شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

امامت
برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: امامت

كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی

تاريخ پخش: 19-12-94

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

ابرها عهد شکستند که باران برسد *** دو قدم مانده به خورشید صدامان برسد

خواستم پر بزنم رو به حریمت، آخر *** عاشق آن نیست که از راه خیابان برسد

از قدم‌گاه گذشتیم و صدایی پیچید *** به بهشت آمده هرکس به خراسان برسد

آخر عشقی و تنها به تو دل می‌بندم *** مثل یوسف که فقط خواست به کنعان برسد

دوست دارم که تو باشی و بهاری باشم *** ترس دارم تو نباشی و زمستان برسد

عاشقم حضرت خورشید! بیا کاری کن *** غزلم رو به ضریح تو به پایان برسد.

 

شریعتی: سلام به همه‌ی شما دوستان خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم دکتر رفیعی

دکتر رفیعی: بسم الله الر حمن الر حیم سلام عرض می‌کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان

شریعتی: ادامه‌ی فرمایشات شما را می‌شنویم

دکتر رفیعی: در ارتباط با بحث امامت ما استدلال‌ها را گفتیم منابع را گفتیم مفهوم امامت را تفاوت‌هایی که در بحث امامت بین ما و سایر فرق است ویژگی‌های امام را گفتیم تا رسیدیم به موضوع دوازده امام باز آن روایت را هم خواندیم رسیدیم به موضوع این که اگر کسی امام نداشته باشد مرگش مرگ جاهلی است این هم از منابع شیعه و سنی روایاتش را خواندیم تا رسیدیم به فضائل حضرت علی علیه السلام و اهل بیت گفتیم که بخشی از آیات قرآن در ارتباط با فضائل امیرالمومنین و اهل بیت است که این‌ها را به سه بخش می‌شود تقسیم کرد اگر ذهن بینندگان باشد یک بخش گفتیم این‌ها مستقیما این آیه مربوط به خود حضرت علی است در این رابطه نازل شده است اشاره‌ی مستقیم دارد مثل آیه‌ی ولایت مثل آیه‌ی اکمال یا مثل آیه‌ی «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ» (مائده/ 3) این آیاتی است که به صورت مستقیم دلالت بر این موضوع دارد بخش دوم آیاتی بود که به صورت تاویل یعنی باطن آیه است ظاهر آیه دلالت بر این موضوع ندارد اما امام همان طور که رسول خدا فرمود قرآن ظاهری دارد و باطنی پیغمبر امام معصوم آمدند از باطن این آیه چنین استفاده‌ای را کردند مثال زدیم مثلا قرآن کریم در مورد نعمت‌های الهی می‌فرماید «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاءٍ مَّعِينٍ» (ملک/ 30) معین اگر آب‌ها فرو برود چه کسی برای شما آب گوارا می‌آورد؟ ظاهر آیه روشن است در تاویل و باطن آیه می‌فرمایند اگر امام زمان شما غایب شود چه کسی امام زمان را برای شما ظاهر می‌کند؟ در تاویل و تفسیر من نمی‌خواهم وارد شوم باید حتما بین آن تفسیر و تاویل ارتباط باشد بی ربط نباشد چون در این قصه خیلی هم افراط شده بعضا بعضی افراد منهای روایات دست به تاویل زدند که سر از مطالب نادرستی در آوردند آب جاری است آب زلال است آب گوارا است امام هم مانند آب شفاف است گواراست جاری است این تشبیه را می‌شود استفاده کرد بخش سوم آیاتی است که باز فراگیر است اما به عنوان یکی از بالاترین مصادیقش یا یکی از بهترین مصادیقش امام هم ذکر شده مثل آیه‌ای که می‌فرماید «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ» (نبا/ 2-1) از چه سوال می‌کنند؟ از خبر بزرگ خبر بزرگ معلوم است منظور این جا قیامت است کما این که آیات بعدی هم دلالت دارد ولی یکی از خبرهای بزرگ هم ولایت است یا مثلا قرآن می‌فرماید که روز قیامت از شما سوال می‌شود «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» (تکاثر/ 8) از نعمت‌ها از هر نعمتی ولی امام می‌فرماید یکی از آن نعمت‌ها نعمت ولایت ما است ما فعلا در بخش اول بحث می‌کنیم آیاتی که دلالت دارد بر فضیلتی از حضرت علی و اهل بیت که یکی از عزیزان کتابی نوشتند به نام کرائم قرآن این کتاب را دانشگاه قرآن و حدیث چاپ کرده تالیف حضرت آقای ری شهری است خیلی کتاب خوبی است جامع و تقریبا کامل است ایشان این آیات را دسته بندی کرده فارسی هم است ساده هم است مردم می‌توانند