نماز و اهمّييّت آن
نماز از اركان دين شمرده شده و در اسلام هيچ عملي پس از خداشناسي به پاي آن نمي رسد.[1]همچنين پذيرش عبادات ديگر بستگي به پذيرفته شدن نماز دارد.[2]و نماز همچون نهر آبي است كه آلودگي گناه را از قلب مي زدايد.[3]حضرت علي ـ عليه السلام ـ درباره اهمّيّت نماز فرمود:
«اوصيكم بالصلوة و حفظها، فإنّها خير العمل» [4]
شما را به نماز و حفظ آن سفارش مي كنم كه بهترين عمل است.
بديهي است كه با چنين اهمّيّتي كه اين عبادت بزرگ دارد، خدا، پيامبر و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ بطور جدّي و پي در پي مسلمانان را به بزرگداشت آن فرا خوانند و رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ و امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ خود بدان سخت پايبند باشند.
آنچه در زير مي آيد، گوشه اي از تأكيد فراوان اسلام پيرامون نماز است:
الف ـ سفارش قرآن
قرآن مجيد در آيات فراواني ـ حدود هشتاد آيه ـ با تعبير هاي گوناگون درباره اقامه نماز يا حدود و احكام آن سخن گفته است يا از نمارگزاران تمجيد نموده و بي نمازان را سخت توبيخ كرده. بطور مثال به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ دستور مي دهد:
« وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصلوة وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها » [5]
كسان خود را به نماز فرمان بده و بر نماز پايداري كن.
در آيه ديگر مؤمنان را سفارش به نماز مي كند و مي فرمايد:
«قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ امَنُوا يُقِيمُوا الصلوة» [6]
به بندگان من كه ايمان آورده اند بگو نماز را به پا دارند.
ب ـ توجه ويژه معصومين ـ عليهم السلام ـ به نماز
آن برگزيدگان الهي در موقعيتهاي مناسب با سخنان شيواي خود به تشريح ابعاد وسيع نماز و نقش سازنده آن مي پرداختند و جايگاه ويژه آن را براي مسلمانان بيان مي كردند. در ميان فروع دين به هيچ مسأله اي به اندازه نماز اهمّيّت داده نشده است، حتي اولياي خدا هنگام ارتحال، آخرين سفارشي كه به مؤمنان مي كردند، توصيه به نماز بود. اهميت اين موضوع آنگاه روشن مي شود كه بدانيم هر انساني درآخرين لحظات عمر خود سعي مي كند كه درباره
بزرگترين و عزيزترين آرمان خويش سخن بگويد.
امام صادق ـ عليه السلام ـ در آخرين وصايايش فرمود:
«أحبّ الأعمال إلي الله عزّوجلّ الصلوة و هي آخر وصايا الأنبياء عليهم السّلام» [7]
نماز محبوبترين اعمال نزد خداوند و آخرين سفارش پيامبران است.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ در وصيتنامه اش مي فرمايد:
«الله الله في الصلوة فإنّها خير العمل و إنّها عمود دينكم» [8]
خدا را خدا را ( در نظر داشته باشيد) درباره نماز كه بهترين عمل و ستون دين شماست.
چگونه به نماز اهتمام ورزيم؟
شريعت مقدّس اسلام، براي هر چه باشكوهتر برگزار شدن اين واجب الهي، دستورات گوناگوني داده كه مهمترين آنها به شرح زير است.
الف ـ رعايت آداب نماز
نماز، آداب و حدودي دارد كه رعايت آن بر نمازگزار لازم و ضروري است و توجه و دقّت در آن نشانگر اهمّيّت دادن او به نماز است.
قرآن به مؤمنين دستور مي دهد:
«يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» [9]
اي فرزندان آدم! زينتهاي ( مادي و معنوي ) خود را هنگام رفتن به هر مسجدي با خود برداريد.
