من دانشجو هستم اما به رشته خودم علاقه اي ندارم حالا شما بگين چيكار كنم؟
خوشحاليم شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم. در مورد سوال بايد خدمت شما عرض نماييم در عين ساده بودن اما جوانب مهمي را در بر دارد و بعلت عدم توضيح بيشتر دچار ابهام است. 1- رشته تحصيلي شما چيست؟2- مقطع تحصيلي شما؟3- چه مدتي است كه اين فكر را نسبت به رشته خود داريد؟4- چه عواملي باث ايجاد اين عدم علاقه شده است؟5- آيا انتخاب اين رشته توسط خودتان صورت گرفته است؟ بطور كلي مي توان گفت كه علاقه يكي از مهمترين عوامل انتخاب و ادامه يك رشته تحصيلي مي باشد و نبود اين علاقه باعث مي شود كه مسأله تغيير رشته تحصيلي براي خيلي از دانشجويان اتفاق مي افتد.لذا ادامه بحث را در دو محور خدمتتان بيان مي داريم1- ايجاد علاقه به رشته خود.2- تغيير رشته
محور1- با توجه به تجربه ديگر دانشجويان اين مطالب به نظر مي رسد نوع نگاه شما بايد به اين رشته تحصيلي بايد تغيير نمايد و با شرايطي كه شما داريد و با توجه به اين كه در اين رشته در حال ادامه تحصيل هستيد،كار را ناتمام رها نكنيد بلكه با جديت فراوان و به هر شكلي كه شده همه انرژي خود را بر همين رشته اي كه مشغول هستيد متمركز كنيد و از پراكنده كاري و از اين شاخه به شاخه ديگر پريدن پرهيز كنيد؛ زيرا جز هدر رفتن انرژي ها و از دست دادن فرصت ها چيز ديگري عايد شما نخواهد شد.براي ايجاد علاقه به رشته خود اين راهكارها را عملي سازيد.
1- با متخصصين رشته خود مخصوصاً كسانيكه درجاتى عالى را كسب كردهاند و اين مراحل و مشكلات را پشت سر گذاشتهاند، ارتباط داشته باشيد و وضع آنها و موفقيت آنها را مشاهده كنيد . از آنان دربارهى فوايد اين رشته، آيندهى آن و ... توضيح بخواهيد و ببينيد كه با متخصص شدن در اين رشته، چه خدماتى را مىتوانيد به جامعه ارائه بدهيد.
2- ليستى از ثمرات و فوائد رشته تحصيلى خود تهيه كرده و روزى سه الى چهار مرتبه با صداى بلند از روى آن بخوانيد . هميشه به پيامدهاى مثبت تحصيل در اين رشته و فارغالتحصيل شدن در اين رشته و اثرات مثبت اجتماعى و فرهنگى آن فكر كنيد.
3- - از شنيدن سخن هر شخصى كه شما را از ادامه تحصيل در اين رشته باز مىدارد و يا مأيوس مىسازد جداً اجتناب كنيد و در جمع دوستانى كه به ترديد شما مىافزايند شركت نكنيد.
4- مسلماً هر رشته اي مشكلات خاص خود را دارد، ليكن بايد با همه اينها برخورد منطقى داشت؛ يعنى، اولاً بايد تحت تأثير نكات منفى محيط قرار نگرفت. ثانياً در حد منطقى جهت بهبود آن تلاش كرد. ثالثاً مواظب بود كه آن امور انسان را از هدف و پيشرفت باز ندارد.
5- به قضاياى علمى رشته خود با ديد كاربردى نگاه كنيد و بلا فاصله در صدد عمل و اجراى آنها باشيد، مطمئن باشيد به زودى شيرينى تحصيل در رشتهى خود را خواهيد چشيد و علاقهتان به آن بيشتر خواهد شد.
محور2- دانشجوي گرامي آنچه در تغيير رشته مهم است؛ اينست كه بايد چنين مسأله اي از پشتوانه عقلي، عملي و منطقي كافي برخوردار باشد و دانشجوي مورد نظر نيز با جامع نگري و در نظر گرفتن جميع شرايطي كه در ادامه به برخي از آنها اشاره خواهد شد ،به چنين مسأله اي اقدام نمايد تا هم وجدان خودش از چنين كاري راضي باشد و هم در آينده با اين رشته جديد دچار مشكل نشود. تصميم صحيح در چنين مواقعي مبتني بر چند امر است كه اگر اين امور با هم جمع شود انتخاب يك رشته مفيد است والّا ممكن است مجدداً پشيمان شويد و دچار يك بحران روحي و سردرگمي و بالاخره شكست گرديد؛زيرا قاعده كلي اين است كه با تغيير رشته هيچ چيز عوض نمىشود و پس از چند صباحى با واقعيات ديگرى برخورد مىكنيد كه موجب مىشود تابلوى زيبايى كه از رشته جديد در ذهن خود ترسيم كردهايد بشكند و همين وضع موجود پديد آيد،درست مثل موقعى كه مىخواستيد رشته موجود را آغاز كنيد. اگر همه فاكتورهايي راكه در بالا بيان شد را عملي ساختيد اما هنوز تغييري در نوع نگاه شما ايجاد نشد در مقطع بعدي خود اقدام براي به تغيير رشته نماييد.