دانشجوي سال آخر رشته برق الكترونيك هستم و توي يكي از دانشگاه هاي خوب دولتي درس مي خونم.از سال دوم به فكر تغيير رشته افتادم. موقع كنكور كارشناسي اين رشته رو بدون اطلاع قبلي انتخاب كردم. چيزي كه من رو به اين فكر انداخته اينه كه مي بينم تقريباً همه پسراي كلاس با كمي تلاش، نمرات خوبي مي گيرن ولي اكثر دختراي هم كلاسيم از جمله خودم با تلاش خيلي زياد، جزو دانشجو هاي متوسط هستيم؛ به خاطر همين احساس مي كنم استعداد اين رشته رو ندارم و ديگه تلاشي برای يادگيري نمي كنم. به رشته خودم بي علاقه نيستم اما حس مي كنم جاي من اينجا نيست. من عاشق تحقيق و پژوهشم. دوست دارم كار مهمي انجام بدم. توي رشته خودم دوست دارم چيزي بسازم يا اختراعي انجام بدم اما شرايطش رو تو دانشگاه نمي بينم. از طرفي چون آدم مذهبي هستم حس مي كنم بايد بيام تو حوزه علوم انساني و اونجا يه تحولي به وجود بيارم. البته نسبت به رشته هاي انساني هم بي علاقه نيستم. در واقع اصلاً نميدونم به چي علاقه دارم. فقط يه انرژي زيادي رو در وجودم حس مي كنم كه ميتونم با اين انرژي كار بزرگي انجام بدم اما نمي دونم اون كار چيه! گاهي اوقات هم مي گم برم رشته تجربي مثل پزشكي، پرستاري... كه به درد مردم بخورم. دچار يه سردرگمي عجيبي شدم و نميدونم بايد چي كار كنم. از طرف ديگه دوست دارم مستقل بشم و خودم درآمدي داشته باشم براي همين با خودم ميگم كلا قيد درس خوندن رو بزنم و شاغل بشم شايد بعد از مدتي رشته مورد علاقه ام رو كه به درد اجتماع هم مي خوره پيدا كردم. لطفا در زمینه انتخاب رشته راهنماييم كنيد.
از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.
*** پرسشگر گرامی؛ نوشته هایتان را با دقت مطالعه و بر دغدغه تان اشراف پیدا کردم. برای رهایی از این وضعیتی که به آن دچار هستید شایسته است به دو مورد توجه داشته باشید :
- نگاهی واقع بینانه به توانایی ها، استعدادها و ظرفیت های خود.
- شناسایی علاقه واقعی خود برای تحصیل در رشته ای خاص.
توضیح اینکه هر فردی در زمینه تحصیل، دارای قابلیت ها و توانایی هایی است که بر اساس اصل تفاوت های فردی، منحصر به خودش می باشد. اگر فردی بدون توجه به توانایی هایش برنامه بریزد، تنها خود را فریب می دهد و باعث از دست رفتن فرصت های زندگی اش می گردد. هر کسی باید در واقعیت شرایط خود زندگی کند. با توجه به گستردگی علوم، دیگر امکان تحصیل کلاسیک در چند رشته دانشگاهی و به طور همزمان برای کسی فراهم نیست (البته برای نخبگان و استعدادهای درخشان امتیازاتی در این زمینه وجود دارد). پس هر کسی باید علاقه اصلی خود را مشخص و همت خود را در آن زمینه به کار ببندد تا به موفقیت کامل برسد. البته راه برای فتح قله های علمی در رشته های گوناگون به هیچ وجه بسته نیست و اگر کسی نتوانست به صورت آکادمیک به تحصیل در چند رشته بپردازد، می تواند به صورت مطالعه آزاد و راهنمایی گرفتن از اساتید، بر علم خود بیفزاید و روح کنجکاو و جستجوگر خود را در علوم مختلف سیراب کند. از این نمونه ها در تاریخ، فراوان داریم.
*** شما برای برون رفت از این وضعیت، شایسته است علاقه اصلی خود را کشف و تلاش خود را برای موفقیت در آن به کار ببندید. به هر حال شما یک سری قابلیت دارید که در چرخه «زمان» و «همت» خود باید آن را مدیریت کنید. پس اهداف اصلی خود را در زمینه تحصیل مشخص کنید و بر اساس همت خود برنامه بریزید و بقیه موارد را به حاشیه ببرید و در صورت داشتن فرصت و زمان به آن ها بپردازید.