زينتهاي مادي شامل پوشيدن لباسهاي مرتب، پاك، تميز، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن مي شود و زينتهاي معنوي، صفات انساني، ملكات اخلاقي، پاكي نيّت و اخلاص را در بر مي گيرد.[10]
امام رضا ـ عليه السلام ـ در اين باره چنين فرموده است:
«هر گاه بخواهي نماز به جاي آوري، در حال كسالت و خواب آلودگي و شتابزدگي و هوا پرستي به نماز نايست، بلكه آن را با آرامش و وقار و هشياري به پا دار. و بر تو باد به افتادگي و فروتني در برابر خداوند بزرگ، بر تو باد به واهمه و پريدگي رنگ، بين بيم و اميد ... همچون برده فراري و سرافكنده در پيشگاه خدا بايست؛ پاهايت را استوار و قامتت را مستقيم بدار و به چپ و راست منگر، گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند؛ و در وقت نماز با ريش خود و با هيچ يك از اعضاي بدنت بازي مكن.»[11]
امام خميني ـ قدّس سرّه ـ درباره رعايت آداب نماز مي نويسد:
«سزاوار است كه نمازگزار با حالت سنگيني و وقار با لباس آراسته و عطرزده ومسواك كرده و موهاي شانه كرده باشد.»[12]
ب ـ مراعات اوّل وقت
پاسخ سريع به خواسته بزرگان، نشانه احترام و ادب نسبت به آنان است. از اين رو، افراد نمازگزار به مجرد شنيدن نواي ملكوتي اذان كه اقامه نماز را از جانب خدا اعلان مي دارد، همه كارهاي خويش را تعطيل كرده، به نماز مي ايستند و بويژه به هنگام سحر، خود را پيش از اذان صبح آماده حضور در پيشگاه خدا نموده و زمزمه هاي عاشقانه خويش را با نسيم سحري در هم مي آميزند، چنانچه قرآن درباره آنان مي فرمايد:
«وَ بِالْاََسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»[13]
و در سحرگاهان از خدا بخشش مي طلبند.
امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود
«إنّ فضل الوقت الأوّل علي الاخر كفضل الاخرة علي الدّنيا»[14]
برتري اول وقت بر ديگر وقتها همچون برتري آخرت بر دنياست.
ج ـ شركت در نماز جماعت
حضور در نماز جماعت نيز يكي از نشانه هاي اهميت دادن به نماز است. اسلام تأكيد فراوان دارد كه مؤمنين در صف واحد و كنار يكديگر خدا را عبادت كنند. قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد:
«وَ أَقِيمُوا الصلوة وَ اتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ»[15]
نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و با ركوع كنندگان به ركوع رويد.
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ در اين باره فرمود:
«هركس به سوي مسجدي براي نماز قدم بردارد (تا در جماعت شركت نمايد) خداوند با هر قدمي ده ثواب براي او مي نويسد و ده گناه از او بر مي دارد و ده درجه بر او مي افزايد و كسي كه مراقب باشد نمازهايش را به جماعت بخواند در قيامت همچون برق از صراط مي گذرد.»[16]
در روايتي آمده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند، هر ركعتي ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند، ثواب نمازشان بيشتر مي شود، تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت، اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه، نويسنده شوند، نمي توانند، ثواب يك ركعت آن را بنويسند.[17]
د ـ حضور قلب درنماز
توجّه و حضور قلب از جمله اموري است كه روح و حقيقت نماز به آن بستگي دارد. مقصود از حضور قلب، تهي كردن دل از غير خداست.
نماز، حضوردر پيشگاه الهي و سخن گفتن با بزرگ مطلق است و در چنين جايگاهي هر گونه دلدادگي و التفات به غير او، بي ادبي و نشانه عدم حضور نمازگزار و رعايت نكردن مقام بلند نماز است. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:
«لا تلتفتوا في صلاتكم فإنّه لا صلوة لملتفتٍ...»[18]
در نماز به غير خدا توجّه نكنيد؛ كه براي كسي كه به غير خدا توجّه دارد، نمازي نيست.
يعني: گويا نمازي به جا نياورده است. و نيز فرمود:
«إنّ العبد إذا اشتغل بالصلوة جاءه الشيطان و قال له: أذكر كذا، أذكر كذا حتّي يضلّ الرّجل أن يدري كم صلّي»[19]
وقتي كسي به نماز مشغول مي شود، شيطان به سراغش مي آيد و مي گويد: اين را به ياد بياور، آن را به ياد بياور، تا آنجا او را گمراه مي كند كه نمي داند چقدر نماز خوانده است.
آري طمع شيطان در انسان براي نفوذ در دل و ربودن ايمان اوست و اگر بتواند درحال نماز بر او چيره شود، گمراه ساختن او در غير نماز آسانتر خواهد بود.
پس نمازگزار بايد هشيار باشد و از اين دشمن خطرناك حذر نمايد و در هنگام نماز توجه كامل به خداي متعال نمايد، تا با ورود به حريم قدس الهي از وسوسه هاي شيطان و گمراهي نجات يابد.