استفاده بکنند اگر در ذهن بینندگان باشد ما در برنامه‌های قبل چند آیه را مورد بحث قرار دادیم «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» (بقره/ 207) را بحث کردیم آیات دیگری را بحث کردیم امروز هم سه آیه را می‌خواهیم بحث بکنیم از آن آیاتی که فقط منطبق می‌شود بر حضرت علی یا اهل بیت گاهی فقط حضرت علی است یا فقط اهل بیت هیچ مصداق دیگری نیست دلیل ما بر این نوع برداشت روایاتی است که ذیل این آیات است و الا گوشه‌ی این آیات ننوشته حضرت علی یا اهل بیت ما برای فهم قرآن می‌رویم سراغ تفاسیر تفاسیر هم از روایات استفاده می‌کنند من هم سعی کردم مواردی را انتخاب بکنیم که تقریبا مورد اتفاق شیعه و سنی است یعنی تفاسیر مختلفی نقل کردند یکی از آن موارد آیه‌ی نجوا است سوره‌ی مجادله آیه‌ی 12 و 13 قصه این است که پیغمبر که مسجد می‌آمدند عده‌ای افراد غالبا هم ثروتمند و به نام می‌رفتند کنار پیغمبر در گوشی صحبت می‌کردند با پیغمبر شروع می‌کردند در گوشی صحبت کردن این را برای خودشان یک امتیازی می‌دانستند اگر مثلا بخواهیم یک مثال بزنیم مثلا شما فرض بکنید کسی بگوید من رفتم خدمت مقام معظم رهبری کنار آقا با ایشان صحبت کردم این را برای خودش یک شأنی می‌داند یا من رفتم خدمت امام رهبر کبیر انقلاب رفتم کنارشان نشستم چه چیزی هم گفته ما نمی‌دانیم ولی آن کسی که می‌بیند می‌گوید چقدر نزدیک است داشت نجوا می‌کرد بعضی از این‌ها خیلی حرف‌های حسابی هم نداشتند این می‌رفت آن یکی هم می‌رفت به هم نگاه هم می‌کردند آیه نازل شد که نجوای با پیغمبر ممنوع است مگر این که شما قبل از آن که نجوا بکنید صدقه بدهید نگفتند چقدر بدهید وقتی می‌گوید صدقه شما صد درهم هم بدهید یک درهم هم بدهید صدقه است یک چیزی به فقیر بدهید دور پیغمبر خلوت شد دیگر احدی نیامد نجوا بکند آن قصه که پیش آمده بود فقرا ناراحت بودند می‌گفتند این‌ها به ما اصلا میدان نمی‌دهند می‌روند دور پیغمبر را می‌گیرند آیه نازل شد فقیر غنی بنی هاشم غیر بنی هاشم پیر جوان فرق نمی‌کند باید صدقه بدهند یک وقتی ما مکه‌ی مکرمه بودیم خیلی عکس می‌گرفتند به هر حال می‌شناسند کم و بیش در برنامه‌ها الآن هم که بین همه موبایل است من شوخی کردم گفتم نفری ده ریال یک مرتبه خلوت شد مزاح کردم پای پول که وسط می‌آید مقداری پس می‌کشند دور پیغمبر خلوت شد حضرت علی می‌گوید من یک دینار داشتم رفتم تبدیلش کردم به ده درهم ده بار آمدم با پیغمبر نجوا کردم و جالب است دیگر فرصت نیست من این را بگویم فقط آدرس می‌دهم دوستان ببینند روایت در خصال و جاهای دیگری است که موارد سوالش هم آمده یک بار یک درهم دادم به یک فقیر آمدم گفتم یا رسول الله مَا الوَفَاء وفاداری چیست فرمود شهادت ان لا اله الا الله دفعه‌ی دوم آمدم گفتم مَا الفِسَاد فساد چیست فرمود الشِّرک بِالله سوالات سوالات دقیق و حساب شده بود یا رسول الله حق چیست کیاست چیست زرنگی چیست باطل چیست اولا یک کمکی به فقرا شد از این ناحیه ثانیا قصه قصه‌ی حساب شده‌ای شد دور پیغمبر خلوت شد این آیه چقدر وقت در بورس بوده؟ معلوم نیست ولی بعضی مفسرین گفتند یک روز بود یا حداکثر دو روز تا ده روز هم گفتند بعد خدا این آیه را نسخ کرد اذیت می‌شوند لذا شاید یکی از بحث‌های مهم در قرآن بحث نسخ است برای این که بینندگان ساده تر مطلب را بگیرند گاهی یک آیه‌ای نازل می‌شود یک حکمی صادر می‌شود تا یک زمانی و سر یک زمانی خدا آن حکم را برمی‌دارد رفع می‌کند به این می‌گویند نسخ مثل این که قبله‌ی مسلمان‌ها رو به بیت المقدس بود پانزده سال بعد از پانزده سال آیه نازل شد قبله به طرف مسجد الحرام شد این دومی اولی را نسخ می‌کند به آن می‌گویند منسوخ به این می‌گویند ناسخ خیلی هم اختلاف است که چند آیه در قرآن نسخ شده از یک عدد گفتند تا صد و سی چهل تا منتها اکثر قریب به اتفاق مفسرین قبول دارند که این آیه جزء آیات منسوخ است یعنی آیه‌ی 13 آیه‌ی 12 مجادله را نسخ کرد آیه‌ی 12 فرمود صدقه بدهید وقتی نجوا می‌کنید آیه‌ی 13 گفت دیگر نیاز نیست صدقه بدهید حتی مرحوم آیت الله خویی در البیان حضرت امام و سایر دانشمندان شیعه اکثرا این را قبول