مهدویت
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: مهدویت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفیعی
تاريخ پخش: 22-02-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
درهای و هوی آتش
شیرازهی قنوتت
هرگز ز هم نپاشید
تنها دو دست آبی
از دست آسمان رفت
ای با سحر سرشته
آیینه دار ذکرت!
اینک دو بال روشن
از پیکر فرشته
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما خوشحال هستیم در کنار شما هستیم افتخار داریم در خدمت آقای دکتر رفیعی باشیم به رسم چهارشنبهها سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید عید میلاد حضرت عباس مبارک باشد.
دکتر رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز مجموعهی اعیاد شعبانیه را تبریک عرض میکنیم ماه شعبان شهادت و وفات ندارد به ویژه موالیدی که در آن قرار داریم. میلاد یار و برادر وفادار حضرت حسین علیه السلام را تبریک عرض میکنم. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ (زیارت نامهی حضرت عباس) خیلی شاخصهی مهمی است یعنی سلام بر توای بندهی صالحی که مطیع محض خدا و پیغمبر و حضرت علی و امام حسن و امام حسین بودی یعنی ولایت پذیری و تسلیم محض بودن که مهم ترین شاخصهی حضرت عباس است باب الحوائج است ان شاء الله همهی ما از شفاعتشان و توسل و زیارتشان بهره مند شویم.
شریعتی: بحث ما رسید به بحث مهدویت نکات خوبی را شنیدیم استقبال خوبی هم از این مباحث شد. دوستان زیادی تقاضا داشتند که در مورد بحث مهدویت صحبت بکنید امروز هم بیننده و شنوندهی برنامهی ما باشید
دکتر رفیعی: در ارتباط با وجود مقدس حضرت حجت ارواحنا فداه میدانید بیشتر آن چه که ما به آن استناد میکنیم نقل است یعنی روایاتی است که از معصومین علیهم السلام رسیده است نقل هم وقتی از یک تعدادی میگذرد و آمار خیلی بالا میرود میشود متواتر دیگر قابل انکار نیست مثل این که مثلا قصهی کربلا را کسی بگوید نه اتفاق نیفتاده است. میخندند این قدر گفته شده گفته شده که دیگر این قصه اصلش مسلم است و جزئیاتش ممکن است خبر واحد هم باشد اما اصل قصه اصل مسلم است یعنی نقلهای متعدد و پشت سر هم میتواند اثبات کنندهی یک واقعه باشد. در مورد حضرت حجت ما که در گذشته نبودیم تولد ایشان را ببینیم غیبت ایشان چطور آغاز شده نوابشان چه کسانی بودند اما تکیهی ما بر همین روایاتی است که دربارهی ایشان رسیده است که من در برنامههای قبل بیشتر از منابع اهل سنت هم روایات را نقل کرده ام دو مطلب را من امروز از همین روایات نقل میکنم بعد میپردازم به بحثهای دیگر مطلب اول تاکید روایات بر این که ایشان آخرین پیشواست بعد از او دیگر نه امامی است و نه نبی ای. شاید ما رجعت داشته باشیم ولی این یک فصل جدیدی است در این سلسلهای که قرار گرفته است 124 هزار پیغمبر آمده آخرین پیغمبر رسول خدا آمده یازده امام، آخرین امام وجود مقدس حضرت حجت است که این در روایات متعددی آمده است من برخی اش را اشاره میکنم یکی اش در حدیث معراج است حدیث معراج را مرحوم شیخ صدوق کتابی دارد به نام کمال الدین بسیار کتاب خوبی است ترجمهی فارسی هم شده ایشان نقل میکند که رسول خدا در شب معراج وقتی نور پیشوایان معصوم را دیدند میفرماید فَقُلتُ: یَا رَبِّ مَن هولاء؟ قَالَ: هؤلاء الاَئِمة، وَ هَذَا القَائِم مُحَلِّل حَلَالِی وَ مُحَرِّم حَرَامی، وَ یَنتَقِمُ مِن اَعدَائی، یَا مُحمَّد أَحبِبهُ فَاِنِّی اُحِبُّه، وَ اُحِبُّ مَن یُحِبُّه (الغیبة، ص 93) این نورها چه هستند چه کسی هستند اینها امامان و پیشوایان هستند این امام امام قائم است که ایشان همهی این ائمه مقید به حلال و حرام و انتقام هستند اما ایشان نهایی ترین کسی است که انتقام از دشمنان میگیرد حلال را حلال و حرام را حرام میکند خدا فرمود که پیغمبر تو دوستش داشته باش من هم او را دوست داشتم و هر کسی را هم که او را دوست دارد دوست داشته باش. حدیث دیگر حدیث لوح است همان حدیثی است که جابر بن عبدالله میگوید رفتم خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها دیدم که یک نوشتهای پیش ایشان است از این نوشته اسامی ائمه و مطالب دیگر در آن بود از جمله این حدیثی که میخوانم البته لوح را در کافی مرحوم کلینی آورده جلد 1 صفحهی 527 که پس از این که اسم ائمه آمد حضرت زهرا این لوحی که جلویشان بود در آن آمده بود وَ أُکمِلُ ذَلِک بِابْنِهِ محمّد رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ این سلسله با فرزند امام حسن عسکری تکمیل میشود این شخصیت اسمش اسم پیغمبر است عین پیغمبر گرامی اسلام رحمة للعالمین است گاهی امام زمان را از جنبهی منفی معرفی کرده اند این تعبیر در زیارت آل یس هم است رَحمَةُ اللهِ الوَاسِعَةِ حدیث سوم که باز در منابع آمده است از جمله در جلد 37 بحار همان حدیث غدیر است که پیغمبر در خطبهای که در غدیر خواندند فرمودند مَعاشِرَ النّاسِ اِنِّی نَبِیٌ وَعَلِیٌّ وَصِیّی اَلا اِنَّ خاتَمَ الاَئِمَّةِ مِنّا الْقائِمُ الْمَهْدِیُّ اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّینِ، اَلا اِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ (خطبهی غدیر خم) من نبی هستم حضرت علی هم وصی است آخرین امام امامی است که از ظالمین انتقام میگیرد این هم سه منبع که امامت با ظهور حضرت مهدی ختم میشود البته روایات دیگری هم در منابع آمده است از جمله این حدیثی که مرحوم شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه آورده است از چهار کتاب معتبر شیعه است آن جا هم پیغمبر گرامی السلام فرمودند الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 180) که آخری اش حضرت حجت است این یکی از مباحثی است که در روایات ما دربارهی حضرت حجت آمده است مطلب دومی که باز در روایات رویش تاکید فراوانی است که من این منبع را هم معرفی کردم درسنامهی مهدویت را اشاره کردم یکی از نکاتی که باز جزء روایات متعدد شیعه و سنی است مسئلهی این است که این امام غائب است حاضر نیست مثل سایر امامان و پیشگویی موضوع اصل غیبت و طولانی شدن غیبت و نا امید شدن بعضیها در دوران غیبت است این هم روایات متعددی دارد از جمله روایتی که از حضرت علی علیه السلام است مرحوم کلینی در کافی آورده است که از کتابهای معتبر شیعه است که حضرت فرمودند لْحَادِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ وَ حَيْرَةٌ (الغیبة، ص 336) یازدهمین فرزند من مهدی است زمین را پر از عدل میکند و غیبت و حیرت دارد به این معنا که هم برای او غیبت است هم حیرتی که منظور همان حیرتی است که مردم دارند. این هم باز در منابع مختلف ما آمده است از جمله امام صادق فرمودند این در کتاب الغیبة نعمانی است اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَةً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ (کمال