بعد ديگر توجّه و حضور قلب، با طهارت و پاكي از گناه تحقق مي يابد، آيا ظرف كثيف و آلوده، جايگاه آب زلال يا غذاي پاكيزه است؟ آيا دل زنگار گرفته از گناه قابليت تجلّي انوار الهي نماز را دارد؟ پاسخ اين سؤال در نصيحت حكيمانه اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ به كميل چنين آمده است:
حضور قلب در عبادت دو درجه دارد، يكي حضور قلب اجمالي، يعني اينكه در عين اشتغال به عبادت، بطور اجمال ملتفت باشد كه در حال ثناي معبود است، اگر چه خود نمي داند چه ثنايي مي كند و ديگري حضور قلب تفضيلي است كه اين مرتبه جز براي خلّص اولياي خدا و اهل معرفت ممكن نيست.[20]
اگر نمازگزار موفّق شود كه با تمام وجود متوجّه ذات مقدّس خدا باشد و در نماز جز او را به ياد نياورد، خداوند نيز لطف و عنايت خويش را متوجه او خواهد كرد، چنان كه پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:
«إنّ الله مقبل علي العبد ما لم يلتفت»[21]
تا وقتي كه فردي از خدا رويگردان نشده، خداوند به او توجه دارد.
آثار نماز
ترديدي نيست كه ايمان داشتن و انجام دستورات الهي، دشواريهايي را در پي دارد كه مؤمن بايد آنها را تحمّل كند و پشت سر بگذارد تا به آرمان مقدّس خويش كه همانا سعادت جاويد در مقام قرب الهي است، دست يابد.
از سوي ديگر حركت در صراط مستقيم الهي و اطاعت از اوامر او زندگي دنيوي مؤمن را نيز تنظيم مي كند و او از دنياي منظّم به آخرت خرّم و شاد قدم مي گذارد.
[1] . بحار الانوار، ج 69، صفحه 406.
[2] . جامع احاديث الشيعه، ج 4، صفحه 6.
[3] . همان، صفحه 14.
[4] . بحارالانوار، ج 42، صفحه 249.
[5] . طه (20)، آية 132.
[6] . ابراهيم ( 14)، آية 31.
[7] . من لا يحضر الفقيه، ج 1، صفحه 136، بيروت.
[8] . بحار الانوار، ج 42، صفحه 249.
[9] . اعراف (7)، آيه 31.
[10] . ر. ك: تفسير نمونه، ج 6، صفحه 148.
[11] . بحارالانوار، ج 84، صفحة 204.
[12] . رساله نوين، بي آزار شيرازي، ج 1، صفحة 123.
[13] . ذاريات (51)، آية 18.
[14] . جامه الاحاديث، ج 4، صفحة 110.
[15] . بقره (2)، آية 43.
[16] . بحارالانوار، ج 88، صفحة 3.
[17] . توضيح المسائل امام خميني (ره)،مسأله 1400، مركز نشر فرهنگي رجاء.
[18] . بحارالانوار، ج 84، صفحة 211.
[19] . همان، صفحة 259.
[20] . اقتباس از كتاب چهل حديث، امام خميني (ره)، صفحة 365، نشر رجاء.
[21] . بحارالانوار، ج 84، صفحة 261.
@#@ از اين رو، دستورات شريعت مقدّس اسلام همواره با مصلحتي مادي يا معنوي يا هر دو همراه است، گر چه فكر ما از درك آن عاجز باشد.
در اين درس به برخي از آثار پر بار نماز كه در دنيا و آخرت تحقق مي يابد و در آيات و روايات به آن تصريح شده، مي پردازيم.
الف- آثار دنيوي
الف- جلوگيري از گناه و فحشا
جنبه باز دارندگي نماز از فحشا و منكر يكي از آثار ارزشمند اين فريضه الهي است؛ نماز از آن جهت كه موجب توجه انسان به خدا مي شود و در شبانه روز، حداقل پنج بار تكرار مي شود، انسان را از فحشا و منكر باز مي دارد؛ زيرا نمازگزار براي نزديكتر شدن به خداوند تلاش خود را در جهت انجام كارهاي نيك و كسب اخلاق حسنه بيشتر مي كند. قرآن با توّجه به اين اصل مسلّم مي فرمايد:
«أَقِمِ الصلوة إِنَّ الصلوة تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» [1]
نماز را بر پا كن كه آدمي را از گناهان و كردار زشت باز مي دارد.
