شادی مطلوب
در قرآن و روایات، شادی و سرور و به ویژه شاد کردن دیگران ستایش شده است. البته باید به این نکته توجه داشت که شادی، ارزش مطلق نیست و مطلوب بودن آن در صورتی است که سازنده و در جهت تعالی و کمال انسان باشد. شادی و نشاط نیز در صورتی مطلوب است که انسان را از انجام وظایف اجتماعی و الهی خویش بازندارد.
نیاز به شادی و نشاط، نیاز غریزی و فطری انسان ها است و اسلام که به همه نیازهای بشری توجه دارد با شادی و نشاط مخالفتی ندارد. فرد کسل، نه انگیزه ای برای فعالیت های دنیوی، نظیر کار و تلاش، درس خواندن، معاشرت با خانواده و دوستان دارد و نه حال عبادت خداوند و فعالیت برای تأمین آخرت.
بنابراین، آنچه اسلام با آن مخالف است لذت جویی ها و شادی های فقط دنیوی است که آخرت و لذت های معنوی را از یاد انسان می برند. شادی معقول و نشاطی که از درک نعمت های خدا و استفاده از آنها حاصل می آید یا خوشحالی که از کسب رضایت خداوند حاصل می شود، مطلوب و سازنده است و رسانه باید بر اساس آن برنامه ریزی کند. در ادامه برخی از مهم ترین مصداق های شادی مطلوب و منشأ آن بیان می شود:
مصداق های شادی مطلوب
1. نشاط برخاسته از بندگی و یاد خدا
از نظر اسلام، زندگی ای و حیاتی که در آن، یاد و ذکر خدا وجود نداشته باشد، هیچ شادی و لذتی ندارد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً؛ هرکس از یاد خداوند روی بگرداند، زندگی سخت و دشواری خواهد داشت» (طه: 124).
کسی که به یاد خداست و از یاد او لذت می برد، تمام دلخوشی و شادمانی اش به این است که به یاد او مشغول باشد. وقتی که غمی به سراغ مؤمن می آید، همه درها را به روی خود بسته می بیند و دچار گرفتگی و افسردگی می شود، اگر در همان حال به نماز بایستد یا به راز و نیاز و مناجات با پروردگار بپردازد، تنها او را ببیند و تمام حوادث را از حکمت خداوند بداند و به غیر او دلخوشی و امیدی نداشته باشد، بعد از راز و نیاز، احساس سبکی به او دست می دهد و شادی و خوشحالی در اعماق وجود او موج می زند و احساس می کند که محبوبش از او راضی و خشنود است.
شادی واقعی زمانی حاصل می شود که انسان، توفیق بندگی و طاعت خدا را داشته باشد و از غیر خدا پیروی نکند، همچنان که که خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ؛ محققاً کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد». (احقاف: 13)
انسان دارای سلامت روان و شاداب، همواره به یاد خداست و هیچ گاه مسئولیت و بندگی خویش را در برابر پروردگار متعال فراموش نمی کند و دلش بدون یاد خدا هرگز آرامش نخواهد یافت. امام علی علیه السلام در نامه خود به عبدالله بن عباس می فرماید: «وَلْیکنْ سُرُورَک بِما قَدَّمْتَ وَ أسَفُک علی ما خَلَّفْتَ؛ باید شاد باشی به چیزی که از پیش فرستاده ای و افسرده باشی به چیزی که گذاشته ای» (شهیدی، 1373، ص 351).
تبیین روان شناختی این مسئله آن است که یاد و ذکر خدا، فرد را از امیالی که برای او استرس و فشار روانی ایجاد میکند، باز میدارد و سبب میشود به جای توجه صرف به لذتهای دنیوی، به تقویت رابطه با خدا و تقرب به او توجه کند. چون فرد، خود را در مسیر رشد و تکامل معنوی احساس میکند، از زندگی لذت میبرد. بنابراین، شادی واقعی زمانی حاصل می شود که انسان توفیق بندگی خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه و معصیت، دوری گزیند.