الدین، ج2، ص 481) فراوان این مطلب آمده است و تاکید هم شده است بر این مطلب که قسم خورده حتی گاهی امام یا پیغمبر مثل این حدیثی که امام صادق فرمودند وَالله یُغَیِّبنَ صَاحِبَ هَذَا الاَمر به خدا قسم صاحب این امر غیبت میکند یعنی موضوع آخرین امام بودن جزء مسلمات بوده است اصل غیبت جزء مسلمات بوده است بعضی روایات دارد لَابُدَّ لَهُ لِلغَیبَةِ باید این غیبت باشد که این انتظار در میان مردم باشد و نکتهی سوم در بحث غیبت بحث طولانی بودن است که روایات متعدد دارد آن قدر طولانی میشود که عدهای ایمانشان را از دست میدهند و این غیبت حالا طولانی بودن هم ما طولانی که میگوییم مثلا من و شما میگوییم ده روز پنج روز ولی عزیر وقتی خوابید یک قرن خوابید یا اصحاب کهف سی صد و خوردهای سال خوابیدند تازه میگفتند چقدر بوده یک نصف روز بوده لذا این را باید دقت کرد طولانی را وقتی معصوم تاکید میکند یعنی یک زمان ممتدی است الان هزار و خوردهای شده بیشتر از این هم بشود گاهی سوال میکنند غیبت یعنی چه؟ آیا به معنای پنهان بودن در یک مکانی است که به آن میگوییم پنهان بودن جسم؟ یا پنهان بودن عنوان است؟ دو بحث است شما الآن فرض میکنید که میآیید یک شئی را در یک صندوقچهای قرار میدهید درش را میبندید دیگران نمیبینند پنهان است ولی یک جای خاص است این پنهان بودن به معنای این که آن شئی در جایی قرار گرفته که محفوظ هم است اگر وسیلهای است حفظ میشود اما به هیچ وجه امکان مراجعه ندارند دیگران دسترسی ندارند. آیا حضرت حجت خداوند را در جزیرهای قرار داده شاید زن و بچه و زندگی دارد. اینها را هم بحث میکنیم اگر لازم باشد. حضرت به این معنا دارند زندگی عادی شان را میکنند مثل حضرت یوسف پنهانی اش این بود که یوسف در مصر بود داشت زندگی اش را میکرد کسی به او دسترسی نداشت یا نه منظور پنهان بودن عنوان است یک وقت شما الآن یک کسی در این شهر وارد میشود همه جا ممکن است برود ولی عنوان و نامش تابلو دار نیست کسی نمیشناسد مثل فرض کنید بلا تشبیه سابق شاهان میآمدند لباسهای مبدل میپوشانند ممکن است او کنار خود شما هم باشد اما با نام شناخته نشود از ظاهر روایات استفاده میشود که دومی است یعنی حضرت در بین مردم هستند این طور نیست که در یک جای خاصی باشند تعبیر دارد که یَفقَدُ الناسُ إمَامَهُم؛ یَشهدُ الموسم فَیَراهُم وَ لَایَرَونَه (کافی، ج 1، ص 337) هر سال در حج حاضر میشود مردم را میبیند اما مردم او را نمیبینند یا باز در یک نقلی دارد که یرَی النَّاسَ وَ یعْرِفُهُمْ وَ یرَوْنَهُ وَ لَا یعْرِفُونَهُ مردم را میبیند میشناسم این پسر مشهدی حسن است پسر فلان شخصیت است یرونه و لا یعرفنوه اما را میبینند اما او را نمیشناسند این هم نکتهی سوم است. پس اصل این که امام آخر است در روایات تاکید فراوان است خاتم الائمه هستند غیبت میکند پس کسی انکار نکند بعضی میگویند قبول داریم اما متولد نشده نه متولد شده غیبت هم دارد غیبت هم طولانی است و سوم غیبت به معنای پنهان بودن عنوان امام از مردم است حالا میآییم نکتهی چهارم که فایدهی این امام غائب چیست؟ شما برای جاذبهی غائب میتوانی فایده بگویی جاذبه غائب است مثل نور نیست که پیدا باشد اما فایده اش این است که من و شما این جا نشستیم همه چیز سر جایش است درخت رشد میکند. فایدهی اکسیژن هوا را فایدهی لایهای که دور زمین است را متوجه میشوید شاید نبینید آنها را. به طور کلی چون خدا حکیم است چون بحث از مهدویت بعد از بحث از خدا و معاد و نبوت است خدا حکیم است علیم است خیر و صلاح را میداند اگر نتوانیم این فایده را بیان بکنیم فرض میکنیم نتوانیم. فرض میکنیم الآن شما ماشینی خریدی نگاه میکنی میگویی این موتورش است این رادیورش است این چیست که گذاشتند این جا؟ نمیدانم ولی سازندهی این خودرو یک آدم عاقلی بوده این یک ثمرهای داشته که در آن جا گذاشته ولو این که ما ندانیم فرض میکنیم نمیدانم این حدیث است یا یک وقتی شنیدم یکی از اولیا یا انبیا گفت سوسک را خدایا برای چه آفریدی خطاب شد این هم چند بار برای من سوال کرده این آقا را برای چه آفریدی دارد از حضرت موسی است ممکن است ما حکمت خلقت پشه را ندادیم حکمت خلقت نهنگ را ندانیم اما میدانیم خدا حکیم است علیم است یک دلیلی داشته که این را در عالم قرار داده است لذا مسئلهی غیبت را یعنی فواید غیبت را حتی اگر نتوانیم بیان بکنیم هم باید اعتماد بکنیم دلیل این اعتماد این است که خدای تبارک و تعالی این صلاح را دیده اند و این نقش را ایجاد کردند به این شکل این پازل را چیدند که یازده امام باشند ائمه باشند بعد حضرت حجت غایب شوند بعد در یک زمانی یک حکومت واحد جهانی تشکیل بدهند اما در روایات ما یک سری فوایدی آمده که من اینها را خدمت شما عرض میکنم. یکی از این فواید هدایت باطنی است مثل همین جاذبه که عرض کردم ما را نگه داشته یعنی امام در واقع مربی جامعه است و تصرف دارد در قلوب تصرف دارد در افراد به اذن خدا همهی اینها به اذن خداست پس در واقع این که گاهی انسان به یادش میافتد و امام هم توجه میکند و این شخص از این طریق ارتباطش را برقرار میکند این هدایت باطنی خیلی مهم است هدایت باطنی چون در گذشته هم این طور نبود که همهی افراد خدمت معصومین برسند درست مثل این که شما الآن فرض کنید که در منزلتان تهران هستید اما ارتباطی با امام رضا برقرار میکنید و احساس میکنید یک توجهی را امام به شما میکند. این ارتباط این توجه این هدایت باطنی این احاطه بر آن قلوب و ارتباط مهم است این دل گرمی و نه فقط دل گرمی یک وقتی شما در خانه میگویید مثلا یکی از رفقا میگفت ما مثلا مسافرت که میرویم دلمان برای مادر تنگ میشود مثلا دو روز یک وقت شهر خودمان هستیم دو هفته مادرمان را نمیبینیم ولی دلم گرم است مادر حضور دارد من این را میخواهم عرض بکنم این که انسان احساس میکند این امام وجود دارد هست ما یله نیستیم رها نیستیم و امکان ارتباط با او است اگر به او توجه پیدا کردیم هم دعا میکند هم ناراحت میشود از غم شما این خیلی چیز مهمی است إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ (بحارالانوار، ج 53، ص 175) این یکی از نکاتی است که چه بسیار فراوان افرادی است که با همین توجه برگشتند با یک نماز امام زمان با یک دعای عهد چرا به شما میگوید صبح دعای عهد بخوان؟ مثل سرباز صبح به صبح میآید در صبحگاه اعلام حضور میکند شما هم صبح به صبح بگو اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي من پا به رکاب هستم آماده هستم یا همین دعای اللهم کن لولیک را میگوید بخوانید نشسته ایستاده صبح شام همیشه بخوانید دلیلش این مطلب است لذا چنین نیست که ما بیاییم امام را العیاذ بالله یک جامد ساکن راکدی تلقی بکنیم که فعلا در یک موزهای نگه داری میشود مثل خزانه است که طلاها را نگه دارند نه این جاری است در بین مردم مردم با این ارتباط میتوانند رشد بکنند.
