دختر 19 ساله ای هستم که عید امسال به عقد همسرم درآمدم . با توجه به اینکه باایمان بودن همسرم برایم خیلی مهم بود با ایشان ازدواج کردم و شاکر پروردگار هم هستم ولی یک هفته است که مشکیی بین من و همسرم ایجاد شده است . می گوید که عروسی نمی گیرم . مگر از شرایط ایمان به خدا وفای بعهد نیست ؟ من چه برخوردی باید با همسرم داشته باشم ؟
پاسخ – ما اینجا دو فضا را مطرح می کنیم . یک همین که خانم گفتند و ما حق را به خانم می دهیم و می گوییم که این آقا باید به عهد خودش وفا کند اگر زمینه ی آن را دارد . این اصل کلی است . در روایت داریم که موم سه خصوصیات دارد : یکی اینکه هنگام سخن گفتن دروغ نمی گوید ، دیگر اینکه امانت دار است و دیگر اینکه وقتی وعده ای دارد به وعده اش عمل می کند . در حدیث داریم که چند چیز بین المللی است یعنی اگر طرف شما کافر هم باشد باید آنرا رعایت کنید . یکی از آنها وقای بعهد و مراعات پیمانهاست .این یک بحث کلی است . اگر این آقا هنگام عقد گفته اند که ما عقد نمی گیریم ولی عروسی می گیریم و تالاری کرایه می کنیم و حالا بطور کامل آنرا فراموش کرده اند و انکار می کنند و می گویند که حالا ما عقد کرده ایم و کارمان تمام شده است و دیگر جشنی نمی گیریم ، این بی انصافی است . زیرا زیر قول زدن یک کمی بی انصافی است . حالا فضای دوم این است که این آقا در شرایطی بوده و وعده ای هم داده ، فکر می کرده که زمینه اش را هم داشته ، اما الان می بیند که وضع مالی اش مناسب نیست . یا می بیند پول عروسی را می توانند برای اجاره ی خانه یا خرید وسیله ای یا مسافرت مکه یا مشهدی هزینه کند و می گوید مراسم را ساده تر برگزار کنیم . اینجا ، جای رفق و مداراست . جای توافق و با هم کنار آمدن است . جای به محاکمه کشیدن همدیگر نیست . انالله یعمروا بالعدل و الاحسان . احسان یعنی تفضل و بزرگواری است . من به خانواده ها می گویم که ازدواج را کمی سهل بگیرید که زمینه ی ازدواج بیشتر فراهم بشود . بحث سهل گرفتن هم این نیست که بعضی ها سوء استفاده کنند . یکی می بینید که ماشین و خانه و امکانات دارد و پولی هم دارد و بگوید خوب سهل بگیریم و دیگر عروسی نمی خواهد . خیر این طوری نیست . دختر خانم جوان است و آرزو دارد . در کارها باید اعتدال و میانه روی باشد. به این خواهر می گویم که زندگی را بین خودتان تلخ نکنید بخاطر این جور اختلافات زیرا همسرتان برای شما مهمتر است تا مراسم ازدواج . تا در آینده ی نقطه ی منفی در ذهنش ایجاد نشود . اگر این مراسم را با ناراحتی و نخواستن بگیرد بعدا در زندگی مشترک برای شما نقطه ی منفی خواهد بود . اما به همسر ایشان هم می گویم که شما هم بی انصافی نکنید . حالا اگر نمی توانید در تالار مراسم بگیرید در یک منزل عروسی بگیرید و یک مجلس حداقلی بگیرید که این عروسی برگزار بشود . روایت داریم که پنج جا شام دادن مستحب است . مثلا اگر کسی از حج برمی گردد مستحب است که شام بدهد . کسی که خانه می خرد یا فرزند دار می شود . جای دیگر که گفته اند مستحب است شام بدهیم مجلس عروسی است . که حتی خوردن شام عروسی هم توصیه شده است . البته بشرطی که عروسی ها خلاف شرع نباشد . این جزء مستحبات است و برکت در زندگی شما می آورد . این برادرمان این کار را انجام بدهند که اختلاف در زندگی شان ایجاد نشود .