کردند که نسخ شده حالا آیه را بخوانیم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (مجادله/ 12)‌ای مومنان وقتی می‌خواهید با پیغمبر در گوشی صحبت بکنید یک صدقه‌ای بدهید بعد بیایید صحبت بکنید این دو اثر دارد یکی این که بهتر است یک مقدار حساب شده سوال می‌کنید و پاکیزه تر است بعد آیه‌ی بعدی که نسخ کرد «أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّـهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّـهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (مجادله/ 13) ترسیدید پول بدهید عیب ندارد اگر این کار را نکردید خدا توبه‌ی شما را می‌پذیرد حضرت علی فرمود یک آیه در قرآن است که احدی جز من به آن عمل نکرده و آن این آیه است این مشهور بوده حتی پسر خلیفه‌ی دوم عبدالله بن عمر می‌گفت علی بن ابی طالب سه ویژگی دارد اگر یکی از این‌ها را من داشتم حاضر بودم شتران سرخ مو چون شتر سرخ مو خیلی با ارزش بود این‌ها را در راه خدا هر چه است انفاق بکنم این قدر مهم بوده گفتند چیست گفت یکی همسری فاطمه کم نیست زوج البتول است دوم روز خیبر که پیغمبر پرچم را داد دست حضرت علی علیه السلام فرمود امروز کسی را می‌فرستم پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیغمبر دوستش دارند او هم خدا و پیغمبر را دوست دارد سوم گفت آیه‌ی نجوا آدرس هم می‌دهم چون این بحث من را افراد مختلفی می‌بینند سیوطی در در المنثور قرطبی یک تفسیر دارد به نام تفسیر قرطبی معروف است الجامع لاحکام القرآن فخر رازی در تفسیرش تفسیر فخر رازی 32 جلد است به نام تفسیر کبیر مفاتیح الغیب کشاف تفسیر زمخشری طبری مورخ معروف مفسرین شیعه هم همه نوشتند بلا استثناء تمام مفسران شیعه نوشتند و این از امتیازات است البته بعضی‌ها می‌گویند خب این امتیازی نیست که حضرت امیر یک انفاقی کرد نه این امتیاز است اتفاقا امتیاز بالایی است عبدالله بن عمر می‌گفت من دوست داشتم در خاندان ما باشد اگر چنین چیزی بود این قدر انفاق می‌کردم این امتیاز است که این آیه را جز حضرت علی عامل به این آیه بوده امروز هم این آیه معنا ندارد نقل قول است یعنی زمان عمل به این آیه گذشته این از افتخارات حضرت علی است که عمل به این آیه‌ی شریفه کرده است این از آن آیات مستقیم بود و اما آیه‌ی دیگری که مورد بحث قرار می‌دهیم سوره‌ی مبارکه‌ی توبه آیه‌ی 19 ام است یک وقتی دو تا از مسلمان‌ها نشسته بودند با هم گفتگو می‌کردند در مسجد الحرام یکیشان عباس عموی پیغمبر است و یکی از آن‌ها هم شخصی است به نام عثمان بن ابی شیبه این را هم شیعه و سنی نوشتند آدرسش را هم می‌گویم این‌ها را من مخصوصا مراجعه می‌کنم به منافع فریقین نگاه کردم نشسته بودند دور هم افتخارات هم را می‌گفتند هر کدامشان هم یک پستی داشتند ظاهرا این قصه هم در قصه‌ی حجة الوداع است یعنی این آیه بعد از آمدن پیغمبر به مدینه و سفری که آمد مکه ظاهرا در حجة الوداع آخر‌های عمر پیغمبر بوده عباس عموی پیغمبر که در این روایت دارد با این شخص با هم دیگر مفاخره می‌کردند عباس عموی پیغمبر سقایت کعبه را مسجد الحرام را به عهده داشت یعنی آب دادن به حجاج خود آب دادن به حاجی‌ها مقامی بود منصب مهمی بود گفت من نقش سقایت الحاج دارم این پست مال من است عثمان بن ابی شیبه گفت کار من بالاتر است من کلید دار خانه‌ی خدا هستم من کسی هستم که به تعبیر امروزی‌ها مقام تولیت دارم تولیت خانه‌ی خدا را دارم اگر مسجد الحرام را بخواهند تعمیر بکنند کلید را از من باید بگیرند کلید داری یک پست مهمی بوده در این بین همان طور که با هم گفتگو می‌کردند حضرت علی رسید این‌ها گفتند آقا جان برادرزاده‌ی حضرت عباس بود شما قضاوت بکنید که من بالاتر هستم یا ایشان حضرت فرمودند هیچ کدام مهم ترین امتیاز این است این‌ها یک سری کارهای ظاهری است یکی پست دارد کلید دارد مهم ترین امتیاز این است که آدم اولین مسلمان باشد پیغمبر را تکذیب نکرده باشد از همان اول بگوید اشهد انک رسول الله این مهم است تو پیغمبر هستی و الا خود عثمان بن ابی شیبه مشرک بوده در فتح مکه بعضی‌ها گفتند مسلمان شده خود عباس عموی پیغمبر حتی در