پنجشنبه 4 ارديبهشت 1404

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

سخنرانی مکتوب دکتر رفیعی -گام های شیطان جلسه یکم


کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net

قال الله تبارک و تعالی:يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»؛
ای کسانی که ایمان آورده اید از[مخالفت فرمان]خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.

مقدمه
آیه بیست و یکم سوره نور دو مطلب مهم را بیان می کند:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَولَا فَضْلُ اللَّهِ عليکم وَ رَحْمَتُهُ مازکا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يزکی مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعُ عَلِيمُ»؛
ای کسانی که ایمان آورده اید!از گام های شیطان پیروی نکنید!هر کس پیرو شیطان شود(گمراهش می سازد،زیرا)او به فحشا و منکر فرمان می دهد!و اگر فضل و رحمت الهی برشما نبود،هرگز احدی از شما پاك نمی شد؛ولی خداوند هرکه را بخواهد تزکیه می کند،و خدا شنوا و داناست!
از گام های شیطان پیروی نکنید؛چون کسی که دنبال گام ها و شیوه هایی که شیطان دارد برود شیطان به کارهای زشت و ناپسند دستور می دهد.

مردم!اگر فضل و رحمت خدا روی سرشما نباشد هیچ کس نمی تواند تزكيه و اصلاح بشود.خدا هرکس را که بخواهد پاک می کند؛او شنونده و آگاه است.

نخستین مطلبی که در این آیه آمده در چهار جای قرآن تکرار شده و آن این است که دنبال گام های شیطان نروید.خطوات جمع خطوه است.فاصله بین دو قدم را خطوه می گویند.قرآن کریم می فرماید:دنبال گام های شیطان نروید.شیطان گام به گام جلو می آید و انسان قدم به قدم سقوط می کند.هیچ قاتلی از اول قاتل نبوده است.قرآن هم می فرماید:ما همه را با فطرت پاک آفریدیم.(روم 30)

این هایی که می بینید سارق و قاتل و خلاف کار شده اند از ابتدا که این طور نبوده اند.آنها به صورت تدریجی و اندک اندک در گناه غرق شده اند.شیوه شیطان این است که اول به کسی نمی گوید مرتکب فحشا شود.اول به یک نگاه حرام و یک دوست بد اکتفا می کند؛اتفاقات بعدی خود به خود شکل می گیرد.

1-وسوسه
اولین گام شیطان وسوسه است.حضرت آدم علیه السلام و حوّا هم به این وسوسه مبتلا شدند.قرآن می فرماید:فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ »؛ (اعراف 20) پس شیطان آن دو را وسوسه کرد.

اولش وسوسه است.نمی گوید:نماز نخوان و خدا را قبول نداشته باش؛فقط تردید ایجاد می کند.

انواع وسوسه
وسوسه سه نوع است:وسوسه فکری،وسوسه عملی و وسوسه اجتماعی.


1-وسوسه فكری
اولین وسوسه،وسوسه فکری است؛فکرهای ناجور درباره خدا و پیامبر وائمه علیهم السلام در ذهن انسان می آید.گاهی آدم خودش هم می داند این فکر بی خود است،اما به هر حال می آید.در روایت داریم مؤمن حداقل هر روز یک بار به یکی از این وسوسه ها مبتلا می شود.


حضرت عیسی علیه السلام و وسوسه شیطان
بزرگان و انبیای ما هم به این وسوسه دچار می شدند.حضرت عیسی علیه السلام بالای کوهی ایستاده بود که شیطان به سراغش آمد.گفت:آیا خدا حافظ انسان است؟حضرت عیسی علیه السلام فرمود:آری،اعتقاد من این است.گفت:خودت را از این کوه پرت کن.اگر خدا حافظ است تو را نگه دارد.شیطان تردید را ایجاد می کند؛اما آدم عاقل خودش را از کوه پایین نمی اندازد.عیسی بن مریم علیه السلام فرمود:یعنی می گویی من خدا را امتحان کنم؟آدم کسی را امتحان می کند که به او تردید دارد؛من يقين دارم.خدا ممتحن است،نه من.خدا لعنتت کند!

