سخنرانی مکتوب دکتر رفیعی -شهادت امام صادق ع امید و امیدواری(02)
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
بسم الله الرحمن الرحیم
سالروز شهادت امام صادق علیه السلام است و آخرین روز این مجلس نورانی باشکوه کم نظیر که به نام و یاد اون امام بزرگوار تشکیل شده
بحث ما دو روز راجع به عوامل ناامیدی بود از منظر امام صادق هشت عامل ناامیدی رو من دیروز و پریروز اینجا شمردم چرا آدما مایوس می شن ناامید می شن گفتیم گناه عدم اجابت دعا شکست توی زندگی مصیبت ها و حوادثی که پیش می آد مقایسه ها گاهی آدما با همدیگه، همدیگه رو مقایسه می کنن مایوس می شن دشمن ضعف حاکمیت خود تحقیری بعضیا همش خودشون رو تحقیر می کنن نادیده می بینن این هشت عامل رو من دیروز و پریروز مفصل اینجا با شما صحبت کردم و امروز قول دادم راجع به عوامل امید صحبت کنم با زندگی امام صادق ع
آقایان خواهران امید فقط یه حس خوب نیست که آدم مثل یه غذایی که می خوره بگه یه لذتی می برم امید هدفمندی به انسان میده حرکت میده جهت میده خیلی بحث مهم است حالا یه بخشش مربوط به روانشناس هاست من دیروز هم گفتم من دخالت نمی کنم چون اونام کتاب زیاد نوشتن رو این موضوع اما یه بخشش درون دین است
یعنی روایات و آیاتی که ما راجع به راهکارهای امیدواری اینه که گاهی زندگی بعضی ها بن بست میرسه خدای نکرده به خودکشی میرسه افسردگی میآد انزوا میآد درون گرایی میآد اینا همه عوارض ناامیدیست
لذا شما ببینید قرآن یک جا میگه یاس صفت کافره سوره یوسف آیه 87 وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ دیگه از این تندتر کافر مایوسه یاس من اکبر الکبائر هست
امام صادق فرمود یه جا هم در سوره ی حجر حالا این آیه ای که خوندم مربوط به حضرت یعقوبه
یه جا هم وقتی فرشته های الهی اومدن به ابراهیم پیرمرد و خانم پیرش گفتن خدا می خواد به تو اولاد بده اونم یه خورده مایوس بوده نمی شه که با این سن و سال خنده اش گرفت خانمش قرآن میگه فرشته ها گفتن ابراهیم قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ ( حجر 55)مایوس نباش قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ اگر کسی از رحمت خدا مایوس باشه گمراهه
شما کلمات رو نگاه کنید یه جا میگه مایوس کافرون یه جا می فرماید مایوس الضَّالُّونَ
آیات متعددی هم توی قرآن داریم که این صفت یاس و ناامیدی رو مذمت کرده من حالا یکیش رو امروز براتون بگم حالا بعد مراجعه کنید چون آیه مهم است سوره ی مبارکه ی هود آیه نهم و دهم
در این دو آیه ببینید تو زندگی یه توضیحی بدم یه وقت زندگی به وفق مراد ماست یه وقتم نیست یه وقت آدم بچه دار میشه عروسی داره مسافرت داره پول بهش میرسه خوشحاله یوما لک یه روز به نفع شماست یوما علیک یه روز هم خدای نکرده بچه مریض می شه و دنیا میره همسر آدم بیماری می گیره مال آدم اتفاقی براش می افته ضرر میده غیر از این نیست
یه روز می بینی نفر اول انتخاباته یه کسی مثلا ،یه روزم دوره بعد رای نمی آره یوم لک و یوم علیک یه روز سلام و درود یه روز هم مرگ بالاخره اینه
دیگه حالا این آیه می گه آدمای کم ظرفیت ببین آدم اگه ظرفیت داشته باشه در این دو روز خودش رو گم نمی کنه نه اون روزی که بر نفع اوست خودشو می بازه نه اون روزی که علیه اوست
این آیه خیلی جالبه من بخونم خدمتتون می فرماید(هود 9) وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنّا رَحْمَةً بعضی اوقات ما از بعضی ها به بعضی ها یه چیزایی می دیم ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ بعد می گیریم خدای نکرده این اولاد گرفته می شه این ثروت گرفته می شه این سلامت سکته ای می کنه
بالاخره شما می بینید تو جامعه دیگه خیلی ها چیزایی رو دارن یه وقت هم ندارن می گه خانومت چطوره می گه فوت کرد بچه ات چطوره به جا افتاده خودت چطور سرم اینطور شده
قرآن می فرماید وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنّا رَحْمَةً ما گاهی به بعضی ها می چنیم رحمت و نعمت هایی می دیم گاهی هم ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ می گیریم إِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُورٌ آدم های کم ظرفیت وقتی چیزی رو ازشون می گیریم هم کفران می کنن هم مایوس می شن
چهار تا کلمه تو این آیه اومده دو تاش مال اون وقتی که آدم ضرری میده شکستی میخوره دو تاش مال اون وقتیه که وقتی دنیا به آدم رو می کنه
قرآن می فرماید وقتی به بعضیا دنیا پشت می کنه لَیَؤُسٌ کَفُورٌ مایوس می شن و ناسپاس وقتی بهشون رو می کنه لَفَرِحࣱ فَخُورٌ متکبر می شن و مغرور چهارتاش هم غلطه این چهار تا نشانه کم ظرفیتیه.
