شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

در ادامه بحث قبلی در مورد آداب اسلامی از دیدگاه امام حسین (ع) بفرمایید .
پاسخ – قبلا در مورد آداب امام حسین (ع) گفتیم . در مورد برخورد با یاران ، فقرا و اصحابشان و در مورد صبر و بردباری ایشان گفتیم . جرقه بحث هم این طور بود که ما در باره ی امام حسین (ع) بیشتر به ابعاد مصیبتی عاشورا و کربلا فکر کرده ایم و ابعاد دیگر زندگی ایشان را فراموش کرده ایم . کتابی دیدم که اسمش این بود : امام حسین قبل ازعاشورا . عنوانش جالب بود . همه م ینویسند امام حسین (ع) درعاشورا ولی ایشان نوشته اند امام حسین قبل از عاشورا . نویسنده می گوید که من می خواهم درباره ی روزهای قبل از عاشورا ، دعای امام حسین (ع) ، سخاوت و کرامت امام را بنویسم . کتابی از آیت الله گلپایگانی صافی است بنام پرتویی از عظمت امام حسین (ع) . ایشان از مراجع تقلید هستند . ایشان ویژگی های امام را مثل سخاوت ، شجاعت ، کرامت و ... را دسته بندی کرده اند . ما می خواهیم سراغ کلمات اباعبدالله برویم . ما فهرست وار به بعضی از آداب کلام ایشان می پردازیم .
از سلام شروع می کنیم . امام فرمودند : سلام کردن هفتاد حسنه دارد . شصت و نه تای آن برای سلام کننده است و یک برای آن کسی است که جواب سلام را می دهد . ببینید هفتاد نیکی در پرونده . ما ارزش حسنه و نیکی را نمی دانیم . مثل کسی که کارنامه گرفته می داند نمره یعنی چه . گاهی بیست و پنج صدم نمره برای قبولی یک درس تاثیرگذار است . حسنه آن درصد نمره است . وقتی در قیامت انسان حسنه اش بالاتر باشد در بهشت هم جایش عالی تر است . بعضی از ثواب ها آسان است . فردی می گفت : بعضی از ثواب ها زحمت ندارد جمع کردن دارد . مثل برف پارو کردن است کاری ندارد . میگوید که شما کلوخ از سر راه مردم بردار ، برای تو حسنه می نویسند . پوست موز و آشغال برداشتن از سر راه مردم کاری ندارد . حالا ببینید که بعضی ها چقدر سلام کردن سخت شان است . البته در روایت داریم که کسی که وارد خانه میشود اولی است که او سلام کند ، بزرگتر بر کوچکتر سلام کند ، کسی ار در خانه وارد میشود سلام کند ولی این ها لزوم نمی آورد . پیامبر به بچه ها سلام می کرد . می فرمود : من سلام کردن به بچه ها را دوست دارم . حضرت پیامبر هر وقت که به دیدن انصار می رفت و وقتی وارد می شد اول به بچه ها توجه می کرد . به بچه ها سلام می کرد و دستی بر سرشان می کشید و احوال پرسی می کرد . ما اگر در میهمانی باشیم و افراد زیاد باشد غالبا به بچه ها دست نمی دهند و احوالپرسی نمی کند . بعضی ها در گفتن سلام واژه را خرد می کنند . سلام را صحیح و کامل بگویید . امام حسین (ع) فرمود :بخیل کسی است که از سلام کردن به دیگران بخل بورزد . دختر خانم ها و آقا پسرها که از مدرسه می آیند و وارد خانه میشوند به پدر و مادرشان سلام کنند حتی به خواهر کوچکتر هم سلام بدهند و خانواده هم از کوچکی بچه ها را به این صفت ارزشمند تمرین بدهند . احادیثی که از امام حسین (ع) به ما رسیده کم است زیرا همانطور که خود آقا را به شهادت رساندند نگذاشتند که کلمات امام هم برای ما نقل بشود . یکی دیگر از سخنان امام حسین (ع) این است : شخصی داشت پیش امام حسین (ع) غیبت فرد دیگری را می کرد و امام فرمودند که غیبت در زندگی اتنباشد . این غیبت خورشت سگان جهنم است . اینچند تا مشکل دارد .