بدر هم جزء سپاه مشرکین بود این‌ها بعدا مسلمان شدند اما اولین مسلمان نیستند مشکل دو تا شد یکی هم اضافه شد رفتند خدمت رسول خدا یا رسول الله شما بفرمایید سه قصه شد سقایت الحاج کلید داری و اولین مسلمان کدام برتر است پیغمبر گرامی اسلام سکوت می‌کرد سکوت که می‌کرد می‌فهمیدند منتظر جبرئیل است همان لحظات یا لحظات بعد یا روزهای بعد جبرئیل آمد این آیه را آورد خیلی هم صریح است «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (توبه/ 19) آیا آب دادن به حاجی‌ها یعنی مقام عباس و تعمیر کردن مسجد الحرام یعنی مقام همان عثمان بن ابی شیبه این‌ها مثل آن کسی است که ایمان آورده به خدا و ایمان آورده به معاد و جهاد هم داشته در راه خدا از این جاهد می‌فهمیدند استفاده می‌شود این قصه مال حجة الوداع است چون بعد از قصه‌ی مدینه و جهاد‌های حضرت علی است آن کسی که ایمانش و جهادش بالاتر است بالاست نه این که آن کارها کار بدی است نه آن‌ها مقام است اما این‌ها قابل مقایسه نیست مثل این که بگویید شما دیپلمت را با دکتری من می‌خواهی مقایسه بکنی؟ من نمی‌گویم دیپلم بد است اما با دکتری قابل مقایسه نیست شما کارگر ساده می‌خواهی خودت را با فلان متخصص مقایسه بکنی؟ «لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» صریح است این آیه‌ی شریفه باز مفسرینی که نقل کردند جناب سیوطی در درالمنثور نقل کرده قرطبی در تفسیرش نقل کرده طبری نقل کرده مفسرین شیعه هم همه نقل کردند مجمع البیان دارد تفسیر البرهان دارد تفسیر نورالثقلین دارد من این‌ها را بخواهم بگویم تخصصی می‌شود تفسیری که در دسترس همه‌ی عزیزان است تفسیر المیزان است تفسیر نمونه است الآن هم نرم افزارها آمده راحت یک لحظه هفتاد هشتاد تفسیر را می‌توانند عزیزان نگاه بکنند این مقام که این آیه هم صراحتا در مورد شخص حضرت علی است که به صورت سوالی بیان می‌کند. البته همین جا من اشاره بکنم که در نقل‌های مختلفی داریم که اولین مسلمان حضرت علی علیه السلام است از خانم‌ها اولین مسلمان خدیجه‌ی کبری سلام الله علیها است که آن شخص می‌گوید من آمدم مکه دیدم یک آقایی ایستاده یک آقایی پشت سرش یک خانم عقب تر نماز جماعت سه نفره می‌خوانند می‌گوید سوال کردم ظاهرا از همین عباس سوال کرده این‌ها چه کسانی هستند گفت آن برادر زاده ام است گفت آن یکی گفت آن یکی برادرزاده‌ی دیگرم است گفتم آن زن گفت آن خانمش است خود قرآن می‌فرماید این آیه شاهد قرآنی هم دارد «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولَـئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (واقعه/ 11-10) بالاخره اگر یک کسی از آغاز آمده یا وسط راه آمده این خیلی فضیلت بزرگی است به همین جهت هم قبلا هم ما در بحث امامت اشاره کردیم یکی از ویژگی‌های امام معصوم بودن است اعتقاد ما این است که حضرت علی علیه السلام یک چشم بر هم زدنی شرک و کفر نداشته و زمانی اسلام آورد که هنوز به سن بلوغ هم نرسیده بود ده سالشان بود آن وقت یک گفتاری دارد حضرت در بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در منابع آمده که می‌فرماید که کجا بودند اَینَ کَانُوا اُولئِکَ وَ اَنَا اُصَلِّی خَلف رَسُول الله کجا بودند بعضی از این افرادی که امروز ادعا دارند در زمانی که من پشت سر پیغمبر نماز می‌خواندم و جزء اولین مسلمانان بودم در بحث جهاد هم همین طور است «وَفَضَّلَ اللَّـهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» (نساء/ 95) یعنی هم شاهد بر موضوع اسلام در آیات داریم هم بر موضوع جهاد نگاه بکنید شما غیر از جنگ موته که پیغمبر خودش هم نبوده که حضرت امیر هم نبود برادر حضرت امیر آن جا فرمانده بود شهید شد و جنگ تبوک که مسئولیت نگهبانی از مدینه را حضرت امیر به عهده داشت در تمام جنگ‌های دیگر حضرت حضور داشتند جالب است حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه‌ای که در رابطه با فدک خواندند آن جا عبارت دارند می‌فرمایند هر کجا آتش جنگ شعله می‌گرفت پیغمبر علی را میان آن شعله‌ی آتش می‌انداخت یعنی برای خاموش کردن این فضیلت دیگری است که در این آیه ذکر شده است.