حضرت امام یه وقتی به مرحوم شهید بهشتی فرموده بودند که اگر همه این هایی که دارن به من درود می گن برگردن مرگ بگن به جای این درود و روح منی و اینا رو من اثری نداره من فرقی نمی کنه اون روزی که هیچ فرودگاهی حاضر نشد منو راه بده با اون روزی که فرودگاه مهرآباد از آزادی تا مهرآباد آدم وایستاده بود برای استقبال خیلی البته سازندگی می خواد آدم به این مرحله برسه.
قرآن داره گله می کنه از اونایی که حالا یه مثلی هست میگن با یه مثلا قوره ها سردیش می کنه با یه مویز گرمیش می کنه این آیه این رو میگه آدم های کم ظرفیت تا نَزَعْنا می گیریم لَیَؤُسٌ کَفُورٌ هم مایوس می شن هم کفران می کنن ای چرا اینطور شد پس این چه خداییه رحمتش چی شد معلومه الکیه کی گفت گفتن زیر دعا امام حسین دعا مستجاب می شه پس چرا دعا ما نشد به هم می ریزه
اما وقتی رو می کنه لَفَرِحࣱ فَخُورٌ مغرور می شه تا اونجایی مغرور می شه که أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ هم می گه ادعا خدایی هم می کنه
اینا آقایون روز آخر بحث ماست نشان میده ناامیدی یاس من سه تا آیه خوندم یاس نشانه کفره یاس نشانه گمراهیست یاس نشانه کم ظرفیتی است
خیلی صفت بدی است خیلی هم کتاب نوشتن و غربی ها نوشتن امروز خودشون می گن ناامیدی بیماری قرنه چون منجر به افسردگیه و چون عوامل ناامیدی هم زیاد شده.
حالا دو سه تا داستان برای شما بگم ببینید که امام صادق ع و ائمه ما این جور مراجعات رو زیاد داشتن هیچ وقت نیست و الا من از هر امامی یه نمونه براتون می گفتم ولی چون امروز حقش رو از امام صادق ع بگیم دو سه تا داستان بگم ببینید
افراد ناامید وقتی خدمت امام می رسیدند چقدر راحت امام به اینا امید می داد این روایتی که الان می خونم تو کافی مرحوم کلینی است میگه شخصی از کوفه آمد خدمت امام صادق اوضاع مالیش به هم ریخته بود خودش میگه شکوت الی ابی عبدالله حالی شکوه کردم پیش امام صادق از اوضاعم سرش رو انداخته بود پایین مایوس آقا بهش فرمودند من یه راهکار بهت می گم پاشو برو شهرت یه مهمونی ترتیب بده یه عده ای از مومنین فامیلا رو دعوت کن یه اطعامی بهشون بده بعد از اینکه اطعام کردی بگو دعا کن خدایا اوضاع منو اصلاح کن اینام رو آمین بگه گفت آقا من می گم ندارم شما می گی مهمانی بده عجیبه این روایت ها اگه تو کافی نبود من می گفتم روایت ضعیفه
آقا فرمود که تو خونه ات یه متکایی پتویی تشکی یه چیزی پیدا نمی شه برو بفروش با پولش یه مهمونی بده بگو دعا کنن برات این راهکار دیگه نمی ذاره بالاخره صدقه امام صادق فرمود قسم می خورم به خدا آقایون قسم خورده فرمود قسم بالله این متن روایته وَ قَالَ: ثَلاَثَةٌ أُقْسِمُ بِاللَّهِ أَنَّهَا اَلْحَقُّ قسم می خورم به خدا سه چیز حقه رد خور نداره به قول به یک تاثیر صدقه و زکات و خمس تو افزایش مال فرمود مَا نَقَصَ مَالٌ مِنْ صَدَقَةٍ وَ لاَ زَكَاةٍ
یکم:هیچ مالی با صدقه و زکات و واجبات خمس و این ها نقصان پیدا نمی کنه مَا نَقَصَ مَالٌ مِنْ صَدَقَةٍ وَ لاَ زَكَاةٍ چیه صد رقم فیلم سر خمس بازی می کنی به زنش می بخشه به بچه اش می بخشه اون هزار رقم بازی سرش در میآره بلکه نده
زکات نود درصد کشاورز و دامدار ما زکات نمی ده آقا فرمودند می گه اومدم و به حالا دیگه آقا فرموده رختخوابی داشتیم به خانمم گفتم که دستور امام صادق فروختم و به عشره دراهم بعدم یه سفره ی کوچیکی درست کردم یه چند تا مومن رو دعوت کردم و خب دعا کردن رفتن چند روز نگذشت می گه یه کسی ده هزار درهم ازش می خواستم یادمم رفته بود یه روز اومد در خونه این پول رو برام آورد