چند تن از ياران رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به حضور آن حضرت رسيدند و درباره يكي از مسلمانان كه هميشه پشت سر پيامبر نماز جماعت مي خواند، ولي مرتكب گناهان نيز مي شد، گفتگو كردند. حضرت به آنها فرمود: (نگران نباشيد) نمازش او را از گناه باز مي دارد. طولي نكشيد كه آن شخص گناه را ترك كرد و توبه نمود.[2]آن حضرت فرمود:
«كسي كه از نماز اطاعت نكند، نماز واقعي را به جا نياورده است. اطاعت از نماز اين است كه از منكرات و زشتيها دوري كند.»[3]
ب ـ بهداشت تن و روان
نمازگزاران همواره از صفاي ظاهري و باطني خاصّي برخوردارند كه بي نمازان فاقد آنند.
بهداشت تن: برخي از شرايط نماز، موجب بهداشت تن، لباس و به تبع آن بهداشت محيط زندگي مي شود. در برخي از سخنان معصومين براي برخي نمازها اثر مستقيم بهداشتي عنوان شده است، بطور مثال، علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
«قيام اللّيل مصحّة للبدن»[4]
برخاستن شب (براي نماز) سبب سلامتي جسم است.
بهداشت روان: يكي از فلسفه هاي تشريع نماز، «ياد خدا» است چنانكه در قرآن آمده است؛
«أَقِمِ الصلوة لِذِكْرِي»[5]
براي ياد من نماز بگزار.
و ياد خدا، منشأ آرامش دل و امنيت رواني است، همانطور كه در قرآن مي خوانيم:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[6]
هان! به ياد خدا دل ها آرام گيرد.
پس، تأثير نماز در بهداشت رواني مردم نمازگزار قطعي است و آرامش و امنيّت نسبي بيشتري كه در جوامع اسلامي حكمفرماست. شاهد اين تاثير است. به تعبير امام خميني رضوان الله عليه:
« شما پرونده هايي كه در دادگستريها در جاهاي ديگر دادگاههاست برويد ببينيد، از نماز خوانها ببينيد پرونده هست آنجا؟ از بي نماز ها پرونده هست، هر چه پرونده پيدا كنيد، پرونده بي نماز ها هست.» [7]
ج ـ استقامت در برابر مشكلات
از ديگر آثاري كه در سايه نماز، نصيب نمازگزار مي شود، قدرت و نيروي مقاومت در برابر مشكلات و سختيهاست. به عبارت ديگر، نماز كه رابطه معنوي بين شخص و عالم بالاست، قدرتي در انسان ايجاد مي كند كه با وجود آن در مقابل سختيها و مشكلات ، شكست ناپذير خواهد بود. قرآن مي فرمايد:
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلاَّ الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلي صَلوتِهِمْ دائِمُونَ» [8]
آدمي حريص خلق شده، وقتي كه شر و بدي به او مي رسد، جزع و بي تابي مي كند و زماني كه نعمت و خير به او مي رسد حق مستمندان و فقرا را نمي دهد، مگر نمازگزاران؛ كساني كه در نمازشان مداومت دارند.
از اين رو، قرآن به مؤمنين سفارش مي كند:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ امَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ»[9]
اي مومنان، از شكيبايي و نماز كمك جوييد.
د ـ نوراني شدن چهره
حضرت صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
«صلوة اللّيل تبيّض الوجوه»[10]
نماز شب، چهره ها را نوراني مي كند.
نيز از پيامبر گرامي اسلام نقل شده است كه فرمود:
«صلوة اللّيل تحسن الوجه و...»[11]
نماز شت چهره را زيبا مي سازد.
ه ـ استجابت دعا
از ديگر آثار نماز، قبول شدن دعاها و رفع نيازهاست. نماز چون بين عبد و معبود پيوند برقرار مي كند و نشانگر تلاش نمازگزار براي رسيدن به ملكوت اعلا و پيوستن به حق است، چنين تلاشي از نظر كردگار عالم مخفي نمانده، در مقابل، دعاهاي او را قبول مي كند و خواسته هايش را برآورده مي سازد. رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ فرمود:
«من أدّي فريضةً فله عند الله دعوة مستجابة»[12]
هر كس واجبي را انجام دهد، در نزد خدا يك دعاي مستجاب دارد.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«إذا أردت حاجةً، فصلِّ ركعتين وصلِّ علي محمّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ و سل تعطه»[13]
هرگاه حاجتي داشتي، دو ركعت نماز بخوان و بر محمد و آل او درود فرست و سپس از خداوند (خواسته خود را) بخواه كه به تو داده مي شود.