شریعتی: خیلی ممنون ان شاء الله همه مان متنعم نعمت ولایت باشیم و محبت حضرت علی و اهل بیت در دل و جانمان ریشه بدواند در روزهای پایانی سال آرزو می‌کنم سالی که پیش روست هم شروع می‌شود و حسن مطلعش ولادت با سعادت حضرت زهراست و این ایام که ایام فاطمیه است ان شاء الله زندگی مان منور باشد به نور حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه‌ی زهرا و فرزندان بزرگوارشان صفحه‌ی 149 را با هم تلاوت می‌کنیم آیات 152 تا 157 سوره‌ی مبارکه‌ی انعام

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّـهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١٥٢﴾ وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٥٣﴾ ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿١٥٤﴾ وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾

و به مال یتیم جز به روشی که نیکوتر است، نزدیک نشوید تا به حدّ بلوغِ [بدنی و عقلیِ] خود برسد، و پیمانه و ترازو را بر اساس عدالت و انصاف کامل و تمام بدهید؛ هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی کنیم؛ و هنگامی که سخن گویید، عدالت ورزید هر چند درباره خویشان باشد، و به پیمان خدا وفا کنید؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پند گیرید. (۱۵۲) و مسلماً این [برنامه های محکم و استوار و قوانین و مقرّرات حکیمانه] راه راست من است؛ بنابراین از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی مکنید که شما را از راه او پراکنده می کند؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پرهیزکار شوید. (۱۵۳) سپس به موسی کتاب دادیم برای اینکه [نعمت خود را] بر آنان که نیکی کردند کامل کنیم، و برای اینکه همه احکام و معارفی که مورد نیاز بنی اسرائیل بود، تفصیل و توضیح دهیم و برای اینکه هدایت و رحمت [بر آنان] باشد تا به دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارشان ایمان آورند. (۱۵۴) و این [قرآن] کتابی پرفایده است که ما آن را نازل کردیم پس آن را پیروی کنید و [از مخالفت با آن] بپرهیزید تا مشمول رحمت شوید. (۱۵۵) [آری، قرآن را نازل کردیم] تا [شما مشرکان] نگویید: کتاب آسمانی فقط بر دو گروه پیش از ما [یهود و نصاری] نازل شد و [چون به لغت ما نبود] از [یاد گرفتن] قرائت آنان و آموزششان بی خبر ماندیم. (۱۵۶) یا نگویید: اگر کتاب آسمانی بر ما نازل می شد، مسلماً از آنان راه یافته تر بودیم، اینک برهانی آشکار و هدایت و رحمتی از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس ستمکارتر از کسی که آیات خدا را تکذیب کند و از آن ها روی بگرداند کیست؟ به زودی کسانی [را] که از آیات ما روی می گردانند، به خاطرِ روی گرداندنشان به عذابی سخت مجازات خواهیم کرد. (۱۵۷)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید

دکتر رفیعی: این صفحه‌ای که خواندند در خاطر دارم یک قدری برگردیم صفحه‌ی قبلش اش آیات مبارکه‌ی سوره‌ی انعام یک داستانی دارد و داستانش این است که پیغمبر گرامی اسلام در مسجد الحرام کنار بیت الله می‌ایستادند و همین آیات را می‌خواندند منتها مشرکین اذیت می‌کردند گوش نمی‌دادند سر و صدا ایجاد می‌کردند یک وقتی یک آقایی به نام اسعد بن زراره ایشان از مدینه آمده بود مکه یک کاری داشت در مکه می‌خواست یک سلاحی یا چیزی بخرد جنگ‌هایی در مدینه بود ببرد برای مدینه یکی از دوستانش در مدینه به او گفت حواست جمع باشد در مسجد الحرام می‌روی یک آقایی آن جا ایستاده یک چیزهایی می‌گوید شما گوش نده العیاذ بالله مجنون است از بین خود ما برخواسته ساحر است سحرت می‌کند ما دیگر مبتلا شدیم تو مبتلا نشو گفت چه کار بکنم؟ گفت پنبه بگذار در گوشت می‌گوید پنبه گذاشتم رفتم قبل از اسلام طواف بوده اسلام حج را اصلاح کرد می‌گوید در همان دور‌هایی که می‌چرخیدم در هر دوری ایشان را می‌دیدم ولی نمی‌شنیدم چه می‌گوید طواف که تمام شد گفتم ببینم چه می‌گوید به آدم وقتی یک چیزی را می‌گویند که گوش نده بدتر است الْانْسانُ حَریصٌ عَلى‏ ما مُنعَ مِنْهُ می‌گوید پنبه‌ها را از گوشم در آوردم رفتم جلو ببینم این آقا چه می‌گوید دیدم که دارد این آیات را می‌خواند این آیات ده تا امر و نهی است قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ، وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّـهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ، وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (انعام/ 153-151) به مشرکین بگو بیایید من یک چیزهایی برای شما بگویم آن چیزهایی که خدا برای شما حرام کرده حدود الهی را برای شما بگویم مشرک نشوید پدر مادرتان را احترام بکنید بچه هایتان را نکشید از ترس روزی و از ترس تنگ دستی همین طور جلو می‌رود هم دیگر را به قتل نرسانید مال یتیم خوردن آن زمان معمول بود یک سوره هم نازل «أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ، فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ» (ماعون/ 2-1) «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ» (ضحی/ 9) مال یتیم را نخورید کم فروشی نکنید کامل جنس به دیگران بدهید وقتی حرف می‌زنید عادلانه حرف بزنید به عهدتان با خدا عمل بکنید بالاخره ده مورد است بعد جالب است آخرش این را هم برای بینندگان بگویم بد نیست ما روزی ده مرتبه به خدا عرض می‌کنیم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» (حمد/ 6) بعضی‌ها می‌گویند صراط مستقیم چیست این جا می‌گوید «وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا» این‌هایی که گفتم این‌ها همان صراط مستقیم است بعد این‌ها را ایشان شنید گفت به ما گفته بودند شما اعوذ بالله مجنون هستید این حرف‌ها که حرف‌های خوبی است درد ما همین‌ها است مشکل ما همین‌ها است مشکل ما بی احترامی به پدر مادر است مشکل ما قتل نفس است مشکل ما عدالت نداشتن است وفای به عهد کردن است این‌ها که حرف‌های خوبی است فطرت اگر سالم باشد این طور است حضرت فرمود حرف‌های من بقیه اش هم از همین جنس است مسلمان شد گفت می‌شود من شما را دعوت بکنم مدینه سال دیگر تشریف بیاورید؟ آقا فرمودند ببینیم شرایط را گفت پس من می‌روم یک عده از مردم مدینه را می‌آورم خدمت شما مسلمان شوند رفت و تعدادی از مردم مدینه را آورد خدمت پیغمبر مسلمان شدند بعد هم زمینه‌ی ورود پیغمبر به مدینه را فراهم کرد رسول خدا آمد مدینه و بعد مکه فتح شد و هم مکه و هم مدینه به اسلام گرویدند اهمیت این آیات این است که نقطه‌ی عطفی است در تاریخ اسلام و مطابق با فطرت بشر است لذا گاهی هم به دوستان می‌گویم ده مورد را اتفاقا در تورات هم شبیه اش است آن جا به ده فرمان معروف است یعنی شبیه همین است مشرک نشوید احترام کنید با همین مضامین معلوم می‌شود که این چون خود قرآن هم تاکید می‌کند این جزء فرامین و دستورات همه‌ی انبیاء الهی است چون ما می‌گوییم «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ» (بقره/ 285) یک آقایی یک وقتی من دیدم یک کتابی نوشته بود الآن یادم نیست اسم نویسنده خیلی سال قبل دیدم به نام ده فرمان در قرآن و تورات این‌ها را با هم مقایسه کرده بود این ده فرمان همین است که خدمت شما عرض کردم سوره‌ی انعام را عزیزان باز بکنند همین آیات 151 و 152 این ده مورد را ببینند که این‌ها من گاهی بعضی جاها به دوستان مخصوصا عزیزانی که با بنده گاهی مکه می‌آیند می‌برمشان مسجد الحرام همان جا به آن‌ها می‌گویم این منشور اسلام است اگر کسی اسلام را بخواهد بشناسد منشور اسلام است و اهمیتش این است حالا همین جا یک حاشیه بزنیم که در این ده تا اولی اش این است که توحید مشرک نشوید دومی اش احترام به پدر و مادر است بعد می‌گوید عدالت بعد می‌گوید نکشتن اولاد بعد می‌گوید مال یتیم را از بین نبردن خیلی جالب است در این ده تا از نظر اولویت بعد از توحید احترام به پدر مادر است چون نزدیک سال جدید هستیم این هم قابل توجه آقا زاده‌ها دختر خانم‌ها است که اگر با پدر مادر کدورتی دارند رفع بکنند و با رضایت پدر و مادر در زندگی پیش بروند اگر خانواده‌ای جوانی پدر و مادر از او راضی نباشند برکت از زندگی اش سلب می‌شود این حرف بسیاری از بزرگان ماست عدم رضایت والدین ولو مقصر هم باشند پدر مادر گاهی می‌گوید پدرم مقصر است اگر مقصر نبود که هیچ چیز با فرض این که مقصر است شما حق ندارید بی احترامی بکنید این بی احترامی برکت را از زندگی شما سلب می‌کند.