ببینید معلوم می شه آدما می رفتن خدمت امام صادق یه وقتی به امام صادق علیه السلام گفتن یه آقایی مریضه به بستر افتاده ببین اینا رو من گشتم پیدا کردم تو بحث ناامیدی ها آقا اومدن دیدنش دیدن بله حالش خوب نیست و نشستن کنارش و یه قدری باهاش صحبت کردن دیدن گریه می کنه فرمود چته گفت آقا من از مرگ نمی ترسم دختر دم بخت دارم جهیزیه می خواد خرج داره پس فردا من برم کی می خواد خرج این رو بده دخترم رو کی می خواد تامین کنه حالا یادمه وقت ها معمولی نمی دونم دختر دارم آقا فرمودند خیلی عبارت قشنگه فرمودند اون خدایی که به تو گفته حسنات رو قبول می کنن سیئات رو از بین می برم بنت تو هم تامین می کنه
تو قبول داری خدا می بخشه گفت بله قبول داری روزی می ده چرا نگه این می شه امید دادن امید داد این ها نمونه هایی است که خیلی هم ساده است وقتی نگاه می کنی مسائل پیچیده ای نیست
یه کسی دیگه اومد خدمت امام صادق ببینید همه راهکارهای ساده خیلی به هم ریخته بود آقا عمو چته گفت آقا همش بد میآرن آقا فرمودند برو سر قبر بابات یا مادرت اگه زنده اند برو پیش خودشون اگه نیستن برو سر قبرشون اذهب الی قبر ابیک و امک ودع برو قبر بابات یا مادرت بشین اونجا دعا کن اوضاع اصلاح می شه
اینا همه امید دیگه آقا برو سفره بنداز صدقه بده خدا رحمت کنه شیخ رجبعلی خیاط یه کسی اومد پیشش گفت بچه ام مریضه گفت یه آبگوشتی بپز برو سر چهارراه چهل تا از این کارگرا رو دعوت کن یه غذا بهشون بده بعد بگو برات دعا کنن دلش شکسته غرض مرض هم ندارید رئیس بانک نیست وام بخوای ازش فروشگاه نیست تخفیف بخوای ازش تو اداره بخوای کارت رو راه بندازه کارگره هیچ در واقع طمعی نداره دعوتشون کن موثره خیلی از اوقات أنَّ لِكُلِّ شَيءٍ مِفتاحا و مِفتاحُ الرِّزقِ الصَّدَقةُ
از صدقه یه وقتی این قصه رو گفتم براتون بگم و دیگه رد بشم امام صادق با عده ای می رفتند برای تجارت می دونید ایشون کاسبی می کردن هم خودشون هم افراد گاهی پول می دادن براشون کار می کردن و تاکید داشتن تجارت و کاسبی غیر از سود و مال عقل آدم هم افزایش می ده همون آدمی که کار بکنه به قول امروزی آلزایمر دیرتر می گیره مخ باید کار بکنه نباید وقتی آدم بازنشسته شد تو خونه بنشینه بالاخره یه تلاشی کوشش یادگیری می فرمود از تجارت کار عقل و خرد انسان رو زیاد می کنه
حالا ممکنه بعضیاتون منتظر باشید روایت رو من بخونم چون یادم رفت فرمود قسم می خورم به خدا سه چیز حقه قسم می خورم آقا امام صادق قسم یاد کرد یک کسی که صدقه بده مالش کم نمی شه
دوم:کسی که از مردم بگذره عزیز می شه کینه به دل نگیره نگه حالا بذار به حسابش می ذارم وَ لاَ ظُلِمَ أَحَدٌ بِظُلاَمَةٍ فَقَدَرَ أَنْ يُكَافِئَ بِهَا فَكَظَمَهَا إِلاَّ أَبْدَلَهُ اَللَّهُ مَكَانَهَا عِزّاً وَ لاَ فَتَحَ عَبْدٌ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَةٍ إِلاَّ فَتَحَ اَللَّهُ عَلَيْهِ بَابَ فَقْرٍ. چند روز قبل یه آقایی تو قم از این بستگان عروسی داشت یکی نیومده بود آره بعد منو دید گفت فلانی نیامده گفتم خب حالا عیب نداره شاید نتونسته گفت نه حالا به حسابش می ذارم گفتم اینکه بچه نداره که بچه هاش داماد شدن عروس شدن گفت نوه اش چهار سالشه حالا صبر کن بالاخره دوماد می شه دیگه او بیست سال دیگه می خواد بذاره تو کاسه اش بیست سال دیگه حالا صبر کن بالاخره عروسی نوه اش می رسه
سوم: هر کسی عادت کنه به تکدی دست دراز کردن روزیش تنگ میشه خدا میگه ببین تو از این طریق میخوای تامین بشی؟ خب باشه ما هم همین راه رو باید وا کنیم