یکی سگ است و سگ نار است و بعد هم خورشت آنها ست . ما در قرآن در مورد غیبت داریم غیبت کردن مثل خوردن گوشت برادر مرده است . الان فصل روضه ها و فصل دور هم جمع شدن است . و استماع مصائب کربلا و نصایح روایت و آیات است و خیلی هم خوب است . من تاکید میکنم که خانواده ها سعی کنند در خانه هایشان روضه برپا کنند . زیرا برکت می آورد و بسیاری از بلاها را از خانه دور می کند . مقید به سنگین گرفتن مراسم هم نباشند . مثلا شام و پذیرایی . ممکن است در یک خانه 15 نفر جمع بشوند و یک زیارت وارث بخوانند و بر حسین سلام بدهند ، همین باعث برکت آن خانه است . حتی یک شب هم اشکالی ندارد . صرف اینکه دراین خانه روضه و نام اباعبدالله باشد . یادمان باشد که روضه ای که استحباب دارد با حرام آمیخته نشود . وقتی روضه تمام میشود غیبت صورت نگیرد . یک وقت روضه ها به اول وقت نماز نخورد وجلسات طول نکشد . آقا فرمودند : غیبت خورشت سگ های جهنم است . بعضی از ائمه ما وقتی حدیث می فرمودند به پیامبر یا امیر المومنین استناد می دادند . امام حسین (ع) از مادرشان که از زبان پیامبر نقل کردند فرمودند : دخترم از بخل بپرهیز . انسان کریم چنین آفتی در زندگی اش نیست . یعنی آقا دارند سفارش می کنند که انسان دست دهنده داشته باشد . و به دیگران کمک کند . فرمودند : از بخل بپرهیز . بخل درختی در آتش جهنم است و شاخه های آن در دنیا است . جود درخت در بهشتی است . و شاخه های در دنیا است . در دین تاکید به سخاوت و جود است . پیامبر از کنار قبری رد میشدند و گفتند که دارند او را عذاب میکنند زیرا صاحب او نمام یعنی سخن چین بوده است. قرآن در سوره ی قلم از نه گروه نام برده است که از آنها دروی کنید و آنها را سرزنش کرده است .یکی از آنها سخن چین است . سخن چینی یعنی اینکه شما الان حرفی به من می زنی یا من از شما حرفی می شنوم که داری به کسی می گویی و دلت هم نمی خواهد که جایی منتشر بشود ، من این را از شما بگیرم و به دیگران منتقل کنم . بگویم که فلانی پشت سر شما حرف می زد البته دروغ هم نگفته ام ، شما گفته اید . این خیلی گناه زشتی است . زیرا روابط اجتماعی را بهم می ریزد و اختلاف ایجاد می کند . ما در روایات داریم که دروغ گناه بزرگی است اما داریم که اگر شما برای اصلاح بین دو نفر دروغ گفتید الان فردی با همسرش اختلاف دارد شماپیش آقا می روید و آقا می گوید که من از این زن بدم می آید و دیگر با او حرف نمی زنم . شما به خانم بگویید که آقا گفت : من از شما خوشم می آید و مایل هستم که با شما حرف بزنم . خانم هم تعدیل میشود و می گوید که من هم بی میل نیستم . چند تا از این کلمات باعث اصلاح بین آنها میشود و این دروغ مصلحت آمیز است . بعضی ها برای اینکه کارشان راه بیفتد دروغ میگویند و می گویند که این مصلحتی است . معلوم است که دروغ کار را راه می اندازد . اگر بلیط گیر من نیاید و دروغ بگویم که پدرم فوت کرده است زود به من بلیط می دهند . این دروغ مصلحت آمیز نیست . صلاح وقتی است که از نزاع ،درگیری و قتلی جلوگیر کند . اگر من به فردی بگویم که طرف اینجا است ممکن است طرف کشته شود بنابراین میگویم اینجا نیست . دروغ مصلحتی برای حفظ جان و آبرو است . نه اینکه هر کس که می خواهد کارش را راه بیندازد دروغ بگوید . امام حسین (ع) فرمودند که شخصی پیش پدرم آمدند و پشت سر گروهی بدگویی میکرد . پدرم به من فرمودند که به قنبر بگو بیاید . وقتی قنبر آمد . به او گفت : این سخن چین را بیرون کن زیرا چیزی میگوید که خدا راضی نیست . و ما حاضر نیستیم که این ها را بشنویم . پس ما باید حفظ آبرو کنیم . در حدیثی فرمودند که دو چیز مردم را از بین می برد : یکی ترس از فقر است . شیطان خوف فقر به شما می دهد و می گوید که انفاق نکن خودت پیری داری . بعضی ها از ترس سکته می میرند . بعضی ها هم از ترس فقر نگران هستند . آقایی می فرمودند که پیرمرد 90 ساله ای در فامیل داشتیم که وقتی به اومی گفتیم پولهایت را به دیگران کمک کن . میگفت که من پیری دارم . و وقتی ایشان فوت کردند خیلی از پولهایشان باطل شده بود و بانک هم قبول نکرد . دیگری طلب فخر است . یعنی انسان بخواهد با لباس و مالش به دیگران فخر بفروشد .
