94-10-02-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی - امامت
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی
تاريخ پخش: 02-10-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
صبحی گره از زلف تو وا خواهد شد *** راز شب تار بر ملا خواهد شد
تو آیه وحدتی که با آمدنت *** هر قطب نما قبله نما خواهد شد
مجری: سلام به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدا خیلی خوش آمدید امروز سلام عرض میکنم به آقای دکتر رفیعی.
حاج آقا رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز فرا رسیدن ماه ربیع را تبریک عرض میکنم.
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما و دوستان خوب هستیم قراری گذاشته بودیم با آقای دکتر رفیعی که هر چند جلسه یک بار آقای دکتر به سوالات شما پاسخ بدهند. بسم الله الرحمن الرحیم دوست بزرگواری پرسیدند من هیچ جا ندیدم که ائمهی معصومین نزد کسی شاگردی کرده باشند برای من سوال شده که منشأ علم امامان کجاست آیا امامان در عقیدهی ما نباید چیزی را از کسی یاد بگیرند؟
دکتر رفیعی: اولا تشکر میکنم از دوستانی که این پرسشها را مطرح میکنند سوالات را من دیدم بخش عمدهاش اعتقادی است هدف ما هم در برنامه همین است گاهی بعضی سوالات دیگر اشکالی ندارد بیاید ولی تقاضای من این است که رویکرد سوالها اعتقادی باشد یعنی آن چه که مربوط به جنبههای اصولی دین و باورهای ما است که مهم هم است در مورد این سوال که جایی ندیدم ائمه شاگردی کرده باشند همین طور است در مجموعه کتابهای تاریخی که ما نگاه میکنیم وقتی امام را معرفی میکنند میگویند مثلا شاگردانش پیروانش نامه هایش مکاتباتش وکلایش احادیث امام اما این تعبیر را هیچ وقت به کار نمیبرند که اساتید امام کما این که دربارهی پیغمبر اسلام هم این تعبیر را نداریم این را قبلا در برنامهها ما مبانی اش را گفتیم ما معتقد هستیم امام در جامعه چند ویژگی دارد یکی این است که معصوم است وقتی معصوم است پس شما توقع خطا نداشته باشید نگویید ما یک جا برخورد کردیم امام فلان اشتباه را کرده اگر هم یک چنین اشتباهی را به هر دلیلی مثلا در مورد انبیا گاهی داریم فرض کنید در قرآن کریم میگوید «وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ» (طه/ 121) حضرت آدم فلان معصیت را مرتکب شد همان آمدن از بهشت را از قدیم علما کتاب نوشتند این را باید جواب داد چون این اصل و مبنا است یا فرض کنیم یکی از ویژگیهای انبیا و ائمه هم علم لدنی است علمی که خداوند به اینها افاضه کرده نه این که اینها استاد ندیده اند و چیزی نیاموختهاند چرا آموزگارشان افراد عادی بشر نیستند به این معنا که شخص پیغمبر گرامی اسلام که در سورهی اعراف آیهی 157 چون در آستانهی میلاد پیغمبر هم هستیم دوستان حتما ببینند این آیه چهارده نکته دارد ده ویژگی پیغمبر اکرم چهار وظیفهی مردم در برابر پیغمبر خیلی آیهی قشنگی است « الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف/ 157) امی یعنی کسی که مکتب نرفته این صریح قرآن است ولی همین قرآن میفرماید پیغمبر خدا به تو آموخت چیزهایی را که نمیدانی الآن کلمات پیغمبر در مجموعهی آثاری جمع شده دوازده جلد سخنان پیغمبر است آدم وقتی اینها را میخواند نمیتواند حرفهای یک آدمی باشد که به حسب ظاهر کلاس و مکتب ندیده مکتب دیده منتها مکتب بشری ندیده خدا به او آموخته است ائمهی بزرگوار ما منشأ علمشان چند چیز است یک علم خود پیغمبر است یعنی آن چه که رسول خدا داشتند به حضرت علی منتقل کردند حضرت علی به امام حسن امام جواد بچه بودند در سن هفت سالگی به امامت رسیدند ولی علوم امامت داشتند چون از پدرشان دریافت کردند یک سری کتب و منابعی است که در اختیار اینها بوده و منشا علم ائمه است یکی کتابی است که حضرت امیر نوشت پیغمبر بیان کرد که معروف است به کتاب جامعه اینها در کافی مرحوم کلینی است مدارکش است دوم مصحف حضرت زهرا است ما نمیگوییم مصحف قرآن است این حرف اشتباه نشود اسمش مصحف است کتابی است غیر از قرآن که مطالب و تفاسیر و احکام حتی تاریخ حتی پیش بینیهای آینده در این بوده اینها در اختیار ما نیست ولی امام داشته جامع تمام علوم و کتاب جفر که علوم انبیا گذشته بوده لذا شخص میگوید خدمت امام صادق رسیدم گفتم علم شما چیست؟ فرمود جامع است گفتم کامل است؟ گفت نه مصحف هم است گفتم کامل است؟ گفتند نه جفر هم است گفتم کامل شد؟ فرمود نه آن چه که در شبانه روز اتفاق میافتد ما به اذن الهی میدانیم لذا باور ما این است که حتی اگر شاگردانی پیدا میشدند در علوم روز هم از ائمه استفاده بکنند امام در علوم روز هم صحبت میکرد شاهد هم داریم حتی شاهد اگر کسی قبول هم نکند از نظر مثلا جایگاه تاریخی اش میتواند از نظر قدمت این کتاب قبول بکند کتاب معان الاخبار شیخ صدوق مال هزار سال پیش است ابن باب وی تاریخ تولد مرگش معلوم است معانی الاخبار یعنی معانی روایات هزار سال پیش در این کتاب یک روایتی را از حضرت علی نقل میکند که یک کسی از حضرت علی سوال کرد « بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ» (معارج/ 40) یعنی چه خدای مشرقها و مغربها ما یک مشرق داریم یک مغرب حضرت علی فرمود زمین 360 مشرق دارد 360 مغرب دارد لَهَا ثَلاَثُمِائَةٍ وَ سِتُّونَ مَشرِقاً و ثلاَثُمِائَةٍ وَ سِتُّونَ مَغْرِباً (معانی الاخبار، ص 221) یعنی 360 درجه این درجه مشرق است مقابلش مغرب است این دقیقا کرویت زمین است هیچ کسی این را از نظر کتابی هم میگویم فرض کنیم سند هم محکم نباشد که است از نظر زمانی هزار سال پیش هنوز این تفکر مطرح نبود یا مثلا وجود مقدس امام صادق علیه السلام پزشکی آمده بود بغداد پیش منصور دوانقی پزشکی آن زمان پیشرفته نبوده آن هم کلیاتی میدانست هندی بود امام صادق آمدند ایشان خدمت امام رسید فرمود شما از پزشکی چیزی میدانید آقا فرمود بله دو نمونه اش را امام فرمود که جد ما رسول خدا فرمود المِعدَة بيت کلِّ داءٍ، وَ الحَمِئَة رَاس کلِّ دَواءٍ (بحار الانوارار، ج 14و اركانالاسلام، ص108) منشا همهی بیماریها تغذیه است استفادهی غلط از غذا است بعد فرمود پرهیز و پیشگیری از هر دارویی بهتر است یک سال هم این شعار بهداشت جهانی بود آقا ده پانزده سوال کرد در همه اش گیر کرد جابر بن حیان رساله هایش در آلمان چاپ شده علمش را از امام صادق گرفته الآن پایان نامه هایی چاپ شده علوم روز در نهج البلاغه کیهان شناسی در نهج البلاغه علوم روز در نهج البلاغه زیست شناسی در نهج البلاغه علوم روز در صحیفهی سجادیه اینها اگر کسی بخواهد بگوید که اینها را امام پیش کسی یاد گرفته اصلا آموزگار اینها آن زمان نبوده این مطالب آموزشگارش آن زمان نبوده لذا اعتقاد ما بر این است شاهد هم داریم بر این مطلب شاهد این است که امام جواد در هفت سالگی سوالات سنگین را پاسخ میدهد نه وجود مقدس امام زمان علیه السلام که ایام تاج گذاریشان تازه سپری شده سه ساله بود وقتی احمد بن اسحاق اشعری رفتند خدمت امام عسکری ایشان آمد شروع کرد به پاسخ دادن به سوالات خیلی سنگین و سخت این ریشهی قرآنی هم دارد حضرت عیسی در گهواره «إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ» (مریم/ 30) حضرت یحیی «وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» (مریم/ 12) ما به او حکم و نبوت در کودکی دادیم پس پاسخ این سوال این است که نخیر همان طور که شما فرمودید درست است در هیچ کتابی این را پیدا نکردید درست است ائمهی بزرگوار هم استاد داشتند هم نداشتند استاد داشتند جدشان رسول خدا امام قبلی آن چیزها را به اینها انتقال داده و مجموعهی این علوم افاضات الهی است این را هم در روایات داریم که شبهای جمعه ائمه میگویند علم ما افزایش پیدا میکند اکتسابی نیست نه عمده اش اعطایی است حتی بخشی که امام واگذار میکند نه این که بنشیند یاد بدهد آموزش بدهد انتقال میدهد و لذا داریم در منابع که ائمه میفرمایند علم ما در شبهای جمعه افزایش پیدا میکند یا در کتاب کافی مرحوم کلینی داریم که ائمه محدَّث اند یعنی کسی که با فرشتگان صحبت میکند اطلاعات را از آنها میگیرد و یک وقتی خدمت امام باقر علیه السلام این موضوع مطرح شد مگر میشود شما علم این طوری داشته باشید یک کسی در ذهن خودش استبعاد کرد نه این که به زبان بیاورد آقا فرمودند رشید هجری علم بلایا و منایا میدانست یک فرد عادی است اما از اصحاب خاص ائمه است علم مرگ افراد را که چه کسی کی میمیرد و علم بلایا چه اتفاقاتی قرار است بیفتد سلمان خیلی اطلاعات آینده را داشت حبیب بن مظاهر آن شخص میگوید در دروازهی کوفه با میثم تمار میرفتند حبیب روی کرد به میثم گفت من میبینم که تو را جلوی خانهی فلانی اعدام میکنند دست و پایت را قطع میکنند جلوی خانه عمر بن حریص میثم گفت من هم میبینم سرت را بالای نیزه وارد کوفه میکنند مردم تعجب کرده بودند رشید هجری آمد رد شود گفتند نبودی اینها چه دروغ هایی میگفتند این میگفت تو را میکشند رشید گفت میثم نگفت آن کسی که سر حبیب را میآورد فلانی است این قدر هم پول میگیرد؟ گفتند اَنتَ اَکذَب مِنهُمَا تو که دروغ گو تر از آنها هستی راوی حدیث میگوید به خدا قسم تمام این اتفاقات افتاد اینها شاگرد امام هستند اینها در مکتب ولایت به این جا رسیدند چرا راه دور میرویم شرح حال مرحوم قاضی طباطبائی را بخوانید اطلاع داشت از خیلی چیزها خود قرآن میفرماید «وَاتَّقُوا اللَّـهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ» (بقره/ 282) بعضی از علوم را امام صادق فرمودند به آن شخص که أَلْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللّه ُ فِى قَلْبِ مَنْ يَشآءُ مصباح الشريعة، ص 16 پس ائمهی اطهار علیهم السلام مخازن علم الهی هستند منشا علم الهی هستند این علم را به افاذهی الهی و به دریافت از معصوم قبلی و جدشان رسول خدا دریافت کردند و احدی حق ندارد بگوید مثلا در زندگی ائمه علیهم السلام این افراد آموزش دادند مطالب را به امام چرا یک نکته بگویم البته ممکن است یک وقتی امام پیغمبر گرامی اسلام از تجربهی یک کسی در یک کاری استفاده بکند عیبی ندارد حضرت علی از صفین برمیگشتند یک پیرمرد را دیدند گفتند یکی از تجربیاتت را برای ما بگو پیغمبر در حمله به طائف با عدهای مشورت کردند که چطوری این قلعه را فتح بکنیم.
