۱- اسوه حسنه بودن: پیامبر اکرم (ص) برای همه انسانها، در همه زمانها و در همه زمینهها الگو و سرمشق است
و همه باید در رفتار و گفتار از آن حضرت پیروی کنند تا به سعادت و خوشبختی نائل آیند.
قرآن میفرماید: "لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ" برای شما در زندگی رسول خدا الگو و اسوه نیکویی است. (احزاب آیه ۲۱)«اُسوة» در مورد تأسّى و پيروى كردن از ديگران در كارهاى خوب به كار مى رود. در قرآن دوبار اين كلمه درباره ى دو پيامبر عظيم الشّأن آمده است: يكى درباره حضرت ابراهيم عليه السلام ودوم درباره پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله. جالب آن كه اُسوه بودن حضرت ابراهيم در برائت از شرك و مشركان است و اسوه بودن پيامبر اسلام در آيات مربوط به ايستادگى در برابر دشمن مطرح شده است.
نقش پيامبر در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است: هدايت لشكر، اميد دادن، خندق كندن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزديك بودن و استقامت نمودن. حضرت على عليه السلام فرمود: در هنگامه ى نبرد، خود را در پناه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله قرار مى داديم و آن حضرت از همه ى ما به دشمن نزديك تر بود. «وَ لَقِيَ اَلْقَوْمُ اَلْقَوْمَ اِتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اَللَّهِ فَمَا يَكُونُ أَحَدٌ أَقْرَبَ إِلَى اَلْعَدُوِّ مِنْهُ»(حکمت ۲۶۰)
اين آيه در ميان آيات جنگ احزاب است؛ امّا الگو بودن پيامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد و پيامبر در همه ى زمينه ها، بهترين الگو براى مؤمنان است
۲- داشتن اخلاق عظیم: اخلاق مهمترین عامل جذب افراد و تقویت پیوند اجتماعی است، با اخلاق میتوان در قلب افراد نفوذ کرد و بر دلها حکومت کرد و در پیشبرد اهداف، همه را همراه خود نمود.
تعبیر قرآن راجع به اخلاق پیامبر اکرم (ص) " خلق عظیم" است میفرماید: وَإِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظیمٍ (قلم /۴۴)
با همین اخلاق عظیم توانست افراد سخت دل و خشن را به سوی خود جذب نماید و همه را مطیع خدا قرار بدهد
در ميان تمام صداها، سه صدا امتياز دارد:
۱- صداى قلم دانشمندان،
2-صداى پاى مجاهدان
3-و صداى چرخ ريسندگان.
آرى، امّتى عزيز است كه علم و قدرت و اقتصادش پويا باشد و اگر امروز بخواهيم اين سه صدا را نقل كنيم، بايد بگوييم: صداى چاپخانه، توپخانه و كارخانه، يعنى قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى.
. به قول حافظ:
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرّس شد
داستان برخورد
یک روز رسول خدا رد می شد ، دید آن کسی که هر روز شکمبه ی گوسفند خاکستر زباله رو سرش می ریخت نیست ؛ فرمود بپرسید فلانی کجاست؟ گفتند یا رسول الله تو بستر افتاده ، مریض است. فرمود برویم به دیدنش. یا رسول الله همان کسی که شمارا انقدر اذیت می کرد؟ برویم به دیدنش . بله برویم به دیدنش.
از خجالتش یک چیزی کشید رو سرش تا صدای پیغمبر را شنید بلند شد نشست اشهد ان لا اله الا الله من به تو ایمان آوردم
اخلاق در اسلام
در ميان صفات و ويژگى هاى پيامبر، قرآن بر اخلاق آن حضرت تكيه كرده و آن را «خلق عظيم» خوانده است. به همين مناسبت، سخنان برخى از پيشوايان دينى در اين زمينه را از كتاب ميزان الحكمه، باب خلق نقل و ترجمه مى كنيم.