*** پرسشگر گرامی؛ این آشفتگی و پراکندگی فکری شما هم به نظر ما به دلیل این است که نگاه صحیح و واقع بینانه نسبت به تحصیل علم، علایق و توانایی های خود ندارید. بر این اساس مطالبی را تقدیم تان می کنیم که توجه به آن ها می تواند باعث ایجاد شناخت صحیح در شما شود. وقتی که اندیشه صحیح باشد، جهت رفتار نیز صحیح خواهد بود، چرا که رفتارهای ما تابع اندیشه های ما هستند :
1. قبل از هر چیز بهتر است بدانيد هر علم و رشته اي كه به نوعي به زندگي انسان و تعالي آن كمك كند و مخالف شرع و دين نباشد و انسان را به خدا نزديك كند، تقديس شده، ارزشمند و مورد احترام است. اگر تلاش تان براي تحصيل علم و يافتن شغل، در اين راستا باشد، بدون شك، كارتان ارزشمند و مورد رضايت خداست. همچنين گفتني است، جامعه به تمامي علوم و تمامي تخصص ها نيازمند است؛ جامعه مهندس می خواهد، پزشك و داروساز مي خواهد، كارشناس و مفسر قرآن و حديث مي خواهد، كشاورز مي خواهد، معلم مي خواهد، مبلغ ديني مي خواهد، تاجر مي خواهد، مدير مي خواهد، كارگر مي خواهد و ...؛ شما به هر كسوتي (لباسي) كه در بياييد و هدفتان جلب رضايت خالق باشد، و در شغلي كه داريد كوتاهي نكنيد و سستي به خرج ندهيد، كارتان بي هيچ شكي خدمت به جامعه و خلق خداست و اجر و پاداش فراوان دارد. نبايد اينگونه فكر كرد كه مثلاً كار يك پزشک ارزشمند تر و بهتر از كار يك مهندس است و ... ؛ اين گونه صف بندی ها و این نوع مقايسه ها از پايه اشتباه و نادرست است. پس همیشه به تحصيل علم و كار كردن، نگاهي درست داشته باشيد.
2. حكيم متأله ، عارف و فرزانه عصر ما، آيت الله جوادي آملي (حفظه الله) نظريه جامعي در ارتباط با علوم دارند؛ ايشان مي گويد : ما علوم غير ديني و غير اسلامي نداريم. تمام علوم اسلامي هستند، چون مطالعه هستي نوعي خلقت شناسي است و خلقت شناسي نمي تواند ديني و غيرديني باشد. ما علم طبيعت نداريم؛ علم خلقت صحيح است. در حوزه هاي علميه قول (حرف) خداوند بررسي مي شود و در دانشگاه ها فعل (كار) خداوند. عالمان ديني مي گويند خدا چنين گفت، دانشمندان (زمين شناس، هواشناس، جامعه شناس، روانشناس و ...) مي گويند خدا چنين كرد. هر دوي اين علوم ديني هستند. بنابراين علمي وجود ندارد كه اسلامي نباشد، مگر اينكه كسي جهان بيني الحادي داشته باشد. دين ما چارچوب علوم را مشخص كرده است و خداوند عقل را به عنوان يك حجت در اختيار انسان قرار داده است تا به اين علوم دست پيدا كند .انساني كه به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشد ، در هر علمي كه مشغول به فعاليت شود و بداند كه اين جهان خالقي دارد، علمش ديني به حساب مي آيد. دانشجو بايد بداند كه همه چيز در يد مديريت پروردگار است و ميان باران و نماز باران ، بلاياي طبيعي، معصيت و جهل انسانها و... رابطه وجود دارد. علومي كه معروف به علوم سكولار شدند به اين علت است كه خالق بودن خدا و مبدأ و معاد را از آن ها زده اند و به جاي علم خلقت، نام علم طبيعت بر آن گذاشته اند. اين مطالب ذكر شد تا بگوييم شما در هر رشته تحصيلي (برق الکترونیک و ...) مشغول باشيد و بدانيد سربند همه امور به دست خداست و اين جهان مبدا و معادي دارد و حساب و كتابي در پيش است، در مدار دين حركت كرده ايد و ارزشمند است. هر علمي كه انسان را به ياد خدا بيندازد مقدس است و علمي ديني به حساب مي آيد. (با توجه به تعريفي كه ارائه شد).