شریعتی: این ارتباط با امام زمان که توجه امام را به خودمان جذب بکنیم کار سختی است؟
دکتر رفیعی: اتفاقا خودشان این راه را سهل کردند برای ما گفتند شما وقتی به ما متوجه میشوید یا همین دعای آل یس و دعای فرج متوجه به ما شوید باشید و بخواهید لذا این نقش خودش یکی از نقشهایی است که در مورد امام در دوران غیبت است که هدایتشان شامل حال ما شود مثل نیروی جاذبه که دیده نمیشود اما اثرش را میگذارد مطلب دوم حفظ دین است نگه داشتن دین است به هر حال دین الهی حالا این نگه داشتن دین به این شکل است ممکن است مستقیم امام در صحنه نباشد اما همین توجهی که به علما به بزرگان دارد حتی بعضی از گذشتگان مثل شیخ مفید اگر در فتوایشان اشکالی بوده امام تذکر داده برای همین ما بحث اجماع را داریم میگویند اگر علما در یک موضوعی اتفاق نظر داشته باشند اگر آن اشتباه باشد امام باید به نحوی تذکر بدهد لذا میگویند اجماع کشفی وقتی یک نظری را همهی علما میدهند کشف میکنند که قول معصوم هم همین است یا حدس میزنیم یا تقریر این که قول معصوم اجماع حدسی و تقریری و کشفی و دخولی و اینها را داریم که بحثهای پیچیدهای دارد ولی دومین نقش امام حفظ دین است مثلا شما ببینید فرض کنید امام رهبر کبیر انقلاب خدا به دلش بیندازد حکومت اسلامی بنویسد انقلاب بکند همه را با توسل به امام زمان دارد خودش میفرمود ما هر چه داریم از امام زمان داریم عنایت امام زمان این حفظ دین به این نیست که امام بیاید در صحنه بایستد بگوید من مانع میشوم از این که افراد به دین خدا لطمه بزنند تایید خود عالم تایید خود آن جوانان و افرادی که برای دفاع از دین بلند میشوند این نقش دیگری است که نقش امام را در حفظ دین ایجاد میکند. سومین مطلبی که داریم فواید امام غائب را میگوییم سومین مطلب بحث امید است امید بخشی است این که بالاخره جامعه یک شادابی دارد یک پویایی دارد احساس میکند که یک روزی این اتفاق خواهد افتاد خود این روح امید در واقع یک حس مهمی است در مردم که سایر فرق ممکن است نداشته باشن البته آنها هم معتقد هستند خیلیها به موعود ولی این هم یکی از آن نکاتی است که موجب میشود همواره یک فکر پویا و زندهای در میان مردم باشد این بیشتر اثر روانی است اثر روحی است اثر حسی است اثر احساسی است که انسان همواره در این قصه دارد که امید داریم که یک وقتی این قصه اتفاق میافتد. این هم نکتهی سوم.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 212 را تلاوت میکنیم آیات 26 تا 33 سورهی یونس
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٦﴾ وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٧﴾ وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَى بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾ هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّـهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٣٠﴾ قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّـهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٣١﴾ فَذَلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿٣٢﴾ كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٣﴾
ترجمه:
برای کسانی که نیکی کردند، [بهترین] پاداش و افزون [بر آن] است؛ و چهره آنان را سیاهی و خواری نمیپوشاند؛ آنان اهل بهشت اند [و] در آن جاودانه اند. (۲۶) و کسانی که مرتکب بدیها شدند، کیفر هر بدی مانند همان بدی است و خواری آنان را فرامی گیرد، برای آنان از [خشم و عذاب] خدا هیچ حافظ و نگه دارندهای نخواهد بود؛ گویی چهره هایشان با پارههایی از شب تاریک پوشیده شده؛ آنان اهل آتش اند و در آن جاودانه اند. (۲۷) و [یاد کن] روزی را که همه آنان را [در قیامت] جمع میکنیم، آن گاه به مشرکان میگوییم: شما و معبودانتان در جایگاه خود بایستید؛ پس میان آنان و معبودشان جدایی میاندازیم، و معبودانشان به آنان خطاب میکنند: شما در دنیا ما را نمیپرستیدید [بلکه شیطان و هوای نفس خود را میپرستیدید.] (۲۸) پس خدا میان ما و شما از جهت شهادت کافی است که ما یقیناً از پرستش شما نسبت به خود بی خبر بودیم. (۲۹) آنجاست که هر کسی [به پاداش] هر عملی که از پیش فرستاده گرفتار آید، همه به سوی خدا ـ سرپرست حقیقی خود ـ بازگردانده میشوند، و آنچه را همواره به دروغ شریک خدا انگاشته بودند [گم شده] از دستشان میرود. (۳۰) بگو: کیست که شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ یا کیست که بر گوشها و چشمها مالکیّت و حکومت دارد؟ و کیست که زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و کیست که همواره امور [جهان هستی] را تدبیر میکند؟ به زودی خواهند گفت: خدا! پس بگو: آیا [از پرستش غیر او] نمیپرهیزید؟! (۳۱) این است خدا، پروردگار حقیقی شما، بنابراین بعد از حق چیزی جز گمراهی و ضلالت وجود دارد؟ پس چگونه شما را از حق بازمی گردانند؟ (۳۲) این گونه فرمان قاطعانه پروردگارت درباره فاسقان محقّق و ثابت شد که اینان [به سبب گناه و لجاجت] ایمان نمیآورند. (۳۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: اشارهی قرآنی امروز را بفرمایید
دکتر رفیعی: آیهی راس این صفحه یعنی 212 که من چندین بار پیشنهاد کردم به دوستان کمیتهی امداد که این آیه را بنویسند به عنوان یک شعار در کمیته و مراکز خیریه و کارهایی که به عنوان کمک به فقرا و مستمندان صورت میگیرد خیلی این آیه عجیب است میفرماید اگر کسی به مردم احسان کرد خدا چهار جایزه به او میدهد «لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» احسان هم عام است ممکن است «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» (بقره/ 83) باشد به همسایه باشد به فقیر باشد حتی به حیوانات کسی کمک بکند آب به یک درختی بدهد فرق نمیکند هر کسی دستش به خیر است این پیام خداست میفرماید ما هم در ازایش چهار چیز را جایش میگذاریم ما هم به او احسان میکنیم این دیگر اقل اش است «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، 60) بعدش مهم است بالاخره خداست این احسان جای آن احسانش است یک زیادی هم میدهیم مفسرین میدهد این زیادی مسلم از جنس حسنا است منتهی چیست نمیدانیم دو جا در قرآن این تعبیر آمده که خدا این جایزه را مبهم گذاشته یکی در مورد کمک به مردم یکی در مورد نماز شب در مورد نماز شب میگوید «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (سجده/ 17) هیچ کس نمیداند خدا چه نور چشمی برای نماز شب خوانها گذاشته یکی هم در مورد احسان است لذا مفسرین گفتند عفو است بهشت است؟ بهشت را بعدش گفته خیلی عجیب است احسان را با احسان بعد هم زیاده سوم هم این که اینهایی که کمک میکنند خدا میگوید ما قول میدهیم هیچ گاه فقر و خواری و غبار اندوه به چهره شان ننشیند بده نگو اگر بدهم تمام میشود اگر کمک بکنم خودم کم میآورم این آیهی قرآن است امام جواد فرمود خمس بدهید من تضمین میکنم مالتان زیاد شود اینهایی که دستشان به خیر است در زندگی شان دچار خواری و غبار اندوه نمیشوند آخری اش که از همه مهم تر است این است که اینها اهل بهشت هستند دوستانی که کمک به مردم میکنند این آیه را ببینند و هم بنویسند که باعث تحریک عزیزان شود
شریعتی: خیلی ممنون ادامهی فرمایشات شما را میشنویم.
دکتر رفیعی: فواید امام غایب را میگوییم بحث کاربردی است یعنی بینندگان بدانند امام اگر نیست تشبیه کردیم مثل خورشیدی که پشت ابر است مثل جاذبه اثر خودش را ایفا میکند. سه اثر را گفتیم چهارمین اثری که حضور امام حیّ غایب دارد و خیلی مهم است تقویت روح تقوا و پروای از خدا و ترک گناه است. وقتی به شما میگویند یک دوربین مخفی اینجاست حواستان را جمع میکنید احساس میکنید ولو الآن فیلمبردار حضور ندارد اما دوربین است این است که آدم احساس میکند امام است پروندهها خدمتش میرود اعمال را میبیند این یک حسی در آدم ایجاد میکند خیلی فرق میکند کلاسی که آدم بداند معلم از دفتر نگاهش میکند یا نه رها است و کسی نیست این همان است که وجود مقدس امام هشتم علی بن موسی الرضا به یکی از اصحابشان فرمودند که اَوَلَستُ اَفعَل؟ وَاللهِ إنَّ أعمالَکُم لَتَعرضُ علَیَّ فی کلِّ یَوم وَ لَیلَة (کافی، ج 1، ص 171) ایشان آمده بود خدمت امام رضا میگفت برای من دعا بکنید آقا فرمود فکر میکنی ما این کار را نمیکنیم؟ به خدا اعمال شما برای ما هر شب و روز عرضه میشود ما میبینیم در این اعمال شما چیزی از خدا میخواهید مریضی مشکلی دارید امام این را مسلم گرفت امام زمان فرزند شما مریض شود فکر میکنید برای شما دعا نمیکند؟ حتی اگر نگویید؟ به خاطر امام زمان یک خواهری حجابش را رعایت میکند به عشق امام زمان که امام زمان دوست ندارد در جامعه کسی بدحجاب باشد وقتی به خاطر امام زمان این جوان چشمش را از نامحرم فرو میبندد چون آقا امام زمان راضی نیست چرا راضی نیست؟ چون قرآن راضی نیست. وقتی یک کاسب به عشق امام زمان یک خطایی را کنار میگذارد. من یک داستانی را بگویم. ابن بطوطه جهانگرد قرن هفتم بوده و خیلی شهرها را رفته در اینترنت است دوستان سرچ بکنند من دبی بودم سال گذشته امارات برای فاطمیه رفته بودم دیدم یک موزهی خیلی عظیمی درست کرده بودند موزهی ابن بطوطه تمام شهرهایی که ایشان رفته بود نمادهایش را آن جا گذاشته بودند ابن بطوطه میآید ایران شهرهای مختلفی میرود از جمله فارس یعنی شیراز میگوید شیراز که رفتم یکی از چیزهایی که برایم جالب بود قبر حضرت احمد بن موسی بود و قاریانی که دور تا دور قبر قرآن میخواندند عدهای نشسته بودند قرآن میخواندند میگوید رفتم بازار شیراز دیدم در هر مغازه عکس یک قبر است تصویر یک قبر است گفتم چیست گفتند این را گذاشتیم یاد قیامت باشیم کلاه سر مردم نگذاریم پیرزنی بیاید آشنا نباشد سرش کلاه نگذاریم این موجب شده است حواسمان باشد. من روز شهادت امام کاظم علیه السلام کاظمین بودم رفتم یک مغازهای پارچهای را بگیرم سلام علیک کرد دو متر برای من آورد یکی ده سانت کوتاه تر بود گفتم این چیست؟ گفت این متر زمان صدام است این متر الآن است گفتم چطور؟ گفت ما آن زمان این چیزها را نمیدانستیم و مراعات نمیکردیم آن زمان من با این متر میفروختم اما دیگر با این نمیفروشم گفتم چرا؟ اشاره کرد به قبر امام موسی بن جعفر گفتم آقا که آن زمان بود گفت بله این توجه را نداشتیم این خیلی مهم است چهارمین اثر امام غایب همین مسئلهی ایجاد پرهیز و پروا و تقوا و احساس کنترل امام و ترک معصیت است گاهی در حرفهای عموم گفته میشود به خاطر امام زمان خواهرم حجابت را رعایت بکن به خاطر امام زمان برادرم نگاهت را کاسب به خاطر امام زمان. اگر انسان بداند یک جایی دقیق دارد اینها را چک میکند توجه اش جلب میشود ضمن این که در راس همهی این نظارت نظارت الهی است «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّـهَ يَرَى» (علق/ 14) منتها اعتقاد ما این است که امام عین الله است همان طور که خداوند امور عالم را خیلی اش را به فرشتگان واگذار میکند به اذن خدا امام یک چنین قدرتی را دارد. نکتهی بعدی که پنجمین اثر حضور امام غایب در جامعه است این است که قرآن کریم میفرماید پیغمبر تا تو در میان جامعه هستی جامعه عذاب نمیشود «وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ» (انفال/ 33) این خیلی دقیق است ما در اقوام گذشته عذاب داشتیم حضرت نوح تقاضا کرد عذاب آمد در قوم ثمود و عاد عذاب بود ولیای پیغمبر تا زمانی که تو در میان مسلمانان هستی عذاب عمومی نمیکنیم. عذاب عمومی نیست ولی ممکن است بنده خطایی بکنم گوش مالی بکنم. عذاب عمومی به خاطر وجود پیغمبر در جامعه نیست. از جنس بلاهای انبیا گذشته نیست امام هم همین طور است خودش فرمود وَ اِنّی لَاَمانٌ لِأهلِ الاَرضِ (کمال الدین، ج 2، ص 483) پس اثر پنجم امان بودن برای مردم است که به یمن وجود امام زمان چنین بلا و چنین عذابی در جامعه است.