فرمود کسی که هی میخواد با رو انداختن به دیگران با مسئله با سوال با تکدی گری اینم باب فقر به روش گشاده میشه چون خودش داره به خدا خط میده میگه ببین من از این طریق می خوام در بیارم لذا گدا می مونه ندار می مونه
خیلی مهمه می رفتن تجارت عده ای بودند آقا امام صادق و رفقاشون یه وقت یه کسی آمد گفت آقا نرید این مسیر رو یه سری راهزن جلوشه اینها رو غارت میکنن اموالتون خب این ها نصف راه اومده بودن دیگه می شد برگردن خیلی ترسیدن اینا ریختن ناامید ناامیدی یاس ریختن دور امام صادق علیه السلام آقا آخه مشکلم اینجا آدما وقتی که دچار یاس می شن راهکارای غلطم میدن یعنی یه راهکاری میده خرابترش می کنه
گفتن آقا همه پولامون رو جمع می کنیم می دیم به شما آقا فرمود خیلی خوبه کار دزد رو راحت می کنید دیگه یکی یکی نمی خواد از شما بگیره یه جا ام می گیره گفتن آقا همه رو دفن می کنیم یه جایی می گیم نداریم فرمود اونم اینقدر احمقه باور کنه از شما شما یک سری تاجر دارید می رید تجارت بعد بیاد بگید ما نداریم
اینقدر تو سرتون می زنن کتکه رو می خورید پول هم می دید حالا من عرض می کنم آقا چه کنیم فرمود هیچی قول بدید یک سومش رو صدقه بدید منم دعا می کنم براتون دیگه کاری از ما نمیآد به غیر از یک سومش گفتن آقا باشه فرمود باشه از اونایی که بعد بگید نه نه آخه خیلی ها قول میدن بعضیش گفتن باشه آقا اومدن اتفاقا راهزن ها اینا رو محاصره کردن رئیس راهزن ها اومد خدمت امام صادق سلام کرد اظهار ارادت کرد گفت آقا من تصادفا دیشب جد شما رسول خدا رو خواب دیدم فرمود با این کاروان کاری نداشته باش حالا ما خودمون حاضریم محافظ شما بشیم اگه راهزن دیگه ای هم تو راهت بزنیمش شما راحت دارید خدا دیگه بگه این طور نیست که آدم های خوب فقط خواب ببینن شاید همین خوابم باعث می شه این نجات پیدا کنه رسیدن اتفاقا در روایت دارد اون سال چندین برابر وقتی به اون شهر رسیدن سود کردن یعنی بیش از اون یه سوم سود کرده خب ما قصه که نمی گیم که صبح هفت صبح این همه جمعیت رو اینجا جمع کردیم نمی خوام من داستان گو که نیستم اینا روایات ماست اینا منابع دینی ماست
بعد از نود و چهار سال خیلی عمره نود و چهار سال عنوان بصری ناامید شده نود و چهار سال شیعه نبوده مالکیه می دونید که پیرو مالک اومد خدمت امام صادق گفت آقا هیچی دستم نیست آقا بهش نباید آقا پاشو برو دیگه ، نود و چهار سال یه سال دیگه هم می خوای عمر کنی نه آقا یاس و ناامیدی بازدارنده ست نمی ذاره انسان رشد کنه نمی ذاره انسان ترقی کنه
خب بگید آقا شما قول دادید راه های امید رو برا ما بگید از یاس بیا بیرون چشم من حدود ده دوازده تا راهکار یادداشت کردم بعضیاش رو امروز خدمت شما عرض می کنم چه عواملی تو زندگی انسان امید میآره امید سرمایه است شما تو دعای کمیل می خونید ارحم من راسه و ماله الرجا رجا امید عامل حرکت فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا یه آیه تو قرآن داریم همتون شنیدید لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ پیغمبر برای شما الگوه برای کیا کیا می تونن پیغمبر رو الگو قرار بدن لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ آدم های امیدوار مایوس آقا پیغمبر با دو نفر شروع کرد با دو نفر خدیجه کبری و امیرالمومنین سنگ بود چوب بود فحش بود ناسزا بود چی چی بهش گفتن ساحرش گفتن کاهن اش گفتن جادوگرش اما وایستاد دیوانه بهش گفتن انک مجنون وایستاد اگر می خواید ببینید من عرض کردم این بحث یه جهتش مربوط به دانشگاهی هاست روان شناس ها روان می گن اونم راهکار می دن حتی دارو می دن من الان دارم از منظر روایات و آیات این راهکارها رو برای شما عرض می کنم