3. شما براي انتخاب مسير تحصيلي خود، بايد توجه اصلي خود را بر روي استعدادها، توانايي ها و علايقي كه منطبق با توانايي هايتان است، متمركز كنيد و دست به انتخاب بزنید، ما بدون داشتن اطلاعات لازم از شما و علایق و استعدادهایتان، نمی توانیم پیشنهادی به شما بدهیم، چون به هیچ وجه منطقی و عقلانی نیست؛ بالاخره شما در طول تحصیلات خود (ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و ... )، با علوم مختلفی آشنا شده اید (ریاضی، فیزیک، شیمی، تاریخ، جغرافیا، زیست، ادبیات و ...) و اگر کمی تفکر کنید، تا حدی متوجه خواهید شد که به چه رشته ای علاقه مندید؛ وقتی متوجه علاقه تان شدید، توانایی ها و استعدادهایتان را بررسی کنید و ببینید آیا منطبق با آن رشته است یا خیر. اگر متناسب نبود، عقل حکم می کند که به آن رشته ورود پیدا نکنید و رشته ای دیگر را انتخاب نمایید. این را هم بدانید که هر فردی در گذر زمان، تا حدی به استعدادهای خود واقف می شود. مثلاً وقتی فردی می بینید، مسائل ریاضی را به درستی متوجه نمی شود، معلوم است که استعداد ریاضی ندارد (حالا به هر دلیل، چون ممکن است آموزش های غلط باعث این بی علاقگی و از بین رفتن استعداد باشد). پس شما هم به خود و دیدگاه هایتان اطمینان داشته باشید و با تصورات مشوش و منفی، خود را در انتخاب رشته مستأصل نبینید و شکاکانه با این موضوع برخورد نکنید.
4. این نکته شایسته ذکر است که افراد فراواني هستند كه تنها به فكر بازار كار بوده اند و پس از انتخاب رشته، متوجه شده اند كه يا علاقه اي به آن رشته ندارند و يا توانايي هاي لازم براي تحصيل در آن رشته اي كه به نظر خودشان بازار كار خوبي داشته در وجودشان نبوده و آن ها را نيز نتوانسته اند در خود ايجاد كنند. خيلي اوقات اين دانشجويان از تحصيل انصراف مي دهند، يا به خاطر نمرات كم اخراج مي شوند. اگر هم فارغ التحصيل شوند، فارغ التحصيلي بي علاقه يا كم دانش هستند و اين بي علاقگي و كم دانشي، بازار كار مناسبي در آينده براي آن ها ايجاد نمي كند؛ اما اگر كسي به رشته اي علاقه مند باشد و توانايي هاي لازم را براي تحصيل در آن رشته داشته باشد و تلاش هايش هم هماهنگ با علايق و توانايي هايش باشد، فارغ التحصيلي متخصص خواهد شد و تا بالاترين مدارج تحصيلي هم پيش خواهد رفت؛ بازار كار براي فرد متخصص در هر رشته اي فراهم خواهد شد.
5. درست است كه علاقه به يك رشته از عوامل موفقيت تحصيلي است، اما نكته اي كه در دل اين علاقه مستتر است، و برخي افراد، به آن توجهي نمي كنند، توانايي ها و استعدادهاي فرد است كه بايد منطبق با علاقه اش باشد. اگر اين توانايي ها در فرد نباشد، يا با تلاش هايش نتواند آن ها را در خود ايجاد كند، اين علاقه ثمري نخواهد داشت و فرد را با شكست مواجه خواهد كرد. مثلاً افراد فراواني هستند كه علاقه به خلباني دارند ولي توانايي هاي لازم را ندارند و با تلاش خود هم نمي توانند آن ها را ايجاد كنند؛ اين افراد اگر به رشته خلباني ورود پيدا كنند، نبايد انتظار موفقيت از خود داشته باشند. خيلي اوقات هم برخي رشته ها و مشاغل در ظاهر (شهرت، درآمد زياد و ...)، جاذبه هاي زيادي دارند و افراد بدون توجه به استعدادهايشان تصور مي كنند به آن رشته ها علاقه دارند و در آن موفق مي شوند، ولي پس از ورود به آن و اشراف كامل پيدا كردن به آن رشته ها، مي فهمند كه اين علاقه، واقعي نبوده است و شكست مي خورند. اين را فراموش نكنيد كه براي موفقيت در هر رشته اي بايد مثلث «علاقه و انگيزه» ، «استعداد و توانايي» و «تلاش و پشتكار» را تشكيل دهيد تا موفق شويد، هر كدام از اين ها نباشد، احتمال موفقيت هم نيست. علاقه بدون توانايي و استعداد، كاري را پيش نمي برد؛ توانايي كاري را داشتن و بي علاقه بودن به آن هم همينطور؛ اگر هم علاقه و هم استعداد و توانايي باشد ولي سستي و تنبلي جايگزين تلاش و پشتكار شود هم نتيجه اي جز شكست در بر نخواهد داشت.