شریعتی: زلزله و سیلی که میآید؟
دکتر رفیعی: عذاب فراگیر عرض کردم مثل عذابی که یک قومی را از بین میبرد مثل قوم نوح و صالح. نکتهی ششم در فواید امام غایب این است که تصویب امور در شب قدر است این که بالاخره وجود مقدس امام در شب قدر تقدیراتی که برای افراد در نظر گرفته میشود به امضای امام میرسد تحت نظر امام قرار میگیرد مجموع این پنج شش عاملی که گفتیم خودش ایجاد حس توجه به امام زمان را در ما خواهد داشت چنین برداشت نشود که انسان بیاید بگوید حالا امام زمان در یک جایی محلی مخفی هستند و در زمان خودش هم میآید و مردم هم در همان زمان وظایفی دارند. نه گفتیم پنهان بودن به معنای پنهان بودن عنوان است امام در جامعه حضور فعال دارد نکتهی دوم این است که این حضور برای ما یک سلسله فوایدی دارد که این فواید را در شش قسمت گفتیم. همین معنا را ما میبینیم که ائمهی بزرگوار ما یعنی امامان قبل از حضرت حجت در قالب تفسیر یا تاویل بعضی از آیات قرآن یا تشبیهات بیان کرده اند به عنوان مثال وجود مقدس امام کاظم علیه السلام ذیل آیهی «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاءٍ مَّعِينٍ» (ملک/ 30) که این آیه در مورد آبهای شیرین است اگر یک روزی آبهایی که روی کرهی زمین است فرو برود چه کسی برای شما آب گوارا میآورد؟ امام کاظم میفرماید إِنْ أَصْبَحَ إِمامُکُمْ غائِباً عَنْکُمْ امام تشبیه شده به آب فواید آب روی زمین خیلی زیاد است جاری است زلال است شفاف است شوینده است همه چیز با آب زنده است این تشبیه شده است که اگر امام شما نباشد چه کسی برای شما امام را میخواهد آشکار بکند؟ یا ذیل آیهی شریفهای که قرآن میفرماید ما دو نوع نعمت به شما دادیم «وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً» (لقمان/ 20) من و شما غالبا به نعمتهای ظاهری توجه میکنیم مثلا چشم گوش زبان ولی مثلا این زبان کوچک کف حلق چند تای ما گفتیم خدایا الحمدلله که زبان کوچک کف حلق من کار میکند الحمدلله که گلبولهای سفید و قرمز خون من کار میکند سیستم دفاعی بدن من تامین است به این نعمتهای باطنی غالبا توجه نداریم به پا درد گوش درد توجه داریم. دو نوع نعمت داریم نعمتهایی که در دید ما است نعمتهایی که در دید ما نیست در عالم هستی هم این طور است الآن در خود عالم هستی گفته میشود این سنگهایی که گاهی به سمت زمین پرتاب میشود در جدار دور زمین گازهایی که است اینها را از بین میبرد اگر این جو نباشد کرهی زمین از بین میرود هیچ وقت نشده ما شکر اینها را به جا بیاوریم یا شکر جاذبهی بین کرات قرآن میفرماید «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (انبیاء/ 33) شناور هستند یعنی جاذبه است که اینها را نگه داشته و این فاصله را حفظ کرده یا فاصلهی زمین از خورشید 150 میلیون کیلومتر است میگویند کمتر شود میسوزاند بیشتر شود سرما میشود این نعمتها نعمتهای باطنی است یکی از این نعمتهای باطنی امام معصوم است که وجود مقدس امام معصوم در یک روایتی فرمودند نعمت ظاهری امام ظاهر است نعمت باطنی امام غایب است که عرض کردم با توجه دادن از طریق این آیات خواستند ما را متوجه آن نقش امام در دوران غیبت بکنند. قبل از نیمهی شعبان چون فرصت است توصیه میکنم که نیمهی شعبانمان را به گناه آلوده نکنیم خیلی حواسمان جمع باشد نیست البته ولی خدای نکرده اختلاط ابتذال موسیقی نباشد جشن برای امام است در شأن امام باید باشد اگر شما از یک جایی رد شوید بگویند این جلسه مال امام معصوم است میشود آن جلسه با حرام اداره نشود تناسب داشته باشد در کنار صدها و هزاران چراغ و لامپ و تصویری که باید باشد یک تعدادی از این روایات و احادیث و آیات و دعاهایی که مربوط به امام زمان است بنویسند برجسته بکنند در خیابانها کوچهها نصب بکنند که در واقع فراگیر شود یک سنت فراگیری شود که مردم وقتی میآیند چراغانی فقط لامپ نبینند لامپ و چراغ و تزئین هم خوب است اما دو روایت و حدیث هم ببینند این را به کسانی میگویم که برپایی جشنهای نیمهی شعبان دارند متولی جشن نیمهی شعبان همهی مردم هستند هر کسی به اندازهی خودش ولو در خانهی خودش یک طوری تکریم صورت بگیرد اگر رسیدیم در برنامههای بعدی توصیههای دیگر را عرض خواهم کرد.