در مورد خطاب های قرآنی (آیه 69 سوره احزاب) توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – آیه 69 سوره احزاب می فرماید: ای کسانیکه ایمان آورده اید شما هم مثل قوم بنی اسرائیل که موسی را آزار دادند پیامبرتان را آزار ندهید البته خدا جلوی آزارهای آنها ایستاد و موسی را حفظ کرد،حضرت موسی نزد خدا موجه بود.
قوم بنی اسرائیل چگونه حضرت موسی را اذیت کردند؟ مفسران پنج نوع آزار را مطرح کرده اند: در زمان حضرت موسی برادرش هارون از دنیا رفت. موسی از خدا خواست که هارون را وزیرش قرار بدهد. وقتی هارون از دنیا رفت عده ای شایعه کردند که موسی برادرش را کشته است. یعنی به او تهمت زدند.
قارون به زنی پول داد و او را تحریک کرد که در بین مردم شهادت بدهد که حضرت موسی با او رابطه ی نامشروع داشته است تا آبروی موسی برود. در سوره ی قصص داریم که آن زن تحت تاثیر حضرت موسی قرار گرفت و شهادت نداد. دشمنان از این روش ها استفاده می کنند تا شخصیت ها را تخریب کنند. الان از اینترنت هم برای این کار استفاده می کنند.
یکی دیگر از آزارهای قوم بنی اسرائیل این بود که به حضرت موسی تهمت سحر و جنون می زدند.
بهانی جویی های بنی اسرائیل خیلی عجیب بود. حضرت موسی فرعون را نابود کرد و مردم از رود نیل رد شدند ولی باز می گفتند که ما می خواهیم خدا را ببینیم. وقتی برای آنها از آسمان غذا می آمد، می گفتند که ما چند نوع غذا می خواهیم و سیر هم می خواستند. حتی عده ای به موسی می گفتند که برای ما بت درست کن مثل کسانی که بت می پرستند.
حضرت موسی خیلی با حیا بوده است . حضرت موسی برای شستشو به کنار رودی می رفت که کسی او را نبیند. در قدیم حمام ها عمومی بود. مردم گفتند که حضرت موسی بیماری پوستی دارد و بخاطر همین به حمام عمومی نمی آید.
در طول تاریخ همه ی پیامبران را اذیت و آزارکرده اند. پیامبر فرمود: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. از این سخن متوجه می شویم که سطح آزاری که به پیامبر می رساندند بیشتر بوده است. خدا می فرماید :کسانی که خدا و پیامبر را آزار بدهند مورد لعن و عذاب قرار می گیرند.
پیام این آیه این است که مردم نباید پیامبر آزاری کنند. پیامبر آزاری چگونه بوده است ؟
به پیامبر اسلام هم ساحر، مجنون و کاهن می گفتند. در داستان افک که در قرآن آمده است داریم که به همسر پیامبر تهمت زدند. بعضی ها به پیامبر مطالبی را می گفتند و افراد دیگر مطالب ضد آن را می گفتند. پیامبر همه ی حرف ها را گوش می داد و مردم می گفتند که چرا پیامبر در برابر سخنان موضع نمی گیرد.(سوره توبه آیه 61 ) پیامبر به همه ی حرف ها گوش می داد ولی خودش تصمیم می گرفت .
امروزه چه کارهایی پیامبر را آزار می دهد؟
هر کس پیامبر را آزار بدهد خدا را آزار داده است و هر کس که خدا را آزار بدهد از رحمت خدا دور است. یکی از مصادیق پیامبر آزاری اطاعت نکردن از پیامبر است یعنی حرف های پیامبر را گوش ندهیم و خلاف آنرا عمل کنیم. پیامبر قبل از مرگ شان لشکر فراهم کردند و فرمانده آنرا اسامه قرار دادند. بعضی ها به این لشکر نرفتند و از پیامبر اطاعت نکردند.
