تعاون و همکاری از ملزومات یک زندگی هدفمند و مسئولانه در اجتماع است که می تواند به ارتقای سطح فرهنگ جامعه و تعالی کشور در همه زمینه ها منجرشود.
کارشناسان معتقدند کهخانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی از این امر مستثنی نیست و زندگی سالم و رشد دهنده برای همه اعضای خانواده در گروی تعاون و همکاری است.
روحیه همکاری براساسروش های درست تربیتی از ابتدای کودکی شکل می گیرد. مهمترین شیوه برای ایجاد روحیه در فرزندان، پرورش مسئولیت پذیری آنها است.
اگر از همان دوران کودکی، نقش و ارزش وجودی فرزندان را در کانون خانواده برای آنان روشن سازیم، با ایجادعزت نفس در آنان می توانیممسئولیت هایی را در حد توان وعلاقه آنان برایشان تعریف کنیم. در این راستا، می توان با ایجاد علاقه نسبت به فعالیت های گوناگون و توجه دادن آنان به توانایی هایشان شروع کرد و در ادامه راه ، با دادن مسئولیت هایی در حد توان ، و تشویق به هنگام، روحیه همکاری و تعاون را در فرزندان پدید آورد.
ارج نهادن به نظرات شخصی ( هرچند ساده باشد) و سهیم ساختن آنان در تصمیم گیری ها، همچنین تقسیم وظایف براساس توانایی و علایق اعضای خانواده، از جمله عوامل به وجود آورنده این احساس مسئولیت برشمرده شده است.
تشکیل جلسات خانوادگی و گفت و گوی صمیمانه می تواند با شرح وظایف مسئولیت ها، توانایی ها، علایق و تصمیم گیری های اساسی و سودمند، کانون خانواده را یاری دهد.
"همه می دانیم که آنچه بشر را به سوی فردا هدایت می کند، انگیزه است و به این ترتیب انسان هایی که در فراز و نشیب زندگی ، انگیزه خود را از دست می دهند، دچار نومیدی وافسردگی شده و از ادامه راه زندگی باز می مانند."
برای این کهنوجوانان گرفتار بی انگیزگی نشوند، بهتراست نکات ذیل را مورد توجه قرار دهند:
- همگی باید بتوانیم زیبایی ها و پدیده های مثبت جهان هستی را ببینیم چرا که با مثبت دیدن جهان و پدیده های آن، شور و اشتیاقی برای ما که جزیی از این پرتوهای مثبت هستیم، به وجود می آید.
- با خود فکر کنیم وقتیفیلم خوبی می بینیم، وقتی یک تابلوی زیبای نقاشی ما را جذب می کند، وقتی یک سخنرانی خوب ما را شیفته سخنران می سازد، وقتیکتابی می خوانیم که به ما امید می دهد، چه حالی به ما دست می دهد؟ به طور حتم حال خوشی است، چرا که ما توانسته ایم پرتوهای مثبت پدیده را جذب کنیم.
بنابراین، برای ایجاد انگیزه در خود باید دست به عمل بزنیم. نباید منفعل باشیم؛ اگر خوب برنامه ریزی کنیم، می توانیم از امکانات موجود ( هر چند ناچیز) نهایت استفاده را ببریم.
اگر می خواهیم توجه به نکات مثبت و دریافت آنها در ما تقویت شود، می توانیم یکدفترچه کوچک تهیه کنیم و نکات مثبت دیده ها و شنیده ها و اتفاقات روزمره را درآن یادداشت کنیم.
افزون برآن، می توانیم احساس خود را نیز شرح دهیم و نتایج حاصله را بنویسیم. برای مثال، هنگام دیدن یک فیلم در سینما یاتلویزیون فوراً نکته های مثبت آن را یادداشت کنیم؛ سپس بدون فکر کردن، احساسی را که در آن لحظه به ما دست داده است بنویسیم و بالاخره تصمیمی که براساس پیام آن نکته مثبت گرفته ایم روی کاغذ بیاوریم." با خود فکر کنیم که همیشه از کودکی در رؤیای خود دوست داشتیم چه کاره شویم؟
یک ورزشکارخوب؟ یک نویسنده خوب؟ یک نقاش خوب؟ و باز هم بنویسیم که در رؤیاهای خود چه دیده ایم و حالا براساس رؤیاهایی که تاکنون به آنها وفادار مانده ایم و جزء آرزوهای ما هستند ، هدف هایی کوتاه مدت و بلندمدت را در نظر بگیریم.
برای مثال اگر دوست داریم یک نقاش خوب باشیم و اکنون به علت مشغله تحصیلی یا کمبود امکانات مالی نمی توانیم در یک کلاس نقاشی ثبت نام کنیم، این هدف را تعیین کنیم.
در اولین فرصت، خرید یک کتاب خود آموز طراحی، یکی دو مداد و مقداری کاغذ و بدین ترتیب حداقل روزی یک یا دو طرح طراحی کنیم. هدف کوتاه مدت ما می تواند انجام تمرینات کتاب خودآموز طراحی باشد و در اهداف بلندمدت می توانیم آموزشگاه را در نظر بگیریم.
می توانیم بیشتر به پیامد کارهای خود در جهت اهداف کوتاه مدت توجه کنیم؛ بدین ترتیب که نتایج مثبت اقدامات خود را در دفترچه ای شرح دهیم و نوشته های خود را هرچند روز یکبار، دوباره بخوانیم . نوشتن نتایج مثبت و دوباره خواندن آنها، اگر تداوم داشته باشد به ما کمک می کند تا انگیزه های لازم را برای پیگیری اهداف خود تأمین کنیم.
به خاطر داشته باشیم ما هر روز در حال تحول هستیم. توجه به نکات مثبت پدیده ها، توجه به آرزوهای جدید و ساختن هدف های جدید و توجه به پیامدهای مثبت و اقداماتی که در جهت اهداف خود انجام می دهیم، همگی موجب افزایشانگیزه هستند و از ما فردی پر شور و در حال صعود به قله هایموفقیتمی سازند