شیطان بار دیگر هم آمد و گفت:ای عیسی!مگر تو مرده را زنده نمی کنی؟مگر توخلق نمی کنی؟تواز گل پرنده می سازی و در آن می دمی و پرنده حرکت می کند.
مگر تو کور را شفا نمی دهی؟این ها که صفت بشر نیست،صفت خداست؛پس تو خدا هستی.حضرت عیسی علیه السلام فریاد زد:«سبحان الله»و شیطان دور شد. (الأمالی للصدوق،ص204)


داستان
مرحوم آیت الله سید محمد فشارکی رحمة الله-استاد آقای شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم- مرد بزرگی بود.وقتی میرزای شیرازی در نجف از دنیا رفت آیت الله فشارکی رحمة الله بعد از ایشان مرجع حوزه می شد و باید پرچم مرجعیت را بر دوش می گرفت.خودش می گوید:در دلم بی اختیار احساس شادی کردم.ناراحت بودم میرزا از دنیا رفته،ولی انگار اندیشه هایی در ذهنم پدید آمد.ای خدا!شیطان چطور سراغ من آمده است؟میرزا از دنیا رفته و همه عزادارند؛اما من کمی احساس شادی دارم.می گوید:فهمیدم چون میرزا از دنیا رفته و من رئيس می شوم،شاید به این جهت است.

ایشان از سر شب تا صبح در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام گریه کرد و اشک ریخت.صبح وقتی برای تشییع جنازه میرزای شیرازی آمد چشم هایش قرمز شده بود.بالأخره بدن میرزا به خاک سپرده شد و مردم به در خانه آیت الله فشارکی آمدند تا ایشان مرجعیت را بپذیرند.اما آیت الله دست هایش را به روی چارچوب در گذاشت و گفت:احدی وارد خانه من نشود.من این مسئولیت را قبول نمی کنم.و این آیه را خواند: تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً» (قصص،83)


برتری جویی در زمین و فساد را ندارند؛و عاقبت نيك برای پرهیزگاران است!
سرای آخرت را برای کسانی می گذارم که در زمین برتری جویی و فسادطلبی ندارند.آیا الآن در مجلس،نهاد ریاست جمهوری و پست های مملکت چنین کسی پیدا می شود که به خاطر یک وسوسه زیر بار مسئولیت نرود؟این به کنار،چقدر برای هم دروغ و شایعه می سازیم؟!


شخصی خدمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمد و گفت:یا رسول الله!من گاهی وسوسه فکری پیدا می کنم؟چه کنم؟حضرت فرمود:هروقت برایت پیش آمد بگو: آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ».( الكافي،ج2،ص25)وسوسه رفع می شود.


شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت:وسوسه های بسیاری برایم ایجاد شده است.فکرهای بی خود به سراغم می آید؛چه کنم؟حضرت فرمود: قَالَ : قُلْتُ لَهُ إِنَّهُ يَقَعُ فِي قَلْبِي أَمْرُ عَظِيمُ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ جَمِيلُ فَكُلَّمَا وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْ ءُ قُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَيَذْهَبُ عَنِّي» (الکافی،ج2،ص424).
آیه 97 و 98 سوره مؤمنون را قبل از نماز بخوانید!
«رَبُّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ»؛
بگو:«پروردگارا!از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم!و از این که آنان نزد من حاضر شوند(نیز)-ای پروردگار من-به تو پناه می برم!»

2-وسوسه عملی
دومین وسوسه،وسوسه عملی است.وسوسه در وضو و غسل و حتی چیزهای بی اهمیت.در خانه را بسته است و دوباره برمی گردد تکان می دهد.این معلوم است که شیطان است.

شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ : ذکرت لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السَّلَامُ رَجُلًا مبتلی بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هورجل عَاقِلُ فَقَالَ أَبُو عبدالله وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ - فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ»؛راوی می گوید:در محضر امام صادق علیه السلام یادآور شدم که:مردی به وسواس در وضو و نماز گرفتار شده است و افزودم که وی خردمند است.امام صادق علیه السلام فرمود:چگونه خردمند است با این که از شیطان پیروی می کند.امام فرمود:از او بپرس انگیزه این وسوسه ها چیست؟بی تردید خواهد گفت:شیطان است.(الکافی،ج1،ص12).
البته این یک بیماری روحی است و با گفتن هم حل نمی شود؛اراده و عزم و گاهی معالجات روان پزشکی می خواهد.

 

3-وسوسه اجتماعی
سومین وسوسه،وسوسه اجتماعی است.بعضی ها به همه سوء ظن دارند.این وسوسه شیطان است.کار مردم را حمل بر صحت کنید.

مرحوم آیت الله مرعشی رحمة الله می فرمود:در نجف اشرف که درس می خواندم دچار این وسوسه شدم.به همه بدبین بودم.به حدی بدبین بودم که پشت سر هیچکس نماز نمی خواندم.این بیماری اثرگذاشته بود و نه تنها دیگر قدرت تدریس نداشتم،بلکه حافظه ام نیز ضعیف شده بود.مطالعه هم نمی توانستم بکنم و قلم من هم کند شده بود.آدم بیمار می شود بدی اش در جایی است که بخواهد بیماری را نگه دارد.
عیسی بن مریم علیه السلام مبتلاشد اما محکم در مقابلش ایستاد.


رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:وقتی از شیطان اطاعت شود دنبال می کند؛اما وقتی با او مخالفت شود دیگر برنمی گردد.
آیت الله مرعشی نجفی می فرمود:شب جمعه ای به کربلا رفتم و از خادم خواستم در حرم بمانم.اجازه داد.داخل حرم رفتم و در پایین پا کنار قبر علی اکبرعلیه السلام ماندم و متوسل شدم.مکاشفه ای به من دست داد و آقا ابی عبدالله علیه السلام را دیدم که به من فرمود:چرا بدگمانی و سوء ظن داری؟مگر تو از درون اعمال مردم خبر داری؟همین که فرمود،سوءظنم رفع شد و به دنبالش قلمم روان شد و حافظه ام خوب شد.شیطان قدم به قدم جلو می آید.

 

گام به گام تا بی نمازی
چگونه شیطان کسی را بی نماز می کند؟


1-سستی:
اول قدمی که بر می دارد کاهلی و سستی در نماز است.نمی گوید نخوان.بلکه می گوید:خدا که گفته هشت تا دوازده شب،چهار ساعت وقت است.حالا چه فرق می کند ما اول وقت بخوانی یا آخر وقت؟


2-قطع و وصل:
صبح می خواند،ظهرنمی خواند.مسافرت برود نمی خواند.یک مرتبه که نمی آیند برق شهر را قطع کنند اول ضعیف می کنند و بعد قطع و وصل می کنند.


3-بی نمازی:
تارک نماز می شود و دیگراصلاًنماز نمی خواند.


4-استهزاء:
نمازخوان را مسخره می کند.


5-انکار:
می گوید اصلا چه کسی گفته نماز واجب است؟از کاهلی شروع شد و تا انکار نماز رسید.

پیامبر فرمود: إِنَّ إِبْلِيسَ رَضِيَ مِنْكُمْ بِالْمُحَقَّرَاتِ» (بحارالانوار ،ج70، ص363)
شیطان از گناهان شما خشنود می شود،هر چند آنها معاصی صغیره باشد.
شيطان قبل از فرمان دادن به گناه،اول قبح گناه را کاهش می دهد.شیطان به گناهان ناچیز اکتفا می کند و گناه ناچیز منجر به گناهان کبیره می شود.


6-گناه برایش عادی می شود.


7-دیگران را هم به گناه توصیه می کند.


قرآن می فرماید:شیطان خطوات دارد و قدم به قدم جلو می آید.

 

تأثیر لقمه حرام
شریک بن عبدالله،شخصیتی دینی و علمی در زمان عباسی ها بود.مهدی عباسی او را خواست.وقتی وارد شد گفت:با من چه کار داری؟گفت:می خواهم مقام قضاوت حکومت بنی عباس را به تو بدهم.شریک گفت:من را معاف کن. من در دربار شما قضاوت قبول نمی کنم .گفت:پس کرسی تدریس را قبول کن و در کاخ به بچه های من آموزش بده.شریک گفت:از این هم معافم کنید. گفت: حداقل با ما غذا بخور.گفت:قبول می کنم.

آشپز آدم دقیقی بود.وقتی غذا جلوی شریک گذاشته شد،اولین لقمه ای که خورد.آشپز به اطرافیان گفت:لَنْ يُفْلِحَ اَلرَّجُلُ بَعْدَ هَذَا اَبَداً»؛ دیگر عاقبت به خیر نمی شود.

مدتی نگذشت که شریک بن عبدالله خودش نزد مهدی عباسی آمد و گفت:اگر کسی نیست به بچه هایت آموزش بدهد من قبول می کنم.مقام قضاوت را هم می پذیرم.( مروج الذهب،ج3،ص320)

عزیزان من!متأسفانه نشانه های لقمه حرام در جامعه زیاد شده است:
کم کاری و کم فروشی،خدعه و ربا.نباید بازار مسلمان ها این طور باشد.


خوشحالی شیطان در چند موضع
می دانید شیطان چند جا خوشحال می شود؟


1-لقمه حرام خوردن
یکی از جاهایی که شیطان خیلی خوشحال می شود جایی است که انسان لقمه حرام بخورد؛چون بعد از خوردن لقمه حرام،هرگناهی را به راحتی انجام می دهد.گاهی کم کاری و نپرداختن خمس و زکات است و گاهی بی توجهی به کسب درآمد از راه حلال و خدعه در فروش جنس.چرا بعضی افراد عیوب کالا را پنهان می کنند؟چرا بعضی افراد کالا را آن گونه که هست ارائه نمی دهند؟این موجب حرمت معامله می شود.