سوال – من در حرم امام رضا (ع) بودم و ظاهرم هم خیلی اسلامی نبود . به یکی از روحانیون سرشناس سلام کردم و ایشان جواب من را ندادند . آیا جواب سلام دادن مطلق است ؟
پاسخ – کثرت سلام به افراد سرشناس خیلی زیاد است . گاهی مواقع من دارم نماز زیارت می خوانم و می آیند و از من سوال می پرسند . البته جواب سلام در نماز اشکال ندارد . گاهی در یک نماز دو رکعتی باید شصت تا جواب سلام بدهی . کسی که سلام می کند یک نفر است و خودش را می بیند ولی بنده این هممه افراد را که نمی توانم ببینم . حتما آن روحانی که ایشان می فرمایند پنجاه تا جواب سلام داده است . و مسلما او را ندیده است . در جواب سلام دادن ظاهر افراد ملاک نیست . و بطور عام باید جواب داد . روایت از امام حسین (ع) است که شخصی از امیر المومنین سوال کرد که آیا به گناه کاران هم سلام کنیم ؟ آقا فرمودند : به همه ی اهل توحید سلام کنید . یعنی هرکس که خدا را می پرستد . البته در جاهایی داریم که به مشرکین سلام نکنید . البته در عرف بین المللی این بحث دیگری است . حالا یک مسئول به دین مسئول یک کشور دیگر می رود که خدا پرست و موحد نیست ، این بحث دیگری است .
سوال – سوره ی نساء آیات 91-87 را توضیح دهید .
پاسخ – اولین آیه این صفحه می فرماید: هیچ خدایی جز خدای واحد نیست . یعنی بحث توحید است . به یقین خدا در روز قیامت همه ی شما را یک جا جمع خواهد کرد . هیچ شکی در آن نیست . این آیه به شروع ، پایان و مبدا ، مقصد اشاره دارد . چه کسی از خدا راستگوتر است ؟ یکی از صفات خدا صادق بودن است . خدایی که صادق است به شما می گوید که روز قیامت همه ی شما را جمع می کند . باید یاد معاد در زندگی ما پررنگ تر بشود .
سوال – آداب مسلمانی از زبان امام حسین (ع) را ادامه می دهیم .
