سخنرانی مکتوب دکتر رفیعی -امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جلسه دوم
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
قال الله تبارک و تعالی: « مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنُ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً »( نحل، 97)
مقدمه
صبح جمعه متعلق به وجود حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است و هم چنین در ایام فاطمیه و ایام شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داریم. اول یک روایتی را در ارتباط با این که بدانید حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباطشان با مادرشان حضرت زهرا علیهاالسلام در چه میزانی است خدمت شما می خوانم، بعد أن شاء الله چند جمله ای راجع به وظایفی که در زمان غیبت داریم صحبت خواهم کرد.
ابو ایوب انصاری می گوید: فاطمه زهرا علیهاالسلام دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد، پیامبر بیمار بود بعد از این که نزد پدرش نشست، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دید حضرت زهرا علیهاالسلام ناراحت است، فرمود: فاطمه جان! ما امت چند تا افتخار داریم که همه این افتخارها به تو بر می گردد و تو محور آنها هستی: «نَبِيُّنَا خَيْرُ اَلْأَنْبِيَاءِ »؛ یکی از آن افتخارها آن است که بهترین پیغمبران مال این امت است که من رسول خدا باشم - به هر حال پیامبر الهی است و آن چه همه انبيا داشتند ایشان بالاتر از همه دارند - فاطمه جان! «وَ هُوَ أَبُوكِ»؛ او پدر تو است؛ پس بهترین نبی که رسول خداست پدر تو است، «وَ وَصِيُّنَا خَيْرُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ هُوَ بَعْلُكِ»؛ بهترین وصی از این امت است؛ یعنی علی بن ابی طالب و آن هم شوهر تو است. افتخار دیگر ما: «وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ دو تا سبط و دو سيد شباب اهل جنت؛ یعنی امام حسن و امام حسین علیهاالسلام مال این امت هستند و آنها هم فرزندان تو هستند؛ پس بین همه ء افتخارات یک جا به تو بر می گردد.
بهترین پیغمبران، پدر تو، بهترین وصی شوهر تو، بهترین فرزندان فرزندان تو است، فاطمه جان! «مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ» ( بحارالانوار، ج36، ص 369)؛ آن آقایی که در واقع آخرین سفير الهی است آن هم فرزند تو و از نسل تو است. یکی از ویژگی های حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که فرزند حضرت زهرا علیهاالسلام است.
امام عصر و وظایف ما
در روایتی هم که از خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به صورت توقيع نقل شده، آن حضرت می فرماید: « فِي ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللَّهِ علیه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ لی أُسْوَةُ حَسَنَةً »( بحارالانوار، ج 53، ص 178)؛ مادرم فاطمهء زهرا علیهاالسلام الگوی من است.
شما برادران و خواهران عزیز می دانید یکی از چیزهایی که ما در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وظیفه داریم شناخت خود وظیفه است. خیلی ها به دنبال علائم ظهورند؛ به دنبال این هستند که کدام نشانه ء ظهور تحقق پیدا کردها در روایات توصیه نشده شما دنبال این بعد بگردید.
اما از آن طرف سفارش شده شما ببینید در زمان غیبت، آن وظایفی که دارید چیست که آن را انجام دهید! حالا من اول یک آیه ای از قرآن می خوانم که در این آیه 5 تا خصوصیت و ویژگی برای افرادی که می خواهند از یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند، می خواهند مؤمن واقعی باشند آمده؛ البته ما آیه قرآن که دربارهء حضرت حجت بگوییم مستقیم نازل شده نداریم،چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تولدش بیش از 250 سال بعد از نزول قرآن، یعنی دو قرن و نیم بعد از نزول قرآن بوده است ولی آیات قرآن بطون مختلفی دارد و برداشت های مختلفی از آن می شود. شما ملاحظه بفرمایید الان تفسیرهایی که نوشته می شود با 100 سال پیش فرق می کند.
