من در انتخاب رشته تحصيليم در دانشگاه بسيار ترديد دارم در حال حاضر ترم سه رشته مهندسي صنايع دانشگاه پيام نور ولي به دليل تجميع بودن رشته صنايع و مهندسي مديريت پروژه تا ترم چهار با دانشجو هاي پروژه همكلاسيم حتي در ترم چهار مي تونيم با دادن يك نامه گرايش خود را عوض كنيم اكثرأ ميگن ما تحقيق كرديم رشته پروژه بهتر از صنايع است و چون رشته جديديست و فعلأ فقط پيام نور ارائه كرده بازار كار بهتري دارد لطفأ من رو راهنمايي كنيد كدام رشته بازار كار بهتري براي خانم ها دارد و مناسبتر است؟ فقط مشاورا ميگن كه پروژه به عمران نزديكه و صنايع به مديريت.
خوشحاليم شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم.همانطور كه شما نيز آگاه هستيد انتخاب رشته مساله اي حساس و دقيق مي باشد كه بايد با چشماني باز و اطلاعاتي گسترده اقدام به آن نماييد. براي يك انتخاب خوب و مفيد كه بتواند نظر انسان را به خوبي تامين نمايد دو اصل كلي وجود دارد. اول آنكه بايد تا آنجا كه مي توانيد درباره رشته هايي كه مي تواند در انتخاب شما قرار گيرند به اندازه كافي اطلاعات بدست آوريد و دوم مشورت كردن و ارزيابي هر يك از اين رشته ها.در ادامه به معرفي مختصري از هر رشته مي پردازيم و شما بايد با شرايطي كه داريد به انتخاب آنها بپردازيد و در انتها به برخي نكات مهم در انتخاب رشته مي پردازيم.
مديريت پروژه
همانطور كه مي دانيد كشور ايران بعنوان يك كشور در حال توسعه بخش عمده اي از درآمد سالانه خود را در بخش اجرا و توسعه پروژه هاي عمراني و زير بنائي سرمايه گذاري مي كند. در اين ارتباط سالانه تعداد انبوهي پروژه در بخش هاي مختلف زير بنائي، عمراني، صنعتي و خدماتي تعريف و اجرا مي شوند. اجراي موفق چنين حجمي از پروژه ها، نيازمند آگاهي بخش هاي مختلف سرمايه گذاري، كارفرمائي، مهندسي و همچنين سازندگان و پيمانكاران از دانش مديريت پروژه مي باشد.
دوره كارشناسي ارشد مديريت پروژه و ساخت مجموعه اي آموزشي مركب از دروس نظري و كاربردي در زمينه مديريت پروژهها بصورت عام و پروژه هاي ساختماني و عمراني بصورت خاص مي باشد. فارغ التحصيلان اين دوره ضمن آشنايي با اصول، مباني و استاندارد هاي برنامه ريزي، سازماندهي ، هدايت و كنترل پروژه و ساير مباحث نوين در زمينه مديريت پروژه با كاربرد آنان در مراحل مختلف يك پروژه آشنا مي شوند. بازار وسيع نيازهاي صنعت ساخت كشور در زمينه مديريت پروژه زمينه جذب فارغ التحصيلان اين رشته در بازار كار خواهد بود.
با توجه به تقاضاي بالاي بازار صنعت ساخت و ساز به تخصص مديريت پروژه و اينكه جمع كثيري از فارغ التحصيلان رشته هاي مرتبط با صنعت ساخت كشور از قبيل مهندسي معماري- عمران- تاسيسات، طراحي شهري و... در طول زندگي حرفه اي خود مواجه با كنترل ، اجرا و مديريت پروژه هاي عمراني مي باشند. آگاهي و اطلاع از روشهاي برنامه ريزي، كنترل و اجراي پروژه ها ضروري بوده و در كارائي آنها تاثير قابل توجهي خواهد داشت.در اين ارتباط، علاوه بر كارشناسان و مديران فعال در بخش هاي مشاوره و پيمانكاري ، شاغلين و تصميم گيرندگان بخش هاي اجرايي و برنامه ريزي كشور نيز نيازمند آشنايي با روشهاي اداره پروژه هاي عمراني در سطوح مختلف مي باشند.