پیامبر در مورد محبت به اهل بیت به مردم سفارش کردند ولی بعضی ها به این سخنان پیامبر توجه نکردند که این مصداق پیامبر آزاری است. پیامبر فرمود: هر کس زهرای مرا آزار بدهد مرا آزار داده است .پیامبر در تبوک دستور دادند که به جنگ برویم ولی بعضی ها تخلف کردند و به جنگ نرفتند.
ما باید از پیامبر اطاعت کنیم و از پیامبر جلو نیفتیم. اگر کسی حرفی را بزند که پیامبر نزده است و در دین سلیقه ای ایجاد کرد ، پیامبر را آزار داده است .مثل مذاهب خرافی یا کسانی که به اسم دین مواردی را مطرح می کنند که سابقه ی دینی ندارد.
پیامبر به رعایت حقوق زن ها و احترام گذاشتن به آنها سفارش کرده اند. پیامبر فرمود :هر کس همسری اختیار می کند باید او را تکریم کند. حالا اگر کسی می گوید که نباید به زن احترام گذاشت، در واقع پیامبر را آزار داده است. فردی نزد پیامبر آمد و گفت که فلان خانم شب ها نماز می خواند و روزها روزه می گیرد ولی بداخلاق است، با زبانش همسایه ها را آزار می دهد. پیامبر فرمود: هیچ خیری در این زن نیست ،او اهل جهنم است.
پیامبر به نماز اول وقت سفارش کرده است. هر کس که به آن عمل نکند در واقع پیامبر را آزار داده است. فردی در کنار قبر پیامبر به قرآن تفعل زد و این آیه آمد: مردم قرآن را محجور قرار داده اند .پس اگر کسی قرآن را در حاشیه قرار دهد، پیامبر را آزار داده است. پیامبر فرمود: هر کس مومنی را آزار بدهد مرا را آزار داده است و هر کس که مرا آزار بدهد خدا را آزار داده است. و هر کس که خدا را آزار بدهد در تورات، انجیل، زبور و قرآن لعن شده است.
یکی از مصادیق آزار مومن با زبان است مثل زخم زبان زدن ،کنایه ،فحش و تحقیر. مصادیق دیگر آزار دادن با عمل است . مثلا با صدای بلند همسایه های را آزار دادن یا بوق زدن در خیابان. ممکن است که هر کس به نوعی همسایه اش را آزار بدهد. گاهی با یک پارک کردن نادرست ماشین ،باعث آزار عده ای می شویم. گاهی با نوشتن یک مقاله یا سخنرانی مومنی را آزار می دهیم.
ما به اسم تبلیغ انتخابات نمی توانیم آبروی کسی را بریزیم یا کسی را شماتت کنیم. آبروریزی مومن گناه بزرگی است مخصوصا در روزنامه و رسانه. پس در انتخابات هم باید اخلاق را رعایت کرد تا باعث آزار مومنین نشویم.
مصداق دیگر آزار دادن اهل بیت است . پیامبر فرمود: هر کس مرا آزار بدهد فاطمه را آزار داده است. الان آزار دادن حضرت زهرا(س) چگونه است ؟اگر کسی سادات را آزار بدهد حضرت زهرا(س) را آزار داده است .کسی که بدحجاب بیرون می آید حضرت زهرا(س) را آزا می دهد زیرا حضرت زهرایی(س) که با حجاب کامل به مسجد می آمد و پشت پرده قرار می گرفت ،از این بدحجابی ناراحت می شود. روایت داریم که بهترین زینت برای یک زن این است که نامحرمی او را نبیند .حضرت روی پوشش و حجاب تاکید داشتند. پس یک مصداق هم آزار در مورد اهل بیت است. ملاک دوستی پیامبر دوستی اهل بیت است.