1-حضرت على عليه السلام فرمود: «رُبَّ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ خُلُقُهُ وَ ذَلِيلٍ أَعَزَّهُ خُلُقُهُ.»(بحار الأنوار ج۶۸ ص۳۹۶) چه بسيارند عزيزانى كه به خاطر بداخلاقى ذليل مى شوند و ذليلانى كه به خاطر حُسن خلق عزيز مى شوند.
2-امام حسن عليه السلام فرمود : « حُسنُ الخُلقِ رأسُ كُلِّ بِرٍّ .[غرر الحكم : 4857 .]» خوش اخلاقى سرآمد هر كار نيك است.
3-پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّما تفسيرُ حُسنِ الخُلقِ: ما أصابَ الدُّنيا يَرْضى ، و إنْ لَم يُصِبْهُ لَم يَسْخَطْ .[كنز العمّال : 5229 .]» حسن خلق به اين است كه اگر كامياب شدى راضى باشى و اگر نشدى عصبانى نشوى .
4-حضرت على عليه السلام فرمود: «ان العبد المسلم يبلغ بحسن خلقه درجة الصائم القائم» انسان در اثر حسن خلق به درجه نمازگزاران روزه دار مى رسد.
5-قـالَ الحَسنُ عليه السلام : مَكارِمُ الأَخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ اليَأْسِ[ ـ در بعضى نسخه ها «صدق البأس» آمده است بأس داراى دو معنى است: 1 ـ شجاعت 2 ـ فقر و تنگدستى.] و إِعْطاءُ السائِلِ و حُسنُ الْخُلقِ وَ الْمُكافاةُ بِالصَنائِعِ وَ صِلَةُ الرَحِمِ وَالتَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ وَ مَعْـرِفَةُ الْحَـقِّ لِلصّاحِبِ، وَ قِرَى الضَّيْفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَياءُ. [تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215.]
امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: مكارم اخلاق ده چيز است: ۱. راستگوئى ۲. نوميدى راستين از غير خدا ۳. بخشش به نيازمندان ۴. خوش خلقى ۵. پاداش در برابر خدمات ديگران ۶. پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان ۷. حمايت از همسايه ۸. توجّه به حقوق دوستان ۹. مهمان نوازى ۱۰. و مهمترين اينها شرم و حياء است.
6-حضرت على عليه السلام فرمود:الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّ مِن مَكارِمِ الأخْلاقِ أنْ تَصِلَ مَن قَطعَكَ ، و تُعطِيَ مَن حَرمَكَ ، و تَعْفوَ عَمَّن ظَلمَكَ .[غرر الحكم : 3543 .]
امام على عليه السلام : از جمله مكارم اخلاق اين است كه با آن كه از تو پيوند بُريده ارتباط برقرار كنى ، به آن كه از تو دريغ ورزيده، عطا كنى و از آن كه به تو ستم كرده درگذرى.
7- امام صادق عليه السلام فرمود: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنّ حُسنَ الخُلُقِ يُذِيبُ الخَطيئةَ كما تُذِيبُ الشمسُ الجَليدَ ، وإنّ سوءَ الخُلُقِ لَيُفسِدُ العَمَلَ كما يُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ . [ بحار الأنوار : 71/395/74 . ]
امام صادق عليه السلام : همانا خوشخويى گناه راذوب مى كند ، همچنان كه آفتاب شبنم را، و بدخويى كردار را تباه مى سازد ، همچنان كه سركه عسل را .
همچنين رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : حُسنُ الخُلقِ يُثْبِتُ المَودَّةَ . [بحار الأنوار : 77/148/71 ]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حُسنِ خُلق، رشته دوستى را استوار مى كند .
8-پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: عنه صلى الله عليه و آله : خَصْلَتانِ لا يَجْتَمعانِ في مؤمنٍ : البُخلُ و سُوءُ الخُلقِ .[شرح نهج البلاغة : 6/337 .]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دو خوى در مؤمن فراهم نيايد : بخل و بد خويى .