6. اين نكته را هميشه در نظر بگيريد كه جامعه انساني هر لحظه در حال تحول است و نمي توان به طور قطعي گفت در ساليان آتي كدام رشته آينده شغلي و بازار كار بهتري دارد؛ ممكن است در حال حاضر رشته هايي خاص، بازار كار مناسبي داشته باشند ولي در چند سال بعد به هر دليلي (برنامه ريزي هاي نامناسب، اشباع شدن نيروي انساني مورد نياز در آن رشته و ...) اينگونه نباشد. البته اين را فراموش نكنيد كه نيافتن شغل، هميشه مخصوص افرادي است كه در رشته تحصيلي شان متخصص واقعي نيستند و تنها مدركي گرفته اند، وگرنه فردي كه در رشته تحصيلي خود متبحر باشد، جذب كار خواهد شد و يا خود، كارآفريني مي كند.
7. پرسشگر محترم، برخي افراد، علايق شان بر اساس صحبت هاي اين و آن و موقعيت شغلي و بازار كار و مسائلی از این قبیل تغيير مي كند. اگر شما از اينگونه افراد هستيد، بايد بدانيد هر كسي در هر رشته اي داراي تخصص شود و مهارت هاي كافي را داشته باشد و خداوند را در همه حال ناظر بر اعمال خویش بداند، اولاً تحصیل علم او عبادت محسوب می شود و ثانیاً از نظر كاري نیز به مشكل بر خورد نمي كند (البته براي يافتن شغل نبايد عجله داشت). شما اگر كارشناسي متخصص و متبحر در رشته تحصیلی خود شوید، فرصت هاي شغلي برايتان فراهم خواهد بود و به بهترین وجه می توانید به جامعه اسلامی ایران خدمت کنید.
8. اگر شما به رشته ای که در حال تحصیل در آن هستید (برق گرایش الکترونیک) علاقه مندید و توانایی های لازم را نیز برای تحصیل در این رشته دارید، منطقي تر اين است كه همین رشته را ادامه دهید؛ گفتنی است به عنوان يك قاعده كلي و نه هميشگي، معمولاً افراد در رشته اي كه در دوره كارشناسي فارغ التحصيل شده اند در مقطع ارشد موفق ترند، چون چهار سال در دوره كارشناسي با آن درگير بوده اند و به آن اشراف كامل دارند؛ در ضمن قبولي در آن نيز بسيار آسان تر است، چون با منابع آن آشنا هستند و آن ها را در دوره كارشناسي مطالعه كرده اند. البته افراد زيادي هستند كه با وجود اينكه رشته كارشناسي آنان غير مرتبط بوده، در كنكور ارشد رشته اي ديگر پذيرفته شده اند و در مدت تحصيل در مقطع ارشد از بهترين دانشجويان نيز بوده اند. اگر هم به این نتیجه رسیدید که تغییر رشته دهید، رشته ای را انتخاب کنید که هم به آن علاقه داشته باشید و هم استعداد و توانایی ادامه تحصیل در آن رشته را دارا باشید.
*** نکات مهم و پایانی :
1. بی علاقگی به رشته تحصیلی سه دلیل عمده دارد :
- برخي اوقات بي علاقگي به يك رشته تحصيلي ناشي از نبود توانايي هاي لازم در فرد است. وقتي توانايي هاي لازم در فرد نباشد، فرد به تكلف و سختي مي افتد و با شكست هايي كه لاجرم با آن مواجه مي شود، زمينه هاي بي علاقگي در او فراهم يا تشديد مي گردد. اگر بي علاقگي به رشته ناشي از نبود توانايي هاي لازم و كافي در فرد باشد، بايد سعي كند اين توانايي ها را در صورت امكان، با تلاش بيشتر ايجاد كند، تا هنگام تحصيل به سختي و مشقت نيفتد.