راهکار اول: برای ایجاد امید تکیه به خدا وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ و لذا قرآن می گه این ذکر رو زیاد بگید حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ آقایون خدا که عوض نشده بله دولت ها عوض شدن آدم ها عوض شدن سیستم ها عوض شده عرض می کنم امکانات عوض شده اسب شده ماشین عرض می کنم که فضای مجازی ماهواره هی بیشتر از اینم اما خدا همون خداست
اگر شما قائلی یه وقتی تهران تشریف بردید این موزه گلستان یه نامه ای توشه تو اینترنتتون هم بزنید میآد یه نامه هست و اینا نگهش داشتن مال زمان ناصرالدین شاه طلبه ای بود تو مدرسه مروی تهران به نام نظرعلی طالقانی خیلی اوضاعش خراب بود خیلی میگه یه روز نشستم یه نامه به خدا نوشتم الان تو موزه هست بالاش هم نوشته نامه به خدا یه نامه به خدا نوشتم بسم الله الرحمن الرحیم خدایا من نظرعلی طالقانی طلبه مدرسه آقای مروی حجره شماره شانزده آدرس هم دادم این آدرس من به هم ریخته اوضاع خیلی هم چیزی نمی خوام پنج تا چیز می خوام یکی زن دو خادم سه خانه چهار پول برا زندگی یه تیتر نوشته چیزی نوشت و این نامه رو امضا کرد و الان نامه اش هست گفت نامه رو چجوری به خدا برسونیم با امام رضا کار داریم تو حرمش می ندازیم با امام حسین کار داریم جمکران کار داریم می ریم اما اومد گفت خدا خونه اش مسجد هست دیگه نامه رو تا می کنیم می ذاریم توی سوراخ مسجد مسجد شاه می گفتن اون مسجد امام الان اونجا گذاشت ناصرالدین شاه قاجار می رفت برای شکار کار خداست ببینید خدا وقتی بخواد یه چیزی رو فراهم کنه موسی پیامبر رو تو دربار فرعون بزرگ می کنه بعد با فرعون در می افته نونش رو میده زندگیش رو میده بغلش می کنه بوسش می کنه نازش می کنه خودش بزرگش می کنه خودشم از بین می برش
ببین یه دعایی حضرت موسی کرد من چند روز قبل یه جلسه ای برا مدیران کشور داشتم گفتم این چهار تا چیزی که موسی از خدا خواست حالا تو این جلسه هم حتما یه سری مسئولین هستند مدیران کل روسا صدای ما می رسه حضرت موسی وقتی اومد وارد بشه ببین یه چوپون چوپونه دیگه تک و تنها می خواد بره با دیکتاتور زمانش فرعون ،فرعون کجا موسی کجا یه نفره یه چوب داره اون کلی آدم داره چوبش رو دست گرفت حالا می خواد چی چی گفت به خدا گفت خدایا چهار تا چیز به من بده یکی تحمل از کوره در نرم مدیر باید شرح صدر داشته باشه وزیر باید شرح صدر داشته باشه ربِّ اشْرَحْ لي صَدري: دریادل ظرفیت بتونه تحمل کنه دو خدایا کارا رو برای من آسون کن و یَسِّرْ لی أمری سخت نکن آقا مدیر باید تو اداره ببینه کدوم راهکار زودتر کار مردم رو راه می ندازه نه اینکه آدم یه پروانه می خواد بگیره تو شهرداری جانش به اینجاش برسه ببینه کدوم چطور می شه حداقل این بانک من الان بانک هایی رو می شناسم خودم وام گرفتم یه بار ازشون البته خیلی ده پونزده تومن اصلا نرفتم بانک خدا پدرش رو بیامرز اون رئیس اصلا نرفتم همش تو فضای مجازی یک دو سه چهار پنج هفت هشت تا شماره بالاخره همه کارش ضامنش اونجا معرفی شد همش تو خونه می شه انجام بدی پولم واریز شد خب بانکی که می تونه مردم رو نکشه به اون اداره امروز دنیا دنیای پیشرفت تکنولوژیست و یَسِّرْ لی أمری کار رو برای من آسون کن بابا خدایا با اون عظمت می گه من خودم به شما آسون گرفتم نمی گم پول نداری مکه نرو مریضی روزه نگیر نمی تونی وایسی نشسته نماز بخون آب نداری تیمم کن دو خدایا به من یه بیان خوبی بده و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی بتونم قشنگ رسا حرف بزنن و از همه مهم تر آقایان مدیرکل آقایان وزرا آقایان دولتی ها روسای قوا شما یه معاونای قوی می خواید گاهی رئیس خیلی آدم خوبیه زیرمجموعه اش خوب نیست تیم اقتصادی ضعیفه تیم وزارت سیاسی ضعیفه تیم قوی می خواید گفت وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي یه وزیر اهل یه وزیر اهل در واقع رتق و فتق امور این چهارتا خیلی مهمه این چهار تا خیلی مهمه حضرت موسی از خدا شرح صدر می خواد حضرت موسی از خدا آسانی می خواد از خدا بیان میخواد، ببین نگفت لشکر بده نگفت پول بده تحمل سهولت بیان قوی معاون جون دار (این آیات سوره طه آیه 25)