9-به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله گفته شد: عنه صلى الله عليه و آله ـ و قد قيلَ لَهُ : إنّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ و تَقومُ اللّيلَ ، و هِي سَيِّئةُ الخُلقِ تُؤْذي جِيرانَها بلِسانِها ـ : لا خَيرَ فيها ، هِي مِن أهْلِ النّارِ .[بحار الأنوار : 71/394/63 .]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ [هنگامى كه] به ايشان عرض شد : فلان زن روزها را روزه مى گيرد و شبها را به عبادت مى گذراند اما بد اخلاق است و همسايگانش را با زبان خود مى آزارد ـ فرمود : خيرى در او نيست؛ او دوزخى است .
10در روايات آمده است، هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله سعدبن معاذ را دفن كرد. فرمود: به خاطر بداخلاقى او در منزل، فشار قبرى بر او وارد شد.
خُلق عظيم
كلمه خُلق به صفاتى گفته مى شود كه با سرشت و خوى انسان عجين شده باشد و به رفتارهاى موسمى و موقّت گفته نمى شود. تفسيرهاى مختلفى درباره «خلق عظيم» شده است، از جمله:
الف) عايشه گويد: اخلاق پيامبر، متضمّن آيه اول سوره مؤمنون است و بالاتر از اين مدح، مدحى نيست.
ب) مراد، تخلّق به اخلاق اسلام و طبع بزرگ است.
ج) مراد، صبر بر حق و تدبير امور بر اقتضاى عقل است.
د) برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دين و آئين گرفته اند، چنان كه در حديثى از امام باقرعليه السلام مى خوانيم كه آن حضرت فرمود: مراد از خلق عظيم آئين اسلام است.
ه) مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است. چنان كه خداوند او را به اين شيوه، مامور ساخته بود: «اعراف199 خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ»
و) مراد، مكارم اخلاق است. چنانكه از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «انّما بُعثت لاتمّم مكارم الاخلاق» و فرمود: «وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَدَّبَنِي رَبِّي فَأَحْسَنَ تَأْدِيبِي .»بحار الأنوار ج۶۸ ص۳۸۲ پروردگارم مرا تربيت نمود و چه خوب تربيت نمود.
ز) عايشه درباره اخلاق پيامبر گفت: «كان خلقه القرآن» اخلاق پيامبر، تجسم قرآن بود.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبرصلى الله عليه وآله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى از آنها فهرست وار اشاره مى كنيم:
1. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله خود كفش خود را مى دوخت.
2. لباس خود را وصله مى زد.
3. گوسفند را خودش مى دوشيد.
4. با بردگان، هم غذا مى شد.
5. بر زمين مى نشست.
6. بر الاغ سوار مى شد.
7. حيا مانعش نمى شد كه نيازهاى خود را از بازار تهيه كند.
8. به توانگران و فقرا دست مى داد و دست خود را نمى كشيد تا طرف دست خود را بكشد.
۳- پیامبر رحمت: کسی که رسول خدا است و برای جهانیان فرستاده شده، قطعاً باید شخصیت وجودی اش بر اساس فطرت انسانها و رسالتش خواسته تمام بشریت باشد. به همین جهت قرآن از میان همه خصوصیات پیامبر اکرم (ص)، او را به عنوان "پیامبر رحمت" معرفی میکند تا همه جهانیان بر محور وجودی آن حضرت گرد هم آیند و خدا را بندگی نمایند.
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ، ما تو را نفرستادیم مگر اینکه رحمت برای جهانیان باشید ۰ (انبیا /۱۰۷)
داستان دررابطه رحمت پیامبر ص
در جنگ اُحُد ، کفار زدند دندان را شکستند صورت شکاف برداشته حلقه های کلاه خود به پیشانی فرو رفته خون ریخته، اصحاب کنارش بودند دلشان سوخت گفتند یا رسول الله، حضرت نوح پیغمبر وقتی مردم به راه نمی آمدند نفرینشان می کرد .
گفت :رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً.(نوح 26) خدایا اینها کافرند نگذار احدی بماند روی زمین . طوفان آمد و همه را از بین برد. شماهم نفرین کنید
فرمود: عنه صلى الله عليه و آله : إنّي لَم اُبعَثْ لَعّانا ، و إنّما بُعِثتُ رَحمَةً .[كنز العمّال : 8176.] ، نه من نیامدم که نفرین کن باشم ، از بین ببرم مردم را . من آمدم رحمت داشته باشم. من داعیِ ام دعا می کنم برای شما رحمت دارم .