2. همراهی با شادی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
لازمه محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام این است که باید در تمام ابعاد زندگی، حتی در غم ها و شادی ها از آنان پیروی کرد و با سرلوحه قرار دادن شیوه رفتاری آن بزرگواران در مسائل اعتقادی, عبادی، سیاسی و اجتماعی در همه زمان ها، از آن بزرگواران، الگو گرفت.
امام رضا علیه السلام یکی از یاران خود به نام به ریان بن شبیب می فرماید: «اِن سَرَّک أن تَکونَ مَعَنا فِی الدَّرَجاتِ العُلی مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وَافرَح لِفَرحِنا؛ اگر دوست داری در درجات عالی بهشت، همراه ما باشی، محزون باش به حزن ما و خوشحال باش برای شادی ما» (حُرّ عاملی، 1372، ج 14، ص502).
لازمه شاد بودن در شادی های اهل بیت علیهم السلام این است که مجالس شادی برگزار شود تا شادی های زندگی به شادی های معصومان پیوند بخورد. باید به این نکته توجه داشت که برخلاف سنت های غلطی که در میان جوامع اسلامی رواج دارد و خانواده ها فکر می کنند در روزهای شادی، هر کاری را که خواسته باشند، می توانند انجام دهند و روزهای شادی را روزهای لهو و خوشگذرانی می دانند، ائمه معصومان علیهم السلام در چنین روزهایی، ضمن شادی و سرور، برنامه هایی برای شادی و نشاط داشته اند و آن برنامه ها را برای به دست آوردن شادی حقیقی و درونی به انجام می رساندند.
3. نشاط حاصل از انجام کارهای خیر
کار خیر معامله ای بین انسان و خالق خویش است. این ارتباط الهی، آرامش و نشاطی به انسان می دهد که در تمام ابعاد زندگی احساس می شود. انسان با انجام کار خیر، شادی و شعفی در روح خود پدید می آورد که سراسر زندگی اش را سرشار از آرامش می کند. آرامش؛ یعنی رضایت از خویشتن و رسیدن به صفات زیبای خدایی برای انسانی که مقام خلیفة اللهی دارد.
خداوند متعال می فرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ داستان کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، مانند این است که دانه ای هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ای صد دانه باشد و خدا برای هرکه بخواهد چند برابر می کند و خدا گشایشگر و داناست». (بقره: ۲۶۱)
4. تفریح و بازی های حلال
نقل بازی و ورزش یوسف در قرآن و نیز تأکید بر ورزش و مسابقات در روایات دینی و سفارش های فراوان در خصوص ورزش هایی که بیش از همه نشاط آور و مفرح است، می تواند دلیلی بر تأکید دین اسلام بر تفریح های سالم باشد. در قرآن کریم آمده است: آن گاه که فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام خواستند یوسف علیه السلام را از پدرش جدا کنند، ورزش را بهانه کردند و گفتند: فردا او را همراه ما بفرست تا ورزش و بازی کند و ما هم به یقین از او محافظت می کنیم؛ و این بهانه هایی بود که حضرت یعقوب در برابر آن سکوت اختیار کرد، سکوتی که علامت رضایت و بیانگر تأیید این کار است: «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یرْتَعْ وَیلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ فردا او را همراه ما بفرست تا ورزش و بازی کند». (یوسف: ۱۲)
5. مزاح و لطیفه گویی مناسب
در ارتباطات مردم، در جوامع گوناگون شوخی، لازمه زندگی اجتماعی و داشتن ارتباط های سالم و فرح بخش، میان مردم است. در فرهنگ دینی، شوخی در شمار خصلت های مثبت و پسندیده قرار دارد و مزاح و شوخ طبعی یکی از ویژگی های افراد مؤمن است.
اولیای دین و بزرگان مکتب نیز در عمل، این گونه بوده اند. شوخی کردن، اگر در حد و مرز مجاز و معقول باشد، شادی آور است و پیامبر صلی الله علیه و آله شاد کردن مردم باایمان را تمجید کرده است: «اِنّ مِن اَحبِّ الأعمالِ اِلی اللّه عزّوجلّ اِدخالُ السّرور علی المؤمنین؛ از محبوب ترین کارها نزد خدای متعال، وارد ساختن شادمانی بر دل مؤمنان است». (کلینی، 1363: ج2: ص189)
یونس شیبانی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت پرسید: شوخی و مزاح کردن شما با یکدیگر چگونه است؟ گفتم: اندک است. حضرت با لحنی عتاب آمیز فرمود: چرا با هم مزاح و شوخی ندارید؟ «فاِنّ المُداعِبَة مِن حُسنِ الخُلق؛ شوخی و مزاح، بخش و جزیی از خوش رفتاری و حسن خلق است.» و تو می خواهی از این طریق، سرور و شادی بر دل برادرت وارد کنی، پیامبر هم با افراد شوخی می کرد و می خواست آنها را شادمان سازد» (مجلسی، ج 16، ص 298).