هیچ کس شاید تشخیص نمی داد 100 سال پیش یا 200 سال پیش یا 1400 سال پیش که مثلاً: « اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا»(رعد 2) که آسمان ها را خداوند بدون ستون نامرئی برافراشت؛ ستون دارد ولی نامرئی است؛ یعنی دیده نمی شود. کسی در گذشته ظاهرش را متوجه نمی شد اما امروز می گویند آقا این آیه یعنی نیروی جاذبه که این آسمان و کره ها را نگه داشته است.
آسمان مثل زمین یک حجم و یک جرم که نیست؛ پس کره ها را چی نگه داشته؟! قرآن می گوید: ستون مرئی ندارد؛ یعنی جاذبه نگهش داشته است. اگر جاذبه از بین برود، «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ»(تکویر 1)؛ شمس از هم می پاشد. این را امروز علم کشف کرده. امروز علم از « بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ»(معارج 40) کرویت زمین را بیرون آورد. امروز علم می آید و از آیات قرآن برداشت روان شناسی و علوم انسانی دارد. قرآن برای هر زمانی مطلبی جدید دارد.
یک آیه ممکن است در یک فضایی نازل شده باشد، مثلاً: فرض کنید قرآن کریم می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»؛ خداوند و فرشتگان بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درود می فرستند، بعد به مؤمن ها هم می گوید: شما هم درود بفرستید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»(احزاب 56) این آیه مبارکه که در قرآن کریم به عنوان یکی از موارد احترام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است،
الان که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بین ما به ظاهر نیست چطور بر او درود بفرستیم و چطور تسلیم او باشیم؟! برداشتی که از این آیه می شود به فرزندانش هم تعميم داده شود، شامل احترام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم می شود.
قرآن در هر زمانی جدید است با فرض این که یک ظاهری دارد و یک باطنی. بیش از صد تا آیه را درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گفتند. این ها را بعضی از بزرگان جمع کردند. کتابی در این زمینه آقای بحرانی دارد که ترجمه ء فارسی هم شده، ایشان 120 تا آیه را آنجا جمع آوری کرده.
آیاتی که عرض کردم عام است و معانی دیگر هم دارد ولی خوب مرتبط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم می باشد و در روایات از باب تاویل ائمه بر امام عصر علیه السلام تطبیق داده اند.
قرآن و ویژگیهای یاران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
جمله، این آیه ای که امروز می خوانم، می فرماید: 5 تا ویژگی اگر کسی داشته باشد مدافع دین است و می تواند از یاران حضرت حجت بي إن شاء الله باشد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ»(مائده 54) در آینده یک مردمی می آیند.(در بعضی از روایات این ها منطبق بر اصحاب حضرت حجت شده).
1-خدا دوستی
«يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»؛ خصوصیت اول آنها این است خدا دوستشان دارد و آنها هم خداوند را دوست دارند. آدم خدا را دوست داشته باشد، خدا دوستش دارد، خدا را یاری کند، خدا هم یاریش می کند: «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ»(محمد 7)؛ خدا نه به یاری من و شما نیاز دارد و نه به دوستی من و شما.
ما چطور می توانیم خدا را یاری کنیم؟! ما که هستیم خدا را یاری کنیم، در حالی که همه چیز در اختیارش است؛ مثلاً: وقتی که پدری حالا بلاتشبیه به بچه اش می گوید: باباجان با درس خواندنت مرا یاری و کمک کن! هر چی بخواهی بهت می دهم؛ به این معنی نیستکه من نیاز به این درس خواندن تو دارم. خود این پدر درس خوانده است. پزشک است با سواد است و مدرک دارد، وقتی می گوید: پسرم من را با درس خواندنت یاری کن یا وقتی یک آقایی به خانمش می گوید مرا با حجاب و عفتت یاری کن؛ این بار در واقع باری خود آن شخص است.
وقتی امام حسین علیه السلام روز عاشورا می فرماید: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی»؛ آیا کسی هست مرا یاری کند؟! بالاخره هر چه قدر یار می آمد کشته می شد. خود امام هم شهید شد؛ شهادتشان هم مسجل بود. کسی مثل حر می آید که خودش را رشد داده. خدا اگر می گوید: دوستم داشته باشید دوستتان دارم، یادم کنید یادتان می کنم، شکر کنید نعمت تان می دهم، من را بخوانید اجابت می کنم.
