پاسخ به شبهات : 07 / 06 / 1385
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
استاد حسيني قزويني
. . .
از حضرت سوال کردند: چه تفاوتي است ميان حضرت زهراي مرضيه (سلام الله عليها) و حضرت مريم (سلام الله عليها)؟ حضرت فرمود:
إن مريم سيدة نساء عالمها و أن فاطمة سيدة نساء العالمين.
حضرت مريم (سلام الله عليها) خانم و سرور زنان عصر خويش بود، ولي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) خانم و سرور تمام زنان عالم است.
معاني الأخبار للشيخ الصدوق، ص107 ـ دلائل الامامة لمحمد بن جرير الطبري، ص81 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج14، ص206
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بر تمام زناني که وارد بهشت شدهاند، حتي حضرت مريم (سلام الله عليها) و حضرت آسيه (سلام الله عليها) و حضرت خديجه کبري (سلام الله عليها) برتري دارد و سرور تمام زنان بهشتي است.
در روايتي که هيثمي در مجمع الزوائد از عايشه نقل ميکند، ميگويد:
ما رأيت أفضل من فاطمة غير أبيها.
من کسي را أفضل از فاطمه نديدم، جز پدرش.
مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص201
يعني اگر رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) استثناء شود، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بهترين و شايستهترين فرد در افراد امت اسلامي است.
حاکم نيشابوري ـ از علماي معتمد و پرآوازه اهل سنت ـ در کتاب مستدرک الصحيحين روايتي را از عايشه نقل ميکند و ميگويد:
و كانت إذا دخلت عليه، قام إليها، فقبّلها و رحب بها و أخذ بيدها فأجلسها في مجلسه و كانت هي إذا دخل عليها رسول الله صلى الله عليه و آله قامت إليه مستقبلة و قبلت يده.
وقتي فاطمه به خدمت پيامبر ميرسيد، پيامبر تمام قد در برابر فاطمه ميايستاد و او را احترام ميکرد و ميبوسيد و خوش آمد ميگفت و دستش را ميگرفت در جاي خودش مينشاند و ... .
هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه.
حاکم نيشابوري ميگويد: اين روايت صحيح است و تمام ويژگيهاي صحيح مسلم و صحيح بخاري را دارد.
المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص160
از همه اينها فراتر و بالاتر، صحيح بخاري و صحيح مسلم آوردهاند از قول مسور بن مخرمة که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
فاطمة بضعة منى، فمن أغضبها أغضبني و يؤذيني ما آذاها.
فاطمه، پارهٍ تن من است. هر کس او را به غضب بياورد، مرا به غضب آورده است و هر کس او را بيازارد، مرا آزرده است.
صحيح البخاري، ج4، ص210، 219 و ج6، ص158 ـ صحيح مسلم، ج7، ص141
حاکم نيشابوري با روايت صحيح در المستدرك علي الصحيحين نقل ميکند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) فرمود:
إن الله يغضب لغضبک و يرضي لرضاک.
غضب و رضايت تو، غضب و رضايت خداوند است.
المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص154
اينها نشان از مقام عصمت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ميدهد. اين تعابير نسبت به کدام شخصيت و صحابه آمده است؟ نسبت به کداميک از زنان و فرزندان رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است؟! اين حديث نشان ميدهد که هر نوع اذيت و آزار و رنجش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به هر بهانهاي و تحت هر عنواني، حرام است و با غضب و آزار خداوند برابر است.
ابن حجر عسقلاني ـ از استوانههاي علمي اهل سنت ـ در کتاب فتح الباري في شرح صحيح البخاري از قول سبکي ـ از علماي بزرگ و پر آوازه قرن 8 اهل سنت ـ ميگويد:
براي فاطمه، فضائلي هست که ما بر آن معتقد هستيم و فاطمه را از خديجه و عايشه هم بالاتر ميدانيم.
مناوي نقل ميکند:
إن فاطمة و أخاها إبراهيم أفضل من الخلفاء الأربعة بالإتفاق.
فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج4، ص555
البته ما حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) را داراي مقامي بالاتر و والاتر ميدانيم. حتي در روايتي از امام رضا (عليه السلام) آمده است:
إن الله يقول: لو لم أخلق عليا عليه السلام لما كان لفاطمة ابنتك كفو على وجه الأرض ...