نامه رو گذاشت آقا تو سوراخ دیوار مسجد ناصرالدین شاه اومد رد شه خداست دیگه اسباب فراهم بکنه باد زد این نامه افتاد تو دامنش بازش کرد گفت برید پیداش کنید همه رو بهش داد هم زن براش گرفتن، خادم بهش دادند.
یه دوستی دارم من مشهد این یه سری سوئیت ساخته خونه گفتم خب اینا رو به کی میدی گفت من هر زمانی که حرم امام رضا رو به اصطلاح غبارروبی می کنند میرم اونجا با تولیت و اینا هماهنگ کردن میگم این کسایی که نامه تو حرم انداختن ما تا حالا مشهد نیومدیم امام رضا پول نداریم اینا رو بده به من گفت من می رم اینار رو می گیرم یه تحقیقی هم می کنم اینا رو میدم به این آدمایی که تو حرم امام رضا نامه می ندازن البته ممکنه دروغ هم بگه طرف برن بررسی می کنم اصلا این پنجاه تا شصت تا سوئیت تا ساختن برای اینه که بله گاهی وسیله اینطوری فراهم می شه چه کنیم امیدوار باشیم یک توکل و تکیه بر خدا ببینید این آیه قرآن می گه قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا این آیه رو امام سجاد مقابل یزید خواند هر چی به ما می رسد به اذن الهی است دعا می کنیم اما توکل از دست نمی دیم
دوم: توجه به اصل تغییر و اصل تحول آقایون شنیدید که یه کسی رو بسته بودند به دیوار می خواستن اعدامش کنن گفت وا کنید به اون یکی ستون ببندید گفت آقا ول کن دیگه چه فرقی می کنه چرا فیلم بازی می کنه گفت آقا برای شما فرق نمی کنه منو از این ستون واکنید تا بازش کردن ببرن به اونجا یه چند دقیقه ای طول کشید حاکم رسید رد می شد این رو شناخت گفت آزادش کنید نگفتم از این ستون به اون ستون فرجه ؟
آقا اصل تغییر (سوره رعد 11) إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ خیلی از این اصل موجب می شه انسان تو زندگی بداند مگه نمی خونید تو عید یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
سوم: توجه به استعدادها و ظرفیت ها خوب دقت کنید اینا آقایون ما دو جور امید داریم امید حقیقی امید کاذب بذار خودم مثال بزنم بنده با این سن با این مثلا وضعیت جسمی امید داشته باشم تو مسابقات دو بین المللی اول بشم همه می خندن می گن آقا این امید کاذبه شما با سنت با وضع پات بعضی وقتا امید کاذبه یعنی زمینه اش وجود نداره من می دونم با این شرایط نمی تونم اون رو من کاری ندارم روایتم داریم بپرهیزید از امیدهای دروغین امیدهای کاذب اما وقتی زمینه اش هست آدم باید به استعدادهاش ظرفیت هاش توجه کنه
آقا آقای قرائتی می فرمود من رفتم یه جایی سخنرانی یه دختر خانمی بلند شد آقا من به عدالت خدا شک دارم گفتم برا چی؟ گفت برای اینکه من خب مثلا اون زیبایی لازم رو ندارم و قد لازم رو ندارم اون چهره ی لازم رو ندارم خب بعضی ها زیبا انقد بلندن زودتر ازدواج می کنن شرایط رشد چرا خدا فرق گذاشته می گفت من بهش گفتم ببینید ما تو میوه ها لیمو شیرین داریم لیموترش هم داریم لیموترش نمی تونه به لیمو شیرین اعتراض کنه که آقا تو بزرگ قشنگ شیرینی من کوچیکم ترشم کارایی که از لیموترش میآد از صد تا لیمو شیرین شما لیمو این رو باز کن دو دقیقه اون تلخ می شه اما لیموترش نمی شه شما خیلی غذاها رو با لیموترش باید بخورید بالاخره نباید مقایسه کند یه سیاه با سپید
