من مادر سه فرزند هستم که مشکل بزرگی دارم که تنها خدا از آن آگاه است. این مشکل من کسی را اذیت نمی کند و ضرری به کسی نمی رساند اما خودم خیلی عذاب می کشم. و آن مشکل حسادتی است که در وجود من است. من اصلا چشم ندارم که کسی پیشرفتی بکند یا از من سرتر باشد.حتی شوهرم نمی داند که من حسودم زیرا اصلا حسادتم را بروز نمی دهم ولی خودم خیلی عذاب می کشم. آیا من بخاطر حسادت پنهانم گناه کار هستم؟ آیا راه درمانی برای مشکل من وجود دارد؟
پاسخ – وقتی ما کلمه ی خود را بکار می بریم کنایه از نَفس و حقیقت وجودی ماست .همه ی ما خودی داریم بخاطر همین می گوییم :خودم بیست سال پیش این کار را کردم. این خود ثابت است. در مورد خود دو تعبیر مثبت و منفی وجود دارد :خود محوری، خود بزرگ بینی و خودبرتر بینی اینها منفی و مذموم است. خودشناسی ،خودیابی و خودسازی اینها مثبت است .
حوزه ی اخلاق در سه رابطه تعریف می شود. رابطه ما با خدا: ما در مورد خدا وظیفه ای داریم .مثل وظیفه ی شکر ،اطاعت و ادب داشتن .
رابطه ی انسان با خود: انسان با خودش رابطه ای دارد. بنابراین توصیه شده است که انسان به خودش لطمه ای نزند؛ تقوا داشته باشد و لقمه ی حرام نخورد. قرآن در سوره ی حشر می فرماید :مردم خدا را فراموش نکنید که منجر به خودفراموشی می شود. پس خود فراموشی حرام است. خودکشی حرام است زیرا ما امانتدار جسم هستیم و باید از آن خوب مواظبت کنیم. ائمه کسانی را که به خودشان نمی رسیدند مذمت می کردند. حضرت امیر می فرماید: انسان باید ساعاتی را برای عبادت ، ساعاتی را برای کار و ساعاتی را برای لذات نفس در نظر بگیرد.
رابطه ما با مردم: انسان با اطرافیان در ارتباط است. ما در مورد خانواده مان وظایفی داریم که می شود اخلاق خانوادگی .ما بعنوان یک شهروند وظیفه ای داریم که به آن اخلاق اجتماعی می گویند. مدیر اداره وظیفه ای دارد که می شود اخلاق مدیریتی .
بیشتر مشکلات اخلاقی در مورد رابطه با دیگران است. انسان به خودش حسادت و کینه نمی ورزد؛ به خودش دروغ نمی گوید و به خودش تهمت نمی زد. پس بیشتر گناهان در حوزه ی اخلاق در رابطه با دیگران است. در ظلم باید فردی باشد که ما به او ظلم کنیم. البته عُجب فردی است و به خود بالیدن است. اما بیشتر مباحث اخلاقی در رابطه با مردم است.
وقتی پیامبر مبعوث شد مسحیان و یهودیان می دانستند که او پیامبر آخر است ولی آنها حسادت ورزیدند و گفتند که چرا حضرت موسی و عیسی حذف بشوند. در آیه 139 سوره بقره می فرماید: بسیاری از اهل کتاب دوست دارند که شما مسلمانان مرتد بشوید، آنها حسادت می ورزند .ارتداد در اسلام، گناه بزرگی است زیرا باعث می شود که دیگران به انحراف کشیده بشوند و مردم می گویند که اگر دین اسلام خوب بود مسلمانان، کافر نمی شدند.
در سوره نساء آیه 54 داریم: ( وقتی اهل کتاب می دیدند که مسلمانان دارند پیروز می شوند) وقتی خدا به شما فضلی داده است، اهل کتاب حسادت می ورزند.
در تاریخ داستان از حرص،تکبر و حسادت شروع شد. روایت داریم :ریشه ی همه ی گناهان سه چیز است: تکبر، حرص و حسادت. شیطان تکبر ورزید و از بهشت رانده شد، حضرت آدم حرص ورزید ،ترک اولی کرد و از بهشت بیرون رانده شد و قابیل به هابیل حسادت کرد و او را کشت. پس اولین قتل در تاریخ بخاطر حسادت بوده است. برادران یوسف بخاطر حسادت یوسف را در چاه انداختند.
بعضی از صفات رذیله در درون ما ریشه دارد ولی بروز داده نمی شود، اگر بروز داده نشود گناه محسوب نمی شود. اگر نسبت به کسی کینه یا حسات یا سوءظن داشتیم ولی رفتاری از خودمان بروز ندادیم ، این گناه محسوب نمی شود. حسد پنهان این خانم گناه نیست ولی بیماری است زیرا به ایشان لطمه می زند و ایشان را آزار می دهد. روایت داریم : سلامت بدن از کمی حسادت است .همه ی انسان ها کمی حسادت در درون شان دارند.