اين رشته هدف خود را بر رفع احتياجات صنعت ساخت كشور بطور كلي در زمينه هاي مديريت پروژه، برنامه ريزي ساخت – امور اجرايي و اقتصادي استوار نموده است. مواردي از قبيل انتخاب سيستم هاي صحيح اجراي پروژه، امور اجرائي پروژه ها ، برنامه ريزي و اجراي طرحهاي بزرگ مسكوني، عمران شهري و منطقه اي، نظارت كارگاهي و امور مربوط به مقررات و قوانين مديريت پيمان از اينگونه اند. فارغ التحصيلان اين رشته مي توانند در يكي از مشاغل اجرايي، پژوهشي و آموزشي، در سازمان ها و نهادهاي دولتي ،ارگانهاي برنامه ريزي ، بنگاه هاي سرمايه گذاري، مهندسين مشاور، شركت هاي پيمانكاري و غيره، تصدي مسئوليتهايي از قبيل كارشناس، سرپرست و مدير واحدهاي اجرايي چه در مرحله ساخت و چه در مرحله برنامه ريزي را عهده دار گردند.
مهندسي صنايع
امروزه حيات اقتصادي سازمانها و موسسات توليدي و خدمات در بازار رقابتي شديد جهاني به استفاده بهينه از منابع در دسترس وابسته است. عموماً منابع در دسترس شامل مواد، منابع انساني، ماشين آلات (شامل تجهيزات، لوازم جانبي، امكانات مورد نياز شامل فضا و انرژي و ...)، منابع اطلاعاتي و منابع مالي طبقه بندي ميشوند. ايجاد و نگهداري منابع ياد شده هزينه هايي را براي سازمان به دنبال دارد. هزينه تمام شده واحد محصول هر موسسه متأثر از نحوه به كارگيري اين منابع است. هر شركت توليدي يا خدماتي كه بتواند هزينه هاي خود را به حداقل ممكن برساند و به بياني ديگر توانايي استفاده بهينه از منابع را در تمام اركان سازماني خود ايجاد نمايد يا حاشيه سود بيشتري به دست خواهد آورد و يا قادر خواهد بود كه قيمتهاي فروش خود را با حفظ حاشيه سود قبلي، كاهش دهد. اين بدان معني است كه قدرت رقابتي موسسه مذكور در بازار افزايش مييابد. با توجه به تحولات اقتصاد جهاني قدرت رقابتي شرط اساسي موفقيت در كسب و كار نوين محسوب ميشود. در كنار اين مسائل، توجه به نوآوريها و ارتقا كيفي محصولات و خدمات كه از طريق تلاش براي يافتن طرحهاي بهبود يافته و همچنين تحول در فرآيند كسب و كار نيز بقا و رشد موسسات را در پي خواهد داشت. با توجه به مراتب فوق اگر ضرورتها و نيازمنديهاي رسيدن به امور مذكور را با تكنيكهاي مهندسي صنايع تطبيق دهيم مشاهده ميشود كه مهندسي صنايع ابزار لازم براي حصول اهداف سازماني را بطور فراگير و سيستماتيك فراهم ميآورد و اين نشانگر نقش و اهميت بالاي مهندسي صنايع بعنوان موتور محرك حركت سازمانهاي امروزي است.
زمينه هاي فعاليت مهندسي صنايع
با پيشرفت و تحول سريع علوم و فنون و پيچيدگيهاي روز افزودن آن، بالطبع نظامهاي توليدي و خدماتي نيز گسترش يافته اند كه در اين ميان اداره صحيح و مناسب اين گونه واحدها مستلزم بكارگيري تكنيكهاي علمي و پيشرفته جهت پيشبيني مدلسازي، برنامه ريزي، تأمين و تدارك، اجرا و نظارت و ارزيابي نتايج حاصله در راستاي وظايف مديريتي است. همانطوري كه ميدانيم فعاليت هر نظام اعم از توليدي يا خدماتي با اتكا بر فناوري خاص آن امكان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهيت فني و صنعتي امر، فناوري داراي چهار جز اصلي يعني شامل 1- تجهيزات، امكانات توليدي و خدماتي 2- مديريت و سازمان 3- نيروي انساني 4- دانش فني است. از آنجا كه رشتههاي مهندسي مرسوم نظير مهندسي مكانيك، برق، ساختمان و ... بيشتر به ابعاد فني صنعت (مورد 1 و 4) توجه دارند. در فرايند كسب و كار رقابتي به تنهايي پاسخگوي مسائل پيچيده خدمات مهندسي و مديريتي مدرن امروزي كه بصورت سيستماتيك تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و باورهاي انساني را در چرخه حيات سيستمهاي مورد توجه خود لحاظ نمي نمايند نيستند. لذا براي رفع چنين كمبودهايي در قرن حاضر بويژه طي چند دهه اخير، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع با بهرهگيري از علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي، اقتصادي و تكنيكها و فنون مهندسي بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شايد مناسب بود اين رشته با عنوان مهندسي مديريت معرفي ميشد، چرا كه كاربردهاي آن محدود به صنعت نيست و هر موسسه انتفاعي و غير انتفاعي با جنبه صنعتي يا خدماتي ميتواند از فنون و تكنيكهاي مهندسي صنايع بهرهگيرد. مبحث صرف منابع و حصول حد اكثر نتيجه از منابع مصروفي چيزي نيست كه منحصر به صنعت يا بنگاه خاصي باشد و امروزه با توجه به كمبود ارتقاع سطح بهرهوري امري ضروري و حياتي محسوب ميشود كه نشانگر بستر گسترده براي فعاليتهاي مهندسي صنايع نفتي ميشود . مهندسي صنايع در حرفه ها و مشاغلي همچون، بانكداري، خدمات مشاورهاي، صنعت بيمه، شركتهاي هواپيمايي، كشتيراني، بيمارستانها، كارخانجات، كشت و صنعت، خدمات شهري، استاديومهاي ورزشي و يا هر مكان ديگري كه نياز به برنامه ريزي، هدايت و مديريت و ارتقا بهره وري ميباشد كاربرد دارد.
آنچه كه درادامه خواهد آمد عوامل موثر در يك انتخاب رشته مي باشد.مطمئنا تمام انسانها اغلب با شروع رشد و بالندگي ، دو نوع هدف را دنبال ميكنند .
1- هدف فردي :كه شامل اميال و آرزوهاي فرد مي باشد
2- هدف اجتماعي و آرمانگرايانه : كه در برگيرنده رشد و شكوفايي جامعه و خدمت به مردم است.
فرد موفق كسي است كه بتواندطوري اين دو هدف (فردي ـ اجتماعي) را ادغام كند كه در نهايت نتيجهاي رضايتبخش به دست آيد.اين جاست كه اهميّت بحث مشاوره تحصيلي ـ شغلي با توجه به اينكه تحصيلات، اساس و پايه اشتغال هر فرد در آينده اوست، خود را نشان مي دهد.
در واقع عقيده ما بر اين است كه اگر فرد امكان اين را نداشته باشد كه با اطلاعات صحيح و دقيق، دست به انتخاب رشته بزند، بدين معناست كه نمي تواند در آينده، شغل مناسبي داشته باشد .زيرا چنين فردي كه نتوانسته شغل مناسبي براي خود انتخاب كنددر هدف اوّل (فردي) ضربه ديده و در ادامه، هدف دوم او (اجتماعي و آرماني) نيز به مخاطره ميافتد. لذا هرفردي بايد براي اجتناب از آسيبهاي رواني و مادّي انتخاب نادرست رشته تحصيلي وبدنبال آن آينده شغلي خود ، با رعايت يكسري موازين و اطلاعات دست به انتخاب رشته بزند؛زيرا در مراكز مشاوره به صورت تجربي ديده شده كه افراد متعددي با شكايت از افسردگي مراجعه كرده اند ولي پس از بررسي ريشهها و علل افسردگي ايشان پي برده شده كه اين شخص با داشتن تحصيلات عالي و شغل به ظاهر مناسب، دچار نوعي ركود ، سردرگمي شده و همين امر در دراز مدت باعث افسردگي وي شده فقط به اين دليل كه به آن رشته و به آن شغل، علاقه نداشته است.
در انتخاب يك رشته تحصيلي عوامل متعددي مي تواند دخيل باشد كه برخي از آنها شخصي تر مي باشند و ما سعي مي كنيم كه به برخي از عوامل عام بپردازيم:
1- ميزان اهميت يك رشته: برخي از رشته ها به دلايل استراتژيك، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... از اهميت بيشتري برخوردارند.
2- نياز جامعه به يك رشته خاص: درحال حاضر علوم انساني در ايران چندان مورد توجه نبوده و اكثرا جواناني كه نميتوانستهاند در علوم فني و پزشكي تحصيل كنند وارد اين رشته ها شدهاند. علاوه براين، اين علوم بايد بومي شوند و بومي شدن در اين رشته ها مهمتر و ضروري تر از علوم فني و پزشكي است. اين مسئله مورد تأكيد مقام معظم رهبري و ساير افراد و مسوولين دلسوز كشور نيز است و نياز زيادي نيز در جامعه به انها احساس ميشود.
3- ميزان استعداد: در شرايط فعلي با توجه به كثرت حضور جواناني مانند شما در رشتههاي مختلف، به فاكتور استعداد بيشتر بايد توجه داشت. اگر در زمينه اي استعداد كسب تحصيل نداريم، هر چند آن رشته با اهميت باشد و جامعه به آن رشته تحصيلي نياز داشته باشد، وجود ما در ان رشته اگر زيانبار نباشد سودي نخواهد رساند.
4- ميزان علاقه: از ميان عوامل مطرح، اساسىترين عامل، انگيزه شخصى و رغبت است. لذا بر پايه رغبت و علاقه رشته تحصيلى خود را انتخاب كنيد و بدانيد كه اگر علاقه شما بر اساس شناخت باشد تمام ناملايمات در برابر شما هموار خواهد شد. بسيارند افرادي كه در رشتهاي چندين سال درس خوانده و حتي تا مقطع دكترا نيز پيش رفتهاند، اما چون آن رشته، مورد علاقه آنها نبوده است، فقط براي مدرك يا رفع امور مادي به آن نگاه كردهاند و در نتيجه هيچ گونه نوآوري در آن زمينه نداشتهاند.
5- جنسيت فرد: برخي از رشته ها تناسب عرفي يا شرعي يا فرهنگي و يا جسمي با آقايان يا خانم ها دارد كه دراين صورت وارد نشدن به رشته تحصيلي مناسب جنس مخالف كار بهتري مي باشد.
6- حساسيت خانواده: گاهي اوقات در برخي از خانواده ها عرف خاصي حاكم مي باشد كه افراد خانواده( خصوصا پدر يا مادر) ملزم به رعايت آن مي باشند. در اين صورت بهتر است كه نظر آنها نيز تامين شود.
با توجه به مطالب بالا به چند نكته اشاره مي نماييم.
نكته1- در انتخاب رشته حتما به علاقه و توانمندي خود توجه نماييد. سعي كنيد اطلاعات خود را درباره رشتهها افزايش دهيد، رغبت و علاقه خود را به رشتهها مشخص كنيد، توان خود را ارزيابي كنيد، و آنگاه در اين باره اقدام نماييد.
نكته2- اگر توانسته ايد از بين رشته هاي موجود يكي را انتخاب نماييد در حقيقت توانسته ايد خودتان را ارزيابي كنيد و مي توانيد زمينه ها و توانمنديهاي خود را بدانيد و شناسايي كنيد بنابراين استعداد خود را شناخته ايد .
نكته 3- بعد از انتخاب يك رشته لازم است دوباره علاقه خود را مورد ارزيابي قرار دهيد يعني علل انتخاب اين رشته را براي خود فهرست نماييد و ببينيد آيا تنها راه رسيدن به هدف شما همين رشته است و يا اينكه از طريق رشته هاي ديگر هم قابل دسترسي مي باشد.توجه نماييد در انتخاب اين رشته نبايد دغدغه خاطري باشد و با اطمينان انتخاب نماييد.
نكته 4- گاهي افراد ادامه تحصيل را به عنوان يك زمينه كاري و شغلي مي دانند كه در اين صورت بايد ملاحظه كنيد چه رشته و زمينه اي در محل سكونتان زمينه شغلي بيشتري دارد. لذا بايد در انتخاب رشته به احتمال جذب در يك محيط كاري واشتغال در جايي مناسب متناسب با وضعيت شما و ملاك هايي كه برايتان مهم توجه نماييد.
نكته 5- رضايت خانواده را در نظر بگيريد.شما كه سعي مي كنيد به ديگران اهميت بدهيد نبايد بدون رضايت والدين و خانواده اقدام به انتخاب رشته كنيد، به نظر مي رسد در اولين گام و قبل از هر چيز ديگري به سراغ خانواده رفته تا بتوانيد از راهنمايي آنها هم استفاده نماييد.
نكته6- براي از بين بردن احساس شك و ترديد لازم است با ديگران در مورد انتخاب رشته مشورت بيشتري انجام دهيد.هر چقدر مشورت شما با آنها بيشتر باشد دو دلي و ترديد در آينده هم بيشتر برطرف مي شود.باز شدن زواياي مبهم يك رشته در تصميم گيري درست به شما كمك زيادي مي نمايد.
نكته7- در نهايت اگر به يك رشته مشخصي رسيديد براي كسب اطلاعات بيشتر به كسانيكه در اين رشته تحصيل نموده اند و مدارك بالايي را كسب نموده اند ارتباط برقرار نماييد و اطلاعات بيشتري را كسب نماييد و با آگاهي تمام به انتخاب اين رشته اقدام نماييد.