سوال – در مورد آداب اسلامی در خانواده توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – یکی از آن توصیه های که در ارتباط با خانواده شده است ملایمت و مداراست. ببینیم کلمه ی مدارا کجا بکار می برند . یک جای انگشت زخم شده است و ممکن است به جای دیگر بخورد و خون بیاید و خونش به لباس سرایت کند ، می گویند که با آن مدارا کن . یعنی دست به جایی نزن ، وزنه ی سنگین برندار . یا کسی بیماری گرفته و می گویند که با آن مدارا کن. به ورزشکاری که یکی از عضوهایش در زمین مصدوم میشود می گویند که شما مدتی مدارا کن یعنی زیاد ازعضو آسیب دیده کار نکش . کلمه ی مدارا را جایی استفاده می کنند که یک ضعفی در آنجا باشد . مثلا ماشینی که از کارخانه خریده ای مدارا کردن ندارد، با آن تند بروید ولی ماشینی که موتورش را تازه تعمیر کرده اید می گویند با آن مدارا کن و 90 تا سرعت بیشتر با آن نروید و روغنش را نگاه کن . وقتی زن و شوهردر خانه احساس می کنند که توافق صددرصد ندارند باید مدارا کنند که اگر جایی صددرصد توافق باشد معجزه است . گاهی بین پیامبر اسلام با خانواده اش اختلاف ایجاد می شد . سوره تحریم این اختلافات را درزندگی اولیاء خدا نشان می دهد . جای مدارا اینجا است که اگر شما نقطه ضعفی می بینید کوتاه بیایید . روایتی می گویم که اگر این در جامعه ی ما پیاده بشود خیلی ازمشکلات ما حل می شود . پیامبر می فرماید : نشانه های خانواده ی خوب و مطلوب دینی چهار چیز است . یکی اینکه آن خانواده دین شناس است . مثلا کسی بهترین زندگی و جهیزیه را داشته باشد ولی در آنجا نماز نمی خواند و دین نداشته باشد این ضعف بزرگی است . این زندگی صرفا زندگی در بُعد حیوانی آن است و در این خانواده بعد روحی ارضاء نمی شود . اولین ویژگی خانواده ی موفق بُعد تقویت دین است . پیامبر فرمود که اگر جوانی به خواستگاری دختر شما آمد و دین او را پسندیدید به او دختر بدهید . البته ویژگی های دیگر مثل هم کفوی و زیبای و همسن بودن هم داشته باشد ولی اول به دین او نگاه کنید . دیگر اینکه آنها در زندگی رفق و مدارا دارند . پیامبر خدا مدارا میکرد ، به او سنگ می زدند دعا می کرد و می فرمود خدایا اینها را هدایت کن . در فتح مکه او را آزار دادند ، همه را عفو کرد . مدارا یعنی اینکه نگویید که من یک هفته با شوهرم بخاطر کاری که کرده حرف نمی زنم . اگر جایی مشکلی پیش آمد، آنرا اصلاح کند و از خودش برخوردهایی هم نشان بدهد و تذکری هم بدهد . مثلا مدت کوتاهی با هم صحبت نکنند اما بعضی ها کینه دارند . مثلا مرد نشان بدهد که ناراحت است و خانم آن را یک جوری جبران کند . همه باید رگ خواب همسرانشان را بدانند . پس اول دین شناسی و دوم مدارا و سوم اعتدال و میانه روی است . مثلا فلانی مبلمان چند میلیونی خریده است ، خوب بخرد مبلمان ما هنوز خوب ، سالم و قابل مصرف است یا فلانی کل سرویس آشپزخانه اش را تغییر داده است ، خوب بدهد . این دلیل نمیشود که ما هم این کار را بکنیم . اصل میانه روی است . الان یک زندگی روستایی با شهری فرق می کند . زندگی در شهر کوچک با شهر بزرگ فرق می کند . ممکن است یک وسیله ای برای خانواده ای اسراف باشد ولی برای خانواده ای اعتدال باشد . باید به این هم توجه کرد . نکته ی بعدی این است که کوچکتر ها بزرگترها را احترام کنند . الان این در جامعه کمرنگ شده