حضرت امیر می فرماید :ای حسد، تو چه صفتی هستی ،قبل از اینکه به شخصی که به او حسادت می ورزند لطمه بزنی به خود فرد حسود لطمه می زنی . برادران یوسف بیشتر از یوسف رنج بردند. از حضرت امیر در غررالحکم داریم که حسود هرگز نیاسود. روایت داریم که حسد نیکی ها را می خورد همانطور که آتش هیزم را می خورد. وقتی انسان حسود است نمی تواند در کارهای خوب شرکت کند، نمی تواند در نماز حضور قلب داشته باشد، در واقع حسد سد راه خیر می شود.
راه مبازره با حسد این است که انسان به آثار آن فکر کند. در ضمن سعی بشود که این حسد پنهانی آشکار نشود و کم کم با آن حسد پنهانی هم مبارزه شود. فیض کاشانی دارد که راه مبارزه با حسد روی آوردن با کار متضاد آن است .یعنی مثلا کسی که بخیل است علی رغم میل خودش باید جود داشته باشد. یعنی فرد بخیل باید انفاق کند. این خانم باید به همه تبریک بگوید و اظهار خوشحالی و خیرخواهی کند. روایت داریم که غضب را با حلم مقابله کنید. اگر شما عصبانی هستید به خودتان بقبولانید که عصبانی نیستید.
کتاب شعله های سرد حسد بطور تخصصی در مورد حسد صحبت کرده است. کتاب اخلاق در قرآن نوشته آیت الله مکارم در سه جلد است و کتاب خوبی است.
حسد درونی، سد راه رشد ما می شود. فرد باید خیلی خودساخته باشد که ببیند رقیبش رای بیاورد و خوشحال بشود. ولی این فرد باید بصورت ظاهری هم که شده به رقیبش تبریک بگوید.
سوال – دختری 21 ساله هستم و مدتی است که ازدواج کرده ام. من از دوران مجردی ام اهل مجالس روضه بوده ام اما از زمانی که ازدواج کرده ام دیگر حال دعا و توسل ندارم و بسیاری از اوقات با اینکه با شور و شوق در این مجالس شرکت می کنم ولی یک قطره اشک هم از چشمم جاری نمی شود. می ترسم دچار قساوت قلب شده باشم .آیا این طور است ؟عوامل ایجاد قساوت قلب چیست ؟
پاسخ – کتاب قلب سلیم نوشته ی آیت الله دستغیب، در مورد این موضوع است .در قرآن در مورد بیماری های قلب صحبت شده است. قرآن می فرماید که گاهی قلب زنگار می گیرد و گاهی بالاتر از آن انحراف پیدا می کند. ربنا لا تزقلوبنا بعد اذهدیتنا. یک مرحله ی آن مرحله ی قساوت قلب است. مرحله ی آخر کوری و مرگ قلب است. عبدالملک بن مروان در گوشه ای از مسجدالحرام نشسته بود و طواف نمی کرد و می گفت که که از نماز و طواف بدم می آید. و از گناه خوشم می آید. فردی را آوردند که او را نصیحت کند. او گفت که ای مروان، تو به مرگ قلب رسیده ای.
قساوت یعنی اینکه انسان هیچ رقتی نداشته باشد یعنی اگر جلوی او آدم بکشند از خودش هیچ احساساتی نشان ندهد. این خانم قساوت قلب ندارد. البته داریم که یکی از علائم قساوت قلب خشکی چشم است. اگر زمانی ما حال عبادت نداریم ممکن است که این حالت مدت کوتاهی باشد.
راه کار آن این است که ما به خودمان تلقین نکنیم که قساوت قلب داریم زیرا تلقین موثر است. راه کارهای زدودن قساوت قلب در روایات آمده است: به قبرستان و تشییع جنازه برویم، خواندن قرآن، کمک کردن به یتیم ها. پیامبر فرمود: گاهی قلب های زنگ می زند، با تلاوت قرآن و شنیدن موعظه ،زنگ های قلب را از بین ببرید. موعظه نفس را صیقلی می دهد .
علت قساوت قلب همنشین شدن با گناهکاران، لقمه ی حرام، غفلت و روزمرگی است. ما الان داریم به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم. سعی کنید بخاطر دنیای دیگران آخرت خودتان را به خطر نیندازید. بعضی ها می گویند که ما قبلا رأی دادیم و اشتباه کردیم. شما باید به تکلیف تان عمل کنید و یک رای بدهید. شما نگویید که ما رای نمی دهیم، شما تحقیق کنید و رای بدهید ولی غیبت نکنید و تهمت هم نزنید .
انسان برای دوری از روزمرگی و شارژ کردن خودش می تواند به زیارت برود.
سوال – صفحه 331 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم: خدا از سخنان آشکار و حرف هایی را که می زنید و آنرا مخفی می کنید، خبر دارد. یعنی هیچ چیزی بر خدا پوشیده نیست. ممکن است که کسی نفهمد که به او تهمت زده ایم ولی خدا می داند .بدانید که برزخ نزدیک است و اینها آشکار می شود. بدانید که خدا بر اعمال ما ناظر است .پس هر چیزی را ننویسیم و هر چیزی را نشنویم.
