سخنرانی مکتوب کوتاه دکتر رفیعی -بهترین نوع محبت اهل بیت علیهم السلام
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
یه روایتی داریم در بحار الأنوار : ج ۶۸ ص ۲۷۵ ح ۳۱ از وجود مقدس امام صادق علیه السلام خیلی روایت زیباییست فرمود مردم در محبت ما سه دسته هستند سه رتبه دارن سه درجه دارن حالا این سه درجه رو من عرض می کنم ان شاءلله ما جزو درجه سه سوم باشیم
دسته یکم: طَبَقَةٌ أحَبّونا فِي العَلانِيَةِ ولَم يُحِبّونا فِي السِّرِّ ... فَأَلسِنَتُهُم مَعَنا وسُيوفُهُم عَلَينا
یه عده ای تو جمع ما رو دوست دارن به زبان ما رو دوست دارن اما به عمل در مخفی در خانه اونجایی که باید این محبت درونی باشه درونی نیست فقط محبت بیرونی است محبت شعاریست محبت شعوری نیست محبت احساسی است فقط ما رو به زبانشون دوست دارن فَأَلسِنَتُهُم مَعَنا
خب ما زیاد داشتیم از این جور افراد تو تاریخ که اظهار محبت به اهل بیت می کردن به زبانی اما یاری نمی کردند کمک نمی کردند قلبی نبود یکی از فرزندان امام صادق علیه السلام اسماعیل هست البته ایشون آدم خوبی بوده قبرشم تو قبرستان بقیع همین کسی که اسماعیلیه ایشون رو امام می دونن ایشون یه پسری داره به نام محمد بن اسماعیل این پسر نوه امام صادق می شه یعنی موسی بن جعفر علیه السلام پدر آقا علی بن موسی الرضا عموشه در واقع پسر عموی امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام این با طاغوت ها همکاری می کرد با دستگاه هارون الرشید یه وقتی داشت می رفت بغداد آمد خدمت عموش موسی بن جعفر خداحافظی کنه بعد به آقا عرض کرد آقا اگر سفارشی نکته ای اظهار محبت کرد آقا بهش فرمود حالا که داری میری بغداد در قتل ما شرکت نکن
ببینید در قتل ما شرکت نکن اگه در قتل ما شرکت کردی عاقبت خوبی نداره گفت نه عمو جان این حرفا چیه؟ من و قتل شما؟ منو عرض می کنم شرکت در خون شما؟ آقا دو سه مرتبه بهش تاکید کرد یه پولی هم بهش داد یه مبلغ خوبی هم بهش داد که مشکلات زندگیش حل بشه همین طور که می رفت آقا به اطرافیانش فرمود این داره می ره ولی در خون من شرکت می کنه
همین کارم کرد اومد پیش هار الرشید علیه موسی بن جعفر صحبت کرد هارون رو تحریک کرد و هارن الرشید دستور دستگیری موسی بن جعفر علیه السلام رو داد یه جایزه و پول خوبی هم به این محمد بن اسماعیل داد منتها نتونست استفاده کنه یه درهمش هم نتونست استفاده کنه خفه شد از دنیا رفت به درک واصل شد پولها رو هم نتونست چون خویش بود مچش رو زود گرفتن زود قبل از اینکه موسی بن جعفر به شهادت برسه این آدم این محمد بن اسماعیل به درک واصل شد
ببین زبانش با امام اظهار محبت می کنه امام کاظم عموشه اما در خفا کار دیگری انجام می ده علیه امام صحبت می کنه این محبت فایده نداره
دسته دوم: امام صادق فرمودند وطَبَقَةٌ يُحِبّونا فِي السِّرِّ یه گروهی هستند که این ها دلشون ما رو دوست دارن دلشون با ماست واقعا ما رو دوست دارن ولَم يُحِبّونا فِي العَلانِيَةِ ولی حاضر نیستن هزینه کنن حاضر نیستن این محبت رو اظهار کنند اون اولی ها محبت و اظهار می کردن تو دلشون دوست نداشتن این دومی ها محبت رو تو دلشون دارن اما همونی که فرزدق به امام حسین ع گفتند وقتی از کوفه می آمد با امام حسین ع ملاقات کرد آقا فرمود کوفه چه خبر؟ گفت آقا قلوبهم معک قلباشون با شماست شما رو دوست دارن اما سیوفهم علیک شمشیرشون علیه شماست ببینید قلوب و لذا طبری نقل کرده از روز عاشورا بعضی از این لشکریان عمر سعد از این شیوخ کوفه برای پیروزی امام حسین دعا می کردند یعنی خودش این جربزه رو نداره بیاد امام رو یاری کنه تو لشکر عمر سعده ولی دلش با امام حسین ع می گه بعضی از لشکریان دعا می کردند برا پیروزی ابی عبدالله خب اینم دو دسته این دسته محبتم فایده نداره
حبیب بن مظاهر می گه من روز عاشورا جلوی خیمه نشسته بودم عذر می خوام روز عاشورا قبل از عاشورا حالا تاسوعا بوده یا روز قبلش بوده ایام محرم یه وقت دیدم یه کسی داره می آد به طرف خیمه گاه امام حسین آقا ابی عبدالله ایستاده بود فرمود حبیب این آقا رو می شناسی اینکه داره از طرف لشکر عمر سعد میآد به طرف ما یه مقداری دقت کردم گفتم بله آقا میشناسمش اسمش کثیره کثیر با سه سه نقطه آدم خوبیه لا اعرفه الا بالخیر تا اونجایی که من می شناسمش تو کوفه آدم بدی نیست تعجب می کنم این تو لشکر عمر سعد چیکار می کنه آدم خوبیه اومد اومد تا رسید مقابل حبیب بن مظاهر آقا امام حسین رفت تو خیمه به حبیب عرض کرد من از طرف عمر سعد یه پیغامی برای امام حسین دارم اومدم با آقا صحبت حبیب گفت مانعی نداره شمشیرت رو بگذار برو با آقا صحبت کن شمشیرش رو گذاشت با ادب رفت داخل خیمه پیغام رو رسوند اومد بیرون وقتی آمد بیرون حبیب بن مظاهر می گوید که من بهش گفتم که حالا که تا اینجا آمدی دیگه برنگرد آیا امام حسین رو یاری کن من که تو رو می شناسم تو سابقه ات خوبه گفت حالا برم فکرام رو بکنم پیغام رو برسونم به عمر سعد رفت و دیگه نیامد ببینید محبت درونی هست اما محبت همکاری و بیرونی نیست بعضی ها زبانی دارن درونی ندارن بعضی ها درونی دارن عملی ندارن
اما دسته سوم: امام صادق فرمود وطَبَقَةٌ يُحِبّونا فِي السِّرِّ وَالعَلانِيَةِ هُمُ النَّمَطُ الأَعلى یه عده ای ما رو دوست دارن هم آشکار هم مخفی اینطور نیست که تو مخفی گناه بکنه تو جلو مردم احتیاط بکنه تو مخفی معصیت بکنه جلو مردم عرض می کنم که مراعات بکنه هم سر و هم علانیه هم آشکار فرمود این ها از ما هستن اینا با ما هستن محبت این گونه محبتی که بازدارنده است این درجات سه گانه محبت که من برای شما عرض کردم این سومی مهمه ارزش داره