حدیث دارم: «سِتّةٌ مِنّی وَ سِتَّةٌ مِنکُم»؛
شش چیز از شما و شش چیز از من خدا:
قالَ اللّهُ تَعالى : يا عِبادى سِتَّةٌ مِنّى وَمنْكُمْ : الْمَغْفِرَةُ مِنّى وَالتَّوْبَةُ مِنْكُمْ وَالْجَنَّةُ مِنّى وَالطّاعَةُ مِنْكُمْ ، وَالرِّزْقُ مِنّى وَالشُّكْرُ مِنْكُمْ ، وَالْقَضاءُ مِنّى وَالرِّضا مِنْكُمْ ، وَالْبَلاءُ مِنّى وَالصَّبْر مِنْكُم ، وَالاِجابَةُ مِنّى وَالدُّعاءُ مِنْكُمْ» (المواعظ العددیه، ص429).
ای یک دله ء صد دله دل یکدله کن *** مهر دگران را زدل خود یله کن
یک صبح زاخلاص بیا بر در ما *** برناید اگر کام تو از ما لگه کن
در روایت داریم: بعضی ها وقتی نماز می خوانند زود بلند می شوند سراغ کارشان می روند، ملائکه می گویند: این احتیاجی به خدا نداشت، کاری نداشت که دعا نکرد؟! دعایی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام معنی داشتند، چرا این دعا نکرد؟! لذا فرمود: چند چیز را شما قول بدهید من هم در مقابل چند تا قول می دهم شما دعا کنید، من اجابت می کنم، شما اطاعت کنید من بهشت می دهم، شما توبه کنید، من مغفرت می دهم، شما راضی به قضا و قدر [سرنوشت] باشید، من صبر می دهم و شما شکر کنید، من هم روزی میدهم.
در این آیه خداوند می فرماید: «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»؛ خدا را دوست دارند. آقا می خواهی ببینی خدا را دوست داری یا نه؟! ببین چقدر نماز را دوست داری، ببین چقدر از معصیت بدت می آید، چقدر تقوا داری که از گناه پرهیز کنی! اگر یک کسی دید موسیقی برایش مهمتر از مثلاً: نماز است، مهمتر از عبادات است، مهمتر از گفت و گوی با خداست، دید به نامحرم راحت نگاه می کند، راحت دروغ می گوید و ... این محب خدا نمی شود.
حب خدا در صورتی است که آدم گناه نکند. یک آقایی دو سه روز قبل آمده بود می گفت آقا من بازاریم می گفت: حاج آقا اصلاً ما دروغ نگوییم کاسبی نمی چرخد! گفتم: آقا کاسبی که با دروغ بچرخد همان بهتر که نچرخد. متأسفانه بعضی از متدینین ما موسیقی برایشان عادی شده! عزیزان! موسیقی مبتذل حرام است.
بعضی ها در منزلش روضه هم می گیرند، در همان خانه موسیقی هم گوش می کنند، این کار درستی نیست. نمی شود که دین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و شرع را جابه جا کرد.
هدایت عبدالرحمن خیبری
من یک داستانی برایتان بگویم ببینید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباطش با افراد چطوری بوده است! یک آقایی به نام قاسم بن علاء اهل آذربایجان و نزدیکی های مراغه است؛ این داستان را مرحوم مجلسی، شیخ طوسی و دیگران هم آوردند.
این آدم بیش از 100 سال عمر کرده و در آغاز غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وکیل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده و از طرف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برایش نامه می آمد.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دو جور وکیل داشت: یک سری نواب خاص داشت که آنها چهار نفر بودند: 1- حسین بن روح، 2- عثمان بن سعيد، 3- محمد بن عثمان، 4- علی بن محمد و خود این ها وکیل زیاد داشتند.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وکلای عام متعددی داشتند که یکی هم قاسم بن علاء آذربایجانی است در شهران ران (میان مراغه و زنجان) وکیل امام بود. هشتاد سالش بود که نابینا شد؛ به خاطر همین کاتبی استخدام کرد که خیلی به او اعتماد داشت تا نامه هایی که از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برایش می آید را بخواند.
