راستگويي از اعمال نيكوي انساني و نزد دين و خرد از جايگاه ويژه اي برخوردار است. فطرت پاك انسان ايجاب مي كند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش يكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش يكي باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاري كند.
ديدگاه اسلام
اسلام ديني فطري است و راستي نيز خواست فطرت است، پس اين دو پيوندي ناگسستني دارند و در روايات اسلامي با تعابير گوناگوني بر راستگويي مسلمانان تأكيد شده و آن را از اصول ايمان و تديّن به حساب آورده اند.
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد:
«الصّدْقُ مُبارَك وَ الكِذْبُ مَشْؤُومٌ»[1]
راستي، مبارك و دروغ ناميمون است.
اميرمؤمنان صلوات الله عليه، راستگويي را قويترين پايه ايمان، ملاك دين و الهام از سوي خدا دانسته، مي فرمايد:
«اَلصدقُ اقوي دَعائِمِ الايمانِ»[2]
راستي قويترين ركن ايمان است.
«شَيْئانِ هُما مِلاكُ الدّين؛ الصِّدْقُ وَ الْيَقينُ»[3]
دو چيز ملاك دين است؛ راستي و يقين.
«اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ»[4]
وقتي خدا بنده اي را دوست بدارد، راستي را به او الهام مي كند.
حضرت صادق ـ عليه السلام ـ نيز مي فرمايد:
«اِنَّ اللهَ لَمْ يَبْعَثْ نبيًّا اِلّا بِصدقِ الْحَديثِ وَ اداء الاَمانَةِ اِلَي البَرِّ وَالفاجِِرِِ»[5]
خداوند هيچ پيامبري برنينگيخت جز با راستي و امانتداري نسبت به نيكوكار و بدكار.
با اين وصف اگر بگوييم راستي و درستي شالوده دين و ايمان را تشكيل مي دهد و آن كه از اين خصلت زيبا و حياتي بركنار باشد در واقع دين در او بي ريشه است، سخن گزافي نگفته ايم.
امام صادق ـ عليه السلام ـ به اين حقيقت تصريح كرده مي فرمايد:
«لاتَنْظُروُا الي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئءٌ قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ لِذلِكَ ولكِنَ انْظُرُوا الي صدقِ حديثهِ وَ اَداءِ اَمانَتهِ»[6]
(براي شناخت تدين افراد) به طولاني شدن ركوع و سجده او نگاه نكنيد چرا كه به آن عادت كرده و اگر تركش كند، وحشت زده مي شود، ليكن به راستگويي و امانتداري او توجه كنيد.
آثار راستگويي
آثار ارزنده هر پديده اي بستگي به ارزش و اهميت آن دارد و چون راستي از اهميت بالايي برخوردار است، پيامدهاي ارزشمند و نيكويي دارد كه برخي از آنها به شرح زير است:
الف ـ همراهي خدا: امام باقر ـ عليه السلام ـ :
«اَلا فَاصْدُقُوا فَاِنَّ اللهَ مَعَ الصِّدْقِ»[7]
هان! راست بگوييد كه خدا با راستي است.
ب ـ پاكي كردار: امام كاظم ـ عليه السلام ـ :
«مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكي عَمَلُهُ»[8]
كسي كه زبانش راست بگويد، كردارش پاك مي شود.
ج ـ نجات و سلامتي: اميرمؤمنان ـ صلوات الله عليه ـ :
«عاقِبَةُ الصِّدقِ نَجاةٌ وَ سلامةٌ»[9]
فرجام راستگويي، نجات و سلامت است.
اگر انسان راستگو بود و به اين وصف شناخته شد، مورد اعتماد مردم قرار مي گيرد و آنان، سخن او را درست مي شمارند و مي پذيرند، در اين صورت، اگر براي شخص صادق، گرفتاري پيش بيايد، امتياز راستگويي، سبب نجات او مي شود و از گرفتاري و خطر به سلامت مي گذرد.
البته در جايي كه راستگويي خطر مهمتري براي او يا ديگران به بار مي آورد، راست گفتن واجب نيست و در صورت امكان بايد توريه كرد، گرچه راستگويي در هرحال مايه نيك فرجامي و نجات از عذاب الهي خواهد بود.
د ـ بزرگي مقام: از اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ روايت شده:
«عَليْكَ بِالْصِّدقِ، فَمَنْ صَدَقَ في اَقوالِهِ جَلَّ قَدْرُهُ»[10]
بر تو باد به راستگويي، زيرا كسي كه در گفتارش صادق باشد، مقام و منزلتش بزرگ مي شود.