البته در شوخی کردن باید به این نکته توجه داشت که افراد از نظر تحمل شوخی با هم تفاوت دارند. بنابراین، در شوخی کردن با دیگران، باید ظرفیت طرف مقابل سنجیده شود، از افراط و زیاده روی پرهیز گردد، از تحقیر و توهین و استهزاء دیگران اجتناب شود و وقار و هیبت شخص محفوظ بماند. اگر در تعالیم دینی از مزاح نهی شده یا کثرت شوخی مذمت شده است، برای پیشگیری از همین عوارض است.
6. مطالعه و حل مشکلات علمی
اهمیت و جایگاه والای مطالعه در اسلام به دلیل خروج از ظلمت و غفلت و تقویت عقلانیت و هوشیاری است. یکی دیگر از شادی های معقول و سازنده، خوشحالی برای مطالعه، رشد علمی و رفع مشکلات علمی است. کسانی که عشق به مطالعه و دانش دارند، لحظه های تحصیل و مطالعه خود را بهترین لحظه ها می دانند. درباره خواجه نصیرالدین طوسی گفته اند: گاهی تا صبح روی مسئله ای فکر و مطالعه می کرد. وقتی به حل مشکل موفق می شد، آن چنان بهجت و مسرتی به او دست می داد که ندا می داد: کجایند پادشاهان و پادشاه زادگان، که شب ها را به عیش و عشرت و لذت به سر می برند، تا این لذت را درک کنند (خداداد، 1387: ش 73، ص 131).
7. استفاده از رنگ های شاد
در آیات متعددی از قرآن، درباره رنگ های گوناگون آمده است و از بعضی رنگ ها مانند زرد، سبز، سفید و... نیز به نیکی یاد شده است. از جمله رنگ سبز، که بهشتیان بر پشتی هایی از این رنگ تکیه می زنند: «مُتَّکئِینَ عَلَی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِی حِسَانٍ؛ [بهشتیان] بر بالش های سبز و بساط های زیبا تکیه زده اند» (رحمن: 76).
در قرآن از رنگ سفید به نیکی یاد شده و در توصیف نوشیدنی های بهشتیان می گوید: «بَیضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ؛ شربت های بهشتیان هم سفید است و هم برای نوشندگان لذت آور» (صافات: 45).
از نگاه قرآن و معصومان علیهم السلام همه رنگ ها در یک مرتبه و منزلت نیستند، بلکه برخی مثل سفید یا زرد بر برخی دیگر برتری دارند. در روایاتی نیز از بعضی رنگ ها و استفاده از آنها در حد کراهت، نکوهش شده است. اما در اینجا یک نکته بسیار مهم باقی می ماند و آن اینکه، استفاده از رنگ ها (هر رنگی) در شرایطی است که آن رنگ خاص، با فرهنگ، سنت و آداب آن جامعه هماهنگ و همگون باشد، نه اینکه در تضاد با عرف، فرهنگ غالب و پذیرفته شده مردم باشد.
8. استفاده از بوی خوش
بوی خوش، از عواملی است که زمینه های مادی و جسمانی شادی و نشاط را فراهم می آورد و به طور طبیعی پس از برخورداری از نشاط جسمانی، شادی روحی را نیز نصیب انسان می سازد. در روایات اسلامی استفاده از عطرها و بوی خوش توجه ویژه ای شده و خوشبو بودن از ویژگی های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و از سنت های آن حضرت بیان گردیده است؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای بوی خوش، بیشتر از خوراک خرج می کرد». (ری شهری، 1379، ج 5، ص 574، ح 11021)