در همان حال دست بر آسمان برداشت عنه صلى الله عليه و آله : اللَّهُمَّ اغفِرْ لِقَومِي فإنّهُم لا يَعلَمُونَ .[كنز العمّال : 29883.]. خدایا قوم من اند به من اینها را ببخش. هدایتشان کن اینها نمی دانند. از طرف آنها عذر خواهی می کند. جاهلند و نادانند ولی برای من هستند، به خاطر من اینها را ببخش.
۴- عطوفت و قاطعیت: اداره سیاست و اجتماع ایجاب میکند قاطعیت در کنار عطوفت و مهربانی باشد تا هم مؤمنان امیدوار و دلگرم گردند و هم دشمنان و مخالفان بترسند و دست از توطئه و کارشکنی بردارند به همین جهت قرآن در معرفی پیامبر (ص) میفرماید:مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ، (فتح 29)محمد رسول خدا و کسانی با او هستند بر کفار سخت گیر و در میان خودشان دلسوز و مهربان هستند
پیامبر اکرم (ص) کانون عطوفت و مهربانی برای مؤمنان و مظهر صلابت و قاطعیت در برابر دشمنان بود.
۵- مردمی بودن و مردم داری : رهبران الهی همواره در میان مردم بودند و در همه حال با آنان زندگی میکردند و برای خودشان هیچ امتیازی قائل نبودند و درغه وشادی مردم شریک بودند، همین خصلت سبب شد تا بتوانند مردم را در مسیر هدایت، رشد و کمال قرار بدهند.
قرآن به این ویژگی پیامبر (ص) با تعبیر بسیار دقیق و عمیق اشاره میکند و میفرماید:" لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْبِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ" (توبه 128)قطعاً برای شما پیامبری از جنس خودتان آمد که درد و رنج شما بر او دشوار است و به هدایت شما حریص و علاقمند و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
پس مردمی بودن به معنای این نیست که طبق خواسته ی افراد عمل شود بلکه باید خیر خواه آنها بود امروز جای بسی تأسف است که افراد مغرض و مستکبر به نام آزادی بیان از روی استیصال، عجز و ترس به این پیامبر رحمت اهانت میکنند قطعاً این گونه اقدامات سبب آشنایی مردم دنیا با این پیامبر جهانی خواهد شد.
اشعار
عيد نجات عالم خلقت مبارك است (بعثت)
آواي وحي و ليلۀ بعثت مبارك است
عيد نزول سورۀ اقرأ به عقل كل
جشن كمال و علم و فضليت مبارك است
ريحانههاي زنده نهان گشته زير خاك
عيد حيات، عيد ولادت مبارك است
عيد نزول وحي الهي به احمد است
جان در طبق نهيد كه عيد محمّد است
****
آواي وحي ميرسد از شش جهت به گوش
بر قلبهاي مرده دمد روح از اين سروش
از سنگهاي غار حرا آيد اين ندا:
فرياد بي صداي خدا تا به كي خموش؟
اقرأ! بخوان! بخوان! كه خدا گويدت بخوان
اقرأ! و ربك اي همه سر تا قدم خروش
اقرأ! بخوان! كه قلب بشر بي قرار توست
فصل خزان گذشت؛ طلوع بهار توست
****
اقرأ! بخوان! كه نور نبوت دميده است
اضرب گذشت؛ نوبت اقرأ رسيده است
اقرأ! بخوان! بخوان! كه خداوندگار تو
بهر نجات خلق، تو را برگزيده است
اقرأ! بخوان! كه پيش تر از خلقت وجود
ذات خدا پيامبرت آفريده است
اقرأ! بخوان! كه از همگان دلبري كني
ما كبريايي و تو پيام آوري كني
****
بنگر به كعبه ذكر بتان يامحمّد است
فرياد بي صداي جهان يامحمّد است
خورشيد و ماه و قطره و دريا و كوه و دشت
با هم ندايشان همگان يامحمّد است
والسلام