است . خواهر کوچک باید به برادر بزرگتر یا خواهر بزرگتر احترام بگذارد . احترام فرزند بر پدر و مادر باید رعایت بشود . اگر بخواهید بدانید که یک خانواده ی غیر دینی و غیر موفق چه ویژگی هایی دارد خیلی راحت است ، دین شناسی ،رفق ، میانه روی و احترام در خانواده شان ندارد . ادب دیگری که در روایات آمده است کمک کردن به همسر است . روایات فراوان است . داستان ایوب و همسرش را شنیده اید که همسرش خیلی تحمل کرد . روایت داریم : هر زنی که شوهرش را در سه چیز کمک کند : یکی در حج است . چطور یک زن می تواند شوهرش را در حج کمک کند ؟ اگر خودش همراه شوهرش نمی رود ، میتواند ساک او را ببندد و وسایلش را آماده کند . مثلا مردی روحانی کاروان است یا کارگزار است یا اینکه خانم یک بار رفته و الان شرایط نیست که خانم برود ، زن می تواند کانون خانه را گرم نگه دارد و بچه ها را نگهدای کند و آیه یأس نخواند و کاری کند که مرد دلگرم باشد . دیگری کمک در جنگ است. بسیاری از شهیدان و کسانی که جنگ را هدایت کردند ، بواسطه ی خانواده هایشان بود . بخاطر همین امام خمینی فرمود که مرد از دامن زن به معراج می رود . دیگری کمک به تحصیل علم است . آقا می خواهد ادامه ی تحصیل بدهد . همسر شیخ انصاری گفته بود که بدترین هوو را من دارم و آن کتابهای استاد است . البته نباید آن جور هم باشد که طرف به خانواده بی توجهی کند . پس اگر زنی این سه کار را انجام داد ، اجری که خدا به زن ایوب داد به این زن می دهد . ادب دیگری که باید در خانواده رعایت بشود مخصوصا برای آقایان سفارش شده است هدیه خریدن است . یعنی شاد کردن همسر .در روایت داریم که فردی خدمت رسول اکرم آمد و پرسید که پیش همسرم بنشینم ثوابش بیشتر است یا در مسجد ؟ پیامبر فرمود : اگر یک ساعت پیش همسرت بنشینی بالاتر از این است که در مسجد النبی اعتکاف کنی . روایت داریم : وقتی مسافرت می روید برای همسر هدیه بخرید . رسول خدا فرمود : جمعه ها را پیش خانواده تان محبوب کنید . گقتند که چطور جمعه را محبوب کنیم ؟ فرمود: با خرید گوشت و میوه برای روزجمعه . مثلا بچه ها بگویند که امروز جمعه است و غذا کباب برگ است و یک فرقی با روزهای دیگر داشته باشد . مرد در خانه خودش کباب یا جگر درست کند . برعکس بعضی ها می گویند که غذای روز جمعه ی ما گزارش هفتگی است و یا مادر غذا درست نمی کنند و به تمیز کردن خانه مشغول است . مثلا بگویند که امروز به میهمانی می رویم یا ناهار به پارک می روییم . حتی اسلام به روز جمعه که عید اسلامی هم هست توجه دارد و نمی گوید که حتما صبح جمعه به نماز ندبه بروید . در شهری برای سخنرانی در دعای ندبه رفته بودم و گفتند که در اینجا سخنرانی دعای ندبه تا ساعت 11 طول می کشد . از ساعت به بعد به نماز جمعه می روند و بعد از نماز جمعه و ناهار ، اینجا دعای سمات است . گفتم اگر دست بچه ای را بگیرید و به اینجا بیاورید از اسلام گریزان می شود . حکایت داستان مسیحی بود که گفت دین شما به درد بیکارها می خورد . با خرید گوشت و میوه ی جدید روز جمعه را نزد خانواده تان محبوب کنید . البته دعا هم به اندازه اش باید باشد . از امام علی (ع) و امام صادق (ع) روایت داریم که یکی از آدابی که در خانواده باید رعایت شود تغافل و چشم پوشی است . می فرماید : کسی که از خطای دیگران چشم پوشی نکند زندگی اش بهم می ریزد .
سوال – سوره اعراف آیات 81-74 را توضیح دهید .
پاسخ – این آیات در مورد حضرت صالح و نصیحت ها و پندهایش است . می فرماید : ای قوم من ، من رسالت خودم را برای شما ابلاغ کردم . من وظیفه داشتم برای شما مطالبی را بگویم و گفتم . من شما را نصیحت کردم ولی شما نفس نصیحت را دوست ندارید . چکار کنم که شما ناصحین را دوست ندارید . بعضی ها لجبازی می کنند و نصیحت را نمی پذیرند . این گله ی حضرت صالج بود . امیدواریم ما جزء گله مندان حضرت صالح نباشیم .
سوال – نگاه قرآن در مورد احسان و نیکی به خانواده و دیگران چیست ؟
پاسخ – بحث ما در مورد خانواده بود که در مورد احسان به خانواده صحبت کردیم و اِلا احسان و نیکوکاری در قرآن بسیار فراگیر است . می فرماید : کسانی که احسان می کنند ، خدا هم به آنها احسان می کند . هل جزاء الاحسان الا الاحسان . در مورد تمام ارز شهای دینی بحث انفاق و احسان آمده است . اول سوره ی بقره می فرماید متقین کسانی هستند که اهل نمازهستند و انفاق می کنند . می فرماید : ای مردم بشتابید به بهشت و اینها کسانی هستند که پنهان و آشکار انفاق می کنند .
ما نزدیک عیدنوروز هستیم . بین ما ایرانیان سنت لباس خریدن ، تمیز کردن منزل و نو کردن لباس بچه ها است . بینندگان عزیز فقرا را از یاد نبرید. فقرا را از فامیل شروع کنید . در فامیل بگردید و نقطه ی فقر را پیدا کنید و آن را رفع کنید . روایت داریم : وقتی بنده ای از دنیا می رود فرشته ها اول می گویند که چه فرستاده است ؟ مردم می گویند که چه گذاشته است ؟ خوشا بحال آن بنده ای که آنچه که فرستاده ، از آنچه که گذاشته بیشتر باشد. شما که برای بچه ی خودت کفش و لباس می خری ، برای بچه ی دیگران هم انجام بده . به ملیت ، شهر فامیل بودن یا نبودن آنها هم نگاه نکن . بعضی ها توانگر هستند ولی به فامیل حساس هستند . به غزیبه کمک می کنند ولی به فامیل کمک نمی کنند . اینها اقوام شما هستند . این گدا پروری نیست . اگر یک زمانی تنبلی می کنند این بحث دیگری است ولی یک نفر تلاشش را کرده و حقوقش کم است و یک کارگر ساده است ولی شما حقوقت بالا است و خانه و امکانات داری . واقعا الان خانواده های عیالوار نمی توانند هزینه ی لباس و کفش بچه هایشان را بدهند . اقشاری در جامعه هستند که عیدی ندارند یعنی نوع کارشان قراردادی یا ساعتی است . اقشاری در جامعه هستند که روز مزد هستند و حقوق بگیر نیستند . این افراد عیدی ندارند . یک کارفرما می تواند به کارگرش بگوید که پنج روز کار نکن و من پول آن را به تو می دهم و این عیدی توحساب بشود . اگر این جوری باشد این کارگر در روز عید در کنار خانواده اش است و احتیاجی نیست که سر چهارراه بایستد و دنبال کار باشد . اینها نکات مهمی است. من در احوال یک عارف بزرگوار خواند که فردی پیش او آمد و گفت گه بچه ام بیمار است و دارد می میرد . گفت اگر کاری به تو بگویم انجام می دهی ؟ گفت : بله . گفت : یک گوسفند قربانی کن و نذر بچه ات کن . آبگوشتی بپز و سر چهارراه برو و به کارگر ها بگو که امشب شام منزل ما بیایید و بعد از شام به آنها بگو دستهایتان را بالا ببرید و برای شفای بچه ی من دعا کنید . این دعا مستجاب است زیرا این مدیر کل نیست که فردا بروی و از او شغل بخواهی ، رئیس بانک نیست که فردا از او وام بخواهی . واقعا قربت الی الله دعوت کرده ای . بعضی از آقایان گله می کنند که خانم مان نمی گذارد به فقرای فامیل کمک کنیم و می گوید ما خودمان پیری و بچه داریم یا می گویند چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است. بله ما این را قبول داریم ولی بعضی خانه ها ده تا چراغ روشن است ، یکی هم در خانه ی همسایه روشن کنید. گاهی واقعا به خانه روا نیست . تلویزیون ، فرش و میل این آقا چند میلیون قیمتش است ولی وقتی می خواهد صد هزار تومان کمک کند دستش می لرزد . این خیلی بداست . بعضی ها می گویند که این وظیفه ی دولت است . کجای قرآن این را نوشته است ؟ دولت یک وظیفه ای دارد و ملت یک وظیفه ی دیگری دارد . اگر خانواده هایی پیدا می شوند که مانع می شوند ، توصیه ی من این است که به خانم هایشان نگویند که می خواهند کمک کنند ، این کار چه ضرورتی دارد ؟ بخشی از این کمک ها را به مستمندان بدهید . دلم میخواهد در این باره بیشتر توضیح بدهم که انشاء الله بعدا توضیح خواهم داد . خانواده هایی فقر را می بینم و در کنارشان افراد ثروتمندی را هم می بینم که اگر به آنها کمک کنند هیچ فشاری به آنها نمی آید . یک کارخانه داری که لوزام منزل تولید می کند ، می تواند دو تا از لوازمی که تولید می کند بعنوان عیدی به خانواده ی فقیری کمک کند .
سوال – آیا اگر ما پولدار نباشیم و در حد خودمان یعنی در حد کمی به فقرا کمک کنیم اشکال دارد ؟
پاسخ – خیر اشکالی ندارد . ما نباید حتما پولدار باشیم تا به فقبرا کمک کنیم . هر کس در حد ثروت خودش باید کمک کند . این طور نیست که چون ما پولدار نیستیم پس تکلیف از ما برداشته می شود . حتما نباید تلویزیون چند میلیونی داشته باشد تا کمک کند . مثلا کسی که زندگی ساده ای دارد ، می تواند یک کفش برای کمک تهیه کند یا یک جعبه شیرینی بگیرد . کسانی که به خانواده های فقیر کمک می کنند ، با تحقیر کمک نکنند بلکه با تکریم کمک کنند . گاهی فردی سید بزرگواری است بگویید که نذر شما کردم و این اشکالی ندارد . نذر بار شخصیتی دارد زیرا نذر ائمه هم می کنند یا بگویید که آن روز فلان کار را کردی و من این را برایت هدیه گرفته ام. مثلا می بینید که جشن تکلیف بچه اش است بگویید بعنوان جشن تکلیف پسرت گرفته ام . یل یچه ی شما در درس به پسر من کمک کرده ، من بعنوان هزینه ی درس برایش این را گرفته ام . این تکریم خیلی مهم است .
در روایت داریم که یک چیز را نگهدارید و یک چیز را رها کنید .آن چیزی که باید نگه دارید زبان است و آن چیزی که باید رها کنید دست است . خدایا به ما دست دهنده و زبان کنترل شده عنایت فرما و سال جدید را سال ظهور امام زمان (عج) قرار بده .