شریعتی: خیلی ممنون داریم در مورد فضائل حضرت علی و اهل بیت صحبت می‌کنیم با تصدیق بر آیات نورانی قرآن کریم دو مورد را اشاره کردید مورد سوم را می‌شنویم.

دکتر رفیعی: یک مورد دیگر را عرض می‌کنیم عرض کردیم که آیاتی که به عنوان کرائم قرآن است این تعبیر کرائم قرآن را من از یک حدیث هفته‌ی گذشته یا دو هفته‌ی قبل عرض کردم که گفتیم فرمودند فِینَا کَرَائِمُ القُرآن گفتیم کرائم جمع کریمه است یعنی آیات نفیس قرآن آیات کریمه‌ی قرآن بخشی اش درباره‌ی ما اهل بیت است البته عزیزان متعددی کتاب نوشتند به نام اهل بیت در قرآن ولی ما کتاب کرائم قرآن را از دانشگاه قرآن و حدیث معرفی کردیم آیه‌ی سوم در سوره‌ی مبارکه‌ی تحریم آیه 4 ام است البته آیات قبلش هم به آن مربوط است می‌دانید داستان این سوره که مفسرین شیعه و سنی نوشتند این است که یک اختلافی بین دو تا از همسران پیغمبر و رسول خدا پیش آمد بالاخره پیغمبر دو بعد دارد یک بعد نبوی و ملکوتی که جبرئیل با اذن می‌آید محضر ایشان و این شخصیت کسی است که «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» (حشر/ 7) «وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ» (نساء/ 113) یک شخصیت بشری هم دارد بالاخره با زن زندگی می‌کند با بچه زندگی می‌کند کاسب را در خیابان می‌بیند بازار می‌آید ارتباط دارد با مردم این اختلاف هم طبیعی است بالاخره در رده‌های مختلفی گاهی پیش می‌آید یک وقتی دو تا از همسران پیغمبر که من نمی‌خواهم داستان را مفصل وارد شوم یک اختلافی بین آن‌ها و پیغمبر پیش آمد به گونه‌ای که رسول خدا تصمیم گرفتند بر خودشان تحریم بکنند ارتباط با همسر را حلال خودشان را اصلا به قول خودمان یک خستگی در حضرت ظاهر شد این سوره نازل شد «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّـهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (تحریم/ 1) چرا چیزی که خدا بر تو حلال کرده را برای خودت حرام می‌کنی نه این طور تصمیم نگیر تا می‌رسیم به این جا که می‌فرماید پیغمبر اگر چنانچه این افراد این همسران تو که با تو الآن یک اختلافی پیدا کردند اگر تو را حمایت نکردند از تو دفاع نکردند به تو پشت کردند به خاطر اختلافی که با تو پیدا کردند آمدند گفتند ما دیگر از پیغمبر حمایت نمی‌کنیم غصه نخور ما برای تو چهار حامی و پشتیبان قرار دادیم حالا این چهار تا حامی چه کسانی هستند؟ این مهم است این را منابع شیعه و سنی نوشتند «إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّـهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّـهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ» (تحریم/ 4) اگر شما دو همسر تَظاهر از ظَهر پشت می‌آید یعنی پشت به پشت هم دادید با هم اتفاق کردید علیه پیغمبر خلاصه پیغمبر را حمایت نکنید آزارش بدهید اگر یک چنین اتفاقی افتاد من الآن کاری به مورد آیه ندارم بحث ما روی این بخش است پیغمبر تو چهار حامی داری اول خدا را داری «إِنَّ اللَّـهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» (حج/ 38) خدا رحمت کند شهید بهشتی را یک کسی می‌گفت به او گفتم خیلی علیه ات حرف می‌زنند از خودت دفاع بکن گفت خدا قرار است از ما دفاع بکند چون گفته «إِنَّ اللَّـهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» ما قرار است وظیفه مان را انجام بدهیم همین طور هم شد چقدر مردم اذیتش کردند و چقدر بعد محبوب شد خدا دفاع می‌کند پیغمبر خدا یار توست اولین حامی و مولا در این جا به معنای آن نگهبان و یاور تو خداست که این در آیات دیگر هم آمده و جاهای مختلفی هم دیده اید خدا در قرآن پشت پیغمبر ایستاده «إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (احزاب/ 56) یا جای دیگر می‌فرماید که پیغمبر اگر چنانچه آن چه که تو می‌گویی مثل این است که خدا گفته «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» دوم جبرئیل است این فرشته‌ی برتر الهی است لکل شیء سید هر چیزی سیدی دارد سید الانبیاء نبی مکرم اسلام است سیدالایام روز جمعه است سیدالشهور ماه رمضان است سیدالکتب قرآن کریم است سیدالاوصیاء حضرت علی است سیدة النساء العالمین حضرت زهرای مرضیه که ایام شهادت ایشان هم نزدیک است سیدالملائکه جبرئیل است لذا جبرئیل را جدایش کرد سوم صالح المومنین است صالح المومنین چه کسی است؟ یک نفر را می‌گوید صالح المومنین یعنی آن کسی که در واقع صالح مردان با ایمان است آقای شریعتی روایات شیعه و سنی شواهد التنزیل جاهای مختلف به سندهای متعدد دارد که پیغمبر فرمود یَا عَلِی اَنتَ صَالِحُ المُومِنِین تاریخ هم این را نشان می‌دهد چه کسی اول از حضرت پیغمبر حمایت کرد؟ از غار حرا آمد پایین چه کسی حمایت کرد؟ در خانه روزی که بلند شد فرمود چه کسی من را تایید می‌کند سه بار حضرت امیر بلند شد در یوم الدار که فرمود ایشان وصی من است چه کسی در بدر چه کسی در احد؟ این‌ها نه چه کسی در خندق تمام اسلام مقابل تمام کفر قرار گرفت؟ اصلا من می‌گویم اگر حدیث هم نداشتیم نداشتیم صالح المومنین چه کسی است خود انسان به حسب گزارش تاریخی به این نتیجه می‌رسید که صالح المومنین حضرت علی است حالا که شیعه و سنی روایت دارند و خود حضرت امیر می‌فرمودند اَنَا صَالِحَ المُومِنِین ان شاء الله خدا قسمت بکند در زیارت نامه‌ی حضرت علی در نجف هم که می‌رویم یکی از کلماتی که در زیارت امام هادی آمده اَلسَّلامُ عَلى صالِحِ الْمُؤْمِنینَ و بعد چهارمی اش هم ملائکه هستند دیگر از این قشنگ تر می‌شود؟ از این صریح تر می‌شود؟ اگر چنانچه آن دو همسری که با آن‌ها اختلاف پیدا کردی به هر دلیلی تو را تنها گذاشتند اتفاق کردند بر آزار تو بر ترک تو بدان «إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّـهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّـهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ» سوره‌ی تحریم آیه‌ی 4 ام