سوال –من دانش آموز سوم راهنمایی هستم و به برنامه های معارف دینی علاقمند هستم و موفق به حفظ چند جزء قرآن شده ام. مشکلی که دارم این است که بعضی وقت ها وقتی در مدرسه امام جماعت نمی آید؛ مربیان از من می خواهند که امام جماعت بچه ها بشوم. من همیشه احساس می کنم که این کار من ربوی ریا می دهد همچنین وقتی بخاطر خواند قرآن مورد تشویق بچه ها قرار می گیرم ،این حس به من دست می دهد. گاهی فکر می کنم بهتر است که حفظ قرآن را کنار بگذارم تا دچار ریا نشوم. در حدیثی خوانده ام که اگر کاری برای خوشایند دیگران باشد از طرف خدا پذیرفته نمی شود و اثر ریا در عمل مثل راه رفتن مورچه در شب بر روی سنگ سیاه است ،راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – روایت داریم که کاری را برای ریا انجام ندهید. و از طرفی بخاطر شرم و حیا آن کار را ترک نکنید. شیطان دقیق است و با هر کس با حربه ای وارد می شود. شیطان از این راه وارد شده است و می خواهد جلوی حفظ قرآن این جوان را بگیرد. خیلی از کارهایی که ما انجام می دهیم، مورد تشویق دیگران قرار می گیریم و خوش مان هم می آید، ریا نیست. ریا با قصد است. یعنی من قرآن می خوانم برای اینکه آقای فلانی خوشش بیاید نه خدا. حالا اگر ما قرآن را خواندیم و مردم خوششان آمد و ما را تشویق کردند، این ریا نیست.
فردی نزد امام باقر(ع) آمد و گفت :من کاری انجام می دهم، وقتی مردم مرا تشویق می کنند من خوشم می آید ،آیا این ریا است ؟فرمود :هیچ عالمی در این دنیا نیست که وقتی از او تعریف می کنند خوشش نیاید. اگر عده ای فردی را بخاطرحجابش تشویق کند،این ریا نیست. داشتن حجاب در دانشگاه تبلیغ حجاب است نه ریا. بعضی می گویند که اگر ما صف اول جماعت بایستیم می گویند که او خیلی حزب اللهی است، این اشکالی ندارد.
در روایت داریم که کاری بکنید که مردم از شما تعریف کنند. ریا این است که کسی کاری را با قصد و فقط بخاطر مردم انجام بدهند. اگر من سخنرانی خوبی انجام دادم و لذت بردم و مردم هم مرا تشویق می کنند، این ریا نیست. روایت داریم که اگر از مخلوق تشکر نکنید از خدا تشکر نکرده اید. در روایت داریم :خطای عاقل را مستقیم به او نگویید بلکه با کنایه به او بگویید. ما استادی داشتیم که وقتی روایتی را اشتباه می خواندیم، درجلسه ی دیگر آن روایت را درست می خواند و ما متوجه اشتباه مان می شدیم ولی به ما نمی گفت که آنرا اشتباه خوانده اید.
پس ریا بد است و در قیامت ریا کار را کافر ،زیانکار و نیرنگ باز صدا می زنند. اگر شما امام جماعت بچه ها می شوید این ریا نیست با اینکه احساس به شما دست می دهد. وقتی شما قرآن می خوانید و شما را تشویق می کنند این ریا نیست. اگر کار برای خدا باشد تشویق مردم و خوش آمدن شما ریا نیست. مثلا ما نباید خجالت بکشیم و در خوابگاه نماز شب نخوانیم. امام خمینی در هوایپما نماز شب را ترک نکرد.
امام باقر(ع) وارد مسجد الحرام شد و تا چشمش به کعبه افتاد بلند گریه کرد. فردی به امام گفت که مردم دارند شما را نگاه می کنند. امام فرمود :انشاء الله، خدا مرا نگاه کند. من بخاطر مردم کارم را ترک نمی کنم. فردی به امام صادق(ع) فرمود که من مراسم روضه می گیرند و مرا مسخره می کنند. امام فرمود تو با ما باش و مرم را رها کن. اگر کسی بخواهد به همه بفهماند که نماز شب خوانده است، این ریا است
سوال – درمورد آدبا و فضیلت ماه رجب توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ- این ماه مستحبات زیادی دارد. امام سجاد(ع) سر به سجده می گذاشتند و این دعا را می خواندند: عظم ذنب من عبدک فلیحصن عفو من عندک (خدایا گناه من بزرگ است ولی عفو تو نیکوست) در این ماه هر شب نماز دو رکعتی دارد :در هر رکعت یک مربته حمد ،سه مرتبه قل یاایها الکافرون و یک مرتبه توحید دارد. به ذکر لااله الاالله ،استغفار، خواندن سوره توحید و ذکر صلوات هم تاکید شده است .تا می توانید ثواب ها را جمع کنید بشرط اینکه ثواب دان ما سوراخ نباشد یعنی مواظب تهمت، دروغ وغیبت باشیم. انشاءالله به فیوضات ماه رجب برسیم.
خدایا ظهور آقا را نزدیک بفرما، خدایا به حق امام زمان(عج) به عمر ،زندگی و کشور ما برکت عنایت بفرما.