اگر علي را نيافريده بودم، براي فاطمه، کفو و همتايي در روي زمين پيدا نميشد.
عيون أخبار الرضا (ع) للشيخ الصدوق، ج2، ص203 ـ الفصول المهمة في أصول الأئمة للحر العاملي، ج1، ص408 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج43، ص92
ما معتقديم که نور رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و ساير ائمه (عليهم السلام)، منشق شده و آفريده شده از نور إلهي هستند که در زيارت جامعه کبيره ميخوانيم:
خلقكم الله أنوارا، فجعلكم بعرشه محدقين، حتى منَ علينا بكم، فجعلكم في بيوت أذن الله ...
خداوند شما را نور آفريد و گرداگرد عرش، مشغول تحميد و تسبيح إلهي بوديد، تا اينکه خداوند بر ما بشر، منت نهاد و شما را به عالم خاکي و ناسوت آورد تا دست ما را گرفته و در مسير کمال قرار دهيد و ما را براي رسيدن به کمالات لايق بشري، رهنمون کنيد.
در روايت ديگري آمده است که فرمود:
أولنا محمد، آخرنا محمد و أوسطنا محمد و كلنا محمد.
بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج26، ص6 ـ كتاب الغيبة للنعماني، ص88
همه ائمه (عليهم السلام) و 14 نور پاک، منشق شده از نور و عظمت إلهي هستند. ما، تفاوت آنچناني ميان اين 14 نور پاک نميدانيم. با اين تفاوت که منشأ اين أنوار إلهي را نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ميدانيم و هر چه اميرالمؤمنين (عليه السلام) و حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) و ائمه (عليهم السلام) دارند، همه از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دارند و با استثناء کردن اميرالمؤمنين (عليه السلام) و ائمه (عليهم السلام) از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، اينها چيزي ندارند. ما بايد اين را دقت کنيم که خداي ناکرده در صحبتهاي خودمان، غلوّ و زيادهروي نداشته باشيم. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:
أنا عبد من عبيد محمد صلي الله عليه و آله.
من، بندهاي از بندگان محمد صلي الله عليه و آله هستم.
الكافي للكليني، ج1، ص90 ـ الاحتجاج للطبرسي، ج1، ص313 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج3، ص283
از آنجايي که اميرالمؤمنين (عليه السلام) پدر ائمه (عليهم السلام) و خاتم الأوصياء است و با ولايت او، اين دينْ کمال يافته و با امامت او، اسلامْ مرضيّ حق قرار گرفته و با نصب او بر جانشيني و خلافت بود که نعمت إلهي بر امت اسلامي تمام گرديد و مقام شايستهاي در ميان ائمه (عليهم السلام) دارد.
* * * * * * *
پاسخ به سؤالات حاضرين
سوال:
منظور از آزار و اذيت در حديثي که در مورد حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) فرموديد، چيست؟
جواب:
روايت در مورد آزار و اذيت، اطلاق دارد. يعني به هر نحوي، به هر بهانهاي، در هر زماني، در هر أمري، به جهت اينکه اين جمله از زبان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بيان شده، تا روز قيامت، اين حکم اطلاق دارد و پابرجاست و تخصيص بردار هم نيست. اينکه اين قضيه روي چه صورتي انجام بگيرد و چه بهانهاي باشد، در روايت چيزي ندارد. هر کاري و هر عملي که باعث رنجش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بشود، حرام است. بهطوري که سهيلي ـ از علماي بزرگ اهل سنت ـ صراحت دارد:
اذيت کردن فاطمه حرام است به اتفاق؛ بلکه آزار دادن ايشان، کفر است.
ابن حجر عسقلاني ميگويد:
قوله: «فمن أغضبها اغضبني» استدل به السهيلي على أن من سبها فإنه يكفر و توجيهه أنها تغضب ممن سبها و قد سوى بين غضبها و غضبه و من أغضبه صلى الله عليه و سلم يكفر.
حديثي که پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ميفرمايد: «اذيت کردن فاطمه، اذيت کردن من است»، سهيلي به آن استدلال کرده است که هر کس کوچکترين اهانتي به فاطمه بکند، کفر است و صاحب آن کفر، کافر است و هيچ تفاوتي ندارد در نوع اذيتي که به فاطمه انجام ميگيرد.