شریعتی: این به معنی استاد دیدن نیست؟
دکتر رفیعی: نه صریح قرآن است «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» (آل عمران/ 159) اما علوم مختلفی که ائمهی اطهار داشتند این علوم نه فقط علم دین باشد بعضیها میگویند علم دین برای امام ضروری است مثل مرجع تقلید که لازم نیست پزشکی بداند لازم نیست مهندسی علوم روز بداند باید بلد باشد جواب سوالات شرعی مردم را بدهد درست است این حرف برای فقیه بعضی میگویند امام هم این بخش را بلد باشد این طور نیست آن چه که از امام بطلبند بلد است آگاهی دارد لذا حضرت امیر میفرمود من به طرق آسمان تر هستم تا طرق ارض و این را اثبات کرد شما در نهج البلاغه نگاه بکنید کلمات نهج البلاغه خیلی هایش ارتباط به مسائل شرعی فقهی ندارد خطبهای که برای باران میخواند یا به مناسبت قصهای میخواند خطبههای بسیار بلند پر معنایی است و این نکته نکتهی اساسی است یک وقتی ما خدمت یکی از مراجع آیت الله عظمی صافی بودیم میفرمودند خطبهای که حضرت زهرا در مسجد ایراد کرد فکر نکنید شب رویش کار کرده بود یادداشت کرده بود آیاتش را تنظیم کرده بود نه یک مرتبه ارتجالا شروع کرد به بیرون ریختن این خطبه و هم چنین دخترش زینب کبری سلام الله علیها یک کتابی نوشته است آقایی به نام بلاغات النسا مال قرن سوم است خطبههای زنان را جمع آوری کرده است دو خطبه اش یکی خطبهی حضرت زهرا یکی خطبهی حضرت زینب است آن وقت زمان را ببینید او متوفای 280 است ابن طیفور است یعنی هنوز غیبت کبری آغاز نشده بود سوال این طور است این علم منشا دارد منتها منشا اش آموزش افراد عادی نیست.
شریعتی: مکتب هم همان طور اشاره کردید مکاتب بشری است به مکتب نرفت یعنی مکتبی که ما میرویم. این جمله که از زمان دبیرستان در کتابهای دینی ما بوده همیشه در ذهنم است که خوشیهای این دنیا زودگذر هستند همین جمله باعث شده که من خیلی دنبال لذتهای دنیایی نباشم و از نگاه دیگران من فردی گوشه گیر و افسرده شدم واقعا مگر لذتهای دنیا زودگر نیستند من چرا به دلیل این لذتهای زودگذر باید خوشحال باشم
دکتر رفیعی: عمر ما هم زودگذر است لذتهای قیامت مستمر است چون وقت هم در آن جا زیاد است اگر قرار است شما میلیونها سال ان شاء الله در بهشت سال باشیم خالد باشیم فرصت هم زیاد است لذت هایش هم طولانی است اما این جا که لذتش زودگذر است عمرش هم زودگذر است نباید این خواهر یا برادر دچار افسردگی و ناراحتی شود اگر منظور ایشان از این سوال لذتهای حرام است آن چه زودگذر چه غیر زودگذر باشد باید گذاشت کنار اما قرآن به صراحت میگوید «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّـهِ» (اعراف/ 32) پیغمبر بگو چرا زینتها را برای خودتان حرام میکنید بگو چرا طیبات را برای خودتان حرام میکنید «فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ حَلَالًا طَيِّبًا» (نحل/ 114) پاکیزهها را بخورد در سورهی مبارکهی قصص قرآن میفرماید «وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا» (قصص/ 77) سهم خودت را از دنیا فراموش نکن پس لذتهای زودگذر را آن هایی که حلال است مثلا یک لذت فرض بکنیم رفتن به مسافرت است کنار دنیا است راست میگوید آدم 24 ساعت دو سه روز کنار آب بود دوباره برمیگردد خانه همان میشود ولی میدانید این لذت دو سه روزه چقدر در نشاط آدم اثر دارد؟ چقدر در شادابی آدم اثر دارد؟ یک لذت مثلا زود گذر فرض کنید رفتن به جنگل و کوه و صبح جمعه شما بروید در کوه یا خانه بنشینید یکی است؟ نه در کوه خیلی انرژی میگیرید یا یک غذای خیلی خوب اگر سفرهی خیلی عالی بیندازند انسان میخورد لذت میبرد ولی بعدش هیچ اثری ندارد اثر ظاهری ندارد ولی همان چند دقیقهای که این غذا را میخورد این لذت است نگاه به پدر مادر کنار خانواده نشستن ازدواج مجموعهی لذتها اتفاقا روایتی است از حضرت علی روایت خیلی قشنگ است جابر میگوید حضرت فرمودند لذتهای دنیا هفت قسم است یکی یکی توضیح دادند مثلا فرمودند شیرین ترین چیز چیست؟ عسل است عسل محصول یک حشره است زنبور است یا بهترین لباس ابریشمی است مال یک کرم ابریشم است در اثر پیله هایی که ایجاد میکند و یکی یکی مثال زدند خود حضرت علی میفرماید بشر یک آب به گلویش گیر بکند میماند قبول داریم لذتها زودگذر هست اما خود خدای تبارک و تعالی توصیهی به استفاده از این نعمتها کرده و همین لذتهای زودگذر آثار خیلی طولانی در زندگی دارد.
شریعتی: به نسبت زمان عمرمان در نظر میگیریم.
دکتر رفیعی: بله به نسبت زمان عمر ماست این که گفتند زودگذر است یعنی اسیرش نباشید وابسته نباشید گناه نکنید پابند نباشید استفاده کردن از نعمتها الآن به هر حال خود همین امکاناتی که شما دارید برنامه را پخش میکنید یا امکانات جدیدی که عزیزان استفاده میکنند همه دارد کمک میکند به پیشرفت و رسیدگی شما یک مشهد بخواهید بروید با یک هواپیما بروید یک ساعت یک ساعت و ربع راحت برسید هتل خوب داشته باشید غذای خوب باشد چه اشکال دارد زیارت به شما میچسبد کمتر خسته میشوید آن کسی هم که پیاده میآید آن هم یک نوع اجر و پاداشی دارد میخواهم عرض بکنم این نتیجهی خوبی نگرفته ایشان که این موجب افسردگی و ناراحتی شده یعنی با کسی رابطه برقرار نکنیم دریا نرویم کوه جنگل نرویم ازدواج نکنیم تبدیل میشویم به آدم منزوی اتفاقا یکی از چیزهایی که اسلام جلویش ایستاد رهبانیت و گوشه گیری بود پیغمبر اکرم فرمود رهبانیت امت من در جهاد است بروید جهاد بکنید بجنگید مبارزه بکنید.
شریعتی: از این رخوت کنار بیایید میشود تعمیم داد به لذتهای حرام که به خاطر لذتهای ابدی این لذتها زودگذر هستند.
دکتر رفیعی: لذتهای حلال زودگذر است اما به شرطی که ما را زمین گیر نکند.
شریعتی: خیلی ممنون دوست عزیزی گفتند در آموزههای دینی اهل بیت گفته میشود در زمان غیبت به فقها مراجعه بکنیم از آن جایی که فقیهان انسان هایی مثل ما هستند و ممکن است در فهمیدن حکم الهی دچار اشتباه شوند به چه دلیل ما باید از کسی که ممکن است دچار اشتباه شود پیروی و تقلید بکنیم
دکتر رفیعی: این درست مثل این میماند که پزشکها ممکن است در تشخیص اشتباه بکنند پس چرا باید به پزشک مراجعه بکنیم برای معالجه میخواهید چه کار بکنید جناب عالی خدای نکرده بیماری دارید باید معالجه شوید به من که نمیتوانید من یک آسپرین هم حق ندارم به کسی بدهم چون در این رشته تخصص ندارم به مهندس به بقال سر کوچه نمیتوانید مراجعه بکنید به پزشک باید مراجعه بکنید پزشک را هم احتمال میدهید اشتباه بکند اگر به این هم مراجعه نکنید که بیماری شما را از پای در میآورد پس چه میکنید؟ میگویید پزشک علم پزشکی خوانده تحصیل کرده زحمت کشیده بیماری را میشناسد دارو میدهد ممکن است درصدی هم اشتباه بکند که اگر تعمدی نباشد گناهی هم بر او نیست ولی نود درصد نود و پنج درصد افراد را معالجه میکند ما در زمان غیبت چرا غیبت واقع شده؟ نمیدانیم صلاح الهی بوده بارها عرض کردیم خدا به یک پیغمبر 950 سال نبوت داده به یک پیغمبر 23 سال به یک پیغمبری فقر داده مثل حضرت ایوب به یک پیغمبری ثروت مثل حضرت سلیمان چرا یازده امام 250 سال آمدند امام زمان ارواحنا فداه بیش از هزار سال غیبتشان طول کشیده ما این چرا را که نمیخواهیم جواب بدهیم به هر حال ما در دروان غیبت واقع شده ایم دین را تعطیل کنیم؟ این صلاح نیست پیغمبر این همه زحمت کشیده شش هزار آیهی قرآن است تکالیفی که ما داریم حالا برای دریافت دین نزدیک ترین آدم هایی که میتوانند این دین را برای ما تفسیر بکنند فقها هستند چرا؟ چون یک فقیه سی چهل سال عمرش را صرف میکند حدیث را میشناسد روایت را میشناسد رجال را میشناسد تفسیر را میشناسد قرآن را میشناسد اگر درسهای خارج علما بروید به حدی یک فقیه خودش را به زحمت میاندازد برای این که میخواهد استنباط بکند که مثلا فرض کنید که تیمم یک ضربه یا دو ضربه اولا تمام آیات را میرود بررسی میکند تفاسیر را میبیند احادیث را میبیند روایات را میبیند رجالش را بررسی میکند که در اینها ضعیف نباشد میگذارد جلویش با علم لغت با علوم مختلف اینها را سبک سنگین میکند سر درس آن قدر چکش میزند آنها اشکال میکنند اینها اشکال میکنند در ضمن استاد دیده ساعتها پای درس بالاخره بعد از همهی این قضایا به این نتیجه میرسد تیمم یک ضربه است این را در رساله مینویسد شما هم عمل میکنید دو حالت دارد یا درست بیان کرده یا اشتباه اگر درست بیان کرده که فبها اگر هم حتی فرض میکنیم که این خیلی احتمالش ضعیف است اشتباه باشد گفته شده است ایشان هیچ جرم و معصیتی بر او نیست چون تلاشش را کرده نظرش را ابلاغ کرده آن وقت این را عرض بکنیم در حوزهی احکام مجتهد در حوزهی عقاید که وارد نمیشود شما در هیچ رسالهای نمیخوانید توحید خدا یکی است تقلیدی نیست در حوزهی احکام هزار و تقریبا بعد از غیبت صغری هزار و صد دویست سال است آن قدر فقها چکش زدند در این این قدر تلاش کردند درست مثلا اکثر مسائل مثل این میماند شما به یک پزشک میگویید سرم درد میکند زود میگوید چه بخور این قدر ساده است برایش اینها همه حل شده یعنی این طور نیست که شما فکر کنید احکام دین ما شما رسالهها را ببینید گاهی مردم میگویند نود درصد شبیه هم است معلوم است شما بروید پیش بیست تا پزشک بگویید سرم درد میکند ممکن است نسخه اشان واحد باشد اما همه شان پزشک اند رسالهها را ببینید نمازها شکیات طواف زکات خمس همه شبیه هم است بله مثلا در مسائل مستحدثه و جدیدی مثلا بازی با شطرنج جایز است یا نیست این جدید است نه که جدید باشد روایات داریم ممکن است مرجع بنشیند در موضوع چون تفاوت جایگاهی پیدا کرده بخواهد فتوایی بدهد یا این غذا حلال است یا حرام است یا مسائل روز پیش میآید مثلا میخواهند سقط جنین بکنند بچه هایی را که ناقص هستند قدیم که این نبوده بچهها ناقص الخلقه بودند الآن آزمایش میگوید این بچه فلج است سه ماهه میخواهند سقط بکنند آیا این جایز است یا نه این موارد جدید را بله ولی همهی اینها مسائل چکش خورده است و نزدیک ترین فرد به بیان احکام فقیه و عالم دینی است به علاوه خود همان امامی که شما میفرمایید نیستند خود آن امام فرموده به اینها مراجعه بکنید این روایت امام عسکری علیه السلام است من این جا به مناسبتی یادداشت کرده ام از قبل عُلَمَاء شِیعَتُنَا مُرَابِطُون (احتجاج، ج 1، ص 8) یعنی علمای شیعهی ما مرزبانان مرزهای دین هستند به اینها مراجعه بکنید یا امام زمان فرمود فَأمَّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم» (وسايل الشیعه، ج۱۸، ص۹۴و ۹۵) آن روایتی که از امام صادق است وَ اَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةِ فَارْجِعُوا فِیهَا اِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا (اكمال الدین، ج 1، ص 483) از امام زمان است این مجموعه میرساند مراجعه به علما باشد آن وقت تشتت فتاوی مشکلی ایجاد نمیکند چون هر کسی مقلد مرجع تقلید است مرجع تقلید حجت دارد پیش خدا تفاوت بسیار کم است ممکن است در مصادیق خاصی باشد اما در امهات فروع دین نماز روزه حج جهاد امر به معروف نهی از منکر تمام اینها مشترکات است تمام اینها بر اساس علمی که گاهی سابقهی پنجاه شصت ساله دارد اینها به ما رسیده بعضی از بزرگان کتاب الصلوه کتاب الصوم دارند این قدر کار کردند زحمت کشیدند این قدر زیبا وارد این بحثها شدند آقایان قم تشریف میآورند یک درس خارج بروند بنشینند ببینند در یک مسئلهی کوچک خدا رحمت کند آیت الله عظمی آمیرزا جواد آقای تبریزی را ایشان طهارت میگفت در قم ما استفاده میکردیم گاهی یک مسئلهای مثل غسل را چند ماه مدتها مسائل را زیر و رو میکرد بعضیها میگفتند شما خیلی ریز میشوید فرمود میخواهم فن اجتهاد فن به دست آوردن مسئله را به شما یاد بدهم لذا از این جهت خیالتان راحت باشد ما در احکام همان طور که در پزشکی اعتماد میکنیم نمیگوییم ریزش هم ندارد دارد اما کم است چارهای هم نیست نزدیک ترین راه همین است عدالت هم شرط است این آدم دیگر قرار نیست به نفع شخصی اش فتوا بدهد این فرد بر اساس عدالت بر اساس تقوا بر اساس اینها رای میدهد.
شریعتی: آنها اگر اشتباه کردند چیزی به گردنشان نیست.
دکتر رفیعی: نه اصطلاحی داریم مصیب و مخده اگر طبق حکم الهی دارد دو اجر دارند اگر طبق حکم الهی نبود یک اجر دارند. برای مقلدین هم هیچ گناهی نیست مقلد یعنی چه؟ یعنی این که وظیفه را به گردن آن مرجع تقلید انداخته است ممکن است مثال بزنند مثلا در قضیهی فطر شده بعضی سالها اختلاف شده یک بزرگواری اعلام کرده امروز عید است یکی گفته فردا عید است در صورتی که عید یک روز بیشتر نیست بعضیها ناراحت میشوند فکر میکنند قصه سیاسی است کدام مرجع خودش را گیر میاندازد؟ نه یک مرجع بزرگواری ممکن است فتوایش این باشد و آن چیزی که به آن رسیده ماه باید با چشم دیده شود ندیدند با این چشم اعلام نمیدهند یک بزرگواری میگوید با وسایل جدید هم دیده شود مانعی ندارد بعضیها میگویند دور هم بنشینند یکی بکنند این قضیه را نمیشود این اجتهادش به این رسیده آن هم اجتهادش به این رسیده یادم است یک سالی آیت الله عظمی گلپایگانی اعلام عید کرده بودند امام به این نتیجه نرسیده بودند آن چیزی که به ذهنم این است که امام فرموده بودند ایشان حکم بکنند اگر مرجع حکم کرد برای هم الزام آور است از فتوا بالاتر است.
شریعتی: خیلی ممنون گفتند برخی نقل میکنند مثلا فلان میت تارک الصلوه بوده یعنی نماز نمیخوانده و به مسائل و احکام شرعی هم پایبند نبوده این میت را خواب میبینند که در بهشت بوده و مثلا گفته در شب اول قبر همین که چشم حضرت علی به من افتاد من را به سمت بهشت هدایت کرد آیا صرف دوست اهل بیت بودن و بدون انجام واجبات میشود انسان برود بهشت این که حضرت امام رضا علیه السلام در حدیثی فرمودند من در سه جا به یاری کسی که به زیارت من میآید میآیم منظور چیست.
دکتر رفیعی: من گلهای میکنم از بعضی از دوستان مثل خودم یا بعضی از عزیزان دست همهی مداحان منبریها را میبوسم اما گلهای به خودم میکنم به آنها هم نه و آن این که بعضی از اوقات در بیان یک خواب یا یک تاثیری یا یک محبتی به اهل بیت به گونهای ما قصه را بیان میکنیم که مخاطب برداشتش این است که این راهی که رفته یعنی نماز و روزه و اینها این راه درست نبوده اول باید شراب خورد مست شد یک مدتی مستی کرد بعد در اوج مستی یک مرتبه توبه کرد بعد امام حسین دست این را میگیرد یا همین که شما عرض کردید نماز نخوانده روزه نگرفته بعد در شب اول قبر با یک یا حسین مثلا ببینید من نمیخواهم انکار این قصه را بکنم نه آن جای خودش ولی همین امام صادقی که عشاقش هستیم فرمود شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد همین آقا امام عسکری والد بزرگوار امام زمان یک دزدی را گرفتند آوردند خدمت ایشان رفته بود صرافی دزدی بکند دیگر دزدیهای آن موقع سنتی بوده رفت دزدی بکند گرفتند تا گرفتند گفت من شیعهی امام عسکری هستم آوردند خدمت امام عسکری فرمود والله دروغ میگوید شیعهی ما نیست فرمود خودش میگوید فرمود محب ما است شیعهی ما نیست گفتند شیعهی شما چه کسی است فرمود شیعهی ما کسی است که حرف ما را گوش میدهد امر ما را اطاعت میکند همین بزرگواران ائمهی ما فرمودند والله ما به هر چه رسیدیم از اطاعت خدا رسیدیم نماز اساس دین است نماز مبنا است قرآن کریم میفرماید وای بر مصلی که در نمازش ریا باشد میفرماید جهنمیها وقتی میروند جهنم به آنها میگویند «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ» (مدثر/42) چه شما را جهنمی کرد میگویند ما اهل نماز نبودیم من کار به الطاف ویژه ندارم خدا است اختیار هم دارد ممکن است دست یک کسی را هم بگیرد ولی به طور طبیعی نه عزیز من نه به این خوابها اعتنا بکنید نه خدای نکرده با این حرفها واجبات دین را کنار بگذارید خود ائمهی بزرگوار ما همین امام رضایی که گفته سه جا میآیم به بازدید حدیث هم درست است همین امام رضا موقع نماز که شد با عمران صابئی مشغول بحث بود بحث را قطع کرد فرمود نُصَلِّی وَ نَعُوت همین حضرت علی در میدان جنگ دائم نگاه به آسمان میکرد اول وقت نماز نگذرد همین حضرت حسین شب عاشورا برای نماز فرصت گرفت ظهر عاشورا به نماز ایستاد آقایان اگر چیزی را نقل میکنند کامل نقل بکنند این طور نشود یک مست لا یعقل بی دین بی نمازی زید بن عمری ایشان را خواب دید که رفت در بهشت به خاطر این که یک شب یک چایی برای حضرت حسین ریخت این که شما دارید اشک اباعبدالله گناهان بزرگ را میآمرزد این مجوز ارتکاب گناه نیست اشتباه نشود همین ائمه فرمودند شیعیان ما کسانی هستند که به ما اقتدا میکنند این را در بیداری فرمودند فراوان است نص قرآن است صریح قرآن است که توصیه هایی که کرده «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (مومنون/ 2-1) پس این را باید دقت کرد بله من گاهی میگویم به دوستان یک وقتی یک معلمی سر کلاس به دانش آموزان میگویند پنج مرتبه از روی مشق بنویسید این مقاله را این درس را فردا بیاورید البته خط خوب و خط کشی و جلد اینها هم نمره دارد یک دانش آموز بیاید در خانه تمام دفتر را خط کشی بکند جلد بکند چسب بزند زیبا بکند ولی مشق را ننویسد بگوید آقا خط کشی کردم میگوید ببین اصل مشق در آن نیست این اتاق با رنگ قشنگ میشود ولی باید دیوار داشته باشد نماز ستون است دیوار است رنگ را روی چه میخواهید بزنید لذا مسلم محبت اهل بیت موثر است بدون تردید محبت امام حسین علیه السلام اشک بر امام حسین اما این معنایش کنار گذاشتن واجبات نیست خود همین ائمه فرمودند بر صراط پلی است به نام مرصاد هر کس حق الناس به گردنش است جلویش را میگیرند خود همین ائمه فرمودند اول چیزی که در قبر سوال میشود نماز است فَإِن قُبِلتَ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَإِن رُدَّت رُدَّ مَا سِوَاهَا (فلاح السائل، ص 127) اگر نماز پذیرفته شد بقیهی چیزها پذیرفته میشود جناب عالی میبرید فرودگاه یک کارتهایی با خودتان دارید هیئات علمی دارند این کارتها را نشان بدهید صندلی بهتر بلیط بهتر میدهند اما گذرنامه نداشته باشی که این کارت فایدهای ندارد گذرنامهی عبور نماز است نماز پذیرفته شد بقیهی چیزها پذیرفته میشود البته بقیهی چیزها هم باید درست باشد خمست را بدهی روزه ات را بگیری لذا این سوال خیلی سوال مهمی بود یک وقت عزیزان که بیان میکنند این طور بیان نکنند که مخاطب برداشت غلط بکند و عزیزانی هم که اینها را میشنوند درست پازل را کنار هم بچینند که بدانند دین یک مجموعهای از اخلاق احکام و معارف دینی است که باید همه اش با هم باشد.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 72 را با هم تلاوت میکنیم آیات 176 تا 182 سورهی آل عمران تلاوت خواهد شد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّـهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٦٦﴾ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَّاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ ﴿١٦٧﴾ الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٦٨﴾ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩﴾ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٧١﴾ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّـهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿١٧٢﴾ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿١٧٣﴾
ترجمه:
و آنچه [در جنگ احد] روزی که دو گروه [مؤمن و مشرک] با هم رویاروی شدند به شما رسید به اذن خدا بود، [تا شما را امتحان کند] و مؤمنان را معلوم و مشخص نماید. (۱۶۶) و نیز کسانی را که نفاق و دورویی ورزیدند، معلوم و مشخص کند. و به آنان گفته شد: بیایید در راه خدا بجنگید یا [از مدینه و کیان جامعه] دفاع کنید. گفتند: اگر جنگیدن میدانستیم، قطعاً از شما پیروی میکردیم. آنان در آن روز به کفر نزدیک تر بودند تا ایمان. به زبانشان چیزی را میگویند که در دل هایشان نیست؛ و خدا به آنچه پنهان میکنند، داناتر است. (۱۶۷) همان کسانی که [از جنگ کناره گرفتند]، و در خانههای خود نشستند، و درباره برادرانشان گفتند: اگر از ما فرمان میبردند کشته نمیشدند. بگو: [چنانچه اختیار مرگ در دست شماست] پس مرگ را از خود دفع کنید، اگر راستگویید. (۱۶۸) و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. (۱۶۹) در حالی که خدا به آنچه از بخشش و احسان خود به آنان عطا کرده شادمانند، و برای کسانی که از پی ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته اند [و سرانجام به شرف شهادت نایل میشوند] شادی میکنند، که نه بیمی بر آنان است ونه اندوهگین میشوند. (۱۷۰) [شهیدان] به نعمت و فضلی از سوی خدا و اینکه خدا پاداش مؤمنان را تباه نمیکند، شادمان و مسرورند. (۱۷۱) برای نیکوکاران و تقواپیشگان از کسانی که خدا و رسول را پس از آنکه زخم و جراحت به آنان رسیده بود [برای جنگی دیگر بعد از جنگ احد] اجابت کردند، پاداشی بزرگ است. (۱۷۲) همان کسانی که مردمِ [منافق و عوامل نفوذی دشمن] به آنان گفتند: لشکری انبوه از مردم [مکه] برای جنگ با شما گرد آمده اند، از آنان بترسید. ولی [این تهدید] بر ایمانشان افزود، و گفتند: خدا ما را بس است، و او نیکو وکیل و [نیکو کارگزاری] است. (۱۷۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: اشارهی قرآنی امروز را بفرمایند تا به یکی دیگر از سوالات پاسخ بدهیم
دکتر رفیعی: آیات در مورد شهدا است « وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا» روشن است این آیه میخواهد بفرماید تصور نکنید شهید مرده است شهید همواره زنده است این احیا غیر از حیات معمولی است که همه دارند و الا همه میمیرند حیات برزخی دارند شهید یک حیات ویژهای دارد به همین جهت در روایات داریم اولین قطرهی خون شهید که در زمین ریخته میشود هفت جایزه به او میدهند یکی این است که یَنْظُرُ فی وَجْهِ اللّه (وسائل الشیعه، ج 15، ص 16) نگاه میکند به عظمت خدا ان شاء الله خداوند همهی شهدای ما را سر سفرهی اهل بیت مهمان بگرداند.
شریعتی: پرسیدند شنیدیم بعضیها وقتهای میگویند امام رضا طلبیده میرویم مشهد منظور از طلبیدن ائمه برای زیارت آنها چیست؟ چرا خیلیها که از نظر اعتقادات و اعمال مثل ما هستند یا گاهی حتی پایین تر زیارت امامان نصیبشان میشود اما نصیب ما نمیشود من فکر نمیکنم اعمال و رفتار و اعتقادات دینیام خیلی با آن هایی که امامان آنها را میطلبند فرقی داشته باشد اما سالها است که در حسرت یک زیارت ماندهام.
دکتر رفیعی: ما یک اصولی داریم که از قرآن و روایات استفاده میشود این اصول را نباید فراموش بکنیم معنای این اصول هم نفی این حرفها نیست یکی از آن اصول این است«وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (نجم/ 39) انسان در گرو تلاش خویش است بالاخره ایشان که دوست دارد زیارت مشهد برود طلبیدن درست یعنی امام رضا زمینهی آمدن را برایش فراهم بکند دعوت بکند اما میخواهم ببینم نباید در اینترنتی در آژانسی جایی یک بلیطی رزو بکند یک جایی در مشهد بگیرد یک پولی جمع بکند کنار بگذارد برای زیارت امام رضا؟ مشهد الآن افراد مختلفی میآیند مکه هم این طور است کربلا هم همین طور بیست و هفت هشت میلیون رفتند زیارت امام حسین در اربعین اگر در خانه بنشیند امام آهنربایی ندارد که او را بلند بکند زیر قبهی امام حسین پیاده اش بکند بله طلبیدن به این معنا است که زمینه اش برایشان فراهم شود یعنی یک فردی که ممکن است زمینهی دینی ندارد نماز نمیخواند اصلا فرض بکنید ارتباطی با اهل بیت ندارد پول هم ممکن است داشته باشد به دلایل مختلف این توفیق برایش پیدا نشود من همیشه عرض کردم گفتم توفیق مثل باند فرودگاه میماند که تا نباشد هواپیما نمیتواند بنشیند آن کشش و جاذبه و زمینه است جناب عالی فردی هستید اهل تدین آدمی مذهبی علاقمند زیارت امام رضا هستید یک برنامه ریزی برای این کار بکنید آن برنامه ریزی این است پولی کنار گذاشته شود یک مقطعی مرخصی بگیرد بلیطی بگیرد به عبارت دیگر یک روایت داریم از امام صادق علیه السلام فرمود هر کاری اول نیت میخواهد دوم توفیق میخواهد ما كُلُّ مَن أرادَ شيئا قَدَرَ علَيهِ، و لا كُلُّ مَن قَدَرَ على شَيءٍ وُفِّقَ لَهُ، و لا كُلُّ مَن وُفِّقَ أصابَ لَهُ مَوضِعا (ارشاد، ج 2، ص 204) خیلیها نیت میکنند توفیقش را ندارند پس نیت و توفیق سوم عمل میخواهد تلاش میخواهد پول دارد دوست دارد بانی خیر یک مدرسهای شود یک بیمارستانی شود اول نیتش را میکند بعد از خدا توفیق میخواهد بعد بلند شو برو موسسهای جایی بنایی کارگری قراردادی ببند زمینهی این را برای خودت فراهم بکند لذا پاسخ اصلی این سوال این است که آن طلب سر جای خودش است آن توفیق سر جای خودش است اما این طلب و توفیق باید زمینهی تلاش و کوشش انسان هم در کنارش باشد به دهها آیهای که در قرآن کریم ما داریم خود پیغمبر گرامی اسلام اگر میخواست در مکه بنشیند بگوید خدایا دین خودت را پخش بکن که نمیشد طائف رفت نماینده فرستاد نامه به سران دنیا نوشت جنگ کرد هزینه کرد دندانش شکست لذا این که پایش را عدهای در طول هشت سال دفاع مقدس جبهه نگذاشتند میگفت توفیق حاصل نشد چطور برای حسین فهمیده توفیق حاصل شد؟ شما اصلا رفتید؟ ثبت نام کردید؟ عزم و اراده باید باشد در دعای کمیل میخوانیم که قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي به این اعضای من قوت بده و به درون من عزم بده عزم از درون قدرت از برون توفیق از خدا این مثلت سه ضلعی جواب میدهد بعضیها میخواهند توفیق طلب اینها را بلند بکند برساند کنار امام رضا نه این اتفاق نمیافتد.