شریعتی: تاریخ هم گواهی می‌دهد این حمایت حضرت علی را لیلة المبیت یوم الدار

دکتر رفیعی: بله همه جا در خندق در فتح مکه در حدیث منزلت این صالح المومنین است و این مهم است که این ردیف ردیف خدا و جبرئیل و ملائکه و صالح المومنین است ما از خودمان که در نیاوردیم این را صالح المومنین هم فرشته نیست چون فرشته را گفته جبرئیل را هم گفته این یک فرد بشر است این ردیف همان ردیفی است که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ» (نساء/ 59) ردیف حضرت امیر آن جا خدا و پیغمبر است این جا خدا و جبرئیل و ملائکه در حمایت از حضرت علی علیه السلام است لذا بینندگان عزیز مسلمانان عزیز وقتی می‌گویم مسلمانان یعنی همه‌ی فرقه‌ها ببالیم به خودمان با این علی بن ابی طالب علی رمز وحدت مسلمان هاست حضرت علی امیرالمومنین رمز اتحاد است شخصیتی است که دنیا باید به او ببالد مسیحی به او می‌بالد جرج جرداق می‌بالد شخصیتی است که نظیر ندارد به تعبیر دیگر این شخصیت شخصیتی است که قابل تعدی است خودش هم فرمود احدی نمی‌تواند ادعای من را بکند سَلُونِي‌ قَبْلَ أن‌ تَفْقِدُونِي‌‌ (نهج البلاغه، خطبه 189) این شخصیت تا این جا ما همین پنج آیه‌ای که گفتیم سه امروز دو تا هم قبلا گفتیم دیگر به همین میزان اکتفا می‌کنیم شاید من از این منظر وارد نشوم بحث دیگری را وارد شوم فقط خواستم بدانید در خانه اگر کس است یک حرف بس است این امامی که ما از او دفاع می‌کنیم جانشین بلافصل پیغمبر می‌دانیم او را بعد از پیغمبر بر همه‌ی صحابه ترجیح می‌دهیم بینی و بین الله با این آیات ترجیح دارد یا ندارد؟ لیلة المبیت درباره‌ی او نیست؟ صالح المومنین درباره‌ی او نیست؟ آیه‌ی نجوا درباره‌ی او نیست؟ این‌ها چیزهایی است که یک مقداری انسان نگاه منصفانه‌ای داشته باشد یک خلوتی با خودش داشته باشد تا به فضیلت حضرت علی پی ببرد

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group