فتح الباري لإبن حجر، ج7، ص82 ـ فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج4، ص554
* * * * * * *
سوال:
در جريان فدک توضيح بدهيد آيا درست است که خليفه اول، قباله و کاغذ سند فدک را به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) تحويل داد و سپس خليفه دوم آن را گرفت و پاره کرد و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) او را نفرين کرد:
خداوند شکم تو را پاره کند، چنانچه اين کاغذ را پاره کردي.
و خليفه دوم هم همانطوري از دنيا رفت. آيا اين حقيقت دارد؟
جواب:
در کتاب سيره حلبي ـ از کتابهاي معتبر اهل سنت ـ از سبط ابن جوزي نقل ميکند:
پس از استدلالي که فاطمه بر فدک کرد، خليفه اول نامهاي نوشت که فدک، حق فاطمه است و به دست ايشان داد. خليفه دوم وارد شد و گفت:
ما هذا؟ فقال: كتاب كتبته فاطمة بميراثها من أبيها. فقال: مماذا تنفق على المسلمين و قد حاربتك العرب كما ترى ثم أخذ عمر الكتاب فشقه.
اين چيست؟ خليفه اول گفت: اين، نامهاي است که در آن نوشتم فدک براي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) بود و به ارث، به فاطمه ميرسد. ... عمر نامه را از دست فاطمه گرفت و پاره کرد.
السيرة الحلبية، ج3، ص488
اين که ميگويد ارث حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را به او دادم، بحث ارث در کار نيست. بعد از اينکه اين آيه نازل شد:
وَ آَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ
سوره إسراء/آيه26
سيوطي در الدر المنثور و طبري در جامع البيان و ديگران آوردهاند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فدک را به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بخشيد و ملک شخصي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بود.
يعني در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به ملکيت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) درآمد و درآمد خيلي بالائي داشت. در آن زمان، سالي 70 هزار دينار ـ نزديک به 5 ميليارد تومان ـ درآمد داشت و بعد از رحلت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) که خليفه اول به خلافت رسيد، بلافاصله آن را گرفتند.
* * * * * * *
سوال:
ميدانيم که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خير البرية و بهترين خلق خداست. اين عبارت:
لولاک لما خلقت الأفلاک.
که در مورد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است، آيا دنباله روايت که ميفرمايد:
و لولا علي لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما.
صحيح است؟
جواب:
اين در يک روايت مرسل آمده است. ولي در يک روايتي که با سند صحيح باشد، تاکنون نديديم. قسمت آخر که مربوط به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) است، در يک کتاب خطي بدون سند ذکر شده است. ولي معنايش اين نيست که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) از نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) أفضل باشد. اينها متمم و مکمل هم هستند. مثلا کسي بگويد اگر نيروگاه برق نبود، اينجا روشن نميشد. ديگري بگويد که اگر اين چراغ نبود، اينجا روشن نميشد. ديگري ميگويد که اگر اين لامپ نبود، اينجا روشن نميشد. هر کدام، جاي خودشان را دارند. حتي اگر بالاترين ولتاژ برق را هم داشته باشيد، تا وقتي لامپ نباشد، اينجا روشن نميشود. لذا، اين روايت ميخواهد بگويد که اينها مکمّل هم هستند.
* * * * * * *
سوال:
اگر عفو کردن و بخشيدن، بهترين انتقام است و يک حُسن است، پس چرا حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) خليفه اول را عفو نکردند؟
جواب:
گاهي وقتها که حق شخصي انسان پايمال ميشود، عفو خوب است. اگر نسبت به حقوق ديني و مذهبي باشد، خوب نيست. اينکه اينها نسبت به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) اين ستم را روا داشتند، در حقيقت، ستم بر شريعت و دين بود. لذا فقط هتک حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نبود که بخواهد ببخشد، بلکه اينها با ضرب و شتم قرار دادن حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، صداي مردم را که عليه هيئت حاکمه برخاسته بود، ساکت کردند. بعد از اينکه ابوبکر به خلافت مينشيند، سلمان به مسجد ميآيد و حديث غدير و دلائل ديگري را از کلام نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر اثبات خلافت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مطرح ميکند و او را کتک ميزنند و از مسجد بيرون مياندازند. وقتي مقداد ميآيد در اين رابطه حرف ميزند، دست و پاي او را ميشکنند و او را از مسجد بيرون مياندازند و ابوذر هم همانطور. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ميآيد و سخنراني خيلي مفصّل و آتشين در مسجد ميکند و ميفرمايد:
أنسيتم قول رسول الله يوم غدير خم: من كنت مولاه فعلي مولاه؟!