و ـ تأخير عذاب دنيوي
از آنجا كه نماز يكي از بهترين عبادات و افضل آنها به شمار مي رود و نمازگزار محبوب خداوند است و از جايگاه رفيعي برخوردار مي باشد؛ سزاوار است كه خداوند به احترام نماز و نمازگزار، خشم خود را از ديگران بردارد و از خطاي آنها درگذرد. حضرت علي ـ عليه السلام ـ فرمود:
«گاهي خدا اراده مي كند كه مردمي را به خاطر گناهانشان طوري عذاب كند كه احدي باقي نماند ولي در آن ميان نمازگزار پيري را كه با قدم هاي لرزان به جايگاه نماز مي رود و كودكاني را كه در حال تعليم قرآن هستند مي بيند، از عذاب آنها چشم پوشي كرده، آن را به تأخير مي اندازد.»[14]
ب ـ آثار اخروي
الف ـ رحمت و مغفرت الهي
بيشترين آثار عبادات، بويژه نماز در آخرت تجلّي پيدا مي كند و نتايج آن در آخرت نسبت به دنيا بسيار بيشتر است. رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ فرمود:
«از آن هنگام كه مؤمني به نماز مي ايستد، تا آنگاه كه نمازش را به پايان مي برد، رحمت از بالاي سرش تا افق آسمان بر او سايه مي افكند و فرشتگان، اطراف او را تا افق آسمان، در بر مي گيرند.»[15]
همچنين فرمود:
«لن يلج النّار أحد يصلّي قبل طلوع الشّمس و قبل غروبها»[16]
كسي كه پيش از طلوع و غروب آفتاب نماز گزارد داخل آتش نمي شود.
ب ـ راهيابي به عالم ملكوت
نماز برگ عبوري است در دست نمازگزار كه او را تا اوج كمال و عالم ملكوت مي رساند. رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ فرمود:
«وقتي بنده مؤمن براي نماز به پا مي خيزد، درهاي بهشت برايش گشوده مي شود و پرده هاي ميان او و خداي متعال برداشته مي شود و همسران بهشتي به استقبال او مي آيند.»[17]
نماز موجب تقرّب انسان هاي با تقوا به خداوند بزرگ است، چنان كه علي ـ عليه السلام ـ فرمود:
«الصلوة قربان كلّ تقيّ»[18]
نماز نزديك كننده متقين به خداوند است.
امام صادق ـ عليه السلام ـ دراين باره فرمود:
«ما تقرّب العبد إلي الله تعالي بعد المعرفة شيء أفضل من الصلوة»[19]
پس از خداشناسي و معرفت هيچ عاملي، بهتر از نماز انسان را به خدا نزديك نمي كند.
رهبر معظّم انقلاب حضرت آية ا... خامنه اي «دام ظله العالي» در بخشي از پيام خود به سمينار نماز با عنايت به اين حديث شريف فرمودند:
«هيچ وسيله اي محكمتر و دائمي تر از نماز براي ارتباط ميان انسان با خدا نيست.»[20]
ج ـ ورود به بهشت
نمازگزاري كه با انجام فرمان الهي به درجه بالايي از معرفت رسيده و به درگاه الهي تقرّب جسته؛ تنها بهشت سزاوار اوست. رسول خدا ـصلي اللّه عليه و آله ـ فرمود:
«من علم أنّ الصّلوة حقّ واجب دخل الجنّة»[21]
كسي كه بداند نماز حقي است كه خدا واجب كرده ، داخل بهشت مي شود.
[1] . عنكبوت (29)، آية 45.
[2] . بحارالانوار، ج 82، صفحة 198.
[3] . سيري در فلسفه احكام، صفحة 46، به نقل از مجمع البيان، ج 8،صفحة 285.
[4] . بحارالانوار، ج 83، صفحة 126.
[5] . طه (20)، آية 14.
[6] . رعد (13)، آية 28.
[7] . صحيفه نور، ج 12، صفحه 148.
[8] . معارج (70)، آيات 20ـ23.
[9] . بقره ( 2)، آية 153.
[10] . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شيخ صدوق، صفحة 63، مكتبة الصدوق.
[11] . وسائل الشيعه، ج 5، صفحة 271.
[12] . بحارالانوار، ج 82، صفحة 208.
[13] . فروع كافي، ج 3، صفحة 479، بيروت.
[14] . ثواب الاعمال، صفحة 91.
[15] . فلاح السائل، سيد بن طاووس، صفحة 160، دفتر تبليغات اسلامي.
[16] . كنزالعمال، ج 7، صفحة 207.
[17] . همان، صفحة 212.
[18] . مستدرك الوسائل، ج 1، صفحة 175.
[19] . مجموعة ورام، ج 2، صفحة 86.
[20] . روزنامة اطلاعات، 16/7/70.
[21] . كنز العمال، ج 7، صفحة 201.
علي اصغر الهامي نيا ـ غلامعباس طاهر زاده ـ اخلاق عبادي، ص87