هـ ـ خير دنيا و آخرت: علي ـ عليه السلام ـ فرمود:
«اَرْبَعٌ مَنْ اُعطِيهُنَّ فَقَدْ اُعطيَ خَيْرَ الدُّنيا و الاخرِةِ، صِدْقُ حَديثٍ وَ اَداءُ اَمانَةٍ وَ عِفَّةُ بَطْنٍ وَ حُسْنُ خلقٍ»[11]
چهارچيز است،كه به هر كس بخشيده شده باشد، به تحقيق خير دنيا و آخرت به او بخشيده شده است: راستگويي، اداكردن امانت، نگهداري شكم (از حرام و مشتبه) وخوش اخلاقي.
و ـ پاداشهاي اخروي: قرآن كريم مي فرمايد:
«قالَ اللهُ هذا يومُ يَنفَعُ الصّادِقينَ صِدقُهُمْ، لَهُم جنّاتٌ تجري مِنْ تحتِها الانهارُ خالِدينَ فيها اَبداً،رَضِيَ اللهُ عَنهم و رَضوُا عَنْهُ، ذلِكَ الفَوزُ العظيم»[12]
خداوند مي گويد: امروز روزي است كه راستي راستگويان به آنها سود مي بخشد، براي آنها باغهايي (از بهشت) است كه آب از زير (درختان) آن جريان دارد و جاودانه و براي هميشه در آن مي مانند، خداوند از آنها خشنود و آنها از خداوند خشنود خواهند بود و اين رستگاري بزرگي است.
بنابراين آيه شريفه، آنان كه مسؤوليت و رسالت خود را انجام دادند و در دنيا، در گفتار و كردار صادق بوده و جز راه صدق و درستي نپيمودند، از كار خود بهره كافي خواهند برد و به رستگاري بزرگ كه خشنودي خداي سبحان است، دست خواهند يافت.
صدق فتنه انگيز
با همه قداست و ارزشي كه راستگويي دارد، بايد توجه داشت كه گاهي راستگويي مايه دردسر، ضرر و فساد مي گردد كه از ديدگاه اسلام كاري نادرست و ممنوع است؛ زيرا در پاره اي از موارد بر اثر راستگويي، اسراري كشف مي شود و در نتيجه، منشأ درگيري، فتنه انگيزي و گاه منجر به قتل و خونريزي مي گردد. در اين موارد، دروغ غائله را فرو مي نشاند و از بروز اختلاف و درگيري جلوگيري مي كند. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:
«ثَلاثٌ يَقْبَحُ فيهنَّ الصِّدقُ: النَّميمةُ و اِخبارُكَ الرَّجُلَ عَنْ اَهْلِهِ بِما يَكْرَهُهُ، و تَكذيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبرِ»[13]
راستگويي در سه چيز ناپسند است: سخن چيني، سخن گفتن با مرد درباره همسرش به چيزي كه او را ناخوش آيد. تكذيب خبري كه شخص مي دهد.
همچنين امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«اگر درباره مسلماني از يك مسلمان سؤال شد و او راست بگويد و (به واسطه راستگويي) ضرري به آن مسلمان وارد سازد، از دروغگويان نوشته مي شود و اگر كسي درباره مسلماني از يك مسلمان سؤال كند و او دروغ بگويد و (به واسطه
دروغگويي) منفعتي به او برساند، نزد خدا از راستگويان نوشته مي شود.»[14]
معناي اين روايت اين است كه مؤمن بايد موقعيت سنج و زيرك باشد و نسبت ميان سخن و سود آن را بسنجد و طرف با اهميت را برگزيند نه اينكه براي سودجويي فردي يا گروهي، دروغ بگويد.
[1] . بحارالانوار، ج 77، ص 67.
[2] . شرح غررالحكم، ج 2، ص 6.
[3] . همان، ج 4، ص 184.
[4] . همان، ج 3، ص 161.
[5] . بحارالانوار، ج 71، ص 2.
[6] .سفينةالبحار، ج 2، ص 18.
[7] . بحارالانوار، ج 69، ص 386.
[8] . همان، ج 78، ص 303.
[9] . شرح غررالحكم، ج 4، ص 363.
[10] . همان، ص 296.
[11] . همان، ج 2، ص 151.
[12] . مائده، آيه 119.
[13] . بحارالانوار، ج 71، ص 9.
[14] . همان.
علي اصغر الهامي نيا ـ اخلاق اسلامي، ص176