هر چیزی خدا می گه ما تو عالم تفاوت کنیم قائل شدیم تبعیض قائل نشدیم تفاوت تفاوت طبیعیه لذا اینکه انسان به ظرفیت هاش یه وقت یه آقایی بود به نام ابو هاشم جعفری حالا معروفیه از اصحاب امام رضا از امام جواد هست امام دهم امام هادی علیه السلام هست می گه آمدم خدمت امام هادی فرزند رسول خدا حضرت محمد ص عرض کردم آقا ایشون زندان بوده از زندان آزاد شد اومد خانه دید هیچی تو خونه ندارن یاس برش غلبه کرد ناامیدی خودش رو باخت می گه بلند شدم آمدم خدمت امام هادی علیه السلام و سرم رو پایین انداختم چیزی نگفتم آقا از وضعیت حالم فهمید که من اومدم گله کنم بلافاصله فرمودند ابو هاشم شکر نعمت هایی رو که داری به جا آوردی که الان اومدی گله کنی می گه رفتم تو فکر گفتم آدم آس و پاس شکر چی رو به جا بیارم ؟
آقا فرمودند سه چیز سلامت الان سالمی پول نداری ولی سالمی
دو ایمان کافر بودی خوب بود
سه قناعت حریص نیستی قانعی
این سه تا بعد هم آقا بهش پول دادا صد دینار رو بهم
می دونید یکی از مشکلات ما اینه ما الان تو کوچه خیابون ها که میریم ما بین مردم گرانی رو قبول داریم تورم رو قبول داریم ضعف مدیریت تو بعضی قسمت ها رو قبول اما داشته ها رو هم نمی بینیم داشته ها دیدن داشته ها
موسی بن عمران رد می شد دید یه کسی داره شکر می کنه چه شکری هی می گه آی خدایی که تو بر می کنی خدایی که می رسونی نگاه کرد دید نه جا داره نه چشم داره نه پا داره افتاده یه گوشه یه پیرمرد فلج نابینای بی جا آمد جلو گفت آقا تو شکر چیو می کنی چی داری داری شکر می کنی شناخت که حضرت موسی از شما بعیده این حرف تو تمام این منطقه ای که می بینی همه کافرن من یکی خداپرستم شکر خداپرستی مگه نعمت فقط چشم پاست این خیلی مهمه دیدن نعمت
ما یه مناجات داریم مناجات شاکرین یه دعا داریم که این دعا کم خونده می شه خدا رحمت کنه یکی از استادای ما می گفت بعضی دعاها و سوره های قرآن کم شانس کمتر خونده می شه مثلا سوره یاسین خیلی می خونن اما سوره مثلا صافات کم می خونه دعاها اینطوره جوشن کبیر رو همه می خونن ولی جوشن صغیر رو کمتر می خونن جوشن صغیر یه فرازی داره که تکرار می شه یه تیکه اش اینه که خدایا ما رو نسبت به نعمتات شاکر قرار بده این دعای جوشن صغیر از امام کاظم علیه السلام اینا امید میآره
یک توکل به خدا
دو توجه به اصل تغییر
سه توجه به ظرفیت ها استعدادها
چهارم: برای امید بزرگنمایی نکردن تو مشکلاته خیلی از ما مشکل رو بزرگ می کنیم گاهی شما ببینید آمدند به حضرت امام رهبر کبیر انقلاب خبر جنگ رو دادن چی فرمود فرمود یه دیوانه ای اومده یه سنگی انداخته رفته به خودش برمی گردونه تحلیل امام از جنگ صدام یک دیوانه تمام این سلاح ها می شه سنگ
خب این آدم موفق می شه ما بعضی از اوقات این بزرگنمایی در مشکلات سختی ها برامون ناامیدی می آره لذا یکی از نکات بسیار مهم این مثبت اندیشی است این نقاط مثبت و دیدن این بزرگنمایی نکردن شما ببینید وجود مقدس امام صادق علیه السلام می اومدن گاهی دیدن اصحابشون یارانشون فراوان نمونه داریم می دیدن این ها دچار خمود شدن دچار یک آسیب ، راهکارهای ساده ای بهشون می دادن مشکل حل می شد این رو باید روش توجه کرد
به هر حال این بحث این سه روز ما که خدمت شما تقدیم شد نتیجه اش یک کلام است امید امید امید رهبر انقلاب هم هی تاکید می کنن امید به رحمت خدا امید به آمرزش خدا من فراموش کردم بخونم یادداشت کردم روایات زیادی که داریم اگر شما فلان کار رو انجام بدی صفر می شی یعنی چی صفر بشه یعنی همه ی گذشته ات پاک می شه کَیَوم وَلَدَتهُ اُمُّهُ خدا خیلی راه گذاشته برای جبران بله حق الناس و اینا رو باید داد اما وقتی می گه شما بری مشهد بری خراسان یه غسل زیارت کنی بری زیارت امام رضا بیایی بیرون کَیَوم وَلَدَتهُ اُمُّهُ مثل روزی هست که از مادر متولد شه