2-قهرکردن دو مسلمان
یکی دیگر از جاهایی که شیطان بسیار خوشحال می شود،قهرکردن دو مسلمان است.امام صادق علیه السلام فرمود: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَاللاَ يَزَالُ اَلشَّيْطَانُ فَرِحاً مَا اِهْتَجَرَالمُسْلِمَانِ فَإِذَا التقيَا اصْطكَّت رُكْتَباهُ وَ تَخَلَّعَت أَوصالُهُ ونادِي يا وَيلَهُ ما لَقِيَ مِنَ الثُّبُورِ» (وسائل الشیعه،ج 12،ص262).
وقتی دو تا مسلمان با هم قهر می کنند شیطان خیلی خوشحال می شود؛چون با قهر کردن دو نفر،سخن چینی و غیبت هم زیاد می شود .


3-بخل ورزیدن
یکی دیگر از جاهایی که شیطان بسیار خوشحال می شود بخل ورزيدن است.

حضرت يحيي علیه السلام از شیطان پرسید:چه کسی نزد تو خیلی محبوب است و چه کسی نزد تو خیلی مبغوض است؟شيطان گفت:مؤمن بخیل نزد من خیلی محبوب است؛ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْأَخْلاقِ أَفْضَلُ قالَ الْجُودُ والصِّدْقُ وقالَ عِيسي عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِإِبْلِيسَ مَنْ أَحَبُّ اَلْخَلْقِ إِلَيْكَ قَالَ مُؤْمِنٌ بَخِيلٌ قَالَ فَمَنْ أبغَضُهُمْ إِلَيكَ قالَ فاسِقٌ سَخِيٌ أخافُ أَن يَغفِرِلَهُ بِسَخائِهِ» (مستدرک الوسائل،ج15،ص258).چون آن بخل ایمانش را از بین می برد.اما آن کسی که در نزد من مبغوض است کافر بخشنده است؛چون سخاوتش او را نجات می دهد.


4-عصبانی شدن
یکی دیگر از جاهایی که شیطان بسیار خوشحال می شود زمانی است که فردی عصبانی می شود.
شیطان به حضرت نوح علیه السلام گفت:جایی که افراد عصبانی می شوند من لذت می برم.
الامام اَلْبَاقِرَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمَّا دَعَا نُوحٌ رَبَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى قَوْمِهِ أَتَاهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ يَا نوحاذكرنِي فِي ثَلاَثِ مَوَاطِنَ فَإِنِّي أَقْرَبُ مَا أَكُونُ إِلَى اَلْعَبْدِ إِذَا كَانَ فِي إِحْدَاهُنَّ اُذْكُرْنِي إذا غَضِبْتَ واذْكُرْنِي إِذا حَكَمْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ وَاذْكُرْنِي إذَا كُنْتَ مَعَ امْرَأَةٍ خَالِياً وَ لَيْسَ مُعَمُّكُما أحَد»؛
امام باقر علیه السلام فرمود:وقتی نوح علیه السلام قوم خود را به درگاه خداوند عزّوجلّ نفرین کرد،ابلیس،که لعنت خدا بر او باد،نزد وی آمد و گفت:ای نوح!...در سه جا به یاد من باش؛زیرا من در یکی از این سه جا بیش از هر زمانی به به بنده نزدیکم:هرگاه خمشگین شدی به یاد من باش،هر گاه میان دو نفر داوری کردی به یاد من باش و هرگاه با زنی[نامحرم]تنها بودی و هیچ کس با شما نبود به یاد من باش.( بحارالانوار،ج11،ص318).

شما اگر به کشورهای لائیک و غیر مسلمان بروید بعضی از این برخوردهای خیابانی ما مسلمان ها را نمی بینید.آنها نه خدا دارند،نه قرآن و نه پیامبر.چرا این قدر صبرما پایین آمده است؟
شهید مطهری رحمة الله جمله زیبایی در کتاب عدل الهی دارد.می گوید:شیطان به احدی تسلط تکوینی ندارد؛یعنی نمی تواند هیچ کس را به اجبار تحت سلطه خودش بیاورد.شيطان فقط دعوت می کند.اگر شیطان هم نباشد،نفس و شیاطین انسانی هستند.

«لَيْسَ لَهُ سُلْطانُ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَکَّلٌونَ» (نحل،99)
چرا که او،بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می کنند،تسلّطی ندارد.
اگر کسی ایمان و توکل داشته باشد شیطان بر او مسلط نمی شود.

 

اطلاعات تماس

 

کمک و هدایای مالی به سایت جهت پیشرفت:

6037998157379727 (بانک ملی بنام سیدمحمدموسوی )

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک
گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخش های مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد. ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان ،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران ,دین شناسی، جهان شناسی ،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی ،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است. اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group