پاسخ – می خواهم کلماتی را که امام آنها را منع کرده اند بگویم . اما باقر (ع) می فرمایند که پدرم وقتی لحظه ی شهادتشان رسید من را در آغوش گرفتند و گفتند که پسرم من می خواهم سفارشی به تو بکنم که این سفارش را پدرم لحظه ی آخر که می خواست به میدان برود به من کرد . یعنی سفارش دو تا امام در لحظه پایانی عمر . فرمود : پسرم بپرهیز از ظلم کردن به کسی که جز خدا یاری ندارد . یعنی مردم را از ظلم منع می کنند . ظلم سه جور است . یکی ظلم اعتقادی است که همان شرک است . اگر کسی مشرک شد این ظلم است . در قرآن داریم که ای پسرم ظلم نکن همانا ظلم شرک بزرگی است . ظلم بعدی حق الناس است . اگر کسی مال مردم را بخورد این هم ظلم میشود . به این ظلم اجتماعی می گویند . دیگری ظلم فردی است . اگر کسی گناه بکند این هم ظلم است . ظلمت نفسی . نظر امام بیشتر بر این است که انسان به مردم ظلم نکند . و کسی را آزار ندهد . امام وقتی در آخرین لحظه می خواهد به میدان برود سفارش ایشان این است که به دیگران ظلم نکنید . نکند ما با عزاداری و مجلس گرفتن مان و برخوردهای مان باعث آزار و زحمت دیگران بشویم . یادمان باشد که این کارهای خوب را با آزار به دیگران آمیخته نکنیم . امام فرمودند : حرف بنده ای اگر باعث گناه بود ، گوش نکنید . این داستانی دارد . پسرعموی عمرعاص در مسجد ایستاده بود و امام حسین (ع) آمد که رد بشود . خیلی احترام کرد ، سلام کرد و به اطرافیان خود گفت که هر کس که می خواهد یک چهره ی بهشتی ببیند به امام نگاه کند . فردی گفت : تو که اعتقادت این است که این قدر احترام می گذاری ، چرا در جنگ صفین با پدرش جنگیدی ؟ تاملی کرد وگفت : پدرم به من گفت و امر پدر هم واجب است . گفتند : برویم از امام بپرسیم . امام فرمودند: اگر از کسی اطاعت میکنید آن اطاعت باید در راه خیر باشد . بعد فرمودند : هر مخلوقی اگر اطاعت او باعث معصیت خالق بشود ، اطاعت او واجب نیست حتی پد رو مادر . اگر پدر به بچه گفت که نماز نخوان ، نباید به حرف او گوش داد . بگوید که پسرم برو و دروغ بگو ، نباید این را انجام بدهد زیرا حرام است . بگوید که برویم پول نزولی بگیریم ، نباید این را انجام بدهد زیرا حرام است و معصیت خالق است . بعضی مواقع پدرها زور می گویند و آن بحث دیگری است . ما شرایط عادی را میگوییم .اگر شوهر گفت که خانم شما با نامحرم حتی برادر من دست بده ، اطاعتش لازم نیست زیرا گناه است . الان هستند آقایان یکه به خانم های شان میگویند که باید بدحجاب بیرون بیایی . حجاب ضروری دین است و اطاعت لازم نیست . حالا اگر شوهر زور گفت که آنجا بحث اختلاف و دعوا پیش می آید و راه کار دارد . اطاعت خالق مرزش با اطاعت از مخلوق این است که منجر به معصیت خالق نشود . آقا شاگرد مغازه است .اگر آقا به شاگرد امری کرد که باعث معصیت است اطاعت جایز نیست . و نباید اطاعت بکنیم . این نکته ی ظریفی است . این یک اصل کلی است . در محور آداب داریم که امام فرمودند : از زیاد سوگند خوردن بپرهیزید . قرآن می فرماید : خدا را در معرض قسم خودتان قرار ندهید .یک یمی خواهد پارچه بفروشد . خدا و ائمه را قسم می خورد که این را فلان قدر خریده ام . این عادت شده است و خیلی بد است . این پارچه را این قدر خریده ام و این قدر هم می فروشم و روی آن هم قسم نمی خورم . کسی پیش امام حسن (ع) ادعایی کرد و گفت که من 500 درهم از شما پول می خواهم . و دروغ هم می گفت .پیش قاضی رفتند و حاضر نشدند که قسم بخورند و فرمودند که من برای مال دنیا قسم نمی خورم با اینکه حق با ایشان بود . پول را به او داد در حالیکه بدهکار نبود . البته آن طرف هم نتوانست پول را بخورد زیرا به امام تهمت دروغ بسته بود . مکر بد است مخصوصا اگر کسی بخواهد با خدا و ائمه مکر کند . فرمود : از کثرت قسم بپرهیزید . چرا بعضی ها این قدر قسم میخورند ؟ بعضی ها سوگندها را برای کارهای عادی هزینه می کنند . این هم یک روایتی از امام بود که خواندیم . امام در حدیثی فرمودند : نیازمندی که به تومراجعه میکند و از تو درخواست می کند ، دارد روی خودش را زمین می زند بنابراین شما او را گرامی بدار و به سوال او جواب رد نده . بعبارت دیگر حالا که خودش پیش شما آمده و خودش را کوچک کرده ، شما کرامت به خرج بده و به او کمک کن . او را از این کوچکتر نکن و بار را از دوش او بردارد . این ها یک بخشی از سفارشات و فرمایشاتی است که اباعبدالله (ع) فرموده اند . به داستانی می خواهم اشاره کنم . روایتی از پیامبر و معصومین رسیده است مبنی بر شاد کردن دل دیگران . مراد از شاد کردن بیهوده گویی ،هجو و ابتذال نیست . یک وقت کسی را سرکار میگذارند و یا او را دست می اندازند بعد اسم این کار را شاد کردن دل دیگران می گذارند . زمان پیامبر اکرم کسی به مسجد رفته بود .یکی از اصحاب کفش او را پنهان کرد . او دنبال کفشش آمد و هر چه گشت آن را پیدا نکرد . ناراحت شد .دوباره به خانه رفت و آمد ولی آن را پیدا نکرد . فردی که کفش را پنهان کرده بود گفت : بیا کفش تو پیش من است . شوخی کردم . و کفش او را داد . وجود مقدس پیامبر اکرم فرمود : آیا حاضری با کسی به قیمت ناراحتی و غضب او شوخی کنی ؟ بعضی وقتها یک کسی را ناراحت میکنیم . و اسم آن را شاد کردن می گذاریم . این شادی نیست . سرور و شادی این است که غمی از دل کسی برداریم . امام حسین(ع) فرمودند : من از جدم شنیدم که شاد کردن مومن عمل با ارزشی است و بعد از نماز عملی از آن بالاتر نیست .امام فرمود که یک روز دیدم غلامی دارد دعا میکند و می گوید : خدایا من را نجات بده . از او سوال کردم چه شده است که این دعا را می کنی ؟ گفت : اربابی یهودی دارم . من بعنوان یک سملمان دوست ندارم پیش یک یهودی کار کنم . و برای این دعا می کنم که از دست او خلاص بشوم . امام فرمود که برویم پیش آقایت و من با اوصحبت کنم که تو را آزاد کنند . در خانه ی شخص یهودی در مدینه آمدند . آن مرد یهودی امام حسین (ع) را خیلی احترام کرد . زیرا امام را می شناختند و امام مورد احترام مردم بود . آقا فرمودند که میشود این غلام را به من ببخشی ؟ من این مبلغ را می دهم و شما این غلام را به من ببخش . یهودی گفت : به یُمن قدوم شما من او را آزاد می کنم و این مبلغ هم برای خود او باشد . و یک باغچه ای هم به او می دهم که در آنجا زندگی کند و بیکار نماند . در همان حال خانم یهودی از خانه بیرون آمد و جریان را پرسید . آقا گفت که امام حسین (ع) به در خانه ی ما آمده است . خانم گفت : اتفاقا مدتی است که من میخواهم مسلمان بشوم و حالا که امام به در خانه ی من آمده ، از تو شوهرم خواهش میکنم که اجازه بدهی که من مسلمان بشوم . و اجازه بده که من اسلام بیاروم . مرد گفت که چرا تو مسلمان بشوی و من یهودی باقی بمانم ؟ من هم مسلمان می شوم . در یک لحظه دو نفر مسلمان شدند ، غلامی آزاد شد ، باغدار و پولدار شد و آقا دراینجا فرمود که من در اینجا فهمیدم که چرا شاد کردن قلب مومن این قدر ثواب دارد . به سیره ی امام حسین (ع) عمل کنیم و فقط امام حسین (ع) را زبانی دوست نداشته باشیم . شعاری دوست نداشته باشیم . امام حسین (ع) شعاری در ایام محرم و عاشورا نیست ، امام حسین (ع) امام همه ی ایام است . این جمله معروف است که هر روز عاشورا و هر زمین کربلا است . نه اینکه همه جا باید شمشیر دست گرفت و جنگید بلکه ارزش ها باید در تمام سرزمین ها باشد . و همواره باید با ضد ارزش ها مبارزه کرد . این تعبیری است که از این کلام استفاده میشود .
دعا بفرمایید.
انشاءالله خدا خلق و خوی ما را نبوی ، علوی و حسینی قرار بدهد .

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group