بیمار بشی گله نکنی شکوه نکنی وقتی از رختخواب بلند می شی کَیَوم وَلَدَتهُ اُمُّهُ» مثل روزی که اما مادرم من بارها گفتم گفتم ما عمرمون رو نمی تونیم برگردونیم الان هیچ کدوم از شما که اینجا می شناسید هر چقدر سال دارید نمی تونید گذشته رو پاک کنید بکنید سال تولدتون اما عملکرد رو می شه این خداست دیگه
امیرالمومنین فرمود این دیگه عرض آخر من آیه ی صد و چهارده سوره هود فرمود این امیدوار کننده ترین آیه تو قرآنه امیدوار کننده ترین آیه می دونید که یه وقتی اومد مسجد فرمود کی می دونه امیدوار کننده ترین آیات قرآن چیه هر کسی یه چیزی گفت آقا فرمودند نه ارج اجاع یعنی امیدوار کننده ترین آیات قرآن اینه سوره هود آیه 114قرآن می گه نمازه پنج گانه رو اهمیت بدید همین نماز خطاهای شما رو می شویه و از بین می بره وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
یه وقت می گن آقا زندانی آزاد شد عفو شد هر کجا بری می گن آ این زندانی آزاد شده است اما خدا می گه من اصلا یه کاری می کنم من روایت دیدم خدا وقتی توبه کسی رو قبول بکنه روز قیامت گناهاش رو به خودشم نشون نمی ده نمی گه تو این کار رو کردی بخشیدیمت اصلا از ذهن می بره می بره حدیث داریم ما از ذهن می بره این خدایی که این همه مهربانه این همه شما دعای جوشن رو نگاه کنید
شما این سه تا آیه آخر سوره هشت رو روایت داریم صبح که خواب پا می شید بخوانید شب هم که می خوابید بخوانید سه تا آیه از زیاد نیست امام مجتبی فرمود کسی این سه آیه رو صبح از خواب باشه به خانه روز از دنیا بره شهید از دنیا رفت شب از دنیا برای شهید از دنیا رفت چرا اینقدر تاکید شده این سه تا آیه آخر ثلاث آیات من آخر سوره حشر چرا اینقدر تاکید شده چون این سه تا آیه امید و زیاد می کنه هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ چرا مایوسی عالم که هست پنهان و آشکار رو می دونه رحمان و رحیم هم هست
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
شرک می ورزی ملک نیست قدوس نیست هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
آقا چرا مایوس سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ یه وقت این رو بنویسید هفده تا صفت خدا توشه هفده تا صفت خدا تاکید روایت صحیح از امام مجتبی فرمود سه تا آیه اول آخر سوره حشر رو کسی بخواند صبح یاشب هر روز هر شب یه دقیقه وقت می گیره بتبع الشهدا خب اینا امید دیگه
من نظرم اینه بیشتر مردم خدا بهشت می بره ان شاالله چون انقدر روزنه برا آمرزش گذاشته انقدر روزنه ،چرا ناامیدی لذا امید به رحمت به خدا امید به تغییر امید به آینده موتور محرک انسانه نگذارید یاس مخصوصا جوونا
خوبه یه وقت این پدرا بشینن برای بچه هاشون تعریف کنن چجوری ازدواج کردن چجوری زندگی رو شروع کرده چجوری خونه رفت کجا این امکانات بود بگن اگه امروز یه پدری تاجر کاسب خونه داره ماشین داره بگه من از کجا شروع کردم آخه مشکل جوون های ما هی به ما می گن دعا کنید ما هم دعا می کنیم ان شاءلله خدا برای اولشون بسازه اما مشکلی نمی خواد این جوان بیست ساله به اون پدر پنجاه ساله برسه یک شبه با بابات هم یک شبه نرسیده کارگری کرده زحمت کشیده عرض می کنم که دویده ان شاالله خدا به هممون روح امید رو عنایت بفرماید که یاس هم نشانه کفره و هم نشانه ضلالت