وقتی پیامبر مبعوث شدند اهدافی داشتند که یکی از آن اهداف، اتحاد بود. قرآن می فرماید: یاد کنید آن زمانی که شما باهم اختلاف داشتید و پیامبر بین قلب های تان ما اتحاد ایجاد کرد. امروز هر کسی که بخواهد بین مسلمانان اختلاف بیندازد یا آنها را تحریک کند ،پیامبر را آزار داده است .وقتی پیامبر به مدینه آمد همه ی قبائل و یهودیان اختلافات را کنار گذاشتند. پیرمرد یهودی بود که خیلی کینه توز بود، روزی به بازار آمد و دید که افراد قبایل اوس و خزرج در کنار هم نشسته اند و گذشته را فراموش کرده اند. او جوان مسلمانی را تحریک کرد تا شعرهایی را که قبلا مایه ی اختلاف بین این دو قبیله بوده است برای آنها بخواند. با خواندن این شعرها بین این عده دعوا شد و می خواستند با هم بجنگند که پیامبر آمد و این جنگ را خاتمه داد.
امروزه دشمن بین مسلمانان وارد شده است و آنها را به جان هم انداخته است تا خودش ریاست کند. اسرائیلی ها می خواهند داشته های ما را لگدکوب کنند و بهترین راه دعوا انداختن بین مسلمانان است. مسیحیان سه فرقه اصلی هستند ولی علیه یکدیگر تبلیغ نمی کنند. چرا امروزه مسلمانان باید علیه یکدیگر فحاشی کنند و موضع بگیرند؟ خوب است که ما عقاید یکدیگر را در شبکه ها بگوییم و بینندگان خودشان قضاوت کنند. مثلا شبکه ای چهار دلیل می آورد که قرآن تحریف شده است ،ما صد دلیل برای تحریف نشدن قرآن داریم و آن شبکه فقط چهار دلیل را می گوید. پس آنها می خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. مسلمانان بدانند که دشمن در نفی اصل قرآن نتیجه می گیرد نه در حقانیت شما یا دیگری. ما مسلمانان باید وجه مشترک همدیگر را پیدا کنیم و بگوییم که قرآن تحریف نشده است .در اسلام داریم که هر کس که اظهار مسلمانی کرد آنرا بپذیرید. پس ما باید دلایل مان را بیاوریم ولی همدیگر را تخریب نکنیم. ما نباید دنبال نقاط ضعف همدیگر باشیم. عقاید صحیح باید بیان بشود مثلا ما باید از ولایت حضرت امیر دفاع کنیم ولی بصورت صحیح.
پس ما نباید دنبال عیب دیگران باشیم تا او را تخریب کنیم عقاید صحیح باید مطرح بشود و از آنها دفاع شود. پس مسلمانان باید مواظب باشند که با اعمال و گفتارشان پیامبر را آزار ندهند.
سوال – صفحه 310 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم :کسانی که در مسیر هدایت بیایند خدا هم به هدایت آنها می افزاید ،باقیات و صالحات( کارهای ماندنی و نیکو) بهتر است و عاقبت نیکویی دارد.
پس خوب است که انسان در زندگی اش آثار خوبی داشته باشد که استمرار داشته باشد.
خدا در سوره احزاب می فرماید که شما مثل کسانی نباشید که موسی را آزار دادند . این آیه جلوی آزار دادن پیامبر را می گیرد تا این کار تکرار نشود. آزار دادن پیامبر هم در گذشته بوده و هم الان وجود دارد.
امروز مصداق آزار دادن پیامبر عبات است از :سرپیچی از اوامر پیامبر، آزاردادن مومنان ، بی توجهی به حقوق اهل بیت پیامبر.
