانی هم نیست من نمی‌توانم دوستش داشته باشم چه کار باید بکنم واقعا هر وقتی حرف می‌زنم یک اقدامی می‌کنم باعث دعوا و نزاع می‌شود به خاطر همین سعی می‌کنم از او دوری کنم همین سبب کینه‌ی او می‌شود نمی‌دانم باید به او بی محلی کنم که کینه اش بیشتر می‌شود یا احساس صمیمیت بکنم که این هم باعث دعوا می‌شود خدا من را با این مسیری که انتخاب کردم می‌بخشد یا نه یا باید رفتارم را با پدرم عوض کنم
حاج آقا ماندگاری: من به واسطه‌ی این سوال که خیلی سوال قشنگی است خدا خیر بدهد این جوان عزیز را سه توصیه می‌کنم توصیه به فرزندان این که ما فرزندان باید نسبت به پدر مادر یک تفکیک را بگذاریم اگر پدر مادر ما خدای نکرده در مسیر گناه اند در مسیر ظلم اند من فرزند اجازه ندارم به اندازه‌ی سر سوزن به آن ها کمک کنم در مسیر ظلمشان. پدر من می‌خواهد خدای نکرده حرامی را انجام بدهد من اجازه ندارم اما اگر همین پدر ظالم همین پدر گنه کار در مسیرش به من بگوید یک لیوان آب به من بده این خدمت به پدر است و بر من واجب است. برای همین پدر بد خدمت حلال که ربطی هم به ظلمش ندارد برای من واجب است پس این آقا پسر و امثال این ها که کم هم نیستند در مسیر ظلم پدر حق ندارند کمک بکنند حتی اگر تماشا کردن آن ها تایید پدر است بروند یک گوشه همه‌ی تلاش ها را بکنند که جلوی ظلم پدر را بگیرند اما همین ها دعا برای پدر مادرشان را فراموش نکنند خدمت به پدر مادر را فراموش نکنند و همین پدر بداخلاق و ظالم را. این توصیه‌ی اول ما خطاب به فرزندان یک خطاب به پدر مادر ها می‌خواهم بکنم چرا بعضی از پدر مادر ها ما بچه هایمان را در این مسیر قرار می‌دهیم؟ به قول ما طلبه ها بچه ها را گذاشتیم دوران بین المحضورین کمک به پدر بکند یک محضور است پدر داری مادر را می‌زنی کمک نکند می‌ترسد عاق والدین شود چرا من پدر بر اساس خود خواهی خودم مسیری را برای بچه ام باز می‌کنم که هر طرفش برود اشکال برایش وجود دارد. چرا در این موقعیت قرار بدهیم این ظلم به بچه ها نیست؟ ما همیشه از عاق والدین گفتیم ولی از عوق والدین هم گفته ایم بچه ها هم می‌توانند پدر مادر را عوق بکنند یک کاری نکنیم که بچه مان را هم بر اساس بدی ما با ما بد شود بعد هر کس ببیند بگوید بر پدر مادرش لعنت اگر مشاجره‌ای هم دارید با همسرتان شاید طبیعی است مشاجره طبیعی است اختلاف نظر طبیعی است این را جلوی بچه ها انجام ندهید از چه کسی طرف داری بکنند بین پدر مادر همه شان هم که کارشناس دین نیستند درست طرفداری بکنند احساساتی می‌شوند به پدر بی احترامی بکند برکت عمرش کم می‌شود به مادر هم همین طور شما بیایید این بستر را فراهم نکنید یک توصیه‌ی دیگر به پدران دارم می‌شود به من بگویید زدن زن را از چه کسی یاد گرفتید شاید بگویند در قرآن آیه‌ی 34 گفته «وَاضْرِ‌بُوهُنَّ» (نساء/ 34) مگر علما و مراجعی که برای من و شما احکام دین خدا گفتند این آیه را ندیدند؟ شما اگر در یک رساله برای بنده آوردید من هر چه بخواهید به شما جایزه می‌دهم در یک رساله بیاورند که مرجعی اجازه داده زنش را بزند مرد آن هم در حد سیاه و کبود شدن. زدن به چه مجوزی؟ آن آیه را بروید از آیات قرآن از مراجع از روایات بپرسید آن یک سلسله‌ی تربیتی است اصلا زدنی که مردم در ذهنشان است نیست حاج آقای حسینی قمی عزیز چندین جلسه به این آیه‌ی قرآن اشاره فرمودند و تفاسیر زیبایی را هم فرمودند این هم توصیه به پدر مادر ها که ما بچه هایمان را در این وضعیت خاص قرار ندهیم مجوزی برای زدن همسر نداریم من حتی گاهی وقت ها می‌گویم آخر آن آیه خیلی قشنگ است تعبیرش را این طوری ترجمه کردم دست بالای دست بسیار است من اگر همسر ضعیفم گرفتم زدم دست خدا که بالای دست من است من را هم یک جایی گیر می‌آورد خفتم می‌کند توصیه‌ی سوم ام که این آقا پسر برود سراغ محقق کردن این توصیه اطراف این خانواده هیچ آدم متدین و عاقل و حساب شده‌ای نیست؟ برو به پدر بزرگ بگو به عمو بگو به دایی بگو مواظب باش آبرو هم نبری که تذکر بدهد بگو پدر من عصبانی می‌شود دارد از کوره در می‌رود حتی به کسی که پدر از او حرف شنوی دارد می‌تواند روحانی محل باشد می‌تواند همکارش دوستش باشد می‌تواند رئیسش باشد توصیه‌ی اطرافیان شاید پدر را از خطا جلوگیری بکند یکی واسطه شود ما نقش واسطه ها را در اصلاح ذات البین کم نبینیم دین ما گفته اصلاح ذات البین از هفتاد حج و هفتاد عمره‌ی مقبوله بالاتر است یک نفر بیاید وسط بحران خانواده ایجاد شود خیلی آسیب دارد بچه ها آسیب می‌بینند این توصیه‌ی ما به آن فرزند و والدین و اطرافیان