صد و هفده سال هم عمر کرده، آخرهای عمرش راوی می گوید: من پیشش بودم یک وقت دیدم خیلی ناراحت است گفتم: چرا ناراحتی؟! گفت: یکی دو ماهه از طرف آقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نامه برایم نیامده! همین طور که نشسته بودیم یک وقت یک اسب سوار آمد و گفت: قاسم بن علاء چه کسی است؟ گفتند: ایشان گفت: من پیک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستم، نامه برایت آورده ام.
نامه را گرفت و به آن كاتبش داد، گفت: بخوان او هم شروع به خواندن کرد همین طور که نامه را می خواند یک مرتبه سکوت کرد، قاسم بن علاء می گوید: گفتمش چرا سکوت کردی بخوان، نامه آقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟ گفت: یک چیزی توشه، می ترسم ناراحت بشوی! گفت: نه ناراحت نمی شوم هر چی آقا نوشتند بخوان! گفت: آقا نوشته چهل روز دیگر از دنیا می روی، یک پارچه ای هم برایت فرستاده برای کفن و نوشته آن آخرهایی که می خواهی از دنیا بروی چشمت هم بينا می شود.
بیش از 30 سال و خرده ای بود که کور بود؛ خیلی خوشحال شد گفت: خدا را شكرا گفت: من صد و خرده ای عمرم است چی از این بهتر که برایم کفن فرستاده. حالا دقت کنید من این داستان را برای این نکته اش گفتم: این قاسم بن علاء یک رفیقی به نام عبدالرحمن داشت که سنی بود آن هم از آن سنی های متعصب ناصبی که خیلی هم با اهل بیت علیهم السلام بد بود و اهل بیت را مسخره می کرد. نامه را به عبدالرحمن داد، گفت: بخوان! او نامه را خواند و یک لبخندی زد و مسخره کرد و گفت: این حرف ها چیه؟ می گویی کسی می تواند آینده نگری کند، مگر کسی می تواند از مرگ کسی خبر بدهد؟! خدا فقط غيب می داند.
قاسم بن علاء به او گفت: این که امتحانش ضرر نداره، فقط 40 روز صبر کن اگر دیدی این واقعاً تحقق پیدا کرد دست از این عقیده ات بردا، بیا به امام ما معقتد شو! گفت: باشد. گاهی اوقات تو زندگی آدم یک لطفی می شود، یک عنایتی می شود، مثلاً: آدم یک خواب می بیند، یک رفیق خوب پیدا می کند، یک حادثه ای پیش می آید به خودش می آید. حدیث داریم: گاهی در زندگی شما باد رحمتی می وزد، خود را در معرض آن قرار دهید عنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا.» (بحارالانوار، ج 68 ص 231).
صبح جمعه ای می شود یک دعای ندبه ای و یک موعظه ای آدم می شنود و خوش به حال آن کسی که به خودش بیاید. چهل روز صبر کرد اتفاقاً می گوید: چند روز مانده بود
40 روز تمام شود قاسم بن علاء بينا شد، مردم از شهر های دور به خانه اش می آمدند آدمی که 30 سال نابینا است همه می شناسنش، امتحانش می کردند؛ یک کسی می گفت این راه می بینی؟ یک کسی می گفت مثلاً: من چه جورم، بچه ات کجاست، خانه ات چه شکلی و ... همه را جواب می داد. حتی فرماندار آن زمان شیعه نبود آمد انگشترش را کنارش گرفت، گفت: چه شکلیه؟ فکر می کردند دروغ می گوید، گفت: آقا سبز رنگه روش چی نوشته.
سر چهل روز هم از دنیا رفت، غسلش دادند و کفنش کردند. این رفيقش عبدالرحمن به شیعه نبود تو تشييع جنازه اش تو سر خودش میزد می گفت: آقا دیر آمدم ولی حالا که آمدم مرا قبول کن! آقا اشتباه کردم، نفهمیدم و شما اهل بیت علیهم السلام را نشناختم. جزو شیعیان خالص و پیرو امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد.( بحار الانوار، ج51، ص313)
یکی از وظایف مهم منتظران این است: «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»؛ دوستی واقعی. دوست واقعی خدا این است که انسان از گناه بدش بیاید، معصیت پیشش تلخ باشد و عبادت پیشش شیرین باشد. می خواهی ببینی خدا را دوست داری یا نه یک نگاه به قلبت بکن. اگر دیدی دوست های خدا را دوس داری و دشمن های خدا را دشمن داری تو آدم خوبی هستی.