سوال – چگونه می توان از عقاید صحیح دفاع کرد؟
پاسخ- الان وضعیت دنیا بگونه ای است که همه می خواهند دیگران را به طرف خودشان بکشند. و همه می گویند که ما حق هستیم. حتی ادیان بشری مثل بهائیت و بودا . در اسلام هم تفاوت بین مذاهب وجود دارد. راه تشخیص عقیده ی صحیح چیست ؟
عقیده از عقد یعنی گره می آید. دو نفر که با هم عقد می کنند بهم گره می خورند. عقیده چیزی است که باور ما را تشکیل می دهد و به ما گره خورده است. منظور ما از عقیده وارد شدن به جزیئات نیست. مثلا سند دعایی درست است یا خیر، این مسئله ی جدی است.
عقیده یعنی اصول و مبانی .ما باید از خداشناسی و پیامبر شناسی شروع کنیم . مثلا در مورد خدا ،تمام ادیان الهی خدای واحد را قبول دارند. در قرآن داریم که ای مسلمانان به اهل کتاب بگویید که روی یکی بودن خدا اتفاق کنید. اگر با دلیل به این نتیجه رسیدیم که خدا یکی است، دیگر دنبال خداهای چندتایی نمی روییم. دلیل باید عقلی باشد البته دلیل می تواند نقلی هم باشد. پس بعد از درست کردن عقیده ی توحید به پیامبرشناسی می رسیم. با دلیل می رسیم که همه ی پیامبران محترم هستند ولی آخرین پیامبر حضرت محمد است .حالا بعد از پیامبر ،قرآن در جامعه مانده است وما باید دلیل بیاوریم که قرآن در جامعه مصون مانده است. پیامبر بعد از خودش چه تدبیری برای جامعه اندیشید؟ آیا راه امامت را گذاشته است ؟این عقاید باید با دلیل باشد.
بعضی با دو کلمه به نتیجه حق می رسند که این درست نیست. ممکن است بعضی ها بگویند که مسیر این راه ها طولانی است و ما نمی توانیم به دنبال مسیر خداشناسی برویم، در این صورت باید به افرادی که این راه را رفته اند اعتماد کرد.
مواردی جزو مسلمات نیست مثلا این قبر پسر فلان امام است یا خیر.اعتقاد و عدم اعتقاد به این مطلب ضرری به ما نمی زند. این چیزها نباید باعث اختلاف و درگیری بشود.
بین بزرگان اختلاف است که سند فلان دعا قطعی است یعنی از معصوم است یا غیر معصوم . این اختلافات خیلی مهم نیست زیرا یا دعا را می خوانند یا آنرا نمی خوانند.
توجه شبکه های ماهواره ای روی جزئیات و فروع هایی است که خیلی اهمیتی ندارد .ما اصل امامت و غدیر که مهم است را رها کرده ایم و می خواهیم بدانیم که شمشیر چگونه به سر حضرت علی(ع) اصابت کرده است . ما اصل را رها کرده ایم و به جزئیات پرداخته ایم.
سوال – بعضی ها می گویند که در دین هر کس راه خودش را برود و باهم دعوایی نداشته باشیم ، آیا این دیدگاه در پذیرش دین درست است ؟
پاسخ – در پذیرش دین سه دیدگاه وجود دارد :دیدگاه عناد و تکفیر که این دیدگاه غلط است و عقل هم آنرا نمی پذیرد. دیدگاه بی تفاوتی ، یعنی هر کس کارخودش را انجام بدهد و هیچ دفاعی برای حق انجام نگیرد که این هم درست نیست. بالاخره نسل جدید می خواهند راه و دین شان را انتخاب کنند. دیدگاه دیگر دیدگاه استوار و محکم است . با پرهیز از عناد و بی تفاوتی هر کس در مسیرش، عقایدش را اعلام کند. علما کتاب بنویسند ولی با هم عناد نداشته باشند و به یکدیگر دشنام ندهند. شیخ مفید کتاب ارشاد را نوشته است و علمای سنی هم کتاب نوشته اند که این منعی ندارد حتی نقد هم اشکالی ندارد.
شیوه اول که غلط است راهی است که وهابی ها در پیش گرفته اند که این یک راه پیامبر آزاری است .