آيا فراموش کرديد سخن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را که در غدير خم فرمود: هر که من مولاي اويم، علي نيز مولاي اوست.
الغدير للشيخ الأميني، ج1، ص197
هل ترك أبي يوم غدير خم لأحد عذرا؟
آيا پدرم در روز غدير خم، عذري براي احدي باقي گذاشت؟
الخصال للشيخ الصدوق، ص173
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) هيچ آبرويي براي اينها نگذاشت. با تمام اينها، ديدند که مقداد و سلمان و ابوذر را ميتوان از مسجد بيرون انداخت، ولي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را نميتوانند. چون تنها يادگار رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است و محبوبيت ويژهاي دارد و نميتوانند او را دست بسته به مسجد بياورند و کتک بزنند. آمدند بهانه اسلامي آوردند که اينها به مسجد نميآيند و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود که هر کس به مسجد نيايد، بايد خانهاش را آتش زد و آمدند آن قضاياي مفصّل را انجام دادند.
* * * * * * *
سوال:
در رابطه با ماجراي فدک، توضيح بدهيد.
جواب:
قضيه اين بود که رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از آيه شريفه:
وَ آَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ
سوره إسراء/آيه26
طبق نصوص متعدد و روايات قطعي اهل سنت، فدک را به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) تحويل دادند. وقتي هيئت حاکمه ديد که يک جاي پُر درآمدي است و اگر دست اميرالمؤمنين (عليه السلام) باشد، ميتواند با درآمد فدک در تشکّل نيروهاي مخالف هيئت حاکمه، قدمهاي مثبتي بردارد. چون هر کس بخواهد کار فرهنگي و سياسي و اجتماعي بکند، پشتوانهاش مسائل مالي است. اينها ديدند که اگر اينهمه امکانات در اختيار اميرالمؤمنين (عليه السلام) باشد، ميتواند عليه حکومت استفاده کند؛ لذا بلافاصله آن را گرفتند تا دست اميرالمؤمنين (عليه السلام) از هر گونه امکانات مالي خالي باشد. وقتي اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم به خلافت رسيد، هيچ رغبتي براي اينکه فدک را برگرداند، نداشت. در نامهاش به عثمان بن حُنيف نوشته است:
بلى كانت في أيدينا فدك من كل ما أظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرين و نعم الحَكَم الله و ما أصنع بفدك و غير فدك.
کليه درآمد ما در زير آسمان، فدک بود که بعضيها آن را از ما گرفتند و بعضي هم از ما دفاع نکردند و سخاوتمندانه از کنارش گذشتند. بهترين داور در اين مورد، خداوند است. من فدک و غير آن را ميخواهم چه کنم؟!
نهجالبلاغه، نامه45
از امام صادق (عليه السلام) سوال کردند:
قلت له لِمَ لِمْ يأخذ أمير المؤمنين (عليه السلام) فدك لما ولّى الناس؟ و لأي علة تركها؟ فقال: لأن الظالم و المظلوم كانا قدما على الله عز وجل و أثاب الله المظلوم و عاقب الظالم. فكره أن يسترجع شيئا قد عاقب الله عليه غاصبه و أثاب عليه المغصوب.
چرا اميرالمؤمنين (عليه السلام) بعد از خلافت، فدک را برنگرداند و آن را ترک کرد؟ حضرت فرمود: ظالم و مظلوم و غاصب و مغصوب، هر دو، پيش خدا رفتند و ظالم به کيفر رسيده و مظلوم به پاداش رسيده است. پس ديگر معنا ندارد که اميرالمؤمنين (عليه السلام) درباره همچنين کاري که خداوند حکم کرده و پروندهاش تمام شده و خدا هم حکم کرده، دوباره بخواهد آن را برگرداند.
علل الشرائع للشيخ الصدوق، ج1، ص154 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج29، ص395 ـ الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف للسيد ابن طاووس، ص251
* * * * * * *
* * * * * * *
* * * * * * *
««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»
««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»
دكتر سيد محمد حسيني قزويني