- برخي اوقات فرد توانايي هاي لازم را براي ادامه تحصيل در رشته اي خاص دارد ولي انگیزه لازم برای تحصیل در آن رشته را ندارد. در اين صورت بهتر است با اساتيد و كارشناسان رشته خود مشورت كند، شايد آنها اطلاعاتي را در مورد محاسن اين رشته ارائه كنند كه موجب شكل گيري علاقه و ايجاد انگيزه شود و از حالت بي علاقگي و بي انگيزگي نجات پيدا كند.
- برخي اوقات، هم توانايي هاي لازم در فرد وجود دارد و هم انگیزه و علاقه، ولي همت و پشتكار لازم وجود ندارد. وقتي اين عامل مهم نباشد، به تدريج زمينه هاي علاقه نيز از بين مي رود و پر واضح است كه توانايي هاي فرد هم بدون تلاش به جايي نمي رسد. اگر اين مورد در فرد صدق كند، بايد آن را رفع نمايد.
اگر علاقه تان نسبت به رشته خودتان کاسته شده، بهترین کار این است که سعی در رفع آن نمایید و همین رشته را در مقاطع بالاتر ادامه دهید؛ چون که اشراف بیشتری بر مباحث آن دارید و همین اشراف، مسیر موفقیت شما را کوتاه تر و آسان تر می کند.
2. رشته اي كه شما در آن تحصيل مي كنيد (برق الکترونیک)، از رشته هاي خوب و مورد نياز جامعه است. از آنجايي كه شما با اختيار خود اين رشته را انتخاب كرده ايد و خودتان هم می گویید به این رشته بی علاقه نیستم، به نظر می رسد كه به این رشته علاقه دارید و مشخص است كه توانايي ها و پشتكار لازم را نيز براي موفقيت و فارغ التحصيل شدن در اين رشته را داريد (چرا که دانشجوی سال آخر هستید)؛ شاید اين تشتت فکری و تنوع طلبی، به خاطر اين باشد كه ذهن خود را معطوف به رشته هاي ديگر كرده ايد؛ وقتي كه در ذهن خود، رشته اي را بهتر از رشته تحصيلي خود بدانيم، طبيعي است كه از علاقه و انگيزه مان نسبت به رشته تحصيلي خود كاسته شود. شما براي اينكه انگيزه سابق را پيدا كنيد، بهتر است به رشته هاي ديگر فكر نكنيد و تمام هم و غم خود را براي موفقيت در رشته برق الکترونیک بگذاريد.
3. گفتید «من عاشق تحقيق و پژوهشم. دوست دارم كار مهمي انجام بدم. توي رشته خودم دوست دارم چيزي بسازم يا اختراعي انجام بدم اما شرايطش رو تو دانشگاه نمي بينم» :
- این تفکرات شما بسیار خوب است، به شرط اینکه تلاش های لازم رابه خرج دهید و تواناییهای لازم را برای تحقق خواسته هایتان نیز داشته باشید، در غیر اینصورت خیالی بیش نخواهد بود و کاری را پیش نخواهد برد.
- نکته بعد اینکه، تحقیق و پژوهش در تمام رشته های دانشگاهی ممکن است، از جمله رشته شما؛ پس می توانید تحقیقات خود را معطوف به رشته تان کنید. این همه اختراعات و نوآوری ها در زمینه های الکترونیکی و الکتریکی که همچنان نیز ادامه دارد، مربوط به تحقیقاتی است که در رشته شما (برق) صورت گرفته است.
- این جمله هم که شرایط اختراع و انجام کاری نو را در دانشگاه نمی بینید، کمی عجیب است چرا که دانشگاه بهترین فرصت را برای کارهای علمی و تحقیقاتی فراهم می کند. به هر حال محققی که به کارش ایمان داشته باشد، اگر هم در دانشگاه شرایط برایش فراهم نشود، راه های مختلف را برای رسیدن به خواسته اش پیدا می کند و آن راه ها را می رود.
4. به هر تقدیر، اگر پس از مطالعه این مطالب، باز به این نتیجه رسیدید که تغییر رشته دهید، باید با توجه به علایق و استعدادها و توانایی هایتان اقدام به این کار بکنید. با توجه به وضعیت شما، پیشنهاد می کنیم تغییر رشته تان را هم به بعد از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی برق موکول کنید و در مقطع ارشد، رشته ای دیگر را انتخاب نمایید.
موفق باشید؛ باز هم با ما مکاتبه کنید.