آدم یکوقت خودش آدم خوبی نیست، ولی نگاه به قلبش می کند می بیند مرجع تقلید را دوست دارد، عالم را دوست دارد، متدین را دوست دارد، وقتی می گویند: فلان باند فساد را گرفتند از فساد ناراحت می شود، بدحجابی می بیند ناراحت می شود، دوستی خدا یک علامتش این است.
مردم عزیز ما باید توجه داشته باشند یک نشانهء دوستی خدا این است که انسان حدود الهی را رعایت کنند. متأسفانه الآن بدحجابی زیاد شده، عزیزان زوار ما گاهی قم می آیند رعایت نمی کنند. حالا من نمی گویم الزاماً چادر، حجاب اسلامی است نه حجاب برتر است، پوشش های دیگر هم اگر کامل رعایت شود باز خوب است اما واقعاً بعضی از مانتوها و روسری ها بود و نبودش فرقی نمی کند. بعضی از بیرون آمدن ها، بعضی از ارتباط ها و بعضی از موسیقی ها توی ماشین ها بسیار تأسف انگیز است. بالاخره کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می است باید رعایت شود.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر بخواهد ظهور کند باید زمینه آماده باشد، شرایط فراهم باشد و یکی از این شرایط همین است که دوستی خدا به وجود بیاید؛ دوستی خداوند هم با حرف نیست، علامت دارد.
دوست خدا ربا نمی خورد، دوست خدا رشوه نمی گیرد، دوست خدا خانمش، دخترش و نوه اش حجاب دارد، اهل موسیقی نیست، اهل دروغ نیست، اهل کلک نیست و ... این ها می شود یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شوند. چون وقت دارد می گذرد آن چهار تا ویژگی دیگر را هم بگویم و دعایتان کنم.
2-تواضع داشتن
«أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ»؛ خصوصیت دوم یاران حضرت حجت جل الله تعالی فرجه الشریف این است که متواضع اند. تکبر در زندگی آنها نیست. حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبه فدکیه می فرماید: نماز را خدا واجب کرد یکی از فلسفه هایش این است که تكبر از بین برود.( بحارالانوار، ج29، ص 223) وقتی شما خم می شود در مقابل خدا سجده می کنید؛ این خودش كبر زداست. کبرایی زیبنده خدا است. حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام چقدر تواضع در زندگی آنها بود.
حضرت زهرا علیهاالسلام سه شب گرسنه خوابید نانش را به مسکین و يتيم و اسیر داد. (انسان 8) بنابر نقل: لباس عروسیش را به فقیر داد. چه تواضعی طرف می آمد سؤال می کرد گاهی گوشش سنگین بود گاهی متوجه نمی شد، بارها می پرسید، حضرت آرام برایش توضیح می داد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با امیر مؤمنان علیه السلام در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام آمدند و یک کسی هم همراهشان بود. امیر مؤمنان داخل خانه آمد عرض کرد: فاطمه جان! مهمان داریم غذا چیه؟ عرض کرد: به اندازه ای که بچه ها سیر بشوند غذا داریم. خودشون گرسنه خوابیدند و غذا را به مهمان دادند.( بحارالانوار، ج 41، ص28)
این تواضع و فروتنی اهل بیت علیهم السلام است که مردم این قدر به آنها علاقمند بودند. راوی می گوید: یک کسی در خانهء امام رضا علیه السلام آمد. فقیر بود، امام از پشت در به او پول داد، می گوید: گفتم آقا چرا از روبه رو به او پول ندادید؟ فرمودند: خواستم نگاه به چهره ء من نکند شرمنده شود و خجالت بکشد. ( الکافی، ج 4، ص23) «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» یکی از ویژگی های مؤمنین و یاران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف تواضع است. آدمی به چه بنازد؟ به قد و قامت، به ثروت و ... هر چی رو بهش بنازی از بین می رود. اصلاً تو دنیا چیزی قابل نازیدن نیست. «يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ» ( شعرا، 88) ؛ نه ولادت و نه ثروت شما یک وقت سری به این مراکز که مردگان را دفن می کنند بزنید، می بینید تنها چیزی را که با انسان دفن می کنند کفن اوست.
