سوال – من بخاطر مسئله خمس هیچ جایی نمی روم و اگر هم بروم یا غذا نمی خورم یا اگر بخورم مقدار خمس آن را حساب میکنم . فکر کنم دیگران را از خودم رنجانده ام . من را راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – ما به این صراحت در مورد خمس مطلبی نداریم . من یک مطلب کلی بگویم . ما گاهی اوقات یک ارزشی را می خواهیم رعایت کنیم یا منکری را ترک کنیم ، در کنارش مرتکب چند اشتباه دیگر می شویم . خدمت یکی از علمای اصفهان آمدند و مقداری اسباب موسیقی شکسته خدمت ایشان آوردند و گفتند که ما به خانه ای رفتیم که در آنجا موسیقی حرام می زدند ، ما به مجلس رفتیم و عروس و داماد را زدیم و وسایل آنها را هم آوردیم . ایشان فرمودند که از یک منکر چند منکر در آمد . اولا در مجلس حرام رفتید و در آنجا زن و مرد بودند و نگاه به نامحرم کردید ، بعد کتک زدید و حریم مردم را شکستید . ما یکسری واجباتی داریم که موظف هستیم خودمان رعایت کنیم . در قرآن داریم که اول خودتان را ، بعد خانواده تان را و بعد دیگران را از آتش حفظ کنید ، انسان در گروی تلاش خویش است ، هر کسی در گرو گناه خودش است ، ما بار گناهانان دیگران را به دوش نمی کشیم . من اول باید سعی کنم که خودم به حرام آلوده نشوم . اما مرحله ی دوم که اشاره کردیم که اگر خانواده ای هستند و من یقین دارم که این لقمه ی حرام است و یقین دارم که درآمدش از ربا است ، اگر انسان احتیاط کند خوب است . به منزلشان نرود یا کمتر رفت و آمد بکند ولی به صرف اینکه می دانیم یا حدس می زنیم که فلان خانواده اهل خمس نیستند پس وقتی به خانه شان می رویم غذایشان را نخوریم ، این خیلی بد است . این اصلا از آداب میهمانی نیست . حالا شما یقین دارید که طرف خمس نمی دهد و خودش هم می گوید که خمس نمی دهد ولی یقین دارید که این غذا از مال خمس نداده است ؟ خمس پولی است که به آن سال بگذرد شاید این غذا از درآمد دیشب او باشد یا از حقوق این ماهش باشد . همین قدر که ما احتمال بدهیم کافی است . تقاضا میکنیم که با این جور حرکات باعث ناراحتی فامیل و صاحبخانه نشوند . حالا اگر کسی می خواهد احتیاط بکند و وضعش هم خوب است پولی را بابت خمس یا رد مظالم بدهید . این یک احتیاط شخصی است و واجب نیست و شما آنرا به کسی نمی گویید . فردی پیش یکی از خلفای عباسی رفته بود . خلفای عباسی به ظاهر نماز می خواندند ولی کار زشتی کرده بود و طرف داد و بیداد کرد . خلیفه گفت که ببین فرعون می گفت که من خدا هستم ولی وقتی موسی میخواست پیش او برود و با او صحبت کند خدا فرمود که با او نرم صحبت کن . خلیفه گفت که من که کافر نیستم و تو هم که موسی نیستی . گاهی این برخوردهای باعث زدگی از مبانی دینی میشود . ما باید افراد را به طرف دین جذب کنیم . لذا اگر ما خبر نداریم که خمس می دهد یا نه که خوردن غذا ایشان اشکالی ندارد و اگر یقین داریم که خمس نمی دهد و خودش گفته باز هم خوردن غذا اشکالی ندارد . این برخورد ، برخورد صحیحی نیست .
سوال – در حلال بودن یا نبودن غذا ما تجسس نمیکنیم ولی اثر غذای حرام چه میشود ؟ در واقع آثار وضعی آن چه میشود ؟
در دین اسلام برای سهولت زندگی قوانینی را تبین کرده است که یکی از این قوانین ، قوانین بازار مسلمین است . اگر شما از بازار مسلمین مرغ خریدی حتی بفرض طرف که آنرا ذبح کرده بسم الله نگفته باشد و شما خبر ندارید ، برای شما پاک است . حالا سوال می کنند که اگر واقعا مرغ یا غذا حرام باشد آثار وضعی آن چه میشود ؟ در مسائل تربیتی و ساختار وجودی دهها عامل باعث شکل گیری میشود که یکی از آنها غذای شبه ناک است . عوامل بسیار مختلفی از جمله خود ما ، حرفهای ما ، اعمال ما و ... وجود دارد . لقمه ی نوح حرام نبوده است زیرا او پیامبرخدا بود اما چرا پسرش منحرف میشود ؟ بخاطر محیط و تربیت بد . یعنی وقتی ما این عوامل را کنار هم می چینیم این قدری این عامل کلیدی نیست که بگوییم اثر وضعی آن چیست و من را از دین محروم میکند . اعتقاد ما این است که خدا عادل است پس در کاری که من تقصیر ندارم و اتفاق افتاده ، ولو زمینهای فراهم شده است ، عدالت خدا اقتضا می کند که اثرش اینقدر نباشد که مانع رشد ، تعالی و مسائل دینی ما بشود . چیزی که مهم است این است که گفته اند چیزهای پاک و حلال بخورید . الان من میهمانی دعوت می شوم و نمی دانم حلال است یا نه ؟ و شما می فرمایید که این لقمه جلوی نماز شب من را می گیرد . بله ممکن است تاثیر داشته باشد ولی عوامل دیگر مثل استغفار ، صدقه و تحفظ میتواند مانع از اثر وضعی این باشد . دعایی داریم : خدایا با مال حلال از حرام بی نیازم کن . احتیاط منطقی خوب است و دقت نظر داشته باشند . اصولا افرادی که از نظر معنوی خیلی بالا هستند تاثیر این مسائل خیلی روی این ها بیشتر است و ممکن است نماز شب هم از آنها سلب بشود . من ممکن است غذایی بخورم و روی من هم تاثیر نگدارد ولی سید بحرالعلوم وقتی با چوبی دندانش را تمیز کرد، شب خواب وحشتناک دید . تلنگری که خدابه آنها می زند سریع تر است . این ها قابل تعمیم نیست . در حالات بسیاری از بزرگان این ها نقل شده است . یک پارچه ای که شفاف و پاک است وقتی یک نقطه ی سیاه روی آن بیفتد ، خودش را نشان می دهد ولی پارچه های معمولی ممکن است آن را نشان ندهد . نگرانی ما نباید به وسواس برسد . ما وظیفه داریم که در زندگی مان یک توجه اجمالی داشته باشیم . خانه ای که میرویم ، غذایی که می خوریم و کاری که انجام میدهیم حرام نباشد ولی جوری نباشد که زیاد دقت کنیم . خود حضرت امیرالمومنین به خانه ی اصحاب دعوت میشدند . مثلا شما را مجلس ختمی دعوت میکنند ، اینجا مجلس یک فرد مسلمان است و فرض من این است که خودش می داند که مال صغیر نباید برای مردم خرج بشود مگر اینکه قیم بگیرند و احکام اسلامی را انجام بدهند . فرض این است که کسی که برای شما نذری آورده است احکام دین را می داند و بر اساس همین فرض باید عمل کرد . باید حسن ظن داشت . روایت داریم که کار مردم را حمل برصحت کنید . منتها ممکن است که یک خانم حامله ای می گوید که من می خواهم بیشتر دقت کنم و احتیاط منطقی بکنم و هر چیز را در هر جا نمی خورم ولی کسی که روضه گرفته و یا نذر داده ، فرض بر این است که مسائل شرعی را می داند .
سوال – شوهر من فقط قرآن را قبول دارد . میشود که شما با استدلال محکم قرآنی برای او بیان کنید که خدا شراب را حرام کرده است ؟
استدلال قرآن کلمه ی محکم نمی خواهد . خودش محکم است . شراب و شراب خواری در جامعه ی جاهلیت قبل از اسلام رایج بود حتی کسانی شراب می ساختند و می فروختند . اسلام که آمد ، احکام تدریجی آمد یعنی یک مرتبه وقتی پیامبر از غار حرا پایین آمد نفرمود که همه چیز حرام است . لذا روزه در مکه هنوز نازل نشده بود ، در مدینه نازل شد . شراب هم در اول حرام نشد بلکه تدریجا حرام شد یعنی طی چند مرحله . شاید این باعث اشتباه شده است که بعضی ها مرحله ی اول را نگاه می کنند و اشتباه می کنند . مثلا آیه نازل شد که نماز که می خوانید مست نباشید . قصه اش هم این است که بنده خدایی شراب خورده بود و ایستاد که نماز بخواند و سوره ی کافرون را اشتباه خواند چون مست بود . آیه نازل شد که شراب منافعی دارد ولی گناهانش بیشتر است . پس سعی کنید این را کنار بگذارید. در آخرین مرحله آیه 90 سوره ی مائده نازل شد . این اتمام حجت است . مرحله ی اول گفت که نخورید و بعد گفت که در نماز نخورید بعد گفت نخورید بهتر است و بعد گفت که انگور منفعتش بیشتر است همان را بخورید و بعد حکم قطعی داد . فردی پیش رسول اکرم آمد و گفت که بالاخره شراب حرام است یا حلال ؟ که این آیه نازل شد که ای کسانی که ایمان آورده اید ، شراب ، قماربازی ، بت پرستی و شرط بندی ، این ها پلیدی است و کار شیطان است از آن اجتناب کنید . اینجا با امر آمده است . یعنی باید اجتناب کنید و فلسفه اش را هم گفته است شیطان از طریق قمار بازی و شراب در شما نفوذ میکند و در شما کینه ایجاد می کند و این باعث میشود که از خدا دور بشوید . حضرت امیرالمومنین فرمودند که اگر خدا شراب را حرام کرد چون عقل را زایل می کرد . خودبخود خرد و اندیشه ی انسان را از بین می برد که حتی خودش هم متوجه نمیشود . وقتی احکام حکم کلی دارد ما باید بر اساس آن عمل کنیم اعم از اینکه فلسفه اش را بفهمیم یا نفهمیم . حتی اگر ما این فلسفه اش را هم نمی دانستیم این حکم قطعی در قرآن دارد . بعضی ها برای هر چیزی سوال می کنند که کجای قرآن گفته است مثلا کجای قرآن گفته است که نماز دو رکعت است ؟ خدا می فرماید که همه ی مطالب در قرآن آمده است . در جای دیگر می فرماید که این قرآن بیان همه چیزها و همه ی امور است . در قرآن می فرماید : هر چه پیامبر گفت آن را بگیرید . در آیه ای می فرماید : از خدا و پیامبر جلو نیفتید . از خدا و رسولش اطاعت کنید ، ما از این آیات به این نتیجه می رسیم که طبق همان که قرآن می فرماید : نماز واجب است ، همان قرآن می فرماید که حرف پیامبر و سیره ی او حجت است . در قرآن نگفته است که نماز صبح چند رکعت است ولی گفته نماز بخوانید و پیامبر ایستاد و نماز صبح ،ظهر ،عصر ،مغرب و عشا را خواند و گفت که هر جوری من نماز می خوانم شما هم بخوانید . پس در قرآن کلیات آمده است . کسی از امام صادق (ع) پرسید که چرا اسم امیر المومنین در قرآن نیامده است ؟ خوب بود خدا در آیه ای می فرمود که او جانشین پیامبر است . امام صادق (ع) فرمود که مگر میزان زکات در قرآن آمده است ؟ مگر تعداد رکعت های نماز در قرآن آمده است ؟ ما در قرآن داریم که حج انجام بدهید ولی نگفته است که چند مرتبه طواف کنید . صفا و مروه از شعائر اسلامی است . امام فرمودند : بنای قرآن بر کلیات است . البته بعضی قسمت ها جزئیات هم داریم . مثلا بحث ارث و حالات زنها ولی غالبا در جزئیات وارد نشده است . ولی خودش به ما خطی داده است که آنچه که پیامبر به شما می گوید گوش دهید . این حرف درستی نیست که بعضی ها می گویند که ما فقط قرآن را قبول داریم و هر حکمی که در قرآن آمده است قبول داریم . قرآن دو جور گفته است . یک وقت بی واسطه مثل حجاب در سوره ی احزاب می فرماید : به زنها بگویید که پوشش داشته باشند. مثل شراب ، حج . یک وقت هم با واسطه فرموده است که حرف پیامبر را گوش بدهید ، حرف او حرف خداست .