پس پیامبر گفت بهر این طریق *** باوفاتر از عمل نبود رفيق
گر بود نیکو ابد پارت شود *** گر بود بد در لحد مارت شود
3-استواری در مقابل دشمنان
«أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ»؛ خصوصیت سوم یاران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که در مقابل دشمنان محکم می ایستند مؤمن در مقابل دشمن محکم است؛ تسلیم نمی شود، خود را نمی بازد و دشمن شناس و دشمن ستیز است.
4-اهل جهاد بودن
« يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»؛ خصوصیت چهارم یاران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که می جنگند، شجاع اند؛ ترسو و مذبذب نیستند.
5-نترسیدن از سرزنش
«وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ»؛ خصوصیت پنجم یاران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که از سرزنش نمی ترسند. انسان مؤمن از سرزنش نمی ترسد.
در زیارت نامه حضرت علي عليه السلام یکی از چیزهایی که می گوییم این است که: شما از سرزنش نمی ترسید. حضرت زهرا علیهاالسلام اگر می خواست بنشیند مردم حمایتش کنند از خانه نباید بیرون می آمد؛ چون مردم حمایت نمی کردند بماند، سرزنش هم می کردند؛ اصلاً می گفتند: چرا گریه می کنی؟ می گفتند ما را چرا آزار می دهی؟! نمی خواستند حتی گریه اش را بشنوند.
حضرت زهرا علیهاالسلام به خاطر سرزنش مردم سکوت نکرد، تنها بلند شد به مسجد آمد، دفاع کرد و خطبه خواند. شب در خانه مهاجر و انصار رفت آنها را دعوت کرد. در جمع زنان مهاجر و انصار تنها از علی عليه السلام دفاع کرد. انسان مؤمن به خاطر تنهایی مسیر را خالی نمی کنند.
شخصی خدمت امام صادق علیه السلام به نام ذریح محاربی آمد، گفت: برای زیارت امام حسین علیه السلام اجر و ثوابی که هست من ذکر می کنم مسخره ام می کنند! امام صادق علیه السلام فرمود: «دَعِ النَّاسَ یَذْهَبُونَ حَیْثُ شَاءُوا»(بحارالانوار، ج98، ص 75 143) تو مردم را رها کن با ما باش بين ما چه می گوییم.
ما یک خطوط و یک حدودی داریم، با ما باش. مؤمن از ملامت و سرزنش نمی ترسد، تا دید یک جایی نماز خوان را مسخره می کنند، نماز را رها نمی کند بلکه دفاع می کند. ما در صدر اسلام مؤمن هایی داشتیم که به آنها می گویند: « مُعَذِّبِينَ فِي اللَّهِ »؛ یعنی آزرده شده های در راه خدا.
یکی از آنها خباب بود، آن قدر آهن داغ روی بدنش گذاشتن که تمام بدنش جای داغ شده آهن داشت ولی می گفت: الله الله. یکی دیگر از آنها بلال بود، یکی دیگر از آنها سمیه بود، یاسر و عمار بود و ... این ها دست از عقایدشان بر نداشتند. به خاطر خدا یک ناسزا را تحمل کنیم. به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این همه جسارت شد. مگر 900 سال حضرت نوح را مسخره نکردند.
نوح 900 سال دعوت می نمود *** دم به دم انکار قومش میفزود
هیچ اندر غار خاموشی خزید *** هیچ از گفتن عنان واپس کشید
چون کسی گوش نمی دهد پس من نمی گویم، نه انسان وظیفه دارد بگوید ولو کسی گوش نکند. به همین اندازه اکتفا می کنم. ان شاء الله این صفات: دوست داشتن خدا، تواضع، محکم بودن در مقابل دشمن، جهاد و نترسیدن از سرزنش ها در ما باشد و بتوانیم جزو یاران حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیریم.